تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

(۱۳۹۴/۹/۲۶ عصر ۱۱:۰۵)آلبرت کمپیون نوشته شده: [ -> ]

سلام به همه

یک فیلم هیجان انگیزی سالها پیش از تلویزیون پخش شد که خیلی با اون خاطره دارم. چند تا سرباز آمریکایی به یه ماموریت خطرناک توی جنگل میرن. همون اول فیلم که سربازها سوار قایق میشن فرمانده شون رو از نقطه نامعلومی با گلوله میزنن و میکشن. یادمه یکی از سربازها اسمش اسپنسر بود. بعد سربازها وارد جنگل میشن و در طول فیلم یکی یکی به طرز وحشتناکی کشته میشن. نهایتاً دو نفر از سربازها که یکی شون زخمی شده بود زنده می مونن و توی جنگل به یه شهر کوچیک میرسن. بعد متوجه میشن که توی شهر دوتا چوبه دار برای اونها تدارک دیده شده. اونها وارد یه کلبه میشن. سربازی که سالم بود از یک نفر از مردم شهر تعدادی فشنگ می خره. توی یه صحنه وقتی دوتا سرباز توی اتاق بودن و اون یکی که زخمی بوده روی زمین دراز کشیده بود، یک نفر از افراد دشمن وارد اتاق میشه بعد اونی که سالم بود طرف رو می بنده به رگبار ولی متوجه میشه که تیرهاش مشقیه و بر اون اثر نمیکنه بعد یارو میخنده و به سمت سربازه حمله میکنه اما اون سرباز زخمی که روی زمین دراز کشیده بود همونطور درازکش از پشت با خنجر به طرف ضربه می زنه و اونو میکشه.

خیلی ممنون میشم اگه کسی بتونه راهنماییم کنه.

فیلم مورد نظر شما آسایش به سبک جنوبی هست که در ایران به نام عملیات مرداب مشهور است.

Southern Comfort

(۱۳۹۴/۹/۲۶ عصر ۱۱:۱۰)سارتانا نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۴/۹/۲۶ عصر ۱۱:۰۵)آلبرت کمپیون نوشته شده: [ -> ]

سلام به همه

یک فیلم هیجان انگیزی سالها پیش از تلویزیون پخش شد که خیلی با اون خاطره دارم. چند تا سرباز آمریکایی به یه ماموریت خطرناک توی جنگل میرن. همون اول فیلم که سربازها سوار قایق میشن فرمانده شون رو از نقطه نامعلومی با گلوله میزنن و میکشن. یادمه یکی از سربازها اسمش اسپنسر بود. بعد سربازها وارد جنگل میشن و در طول فیلم یکی یکی به طرز وحشتناکی کشته میشن. نهایتاً دو نفر از سربازها که یکی شون زخمی شده بود زنده می مونن و توی جنگل به یه شهر کوچیک میرسن. بعد متوجه میشن که توی شهر دوتا چوبه دار برای اونها تدارک دیده شده. اونها وارد یه کلبه میشن. سربازی که سالم بود از یک نفر از مردم شهر تعدادی فشنگ می خره. توی یه صحنه وقتی دوتا سرباز توی اتاق بودن و اون یکی که زخمی بوده روی زمین دراز کشیده بود، یک نفر از افراد دشمن وارد اتاق میشه بعد اونی که سالم بود طرف رو می بنده به رگبار ولی متوجه میشه که تیرهاش مشقیه و بر اون اثر نمیکنه بعد یارو میخنده و به سمت سربازه حمله میکنه اما اون سرباز زخمی که روی زمین دراز کشیده بود همونطور درازکش از پشت با خنجر به طرف ضربه می زنه و اونو میکشه.

خیلی ممنون میشم اگه کسی بتونه راهنماییم کنه.

فیلم مورد نظر شما آسایش به سبک جنوبی هست که در ایران به نام عملیات مرداب مشهور است.

Southern Comfort

خودشه ! بی نهایت سپاسگزارم جناب سارتانا محبت کردید ::ok:

حدود 20سال پیش تلویزیون یه فیلمی رو پخش کرد که داستان این فیلم در زمان جنگ دوم جهانی بود و در یکی از کشورهای امریکای جنوبی اتفاق میافتد و یک خلبان بود که یک هواپیمای مسافربری که اگه اشتباه نکنم به نام پرنده ابی داشت و به علت بده کاری در قمار به زندان افتاد وگروهی خانواده المانی هم که یه دختر زیبا با اونا بود هم اونو از زندان به شرط بردن اونها به المان نجات دادن و خلبان هم عاشق اون دختره شد .کسی اسم فیلم و تاریخ ساختشو میدونه .

(۱۳۹۳/۱۰/۹ عصر ۰۴:۲۵)هانیبال نوشته شده: [ -> ]

یکی از فیلم هایی که اواخر دهه 70 زیاد تلویزیون می ذاشت.

از جمله فیلم های ژانر فاجعه. (توی مایه های فیلم های رولند امریخ)

داستان یک شهاب سنگی بود که داشت می اومد سمت زمین و دانشمند ها با کلی بدبختی توسط لیزر این شهاب سنگ رو منفجر کردند! بعدش شهاب سنگ به هزار تیکه کوچیک تقسیم شد که همه داشتند می اومدند سمت زمین!

کسی اسمش رو یادشه؟

سلام. فیلم مورد نظر شما  این فیلم است.

Deep Impact.1998


(۱۳۹۴/۹/۲۷ صبح ۰۳:۱۳)رابرت جوردن نوشته شده: [ -> ]

حدود 20سال پیش تلویزیون یه فیلمی رو پخش کرد که داستان این فیلم در زمان جنگ دوم جهانی بود و در یکی از کشورهای امریکای جنوبی اتفاق میافتد و یک خلبان بود که یک هواپیمای مسافربری که اگه اشتباه نکنم به نام پرنده ابی داشت و به علت بده کاری در قمار به زندان افتاد وگروهی خانواده المانی هم که یه دختر زیبا با اونا بود هم اونو از زندان به شرط بردن اونها به المان نجات دادن و خلبان هم عاشق اون دختره شد .کسی اسم فیلم و تاریخ ساختشو میدونه .

سلام.احتمالا فیلم مورد نظر شما "مرغابی فلزی" است

Le canard en fer blanc.1967

سلام قبل انقلاب  فیلمی چند قسمتی بود بنام فولوکس واگن سحر آمیز با نام "دودو" کسی این فیلم یا مشخصات imdb ان سراغ داره؟

(۱۳۹۴/۹/۲۷ عصر ۰۱:۰۲)بروس نوشته شده: [ -> ]

سلام قبل انقلاب  فیلمی چند قسمتی بود بنام فولوکس واگن سحر آمیز با نام "دودو" کسی این فیلم یا مشخصات imdb ان سراغ داره؟

این فیلم مورد نظر شماست :

The Love Bug (1968)

(۱۳۹۴/۹/۲۷ عصر ۰۴:۰۶)آلبرت کمپیون نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۴/۹/۲۷ عصر ۰۱:۰۲)بروس نوشته شده: [ -> ]

سلام قبل انقلاب  فیلمی چند قسمتی بود بنام فولوکس واگن سحر آمیز با نام "دودو" کسی این فیلم یا مشخصات imdb ان سراغ داره؟

این فیلم مورد نظر شماست :

The Love Bug (1968)


سلام ..فیلمی که معرفی کردید مجموعه فیلمهای herbie هست و فیلم مدنظرم نیست


(۱۳۹۴/۹/۲۷ عصر ۰۶:۴۱)بروس نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۴/۹/۲۷ عصر ۰۴:۰۶)آلبرت کمپیون نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۴/۹/۲۷ عصر ۰۱:۰۲)بروس نوشته شده: [ -> ]

سلام قبل انقلاب  فیلمی چند قسمتی بود بنام فولوکس واگن سحر آمیز با نام "دودو" کسی این فیلم یا مشخصات imdb ان سراغ داره؟

این فیلم مورد نظر شماست :

The Love Bug (1968)


سلام ..فیلمی که معرفی کردید مجموعه فیلمهای herbie هست و فیلم مدنظرم نیست .تصویرش ضمیمه هست

سلام فیلمی پلیسی بود که در اخر فیلم در یک خیابان پلیسها ماشینهاشون با تبهکاران  تصادف میکنه و بعد از ماشین پیاده میشن و تیراندازی پرخشونتی صورت میگیره و پلیسهای زیادی کشته میشن اسمش کسی میدونه؟

(۱۳۹۴/۹/۲۷ عصر ۰۱:۰۲)بروس نوشته شده: [ -> ]

سلام قبل انقلاب  فیلمی چند قسمتی بود بنام فولوکس واگن سحر آمیز با نام "دودو" کسی این فیلم یا مشخصات imdb ان سراغ داره؟

با سلام.اینه؟

Superbug, Super Agent


http://akas.imdb.com/title/tt0068825

(۱۳۹۴/۹/۲۹ عصر ۰۹:۴۶)نوبادی نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۴/۹/۲۷ عصر ۰۱:۰۲)بروس نوشته شده: [ -> ]

سلام قبل انقلاب  فیلمی چند قسمتی بود بنام فولوکس واگن سحر آمیز با نام "دودو" کسی این فیلم یا مشخصات imdb ان سراغ داره؟

با سلام.اینه؟

Superbug, Super Agent


http://akas.imdb.com/title/tt0068825

سلام احتمال زیاد همین فیلمه

دنبال اسم یک فیلم هستم که در دهه‌ی شصت بارها پخش شد. داستان رو درست به یاد ندارم ولی یک صحنه‌ی به یاد ماندنی داشت که شد کمک کنه دوستان به خاطر بیارن. در اون صحنه یک نفر جوان در صحرا به پشت خوابیده بود (یه گروه بودن در حال سفر فکر کنم) که وقتی از خواب پا می‌شه متوجه می‌شه چشماش دیگه نمی‌بینه و کور شده (فکر کنم در اثر آفتاب). اینطور بود که صحنه از بالا این رو نشون می‌داد و وقتی چشماش رو باز می کرد صحنه خیلی استرس داشت چون یه دفعه میگفت که کور شده ... چیز دیگه‌ای که در مورد این فیلم یادم هست این بود که گروهی در این فیلم در حال ساخت یک راه‌آهن بودند.

یک فیلم دیگه هم بود که من خیلی ازش می‌ترسیدم. فکر کنم چینی بود و در اون یک عده که ۲ تا رئیس داشتند مردم ناتوان رو به بردگی می گرفتن و کسی که میخواست از دستشون فرار کنه رو با داغ علامت می‌گذاشتن. من از صحنه‌ی داغ گذاشتن این فیلم خییییلی می‌ترسیدم.

سلام

من همه پست ها را نخوانده ام...

بیش از 30 سال پیش یه فیلم جنگی دیدم که هنوز پیداش نکردم. فیلم فکر کنم مربوط بشه به جنگ العلمین در شمال آفریقا. جایی در فیلم انگلیسیها از عروسک برای گول زدن آلمانی ها استفاده میکنن. آلمانی ها میفهمند و با قوای اصلی بازمیگردند اما انگلیسیها اینبار از سربازان واقعی استفاده میکنند. کسی یادش میاد این فیلمو؟

(۱۳۹۴/۱۰/۶ عصر ۰۶:۳۴)جیمز باند نوشته شده: [ -> ]

سلام

من همه پست ها را نخوانده ام...

بیش از 30 سال پیش یه فیلم جنگی دیدم که هنوز پیداش نکردم. فیلم فکر کنم مربوط بشه به جنگ العلمین در شمال آفریقا. جایی در فیلم انگلیسیها از عروسک برای گول زدن آلمانی ها استفاده میکنن. آلمانی ها میفهمند و با قوای اصلی بازمیگردند اما انگلیسیها اینبار از سربازان واقعی استفاده میکنند. کسی یادش میاد این فیلمو؟

احتمالا این است:

http://www.imdb.com/title/tt0062714/

https://en.wikipedia.org/wiki/The_Battle...%28film%29

(۱۳۹۴/۱۰/۸ صبح ۰۸:۵۴)آسیموف نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۴/۱۰/۶ عصر ۰۶:۳۴)جیمز باند نوشته شده: [ -> ]

سلام

من همه پست ها را نخوانده ام...

بیش از 30 سال پیش یه فیلم جنگی دیدم که هنوز پیداش نکردم. فیلم فکر کنم مربوط بشه به جنگ العلمین در شمال آفریقا. جایی در فیلم انگلیسیها از عروسک برای گول زدن آلمانی ها استفاده میکنن. آلمانی ها میفهمند و با قوای اصلی بازمیگردند اما انگلیسیها اینبار از سربازان واقعی استفاده میکنند. کسی یادش میاد این فیلمو؟

احتمالا این است:

http://www.imdb.com/title/tt0062714/

https://en.wikipedia.org/wiki/The_Battle...%28film%29

سلام

به این لینکها هم رسیده بودم اما توضیح روشنی نداده.

ولی بازم ممنون

سلام به همگی

یادمه یه سریالی (احتمالاً ایرلندی) اواخر دهه 60 از تلویزیون پخش میشد به اسم ستیز که قهرمان اون یه مردی بود یه اسم جان ماریو کُندیک که یه یاغی بود که طرفدار حقوق مردم و تحت تعقیب حکومت ظالم وقت بود. کندیک از دست حکومت مجبور بود مخفیانه و توی جنگل زندگی کنه. یه جورایی شبیه رابین هود بود. آخر هر قسمت سریال یه گیتاریست بود که کنار جاده می نشست و یه آهنگ زیبای غم انگیز درباره کندیک می خوند (که البته فقط ما اونو می دیدیم) و کندیک هم از جاده رد میشد و می رفت. در آخرین قسمت کندیک به شوخی تفنگ رو به سمت دوستش که با اسب به سمتش میومد نشونه گرفت (کندیک و اون آدم قبلاً با هم دشمن بودند و مدتی بود که با هم صلح کرده و دوست شده بودند) ولی دوستش دچار سوتفاهم شد و به سمت کندیک شلیک کرد. بعد از اسب پایین اومد و تفنگ کندیک رو بررسی کرد و دید که هیچ فشنگی توش نبوده و متوجه اشتباه خودش شد اما پشیمانی فایده ای نداشت و کندیک مرده بود...

راستش در بدو ورود به این کافه یوزر جان ماریو کندیک رو انتخاب کردم ولی چون نتونستم عکسی ازش در نت پیدا کنم که بعنوان آواتار بذارم مورد تایید مدیریت واقع نشد.

دوستان حالا میخوام بدونم اسم انگلیسی سریال چی بوده ؟

(۱۳۹۴/۱۰/۱۰ عصر ۱۰:۳۳)آلبرت کمپیون نوشته شده: [ -> ]

سلام به همگی

یادمه یه سریالی (احتمالاً ایرلندی) اواخر دهه 60 از تلویزیون پخش میشد به اسم ستیز که قهرمان اون یه مردی بود یه اسم جان ماریو کُندیک که یه یاغی بود که طرفدار حقوق مردم و تحت تعقیب حکومت ظالم وقت بود. کندیک از دست حکومت مجبور بود مخفیانه و توی جنگل زندگی کنه. یه جورایی شبیه رابین هود بود. آخر هر قسمت سریال یه گیتاریست بود که کنار جاده می نشست و یه آهنگ زیبای غم انگیز درباره کندیک می خوند (که البته فقط ما اونو می دیدیم) و کندیک هم از جاده رد میشد و می رفت. در آخرین قسمت کندیک به شوخی تفنگ رو به سمت دوستش که با اسب به سمتش میومد نشونه گرفت (کندیک و اون آدم قبلاً با هم دشمن بودند و مدتی بود که با هم صلح کرده و دوست شده بودند) ولی دوستش دچار سوتفاهم شد و به سمت کندیک شلیک کرد. بعد از اسب پایین اومد و تفنگ کندیک رو بررسی کرد و دید که هیچ فشنگی توش نبوده و متوجه اشتباه خودش شد اما پشیمانی فایده ای نداشت و کندیک مرده بود...

راستش در بدو ورود به این کافه یوزر جان ماریو کندیک رو انتخاب کردم ولی چون نتونستم عکسی ازش در نت پیدا کنم که بعنوان آواتار بذارم مورد تایید مدیریت واقع نشد.

دوستان حالا میخوام بدونم اسم انگلیسی سریال چی بوده ؟

این همونی نبود که یه جا تیر میخوره زخمی میشه دستش ، مجبور میشه تو جنگل تخم خام پرنده ها رو بخوره؟ یه کلاه کاموایی هم سرش بود؟

(۱۳۹۴/۱۰/۱۱ عصر ۰۳:۵۵)اسکورپان شیردل نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۴/۱۰/۱۰ عصر ۱۰:۳۳)آلبرت کمپیون نوشته شده: [ -> ]

سلام به همگی

یادمه یه سریالی (احتمالاً ایرلندی) اواخر دهه 60 از تلویزیون پخش میشد به اسم ستیز که قهرمان اون یه مردی بود یه اسم جان ماریو کُندیک که یه یاغی بود که طرفدار حقوق مردم و تحت تعقیب حکومت ظالم وقت بود. کندیک از دست حکومت مجبور بود مخفیانه و توی جنگل زندگی کنه. یه جورایی شبیه رابین هود بود. آخر هر قسمت سریال یه گیتاریست بود که کنار جاده می نشست و یه آهنگ زیبای غم انگیز درباره کندیک می خوند (که البته فقط ما اونو می دیدیم) و کندیک هم از جاده رد میشد و می رفت. در آخرین قسمت کندیک به شوخی تفنگ رو به سمت دوستش که با اسب به سمتش میومد نشونه گرفت (کندیک و اون آدم قبلاً با هم دشمن بودند و مدتی بود که با هم صلح کرده و دوست شده بودند) ولی دوستش دچار سوتفاهم شد و به سمت کندیک شلیک کرد. بعد از اسب پایین اومد و تفنگ کندیک رو بررسی کرد و دید که هیچ فشنگی توش نبوده و متوجه اشتباه خودش شد اما پشیمانی فایده ای نداشت و کندیک مرده بود...

راستش در بدو ورود به این کافه یوزر جان ماریو کندیک رو انتخاب کردم ولی چون نتونستم عکسی ازش در نت پیدا کنم که بعنوان آواتار بذارم مورد تایید مدیریت واقع نشد.

دوستان حالا میخوام بدونم اسم انگلیسی سریال چی بوده ؟

این همونی نبود که یه جا تیر میخوره زخمی میشه دستش ، مجبور میشه تو جنگل تخم خام پرنده ها رو بخوره؟ یه کلاه کاموایی هم سرش بود؟

ممنون از کمکتون جناب اسکورپان اما راستش اینهایی که میگین رو یادم نمیاد. من اون زمان هفت، هشت سال داشتم و غیر از توضیحاتی که عرض کردم چیز دیگه ای بخاطر نمیارم.

آخه من هم دقیقا چنین چیزی در خاطرم هست. فردی که با خانواده اش زندگی خوبی داشت. بر اثر یک حادثه تحت تعقیب قرار میگیره و مجبور میشه به جنگل فرار کنه در حالی که مقامات دولتی دنبالشند. یه تفنگ شکاری هم داشت. منتها باید یه کلید واژه ازش داشته باشیم تا بتونیم سرچ کنیم. جان ماریو کندیک رو با املاهای مختلف نوشتم ولی جواب نداد. باز هم می گردم ببینم چیزی پیدا میکنم.

(۱۳۹۴/۱۰/۱۱ عصر ۰۴:۰۸)اسکورپان شیردل نوشته شده: [ -> ]

آخه من هم دقیقا چنین چیزی در خاطرم هست. فردی که با خانواده اش زندگی خوبی داشت. بر اثر یک حادثه تحت تعقیب قرار میگیره و مجبور میشه به جنگل فرار کنه در حالی که مقامات دولتی دنبالشند. یه تفنگ شکاری هم داشت. منتها باید یه کلید واژه ازش داشته باشیم تا بتونیم سرچ کنیم. جان ماریو کندیک رو با املاهای مختلف نوشتم ولی جواب نداد. باز هم می گردم ببینم چیزی پیدا میکنم.

بله دقیقاً همینی که شما میگین بود. خیلی لطف می کنین. میخوام سریال رو پیدا و دانلود کنم بخصوص بخاطر آهنگ غم انگیزی که اون گیتاریست آخر هر قسمت برای کندیک میخوند.

(۱۳۹۴/۱۰/۱۱ عصر ۰۴:۰۸)اسکورپان شیردل نوشته شده: [ -> ]

آخه من هم دقیقا چنین چیزی در خاطرم هست. فردی که با خانواده اش زندگی خوبی داشت. بر اثر یک حادثه تحت تعقیب قرار میگیره و مجبور میشه به جنگل فرار کنه در حالی که مقامات دولتی دنبالشند. یه تفنگ شکاری هم داشت. منتها باید یه کلید واژه ازش داشته باشیم تا بتونیم سرچ کنیم. جان ماریو کندیک رو با املاهای مختلف نوشتم ولی جواب نداد. باز هم می گردم ببینم چیزی پیدا میکنم.

بله، حق با شماست... اتفاقا این مورد مربوط به یه فیلم بود نه سریال...

تا جایی که یادمه دو تا دوست نظامی بودن، یکی از نظام ترخیص شده و به شهرش برمیگرده، و دیگری به همون شهر دوستش منتقل میشه و فکر کنم بعنوان رئیس پلیس یا ژاندامری اونجا منصوب میشه...

شخصیت اصلی فیلم بدلیل ظلمهایی که توسط عده ای صاحب نفوذ و ثروتمند به مردم میشه طی درگیری ای تحت تعقیب قرار میگیره...

و در آخر فیلم با سلاح خالی (یادم نیست، ولی فکر کنم) از داخل نیزارها میاد بیرون و بطرف دوستش (رئیس ژاندامری) نشانه میگیره و اون هم که سوار بر اسب بوده بطرفش شلیک میکنه. بعدش که اسلحه اش رو چک میکنه متوجه خالی بودن اون میشه...

یادمه در قسمتی از فیلم برای رئیس ژاندارمری صبحانه میارن، نون و کره و مربا. گماشته رئیس گزارش کار میداد که امروز در کارخانه مرباسازی آشوب شده و یکی از کارگرها داخل دیگه مرباپزی افتاده و مرده. این تعریف مقارن میشه با لقمه گرفتن رئیس از مربا... بلافاصله لقمه رو میندازه روی میز و میگه: نمیشد این گزارش رو بعد صبحانه بدی...

آدرس های مرجع