تالار کافه کلاسیک

نسخه کامل: کلاسیک ها در تلویزیون
شما درحال مشاهده محتوای قالب بندی نشده این مطلب هستید. نمایش نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22

این روزها دو سریال خوب  برای تماشا پیشنهاد می کنم :

یکی روزی روزگاری که پخش آن شب ها ساعت 22:0 از شبکه استانی فارس آغاز شده است. ( قابل دریافت از گیرنده دیجیتال یا سایت پخش اینترنتی iransima.ir )

دیگری سریال هرکول پوآرو که ظهرها ساعت 13:30 و شب ها ساعت 19:00 در شبکه نمایش می توانید تماشا کنید.

در هر دو سریال ,کیفیت تصویر بهبود چشمگیری داشته و کلاسیک دوستان لذت خواهند برد.

واقعا دیوید ساچت همانند جرمی برت  خوب کار کرده و نقشی ماندگار ساخته است.

(۱۳۹۵/۱۰/۴ عصر ۰۷:۲۵)سروان رنو نوشته شده: [ -> ]

واقعا دیوید ساچت همانند جرمی برت  خوب کار کرده و نقشی ماندگار ساخته است.

جایی خوندم که دیوید سوشی صحیح است

دوستان اگرخوب دقت کنید دیوید ساچت یا سوشی در این دوره جوانتر بوده وبسیار بشاش است درحالی که در اپیزود های که سالهای اخیر ظاهرشده اخمو وبی حوصله است انگار اونم اززمان حال ناراضیه

یکی از دلایل موفقیت سریال های کارآگاهی ای مانند شرلوک هلمز و هرکول پوآرو علاوه بر ساخت حرفه ای و شخصیت پردازی خوب , دارا بودن مایه های طنز است , به خصوص در پوآرو .

رفتارهای سربازرس جپ و هستینگز و واکنش های خاص پوآرو به برخی مسائل این سریال را بیش از بیش جذاب و ماندگار کرده است. علاوه بر این , پوشش و استایل آدم ها در اوایل قرن بیستم خودبخود زیبا و جذاب است . ساختمان ها و ماشین ها و بقیه عناصر بصری هم همینطور .

نمی‌دانم جای مناسبی است یا نه. ولی گفتم همین جا (و به مرور) یادی بکنم از کلاسیک‌هایی که در گذشته از تلویزیون پخش شده بود ـ با ذکر تاریخ و داستان فیلم.

در تاریخ سه‌شنبه 30 بهمن 1375 ، شبکه‌ی دوّم سیما فیلمی به نام "سرقت جواهرات" (به مدت 65 دقیقه) به کارگردانی کلود لِلوش و با بازی لینو ونتورا پخش کرده بود.

داستان فیلم:

یک زندانی به نام سیمون، پس از هفت سال آزاد می‌شود و به سراغ زنی می‌رود که او را دوست می‌داشته است. امّا مردِ دیگری را در آپارتمانِ زن می‌بیند. مرد را با مُشت می‌زند و در آسانسور، یک گذشته را مرور می‌کند:

روزگاری در گذشته، که دست به سرقتِ یک جواهری می‌زند با همدستش (با بازی چارلز جرارد)؛ و گیر می‌افتد؛ و عشقی که در این میان، بین او و یک عتیقه‌فروش زیباروی به نام فرانسوا (با بازی فرانسواز فابیان) حادث می‌شود. عشق او به آن زن (فرانسوا)، تحمل سال‌های زندان را برایش آسان می‌کند. در شب کریسمس، به او عفو می‌خورد. هدیه می‌خرد و به آپارتمان "فرانسوا" می‌رود. امّا کسی در خانه نیست. مردی وارد می‌شود. تلفن زنگ می‌زند و آن مرد با "فرانسوا" صحبت می‌کند. او (سیمون) از مخفیگاهش خارج می‌شود. مرد را با مُشت می‌زند و در آسانسور به گذشته‌ها می‌اندیشد ... .

نماهایی از فیلم

نمایی از فیلم سرقت جواهرات

نمایی از فیلم سرقت جواهرات

صحنه‌های زمانِ حال، سیاه و سفید؛ و صحنه‌های گذشته امّا رنگی هستند!

تأثیراتِ فیلم، در سکانس‌های سیاه و سفیدِ آغازین و پایانی فیلم است ـ با یک موسیقی بکر (از فرانسیس لای).

در سکانس آغازین، زندانیان، فیلم ِ "یک مرد و یک زن" (1966)  با بازی ژان-لویی ترنتینیان را تماشا می‌کنند. موسیقی متن همین فیلم، در سکانس غم‌انگیز پایانی نیز همراه می‌شود.


امّا نام واقعی فیلم:

Happy New Year (1973)

La bonne année (original title)

پوستر فیلم سرقت جواهرات

لینک مشخصات در IMDB:

http://www.imdb.com/title/tt0069815

ـ نسخه‌ی دوبله‌ی تلویزیونی، 25 دقیقه از نسخه‌ی اصلی کوتاه‌تر است. یکی از برش‌های عمده، از صحنه‌ی ورود سیمون به آسانسور، تا اتاقش در هتل، و تا بعدِ رفتن‌اش به کافه‌ی خیابانی ادامه دارد. در اینجا داستان را کمی تغییر داده‌اند: یادآوری خاطراتِ گذشته را از آسانسور شروع کرده‌اند. در نسخه‌ی اصلی، سیمون بدون درگیری با مردِ جدیدِ فرانسوا، از آپارتمان بیرون می‌آید و فقط در آسانسور است که فکر می‌کند بهتر می‌بود با مُشت به صورت‌اش می‌کوفت!

ـ در نسخه‌ی دوبله‌ی تلویزیونی، موسیقی سکانس ابتدایی فیلم، در سکانس پایانی هم تکرار می‌شود و جایگزین ترانه‌ی زیبای انتهایی فیلم می‌شود.


لینک دانلود ترانه‌ی فیلم در دراپ‌باکس

لینک دانلود ترانه‌ی فیلم در فورشیرد

آهنگساز: فرانسیس لای. خواننده: میری ماتیو (مریله ماتیو)



در روز شنبه، 11 فروردین 1375، شبکه‌ی دوّم سیما (از ساعت 11 تا 12:30 شب) فیلم داستانِ مالت (1953) را با بازیِ آلک گینس و جک هاوکینز، و کارگردانی برایان دزموند هرست پخش کرد.

داستان فیلم:

حملات نیروی هوایی آلمان به جزیره‌ی مالت (در جریان جنگ جهانی دوّم) و تدافع سرسختانه‌ی انگلیسی‌ها؛ و البته داستان عشق یکی از خلبان‌های نیروی هوایی سلطنتی (با بازی آلک گینس) به یک دختر جوانِ مالتی.

مشخصات فیلم در IMDB

نمونه پوسترهای فیلم

پوستر فیلم داستان مالت

پوستر فیلم داستان مالت


در تاریخ 8 اردیبهشت 1375 ، تلویزیون (کانال و ساعت پخش را یادداشت نکرده‌ام) فیلم مدار 49 درجه (1941) را با بازی لسلی هوارد و لارنس الیویه، به کارگردانی مایکل پاول پخش کرد.

داستانش در مورد یک فراریِ آلمان نازی در خاک کانادا بود. لسلی هوارد، در نقش یک قوم‌شناس و محققِ زندگی سرخپوستان ظاهر شده بود که موفق می‌شود یکی از دو آلمانیِ بیرون آمده از زیردریایی و متواری را دستگیر کند ... .

اطلاعات فیلم در IMDB

دو نمونه پوسترهای فیلم

پوستر فیلم مدار 49 درجه

پوستر فیلم مدار 49 درجه

در تاریخ 10 مهر ماه 1376، تلویزیون در برنامه‌ی "سینما دو"، فیلم بارانداز (1950) را به کارگردانی مایکل اندرسون و با بازی رابرت نیوتون، ریچارد برتون، کاتلین هریسون و سوزان شاو پخش کرد.

داستان فیلم:

مردی که آتش‌کار ِ کشتی است (با بازی رابرت نیوتون)، همسرش (با بازی کاتلین هریسون) و دو دختر خردسال خود را تنها گذارده و عازم یک سفر دریایی طولانی می‌شود. زن، پس از رفتن شوهرش، پسری به دنیا می‌آورد و نامش را "جورج الکساندر" می‌گذارد. چهارده سال می‌گذرد و جورج‌الکساندر در پی موفقیت تحصیلی‌اش، صاحب یک بورس دانشگاهی می‌شود. یکی از دخترانِ زن، دلباخته‌ی یک مهندس کشتی (با بازی ریچارد برتون) می‌شود و دختر دیگر به نام "کانی" (با بازی سوزان شاو) ـ که دختری سبک‌سر است ـ خود را به مرد جوان و ثروتمندِ تازه‌به‌دوران‌رسیده‌ای وامیگذارد. پدر خانواده پس از این چهارده سال، به موطن خود (لیورپول) بازمی‌گردد؛ در حالیکه طی این سال‌ها، به مردی الکلی و زن‌باره بدل شده که در هر بندری، با زنی و مشروبی بوده است. مرد، از سوی دختر بزرگش از خانه رانده می‌شود و بعد، طی نزاعی در عالم مستی، مهندس کشتی ِ خود را به قتل می‌رساند. در پی این جریان، نامزدِ دختر (ریچارد برتون) ـ بی‌خبر از ماوقع ـ جایگزین ِ مهندس کشتی می‌شود و طی نامه‌ای به دختر، از برآورده شدنِ آرزویشان و امکان ازدواج‌شان با بدست‌آوردن شغل جدید (پس از مدت‌ها بیکاریِ فراگیر) سخن می‌گوید و عازم سفر دریایی می‌شود. امّا از آنسو، خوشحالی دختر و مادرش دیری نمی‌پاید وقتی که از ارتکابِ قتل توسط پدر خانواده، آگاه می‌شوند. در پی درج این خبر در روزنامه‌ها، "کانی" که گمان می‌کرد می‌تواند با جوانِ ثروتمند ازدواج کند، تنها می‌ماند. مادر خانواده، در آخرین دیدار با شوهرش در زندان، پسر مرد را به او نشان می‌دهد؛ و مرد، خوشحال از اینکه پسرش چون او زندگی نکبت‌باری نداشته و به دانشگاه رفته است و نیز خوشحال از ازدواج دخترش با مهندس کشتی، به انتظار سرنوشتِ محتوم خویش در زندان می‌ماند.

مشخصات فیلم در IMDB

 پوستر + نمایی از فیلم

پوستر فیلم بارانداز

نمایی از فیلم بارانداز

روز جمعه، 4 تیر ماهِ 1378، شبکه‌ی سوّم سیما ساعت 10:30 صبح، فیلم خاطرات هاوزر (1970) را پخش کرد. فیلمی به کارگردانی بوریس ساگال، و با بازی دیوید مک‌کالِم، سوزان استراسبرگ، لیلی پالمر و لسلی نیلسن.

پوستر فیلم خاطرات هاوزر

داستان فیلم:

به یک دانشمند امریکایی به نام "ماندورو"، ماده‌ای حاوی یاخته‌های مغزیِ دانشمندی دیگر به نام "هاوزر" [که متخصص مدارهای الکتریکی بوده و پیش‌تر توسط روس‌های کمونیست کشته شده بود] تزریق می‌شود. این کار به خواستِ سازمان CIA انجام می‌شود تا مگر به فرمولی که هاوزر کشف کرده بود دست یابند. ولی کارها خلاف انتظار پیش می‌رود و ماندورو با شریک‌شدن در اوهام ِ هاوزر، در پی یافتن ِ زن و سپس پسر هاوزر، به برلین غربی و آنگاه برلین شرقی و چکسلواکی می‌رود؛ در حالیکه مأمورانِ CIA و KGB پیوسته او را زیر نظر دارند.

مشخص می‌شود که هاوزر در سال 1942 توسط گشتاپو، بازجویی و شکنجه شده و متعاقباً، گرفتار امراض روحی و روانی گشته بود. ماندورو، افسر شکنجه‌‌گر ِ هاوزر را، علیرغم تغییر دادنِ نام‌اش، می‌یابد و با مراجعه به خاطراتِ هاوزر، تمام آن صحنه‌ی بازجویی و پریشان‌حالی دوباره تداعی می‌گردد ... در نهایت، ماندورو توسط همان افسر سابقِ گشتاپو از پای درمیآید.

پوستر فیلم خاطرات هاوزر

پوستر فیلم خاطرات هاوزر

محتوای فیلم، اکنون کمی قدیمی به نظر می‌رسد. ولی تدوینِ عالی با پلان‌هایی که بصورتی سریع و برق‌آسا، چیره شدن اوهام و خاطراتِ هاوزر بر ماندورو را نشان می‌دهد و هماره قرینِ نمای یک اتاق به شماره‌ی 323 در یک هتل و حضور افسران گشتاپو می‌گردد، میخکوب‌کننده و زیباست. موسیقی هم به نحو شایانی، با تدوین همراهی می‌کند. دیوید مک‌کالِم در نقش این دانشمندِ دو-شخصیتی، یکی از بهترین بازی‌‌هایش را ارائه داده است.

مشخصات فیلم در IMDB

تماشای عنوان‌بندی زیبای فیلم در آپارات

در روز جمعه، 9 خرداد 1376، شبکه‌ی اوّل سیما، فیلم مزرعه‌داران (1994) با بازی کریس کریستوفرسون و کارگردانی اوژن لِوی (یوجین لوی) را به مدت 90 دقیقه پخش کرد.

فیلم مزرعه داران

نمایی از فیلم مزرعه داران

عنوان اصلی: Sodbusters 1994

اطلاعات فیلم در IMDB

داستان فیلم:

یک وسترن با مایه‌های کُمدی. در سال 1875، یک غریبه‌ی مرموز (به نام دِستینی) به اقلیتی از مزرعه‌داران برای مقابله با ظلم یاری می‌رساند.

داستان فیلم، به نوعی برگرفته از فیلم شین (1953) می‌باشد. نقش کریس کریستوفرسون و چهره‌اش، اجازه‌ی قهرمان‌پردازی می‌دهد؛ و عشق بین او و زنِ مزرعه‌دار، بصورتی زیبا و جالب بیانِ تصویری می‌یابد.

سکانس ماندگار فیلم، بی‌شک همان لحظه‌ای است که دِستینی ناچار می‌شود برای اوّلین‌بار در حضور پسرکی که او را قهرمانِ خود می‌داند، دست به اسلحه شود؛ ولی انگشتانِ خُرد و له شده‌ی دست راست‌اش یارایِ نگهداریِ سلاح را ندارد ... .

همین سکانس، بعلاوه‌ی دوئل انتهایی (که با موسیقی فیلم، میکس کرده‌ام) را در آپارات گذاشته‌ام.

فیلم مزرعه داران

در تاریخ 29 اسفند 1374، شبکه‌ی سوّم سیما، فیلم گرگ دریا (1975) را با بازی چاک کانرز و باربارا باک، و به کارگردانی جوزپه واری، به مدت 80 دقیقه پخش کرد.

فیلم، اقتباس خوبی از نوولِ مشهور جک لندن بود. بازی چاک کانرز در نقشِ لارسنِ گرگ (کاپیتان وُلف‌لارسن)، بسیار گیرا و جذاب و چهره‌اش مناسب بدان نقش بود. موسیقیِ برادرانِ د-آنجلیس نیز تأثیرگذار و همگام با شخصیتِ لارسنِ گرگ بود.

مشخصات فیلم در IMDB

دو نمونه از پوسترهای فیلم

پوستر فیلم گرگ دریا

پوستر فیلم گرگ دریا

بخش‌هایی از فیلم + موسیقی متن در آپارات

در تاریخ 11 مرداد ماه 1375، تلویزیون (کانال و ساعت را یادداشت نکرده‌ام) فیلم افسانه‌ی جویندگان طلا (1983)، فانتزیِ کلاسیکِ الکساندر میتا را پخش نمود.

نام اصلی فیلم: Skazka stranstviy

عنوان انگلیسی: The Story of the Voyages

مشخصات در: IMDB


افسانه جویندگان طلا

داستان فیلم:

در شب عید کریسمس، خواهر و برادری (مارتا و مای) تنها و فقیر، گرسنه و لرزان از سرما، به دور از شادیِ مردم‌اند. مای از قدرتی جادویی برخوردار است که با حس کردن وجود هر شیئ از جنس طلا در محیط، دچار درد و ناراحتی شدیدی میشود. در آن شب، مای را از خواهر بزرگترش مارتا می‌دزدند. مارتا برای یافتن برادرش در برف و سرما به راه می‌افتد و وقتی از زور سرما، بی‌حال میشود، یک پزشک و نابغه‌ی دوره‌گرد به نام اورلاندو (با بازی آندری میرونوف) او را می‌یابد و با دانستن نیّت مارتا برای یافتن برادرش، با او همراه میشود.

آنها رد ِ دو مردی که مای را ربوده‌اند و از او برای یافتن سکه‌های طلا و دفینه‌های باستانی استفاده میکنند، پیدا کرده و پس از عبور از سرزمین‌های مختلف و روبرو شدن با حوادثی مثل مواجهه با اژدهایی غول‌آسا، در یک شهر به جرم دعوایی که در میکده به راه انداخته‌اند محکوم به حبس در یک قلعه میشوند. امّا اورلاندو یک کایت بزرگ میسازد و با مارتا از قلعه میگریزند.

سپس به یک شهر طاعون‌زده میرسند و اورلاندو پس از کشتن عفریته‌ی طاعون و نجات دادن مردم، خودش در اثر طاعون می‌میرد. امّا مارتا همینطور تا 10 سال جستجویش را برای یافتن مای پی میگیرد؛ و بالاخره او را که حکمران شهری شده و با قساوت حکومت میکند می‌یابد. قلب سنگی مای، با دیدن خواهرش، میشکند و عشق به طلا را فراموش میکند ...

در پایان، مای همانند اورلاندو، شکل یک کایت را روی دیوار ویرانِ قلعه، برای خواهرش ترسیم میکند.

------------------

سه سکانس زیبای فیلم را انتخاب کرده و یکجا در آپارات گذاشته‌ام:

1- سکانسی که اورلاندو، ایده‌ی ساختن کایت را برای فرار از قلعه، عملی میکند.

2- جایی که مارتا، در ترانه‌ای حزن‌انگیز، از سفر و جستجوی 10 ساله‌اش میگوید.

3- سکانس پایانی فیلم، که رؤیای پرواز ـ همانند اورلاندو ـ در ذهن مای پدیدار می‌شود و مارتا را با یاد و خاطره‌ی اورلاندو، اشک به چشمان می‌آید.

در تاریخ 16 اردیبهشت 1375، شبکه‌ی سوّم سیما، فیلم شوک (1982) را با بازی آلن دلون و کاترین دنوو پخش کرد.

عنوان اصلی فیلم: Le choc

مشخصات فیلم در: IMDB

پوستر فیلم شوک

داستان:

یک آدمکش حرفه‌ای به نام "کریستین" (با بازی آلن دلون)، بعد از آخرین مأموریتش تصمیم می‌گیرد که از باند تبهکاری جدا شده و با پول‌هایی که بعنوان دستمزد دریافت داشته، زندگی تازه‌ای را با همسر سابقش "کِلِر" (کاترین دنوو)، در منطقه‌ای روستایی از سر بگیرد [1]. ولیکن در این راه، ناچار می‌شود تا سرانجام سردسته‌ی باند تبهکاری را بکشد، چرا که او و کلر را زندانی کرده و وادار به انجامِ تروری دیگر میکنند ـ هرچند که این ترور، صورت نمی‌گیرد.

... در نهایت، کریستین و کلر، با هم، راهیِ مکانی دور می‌شوند: شاید به جزایر قناری و یا باهاما.

من این فیلم را، با همان شکلِ مُثله‌شده‌اش که از تلویزیون پخش شده بود، دوست می‌داشتم.
بخش‌هایی از آن را در آپارات گذاشته‌ام: برای موسیقیِ پس‌زمینه‌اش هم، کار زیبایِ "جیانّی فرّیو" از فیلمِ اسلحه‌ی بزرگ (1973) را برگزیده‌ام. گل و بلبل جمع آمده‌اند{#smilies.shy}


[1] در نسخه‌ی اصلی، "کلر"  زنِ "فلیکس" است ـ یک مرد روستایی که مزرعه‌ی پرورش بوقلمون دارد و بعداً کشته می‌شود. در نسخه‌ی دوبله‌ی پخش شده از تلویزیون، فلیکس را برادرِ کلر معرفی کرده‌اند!

سلام دوستان

همگی اذعان داریم که پخش برنامه های سیما، هیچگاه بر وفق مراد ما علاقه مندان سینما نبوده است.اما از آن جهت که ما عاشقان عرصه ی هنر از بس محرومیت کشیده ایم، به حداقل ها هم راضی و خشنود می شویم.نمونه ی آن، پخش آثار سینمای کلاسیک با دوبله ی قدیمی در ساعت یک بامداد از شبکه ی نمایش می باشد.

بالاخره هرچی باشد، کاچی به از هیچی است!

علت اشتیاق بنده به این موضوع از آن جهت است که این شبکه چندی پیش یکی از گمشده های مرا به من نشان داد و به 21 سال جستجوی من پایان داد:

البته من نام  این فیلم را می دانستم، فقط دنبال دوبله ی آن می گشتم که شبکه نمایش بعداز مدت ها شیرین کاشت!::ok:

به هر حال از پخش شبکه ی نمایش در حول وحوش یک بامداد غافل نشوید.ضمنا" تکرار آن در ساعت 8 فردای آن روز ، جای جبران غفلت را باز گذاشته است.:blush:

این هم لینک آگاهی از جدول پخش

http://tamashatv.ir/public/jadvalpakhsh/site

کلام آخر : با برنامه ی تلوبیون در گوشی  یا رایانه ،می توان به فیلم ها ی پخش شده در این شبکه هم دسترسی داشته باشید:

http://www.telewebion.com/#!/live/namayesh/

تندرست و شاداب باشید.:rolleyes:

سلام...سلام...صدتا سلام:blush:

امروز خیلی خوشحالمkhhnddh ، چون به راحتی یکی دیگر از نوستالوژی های دهه شصتی خودم، یعنی خودمان را یافتم:

فیلم  بادکنک قرمز    THE RED BALLOON    محصول 1956 فرانسه

پخش شده از شبکه یک

ابتدا قصد داشتم تا در بخش درخواست راهنمایی نام فیلم آن را مطرح کنم.اما بعد که فکر کردم، دیدم که بهتر است خودم جستجو کنم، اگر پیدا شد که چه بهتر ، اگر هم  پیدا نشد، آن وقت به دوستان زحمت خواهم داد که.......... زد و گرفت!::ok:

این هم لینک دانلود

https://mykavirmusic3.me/%D8%AF%D8%A7%D9...9%84-1956/

در یوتیوب هم یک فایل 34 دقیقه ای هست .

خوبی این فیلم اینجاست که دوبله نشده است،یعنی نیاز به دوبله نداشته ،چون در داستان فیلم دیالوگ خیلی کمی وجود دارد که نقشی در پیام فیلم ندارد . بنابراین  درک پیام فیلم برای برای همه آسان است؛ دوستی  یک پسر و یک بادکنک ،کنجکاوی و حسادت بچه‌ها،  و  پاداش مهرورزی

نکته ی دیگر این که: چه قدر جایزه و عنوان کسب کرده...

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%...9%85%D8%B2

بی دلیل نبوده که من ، یعنی ما:cheshmak: این قدر دوستش داشته ایم.:lovve:

امیدوارم سایر کلاسیک های خاطره انگیز ما به همین راحتی پیدا شود.ان شاالله:rolleyes:

(۱۳۹۶/۳/۱۸ عصر ۰۳:۲۸)شارینگهام نوشته شده: [ -> ]

فیلم  بادکنک قرمز    THE RED BALLOON    محصول 1956 فرانسه

شاید جالب باشد که دوستان بدانند سازنده بادکنک قرمز ،مرحوم آلبر لاموریس کارگردان فرانسوی بوده است. لاموریس همان کسی است که فیلم مستند باد صبا ( با گویندگی منوچهر انور) را در ایران و با موضوع طبیعت و مردم ایران در سال 1348 ساخت . در آخرین صحنه هائی که وی از سد کرج و توسط هلی کوپتر فیلمبرداری میکرد به خلبان چندین بار تذکر داد که برای گرفتن نماهائی بهتر پائینتر و در سطح آب پرواز کند که در آخرین بار ، پروانه هلی کوپتر به کابلهای تمرینی تکاوران در بالای دریاچه گیر کرد و در اثر سقوط به داخل دریاچه سد کرج، خلبان و لاموریس و عوامل  دیگر فیلم کشته شدند. جالب اینکه فیلمبردار ایرانی فیلم یعنی نوربخش و پسر لاموریس از هلی کوپتر بیرون پریدند و زنده ماندند ... پس از جستجوی غواسان ، اصل فیلم از کف دریاچه بیرون آورده شد و در تدوین بادصبا (توسط بازماندگان و بخصوص فرزند وی) ،این صحنه ها هم به فیلم اضافه شد. باد صبا در سال 1978 اسکار بهترین فیلم مستند را بخود اختصاص داد

امشب , فردا شب و پس فردا شب , سه فیلم از سرجیو نیکلائسکو توسط شبکه نمایش پخش خواهد شد:

کمیسر متهم می کند   Un comisar acuza   1975

انتقام   Revansa    1980

دوئل  Duelul   1981

فیلم ها 1 بامداد پخش می شوند ( برای فرار از سانسور ) و صبح ها 8:30 نیز بازپخش دارند.

لینک جدول پخش

   

امروز اتفاقی برنامه جالبی رو از شبکه نمایش دیدم به نام سینما IQ

روند تکنولوژی هالیوود رو از روز اول توضیح می داد. یک آدم عینکی با مزه هم گوینده اش بود.

برنامه جالب و مفیدی است. ظاهرا هر شب ساعت 22:20 پخش میشه. وقت داشتید تماشا کنید.

یه نکته جالبی که داشت می گفت این بود که در سینمای اکسپرسیونیسم که بعد از جنگ جهانی اول در آلمان پدیدار شد به علت کمبود برق در جمهوری وایمار , سازندگان فیلم در UFA (معادل هالیوود در آلمان آن زمان ) چون نمی توانستند لامپ به اندازه کافی استفاده کنند و سایه های لازم در صحنه ها بوجود نمی آمد , اقدام به کشیدن سایه با نقاشی می کردند ! یعنی سایه های مصنوعی درست می کردند.

چند تا صحنه از فیلم های معروف اون دوره مثل مطب دکتر کالیگاری یا گربه نما و ... هم پخش کرد که عجیب و جالب بود. متاسفانه بیشتر هنرپیشه های طراز اول اون زمان الان برای خیلی ها گمنام هستند و به فراموشی سپرده شده اند.

مجموعه های تلویزیونی زیبا و به یادماندنی مزد ترس (جنایی، معمایی) و بادبانهای برافراشته (ماجرایی) به زودی از شبکه تماشا 

مزد ترس HD (تماشا)

بادبانهای برافرشته (تماشا)

______________________________________

در اینجا بد نیست نکاتی را در ارتباط با کیفیت برنامه های این کانال یادآور شوم

حتما مطلعید که اغلب سریالها و فیلمهای سینمایی پخش شده از این شبکه با کیفیت عالی و بصورت HD نمایش داده میشوند، جز مواردی معدود !

که شاید گمان کنید دلیل این اتفاق کهنه یا قدیمی بودن آثار پخش شده باشد، اما اینطور نیست، چرا که مثلا تاریخ تولید سریال خانه کوچک برمیگردد به دهه های 70 و 80 میلادی

ولی دیدیم که با بهترین کیفیت ممکن پخش شد که البته اتفاق خوبی هم بود

بادبانهای برافرشته (اورجینال)

این مطالب را عنوان کردم تا برسم به این نکته که سریال زیبا و خاطره سازی مانند بادبانهای برافرشته با دوبله به یادماندنی اش با همان کیفیت معمولی و SD پخش میشود !

البته با تغییراتی در رزولوشن تصاویر مواجه خواهید شد ولی در نهایت کنتراست و وضوح رنگ بسیار بدی دارد

مزد ترس SD

در ارتباط با سریال مزد ترس که از مدتها قبل منتظر پخش آن از تماشا بودم، خوشبختانه از کیفیت بسیار خوب و قابل قبولی نسبت به نسخه قبلی اش برخوردار ست

نمونه هایی از برنامه های پخش شده از کانال تماشا 

خانم مارپل

هرکول پوآرو

خانه کوچک (کیفیت بی نظیر)

هشت بهشت

روزی روزگاری (مراد بیگ)

تفنگ سرپر

مجموعه امام علی 

زرد قناری (سینمایی)

در پایان/ امیدواریم کانال تلویزیونی HD به پخش برنامه های بایگانی شده صدا و سیما توجه بیشتری نشان دهد

در مورد سریال خانه کوچک به این نکته توجه شود که قسمتهای قدیمی پخش شده در دهه 50 با صدای مرحوم منصور غزنوی بجای بازیگر اصلی ( که کارگردان سریال هم بود) بطور کامل پخش شد و علاوه بر آن قسمتهای دیگری هم که در آنزمان دوبله نشده بود مجددا و با صدای ژرژ پطرسی دوبله و پخش میگردد. ژرژ پطرسی به کمک نبوغ خاص خودش سعی وافری در نزدیک کردن صدایش به صدای غزنوی بکار گرفته که نتیجه کار قابل تقدیر است.

در مورد سریال بادبانهای برافراشته هم که دوستان بخاطر دارند با چه سریال عجیب و غریب و مرموزی در دهه 60 روبرو بودیم که شخصیت ایزما ( با بازی مرحوم جان کنستانتین) که حتی در فیلهای کمیسر متهم میکند و انتقام مرحوم نیکلاسکو هم حضور داشت با چه بازی خاصی در این سریال هنرنمائی میکند. مرموز بودن این سرال مرا یاد سریال بوژست انداخت تماشای اولین قسمت آن ، در آنزمان مرا از ترس زیر کرسی برد! (یاد کرسی بخیر که پدرم حتما باید آنرا در یک اتاق در زمستانها آنرا عَلَم میکرد ... که بعدها بخاری و شوفاژ و رادیاتور هم نتوانست جای آنرا بگیرد) ... به امید پخش این سریال که در آن بهرام زند بجای فرمانده خشن لژیون فرانسه در بیابان در دوبله این سریال غوغا میکند و مرحوم منصور غزنوی بجای شخصیت بوژست سخن میگوید.

در مورد سریال تفنگ سرپر که با فاصله کوتاهی از شبکه آی فیلم مجددا از شبکه تماشا پخش شد ، جای تشکر از بانیان تغییر کیفیت باقیست . کیفیت این سریال در شبکه تماشا فوق العاده بود ... و چقدر این سریال ، سریال خوبیست که در زمان پخش مورد بی مهری قرار گرفت. و با گذشت زمان بر ارزشهای ( درست مثل فرش کرمان ) آن افزوده میشود.

Toate pînzele sus

سکانس زیبایی از "بادبانهای برافراشته" با کیفیت اصلی

http://www.aparat.com/v/HU8AD

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22
آدرس های مرجع