تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

سلام و درود دوستان عزیز
یک فیلم گمشده دارم

 یک افسر اطلاعاتی ارتش آمریکا در زمان جنگ جهانی دوم  قصد داشت  به داخل خاک آلمان و یک  پایگاه نظامی مهم ارتش آلمان نفوذ کند و برای اینکه این ماموریت بسیار مهم و  سرنوشت ساز بود  آن را  از همه  حتی از فرماندهان برجسته ارتش آمریکا هم مخفی کرده بودند غیر از رئیس جمهور آمریکا  وزیر دفاع و یک فرمانده بسیار ارشد هیچکس دیگر از این ماموریت خبر نداشت  و او هم تمام مدارک هویتی خودش را که نشان می‌داد آمریکایی است نابود کرده بود و با مدارک و  هویت کامل  یک افسر آلمانی به  نورنبرگ رفت  ولی پس از مدتی ارتش آمریکا حمله گسترده ای انجام داد  و آن شهر مهم آلمان و آن پایگاه را اشغال کرد و این افسر اطلاعاتی آمریکایی را اسیر کردند و این هر چقدر که می‌گفت من آمریکایی هستم هیچکس باور نمی‌کرد چون لباس ارتش رایش سوم  به تن داشت و مدارک هویتی اش  کاملاً آلمانی بود


لطفا اسم این فیلم
خیلی ممنونم از لطفتون

سلام دوستان. اسم فیلم رو برای یکی از عزیزان که ازم سوال کردن می‌خوام. حس می‌کنم قبلا در همین تاپیک توضیحات این فیلم رو دیدم ولی پیداش نمی‌کنم.

«این فیلم محصول انگلستان،سیاه و سفید،حدودا اواخر دهه سی یا اوایل دهه  چهل میلادی هست،سال ۶۲ از تلویزیون ایران پخش شد،،،،ماجرای یه خانم آموزگار پیر از جوانی تا بازنشستگی در یک شهر کوچک که اکثریت  افراد شهر روزی از شاگردان او بودند،از جمله یک پلیس،یک دزد ،یک مهندس....وهنگام فوت آموزگار  نزد وی جمع میشوند.»

(۱۴۰۲/۱۱/۲ صبح ۰۱:۲۱)Stalker نوشته شده: [ -> ]

سلام دوستان. اسم فیلم رو برای یکی از عزیزان که ازم سوال کردن می‌خوام. حس می‌کنم قبلا در همین تاپیک توضیحات این فیلم رو دیدم ولی پیداش نمی‌کنم.

«این فیلم محصول انگلستان،سیاه و سفید،حدودا اواخر دهه سی یا اوایل دهه  چهل میلادی هست،سال ۶۲ از تلویزیون ایران پخش شد،،،،ماجرای یه خانم آموزگار پیر از جوانی تا بازنشستگی در یک شهر کوچک که اکثریت  افراد شهر روزی از شاگردان او بودند،از جمله یک پلیس،یک دزد ،یک مهندس....وهنگام فوت آموزگار  نزد وی جمع میشوند.»

همه چیز این وصف کامل و جامع از آنچه در یاد مانده، با داستان فیلم Goodbye, Mr. Chips 1939 همخوانی دارد. جز خانم بودن قهرمان فیلم.

(۱۴۰۲/۱۱/۶ عصر ۰۶:۰۴)اکتورز نوشته شده: [ -> ]

(۱۴۰۲/۱۱/۲ صبح ۰۱:۲۱)Stalker نوشته شده: [ -> ]

یقین دارم چنین فیلمی را در همین یکی دوسال اخیر با پسرم دیدەایم ، اتفاقا ازش پرسیدم کە چیزی بە یادت هست و طفلی گفت : بابا اسمشو نە ولی میدونم یە اتفاقی تو اون جزیرە یا روستا میوفتە و اون پیرزنە در مقام قاضی قرار میگیرە ضمن اینکە آخرین روزهای زندگیشە و آخر فیلم فوت میکنە.

بله، بعید به نظر می زسد ، مورد اشاره ام با کارگردان بنام و هنر پیشه اسکاری، گمشده کسی باشد. ولی فیلم های مشابه که قهرمانانش پیرزن معلم بودند،
انگلیسی نبودند و در آخر هم نمی مردند. (Cheers for Miss Bishop 1941, The Woman Who Was Forgotten 1930, Good Morning, Miss Dove 1955)فقط این فیلم Two Wise Maids 1937  که 10-15 دقیقه اش در ویدیوهایی که من دیدم کم بود.،  بعید نیست  همان  صحنه های مرگ و تشییع جنازه اش حذف شده باشد. والله اعلم.

(۱۴۰۲/۱۱/۲ صبح ۰۱:۲۱)Stalker نوشته شده: [ -> ]

سلام دوستان. اسم فیلم رو برای یکی از عزیزان که ازم سوال کردن می‌خوام. حس می‌کنم قبلا در همین تاپیک توضیحات این فیلم رو دیدم ولی پیداش نمی‌کنم.

«این فیلم محصول انگلستان،سیاه و سفید،حدودا اواخر دهه سی یا اوایل دهه  چهل میلادی هست،سال ۶۲ از تلویزیون ایران پخش شد،،،،ماجرای یه خانم آموزگار پیر از جوانی تا بازنشستگی در یک شهر کوچک که اکثریت  افراد شهر روزی از شاگردان او بودند،از جمله یک پلیس،یک دزد ،یک مهندس....وهنگام فوت آموزگار  نزد وی جمع میشوند.»

یقین دارم چنین فیلمی را در همین یکی دوسال اخیر با پسرم دیدەایم ، اتفاقا ازش پرسیدم کە چیزی بە یادت هست و طفلی گفت : بابا اسمشو نە ولی میدونم یە اتفاقی تو اون جزیرە یا روستا میوفتە و اون پیرزنە در مقام قاضی قرار میگیرە ضمن اینکە آخرین روزهای زندگیشە و آخر فیلم فوت میکنە.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اضافە بە موضوع : نمی‌دانم درست باشد یا نە اما بە گمانم درگیری در این فیلم سر یک چاە آب است کە مزرعەداری گوسفندانش را برای آب خوردن سر آن چاە می‌برد و مالکین مزرعەی همسایە (صاحب چاە ) با این موضوع مشکل دارند.

تاکید میکنم کە شاید اشتباە کردە باشم و این مورد برای فیلم دیگری باشد.

با درود

یه فیلم ایرانی دهه 60 که با موضوغ کاپیتولاسیون هم بود

هنر پیشه اش فکر کنم شبیه حسین گیل بود

چند تا آمریکایی با ماشین میزنن به یه شخصی و اونو می کشند

هنرپیشه می افته دنبال انتقام

صحنه ای که تو ذهنم هست با قمه سگ نگهبان دم درب ویلای آمریکایی ها را می کشه

تو لیست فیلم های حسین گبل چیزی پیدا نکردم



با درود

یه تله تئاتر یه فیلم تلویزونی بود دهه 70 یا 60

برگرفته از یه رمان یا نمایشنامه شاید بود که مثلا خارجی بود

فرهاد جم نقش یه خدمتکار را بازی میکرد

نقش مرد پولدارش یادم نیست

اون زمان بیشتر مرحوم اسماعیل شنگله این جور نقش را بازی می کرد

خدمتکار با ترفندی تمام دارایی های اربابش را بالا می کشه

و در سکانس آخر فیلم میره روی صندلی و وقتی اربابش را داشته بیرون میکرده

اربابش بهش میگه چی برام گذاشتی

و خدمتکار کت خدمت کاریش را در میاره می اندازه جلوی ارباب



سلام

فیلم احتمال زیاد اسمش حادثه هست.

محصول ۱۳۶۳

اون نقش اول هم حسین گیل نیست.

استاد اکبر زنجانپور هست که خب اون موقع جوون بود و قد و هیکلی داشت.

هنگ شتر سواران!

سلام دوستان.

اگه اشتباه نکنم این همون فیلم هنگ شتر سواران هست که دهه شصت پخش شده از صدا و سیما. تو آنونس معرفی فیلم های سینمایی جمعه ها هم یکی دوتا صحنه ازش بود. ولی سنم اجازه نمیده جزییات فیلم رو یادم بیاد.

 Hwamps 1976





سلام به همۀ سروران هنردوست،

من مدتها است به دنبال نام و نشان و یا لینکی میگردم که منو هدایت کنه به سمت فیلمی که سالهای دهۀ 1360 و 1370 خورشیدی از تلویزیون ایران بارها پخش شده بود و هرچی میگردم نشانی ازش پیدا نمیکنم. در ایران با نام پرواز عقابها نمایش داده میشد و داستان خلبانان ژاپنی در کشاکش جنگ دوم جهانی و نبردهای اقیانوس آرام بود.

بسیار سپاسگزارم خواهم بود چنانچه کسی بتونه کمک کنه دوباره اون فیلم رو ببینم.

{#smilies.heart}{#smilies.angel}

(۱۴۰۲/۱۱/۲۳ عصر ۰۵:۲۰)تئو وینچستر نوشته شده: [ -> ]

سلام به همۀ سروران هنردوست،

من مدتها است به دنبال نام و نشان و یا لینکی میگردم که منو هدایت کنه به سمت فیلمی که سالهای دهۀ 1360 و 1370 خورشیدی از تلویزیون ایران بارها پخش شده بود و هرچی میگردم نشانی ازش پیدا نمیکنم. در ایران با نام پرواز عقابها نمایش داده میشد و داستان خلبانان ژاپنی در کشاکش جنگ دوم جهانی و نبردهای اقیانوس آرام بود.

بسیار سپاسگزارم خواهم بود چنانچه کسی بتونه کمک کنه دوباره اون فیلم رو ببینم.

{#smilies.heart}{#smilies.angel}

سلام و عرض خیر مقدم خدمت شما دوست گرامی

خط داستانی گمشده ی شما بسیار نزدیک است به روایت فیلم zerosen moyu - 1984 

https://www.imdb.com/title/tt0088449/

https://archive.org/details/zero1984

(۱۴۰۲/۱۱/۲۴ صبح ۱۲:۰۳)مراد بیگ نوشته شده: [ -> ]

سلام و عرض خیر مقدم خدمت شما دوست گرامی

خط داستانی گمشده ی شما بسیار نزدیک است به روایت فیلم zerosen moyu - 1984

سپاس از شما دوست عزیز،

علیرغم شباهتها، متأسفانه این فیلم همون فیلم مورد نظر نیست. تا جایی که به خاطر میارم، همون زمان هم اون فیلم قدیمی محسوب میشد بنابراین باید طی سالهای دهه های 1960 و 1970 میلادی ساخته شده باشه.

{#smilies.heart}

سلام

راست میگه جناب مرادبیگ. فیلم خودشه

من این فیلم پرواز عقابها رو دیدم.

بچه بودم داداش بزرگم دست مارو گرفت برد سینما.

تو سینما فیلم پرواز عقابها رو دیدم.

یادمه شخصیت اصلی داستان یه خلبان بود که هر بار هواپیما های آمریکایی رو میزد، سالن همش کف و هورا میشد.

آخر فیلم هم خلبان مذکور داخل خود هواپیما تیر میخوره و در حالی که چشماش بازه به یه سمت کابین میچسبه و هواپیمایش که آتیش گرفته می‌ره که سقوط کنه.

راوی فیلم هم اسمش رو میاره و میگه بهترین یا یکی از بهترین خلبان های ژاپنی بوده که n تعداد هواپیماهای دشمن رو سرنگون کرد.

الآنم رفتم فیلم رو دیدم.

خود خودشه. آخر فیلم همونیه که نوشتم.

https://uploadkon.ir/uploads/895713_24Sc...chrome.jpg

سلام دوستان گرامی کسی دوبله سریال نوستالژی کوئنتین ای دارویل (Q.E.D) 1981 رو داره -راهنمایی کنه با تشکر

(۱۴۰۲/۱۲/۶ عصر ۰۷:۳۱)رابرت جوردن نوشته شده: [ -> ]

سلام دوستان گرامی کسی دوبله سریال نوستالژی کوئنتین ای دارویل (Q.E.D) 1981 رو داره -راهنمایی کنه با تشکر

من برای چیز دیگه ای جواب دادم رابرت !

اسم رابرت جوردن و عکس آواتارت ما رو برد به فیلم خاطره انگیز "زنگها برای که به صدا در آمده اند" و گری کوپر ...

عجب شخصیت هایی ارنست همینگوی خلق کرده بود ؛ پابلوی بیرحم و شکاک , پیلارِ شیرزن , ماریای عاشق و همین رابرت فداکار .

 و چه دوبله زیبا و شاهکاری داشت ؛ منوچهر زمانی با آن صدای فکور به جای کوپر و ژاله کاظمی با صدای زیبایش به جای برگمن.

یادمه اولین بار که  فیلم رو دیدم چون اولین فیلم رنگی اینگرید برگمن بود از دیدم چشمای رنگی اش کلی ذوق کرده بودم !

:lovve:

باتشکر فراوان از سروان رنو عزیز. فقط یک نکته رو اضافه کنم که فیلم به نسخه داستانی همینگوی کاملا وفادار مونده - و ای کاش وداع با اسلحه هم با این تیم بازیگری و کارگردانی ساخته میشد که همینگوی هم از اون راضی میشد

سلام و درود

 فیلم سینمایی رولی را که دهه شصت پخش شد را کسی یادش هست؟

داستان دختر کوچولویی به همین نام که به خانه ی عمویش می آید تا با آن ها زندگی کند.

برخورد سرد دخترعموی لوس و خودخواهش و بدجنسی های پسرهمسایه ، باعث می شود تا قهر کند و پیش دام پزشک مهربانی که با او دوست شده است، برود.

ولی آن ها از او دلجویی می کنند و او به منزل عمو بر می گردد و با خوبی و خوشی در آنجا زندگی می کند.

قبلا" در یکی از انجمن های کافه مختصری درباره اش نوشته بودند، ولی نمی دانم چرا اثری از آن نیافتم.

التماس دعا

(۱۴۰۲/۱۲/۱۰ صبح ۰۶:۰۳)شارینگهام نوشته شده: [ -> ]

سلام و درود

 فیلم سینمایی رولی را که دهه شصت پخش شد را کسی یادش هست؟

داستان دختر کوچولویی به همین نام که به خانه ی عمویش می آید تا با آن ها زندگی کند.

برخورد سرد دخترعموی لوس و خودخواهش و بدجنسی های پسرهمسایه ، باعث می شود تا قهر کند و پیش دام پزشک مهربانی که با او دوست شده است، برود.

ولی آن ها از او دلجویی می کنند و او به منزل عمو بر می گردد و با خوبی و خوشی در آنجا زندگی می کند.

قبلا" در یکی از انجمن های کافه مختصری درباره اش نوشته بودند، ولی نمی دانم چرا اثری از آن نیافتم.

التماس دعا

سلام.

کافیه این عنوان رو جستجو کتید:

Buleczka 1973

سلام و تشکر از امیلیانوی عزیز

یک فیلم قدیمی دیگر هم فکرم را مشغول کرده:

تپه ی مرجان دریایی

بعد از ظهر یکی از جمعه های سال ۶۵ یا ۶۶ از شبکه ی یک پخش شد

پسری با پدرش برای یک سفر اکتشافی به دریا می رود.

آدم های بد، پدرش را در حین غواصی غرق می کنند و خود پسره رااز قایق به دریا می اندازند.

امواج ، پسره را به ساحل جزیره ای می آورد.

مشابه جزایر دریای کارائیب

یک نوجوان بومی، او را به دهکده می آورد.

افراد قبیله ، او را پیک مرگ قلمداد می کنند، پیام آورنده ی مرگ زودرسی برای رییس قبیله.

رییس با پسره خوش رفتاری می کند و از رسیدن موعد مرگش اظهار رضایت می کند:« مرگ برای من مثل پرنده ای است که از جزیره ای به جزیره ای دیگر می پرواز می کند.»

چه قدر زیبا!

خلاصه ی کلام ؛ شخصیت منفی فیلم ، وقتی می بیند که پسره هنوز زنده است ، او را تعقیب می کند و حتی نیزاری را که پسره در آن مخفی شده ، را آتش می زند. ولی پلیس دریایی به همراه پدر پسره به جزیره می آیند.

فقط من نفهمیدم که پدره در حین غواصی چگونه دستش شکست ؟

افراد قبیله ، بدمن فیلم را دستگیر می کنند و تحویل پلیس می دهند.

پسره هم پدرش را پیدا می کند.

قصه ی ما به سر رسید، کلاغه به خونه اش نرسید!

(۱۴۰۰/۵/۶ عصر ۱۲:۴۱)واترلو نوشته شده: [ -> ]

(۱۴۰۰/۵/۲ صبح ۰۸:۰۹)شجاع قلب نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۹/۸/۲ عصر ۰۹:۳۷)شجاع قلب نوشته شده: [ -> ]

سلام مجدد

حالا که اینقدر این انجمن مفید و موثر هست برای باز کردن گره های ذهنی کاربرها، من یکی از قدیمی ترین سوالاتم رو هم اینجا مطرح میکنم

سوالم در مورد یک فیلم سینمایی کارتونی خیلی قدیمی هست که فکر میکنم اواخر دهه شصت یا اوایل دهه هفتاد پخش شد.

تا اونجا که یادمه فیلمش متعلق به اروپای شرقی و احتمالا روسیه بود و اگر اشتباه نکنم سیاه و سفید هم بود.

ماجراش هم در مورد به پسر بچه به نام ایوان بود که مجبور میشه اتفاق ها و خان های زیادی رو برای اثبات خودش یا شاید برای رسیدن به یه هدف خاص بگذرونه.

یکی از ماموریت‌های مهمش هم دزدیدن عروس یه شخص قدرتمند از وسط مراسم عروسیش بود


دوبله کار هم تا حدی آهنگین و دارای وزن و سجع بود.

از اساتید بزرگ این تاپیک کسی در مورد این پست قدیمی من نظری نداره؟

در ادبیات فولکلور روسی داستانی هست به نام "ایوان تزارویچ و گرگ خاکستری" قصه درباره پادشاهی است که سه تا پسر داره، اسم یکی از پسر ها ایوان هست و به دنبال هدف خاصی که دارد در طول داستان با اتفاقات خاصی درگیر می شود که یکی اش دزدیدن عروس از وسط مراسم عروسی است و...

Иван-царевич и Серый волк

https://www.y o u t u b e .com/watch?v=fUpXNUpbuZQ

از اونجاییکه من به شخصه خیلی علاقه به سینمای شوروی و شرق دور نداشتم بجز موارد خاص، چیزی از این دو داستانی که شما نوشتین یادم نمی یاد. در مورد داستان اول زمان مورد اشاره شما چون قبل از فروپاشی شوروی بوده احتمالا ورسیونی از این قصه بوده که توسط کشورهای بلوک شرق کار شده

اگر چیزی یادم اومد حتما دوباره پستی خوام گذاشت.

سلام مجدد

بعد از مدتها دوباره به انجمن سر زدم تا بگم اسم اون کارتون مد نظرم رو بالاخره پیدا کردم:

The humpbacked horse 1975

البته این اسم ترجمه اسم روسی اصلی فیلم هست.

متاسفانه دوبله فارسیش در اینترنت رایگان نیست و از طرفی معلوم نیست همون دوبله مسجع تلویزیون دهه ۶۰ هم باشه.

اما اون فیلم تاریخی در مورد فرمانروای ظالم به اسم آلای رو هنوز هم نتونستم پیدا کنم

(۱۴۰۲/۱۱/۲ صبح ۰۱:۲۱)Stalker نوشته شده: [ -> ]

سلام دوستان. اسم فیلم رو برای یکی از عزیزان که ازم سوال کردن می‌خوام. حس می‌کنم قبلا در همین تاپیک توضیحات این فیلم رو دیدم ولی پیداش نمی‌کنم.

«این فیلم محصول انگلستان،سیاه و سفید،حدودا اواخر دهه سی یا اوایل دهه  چهل میلادی هست،سال ۶۲ از تلویزیون ایران پخش شد،،،،ماجرای یه خانم آموزگار پیر از جوانی تا بازنشستگی در یک شهر کوچک که اکثریت  افراد شهر روزی از شاگردان او بودند،از جمله یک پلیس،یک دزد ،یک مهندس....وهنگام فوت آموزگار  نزد وی جمع میشوند.»

سلام و درود

این فیلم را خوب یادم هست ، ولی اسمش را یادم نیست.

از این بابت فقط صدا و سیمای اون موقع را مقصر بدانید ، چون اسم فیلم را فقط یک بار اعلام می کرد و اگر کسی وسط فیلم می رسید ، نمی دانست که این چه فیلمی است!

به هر حال ، خلاصه ای از آنچه در ذهن الکن من به جا مانده را برایتان تعریف می کنم، شاید گره گشا باشد:

خانم معلم پیر و قدیمی با صدای بانوی بزرگ دوبله ، مرحومه رفعت هاشم پور

از ابتدای روز به همه جا سر می زند و شاگردان قدیمی اش را که حالا به جایی رسیده اند،  با اسم کوچک صدا می کند، مثل پلیس سر چهارراه

به پدر و مادر ها هم پند و اندرز می دهد، مثلاً به مرد میانسالی که دارد باغچه اش را سم پاشی می کند، می گوید: با این کار ، تمام گل های باغچه اش خشک می شود.

مرده هم به نشانه ی اعتراض ، سم پاش را پشت سر خانم معلم می گیرد و فیشش!

در کلاس فعلی اش، یک بچه ی تخس و شیطون( با صدای مهوش افشاری)

بود که داشت ادای خانم معلم را در می آورد که او سر بزنگاه از راه می رسد.

بعد از اتمام کار کلاس ، پسرک را نگه داشت تا جریمه بنویسد.

در همان موقع ، دچار ناخوشی شدید می شود و راهی بیمارستان می شود.

بعد از آن ، سیل ملاقات کنندگان به بیمارستان سرازیر می شود.

یکی از آن ها ، رییس بانک شهر (با صدای استاد جواد پزشکیان) است که می خواهد تمام مخارج بیمارستان خانم معلم را تقبل کند، چون خلاص شدنش از خطر ورشکستگی را مدیون زیرکی و کمک مالی این خانم معلم می داند.

ولی خانم معلم ، کار خود را خیلی کوچک  و ناقابل می داند و تقاضای رییس بانک را رد می کند.

در یک فلاش بک ، زندگی پلیس جوان را نشان می دهد که با رنج و سختی  درس خوانده تا به این شغل شریف برسد.رنج یتیمی و سر کردن با یک مادربزرگ بداخلاق و غول پیکر!

تعداد دسته گل هایی که عیادت کنندگان آن قدر زیاد است که خانم معلم از پرستار بخش می خواهد که بیشتر آن ها را به اتاق های دیگر ببرد، چون دوست ندارد اتاقش مثل گل خانه شود!

در جایی دیگر ، پرونده ی پزشکی خود را مطالعه می کند که پرستار از راه می رسد و می گوید: شما را قابل اعتمادتر از این می دونستم.

فکر کنم پزشک جراحش هم یکی از شاگردان سابقش بود که داشت خود را برای عمل او آماده می کرد.

در پایان ، خانم معلم که از زیر عمل، به سلامت بیرون آمده ، صدای جمعیتی را می شنود که بیرون بیمارستان ، نگران حال اویند.

                                    The End

درود به همه اعضای گل {#smilies.heart}

یه زمانی تو دهه 60 تلویزیون یه فیلم قدیمی و سیاه و سفید پخش کرد که من فقط یک سکانس از آخرش یادم هست! {#smilies.rolleyes}

یک خانم جوانی بود که یک دختر کوچک داشت. برادر جوانی هم داشت که ظاهراً به اون بچه حسادت می‌کرد. (تو فیلم می‌گفت برادر البته! شاید دوست پسری چیزی بود!) در انتهای فیلم، مرد جوان به دلیل این که اون بچه تمام عشق و محبت خواهر را به خود جذب کرده بود، قصد کشتن اون بچه رو داشت! ظاهراً می‌خواست با کراوات اون رو خـفـ ـه کنه!  {#smilies.sad}

زن جوان سعی کرد با پرت کردن حواس مرد، وقت رو تلف کنه تا پلیس برسه. شب بود و در یک محوطه بازی بودند. زن با او از خاطرات کودکی حرف زد و با وسایل بازی مثل تاب اونو سرگرم کرد. صحنه‌ای که خوب یادمه اینه که زن روی تاب نشسته بود و برادرش او را هل می‌داد و زن مرتب فریاد می‌کشید: بالاتررر! و در واقع با این کار همسایه‌ها را از خواب بیدار می‌کرد تا به پلیس اطلاع دهند.

از دوستان کسی چنین فیلمی رو یادشه!؟

شرمنده... من در همین حد یادم میاد! چون بچه بودم هنرمنداش هم یادم نیست. {#smilies.shy}

آدرس های مرجع