تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

(۱۴۰۲/۶/۲۸ عصر ۰۸:۴۳)مموله نوشته شده: [ -> ]

(۱۴۰۲/۶/۲۸ عصر ۰۲:۰۴)mr.anderson نوشته شده: [ -> ]

سلام

یک فیلم سینمایی انیمیشن بود که داستان خانواده روباه ها بود که در مجاورت یک روستا زندگی می کردند. برای شکار مرغ به خانه های روستا دستبرد می زدند و با سگ های نگهبان مبارزه داشتند.

یک شکارچی هم با تفنگ دنبالشون بود و صحنه پوکه فشنگ شلیک شده که ازش دود بلند می شد توی ذهنم مونده.

داستان جالبی داشت که پدر و مادر خانواده روباه ها بچه هاشون را چطوری با این شرایط تربیت می کردند و برای بقا آموزش می دادند.

کسی نام و نشونی از این فیلم سینمایی به خاطر دارد.

تاکید می کنم که منظورم آقای فاکس شگفت انگیز نیست. انیمیشن بود و سال های میانی یا اواخر دهه 60شمسی پخش شده بود.

شاید کارتون خاطره انگیز (ووک ) باشه یک کارتون مجارستانی سال ساخت ۱۹۸۱ نام لاتین vok   البته با دوبله زیبای عزت اله مقبلی مینو غزنوی و...

خیلی خیلی ممنونم آره خودش بود. دوبله اش رو هم توی آپارات پیدا کردم باز هم ممنون

https://www.aparat.com/v/9R6kX


(۱۴۰۲/۶/۲۹ صبح ۰۳:۱۲)شارینگهام نوشته شده: [ -> ]

(۱۴۰۲/۶/۲۸ عصر ۰۲:۲۶)mr.anderson نوشته شده: [ -> ]

سلام اوایل دهه هفتاد شمسی یک سریال خارجی(گمان کنم انگلیسیی) پخش می شد. نامش یادم نیست.

داستانش که در قرن 16 -17 میلادی اتفاق می افتاد در مورد یک جوانی بود که از داخل گردن بند یک اسکلت داخل یک گورستان یک نقشه گنج پیدا می کند و به دنبال گنج (الماس) می رود و .... نهایتا منجر به آن می شود که به جرم اعلام نکردن این گنح زندانی و داغ بردگی بر روی صورتش می خورد. و اگر اشتباه نکنم کشتی زندانیان در اثر طوفان غرق می شود و نجات پیدا می کند و با داغ بر روی صورت به دهکده اش بر می گردد.

این سریال را کسی یادش هست؟

سلام و درود

بله ، من یادم هست که در پاییز 1372  این سریال سه قسمتی را پخش کردند و بعد از آن تکرار نشد.

اسمش: علامت شبانه

دوبلور آن جوان: محمد رضا صمصامی

دوبلور دوستش که اسمش الزویل بلوک بود، به عهده ی مرحوم حسین معمارزاده بود.

ابتدای سریال ، پسر الزویل بلاک در حادثه ای کشته می شود.

او که که کافه دارد و به وسیله ی یک عامل دولتی کافه اش مصادره می شود، تصمیم به انتقام می گیرد.

آن عامل دولتی را اسیر می کند.

سپس شمعی روشن می کند.

یک سوزن را به بدنه ی شمع فرو می کند و می گوید: همین که سوزن بیفتد، ترا می کشم....

ادامه ی سریال در هفته ی آینده!

راستی!

 موقع دستگیری نوجوان و الزویل ، علامت Y  روی گونه ی هرکدام با داغ حک می شود.

به امید یافتن آن

موفق باشید

بله دقیقا همین مشخصات رو داشت. خیلی ممنون

(۱۴۰۲/۶/۲۹ صبح ۰۳:۱۲)شارینگهام نوشته شده: [ -> ]

(۱۴۰۲/۶/۲۸ عصر ۰۲:۲۶)mr.anderson نوشته شده: [ -> ]

سلام اوایل دهه هفتاد شمسی یک سریال خارجی(گمان کنم انگلیسیی) پخش می شد. نامش یادم نیست.

داستانش که در قرن 16 -17 میلادی اتفاق می افتاد در مورد یک جوانی بود که از داخل گردن بند یک اسکلت داخل یک گورستان یک نقشه گنج پیدا می کند و به دنبال گنج (الماس) می رود و .... نهایتا منجر به آن می شود که به جرم اعلام نکردن این گنح زندانی و داغ بردگی بر روی صورتش می خورد. و اگر اشتباه نکنم کشتی زندانیان در اثر طوفان غرق می شود و نجات پیدا می کند و با داغ بر روی صورت به دهکده اش بر می گردد.

این سریال را کسی یادش هست؟

سلام و درود

بله ، من یادم هست که در پاییز 1372  این سریال سه قسمتی را پخش کردند و بعد از آن تکرار نشد.

اسمش: علامت شبانه

دوبلور آن جوان: محمد رضا صمصامی

دوبلور دوستش که اسمش الزویل بلوک بود، به عهده ی مرحوم حسین معمارزاده بود.

ابتدای سریال ، پسر الزویل بلاک در حادثه ای کشته می شود.

او که که کافه دارد و به وسیله ی یک عامل دولتی کافه اش مصادره می شود، تصمیم به انتقام می گیرد.

آن عامل دولتی را اسیر می کند.

سپس شمعی روشن می کند.

یک سوزن را به بدنه ی شمع فرو می کند و می گوید: همین که سوزن بیفتد، ترا می کشم....

ادامه ی سریال در هفته ی آینده!

راستی!

 موقع دستگیری نوجوان و الزویل ، علامت Y  روی گونه ی هرکدام با داغ حک می شود.

به امید یافتن آن

موفق باشید

حالا که فرمودید می بینم عنوان اصلی اش هست:

Moonfleet (1984 TV series)


سلام و درود

بله خودشه

خودم هم در یوتیوب گشتم.۶ قسمت به زبان اصلی موجود بود.

در نت ، جایی هم بود که DVD  آن را دوبله می فروشد.

با درود

فیلم خیلی قدیمی و سیاه سفید  بود یا من اون زمان سیاه سفید دیدم

پیرمردی که زندانی بود و دایم داشت تونل می کند و بهش میگفتن جری موشه

یه بار هم از اتاق رئیس زندان سر در آورد و بقیه ماجرا

فیلم دوم هم که شخصی چیزی شبیه دندان یا بذر ریخت رو زمین و جاش اسکلت در اومد

هز دو فیلم خیلی قدیمی هست

(۱۴۰۲/۷/۲ عصر ۱۰:۴۱)جان لاک نوشته شده: [ -> ]

با درود

فیلم خیلی قدیمی و سیاه سفید  بود یا من اون زمان سیاه سفید دیدم

پیرمردی که زندانی بود و دایم داشت تونل می کند و بهش میگفتن جری موشه

یه بار هم از اتاق رئیس زندان سر در آورد و بقیه ماجرا

جری موشه که گفتید مور ماريوت، وفیلم کمدی Two Way Stretch, 1960- این نبود- به ذهن خطور کرد! متاسفانه ازفیلم چیزی جز جری موشه بیادم نمانده t1p.de/61cw9  Convict 99 1938

فیلم دوم هم سناریوها و فیلم های ادوارد وود(برنده جایزه بوقلمون طلایی)  را یاد آدم می اندازد! فقط Plan 9 اش را دیده بودم. ضمنا تیم برتون فیلمی درباره فعالیت هنری وود، با بازی جانی دپ ساخته بود.

فیلم دوم هم که شخصی چیزی شبیه دندان یا بذر ریخت رو زمین و جاش اسکلت در اومد

@@@@@@@@@@@

JASON AND THE ARGONAUTS 1963

دندون هابی که تبدیل به اسکلت می شدند و با جیسون می جنگیدند 

سلام.

دوستی به دنبال فیلمی بودند درباره مردی آرام که لقبش خرگوش بود. ودر آخر فیلم مظنون به قتلی به دست مردم می افتد. در حالی که کسی قصد کشتن مظنون را نداشت، خرگوش به شکلی غیر منتظره با شلیک یک گلوله خلاصش می کند. صحنه هایی مبهم  از فیلمی نزدیک به این مضمون به یادم افتاد. ولی به مشکلی که آکتورز گرامی اشاره کرده بودند برخوردم و نتوانستم متن سوال را پیدا کنم و نه نام کسی که دنبال فیلم بود در یادم مانده. دوست داشتم متن سوال را ببینم که چه اندازه با داستان فیلم تطابق دارد، ولی فیلم مطمینا همین است!t1p.de/5j4vl  Weekend Of Shadows 1978

حماسه روستا زاده گرگانی، اون شب که بارون اومد هم، بسیار جالب بود. سؤالی که ذهنم را مشغول کرده این است که آیا پول ماهی فروش ژنده پوش را دادند یا نه؟ تظاهر مرد سیگار به لب، که وانمود می کرد می خواهد ماهی را پس بدهد، شک برانگیز بود!  t1p.de/rym9a

(۱۳۹۶/۸/۲۹ صبح ۰۱:۰۲)جناب سرگرد نوشته شده: [ -> ]

درود و شب خوش به دوستان دیرآشنا

یک فیلم فرانسوی مد نظر است که دنبال اسمش هستم :

     خاطرات یک دلقک سیرکه که دلیل انتخاب شغلش رو تعریف میکنه که زمان جنگ جهانی با دوستاش گیر آلمانها افتاده . المانها اونارو در یک چاله خیلی بزرگ گلی میندازن  یک سرباز المانی مسئول مراقبت از اونها بوده .اون بر خلاف مافوقهاش با این اسرا رفتار خوبی داشته و گاهگاهی یک دماق قرمز میزاشته و برای سرگرم کردن اونا از وضعیت ناجور شون نمایش اجرا میکرده و به نظرم کمک میکنه که فرار کنن وقتی مافوقاش متوجه میشن میکشنش و دماق قرمزش میوفته و این اسیر برش میداره و به یاد اون سرباز المانی توی سیرک دلقک میشه.

با تشکر پیشاپیش

به دنبال موضوع قبلی بودم که به این برخوردم!  این فیلم را یادم می آید سالها قبل و بعد از این فیلم فرانسوی ندیده بودم. یادم می آید. که خوشم آمده بود از این فیلم. Effroyables jardins, 2003 

سلام

یک فیلم سینمایی یا تله فیلم بود که سالهای ابتدایی دهه هفتاد شمسی دو سه باری شبکه سه پخش کرد. فیلم هم به حوالی دهه 70 میلادی می خورد.

داستانش درباره پسر بچه ده دوازده ساله ای بود که یک دستگاهی داشت که داخل جعبه بود. این دستگاه یک لوله شیشه ای مارپیچ بود که با نور ارغوانی رنگی روشن می شد. و با پسر بچه حرف می زد. پسر یچه این دستگاه را لیزر صدا می زد.

عده ای دزد هم دنبال سرقت این دستگاه به اصطلاح لیزر بودند که توانایی های خاصی مثل متوقف کردن زمان و فلج کردن اشیاء و .. داشت.

دوبلور پسر بچه خانم امیریان و گوینده دستگاه لیزر هم اگر اشتباه نکنم صدای مرحوم پرویز نارنجی ها بود.

اسم فیلم با اطلاعاتی ازش کسی دارد؟

ممنون می شوم راهنمایی کنید.

(۱۴۰۲/۷/۸ عصر ۰۱:۰۶)mr.anderson نوشته شده: [ -> ]

سلام

یک فیلم سینمایی یا تله فیلم بود که سالهای ابتدایی دهه هفتاد شمسی دو سه باری شبکه سه پخش کرد. فیلم هم به حوالی دهه 70 میلادی می خورد.

داستانش درباره پسر بچه ده دوازده ساله ای بود که یک دستگاهی داشت که داخل جعبه بود. این دستگاه یک لوله شیشه ای مارپیچ بود که با نور ارغوانی رنگی روشن می شد. و با پسر بچه حرف می زد. پسر یچه این دستگاه را لیزر صدا می زد.

عده ای دزد هم دنبال سرقت این دستگاه به اصطلاح لیزر بودند که توانایی های خاصی مثل متوقف کردن زمان و فلج کردن اشیاء و .. داشت.

دوبلور پسر بچه خانم امیریان و گوینده دستگاه لیزر هم اگر اشتباه نکنم صدای مرحوم پرویز نارنجی ها بود.

اسم فیلم با اطلاعاتی ازش کسی دارد؟

ممنون می شوم راهنمایی کنید.

سلام . نام فیلم اسکار و لیزر بود که لینک imdb اش این هست :

https://www.imdb.com/title/tt0076967

بعدها در دهه 80 از سوی موسسه رسانه های تصویری هم منتشر شد ولی الان مثل خیلی از محصولات این موسسه خبری ازش نیست .

سلام دوستان

وقت بخیر

یه کارتون بود که فکر میکنم یکی دو بار بیشتر پخش نشد، یک بار تو عید بود، اواخر دهه شصت یا اوایل دهه 70.

یه سری موجود قهوه ای پشمالوی بدجنس کثیف و بدبو بودن که تو جنگل زندگی میکردن. تو هر قسمت، از جنگل میومدن بیرون و آدمایی رو که بیرون جنگل زندگی میکردن اذیت میکردن و فکر میکنم همیشه هم شکست می خوردن و دوباره آخر هر قسمت فرار میکردن به جنگل.

خیلی خیلی مبهم ازش چیزی یادمه و این توضیحات رو هم با تصورات خودم نوشتم.

سال هاست رو مغزمه که چی بود این کارتون؟ چرا دیگه پخش نشد؟ چرا هیچ کجا تو اینترنت تو سایتایی که به کارتونای قدیمی میپردازن، هیچ نام و نشونی ازش نیست؟

کسی یادش میاد همچین کارتونی رو؟

سلام و روز بخیر. خوشحالم که به جمعتون پیوستم

دتبال نام یه فیلم ایرانی میگردم که برای کودکان ساخته شده؛ احتمالاً اوایل دهه 50؛ و باز هم «احتمالاً» محصول کانون پرورش فکری کودک و نوجوان

خیلی قدیمها اواخر دهه 50 از تلویزیون پخش شد. تقریباً کمدی هست و سیاه و سفید. مربوط میشه به معلمی که از بخت بد برای تدریس به جنوب کشور اومده و بچه‌ها‌‌ی شر اونجا (و حتی بعضی بزرگترها) انواع و اقسام بلاها رو سرش میارن

توی یه سکانس، موقعی که میخواسته از روی یه چوب باریک از وسط آب رد بشه، بچه‌ها شروع میکنن جلوش راه رفتن و شیرجه زدن توی آب که چوب هی تکون میخوره و مرد با خواهش میگه: این کارو نکنین؛ من شنا بلد نیستم... و آخرش هم میفته توی آب

توی یه سکانس دیگه (بزرگترها) مرد رو داخل زنبیلی حصیری گذاشتن و با طناب خیلی بلندی به درخت بستن. اون رو تاب میدن. یه نفر با چوبدستی اون جلو تو مسیرش وایساده و بهش میگه: نیا؛ اگه بیای جلو میزنم... و مرد که دست خودش نیست، میرسه و چوب میخوره... مرد اول میگه: گفتم که نیا میزنم... در صحنه بعدی مرد با دست شکسته و گچ‌گرفته دیده میشه...

متاسفانه هیچی از اسم فیلم یا کارگردانش یادم نیست. دیگه هم ندیدم تلویزیون نمایشش بده

(۱۴۰۲/۷/۹ صبح ۰۷:۳۸)اسلون کلورا نوشته شده: [ -> ]

سلام دوستان

وقت بخیر

یه کارتون بود که فکر میکنم یکی دو بار بیشتر پخش نشد، یک بار تو عید بود، اواخر دهه شصت یا اوایل دهه 70.

یه سری موجود قهوه ای پشمالوی بدجنس کثیف و بدبو بودن که تو جنگل زندگی میکردن. تو هر قسمت، از جنگل میومدن بیرون و آدمایی رو که بیرون جنگل زندگی میکردن اذیت میکردن و فکر میکنم همیشه هم شکست می خوردن و دوباره آخر هر قسمت فرار میکردن به جنگل.

خیلی خیلی مبهم ازش چیزی یادمه و این توضیحات رو هم با تصورات خودم نوشتم.

سال هاست رو مغزمه که چی بود این کارتون؟ چرا دیگه پخش نشد؟ چرا هیچ کجا تو اینترنت تو سایتایی که به کارتونای قدیمی میپردازن، هیچ نام و نشونی ازش نیست؟

کسی یادش میاد همچین کارتونی رو؟



سلام
با کمک دوست عزیزمون، مموله، بالاخره پیدا شد، کارتون The World of David the Gnome 1985

https://kasbarg.ir/no-title/aaIj64Ipxn

با درود

فیلم تقریبا دهه 60 شمسی محصول ایران

داستان مربوط به اوایل بعد از پیروزی انقلاب هست

چند نفر میخواستن جواهراتی که توی یکی ازکاخ های شاه پنهان شده بود بدزدند

فکر کنم کاخ نیاوران بود

یکیشون به همراه بازدید کنند ها وارد میشه و مخفی میشه که شب سرقت کنه

و ادامه ماجرا.

کسی اسم فیلم رو یادشه؟؟؟؟

(۱۴۰۲/۸/۱ عصر ۰۱:۰۵)جان لاک نوشته شده: [ -> ]

با درود

فیلم تقریبا دهه 60 شمسی محصول ایران

داستان مربوط به اوایل بعد از پیروزی انقلاب هست

چند نفر میخواستن جواهراتی که توی یکی ازکاخ های شاه پنهان شده بود بدزدند

فکر کنم کاخ نیاوران بود

یکیشون به همراه بازدید کنند ها وارد میشه و مخفی میشه که شب سرقت کنه

و ادامه ماجرا.

کسی اسم فیلم رو یادشه؟؟؟؟

سلام و احترام

فیلم مورد نظر شما ، بحران می باشد.

محصول ۱۳۶۶

سلام

کسی این فیلم یادش هست؟

فیلم سینمایی بعد از ظهر جمعه 21 خرداد 1372 (از این جهت تاریخش دقیق یادمه که اون روز انتخابات رییس جمهوری بود و از صبح ...) بود.

خیلی از داستان فیلم یادم نیست ولی محصول مشترک کانادا و هلند یا فرانسه بود.

داستان فیلم در دهه 80یا 90 میلادی و درباره چند تا دختر پسر نوجوان که تو رشته نقاشی تحصیل می کردند بود. قهرمان داستان که یک دختر نوجوان بود به دنبال آثار ونسان ونگوک نقاش هلندی بود و از او الهام می گرفت و سعی می کرد با الهام از آثار او در مسابقات نقاشی شرکت کند.

(۱۴۰۲/۹/۱۳ عصر ۱۲:۲۴)mr.anderson نوشته شده: [ -> ]

سلام

کسی این فیلم یادش هست؟

فیلم سینمایی بعد از ظهر جمعه 21 خرداد 1372 (از این جهت تاریخش دقیق یادمه که اون روز انتخابات رییس جمهوری بود و از صبح ...) بود.

خیلی از داستان فیلم یادم نیست ولی محصول مشترک کانادا و هلند یا فرانسه بود.

داستان فیلم در دهه 80یا 90 میلادی و درباره چند تا دختر پسر نوجوان که تو رشته نقاشی تحصیل می کردند بود. قهرمان داستان که یک دختر نوجوان بود به دنبال آثار ونسان ونگوک نقاش هلندی بود و از او الهام می گرفت و سعی می کرد با الهام از آثار او در مسابقات نقاشی شرکت کند.

 این فیلم که من عاااااشق دخترک بازیگرش بودم «من و ونسان» نام داشت:

Vincent and Me

Original title: Vincent et moi

1990

یادمه پخش اوّلش در دههٔ هفتاد از «شبکهٔ یک» سانسور خیلی کمی داشت و خیلی فاز داد؛ امّا، در پخش‌های بعدی هی آب رفت!

(۱۴۰۲/۹/۱۴ عصر ۰۶:۴۳)Emiliano نوشته شده: [ -> ]

(۱۴۰۲/۹/۱۳ عصر ۱۲:۲۴)mr.anderson نوشته شده: [ -> ]

سلام

کسی این فیلم یادش هست؟

فیلم سینمایی بعد از ظهر جمعه 21 خرداد 1372 (از این جهت تاریخش دقیق یادمه که اون روز انتخابات رییس جمهوری بود و از صبح ...) بود.

خیلی از داستان فیلم یادم نیست ولی محصول مشترک کانادا و هلند یا فرانسه بود.

داستان فیلم در دهه 80یا 90 میلادی و درباره چند تا دختر پسر نوجوان که تو رشته نقاشی تحصیل می کردند بود. قهرمان داستان که یک دختر نوجوان بود به دنبال آثار ونسان ونگوک نقاش هلندی بود و از او الهام می گرفت و سعی می کرد با الهام از آثار او در مسابقات نقاشی شرکت کند.

 این فیلم که من عاااااشق دخترک بازیگرش بودم «من و ونسان» نام داشت:

Vincent and Me

Original title: Vincent et moi

1990

یادمه پخش اوّلش در دههٔ هفتاد از «شبکهٔ یک» سانسور خیلی کمی داشت و خیلی فاز داد؛ امّا، در پخش‌های هی آب رفت!

چه جالب.

من فقط همون یک بار رو دیدم.,پس تلویزیون باز هم پخش کرده!!!!

دوبله اش یا اصلش را کجا می شه پیدا کرد؟ توی نت فقط یک کلیپ کوتاه با زیان انگلیسی هست.

(۱۳۹۷/۴/۹ صبح ۰۷:۱۷)پهلوان جواد نوشته شده: [ -> ]

 یه فیلم بود که تو یه کشور آفریقایی وسط بازی فوتبال یه بچه خردسال آفریقایی وسط تماشاچی ها توب به دستش میرسه و حرکات تکنیکی انجام میشه که دستگیرش میکنن و یه استعداد یاب فرانسوی کشفش میکنه

Le ballon d'or 1994   t1p.de/nuv9h

امیلیانو: نامش در ایران «توپ طلایی» بود و از «شبکهٔ یک سیما» داده شد.

نام اصلیش هم همان توپ طلایی است. در جستجوی Fimpen 1974 به این برخورده بودم، ولی یادم نیامد که وصف این داستان را کجا دیده بودم.


اوایل دهه هفتاد سریالی از شبکه 2 (همزمان با پخش ای کیوسان از شبکه یک) پخش می شد به اسم جزیره "جزیره کلاغ دریایی" ...

Vi på Saltkråkan TV Series 1964 سریال سویدی. در معروف ترین سرویس اشتراک ویدیو، پیدا می شود. ولی به نظر میرسد نسخه کاملش در نزد روس هاست. و اینجا هم! t1p.de/bst9d

(۱۴۰۲/۹/۱۷ عصر ۰۸:۲۰)Dude نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۷/۴/۹ صبح ۰۷:۱۷)پهلوان جواد نوشته شده: [ -> ]

 یه فیلم بود که تو یه کشور آفریقایی وسط بازی فوتبال یه بچه خردسال آفریقایی وسط تماشاچی ها توب به دستش میرسه و حرکات تکنیکی انجام میشه که دستگیرش میکنن و یه استعداد یاب فرانسوی کشفش میکنه

Le ballon d'or 1994   t1p.de/nuv9h

دقیقاً. ممنونم از شما.

نامش در ایران «توپ طلایی» بود و از «شبکهٔ یک سیما» داده شد.

آدرس های مرجع