(بتمن 2008)
دادستان شهر
رومی ها ، وقتی دشمن پشت دروازه های شهرشون میرسید ، دموکراسی رو موقتا کنار میذاشتن و یکی رو انتخاب میکردن که از شهر دفاع کنه . این کار قطعا خدمت به مردم بود.
این دیالوگ جوکر هم حیفم اومد نگم
دادستان : نقشه های تو این بلا رو سر من اورد .
جوکر : نقشه های من ؟ من شبیه کسی هستم که نقشه بکشه ؟ من مثل یه سگی میمونم که دنبال ماشین میدوئه . وقتی بهش میرسم نمیدونم چیکارش کنم . نقشه کشیدن کار من نیست . من فقط نشون میدم که نقشه های بقیه چقدر میتونه زپرتی از آب در بیاد .
نتیجه اخلاقی فیلم : گاهی اوقات ( و نه همیشه ) ، برای اینکه مردم رو خوب نگه داری و اونا رو به سمت اصلاح و خوب شدن سوق بدی ، خوبه که اشتباهات آدمهای قهرمان و درستکار رو لاپوشونی کنی .
کیانو ریوز : نظرت در مورد عشق چیه ؟
آلپاچینو : زیادی گُندَش کردن ! از نظر بیوشیمی ، تفاوت چندانی با خوردن یه عالمه شکلات نداره !
حسام بیگ (خطاب به مراد بیگ):
بیا این کاروان رو وسایلشون بدزدیم، غارتشون کنیم، زود بریم! گناه دارن زن و بچه مردم تو آفتاب واسادن!
آدم برفی ( اکبر عبدی بعد از اینکه تو سفارت آمریکا در ترکیه بهش ویزا آمریکا ندادن )
پس شما به کیا ویزا میدین ؟
من کی باشم خوبه ؟
جهود ؟
سلطنت طلب ؟
وطن فروش ؟
جاسوس ؟
کی ؟ چی ؟
شماها از کی میترسین ؟
یه ایرونی پیزوری بی بخار ؟
فکر کردین تروریستم ؟
کاش بودم .
کاش عرضشو داشتم .
فیلم criminal
کوین کاسنر در نقش یک جنایتکار ظاهر شده که اطلاعات مغز یک مامور اطلاعاتی سیا رو به مغزش انتقال دادن و ازش میخوان اطلاعات اون رو بپرسند . اولش خیلی چیزی یادش نمیاد ولی بعدش فرار میکنه و یه جا میگیرنش .
مامور اطلاعاتی : پس تو همه چی یادت میاد نه ؟ بگو ببینم ((هلندی)) کجاست ؟
کوین کاسنر : یادم نمیاد . فقط اینو یادم میاد که قوزک پای ((مایک)) داغون شده .
و بعد به پای ((مایک)) میزند و مایک از درد فریاد زده و مینشیند .
رستگاری در شاوشنک :
..........................................................................................
– اندی: «یادت باشه رد، امید چیز خوبیه، شاید بشه گفت بهترین چیزهاست و چیزهای خوب هیچ وقت نمیمیرند.»
...............................
– رد: «این دیوارها یه جورایی مسخره ان. اول از اونا بدت میاد. بعدا بهشون عادت میکنی. بعد یه مدتی هم جوری میشه که به اونا وابسته میشی. این قانونشه. اونا برای زندگی میارنت اینجا و این دقیقا همون چیزی که ازت میگیرن.»
..........................
– رد: «اندی دوفرین! کسی که توی رودخونه پر از کثافت شنا کرد و از اون طرفش تمیز بیرون اومد.»
..................................
– اندی:می دونی وقتی آزاد بشم کجا میرم ؟
– رد: کجا ؟
زیواتنو … توو مکزیکه !
یه جای کوچیک توو اقیانوس ِ آرام …
می دونی مکزیکیا راجع به این اقیانوس چی میگن ؟
میگن هیچ خاطره ای نداره …
دلم می خواد بقیه ی عمرمُ اونجا بگذرونم …
یه جای گرم که هیچ خاطره ای در اون نباشه …
رینولدز : چرا اینقدر حکم ؟ چون پولای ملکه بوده ؟ همه دزدیا مسلحانه میشه , اگه قراره بدون اسلحه 30 سال بری زندان بهتره مسلح باشی . نمیتونه بدتر باشه . لجظه ای که قاضی حکم رو داد همه معترض شدن . افکار تغییر کردن .
"وقتی اون حکم رو داد اسلحه رو وارد تموم دزدیا کرد ."
سربازرس باتلر : همیشه آخرش تقصیر یکی دیگه هست . چرا برگشتی ؟ پول توام تموم شد؟
سرقت بزرگ قطار 2013
The Great Train Robbery 2013
« هرگز ازم نخواه که بین تو و بابات یکی رو انتخاب کنم، چون همیشه باباتو انتخاب میکنم... »
(The Sundowners (1960
گفتگوی دبورا کر و پسرش درباره رابرت میچام (رحمه اله علیهما)
آخه چیِ من شبیه گیبل است؟ من یک ضد گیبل هستم. پاهای من خیلی لاغر و قدم متوسط است. در صورتم هیچ تحکم و تصمیمی وجود ندارد. یک آدم ذاتا ًتنبل و کند با دماغی که مثل بیشتر ایتالیاییها گوشتی و بیشکل است.حتی فلسفه من در زندگی خیلی ایتالیایی است؛ «هر کاری را میشود به فردا بیفکن». در همه فیلمهایم، هشت و نیم ، بیگانه ، چشمان سیاه و ... همواره نقش شخصیتهایی را بازی کردهام که کنش و واکنش ندارند، فقط ناظرند. من آنی هستم که همیشه کنار پنجره ایستاده و نگاه خنثایش را به دیگران دوخته است.
▪️مارچلو ماسترویانی درباره مقایسه دائمیش با کلارک گیبل
قهوه چینی - Chinese Coffee (2000)
"هری لوین" ( آل پاچینو ) :
از خسته شدن خسته ام ...
وقت دوستان بخیر
دیالوگهای فیلم زین های شعله ور از اول تا اخر شنیدنی هستند.
شهردار: آهای بی کله !من میخوام تمام آدم کشای حرفه ای و هفت تیر کشای غرب رو استخدام کنم اینارو بنویس....میخوام گاو دزدا ،چاقو کشا، جنایتکارا ،شکارچیای آدم، مزدورا ،جیب برا ،کف زنا ،ناکسا ، بی پدرا ،نامردا ،بدجنسا ،هفتیر کشا ،اسب دزدا ،تیراندازا، سرخپوشا ،دزدای مکزیکی ،سارقین بانک، متجاوزا ،نا لوتیا ،سارقین ترن وقطار و لوکوموتیو، اردنگی زنا ،کتک خورا و خلاصه هرخری رو که گیر آوردی استخدام کن تا بزنن تو چششون....! نوشتی؟
بی کله: ممکنه از سر بفرمایین قربان!
جادوگر خطاب به دبیر کل :
تا روزی که شماها در این فوتبال باشید، ما رنگ خوشی در فوتبال نمیبینیم ....
فیلم سینمایی (شورش علیه دار و دسته مافیاییها ) 90
دیالوگی از فیلم هدف با بازی جین هاکمن
جین هاکمن خطاب به مردی که او را تعقیب می کند:
اگه دوباره ببینمت، دیگه نمی بینمت!
...سیدخلیل صحاف زاده :تقدیر چیزی جز آیات خدا نیست ،وقتی میگه قابیل از سر حسادت هابیل رو کشت ،یعنی کشت ،وقتی میگه رمضانِ من ،ماهِ رحمتِ ، یعنی ماه رحمتِ،وقتی قابیل مجال پیدا میکنه که برادر مؤمنشو بکشه ،به این برمیگرده که مرگ ازنظر هابیل رحمته حتی شیرین تر از عسل،پس به دست برادرش کشته میشه اونم تو ماه رحمت خدا.
جلیل جاویدیان :توداری از مرگ کدوم برادر حرف میزنی؟اومدی که من تور و بکشم یا تو منو؟
سید خلیل:آیات خدا همین دوسه تا نیست که تقدیر مخلوقات فقط به برادر کشی باشه،هم به آدم سالم میگه مرگ کسی پس و پیش نمیشه،هم به بیمار دم موتش میگه بخوان مرا تا اجابتت کنم،هم به مظلوم میگه بزودی حق ظالم رو میزارم کف دستش ،هم به ظالم میگه عمرتو طولانی تر کردم...
یادمه وقتی داشتم فیلم شلاق رو می دیدم یه چیزی تو دلم ميگفت اسم یک فیلم دیگه به لیست فیلمهای شاهکار زندگیم اضافه شده... به لیست همون فیلمهایی که باید هر سال یک دفعه ببینمشون و هر دفعه بیشتر از قبل لذت ببرم... به لیست فیلمهای فراتر از خوب...
و اما دیالوگ به یاد ماندنی اندرو سر میز شام... اندرو آرزو دارد درامر مشهور و موفقی شود و وقتی پدرش با تمسخر و تحقیر از چارلی پارکر(اسطوره موسیقی جاز) یاد می کند، خطاب به پدرش میگوید: من ترجیح میدم تو 34 سالگی مست و ورشکسته بمیرم و باشن کسانی که سر میز شام در موردم صحبت کنن، تا اینکه طوری زندگی کنم که توی 90 سالگی پولدار و هوشیار باشم و کسی یادش نیاد من کی بودم.
"بعضي از آدم ها به خودشون ايمان ندارن، تا زماني كه براي اولين بار يكي ديگه بهشون ايمان مياره."
يادمه اولين بار كه اين فيلم رو ديدم از شبكه 6 سيما بود و حدود 10 يا 11 سال داشتم. (اون سال ها يك برنامه اي از شبكه تازه تاسيس خبر، پخش مي شد كه به نقد فيلم ها مي پرداخت)
جز اولين فيلم هايي هست كه من رو تحت تاثير قرار داد.
the cable guy
میدونی اشکال زندگی واقعی چیه ؟ اینه که تو مواقع حساس ، موسیقی متن نداره
( البته خود من تو زندگی معمولا مواقع حساسش واسه خودم موسیقی متن میذارم و اینجوری ایرادش رو رفع میکنم . واسه همین دیالوگش خیلی به دلم چسبید XD )
دیالوگ فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک
- میتونی یک نفر رو از ذهنت پاک کنی ولی بیرون انداختنش از قلبت یه داستان دیگه اس ...
دیالوگ فیلم خوب بد زشت
- توکو: خدا با ماست چون از یانکی ها متنفره!
بلوندی: نه خدا با ما نیست چون از احمق ها هم متنفره!