تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

با سلام خدمت دوستان و اعضای محترم کافه کلاسیک،

سالهاست که به دنبال نام یا نشانه ای از فیلمی هستم که در کودکی دیدم و از آن زمان به بعد متاسفانه هیچ اثری از آن فیلم پیدا نکردم، با وجود اینکه بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها و هر جای دیگری که سراغ داشتم را زیر و رو کردم.

سال ۱۳٦۳ یا ٦۴ یا ٦۵ (زمان دقیق را به خاطر ندارم، چون بچه بودم)، یک فیلم انیمیشن (کارتونی) در سینما بولوار تهران دیدم که بسیار اندوهگین و اثرگذار بود، بخصوص برای یک کودک. شخصیت اصلی آن یک پسربچه بود که یک جغد همراهیش می کرد، اون پسر در سکانس های پایانی فیلم سر از یک کلیسا درمیاره و اونجا یک قدیس (یا شاید تشبیهی از خود مسیح بود) رو اونجا میبینه. اون قدیس بهش میگه بیا جلو و پسرک از چند پله بالا میره که ناگهان پلکان فرو میریزه و پسربچه میمیره. اون شخص قدیس هم بهش میگه دیگه به آرامش رسیدی و جایی که میری خیلی قشنگ و خوبه... در پایان فیلم هم یک سکانس بود که پسربچه در اون دنیا داره خوشحال و خندان با جغدش میدوه.

اگر اشتباه نکنم بعدها این فیلم از تلویزیون هم پخش شد، ولی قسمت های پایانی فیلم کاملا حذف شده بود.

امیدوارم دوستان گرامی مرا یاری نمایند.

با سپاس فراوان از شما عزیزان.

درود بر همه دوستان.

بسیار خوشحالم که بعد از مدت ها بار دیگر در کافه می نویسم.البته که باز هم همانند اکثر پست ها

از خدمت شما سوالی مطرح می شود و بنده کمترین، ممکن است پس از حضور به نسبت طولانی در

کافه کلاسیک هنوز هم قوانین (نگارشی) را کامل رعایت نکرده باشم.-با عرض معذرت از خدمت

دوستان به ویژه جناب سروان.-

.

.

اگر امکان داشته باشد  فیلم ویدئوی لینک زیر را شناسایی بفرمایید.


https://www.aparat.com/v/IM7Wv

سلام .

لینک ایراد داره باربوسا جانم

(۱۴۰۱/۳/۱۰ عصر ۱۰:۱۹)مورچه سیاه نوشته شده: [ -> ]

سلام .

لینک ایراد داره باربوسا جانم

اصلاح شد مورچه سیاه نازنین

(۱۴۰۱/۳/۱۰ عصر ۰۹:۳۶)باربوسا نوشته شده: [ -> ]

درود بر همه دوستان.

بسیار خوشحالم که بعد از مدت ها بار دیگر در کافه می نویسم.البته که باز هم همانند اکثر پست ها

از خدمت شما سوالی مطرح می شود و بنده کمترین، ممکن است پس از حضور به نسبت طولانی در

کافه کلاسیک هنوز هم قوانین (نگارشی) را کامل رعایت نکرده باشم.-با عرض معذرت از خدمت

دوستان به ویژه جناب سروان.-

.

.

اگر امکان داشته باشد  فیلم ویدئوی لینک زیر را شناسایی بفرمایید.

https://www.aparat.com/v/IM7Wv

سلام و درود،

فیلم «رشته خیال» یا «موضوع فانتوم» (Phantom Thread) 2017

(۱۴۰۱/۳/۱۱ صبح ۱۲:۳۲)کرتک نوشته شده: [ -> ]

(۱۴۰۱/۳/۱۰ عصر ۰۹:۳۶)باربوسا نوشته شده: [ -> ]

درود بر همه دوستان.

بسیار خوشحالم که بعد از مدت ها بار دیگر در کافه می نویسم.البته که باز هم همانند اکثر پست ها

از خدمت شما سوالی مطرح می شود و بنده کمترین، ممکن است پس از حضور به نسبت طولانی در

کافه کلاسیک هنوز هم قوانین (نگارشی) را کامل رعایت نکرده باشم.-با عرض معذرت از خدمت

دوستان به ویژه جناب سروان.-

.

.

اگر امکان داشته باشد  فیلم ویدئوی لینک زیر را شناسایی بفرمایید.

https://www.aparat.com/v/IM7Wv

سلام و درود،

فیلم «رشته خیال» یا «موضوع فانتوم» (Phantom Thread) 2017


سلام
آخرین فیلم دنیل دی لوئیس

درود دوستان و اساتید گرامی . برای یافتن نام و نشان از برنامه ها و فیلم هایی که تو ذهن دارم ، تنها راه چاره رو در  کمک گرفتن از شما عزیزان دیدم . اما کجا باید سوال بپرسم هنوز برام مشخص نیست . آیا همینجا که الان پیام میدم درست هست یانه . لطف کنید پاسخ بدید

(۱۴۰۱/۳/۲۶ عصر ۱۰:۳۶)آرلینگتون نوشته شده: [ -> ]

درود دوستان و اساتید گرامی . برای یافتن نام و نشان از برنامه ها و فیلم هایی که تو ذهن دارم ، تنها راه چاره رو در  کمک گرفتن از شما عزیزان دیدم . اما کجا باید سوال بپرسم هنوز برام مشخص نیست . آیا همینجا که الان پیام میدم درست هست یانه . لطف کنید پاسخ بدید

  درود آرلینگتون عزیز.ضمن خوشامدگویی،برای رسیدن به هدفی که بیان فرمودید،کاملا راه را درست آمده اید! هر آنچه که از فیلم یا فیلم های مورد نظر به خاطر دارید همینجا  مطرح کنید تا هم کافه ای های عزیز متخصص شناسایی و یافتن [نام] فیلم، شما را راهنمایی کنند.

سپاس از  باربوسای بزرگوار و درود به اساتید گرامی . پس با اجازه ی همه دوستان . یه فیلم بود یا سریال کوتاه .درباره یه پسر که اسمش اسپید بود و ظاهرا پدر و مادر نداشت و پیش یه پیرمرد زندگی میکرد که شاید پدربزرگش بود .کلبه ی اون پیرمرد کنار یک جنگل و دریاچه بود و اون پسره از درخت بزرگ کنار دریاچه یه طناب آویزون کرده بود و گاهی اوقات ازش آویزون میشد و تاب میخورد و ازبلندی خودش رو مینداخت تو آب دریاچه . اما یه روز از طرف یه مرکز نگهداری کودکان اومدن ببرنش . همین ازش یادم هست و قشنگ یادمه که اسم فیلمش اسپید مکفی بود و سال ۷۲ از شبکه دو پخش شد . از دوستان ، کسی هست که اطلاعات دربارش داشته باشه

یه فیلم از این فیلمهای عجیب غریب بود.اسمش شبیه یه بیماری روانی بود.فکرکنم شخصیت فیلم هم اون اختلال روانی رو داشت . شاید ایتالیایی بود یا آلمانی .مطمئن نیستم.شخصیت فیلم انگار بایکی در ارتباط بود که وجود نداشت یا وجود داشت و اون شخص رو اذیت میکرد .یه صحنه ش جلوی در خونه ایستاده .یه ماشین میاد میزنه به یه نفر.این میاد بره پایین از پله ها میفته غلت میخوره میره زیر ماشین .جلو در خونه یه مجسمه بود که اونم میفته میشکنه.راننده به اون شخص یه چیزی میده و پیاده میشه میره سمت مجسمه.اون شخص بسته رو که گرفت توروزنامه پیچیده بودن و با طناب هم بسته بودن .بازش میکنه میبینه پای یه آدمه یا اینکه همون مجسمه هستش ولی انگار که واقعیه و خونی هست.لوکیشن فیلم انگار شهرک سینمایی بود .از این فیلمهای مفهومی بود .شبکه دو نشون داد . مال دوره ی فیلمهایی مثل پروانه روی شانه. فیلم رنگی بود و لوکیشن های تقریبا شلوغی داشت از مجسمه های مختلف تا اشیا دیگه ...یجورایی فکر میکنم یه نوع فیلم مفهومی یا در مورد توهمات تخیلات شخص بازیگر بوده باشه...در ضمن بازیگر زیادی نداشت فیلم ...الان که اینارو میگم تصاویر غبار الودی از فیلم تو ذهنم میاد ولی نمیتونم بیان کنم....فیلم زیاد دیالوگ نداشت ...اگه اشتباه نکنم موسیقی متن هم نداشت البته مطمئن نیستم...فضای کلی فیلم سکوت بود اتفاقات زایبده شده شخص بازیگر.ببخشید طولانی شد


یه سینمایی  شبکه یک نشون داد درباره ی یه کشتی بود که بین ملوان هاش اختلاف افتاد و یکی از اونها یه مایع مثل اسید داشت که بهش میگفتن تیزآب و میگفتن مراقب باشه که رو کشتی نریزه و گرنه تا خود ته کشتی سوراخ میشه و تا اونور کره زمین میره و فکر کنم آخر یه نفرشون تو درگیری با دیگران ، با همون تیزآب کشته میشه . نام فیلم افول بود ولی چیزی تو این سالها پیدا نکردم ازش .آیا از دوستان اطلاعی داره ازش

یه کارتون بود درباره مسابقات رانندگی .به احتمال قوی ژاپنی بود و فکر کنم نام شخصیت اصلی و قهرمان داستان که یه جوان خوش سیما بود ، ریک بود یا نیک و سرانجام بعد از مراحل مختلف و شکست و برد های فراوان به مسابقات بین المللی رانندگی اعزام میشه که یکی از مسابقاتش رو جاده ی برفی بود شاید دوبلور شخصیت اصلی ، جناب امیرمحمد صمصامی یا جناب سعید شیخ زاده یا جناب اردشیر منظم یا جناب علیرضا باشکندی شاید دوبلور دیگر  باشد.دوستان کسی میدونه اسم کارتون رو

یه فیلم درمورد یه دانشمند علوم فضایی که دنبال تمدن های فضایی بود و در یک مرکز رادیوتلسکوپ برای ارسال و دریافت سیگنال به فضا کار میکرد .یه روز یه بچه ی یکی دوساله رو تو بغلش برد پشت میز کار ش و وقتی داشت با همکارش حرف میزد اون بچه با دکمه های کیبورد رایانه ور میرفت و به صورت اتفاقی چند تا دکمه رو زد و یه مختصات خاص رو داد به رایانه و در نتیجه رادیو تلسکوپ ها به سمت یه جای خاص تو فضا سیگنال ارسال کردن و موجوداتی از فضا به طور پنهانی اومدن رو زمین و تفاوتشون با انسانه این بود که هروقت راه میرفتن پاهاشون مثل کانگورو خم میشد و فکر کنم هرکس هم که با اونها تماس پیدا میکرد همون طوری پاهاش خم میشد . همین چیزها ازش یادمه . یه فیلم علمی تخیلی و عجیب غریب بود آیا کسی اسمش رو میدونه


یه سریال درباره جنگ دوم جهانی شبکه دو نشون میداد که اسم شخصیت بد داستان که یه افسر چاق نازی بود بیسل بود که یه چاه درست کرده بود و پارتیزان ها  مبارزان متفقین رو مینداخت تو اون چاه و کشته میشدن .یه گروه پارتیزان هم توش بود که فکر کنم اسم یکیشون آقای واگنر بود که وقتی دستگیر شد به دروغ گفت که یه عکاس هست ولی بیسل فهمید دروغ میگه و بهش گفت صبر کنید آقای واگنر .دستهای شما دستهای حساس یک عکاس نیست که مدت ها تو آب بوده باشه بلکه دستهای سفت و خشن یک رزمنده هست . ودرنهایت اون گروه ارتیزان موفق میشن و بیسل رو میندازن تو همون چاه عمیق . اسم سریال رو کسی میدونه دوستان

فیلمی ایرانی که درباره یه معلم بود که برای بچه های روستا وسط کوه و جنگل کتاب میبرد و یه روز سرد زمستون گرگ ها حمله کردن بهش و رفت بالای درخت .بچه های روستا در غیاب معلم کتاب داستان خوندن و به صورت تصادفی دیدن تو کتاب درباره گیر کردن یه معلم بالای درخت و فرار از دست گرگها نوشته بنابراین با مردم روستا رفتن معلم رو پیدا کردن و آوردنش انداختن تو آب داغ خزینه حمام روستا تا گرمش بشه و نجات پیدا کنه .کسی از دوستان میدونه اسمش چیه . یه تله تئاتر هم بود که اسم شخصیت اصلی کلایمن بود و یه شب موقع خواب چند نفر میان و ازش میخوان که برای دستگیری یه جن به اونها ملحق شه . همه باهم میرن و دنبال جن که صورتی از آیینه داره میگردن هرکس توصورت اون جن نگاه کنه میمیره و کلایمن سرانجام تو صورت آیینه جن نگاه میکنه و کشته میشه و دوستاش میان و جسدش رو پیدا میکنن و یه نفر میگه عاقبت همه ی ما اینه . تله تئاتر ترسناک و عجیبی بود و فکر کنم سال اولی که شبکه چهار راهاندازی شده بود نشون داد .کسی میدونه اسمش رو دوستان؟


یه مستند انگلیسی به نام راه های آبی نشون داد شبکه چهار درباره ی شخصی به نام چارلز ویتون بود که از جنوب انگلیس تا شمال آن کشور رو از طریق کانالهای کوچک و قدیمی آب با قایق خود پیمود که چارلز ویتون چهره ای با ریش انبوه داشت .   یه مستند دیگه درباره ی شفق قطبی با نام روح شبهای قطبی که این رو هم شبکه چهار نشون داد.  یه مستند دیگه که فیزیکدان ها دستگاه آشکار ساز خودشون رو داخل یه دریاچه ی سرد و تاریک در روسیه کار گذاشتن تا بتونن نوترینو و سایر ذرات کیهانی رو که از جو وارد کره زمین میشن شناسایی و آشکار کنن که این رو هم شبکه چهار نشون داد کسی میدونه چطور میشه این مستندهارو پیدا کرد

یه سریال ژاپنی با موسیقی قشنگ به نام هرگز نخواهم گریست میداد آیا کسی دیده اون سریال رو ؟شاید هم نام یک قسمت از یک سریال ژاپنی بود ؟   یه فیلم هم برای کودک و نجوان  بود به نام خاطرات نه سالگی چینی بود یا کره ای ، درباره یه دانش آموز که رفت به یه مدرسه روستایی و اونجا بین اون و دیگر دانش آموزان یه اتفاقیاتی افتاد که خوب یادم نیست ولی فکر کنم که اون دانش آموز جدید یه دختر بود که در نهایت از اون مدرسه هم رفت و همه دلتنگش شدن مخصوصا یه دانش آموز پسر که وضع مالی خوبی هم نداشت و هم کار میکرد و هم درس میخوند . یه کارتون هم با آهنگ غمگین نشون میداد درباره شهدای کربلا و صحنه ی مبارزشون که در نهایت روح شهدای کربلا رو با پرواز یه کبوتر به سمت آسمان نشون میدادآیا میتونید کمک کنید دوستان


یه فیلم یا سریال خیلی خیلی کوتاه درباره ی شب قدر و ضربت خوردن امام علی میداد که یه مرد عرب برای بچه های نیازمند کوفه غذا میبرد ولی هیچ کدوم از بچه ها قبول نمیکردن و میگفتن مامنتظریم که همون شخص که هرشب برامون غذا میاره بازهم بیاد و از دست اون غذا بگیریم . و اون مرد از هرکدوم از بچه ها میپرسید که اون مرد کی هستش ، همه میگفتن ما نمیشناسیمش و فقط غذا میگیریم ازش و اون مرد و اون بچه ها وقتی فهمیدن که امام علی با شمشیر زهرآلود مجروح شده و دیگه نمیاد همشون با کاسه شیر رفتن در خونه امام علی تا شیر بدن تا خوب بشه .فیلم یه نجوای محزون عربی داشت که هی میگفت سیدی مولا . دوبلور اون مرد عرب هم زنده یاد حسین عرفانی بودن که این فیلم رو تو شب قدر نشون داد . آیا کسی دیده دوستان گرامی

فیلم ژاپنی یا کره ای یا چینی که داستانش در باره ی یه گروه بود که نمایش رادیویی اجرا میکردن و با زحمت فراوان صداهای مختلف مثل صدای رودخانه باد یا چیزهای دیگه رو تولید میکردن . تو ذهن م اسم فیلم خوش آمدی آقای ایوانز بود ولی نتونستم نشانه ای ازش بیابم .کمک کنید لطفا پیداش کنم . یه سریال مشهور هم بود که متاسفانه نامش از ذهن من رفته که تو تیتراژش یه کبریت روشن میشد و میفتاد تو یه آبراه صومعه ی قدیمی و رو آب روشن میموندش و همراه آب میرفت . ه فیلم هم بود که پلیس یا کارآگاه با بررسی گل و گلدان های یک اتاق سعی میکنن به راز قتلی که در اون اتاق رخ داده پی ببرن زیرا معتقد هستن که اون نوع گل و گیاه رفتار خاصی در برابر افراد غریبه دارد.فکر کنم شبکه چهار نشون داده بود آیا کسی هست که دیده باشه

ببخشید دوستان و اساتید گرامی . با عرض پوزش از این همه سوال و شلوغ کردن صفحه . مدت ها بود که دنبال یه همچین محیطی بودم که بتونم سوالات دلتنگی های و بار ذهنی رو با کمک شما سروران ، کم کنم به همین خاطر تعداد سوال ها زیاد شد . امید که موجب رنجش خاطر شما دوستان نشده باشم . پس با اجازه ادامه بدم . یه فیلم بود که حدود ده سال پیش شبکه سه نشون داد و درباره یه خانواده بود که یه نفر زخمی و رنجور رو پیدا کردن بردن خونشون یا شاید هم اون مرد رنجور که اسمش سایلس بود خودش رفت دم در خونشون و کمک خواست و اونها بهش پناه دادن . تو اخبار تلویزیون خونشون گفت که اوضاع کشور و شهرها وایالات آمریکا به هم ریخته و به طور مرموز و عجیبی شهرها خالی شده .یادم نیست علتش رو چی اعلام کرد اخبارشون طوفان یا بیماری یا .. ولی با شنیدن این خبر کم کم رفتار سایلس عوض شد و یه جورایی موجب ناراحتی اون خانواده شد وکار کشیدبه تهدید و گروگان گیری .آخر فیلم رو هم یادم نیست بدبختی . آیا کسی دیده این فیلم رو دوستان . یه کارتون ژاپنی هم بود که درباره یه نوجوان کم سن و سال بود که در شمشیرزنی و مبارزه و آدمکشی بسیار حرفه ای بود و فکر کنم دیگران میومدن و برای آدمکشی استخدامش میکردن . در یه صحنه ازش ، اون نوجوان برای نشان دادن مهارتش یا از روی خشم یه تنه درخت خیلی بزگ رو بایه حرکت شمشیر قطع میکنه . بقیشو دیگه یادم نیست دوستان . لطف کنید کمک کنید . یه فیلم بود که حدود ده سال پیش شبکه سه نشون داد و درباره یه خانواده بود که یه نفر زخمی و رنجور رو پیدا کردن بردن خونشون یا شاید هم اون مرد رنجور که اسمش سایلس بود خودش رفت دم در خونشون و کمک خواست و اونها بهش پناه دادن . تو اخبار تلویزیون خونشون گفت که اوضاع کشور و شهرها وایالات آمریکا به هم ریخته و به طور مرموز و عجیبی شهرها خالی شده .یادم نیست علتش رو چی اعلام کرد اخبارشون طوفان یا بیماری یا .. ولی با شنیدن این خبر کم کم رفتار سایلس عوض شد و یه جورایی موجب ناراحتی اون خانواده شد وکار کشیدبه  تهدید و گروگان گیری .آخر فیلم رو هم یادم نیست بدبختی . آیا کسی دیده این فیلم رو دوستان . یه کارتون ژاپنی هم بود که درباره یه نوجوان کم سن و سال بود که در شمشیرزنی و مبارزه و آدمکشی بسیار حرفه ای بود و فکر کنم دیگران میومدن و برای آدمکشی استخدامش میکردن . در یه صحنه ازش ، اون نوجوان برای نشان دادن مهارتش یا از روی خشم یه تنه درخت خیلی بزگ رو بایه حرکت شمشیر قطع میکنه . بقیشو دیگه یادم نیست دوستان . لطف کنید کمک کنید

(۱۴۰۱/۳/۲۷ عصر ۰۱:۳۶)آرلینگتون نوشته شده: [ -> ]

 یه فیلم بود یا سریال کوتاه .درباره یه پسر که اسمش اسپید بود و ظاهرا پدر و مادر نداشت و پیش یه پیرمرد زندگی میکرد که شاید پدربزرگش بود .کلبه ی اون پیرمرد کنار یک جنگل و دریاچه بود و اون پسره از درخت بزرگ کنار دریاچه یه طناب آویزون کرده بود و گاهی اوقات ازش آویزون میشد و تاب میخورد و ازبلندی خودش رو مینداخت تو آب دریاچه . اما یه روز از طرف یه مرکز نگهداری کودکان اومدن ببرنش . همین ازش یادم هست و قشنگ یادمه که اسم فیلمش اسپید مکفی بود و سال ۷۲ از شبکه دو پخش شد . از دوستان ، کسی هست که اطلاعات دربارش داشته باشه

سلام و درود خدمت شما دوست گرامی و عرض خیر مقدم

https://www.imdb.com/title/tt0096158/

باز هم ببخشید دوستان . یه سریال قدیمی میداد که درباره ی چند تا کشتی کوچک بخار بود که تو رودخانه برای بردن بار و مسافر باهم رقابت داشتن و اسم یکی از ملوان هاش فکر کنم مک مورفی بود .آیا کسی دیده .    یه فیلم یا سریال دیگه هم بود اسمش مهاجم بود و فقط یادم هست که تو یه صحنش یه مین بزرگ تو دریاچه پیدا شد که در حال منفجر شدن بود .     یه سریال دیگه هم چند سال پیش فکر کن شبکه سه یا چهار نشون داد درباره ی اعزام تعداد بیشماری خلبان و گروه های اسکادران هواپیمای جنگی کانادایی برای جنگیدن در جنگ جهانی دوم .اگر از دوستان کسی دیده ممنون میشم کمک کنه پیدا بشه . سپاس

دوستان اگر کسی میتونه کمک کنه .یه سینمایی چند سال پیش فکر کنم شبکه سه نشون داد . پلیس آمریکا یه نوجوان دورگه سرخپوست و خوش چهره رو دستگیر میکنه . تو اتاق بازجویی پسره از پشت دیوار میشنوه که پزشک به پلیس میگه که این نوجوان سرطان پیشرفته داره و تا چند روز دیگه خواهد مرد . پسره میره جلوی آینه و به خودش میگه هنوزم خوش قیافه ای با این که سرطان داری . بعد فرار میکنه و یه پلیس رو گروگان میگیره و میره به سمت یه کوهستان اسرارآمیز سرخپوستها تو یه ایالت دیگر آمریکا که تو اون کوهستان ، طبق افسانه های سرخپوستان  یه دریاچه ی مقدس برای گرفتن شفا و زندگی جاودان هست . اون پلیس یواش یواش با اون پسره رفیق میشه و همدردی میکنه و کمکش میکنه که بره به دریاچه برسه و سرانجام میرسن به دریاچه و اون پسره میره تو اون دیاچه و غیب میشه و به زندگی جاودان میرسه و نیروهای پلیس هرچقدر میگردن ولی تو اون دریاچه و کوهستان هرگز پیداش نمیکنن . سپاس

سلام

'آرلینگتون'

یه فیلم درمورد یه دانشمند علوم فضایی که دنبال تمدن های فضایی بود

احتمالا https://www.imdb.com/title/tt0115571/  The Arrival 1996

سریالی هم که کبریت در جوی آب هم احتمالا منظورتان سریال هَنِی (انگلیسی: Hannay‎)حادثه جو باشد

کشتی بخار و کاپیتان تند مزاج هم شاید https://www.imdb.com/title/tt0081054/ Life on the Mississippi باشد.y o u t u b e.com/watch?v=lKEEU3GAhW4 

آدرس های مرجع