تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: دوبله و دوبلورها
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

(۱۳۹۱/۵/۱۳ عصر ۰۸:۵۰)دانتس نوشته شده: [ -> ]

کسی از دوستان می داند که در کارتون کوتلاس چه کسی به جای جک، دشمن کوتلاس، صحبت می کند؟ منظورم این شخصیت است.

دوست عزیز اونطور که من یادم میاد زنده یاد حسین باغی جای این کاراکتر صحبت کرده بودن

چند وقت پیش در سایت YouTube نمونه ای از صدای دوبلورهای ایرانی را پیدا کردم که بسیار جالب است. با توجه به اینکه سایت فیلثر است، فایل مربوطه را اینجا به اشتراک گذاشتم. از صداهایی مانند نادره سالار پور و فریبا شاهین مقدم گرفته تا امیر هوشنگ زند و حسین عرفانی را میتوان در آن پیدا کرد. هر کسی که این مجموعه را تهیه کرده، زحمت زیادی کشیده است.

http://www.4shared.com/video/B_Ihb5M3/___online.html

داريوش ارجمند مصاحبه مفصلي در رابطه با سريال امام علي (ع) با خبرگزاري فارس داشته است. بگذريم كه ايشان سالهاست به پشتوانه ايفاي چنين نقشي خود را در بسياري از امور صاحب نظر مي داند و سواي ابراز نظرات كارشناسي درباره هنرهاي هفتگانه ، چندسال قبل در برنامه اي شبانه تا مرحله كارشناسي فوتبال نيز پيش رفت . اما در آخرين گفتگو ايشان احتمالا اين امر برايش مشتبه شده كه تمامي مؤفقيت اين مجموعه مديون نقش آفريني خودش است.

اگر نگاهي به تيتراژ اين سريال بيندازيم ميبينيم كه داود ميرباقري در ساخت اين سريال از بهترين و كارآمدترين هنرمندان سينماي ايران در تمامي عرصه ها ياري جسته است.داريوش ارجمند هم با ياري همه عوامل  توانست نقش مالك اشتر را بخوبي ايفا نمايد.اما كم لطفي در حق ديگر عوامل است كه همه افتخارات اين سريال را بخواهد بنام خودش ثبت كند.

اما نكته اي كه در اين ميان براي عامه تماشاگران و شيفتگان اين سريال مغفول مانده و بيشتر عاشقان دوبله در اين سالها ستايشش كرده اند ، گويندگي بسيار هنرمندانه منوچهراسماعيلي بجاي داريوش ارجمند است. استاد اسماعيلي با انتخاب لحني مقتدرانه و حماسي شبيه آنچه كه در دوبله جاودان محمد رسول الله بجاي آنتوني كوئين انجام داده بود بازي داريوش ارجمند در نقش مالك اشتر را برجسته و براي هميشه ماندگار كرد. كاش استاد ارجمند در اشاره اي حتي گذرا قدرشناسي خود را درباره منوچهر اسماعيلي ابراز مي كرد. حالا هم چيزي نشده آنهايي كه بايد بدانند اين گوهر دوبله چه كرده مي دانند ...بقيه افتخاراتش از آن آقاي ارجمند...

مؤسسه ويدئويي هنرهشتم با همكاري تصويردنياي هنر سري فيلمهاي اسلحه مرگبار 1 تا 4 را با فرمت VCD مجددا به شبكه ويدئويي عرضه كرده است . فيلمها در بسته بندي شكيل و با طرح گرافيك جديد و هر كدام با قيمت 1500تومان وارد بازار شده است .

فيلمها از دوبله نسبتا خوبي برخوردار است و مديريت دوبلاژ آن را نيز اميرهوشنگ زند انجام داده است . چنگيز جليلوند و حسين عرفاني به ترتيب بجاي مل گيبسون و دني گلاور صحبت كرده اند. البته عرفاني كه سالهاست دوبلور نسبتا ثابت دني گلاور است ، بسيار عالي گويندگي خود را انجام داده و با توجه به اينكه اسلحه مرگبار در رده فيلمهاي كمدي ، حادثه اي قرار مي گيرد ، مدير دوبلاژ سعي كرده وجه كميك فيلم را در دوبله كمي بيشتر كند و عرفاني و جليلوند بخوبي از عهده آن برآمده اند.

فيلم داراي جرح و تعديلهايي است اما براي بنده و دوستاني كه اين فيلمها را سالها پيش بر روي نوارهاي VHS با كيفيتي نه چندان خوب تماشا كرده ايم مطمئنا تجديد خاطره اي دلپذير با گذشته هاست ...

با سلام خدمت زاپاتاي عزيز نظرم اين است كه آقاي ارجمند بيش از اين ها به استاد منوچهر اسماعيلي مديونند در فيلم ناخدا خورشيد استاد اسماعيلي كه مديريت دوبله فيلم را نيز بر عهده داشتند(كه الحق يكي از بهترين آثار دوبله ي بعد از انقلاب است) سنگ تمام گذاشتند چند دوبلر يا بازيگر را مي شناسيم كه بتواند چنين طيف گسترده اي از احوال دروني وبروني آدميزاد را به بهترين نحو اجرا كند وقتي در سكانس نخستين فيلم ناخدا به نوچه ي خواجه ماجد مي گويد((تا وقتي كه زن و بچه ي خواجه ماجد تو اين شهر نون مي خورن زن  بچه ي من هم بايد نون بخورن))خشم عصيانگر صدايش متفاوت است با صحنه اي كه رو به ملول مي گويد((مثل جغد شوم مي موني))كه خشمي است  توام بادرماندگي.براستي چند دوبلر مي توانند اين گونه ميان انواع خشم تميز دهند، حال كار او را مقايسه كنيد با بعضي دوبلر هاي نام آشنا كه ازخشمگين شدن تنها بلند كردن صدا را بلدند والبته بعضا به خود اين زحمت را  هم نمي دهند.  همچنين نگاه كنيد به سكانسي كه ناخدا دست قربان را روي هوا مي قاپد و با خوشباشي مي گويد((من هنوز ناشت نخوردم)) و در وراي اين شوخ طبعي قدرتي است كه نه تنها قربان لامروت كه ما را نيز مقهور مي كند. در سكانس شبانه ي ناخدا وزنش وقتي از تيره روزي هاي خود مي گويد ودر نهايت مي رسد به جمله ي((سواد درست وحسابي هم كه ندارم)) تيپ سازي اسماعيلي چنان عالي است كه  شخصيت انساني عامي ورنجور كه روزگار بيش از حد توانش با او بد كرده را به بهترين شيوه نوع متصور مي شويم .در مورد اجراي استاد اسماعيلي وديگر استادان اين دوبله ي به ياد ماندني مي توان متن ها نوشت وديگر لازم نيست با استناد به به آثاري چون مادر و جي.اف.كي قدرت تيپ سازي اسماعيلي را بيان كرد تنها با استناد به اين فيلم مي توان او را هزار دستان دوبله ي ايران ناميد.

پي نوشت= سريال مسافر ري  ونقش دوبله نشده ي عبدالعظيم(س) را در اين اثر و جنس صدا وقدرت وفن بيان آقاي ارجمند را با نقش ايشان در سريال امام علي(ع) بسنجيم تا حد كار دستمان بيايد، آقاي ارجمند نيز بهتر است ديگر بار اين دو كار را باهم مقايسه كنند تا شايد بفهمند چرا مالك در ياد ها ماند وعبدالعظيم(س) نه.

(۱۳۹۱/۵/۲۰ عصر ۱۲:۴۴)زاپاتا نوشته شده: [ -> ]

  فیلم چهارگانه اسلحه مرگبار را زنده یاد امیر هوشنگ قطعه ای مدیریت دوبلاِ کرده  ایشان می گفت که حسین عرفانی را برای دنی گلاور انتخاب کردم چون کسی دیگه ای را سراغ نداشتم به این زیبایی این نقش را گویندگی کند

(۱۳۹۱/۵/۲۰ عصر ۰۱:۰۹)ناخدا خورشيد نوشته شده: [ -> ]

با سلام خدمت زاپاتاي عزيز نظرم اين است كه آقاي ارجمند بيش از اين ها به استاد منوچهر اسماعيلي مديونند در فيلم ناخدا خورشيد استاد اسماعيلي كه مديريت دوبله فيلم را نيز بر عهده داشتند(كه الحق يكي از بهترين آثار دوبله ي بعد از انقلاب است) سنگ تمام گذاشتند چند دوبلر يا بازيگر را مي شناسيم كه بتواند چنين طيف گسترده اي از احوال دروني وبروني آدميزاد را به بهترين نحو اجرا كند وقتي در سكانس نخستين فيلم ناخدا به نوچه ي خواجه ماجد مي گويد((تا وقتي كه زن و بچه ي خواجه ماجد تو اين شهر نون مي خورن زن  بچه ي من هم بايد نون بخورن))خشم عصيانگر صدايش متفاوت است با صحنه اي كه رو به ملول مي گويد((مثل جغد شوم مي موني))كه خشمي است  توام بادرماندگي.براستي چند دوبلر مي توانند اين گونه ميان انواع خشم تميز دهند، حال كار او را مقايسه كنيد با بعضي دوبلر هاي نام آشنا كه ازخشمگين شدن تنها بلند كردن صدا را بلدند والبته بعضا به خود اين زحمت را  هم نمي دهند.  همچنين نگاه كنيد به سكانسي كه ناخدا دست قربان را روي هوا مي قاپد و با خوشباشي مي گويد((من هنوز ناشت نخوردم)) و در وراي اين شوخ طبعي قدرتي است كه نه تنها قربان لامروت كه ما را نيز مقهور مي كند. در سكانس شبانه ي ناخدا وزنش وقتي از تيره روزي هاي خود مي گويد ودر نهايت مي رسد به جمله ي((سواد درست وحسابي هم كه ندارم)) تيپ سازي اسماعيلي چنان عالي است كه  شخصيت انساني عامي ورنجور كه روزگار بيش از حد توانش با او بد كرده را به بهترين شيوه نوع متصور مي شويم .در مورد اجراي استاد اسماعيلي وديگر استادان اين دوبله ي به ياد ماندني مي توان متن ها نوشت وديگر لازم نيست با استناد به به آثاري چون مادر و جي.اف.كي قدرت تيپ سازي اسماعيلي را بيان كرد تنها با استناد به اين فيلم مي توان او را هزار دستان دوبله ي ايران ناميد.

پي نوشت= سريال مسافر ري  ونقش دوبله نشده ي عبدالعظيم(س) را در اين اثر و جنس صدا وقدرت وفن بيان آقاي ارجمند را با نقش ايشان در سريال امام علي(ع) بسنجيم تا حد كار دستمان بيايد، آقاي ارجمند نيز بهتر است ديگر بار اين دو كار را باهم مقايسه كنند تا شايد بفهمند چرا مالك در ياد ها ماند وعبدالعظيم(س) نه.

داریوش ارجمند  در مسافر ری بهترین گویندگی خودش را انجان داده و صدایش به نقش کاملا میاد  و گویندگی ایشون را در سریال چهل سرباز اصلا نمی پسندم و  صدای ایشون به کار لطمه زده

جالب است بدانید که داوود میرباقری علاقه داشت اسماعیلی بجای زنده یاد مهدی فتحی حرف بزند  ارجمند به جای خودش باشد  و بهرام زند اجازه نداد و همین باعث شد میرباقری برای همیشه با بهرام زند قطع ارتباط کند

(۱۳۹۱/۵/۱۹ عصر ۰۵:۲۲)زاپاتا نوشته شده: [ -> ]

...... كاش استاد داریوش ارجمند در اشاره اي حتي گذرا قدرشناسي خود را درباره منوچهر اسماعيلي ابراز مي كرد ......

چون جای نگارش متن در این تاپیک نبود، در بخش ایتنرنت گردی گذاشتم.

http://cafeclassic4.ir/thread-113-post-15099.html

شاید این پست  تکراری باشه ولی خالی از لطف نیست

دوبله فیلم مسیر سبز ( Green Mile )، ساخته فرانک دارابونت

مدیر دوبلاژ : خسرو خسرو شاهی

منوچهر والی زاده ( تام هنکس / پل اجکام )

حسین عرفانی (دیوید مورس/ بروتوس هاول )

منوچهر اسماعیلی ( مایکل کلارک دانکن / جان کافی )

تورج مهرزادیان ( سام راکول / بیل وحشی )

افشین زینوری ( بری پیر / دین استانتون)

پرویز ربیعی (هری دین استانتون / توت توت )

مهدی آرین نژاد (مایکل جتر / ادوارد دلاکرو)

محمود قنبری ( جیمز کرامول / واردن )

ژاله کاظمی ( بانی هانت / همسر پل )

شهلا ناظریان ( پاتریشیا کلارسون / ملیندا )

و من صدای جان کافی را هیچ وقت فراموش نمی کنم صدایی که حتی با میمیک صورت وی سازگاری بی نظیری داشت .

** جان کافی : خستم ، خستم از اینکه تموم راه رو باید تنها برم ، مثل یه پرنده زیر بارون **

(۱۳۹۱/۵/۲۳ عصر ۱۱:۵۰)مریلین مونرو نوشته شده: [ -> ]

شاید این پست  تکراری باشه ولی خالی از لطف نیست

دوبله فیلم مسیر سبز ( Green Mile )، ساخته فرانک دارابونت

مدیر دوبلاژ : خسرو خسرو شاهی

منوچهر والی زاده ( تام هنکس / پل اجکام )

حسین عرفانی (دیوید مورس/ بروتوس هاول )

منوچهر اسماعیلی ( مایکل کلارک دانکن / جان کافی )

تورج مهرزادیان ( سام راکول / بیل وحشی )

افشین زینوری ( بری پیر / دین استانتون)

پرویز ربیعی (هری دین استانتون / توت توت )

مهدی آرین نژاد (مایکل جتر / ادوارد دلاکرو)

محمود قنبری ( جیمز کرامول / واردن )

ژاله کاظمی ( بانی هانت / همسر پل )

شهلا ناظریان ( پاتریشیا کلارسون / ملیندا )

و من صدای جان کافی را هیچ وقت فراموش نمی کنم صدایی که حتی با میمیک صورت وی سازگاری بی نظیری داشت .

** جان کافی : خستم ، خستم از اینکه تموم راه رو باید تنها برم ، مثل یه پرنده زیر بارون **

ژاله کاظمی ( بانی هانت / همسر پل ) ؟!

اطلاعات کامل در مورد این دوبله در تاپیک دایره المعارف دوبله موجود است :

http://cafeclassic4.ir/thread-132-post-8...ml#pid8178

مثل اینکه فیلم های سینمایی هری پاتر از شماره ی 1 تا 8 قراره برای شبکه ی نمایش دوبله بشن.خوشبختانه این بار مدیریت دوبلاژ این سری فیلم به دستان کار بلد بهرام زند سپرده شده .

خود بهرام زند به جای شخصیت منفی فیلم به نام ولدمورت با بازی رالف فاینس گویندگی می کنن.و گویندگی به جای هری پاتر در قسمت های اول و دوم رو به شهرزاد ثابتی سپردن و گویندگان دیگری چون:

منوچهر اسماعیلی، مریم شیرزاد، شهرزاد ثابتی، مهوش افشاری، مهسا شرافت، مینا نخعی، مازیار بازیاران، جواد پزشکیان، تورج نصر، بیژن علی محمدی، حسین عرفانی، مریم صفی خانی، شروین قطعه ای، اردشیر منظم، امیر محمد صمصامی، معصومه آقاجانی، حسین سرآبادانی، سارا جعفری و مریم جلینی

قراره در این فیلم گویندگی کنن.

خود خانم ثابتی هم این خبر رو تایید کردن .امیدوارم شبکه ی نمایش این سری فیلم رو مثل جنگ ستارگان نشون بده و ما یه نفس راحت می کشیم که قراره همه ی این فیلم ها با یک دوبله ی واحد پخش بشه.

مریم شیرزاد هم در صفحه ی فیس بوک شخصی شون در مورد این دوبله نوشتن:

یک دوبله ی درجه یک از تلویزیون،بزودی...

فیلم سینمایی هری پاتر برای بار دوم دوبله شد اما این بار با دوبله ای بسیار عالی به روی آنتن خواهد رفت.

گویندگان:مریم شیرزاد-شهرزاد ثابتی-نسیم رضا خانی،...،منوچهر اسماعیلی-حسین عرفانی،...با مدیریت دوبلاژ همیشه دقیق و صحیح استاد بهرام زند

........................................................

گویندگان خوبی برای نسخه ی اول این فیلم انتخاب شدن.از بهرام زند همیشه کارهای عالی دیدیم و امیدواریم این بار هم کارشون عالی باشه.البته خانم شیرزاد برای دوبله های قبلی هری پاتر که درشون شرکت داشتن تا حالا اینقدر ابراز احساسات نکرده بودن.معلومه چیزی فراتر از نسخه های قبلی در اومده.

خیلی خوشحالیم...

   پرومته (ریدلی اسکات )هم توسط قرن 21 دوبله شده : نومی راپیس (مریم

 رادپور)- مایکل فاسبیندر(جلیلوند)- چارلایز ترون (زهره شکوفنده)- گای پیرس (سعید مظفری). فکرکنم دوبله

 خوبی  داشته باشه ،  آنونسش با صدای تهامی محشربود .

 مردی روی لبه

توسط امیر زند برای قرن 21 دوبله شده با گویندگی : سم ورسینگتون(ژرژ پطرسی)

ادوارد برنز( منوچهر والی زاده) - اد هریس (نصرالله متقالچی)- جیمی بل (امیر زند) دوبله شده  که اینم دوبله

خوبی داره فقط حیف که میر طاهر مظلومی که صداش هم مثل بازیگریش هستش انونس گفته درحد تیم

پینگ پنگ قندهار.

بندزن ، خیاط، سرباز، جاسوس هم وارد بازارویدئو رسانه شد با دوبله نسبتا خوب  با گویندگی:

 گری اولدمن (طهماسب )- کالین فیرث (جلیلوند)- جان هرت ( نصرالله متقالچی) - مارک استرانگ (پطرسی)

 جان هرت رو اسماعیلی میگفت خیلی عالی میشد. مارک استرانگ هم بیشتر مناسب تورج مهرزادیان بود

 جای خالی خسروشاهی  بجای بازیگران نسبتا جوان  بود.

دایره سرخ هم با دوبله دوم وارد بازارویدئو رسانه شد. آلن دلون/ خسروشاهی - ایو مونتان /عطاء الله کاملی

جانی انگلیش هم وارد بازارویدئو رسانه شد(روان اتکینسون /جلیلوند)

 


به نام خداوند بزرگ

با سلام خدمت دوستان فرهیخته و گرامی

در بین گشت و گذار بین فایل های تصویریم به صدای دوست داشتنی دکتر محمود فاطمی برخوردم.

چون به شخصه اطلاع چندانی از ایشان نداشتم و همچنین در بخش دوبله کافه هم شرح حالی از ایشان پیدا نکردم شروع به سرچ در اینترنت کردم. که به مصاحبه ای تقریبا قدیمی با ایشان توسط روزنامه جام جم برخوردم که نکات جالب بسیاری داشت. در اینجا این مصاحبه را تقدیم به دوستان فرهیخته ام میکنم تا بیش از پیش به هنرمندان بزرگ این مملکت افتخار کنیم.

دلیل گفتگو به خاطر پخش سریال "پزشک دهکده" هست که دکتر فاطمی در آن به گویندگی پرداختند.(به شخصه این سریال رو دوست نداشتم!! شاید قصه های جزیره توقعم رو بالا برده بود!!!)

تاریخ چاپ 22 خرداد ماه 1382 ، منبع: جام جم آنلاین ، مصاحبه کننده: محمد رضا کلانتر

یک در خواست هم از دوستانی که در ویکی پدیا دستی بر آتش دارند، دارم و اون اینکه با استفاده از همین منبع ، یک صفحه برای این دوبلور ارزشمند کشورمون در ویکی پدیا تاسیس بفرمایند.ممنون از همه بزرگان

گفتگو با دکتر محمود فاطمي دوبلور فيلم هاي مستند و داستاني


برايمان جالب بود که بدانيم چگونه يک پزشک - با وجود گرفتاري هاي فراوان - دوبلور شده و سالهاست که در عرصه دوبله فعاليت مي کند؛ البته تضادي ميان کار هنري و ساير کارها وجود ندارد.همان طور که وکيل دوبلور (پرويز بهرام) ، قاضي منتقد (جواد طوسي) و پزشک منتقد (اميد روحاني ، ملک منصوراقصي)
وجود دارد ، پزشک دوبلور نيز وجود دارد. به سراغ دکتر محمود فاطمي رفتيم . مي دانستيم که او در دوبله مستند، فعال است ؛ اما نمي دانستيم او از زمانهاي قديم تاکنون در چند اثر داستاني معروف از جمله سريال هاي «مک ميلان و همسر» ، «پيتون پليس» ، «دايي جان ناپلئون» و «امام علي (ع)» نيز گويندگي کرده است .(جمله اضافی از طرف بنده: همچنین نقش "قیصر روم" در دوبله بی نظیر "محمد رسول الله"). تا اين که «پزشک دهکده» پخش شد و کنجکاوي ما بيش از گذشته تحريک شد که بدانيم اين پزشک دوبلور کيست . دکتر فاطمي جداي از پزشک و دوبلوربودن از جمله بينندگان پروپاقرص تلويزيون - تنها دوبلوري که افتتاح شبکه آفتاب را به ما تبريک گفت - و از دوستداران جدي زبان فارسي نيز هست ؛ البته نه از آن کساني که به جاي کامپيوتر، رايانه به جاي سوبسيد، يارانه و به جاي ترمينال ، پايانه به کار مي برند؛ بلکه از کساني است که به کاربرد درست کلمات اعتقاد دارد. وي همچنين اهل مطالعه آثار آندره ژيد فالکنر سارتر نيز هست . آنچه در پي مي آيد، حاصل گفتگوي ما بااوست .

گفتگو را با تاريخ تولدتان آغاز مي کنيم.
بنده متولد 29آبان 1320 در تهران هستم . در خانواده اي نائيني که بيشتر ساکن اصفهان بودند، به دنيا آمدم . پدرم ، پروفسور فاطمي ، اولين استاد رياضي ايران بودند و بسيار عاشق کارشان که سعي مي کردند وظيفه شان را به نحو احسن انجام دهند. من و خواهر و برادرهايم هم عشق به کار و درست زندگي کردن را از ايشان آموختيم .


در دوران کودکي و نوجواني در کجا درس خوانديد؛
در دبستان هاي 15بهمن و ابن يمين تهران درس خواندم و هميشه جزو 3نفر اول کلاس بودم . دوران دبيرستان را در البرز گذراندم و پس از سيکل رشته طبيعي را انتخاب کردم ؛ البته به رياضي هم علاقه داشتم ؛ اما متاسفانه در سال دوم دبيرستان در درس جبر تجديد شدم که اثر بدي بر من گذاشت.


چرا در دانشگاه ، رشته داروسازي را انتخاب کرديد؛
چون براي ساير رشته هاي پزشکي ، مي بايست 7 تا 10 سال درس مي خواندم ؛ اما دوره داروسازي 5سال بود و زودتر وارد کار مي شدم .


اولين جرقه هاي کار هنري چه زماني زده شد؛
در سالهاي آخر دبيرستان ، معلم يکي از کلاسهاي فارسي هر چند وقت يک بار از بچه ها مي خواست که هر چه دوست دارند؛ بگويند و هر کاري دوست دارند، انجام دهند. يکي از بچه ها به نام حميد عاملي - که بعدها گوينده راديو شد - با صداي بسيار خوبش چيزهاي شنيدني تعريف مي کرد و يا انتقادها را بيان مي نمود. من دوست داشتم شخصيت هاي راديويي را تقليد کنم و يا براي بچه ها داستان و لطيفه تعريف کنم و با انجام دادن حرکاتي آنها را بخندانم ؛ البته در همين دوران در يک نمايش مدرسه اي هم بازي کردم.


در اين دوران چقدر فيلم مي ديديد؛
بسيار زياد. بخصوص با برادرم خيلي سينما مي رفتم . فيلمهاي پليسي را بيشتر دوست داشتم و بعد فيلمهاي کمدي را؛ البته من الان هم زياد تلويزيون مي بينم .


کارهايي را که در دبيرستان انجام مي داديد؛ الان نيز ادامه مي دهيد؛
بله . در دانشکده هاي داروسازي آن زمان ، چند ماه پس از شروع کلاسها، مراسم زيبايي برگزار مي شد به اسم بلوزپوشان که طي آن دانشجويان رسما روپوش سفيد به تن مي کردند. براي اين مراسم چيزي شبيه همان کار دبيرستان را مي خواستند و به دانشجويان گفتند هر کسي هر کاري بلد هست ، ارائه کند. من تقليد 2نفر از استادهايمان را انتخاب کردم . هنگامي که مراسم شروع شد، پشت ميکروفن روپوشي را وارونه به تن کردم و روي 2چهارپايه ايستادم . ابتدا شيوه خاص حرف زدن دکتر سعيد اعتصامي - برادر پروين اعتصامي - استاد فيزيولوژي را تقليد کردم و بعد اداي دکتر قريب ، استاد فيزيک را درآوردم که بسيار تند حرف مي زد و درس مي داد.


واکنش آنها چه بود؛
جمعيت بسيار خوششان آمد و خنديدند. آن دو استاد هم خنديدند؛ اما خنده شان تلخ بود و در پايان ترم به من نمره 10 دادند که کمتر از حقم بود. دکتر مهدي نامدار، رئيس دانشکده داروسازي و از استادان هنرستان هنرپيشگي از کار من بسيار خوشش آمد و لذت برد. او من را بسيار تشويق کرد و گفت که حتما يا به راديو بروم يا هنرپيشه بشوم . او به من گفت که استعداد دارم و هم به کار داروسازي بپردازم و هم کار هنري ام را ادامه دهم . خودش را مثال زد که هم استاد داروسازي بود و هم استاد هنرپيشگي .


اما شما نه به راديو رفتيد و نه بازيگر شديد؛ بلکه سر از دوبله درآورديد.
من از اولين موقعيتي که پيش آمد و مربوط به کار مورد علاقه ام بود، استفاده کردم . اواخر سال دوم دانشگاه (سال 1341) بودم که در روزنامه ها آگهي دادند به دوبلور نياز دارند. به استوديوي البرز رفتم که مرحوم محمدباقر توکلي در آنجا فيلم دوبله مي کردند. از جمع حدود 24نفري که رفتيم ، پس از مدتي فقط من ماندم ؛ زيرا بقيه سعي مي کردند صداي دوبلورهاي باسابقه را تقليد کنند و به اين حرف مرحوم توکلي توجه نمي کردند که مي گفت : «آقا! سعي کن خودت باشي ، صداي خودت باشه» اما من اين گونه نبودم ؛ البته پيش از آن تقليد صدا مي کردم ، اما در دوبله تقليد نکردم .


از زماني که به استوديو رفتيد تا زماني که نقش گفتيد ، چقدر طول کشيد؛
تا مدتي فقط به گويندگي ديگران نگاه مي کرديم . بعد تمرين کرديم و به جاي نقشهاي فيلمهايي که قبلا دوبله شده بود؛ حرف مي زديم و مديران دوبلاژ ايرادهايمان را برطرف مي کردند. ماه چهارم يا پنجم در صحنه هاي شلوغ فيلمها، همهمه مي کرديم . از ماه ششم به بعد کم کم جمله گويي شروع شد و مثلا يک يا 2جمله يک خطي در يک فيلم مي گفتيم . من تا 3ماه فقط با آقاي توکلي کار مي کردم و بعد ايشان من را به آقاي خسروانه و آقاي زماني و ديگران معرفي کردند. اين شکل کار تقريبا يک سال و نيم طول کشيد و در اين مدت نقشهاي من به نصف صفحه و بيشتر هم رسيد.


اولين نقش بزرگتان چه بود؛
نقشي که ريچارد اندرسون در سريال بسيار طولاني «مرد 6ميليون دلاري» بازي مي کرد و رئيس لي ميجرز بود؛ البته من تيتراژ و گفتار ابتداي سريال را نيز مي گفتم که بين بچه ها و جوانها خيلي گل کرده بود. آنهايي که مي دانستند گوينده اين سريال من هستم ، هر وقت من را مي ديدند مي خواستند تا آن چند خط را برايشان بگويم .


اين مجموعه را چه کسي دوبله مي کرد؛
ابتدا آقاي ماني در استوديو گويا و بعد خانم علو دوبله کرد؛ البته من پيش از اين زمان در بهمن 1344 از پايان نامه دکترايم دفاع کردم و به سربازي رفتم . هنگامي که بازگشتم از 7دي 1346 در بهداري تهران مشغول شدم . 8سال در اينجا کار کردم و در اين مدت «مرد 6ميليون دلاري» ، «زن اتمي» و چند سريال ديگر دوبله شد.


اولين نقش بزرگتان در فيلمها چه بود؛
يکي از اولين نقشهاي بزرگم در فيلم «معشوقه بوبه» بود که آقاي زماني دوبله مي کرد. نقش اول آن را کلوديا کارديناله بازي مي کرد و نقش من ، دست کم نصف آن بود.


چگونه مستندگو شديد؛
آقاي هوشنگ لطيف پور آن زمان ، مستند زياد کار مي کرد و به خاطر تحصيلاتم ، حدود سال 1349 ، از من دعوت کرد تا در دوبله مستندها همکارش باشم . ابتدا با نظارت ايشان فقط گويندگي مي کردم ؛ اما بعد که به کارم اعتماد پيدا کرد، چندين مستند کوتاه و بلند را خودم دوبله کردم . از جمله يک مجموعه 14قسمتي آلماني درباره آزمايشگاه که دوبله اش بسيار خوب از کار درآمد و من و گوينده آن بسيار تشويق شديم .


به ياد داريد موضوع مستندهاي آن زمان چه بود و چه کساني دوبله مي کردند؛
آن زمان هم همه نوع مستندي دوبله مي شد. خود من براي آقاي لطيف پور در مستندهاي «ستاره شناسي» و «دانستني هاي زيست شناسي» ، براي آقاي ممدوح در «حيوانات در باغ وحش» و براي آقاي ماني در «دنياي ورزش» گويندگي کرده ام . در يک سريال مستند هم به جاي ژاک کوستو حرف زده ام . آقاي رسول زاده هم مستند دوبله مي کردند. درمجموع تاکنون در 10هزار اثر مستند گويندگي کرده ام و نيمي از آنها را خودم دوبله کرده ام .


درباره فعاليت هاي شما در 20سال اخير صحبت کنيم . ظاهرا اوايل دهه 60 شمسي مدتي در دوبله فعاليت نمي کرديد؛
من در 2دوره عمدا فعاليت هايم را کم کردم . از زمان پيروزي انقلاب تا حدود 4سال کار دوبله را کمتر انجام دادم ؛ زيرا کار کم بود و بسياري از همکارانم که دوبله تنها شغلشان بود بيکار بودند؛ اما من شغل و حقوق ثابت داشتم . دوره بعدي اوايل دهه 70 بود که به دليل شغلم فرصت نمي کردم کار دوبله انجام دهم و فقط گاهي پنجشنبه ها و روزهاي تعطيل به سراغ دوبله مي رفتم.


پس کارهايتان يک مقدار تاثير منفي در يکديگر گذاشته اند؛
نبايد گفت تاثير منفي . در هر صورت دلشوره و اضطراب وجود داشت . مثلا هنگامي که در آزمايشگاه بودم ، دلشوره داشتم ، سعي مي کردم زودتر آزمايش هايم را انجام بدهم و در فرصت چند ساعته اي که داشتم براي دوبله به استوديو بروم و برگردم . اين دلشوره و اضطراب طبيعي بود؛ اما هيچوقت نگذاشتم کارهايم بر يکديگر تاثير منفي بگذارند؛ البته مديران دوبلاژ هم با من همکاري مي کردند. مثلا آقاي مدقالچي نقش ثابتي را در سريال «دکتر کوئينسي» برايم در نظر گرفتند و گويندگي من را به حدود ساعت 2بعدازظهر موکول کردند. من هر وقت که قرار بود اين سريال دوبله شود، از محل کارم در شهرري خودم را به استوديوهاي تلويزيون در خيابان جام جم مي رساندم و در دوبله حاضر مي شدم ، حتي تا آنجايي که ممکن مي شد؛ پنجشنبه ها کار مي کردند تا من هم در دوبله باشم.


تاثير مثبت چطور؛
شايد خيلي ها تعجب کنند که چطور يک پزشک ، دوبلور شده است ؛ اما به نظر من عجيب نيست . من دوبله را واقعا دوست دارم و اين کار باعث شده که زندگي ام و شغلم خشک و بي روح نباشد. به قول دکتر ملک منصور اقصي علاقه به هنر، روح آدم را تلطيف مي کند و در زندگي و حرفه آدم اثر مي گذارد. از طرفي از اطلاعات شغلم در دوبله استفاده مي کنم تا بخصوص در آثار مستند، هيچ چيز را اشتباه نگويم .


ظاهرا همکارانتان هم از اطلاعات شما استفاده کرده اند. مثلا در «پزشک دهکده» و «ميزان خطا».
بله . خوشبختانه همکارانم به من و اطلاعاتم اعتماد دارند و اگر چيزي در زمينه هاي پزشکي و يا ساير موضوعات غلط بوده است و تذکر داده ام ، از من پذيرفته اند. خيلي وقتها هم خودشان آمده اند و پرسيده اند. خانم شکوفنده هم تا حالا چندين بار درباره مسائل پزشکي از من سوال کرده اند. اگر جواب را مي دانستم گفته ام و اگر نمي دانستم ، جستجو کرده و پيدا کرده ام . من از اين که در فيلمها و سريال ها کلمه اي چه از نظر پزشکي و چه از نظر زبان فارسي اشتباه گفته شود، ناراحت مي شوم .


اکنون که صحبت «پزشک دهکده» به ميان آمد ، کمي درباره نقش «هورس» بگوييد.
من پيش از «پزشک دهکده» هم براي خانم شکوفنده گويندگي کرده بودم ؛ البته در چند فيلم سينمايي . بنابراين وقتي اين سريال پيشنهاد شدنه تنها تعجب نکردم ؛ بلکه بسيار استقبال هم کردم . نقش «هورس» زيبا و دوست داشتني است . بخصوص که او آدمي ساده و بي غل و غش است . براي گويندگي به جاي او سعي کردم صدا را بيشتر از دهان بيرون بدهم ؛ چون چنين صدايي نازکتر و تيزتر از صدايي است که از داخل سينه مي آيد.


نقش «هورس» و «مرد شش ميليون دلاري» از لحاظ حجم چه تفاوتي با هم داشتند؛
نقشي که در «مرد 6ميليون دلاري» گفتم ، هم از نظر حجم کار و هم از نظر مدت خود سريال طولاني تر بود؛ اما «هورس» جالبتر است و آن را بيشتر دوست دارم .


2پرسش پاياني اين گفتگو؛ اول اين که در جايي خوانده ام در دانشکده هاي پزشکي خارج با داوطلبان گفتگو مي کنند و هر چيز اضافه تري که بدانند مثلا موسيقي ، ورزش يا ساير هنرها امتياز حساب مي شود. آيا در ايران هم چنين است؛
خير ، اما اگر باشد خيلي بهتر است ؛ زيرا پزشک ديد وسيع تري پيدا مي کند و به محيط اطراف خود دقيق تر نگاه مي کند و در نتيجه کارش را بهتر انجام مي دهد. بخصوص آن رابطه غيرپزشکي اي که با بيمار خود برقرار مي کند، نتيجه درخشاني در پي خواهد داشت .


دوم ، سخن پاياني؛
کار ما 2مشکل اساسي دارد: يکي بحث مترجمان است که مدير دوبلاژ نبايد وقتش را براي درست کردن ترجمه ها تلف کند. او بايد به مسائل فني کار سينک زدن ، انتخاب و هدايت گويندگان بپردازد که متاسفانه الان چنين نيست و ديگري مساله بيمه و دستمزد گويندگان است . گويندگان بايد بيمه کامل شوند و افزايش دستمزهايشان با افزايش هزينه ها تناسب داشته باشد. با اين مشکلات ، عشق ، استعداد و استمرار باعث پايداري ما مي شود. اميدواريم مشکل دوم هر چه زودتر حل شود. درباره مشکل اول هم اميدوار بودن بي فايده است .

(۱۳۹۱/۵/۲۶ صبح ۰۵:۱۲)سی.سی. باکستر نوشته شده: [ -> ]

به نام خداوند بزرگ

با سلام خدمت دوستان فرهیخته و گرامی

در بین گشت و گذار بین فایل های تصویریم به صدای دوست داشتنی دکتر محمود فاطمی برخوردم.

مطلب بسیار جالبی بود.

کاش نمونه صدای ایشان را هم میگذاشتید

ولی در کل خیلی جالب بود. متشکرم

(۱۳۹۱/۵/۲۶ صبح ۰۵:۱۲)سی.سی. باکستر نوشته شده: [ -> ]

به نام خداوند بزرگ

کار ما 2مشکل اساسي دارد: يکي بحث مترجمان است که مدير دوبلاژ نبايد وقتش را براي درست کردن ترجمه ها تلف کند. او بايد به مسائل فني کار سينک زدن ، انتخاب و هدايت گويندگان بپردازد که متاسفانه الان چنين نيست و ديگري مساله بيمه و دستمزد گويندگان است . گويندگان بايد بيمه کامل شوند و افزايش دستمزهايشان با افزايش هزينه ها تناسب داشته باشد. با اين مشکلات ، عشق ، استعداد و استمرار باعث پايداري ما مي شود. اميدواريم مشکل دوم هر چه زودتر حل شود. درباره مشکل اول هم اميدوار بودن بي فايده است .

تا جایی که من اطلاع دارم در سازمان عده ای به عنوان ویراستار یا ممیز مشغول به کارند که بابت هر کلمه تغییر دستمزد می گیرند. از گفته های آقای فاطمی چنین برداشت می شود که متن ویراستاری شده هم به درد دوبله نمی خورد. اگر قرار است این مشکل حل شود باید 1- مترجمان کارآمدی به استخدام تلویزیون در آیند. کشوری با 75 میلیون نفر جمعیت فقط یک تلویزیون دارد. بی انصافی است که شایسته ترین ها جذب نشوند و قوم و خویش و رفیق سالاری عامل جذب نیرو باشد. 2- به جای استفاده از ویراستار برای حذف، سانسور، تغییر و تحریف متن فیلم مدیران دوبلاژ را نسبت به موارد ممیزی توجیه کنند تا این مسائل توسط خودشان در حین دوبله - با توجه به سینک و حس و دیگر مسائل دوبله- رعایت شود 3- ملاک تعیین مدیر دوبلاژ سابقه و تبحرش در گویندگی نباشد. هر بازیکن خوبی مربی خوبی نمی شود، و هر بازیگر برجسته کارگردان بی نظیری نخواهد شد. مدیریت دوبلاژ نیاز به توانایی های دیگری دارد.

مسأله دستمزد و بیمه جزء مسائل مهم و اصلی این حرفه است. متأسفانه اکثر دوبلورها به اندازه ی یک کارگر ساختمانی، یک معلم، یک کارمند و ...امنیت شغلی و دستمزد ندارند. با این اوصاف توقع زیادی است که بخواهیم دوبله های آرمانی و بی نقص و عیب ببینیم.

اسمارفها

مدیر دوبلاژ: اشکان صادقی

با گویندگی: محمدرضا علیمردانی (گارگامل)، حامد بیطرفان (وینزلو)، دیانوش آصف وزیری  (گریس)، آیسن نوروزی (اسمارفت)، علی باقرلی (بابا اسمارف)، فرشاد بهبودی (غر غرو)، ارسلان جولایی (شجاع)، احسان مهدی (عینکی)، اشکان صادقی (چلفتی)، ایمان ساکی (اودیل)، بابک پاییزان (راوی).

خانه امن

بالاخره پس از سال ها انتظار خسرو خسروشاهی این فرصت را پیدا کرد تا یکبار دیگر به جای دنزل واشنگتن صحبت کند. به مدیریت دوبلاژ سعید مظفری

دیگر گویندگان : سعید مظفری ، نصرالله مدقالچی، کتایون اعظمی ، کسری کیانی ، شایان شامبیاتی،محمد علی دیباج و...

در جستجوی عدالت هم برای بار دوم دوبله شد. با گویندگی خسرو خسروشاهی به جای نیکلاس کیج (دوبله اول جلال مقامی بود) به مدیریت دوبلاژ سعید مظفری و گویندگی به جای گای پیرس

پخش از موسسه قرن جدید

(۱۳۹۱/۵/۲۶ صبح ۰۹:۳۳)اسپونز نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۱/۵/۲۶ صبح ۰۵:۱۲)سی.سی. باکستر نوشته شده: [ -> ]

به نام خداوند بزرگ

با سلام خدمت دوستان فرهیخته و گرامی

در بین گشت و گذار بین فایل های تصویریم به صدای دوست داشتنی دکتر محمود فاطمی برخوردم.

مطلب بسیار جالبی بود.

کاش نمونه صدای ایشان را هم میگذاشتید

ولی در کل خیلی جالب بود. متشکرم

اسپونز عزیز به دلیل اینکه با نرم افزارهای کاتر(که یه قسمت از فیلم رو جدا میکنند) آشنایی ندارم نتونستم اون قسمت از فیلم رو جدا گانه بگذارم.

اما باز در بین فایل ها به یک کلیپ جالب برخوردم که صدا سیما برای فوت مرحوم کسمایی درست کرده بوده و در اون بزرگان دوبله در مورد ایشون صحبت های کوتاهی می کنند. در میانه های این کلیپ 6 دقیقه ای که احتمالا اکثر دوستان آن را دیده اند متن بسیار زیبایی توسط دکتر فاطمی بر روی تصویر مرحوم کسمایی پخش می شود که دیدن و شنیدن آن بسیار شیرین والبته دردناک است ( دیدن دوباره آن خالی از لطف نیست)

حجم آن هم کم است(حدود 12 مگابایت)و احتیاج به برش ار روی فیلم نیست.

تقدیم به شما دوست عزیز و دیگر عزیزان:

Kasmaee-Dr.Fatemi.flv - 12.4 Mb

(۱۳۹۱/۵/۲۵ عصر ۰۹:۰۱)رابرت میچم نوشته شده: [ -> ]

   پرومته (ریدلی اسکات )هم توسط قرن 21 دوبله شده : نومی راپیس (مریم

 رادپور)- مایکل فاسبیندر(جلیلوند)- چارلایز ترون (زهره شکوفنده)- گای پیرس (سعید مظفری). فکرکنم دوبله

 خوبی  داشته باشه ،  آنونسش با صدای تهامی محشربود .

اگر مبنای اطلاعاتی که دادید تریلر دوبله شده ی فیلم باشه باید بگم که جای نومی راپیس مریم سیکارودی صحبت کردن.مثل فیلم شرلوک هولمز بازی سایه ها...

وقتی دوبله ی فیلم بند زن ،خیاط،سرباز ،جاسوس رو دیدم خیلی خوشحال شدم.به این دلیل که امیر هوشنگ زند یک انتخاب عالی داشت و اون هم انتخاب کسری کیانی برای گویندگی به جای تام هاردی بود.اولین بار همون طور که همه ی دوستان می دونن در فیلم سرآغاز به مدیریت افسانه پوستی کسری کیانی به جای تام هاردی صحبت کردن و خیلی هم دلچسب در اومد اون دوبله.خوشبختانه گویندگان جوانی مثل کسری کیانی و رضا آفتابی و وحید منوچهری و ...جدا از صدای زیبا تکنیک فوق العاده ای هم دارن و این خیلی خوبه که به جای بازیگران تازه کار خوش آتیه این عزیزان گویندگی کنن.

بالاخره این گویندگان جوان سندیکا هستن که در آینده جلیلوند ها و اسماعیلی ها و زند ها و ...میشن و از نظر من نباید گویندگی به جای بازیگران جدید رو گویندگان پیشکسوت و سالخورده برعهده بگیرن چون صدای یک جوان بر چهره ی یک بازیگر جوان و تازه کار علاوه بر اینکه خوش می شینه، این چهره و صدا می تونن در کنار هم رشد کنن و مثل دوبله های گذشته درخشان در بیان و در خاطر ما بمونن.

در هر صورت از این انتخاب هوشمندانه ی امیر زند خیلی خوشحالم.خیلی عالی می شد اگر گویندگی به جای بندیکت کمبربچ رو هم به رضا آفتابی می دادن که به شایستگی به جای این بازیگر در سریال شرلوک گویندگی کردن.

هر چی که باشه اسطوره های فردای دوبله ی ایران این اشخاص هستن.بهتره ما از الان با صدای این عزیزان بر چهره ی بازیگران جدید خو بگیریم.

به همین دلیله که مخالف گویندگی سعید مظفری به جای دی کاپریو هستم و فکر می کنم دوستان کافه ای هم با من هم عقیده باشن.اما از حق نگذریم بعضی مواقع صدای یک دوبلور پیشکسوت روی یک جوان مثل مایکل فاسبندر(جلیلوند و والی زاده)میشینه که زبان آدم رو کوتاه می کنه ولی بهتره از جوان ها برای جوان ها استفاده بشه.

(۱۳۹۱/۵/۲۸ عصر ۱۱:۰۷)آراگورن نوشته شده: [ -> ]

بالاخره این گویندگان جوان سندیکا هستن که در آینده جلیلوند ها و اسماعیلی ها و زند ها و ...میشن و از نظر من نباید گویندگی به جای بازیگران جدید رو گویندگان پیشکسوت و سالخورده برعهده بگیرن چون صدای یک جوان بر چهره ی یک بازیگر جوان و تازه کار علاوه بر اینکه خوش می شینه، این چهره و صدا می تونن در کنار هم رشد کنن و مثل دوبله های گذشته درخشان در بیان و در خاطر ما بمونن.

البته شكي در اين نيست كه گويندگان قديمي مي بايست جايشان را به جوانان دهند و ما دوبله دوستان هم با تمام خاطرات شيريني كه از صداي آنان داريم بايد اين واقعيت تلخ را بپذيريم كه اين صدها عمرجاودانه ندارند و روزي اين هنر را به اهلش واگذاشته و خواهند رفت .

اما همه ما مي دانيم كه بسياري از صداهاي ماندگار پس از حدود نيم قرن فعاليت در وادي اين هنر هنوز غم معيشت دارند. اگر كار نكنند دربرابر هزينه هاي سرسام آور زندگي چه تدبيري بينديشند.  وقتي كه سعيد مظفري گوينده توانا و بزرگ دوبله پس از 50 سال فعاليت و دوبله بسياري از آثار خاطره انگيز سينما هنوز مستاجر است و مي بايست اول هرماه اجاره خانه بپردازد آيا مي توان بر او و همكارانش خرده گرفت كه چرا بجاي مثلا دي كاپريو صحبت مي كنيد؟ بعضي وقتها صداي آرامبخش ايشان را مي شنوم فكر مي كنم در چه محيط منزه و استرليزه اي ايشان زندگي ميكند كه اين چنين آرامش در لابلاي كلماتش جاريست .

يا استاد جلال مقامي كه بخاطر معالجه تنها فرزندش خانه خود را فروخت و اينك در منزلي استيجاري بسر مي برد و يا منوچهر والي زاده و ديگران ...

اين بزرگان تازه نقش اول گوهاي دوبله ما هستند.پس حساب كنيد مصائب نقش دو گوها و مردي گوهاي دوبله را. ما فقط صداي خاطره انگيز آنها را مي شنويم و مطمئنا از مشكلات ريز و درشت آنها خبردارنيستيم .

يادم مي آيد زنده ياد عزت الله مقبلي در يكي از برنامه هاي صبح جمعه دهه 60 در پاسخ خانم پريچهر بهروان كه از ايشان پرسيد از زندگي خود راضي هستيد گفت : والله من برادري دارم كه بازاريست و پولش هم از پارو بالا مي رود ، هرچه در دوران جواني ام گفت كه عزت اين كارها -يعني  دوبله ، راديو ، سبنما !- را بگذار كنار بيا بغل دستم ، من گوش نكردم . اگرچه الان از اينكه دل مردم را سالها شاد كرده ام خرسندم اما خود از اين خوشحاليها هيچ نصيبم نشد.

مطمئن باشيد نه استادمظفري و نه هيچ يك از ديگر بزرگان اين هنر جلوي كسي را نگرفته اند اما يك استاد مسلم دوبله پس از سالها زحمت چه بايد بكند. اين كه از بعد معيشتي زندگي آنان است و در ابعاد ديگر شما در بين صداهاي جديد چند نفر را مي توانيد پيدا كنيد كه جايگزين آنها شوند؟ ديديد كه مقلد درجه يك خسروشاهي بالاخره متوجه شد كه تقليد ره بجايي نمي برد و گويش خود را عوض كرد و الان بزحمت مي توان صدايش را دربين گويندگان جوان فيلمها متمايز كرد. مقدار شهرتي هم كه بهم زده بود بخاطر لحن مشابه صداي خسروشاهي بود.

همين افشين زينوري كه انصافا در بين گويندگان دو دهه اخير بسيار با استعداد نشان داده آيا داراي صدايي خاصي است ؟ در ميان گويندگان جوان چند صداي خاص  داريم  ؟ منظور از صداي خاص نه لزوما زيبا بلكه متمايز و تاثير گذار است. والا صداي ناصر متقالچي زيبا نيست اما دلنشين و مقتدرانه است. اگر به دوبله فيلمهاي خارجي شبكه  ويدئويي در اين چندسال توجه كنيد در مي بابيد كه بهترين دوبله ها هنوز از آن گويندگان قديمي است . همين خانم نگين كيانفر كه بخاطر شباهت صدايش به ژاله كاظمي در دوره اي بسيار پرطرفدار بود آيا توانست درخشش خود را در حد آن مرحومه حفظ كند ؟

مطمئن باشيد دوبله با رفتن هريك از بزرگان و سرمايه هايش نفسش به شمارش خواهد افتاد. دوبله نابود نخواهد شد اما هرگز حال و هواي گذشته اش را نخواهد داشت . نسلهاي آينده هم با ديدن آثار گذشته اين را گواهي خواهند داد.

آدرس های مرجع