۱۳۸۸/۵/۲, عصر ۰۹:۵۸
با سلام
هرگز با سخنان بزرگي چون "دکتر کاووسی" موافق نبوده و نیستم که زمانی گفته بود:
برای کسانیکه در جنبه خلاقه سینما کار می کنند دوبلاژ عملی منفور و تجاوز به اصول و تمامیت و اصالت یک فیلم است. در کنگره بین المللی سینما که در سال 1945 در شهر بال سوئیس تشکیل گردید با اکثریت قریب به اتفاق آرا دوبله تحریم گردید ... در کنگره 1956 که در پاریس تشکیل گردید و من به نمایندگی از ایران شرکت کردم و در یکی از جلسات که بحث دخالت در اصالت آثار سینمایی بمیان آمد و موضوع دوبله مجددا مطرح گردید نظر کنگره 1945 تایید و دوبلاژ کماکان یک نوع کلاهبرداری! شمرده شد و لازم به توضیح نیست که من به نوبه خود علیه دوبله یا هر نوع دخالت بیمورد در اصالت فیلمها رای داده ام...
چنانکه میدانم در آنزمان "بهارلو" جوابی اینچنینی بر چنین گفتارهای بظاهر نخبه گرانه ای داده بود:
جناب آقای کاووسی ... بقول دکارت هیچ عقیده سخیفی نیست که توسط عده ای از فلاسفه و نویسندگان ابراز نشده باشد. اگر نظر هیئت مزبور در مورد کشورهای اروپایی صادق است در مورد کشور ما که درک فیلم گاهی به درجه صفر تنزل می کندصحیح نیست. دوبله فیلم اگر هم به اصالت آن لطمه بزند در مقابل بهترین وسیله برای "درک بیشتر" فیلم است...
با وجود تسلط نسبیی که بر زبان انگلیسی دارم هرگز از دیدن یک فیلم به زبان اصلی لذت نبرده ام(مابقی فیلمها به زبانهای ایتالیایی و فرانسوی و غیره و ذالک پیش کش). هرگز از دیدن یک فیلم با زیرنویس فارسی یا انگلیسی لذتی عایدم نشده است. منظور از چنین لذتهایی درک مفاهیم یا موضوع فیلم و امثالهم نیست. بحث بر سر آسایش بیینده فارسی زبان(مسلط یا غیر مسلط به زبان بیگانه فیلم) است و فراموش نمی کنیم که یکی از جذابیتهای سینما "آسایش" ذهنی و جسمی و به تبع آن ایجاد "آرامش" روحي با درآمدهايي چون "تفکر" و مداقه و القای یک مبناست و کسانی که ناسنجیده(یا بنا به خواسته های شخصی و متاسب با روحیات خود) بحث دوبله و گویندگی را نفی میکنند(اگرچه سخنی ناسنجیده نیز نمیگویند اما) تنها از وجهه خود می کاهند تا از اعتبار دوبله. اگر در گذشته بزرکانی چون بابک ساسان و پرویز دوایی و فیروز رادپور و انور نصیحت گر و نجف دریابندری و گودرز شیدایی و محمود ایزدی و ...ترجمه هایی بی نظیر از فیلمهای بزرگ تاریخ سینما(به زبانهای انگلیسی و ایتالیایی و فرانسوی و هندی و اسپانیایی) ارائه و در دوبله بوسیله بزرگانی چون هوشنگ لطیف پور و علی کسمایی فیلمها زبانی ایرانی می یافتند امروزه هر دانشجوی رشته زبان انگلیسی با همکاری یک اپراتور رایانه دست بکار ترجمه هایی آنچنان سخیف از دیالوگهای یک فیلم میکند و زیرنویسهایی را شاهدیم که نه تنها از ترجمه گرته بردارانه مثلها و ضرب المثلهای موجود در فیلم به مثلهای فارسی عاجز است بلکه زیرنویسهایشان پر از اغلاط املایی و نوشتاری و گرامری نیز هست و بعد تکثیر این سی-دی ها و قس علی هذا....
اگر دوبله ایران در دهه 1340 تا 50 حرف اول را در صنعت دوبله جهان می زده است و گویندگانش در سطح جهانی همواره طراز اول بوده اند و حیرت ستارگان جهان بهنگام سفر به ایران و ملاحظه دوبله فیلمهای ایشان توسط گویندگان بسیار کارکشته ایرانی نقل مجالس بوده است(چنانکه آنتونی کویین بهنگام دوبله یکی از فیلمهایش در استودیو دماوند و در قبل از انقلاب به اسماعیلی گفته بود من فارسی نمیدانم اما دیدم که آنتونی کویین فارسی زبان از آنتونی کویین خود فیلم استادانه تر سخن می گوید!) اما هرگز از اینهمه هنر یا بقول عده ای نبوغ در فن در هیچ جشنواره معتبری تقدیر و تشکر نشد و گویندگان ایران یکی پس از دیگری در حال گذر از این جهان فانی اند و کسی متولیان بنام سینمای ایران را ارجی ننهاده است و من به شخصه "سیما یا تلوزیون" ایران را مسئول این حق کشیها و ناروائیها میدانم چنانکه هر روزه افرادی سخیف را تحت عنوان خواننده لباس اکرام می پوشانند و چپ و راست ورد فدایت شویم بر گوشهاشان می سرایند و بر صدر می نشانند اما هنرمندان واقعی را بر گوشه عزلت رها می کنند تا بمانند و بمیرند. چنانکه "سعید شرافت" بعد از عمری خدمت به سینما و تلوزیون درگذشت و حتی نامش را هم نبردند(یکی از بهترین مدیران دوبلاژ ایران که فیلمهایی چون سنگام و کازابلانکا از کارهای اوست). چنانکه کسی نمیداند در حال حاضر کسمایی و هوشنگ لطیف پور(از بزرگترین مدیران دوبله کشور الان کجایند و زیر قبر خفته اند یا روی قبور یاد همکارانشان را گرامی میدارند؟). زهی خجلت برای کسانی که هرساله برای امثال آوینی سالگرد میگیرند و زهی شرم برای ما که خود نیز همچون عوامل این سازمان زراندوز بجای یاد هنروران واقعی این بوم به تمجید ریکی مارتین و سلن دیون و لوپز و جکسون و بیگانه مشغولیم و هرگز نخواسته ایم خود را به بیگانه ترجیح دهیم.
منبع: فروم گفتمان تاریخ 2-12-2003 - نوشته شده توسط منصور .
هرگز با سخنان بزرگي چون "دکتر کاووسی" موافق نبوده و نیستم که زمانی گفته بود:
برای کسانیکه در جنبه خلاقه سینما کار می کنند دوبلاژ عملی منفور و تجاوز به اصول و تمامیت و اصالت یک فیلم است. در کنگره بین المللی سینما که در سال 1945 در شهر بال سوئیس تشکیل گردید با اکثریت قریب به اتفاق آرا دوبله تحریم گردید ... در کنگره 1956 که در پاریس تشکیل گردید و من به نمایندگی از ایران شرکت کردم و در یکی از جلسات که بحث دخالت در اصالت آثار سینمایی بمیان آمد و موضوع دوبله مجددا مطرح گردید نظر کنگره 1945 تایید و دوبلاژ کماکان یک نوع کلاهبرداری! شمرده شد و لازم به توضیح نیست که من به نوبه خود علیه دوبله یا هر نوع دخالت بیمورد در اصالت فیلمها رای داده ام...
چنانکه میدانم در آنزمان "بهارلو" جوابی اینچنینی بر چنین گفتارهای بظاهر نخبه گرانه ای داده بود:
جناب آقای کاووسی ... بقول دکارت هیچ عقیده سخیفی نیست که توسط عده ای از فلاسفه و نویسندگان ابراز نشده باشد. اگر نظر هیئت مزبور در مورد کشورهای اروپایی صادق است در مورد کشور ما که درک فیلم گاهی به درجه صفر تنزل می کندصحیح نیست. دوبله فیلم اگر هم به اصالت آن لطمه بزند در مقابل بهترین وسیله برای "درک بیشتر" فیلم است...
با وجود تسلط نسبیی که بر زبان انگلیسی دارم هرگز از دیدن یک فیلم به زبان اصلی لذت نبرده ام(مابقی فیلمها به زبانهای ایتالیایی و فرانسوی و غیره و ذالک پیش کش). هرگز از دیدن یک فیلم با زیرنویس فارسی یا انگلیسی لذتی عایدم نشده است. منظور از چنین لذتهایی درک مفاهیم یا موضوع فیلم و امثالهم نیست. بحث بر سر آسایش بیینده فارسی زبان(مسلط یا غیر مسلط به زبان بیگانه فیلم) است و فراموش نمی کنیم که یکی از جذابیتهای سینما "آسایش" ذهنی و جسمی و به تبع آن ایجاد "آرامش" روحي با درآمدهايي چون "تفکر" و مداقه و القای یک مبناست و کسانی که ناسنجیده(یا بنا به خواسته های شخصی و متاسب با روحیات خود) بحث دوبله و گویندگی را نفی میکنند(اگرچه سخنی ناسنجیده نیز نمیگویند اما) تنها از وجهه خود می کاهند تا از اعتبار دوبله. اگر در گذشته بزرکانی چون بابک ساسان و پرویز دوایی و فیروز رادپور و انور نصیحت گر و نجف دریابندری و گودرز شیدایی و محمود ایزدی و ...ترجمه هایی بی نظیر از فیلمهای بزرگ تاریخ سینما(به زبانهای انگلیسی و ایتالیایی و فرانسوی و هندی و اسپانیایی) ارائه و در دوبله بوسیله بزرگانی چون هوشنگ لطیف پور و علی کسمایی فیلمها زبانی ایرانی می یافتند امروزه هر دانشجوی رشته زبان انگلیسی با همکاری یک اپراتور رایانه دست بکار ترجمه هایی آنچنان سخیف از دیالوگهای یک فیلم میکند و زیرنویسهایی را شاهدیم که نه تنها از ترجمه گرته بردارانه مثلها و ضرب المثلهای موجود در فیلم به مثلهای فارسی عاجز است بلکه زیرنویسهایشان پر از اغلاط املایی و نوشتاری و گرامری نیز هست و بعد تکثیر این سی-دی ها و قس علی هذا....
اگر دوبله ایران در دهه 1340 تا 50 حرف اول را در صنعت دوبله جهان می زده است و گویندگانش در سطح جهانی همواره طراز اول بوده اند و حیرت ستارگان جهان بهنگام سفر به ایران و ملاحظه دوبله فیلمهای ایشان توسط گویندگان بسیار کارکشته ایرانی نقل مجالس بوده است(چنانکه آنتونی کویین بهنگام دوبله یکی از فیلمهایش در استودیو دماوند و در قبل از انقلاب به اسماعیلی گفته بود من فارسی نمیدانم اما دیدم که آنتونی کویین فارسی زبان از آنتونی کویین خود فیلم استادانه تر سخن می گوید!) اما هرگز از اینهمه هنر یا بقول عده ای نبوغ در فن در هیچ جشنواره معتبری تقدیر و تشکر نشد و گویندگان ایران یکی پس از دیگری در حال گذر از این جهان فانی اند و کسی متولیان بنام سینمای ایران را ارجی ننهاده است و من به شخصه "سیما یا تلوزیون" ایران را مسئول این حق کشیها و ناروائیها میدانم چنانکه هر روزه افرادی سخیف را تحت عنوان خواننده لباس اکرام می پوشانند و چپ و راست ورد فدایت شویم بر گوشهاشان می سرایند و بر صدر می نشانند اما هنرمندان واقعی را بر گوشه عزلت رها می کنند تا بمانند و بمیرند. چنانکه "سعید شرافت" بعد از عمری خدمت به سینما و تلوزیون درگذشت و حتی نامش را هم نبردند(یکی از بهترین مدیران دوبلاژ ایران که فیلمهایی چون سنگام و کازابلانکا از کارهای اوست). چنانکه کسی نمیداند در حال حاضر کسمایی و هوشنگ لطیف پور(از بزرگترین مدیران دوبله کشور الان کجایند و زیر قبر خفته اند یا روی قبور یاد همکارانشان را گرامی میدارند؟). زهی خجلت برای کسانی که هرساله برای امثال آوینی سالگرد میگیرند و زهی شرم برای ما که خود نیز همچون عوامل این سازمان زراندوز بجای یاد هنروران واقعی این بوم به تمجید ریکی مارتین و سلن دیون و لوپز و جکسون و بیگانه مشغولیم و هرگز نخواسته ایم خود را به بیگانه ترجیح دهیم.
منبع: فروم گفتمان تاریخ 2-12-2003 - نوشته شده توسط منصور .