تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.

با درود پخش این فیلم من حدودا 7 سال داشتم ولی تاثیر زیادی روی من داشت نقش منفی فکر کنم اسمش ساساکی بود که حتی ابتدا از فردی که میخواست ماشین در اختیار راننده ها بذاره خواستند به ساساکی بده که اون قبول نکرد و گفت میخوام بگن قدرت موتور برنده اش کرد یا اول فیلم که اون راننده به طرز تاثرآوری میمیره و همسرش به خواهرش میگه برادرت رو کشتند همین روزها همسرت رو هم میکشند یا اونجایی که راننده نفر دوم میشه و حوادث سریع از جلوی چشمش میگذره.

ممنون برای یادآوری این خاطرات ارزشمند

(۱۴۰۰/۱۱/۱۵ صبح ۰۴:۳۹)شارینگهام نوشته شده: [ -> ]

[quote='باد وایت' pid='43015' dateline='1643404896']

دنبال فیلم تلوزیونی هستم که دهه1360از تلویزیون پخش شد.داستانش این بود.مدرسه ای بود که معلم جدید اومد سر کلاس.یکی از دانش آموزان بازیگوش بود.فلک هم میشد.یک روزی داشت به مرغابی ها نگاه میکرد که دفترمشقش افتاد توی آب.روز امتحان دانش اموز درسخوان رو تهدید کرد اگه برگه امتحانی با من عوض نکنی سر قناریت جدا میکنم و بابام بابات رو میکشه/برگه امتحانی شاگرد اول کلاس به زور برمیداره و اسم اون شاگر خط میزنه و اسم خودش رو مینویسه/شاگرد اول کلاس هم گریه میکرد

سلام و درود

من این فیلم رو خوب یادم هست، ولی اسمش یادم نیست.

بیشتر تعریفش می کنم تا دوستان راحت تر شناسایی کنند.

یک مرد تقریبا"40 ساله با صدای استاد جواد پزشکیان به قهوه خانه ی محل وارد می شود.

پیرمردی نامه ی پسرش را به او می دهد تا برایش بخواند.

مرد که سواد زیادی ندارد، نامه را با غلط های زیاد می خواند و اسباب خنده ی اطرافیان می شود.

همین امر باعث می شود تا سرگذشت مدرسه اش را برای آن ها تعریف کند.

در بازگشت به گذشته که پسر شروری است،پدرش هم قصاب است.

صداپیشگی خودش به عهده ی مهوش افشاری و پدرش حسین معمارزاده

در مدرسه یک معلم جدی و سخت گیر با تنبلی او بر خورد می کند.

او به جای درس خواندن بیشتر، با پوستین پشمی اتاقشان، سبیل مصنوعی درست می کند تا ادای آقا معلم را دربیاورد!

دوستی دارد که برعکس او زرنگ و درسخوان است و پسر یک معلم است.

سرجلسه ی امتحان نهایی ، ورقه ی املای خودش را با او عوض می کند و اورا تهدید می کند که اگر حرفی بزند، کله ی قناریش را می کند.

ولی تقلبش لو می رود و از تمام تحصیل محروم می شود و می آید کنار پدرش به قصابی مشغول می شود.

از دوستش هم تعریف می کند که در حال حاضر دکتر شده است و هنوز با او ارتباط دارد.

                                                      ***
سلام دوست گرامی شارینگهام نازنین
آفرین بر شما این سکانسها هم داشت.متاسفانه در آثار زنده یاد حسین معمارزاده و خانم مهوش افشار گشتم پیداش نکردم
امیدوارم دیگر دوستان عزیز بتونن این گمشده هردوی ما رو پیدا کنن
بازم ممنونم

(۱۴۰۰/۱۱/۱۵ صبح ۰۶:۲۲)شارینگهام نوشته شده: [ -> ]

سلام مجدد به همه ی دوستان به خصوص عزیزان دهه شصتی:heart:

و بالاخص استاد ارجمندم جناب سیلاس مارنر عزیز:lovve:

که زنده شدن بخشی از خاطرات دیرینه ام را مدیون راهنمایی ارزنده ی ایشان هستم.

http://cafeclassic5.ir/newreply.php?tid=192&processed=1

دختر گل فروش-کتاب-فراموشی-پیروزی-توراسان-پوستین جادویی


حالا که این قدر انرژی مثبت داده اید،بزرگواری کنید و رد ونشانی هم از این فیلم های قدیمی ارائه بفرمایید:

6-لحظه ی تصمیم:

پخش شده از شبکه ی یک در نوروز 1368

پسرکی اسبش گم می شود.

اسب گمشده ی او قاطی گله ی اسب های مرد ثروتمندی می شود.

آن مرد ،دختر فلجی دارد که به همان اسب علاقه مند می شود.

بین پسرک و دختر برسر اسب درگیری  و اختلاف پیش می آید و کار به دادگاه می کشد.

دادگاه تصمیم می گیرد که انتخاب را به عهده ی خود اسب بگذارد.

به طرف هر کدام که برود با سر به او ضربه بزند، آن اسب به او تعلق دارد.

پسرک که اسبش را دف صدا می زند،برنده می شود، در حالی که دختر فقط با حسرت چند کلام با اسب سابقش حرف می زند و می گوید:آخه چرا بو؟

 در صحنه ی پایانی فیلم می بینیم که اسب بر همان درشکه ی دخترک بسته شده است ،در حالی که در یک طرف آن پسر و یک طرف دیگر دختر نشسته اند و به نوبت افسار اسب را می گیرند و به هم تعارف می کنند.

صداپیشگی پسرک به عهده ی ناهید امیریان و دخترک به عهده ی فریبا شاهین مقدم بود.

سلام جناب کاپیتان. داستانی که در بالا عنوان کردید مربوط می شود به فیلمی ساخت سال ۱۹۷۵ با عنوان Ride a Wild Pony محصول مشترک آمریکا و استرالیا که خود داستان نیز در استرالیا می گذرد.

[quote='شارینگهام' pid='43037' dateline='1643943126']

سلام مجدد به همه ی دوستان به خصوص عزیزان دهه شصتی:heart:

و بالاخص استاد ارجمندم جناب سیلاس مارنر عزیز:lovve:

که زنده شدن بخشی از خاطرات دیرینه ام را مدیون راهنمایی ارزنده ی ایشان هستم.

http://cafeclassic5.ir/newreply.php?tid=192&processed=1

دختر گل فروش-کتاب-فراموشی-پیروزی-توراسان-پوستین جادویی

4-عملیات بلگراد:

imdb.com/title/tt0064766      Operacija Beograd1968   احتمالا

5-جدال در معدن:

imdb.com/title/tt0171198        Crveni udar1974

 "این کدهایی که شما درج کرده اید، هیچ چیزی را در نت معرفی نکرد.

ممکنه بفرمایید این ها مربوط به کدام سایت سینمایی است؟"

سایت های به اشتراک گذاری ویدیو بودند که زیاد در قید و بند کپی رایت نیستند وبعید نیست که از فیلتر رد نشده باشند.

(۱۴۰۰/۱۱/۱۶ عصر ۰۳:۳۰)میاموتو موساشی نوشته شده: [ -> ]

4-عملیات بلگراد:

ok.ru/video/1863761070826    احتمالا

5-جدال در معدن:

my.mail.ru/mail/vm_gluschenko/video/89214/189463.html

سلام دوست عزیز

ممنون از همدلی شما

ولی این کدهایی که شما درج کرده اید، هیچ چیزی را در نت معرفی نکرد.

ممکنه بفرمایید این ها مربوط به کدام سایت سینمایی است؟


(۱۴۰۰/۱۱/۱۵ عصر ۰۸:۰۵)نینا نوشته شده: [ -> ]

با درود پخش این فیلم من حدودا 7 سال داشتم ولی تاثیر زیادی روی من داشت نقش منفی فکر کنم اسمش ساساکی بود که حتی ابتدا از فردی که میخواست ماشین در اختیار راننده ها بذاره خواستند به ساساکی بده که اون قبول نکرد و گفت میخوام بگن قدرت موتور برنده اش کرد یا اول فیلم که اون راننده به طرز تاثرآوری میمیره و همسرش به خواهرش میگه برادرت رو کشتند همین روزها همسرت رو هم میکشند یا اونجایی که راننده نفر دوم میشه و حوادث سریع از جلوی چشمش میگذره.

ممنون برای یادآوری این خاطرات ارزشمند

درود بر شما

خوشحالم که یکی دیگر از دوستان دهه شصتی به این محفل ما پیوسته است.

نام فیلم گمشده ی شما فرمول 2 است.

http://cafeclassic5.ir/thread-192-post-4...2#pid41820

فیلمی که برای اولین بار در نوروز 1368 از شبکه ی یک پخش شد.

صداپیشه ی نقش اول فیلم صدای همیشه جوان دوبله،استاد منوچهر والی زاده و نامزدش مینو غزنوی بود.

راننده ی نقش منفی هم استاد ناصر طهماسب بود که در پایان فیلم اتومبیلش خراب شد و خبرنگار بیچاره رو پرت کرد زمین!

سلام و درود بر همه ی دوستان

به خصوص سیلاس مارنر عزیز و Emiliano گرامی و لوک مک گرگور ارجمند که با راهنمایی های ارزشمندشان ،خاطرات فیلمیک دهه 60 برایم زنده شد.

و حالا :cheshmak:

1-در قسمتی از کارتون بچه های مدرسه ی والت ،دیدیم که آقای پربونی ،داستان پسرکی به نام مارکو را تعریف می کند که برای یافتن مادرش به آرژانتین سفر می کند و بعد از ماجراهایی مادر عزیزش را می یابد.

حال یک فیلم سینمایی  در اسفندماه1364 از شبکه ی یک پخش شد با همین داستان که البته خیلی قشنگ تر از کارتونش بود.

2- فیلم داستانی خانه ی جدید

داستان دخترکی بی سرپرست که خانواده ای مهربان او را به فرزندی می پذیرند.

نام او کاترین بود.

محصول لهستان

پخش شده از شبکه ی 1 در تابستان 1367

او ابتدا در درس هایش ضعیف است ولی کم کم پیشرفت می کند.

در قسمتی از فیلم ، انگشتر طلای هم کلاسی او گم می شود و بعضی ها به او ظنین می شوند.

ولی معلوم می شود که یک پسر گنده آن را در سرویس بهداشتی مدرسه پیدا کرده و برای خود برداشته است.

با تلاش های کاترین و برادرخوانده اش،او مجبور می شود که انگشتر را به صاحبش برگرداند.

3- رولی

داستان دختر کوچولوی ناز و باهوشی( با صداپیشگی ناهید امیریان) که از روستا به شهر ،نزد خانواده ی عمویش می آید تا با آن ها زندگی کند.

ولی دختر عمویش(با صداپیشگی نوشابه امیری) به او روی خوش نشان نمی دهد.

پسر همسایه ( با صداپیشگی مهوش افشاری)هم برای او دردسرهایی درست می کند.

قهر می کند و پیش آقای دام پزشکی می رود که در قطار با او دوست شده است.

آقای دام پزشک (با صداپیشگی ناصر نظامی)به خانواده ی عمویش خبر می دهد و آن ها با دلجویی از او ، او را به خانه برمی گردانند.

در پایان رولی و دخترعمویش با هم دوست شده اند و مثل دو خواهر به مدرسه می روند.

(۱۴۰۰/۱۱/۱۹ صبح ۰۵:۲۳)شارینگهام نوشته شده: [ -> ]

سلام و درود بر همه ی دوستان

به خصوص سیلاس مارنر عزیز و لوک مک گرگور گرامی که با راهنمایی های ارزشمندشان ،خاطرات فیلمیک دهه 60 برایم زنده شد.

و حالا :cheshmak:

1- ...

سلام.
برای پیدا کردن اطّلاعات و تصاویر «خانهٔ جدید» و «رولی» به‌ترتیب این نام‌ها رو «گوگل» کنید:

Cizi Holka
Buleczka

با تشکّر از «اسمم» و «سیلاس مارنر» عزیز، یابنده‌های این دو کار.

چند سال پیش یک سری از گمشده هایم را در این تاپیک مطرح کردم. هنوز نشانی از بعضی از آنها پیدا نشده است. گفتم دوباره اونها رو مطرح کنم. امید است به یاری دوستان پیدا شود.
فیلم اول که شاید بشه گفت یکی از جذابترین فیلم هایی است که در تمام عمرم دیدم و پس از همان بار اول دیگه نشد ببینمش. مردی با همسر و دختر نوجوانش زندگی آرامی را می گذراند اما حوادثی رخ می دهند که نشانی از گذشته آن مرد را با خود دارند. پلیسی در پی این است که او را دستگیر کند. اواخر فیلم مرد در خانه به همسرش اعتراف می کند که پدر و برادرانش عضو مافیا بودند اما خودش که کوچکترین شان بوده در حرفه آنها نقشی نداشته است. پدرش قبل از مرگ دفترچه ای حاوی لیست اعضای مافیا را به او داده تا اگر گرفتار شد بتواند خود را با آن لیست تبرئه کند. مرد به همسرش می گوید که متاسفانه آن دفترچه در آتش‌سوزی سوخت. پلیس که از بیرون خانه حرفهایش را می شنید، به دلیل اینکه خود نیز جزو مافیا بوده احساس رضایت می کند. نقش اصلی بازداشت می شود. وقتی دختر نوجوانش به دیدنش می آید پدر به او پیشنهاد می کند که در کتابخانه منزل دنبال یک کتاب بگردد. دخترک اینکار را انجام می دهد و لا به لای کتاب دفترچه لیست اعضای مافیا را پیدا می کند و به مادرش می دهد. آنها لیست را در کامپیوتر قرار می دهند. اعضای قدیم مافیا که از وجود دفترچه اطلاع پیدا کرده اند دخترشان را گروگان می گیرند و با گرفتن لیست او را آزاد می کنند. غافل از اینکه آنها اسامی را در اینترنت منتشر می کنند و تمامی اعضا بازداشت می شوند. این فیلم زیبایی بود که حدودا سال 1380 در بعد از ظهر روز جمعه از شبکه یک از تلویزیون پخش شد. آن‌ زمان احساس کردم که نقش اصلی فیلم کمی و تنها کمی شبیه کایل چندلر بازیگر سریال در برابر آینده بود.
فیلم دوم. مردی که یک نوع واکسن اختراع کرده کشته می شود. پسر نوجوان آن مرد با زن جوانی که به نظر می رسد دوست دختر پدرش بوده زندگی می کند. در یکی از سکانس ها مردی در منزلشان را می زند و خود را دوست پدر معرفی می کند. به همین دلیل پسرک او را به خانه راه می‌دهد. اما با آمدن نامادری معلوم می شود که آن مرد یک خبرنگار است که آمده از قضیه واکسن جدید سر در بیاورد که او را بیرون می کنند. حتی آدم های شرور دنبال آن هستند که فرمول واکسن را از آنها بدزدند و در نهایت در تعقیب و گریز موفق به انجام اینکار نمی شوند. سکانس آخر فیلم همان نوجوان شانزده هفده ساله را نشان می دهند و صدای نامادری اش می آید که به او می گوید بیا برویم واکسن بزنیم و پسر در جواب می گوید من به شدت از واکسن می ترسم. فیلم دیگری مشابه همین هم پخش شد. با این تفاوت که در آن فیلم پدر پسر هم زنده بود. از شبکه سه پخش شدند.
فیلم سوم. عده ای مرد و زن اسیر شده بودند. یک مرد و زن جوانی از آنجا می گریزند تا مسبب این اتفاق را پیدا کنند. در نهایت یک زن میانسال را پیدا می کنند که به آن مرد اهمیت می دهد. مرد جوان هفت تیر را روی سر خودش قرار می دهد و می گوید اگر حقیقت را نگویی خودم را می کشم و اتفاقا چند بار هم به سرش شلیک می کند اما خشاب خالی بود. زن اعتراف می کند که انسان‌ها را اسیر می کرده تا مغز استخوان برای پسر بچه بیمارش پیدا کند و مغز استخوان تو برای پسرم مناسب بوده است. سپس آن زن بازداشت می شود. اینهم پخش شبکه سه بود.
تمام این فیلم ها اوایل دهه هشتاد پخش شدند. جستجوهای من تا به حال نتیجه نداده. امیدوارم اینبار دوستان بتوانند کمک کنند. پیشاپیش متشکرم.

سلام و درود بر دوستان عزیز

چند فیلم و سریال رو در نظر دارم که امیدوارم با کمک شما نشانی از آنها پیدا کنم.

1-سریال پلیسی حوالی سال 70 یا 71 پخش میشد یک بازپرس خانم هم داشت چیزی که یادمه در یکی از قسمتها از اون ازش میپرسیدن شما بچه دارید میگفت دو تا دختر یا در قسمتی مردی با یک پسربچه تصادف میکرد که پای اون آسیب میدید و مرد فرار میکرد همسر اون مرد باردار بود و میکفت اگر تو به اون بجه آسیب رسونده باشی هرگز نمیذارم بچه رو ببینی.

2- یک فیلم پلیسی دیگه هم بود که پلیسه مرتب یک چیزی مثل آب نبات میخورد یکبار همکارش داشت حرف میزد اون به شوخی چسب رو چسبوند به لبش

3- یک فیلم ایتالیایی بود یک پدربزرگ میره دنبال نوه اش مدرسه هر چی صداش میکنه چون سر و وضعش کثیف بوده دختره نمیره پیشش بعد پدربزرگ به دست مافیا کشته میشه

4- یک پیرمرد در پارک نشسته بود یک بجه هم کنارش بازی میکرد چند نفر با ماسک میان و ترورش میکنند

5- یک فیلم بود که پسرهای خانواده های پولدار رو میدزدیدن تا از خانواده شون پول بگیرند در مورد یکی شون میخوان که نامادری پسر پول رو ببره همین پلیس رو مشکوک میکنه یک جای فیلم پلیسه میکه پدر اون تاجر لوازم الکتریکیه مخزن پول که همه رو پسره براش خرج میکنه

سپاس فراوان

(۱۴۰۰/۱۱/۲۰ صبح ۰۸:۴۷)نینا نوشته شده: [ -> ]

5- یک فیلم بود که پسرهای خانواده های پولدار رو میدزدیدن تا از خانواده شون پول بگیرند در مورد یکی شون میخوان که نامادری پسر پول رو ببره همین پلیس رو مشکوک میکنه یک جای فیلم پلیسه میکه پدر اون تاجر لوازم الکتریکیه مخزن پول که همه رو پسره براش خرج میکنه

سلام ودرود

 سندیکای آدم ربایان

http://cafeclassic5.ir/thread-192-post-4...l#pid42329

از گمشده های ما هم بود که با همدلی دوستان و پیشرفت سایت های سینمایی نسخه ی اصلی و دوبله اش هم پیدا شد.

یکی از راهکارهای یافتن فیلم های گمشده ی قدیمی ، سر زدن به سایت های فروش فیلم مثل مشهد فیلم و دارا فیلم و سارا فیلم khhnddhمی باشد.

موفق باشید:!z564b

با سلام باز هم ذهن مخدوش من یه چیزی یادش افتاده:D

یه فیلمی بود که یک سری آدم ربایی های می شد و بچه های آدمای پولدار می دزدیدند بعد از پدر مادر اونها طلب پول می کردند و کمیسری هم بود مسول پرونده که در اخر فیلم آدم ربا ها برای دهن کجی به کمیسر ...پسر کمیسر میدزدن و فقط میگن حقوق یک ماه کمیسر به ما بده پسرت آزاد می کنیم (البته اگه اشتباه نکنم پسرش حدود 20 سالیش بود)

(۱۴۰۰/۱۱/۲۴ عصر ۰۵:۰۳)آدمیرال گلوبال نوشته شده: [ -> ]

با سلام باز هم ذهن مخدوش من یه چیزی یادش افتاده:D

یه فیلمی بود که یک سری آدم ربایی های می شد و بچه های آدمای پولدار می دزدیدند بعد از پدر مادر اونها طلب پول می کردند و کمیسری هم بود مسول پرونده که در اخر فیلم آدم ربا ها برای دهن کجی به کمیسر ...پسر کمیسر میدزدن و فقط میگن حقوق یک ماه کمیسر به ما بده پسرت آزاد می کنیم (البته اگه اشتباه نکنم پسرش حدود 20 سالیش بود)

سلام صبح به خیر

برو 2 طبقه بالاتر

(۱۴۰۰/۱۱/۱۵ صبح ۰۴:۳۹)شارینگهام نوشته شده: [ -> ]

[quote='باد وایت' pid='43015' dateline='1643404896']

دنبال فیلم تلوزیونی هستم که دهه1360از تلویزیون پخش شد.داستانش این بود.مدرسه ای بود که معلم جدید اومد سر کلاس.یکی از دانش آموزان بازیگوش بود.فلک هم میشد.یک روزی داشت به مرغابی ها نگاه میکرد که دفترمشقش افتاد توی آب.روز امتحان دانش اموز درسخوان رو تهدید کرد اگه برگه امتحانی با من عوض نکنی سر قناریت جدا میکنم و بابام بابات رو میکشه/برگه امتحانی شاگرد اول کلاس به زور برمیداره و اسم اون شاگر خط میزنه و اسم خودش رو مینویسه/شاگرد اول کلاس هم گریه میکرد

سلام و درود

من این فیلم رو خوب یادم هست، ولی اسمش یادم نیست.

بیشتر تعریفش می کنم تا دوستان راحت تر شناسایی کنند.

یک مرد تقریبا"40 ساله با صدای استاد جواد پزشکیان به قهوه خانه ی محل وارد می شود.

پیرمردی نامه ی پسرش را به او می دهد تا برایش بخواند.

مرد که سواد زیادی ندارد، نامه را با غلط های زیاد می خواند و اسباب خنده ی اطرافیان می شود.

همین امر باعث می شود تا سرگذشت مدرسه اش را برای آن ها تعریف کند.

در بازگشت به گذشته که پسر شروری است،پدرش هم قصاب است.

صداپیشگی خودش به عهده ی مهوش افشاری و پدرش حسین معمارزاده

در مدرسه یک معلم جدی و سخت گیر با تنبلی او بر خورد می کند.

او به جای درس خواندن بیشتر، با پوستین پشمی اتاقشان، سبیل مصنوعی درست می کند تا ادای آقا معلم را دربیاورد!

دوستی دارد که برعکس او زرنگ و درسخوان است و پسر یک معلم است.

سرجلسه ی امتحان نهایی ، ورقه ی املای خودش را با او عوض می کند و اورا تهدید می کند که اگر حرفی بزند، کله ی قناریش را می کند.

ولی تقلبش لو می رود و از تمام تحصیل محروم می شود و می آید کنار پدرش به قصابی مشغول می شود.

از دوستش هم تعریف می کند که در حال حاضر دکتر شده است و هنوز با او ارتباط دارد.

                                                      ***

سلام به شارینگهام نازنین
کسی اسم این فیلم تلوزیونی پیدا نکرد؟؟؟؟؟/

(۱۳۹۶/۶/۲۷ عصر ۰۳:۳۶)مراد بیگ نوشته شده: [ -> ]

(۱۳۹۶/۶/۲۶ عصر ۰۹:۰۳)مموله نوشته شده: [ -> ]

با سلام

یه سوال درباره فیلم سینمایی (مرغابی فلزی ) دارم اینکه آیا کسی ازدوستان این فیلم را دیده و محصول کدام کشور است یادمه دهه 70 ازشبکه دو پخش شده ولی از هرکس که می پرسم یادش نمیاد متاسفانه .

باسلام خدمت دوست عزیز

فیلم مورد نظر شما با عنوان  le canard en fer blanc

با بازی روژه هنن و  کورین مارشان ،محصول مشترک دو کشور اسپانیا - فرانسه است.

le canard en fer blanc (1967)

http://www.imdb.com/title/tt0063294/

 

با سلام و شادباش

http://cafeclassic5.ir/thread-509-post-4...l#pid43094

:ttt1:haha:::haha:::haha::

(۱۳۹۹/۸/۲۰ عصر ۰۴:۳۴)باد وایت نوشته شده: [ -> ]

[quote='EDWIN' pid='41142' dateline='1604701633']

سلام دوستان،راهنمایی در مورد میخواستم:

یک فیلم قدیمی ست که در دهه شصت از تلویزیون پخش شد و فقط چند صحنه از آن در ذهنم باقیست، آن زمان به علت کمی سن نتوانستم به موضوع آن پی ببرم و همیشه برایم سوال بود، اگر کسی اسم فیلم را میداند و اطلاع دهد لطف بزرگی در حق من نموده است و اما صحنه هایی از فیلم که یادم مانده است:

حال و هوای فیلم مربوط به اواخر قرن 19 میلادی میباشد

1- در قسمتی از فیلم گروهی در حال انتقال شیئی مانند گلوله توپ در ابعاد بزرگ هستند در خیابان یک شهر که به دلایلی گلوله به زمین می افتد و از آن گازی بیرون می آید که همه منجکد میشوند.

2- تعدادی برای ورود به محل کار یک نفر در ساختمان باید در را با یک رمز باز کنند (ظاهرا به آن شهر با همان گلوله کذایی حمله شده بود یا حادثه ای اتفاق افتاده بود) که در نهایت با توجه به اینکه قفل ساعتی بوده و با ساعت دیواری هوان اتاق وارد ازمایشگاه با ... میشوند

[/quote
دوست عزیز سلام.شاید گمشده شما همون گمشده بنده هم باشه.توی اون فیلم یک نفر در حال فرار خودشو میندازه توی رودخانه یک تیر هم میخوره.یک نفر توی قایق اونو از آب میکشده بیرون.اونی که تیر خورده میگه دارم یخ میزنم/اونیکه توی قایق هست بهش میگه دمای آب که خوبه یا آب که سرد نیست/چیزهای دیگه هم یادم هست اما متاسفانه اسم فیلم نمیدونم/شاید دوستان عزیز کمک کردن و گمشده هردوی ما پیدا بشه

سلام

مژده که فیلم را ‍‍‍پیدا کردم اسم آن راز شهر فولاد هست که برگرفته از یکی از داستانهای ژول ورن هست the secret of steel city

سال ساخت آن 1979 در چکسلواکی هست کارگردانLudvik Raza

سلام به همه دوستان عزیز کافه کلاسیک

دنبال فیلمی از فیلمهای بروسلی هستم که بچگی فیلم را در سینما بنام غرش ببر دیدم ولی الان چند تا فیلم از بروسلی دانلود کردم و هیچکدام ان فیلم نیست

ماجرای فیلم هم راجع به درگیری بین ژاپنی ها و چینیهاست که استاد بروسلی را با وسیله ای مثل فریزبی میکشند و دوست دختر بروسلی را میدزدند و در قسمتی از آن بروسلی با شوت کردن گلدان به دشمنش حمله میکنه و ....

(۱۴۰۰/۱۰/۴ عصر ۰۷:۵۵)میاموتو موساشی نوشته شده: [ -> ]

سلام.

 داستان فیلم گمشده بنده هم راجع به یک زندانی هست که از زندان آزاد میشوند و ماموریت پیدا میکنند با کامیون حمل دارو و کمکهای اولیه برای بچه ها از آلمان به یوگسلاوی انجام وظیفه کنند که با یک خانم راهبه همسفر میشوند و در راه ماجرای دزدیدن کامیون توسط سارقین و زخمی شدن راننده... 

احتمالا 

https://www.imdb.com/title/tt0365089/?ref_=fn_al_tt_1

Original title: Sivi kamion crvene boje  2004

Big Truck and Sister Clare (1974)   راهبه دارد!

متاسفانه هیچکدام نبود دوست عزیز.

سلام ...

   اسم اریجینال آیتم شماره 26 از لیست سیاه  تقدیم به همه خصوصا Emiliano :

فیلم مجاری     خانواده ما    

Csepke világgá megy (1987)

با همین داستان و کاراکترها و بازیگران یک سریال چند قسمتی هم در همان سال ساخته شد که بخشی کوتاه از آن در یوتیوب موجوده و برای آشنایی با فضا و حال و هوای این فیلم غنیمت است که لینک آن را در پایین گذاشته ام . ولی متاسفانه در حال حاضر به جز این عکس چیز دیگری از نسخه فیلم تک قسمتی که مورد نظرمان هست روی اینترنت پیدا نشد

https://www.y o ut ube.com/watch?v=vi47eXNuiSs

فیلم

EDWIN   درخواست کرده بود :

سلام به همه دوستان عزیز کافه کلاسیک

دنبال فیلمی از فیلمهای بروسلی هستم که بچگی فیلم را در سینما بنام غرش ببر دیدم ولی الان چند تا فیلم از بروسلی دانلود کردم و هیچکدام ان فیلم نیست

ماجرای فیلم هم راجع به درگیری بین ژاپنی ها و چینیهاست که استاد بروسلی را با وسیله ای مثل فریزبی میکشند و دوست دختر بروسلی را میدزدند و در قسمتی از آن بروسلی با شوت کردن گلدان به دشمنش حمله میکنه و ....

سلام : فیلم درخواستی شما غرش ببر  از فیلم های بروس لی Bruce Lee  نیست بلکه فیلمی است از بازیگر هنرهای رزمی و تکواندو کار اهل کره جنوبی بنام Bruce Lei 


نام اصلی کره ای : Choihui jeongmumun

نام بین المللی :  The Last Fist of Fury 

محصول کره جنوبی سال 1977

فیلم

(۱۴۰۰/۱۱/۱۵ صبح ۰۶:۲۲)شارینگهام نوشته شده: [ -> ]

11-سریال چنگیزخان مغول با گویندگی مرحوم ایرج ناظریان

蒼き狼 成吉思汗の生涯 1980

https://www.imdb.com/title/tt2493916/


(۱۴۰۰/۱۱/۱ صبح ۰۴:۲۸)شارینگهام نوشته شده: [ -> ]

1-عروس سیاه پوش :

محصول یک کشور اسلامی مثل ترکیه یا ترکمنستان

داستان دختری فقیر که در قبیله ای کوچ نشین  عروس خانواده ای می شود.

شوهرش برادر بزرگتری دارد که خیلی خوش اخلاق است.فکر کنم با ارباب هم مقابله می کرده...

در روز عروسیش که رسم بوده برای شادی بیشتر در جشن و پایکوبی تیر هوایی در کنند،به ناگاه افراد ارباب برادر شوهرش را با تیر می زنند.

عروس خانم ما هم که از مرگ برادرشوهرش به خشم آمده، به طور غیرمنتظره ای به ارباب شلیک می کند و او را می کشد و...

https://www.imdb.com/title/tt0277777/

https://www.y o u t u b e . c o m/watch?v=Gg2glpRpRJs

آدرس های مرجع