حماسه بایندر، می میرم تا ایران بماند
بر صفحات تاریخ ایران زمین نام دلاوران بسیار نقش بسته است. مردان از جان گذشته ای که جان بر سر دفاع از کیان ایران گذاشتند. دریابان غلامعلی بایندر از این جمله است. او به عنوان اولین فرمانده نیروی دریایی نوین ایران، در هیاهوی شهریور ١٣٢٠ تسلیم در برابر دشمن متجاوز انگلیسی را تاب نیاورد. مردانه ایستاد و جان بر سر آرمان خویش نهاد.
همچنان که در پست پیشین وبلاگ (حماسه نیروی دریایی در شهریور ١٣٢٠)گفتیم در آخرین ساعات شب دوم شهریور 1320 سفیران روس و انگلیس به دولت ایران اطلاع دادند به خاطر عدم توجه رضاخان به خواسته متفقین مبنی بر اخراج نیروهای آلمانی، ارتش 2 کشور به شمال و جنوب ایران حمله خواهند کرد. این تصمیم در حالی گرفته شد که آلمان و متحدانش (اسپانیا و ایتالیا) وضعیت ناگواری را برای ارتش متفقین در اروپا فراهم کرده بودند و تنها راه رهایی از این شرایط، عبور از ایران بود.
به فاصله چند ساعت از زمین و هوا و دریا کشور ما در معرض تهاجم قرار گرفت. در شمال کشتیهای روسی با خشونت بندر انزلی را به توپ بستند و باعث کشتهشدن ناو سروان یدالله بایندر شدند. در جنوب هم مقاومت دلیرانهای در بندر خرمشهر که پایگاه نیروی دریایی ایران به سرپرستی دریادار غلامعلی بایندر بود، صورت گرفت که در همان ساعات اولیه بسیاری از افسران جان باختند. در اینجا نگاهی می اندازیم به زندگی و نحوه شهادت دریابان بایندر.
زندگی نامه شهید دریابان غلامعلی بایندر
شهید غلامعلی بایندر فرزند دوم مرحوم علیاکبر بایندر (پدر 3 شهید) از تیره ترکان آق قویونلو (بایندریه) بود که سال 1277خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود. وی تحصیلات متوسطه خود را در مدرسه دارالفنون به پایان رسانده و سال1299 از مدرسه نظام مشیرالدوله با درجه ستواندومی فارغالتحصیل شد.
پس از دریافت اولین نشان نظامی خود در اردوکشی مازندران، به خاطر شرکت در جنگ با «سیمیتقو» و ابراز شجاعت و نبرد با نیروهای متجاوز روسیه (در شمال کشور) به دریافت نشان ذوالفقار که بالاترین نشان ارتش بود، مفتخر شد. سپس خرداد 1302به فرانسه اعزام شد و تا سال 1307، طی مدت 5 سال، دورههای دانشکده توپخانه «پوآتیه» و دانشکده تکمیلی«مونتن بلو» و دانشگاه جنگ فرانسه را با موفقیت طی و به کشور مراجعت کرد.
سال 1310 و در شرایطی که با درجه سرگردی مسوولیت فرماندهی هنگ توپخانه لشکر یک مرکز را عهدهدار بود، برای تشکیل نیروی دریایی ایران به همراه یک گروه 200 نفری جهت آموزش به ایتالیا عزیمت و پس از خاتمه آموزش به همراه ناوهای خریداری شده جدید به کشور مراجعت و نیروی دریایی نوین ایران را در آبهای گرم خلیج همیشه فارس، عملیاتی کرد. وی پس از بازگشت به ایران در 1310شمسی به سمت کفیل فرماندهى نیروی دریایى جنوب منصوب و عازم آنجا شد. حضور بایندر در این منصب برای پاسداری از حریم مرزهای آبی ایران بخصوص اروندرود اهمیت زیادی داشت.
اروندرود در مقاطع زیادی از تاریخ، کانون اختلافات بین ایران با همسایگان غربی بود. براساس آخرین قرارداد منعقده بین ایران و پادشاهی عثمانی (قبل از استقلال عراق) مربوط به پروتکل 1292 هجری شمسی(مطابق با 1913 میلادی) و تحدید حدود 1914 میلادی بود که طی آن برای نخستین بار اروندرود، از دهانه آن و به طول 81 کیلومتر به دولت عثمانی واگذار و ورود اتباع ایرانی به اروندرود به منزله ورود به خاک عثمانی تلقی میشد تا این که دولت ایران پس از استقلال عراق و به رسمیت شناختن دولت آن کشور، طی یادداشتی به جامعه بینالملل و دولت عراق اعلام کرد که قراردادهای منعقده با دولت عثمانی از نظر ایران فاقد اعتبار است.
متعاقب این اعلام نظر روابط 2 کشور رو به تیرگی گذاشت و مذاکرات فیمابین آغاز شد. دولت انگلیس که نقش عمدهای در استقلال عراق داشت به منظور تأمین منافع گوناگون خود در هند و تسلط بر خلیج فارس، با گماردن یک افسر انگلیسی به سمت رئیس بندر بصره و ایجاد زمینه حضور وی در جلسات متشکله بین 2 دولت ایران و عراق، عملا با دستیابی ایران به امتیاز حاکمیت مشترک در اروندرود مخالفت کرد که نتیجه آن صدور عهدنامه جدیدی در سیزدهم تیر ماه 1316 (مطابق با 1937 میلادی) بین ایران و عراق بود.
در عهدنامه اخیر که باز هم با نفوذ استعمارگرانه انگلیس تدوین شده بود، خط تالوگ (خط عمیق رودخانه) در بخش کوچکی از مسیر اروندرود بهعنوان مرز مشترک معین شده و بقیه خط مرزی در حد کمعمق ساحل ایران منظور و مقرر شد که ظرف مدت یک سال قراردادی جهت تشکیل اداره مشترک اروندرود تنظیم و به امضای طرفین برسد. رضاخان پس از پذیرش عهدنامه و بدان جهت که در قرارداد اخیرالذکر امتیازات بیشتری از دست ندهد طی حکمی فرمانده وقت نیروی دریایی (ناخدایکم غلامعلی بایندر) را به عنوان نماینده دولت ایران در امور دریایی، به وزارت امور خارجه معرفی کرد.
از ماموریتهای مهم بایندر در این منصب سفر به جزیره تنب همراه گروهى از افراد نیروی دریایى در سال 1313شمسی بود. او ضمن بازدید از آنجا رسما به مقامات نیروی دریایى انگلیس، مستقر در تنب اعلام کرد که این جزیره بخشى از ایران است؛ وی با این کار موجبات نگرانى و اعتراض وزارت خارجه بریتانیا را فراهم آورد. در سال 1312 به دستور غلامعلی بایندر فرماندهی نیروی دریایی ایران ناو پلنگ به بندر باسعیدوی جزیره قشم رفته و با پایین آوردن پرچم انگلیس، پرچم ایران را در این بندر به اهتزاز درمیآورد. این اقدام، هیجان گستردهای در بحرین و ساحل جنوبی خلیج فارس ایجاد میکند، اما انگلیسها نیز ساکت نمینشینند و اعتراضات گسترده و پیاپی را علیه دولت ایران اقامه میکنند. در این میان، رضاشاه و ارکان حرب کل قشون نیز به سرزنش بایندر میپردازند و وی را به دلیل اقدام ابتکاریاش در اخراج انگلیسیها تخطئه میکنند. انگلیسیها نیز از فرصت استفاده کرده و ضمن بازگشت به باسعیدو، تبلیغات زیادی علیه نیروی دریایی ایران راه میاندازند. با این حال مقاومت دستگاه سیاست خارجی ایران منجر به خروج انگلیسیها از باسعیدو میشود ولی با تاکیدات رضاشاه، بایندر از ادامه سیاست اعتراضی نسبت به انگلیسیها دست برمیدارد. به این ترتیب با وجود آزادی باسعیدو، بخش دیگری از خاک ایران یعنی بحرین کماکان در اشغال نظامی انگلیس باقی مانده و بایندر موفق به تداوم سیاستهای خویش نمیشود.
غلامعلی بایندر در سال 1315 در مقام اولین فرمانده نیروی دریایی نوین ایران به درجه ناخدایکمی (سرهنگی) نایل آمد و در سال 1319 به درجه دریاداری (سرتیپی) رسید و برابر مقرارت ارتش، از تاریخ یک روز قبل از شهادت به درجه دریابانی (سرلشکری) نایل شد.
غلامعلی بایندر فرزند خانوادهای بود که دارای 5 فرزند پسر بودند. برادر بزرگتر وی به نام غلامحسین بایندر که او هم از افسران تحصیلکرده نیروی دریایی بود، 11 سال پس از شهادت غلامعلی در سمت سومین فرمانده نیروی دریایی ایران منصوب شد. 3 برادر کوچکتر شهید دریابان غلامعلی بایندر که آنها هم از افسران برجسته ارتش ایران بودند به ترتیب عبارت بودند از:
سرتیپ مهندس نصرالله بایندر (پسر سوم خانواده)، شهید سرهنگ هوایی اسدالله بایندر (پسر چهارم خانواده) و شهید ناوسروان مهندس دریایی یدالله بایندر (پسر پنجم خانواده)
چگونگی شهادت دریابان بایندر
شهید بایندر که 48 ساعت قبل از شهادت علاوه بر مسوولیت فرماندهی نیروی دریایی، به سمت فرماندهی کل منطقه جنوب خوزستان نیز منصوب شده بود و تیپ مستقل مرزی را تحت امر داشت در ساعت 4 بامداد سوم شهریور 1320، با شنیدن صدای انفجار، با سرعت از منزل خارج و با استفاده از قایق موتوری و زیر آتش مسلسل نیروهای مهاجم انگلیسی، خود را به مقر فرماندهی رسانده و پس از صدور دستورات لازم به افسران ستاد و فرماندهان، به تلگرافخانه رفته و گزارش وقایع و هجوم نیروهای انگلیسی را به تهران و اهواز مخابره میکند. آنگاه با حضور در قرارگاه گردان مرزی، عدهای را مامور مقاومت در برابر مهاجمین کرده و خود که مسلح به یک قبضه تفنگ برنو بود به اتفاق سروان ولیالله مکرینژاد که معاون فرمانده گردان یکم هنگ 8 توپخانه بود با اتومبیل و از راه خشکی عازم خرمشهر شد، تا ستاد فرماندهی عملیات را در منطقه حفار(که از لحاظ نظامی موقعیت مناسبی داشت و بیش از 2 قبضه توپ 105م.م و گروهی سرباز در آنجا مستقر بودند) تشکیل دهد. اما چند دقیقه بعد از حرکت، با نیروهای موتوریزه مهاجمین انگلیسی مواجه و در حین مقاومت و جنگ و گریز با آنان در شرایطی که تلاش میکردند تا با استفاده از پستی و بلندیهای منطقه، خود را به نهر جاسبی برسانند با رگبار مسلسل متجاوزان انگلیسی در حوالی پاسگاهی نزدیک بیسیم خرمشهر به شهادت رسیدند.
بایندر در روزگار نوجوانى دارای علایق ملى و سیاسى بود. از این رو، زمانى که در مدرسه نظام مشیرالدوله تحصیل مىکرد، داخل فعالیتهای سیاسى شد و همراه با چند تن از همکارانش چون عبدالله هدایت (بعدا ارتشبد) و رزم آرا (بعدا سپهبد و نخستوزیر) به عضویت حزب سوسیال دموکرات درآمد.
دریادار بایندر با توجه به اقامت چند ساله در کشورهای اروپایى به زبانهای انگلیسى، فرانسه، ایتالیایى و ترکى تسلط داشت و به این زبانها به خوبى تکلم مىکرد. وی مردی اهل مطالعه و تحقیق و نویسنده بود. در ایام اقامتش در جنوب به تحقیقات و مطالعات قابل توجهى درباره خلیج فارس دست زد که نتایج برخى از آنها را بعدا منتشر کرد.
آثار مکتوب بایندر عبارتند: 1. نقشه خلیج فارس (تهران، 1310ش)؛ 2. خلیج فارس (خرمشهر، 1317ش)، 3. جغرافیای خلیج فارس (تهران، 1319ش)، 4. اصول دریانوردی؛ 5. آییننامههای توپخانه در 6 جلد، 6. راهنمای ناوی، 7. مقالاتى در مجله ارتش، 8. دستور تیر توپخانه سبک، 9. آییننامه مشق پای توپ کوهستانى.
مقاومت جدی دیگر ارتش ایران در شمال صورت گرفت. در آن زمان، ناوسروان یدالله بایندر مسوولیت کفالت فرماندهى نیروی دریایى در دریای خزر را به عهده داشت. در سال 1320 به واسطه اسناد به دست آمده از جاسوسان روسیه در ارتش ایران، متوجه میشود که نیروهای روسیه قصد دارند با بهرهگیری از درگیری جنوب ایران و تخلیه نیروهای نظامی شمال، به ایران حمله کرده و شهرهای شمالی را متصرف شوند. او درصدد دفاع برمیآید. وی ابتدا از ستاد فرماندهی در تهران کسب تکلیف میکند. اما با وجود پاسخ مخابره شده مبنی بر پرهیز از درگیری به علت کمبود نیرو و عدم توان مقابله، یکتنه تدابیری دفاعی را اتخاذ میکند. بایندر معتقد بود «مملکت به دست یک مشت بزدل اداره می شود و اجازه نخواهد داد تاریخ از او به عنوان یک خیانتکار یاد کند».
وی به همراه ناویهای جوان با دست خالی، وقتی ستاد نیروی دریایی رشت از فرماندهان فراری خالی شده بود، جلوی بمبافکنهای دشمن سینه سپر کردند و از شهر و میهنشان دفاع کردند. او با تنها ناو جنگی که در بندر انزلی وجود داشت بعد از 3 روز نبرد طاقتفرسا راه نفوذ از طریق دریا را روی ارتش شوروی مسدود کرد. سرانجام بعد از 3 روز مقاومت توسط هواپیماهای ارتش شوروی هدف قرار گرفت. مزار وی در بندر انزلی در محوطه گمرک بندر انزلی است.
بخشی از متن وصیتنامه شهید دریابان غلامعلی بایندر
تو ای ایرانی، که در این سرزمین پهناور زیست می کنی و خلیج فارس را تنها به این انگیزه که بخشی از وطن توست دوست می داری. ای هموطن که کرانه های سوزان خلیج فارس زادگاه توست و این ژرفای زندگیبخش، مرواریدهایش را نثار تو می سازد تا مزد تلاشت را از کام کوسه ها به درآری و ماهیانش را هدیه فرزندانت، تا قوت آنان را تامین کنی و تو که فرسنگ ها دورتر از این دریای ایرانی، خلیج فارس را تنها از روی نقشه جغرافیا می شناسی. آیا هرگز با خود اندیشیدهای که این آب تلخ و شور پهناور، بهترین پاسدار تاریخ تو، شرف تو و ملیت توست؟
تو ای ایرانی که در گوشهای از این آب و خاک به سر می بری و به فرهنگ و تمدن اسلامی خویش می بالی و افتخار می کنی؛ هیچ میدانی که همین دریا، زاده فرهنگ و تاریخ و تمدن تو بوده است؟
تو ای ایرانی که در دامنه مفرح کوهستانها، در کرانه های فیروزفام دریای مازندران، در دشتهای گسترده داخل کشور زندگی می کنی و در سایه درختانش آرامش می یابی، در باغهای مصفایش روح خود را صفا می بخشی و با تماشای طبیعت زیبا و دلانگیز آن غرق در لذت می شوی... و همه شما که در هر منطقه، از مواهب این سرزمین برخوردارید و آنچنان به دهکده و یا شهرستان زادگاه خود دل بستهاید که حتی به هنگام ضرورت نیز به زحمت قادر به ترک آن هستید؛
هیچ می دانید که اگر روزگاری، که هرگز چنان روزی مباد، ایران این مرز دریایی خود را از دست بدهد و یا نیروی لازم برای پاسداری از آبهای آن نداشته باشد، همه ما چون پرندهای اسیر در قفس زادگاهمان زندانی خواهیم شد.
تو ای ایرانی، همواره به یاد داشته باش که اگر چنان روزی فرارسد، همه شیرینی های زندگی در کامت شرنگ خواهد شد.
در قفس سرزمین خود آنقدر محبوس می مانی تا ناگزیر همه دسترنج سالیانهات، همه آنچه را که با تحمل تلخی ها و مشقات بسیار فراچنگ آورده ای، همه دار و ندارت را به کمترین بها از دست می دهی و آنچه را که مورد نیاز توست، به بهای جان به دست آوری.
پس هرگاه که به این مرز سوزان و آذرخیز می نگری، یا بر آبهای تلخ و شورش گذر داری یا درباره آن سخنی می شنوی نخست بهیاد آور که این آذر برای آن است که در جان دشمنان ایران درگیرد و این تلخی و شوری برای فروبردن درکام آنان است.
اگر می خواهی سرزمین آباییت، بزرگ و سربلند بماند و تو که فرزند و زاده این سرزمینی از این سربلندی ببالی و افتخار کنی، اگر می خواهی که شایسته نام ایران و قوم ایرانی باشی، نخست این مایه زندگی خود را پاسدار باش، این مرز محافظ را نیرو بخش و آن را چنان که به میراث بردهای به دست آیندگان بسپار.
به روان پاک آن مرد دلیر، شهید دریابان غلامعلی بایندر و تمام شهدای نیروی دریایی درود می فرستیم.
(۱۳۹۰/۱۰/۶ عصر ۰۳:۱۲)پدرام نوشته شده: [ -> ]آیا تا بحال یک اسکل واقعی دیده اید؟؟!
این شیت یادگاری در سال 1967 بخاطر نشت نفت از تانکر غول پیکر 120000 تنی توری کنیون در جزیره لاندی چاپ شد. در این فاجعه زیست محیطی هزاران آبزی نابود شدند و اثرات آن تاسالها بعد باقی ماند.
جزیره لاندی قدیمی ترین پست خصوصی جهان را دارا می باشد و تقریبا هر دو سال یک بار تمبرهای جدید چاپ می کند. قیمت واحد هر قطعه تمبر با پافین بیان می شود که مساوی با پنی انگلیس می باشد. قدمت آن به زمانی برمی گردد که سکه های پافین در آن جزیره کاربرد داشتند. این جزیره کوچک در ساحل غربی انگلستان در کانال بریستول قرار دارد.
شیت دومی در سال 2009 در جزیره ایسلند چاپ شد.
مجموعه دار کافه
ماوس را روی تصویر به راست و چپ بکشید
http://www.liberation.fr/seisme-japo...ant-apres.htmll
با توجه به اینکه هیچ شبکه فارسی زبانی اقدام به پخش مراسم اسکار نمی کنه میتونید از لینکهای زیر برای تماشای مراسم اقدام کنید (داشتن قثلر فکن اجباریست)
abc.go.com/http://oscar.go.com/
livestream.com/academyawards
بفرما . پشتکار رو دارین ؟!
دو کاریکاتور از مانا نیستانی
دستم بگرفت و...
****************************
خیال
در سال 1949 (1328) در « دره پازیریک » جنوب سیبری و مرز مغولستان فرشی توسط « پرفسور سرگئی رودرنکو» باستان شناس روسی از گورهای یخ زده پادشاهان سکایی پیدا شد،که پس از مدتی نتایج آزمایش با کربن رادیواکتیو بر روی این فرش نشان داد که این فرش به قرنهای پنجم و چهارم پیش از میلاد تعلق دارد.این آزمایش گواه بر این است که این فرش قدیمی ترین فرش جهان است . این فرش به ابعاد تقریبا دو متر مربع(۲۱۰×۱۸۳سانتی متر)و در هر سانتیمتر مربع ۳۶ گره دارد و رنگ های به کار رفته در این فرش، سبز، آجری، قرمز تیره، آبی و قهوه ای هستند.(البیته باید به این نکته اشاره کنم که گذر زمان باعث دگرگونی در رنگ قالی شده است و تنها دلیلی که باعث سالم ماندن نسبی قالی بوده است یخبندان شدید منطقه دره آلتای است).
نقشهایی که در آن دیده میشود شامل تصویر سوارکاران، آهوهای در حال چرا کردن و جانوران افسانهای با سر عقاب و بدن شیر است و حاشیهای گلدار دارد. سرگئی رودنکو پس از بررسی ساختار فرش و نگارههای آن متوجه شباهت زیاد نقشمایههای این فرش با نقش برجستههای تخت جمشید شد. بیشتر پژوهشگران این قالی را از دستبافتهای پارتها و یا مادها میدانند.
شواهدی بیشمار گویای ایرانی بودن این قالی است:
۱-اسب ها و گوزن زرد خالدار ایرانی و آهوان که همگی مربوط به نژاد ویژه ایرانی است.(البته این نوع گوزن همواره در اشیاء تاریخی دیده شده است ولی
۲-سبک کار(گره زدن…)مربوط به شیوه قالی بافی ایرانیان است.
۳-بهره گیری از رنگ های متفاوت،تقارن…نشان دهتده این است که این قالی در یک کارگاه مجهز و داشتن یک الگوی دقیق بافته شده است(آیا عشایر مغولستان و یا هر گروه دیگر می توانند دارای چنین کارگاهی باشند؟)
۴-صف قرار گرفتن موجودات خود نمایانگر شیوه های هخامنشی و آشوری است.
۵- در قسمت مرکزی این فرش یک ردیف ستاره های چهارپر نقش شده است که روی اشیای پیدا شده در لرستان نیز دیده می شود.
۶-شباهت بیشمار این قالی به قالیچه سنگی تخت جمشید(البته باید گفت که قالیچه سنگی تخت جمشید نیز از نینوا الهام پذیرفته است)
پیشینه این قالی تقریبا مربوط به۲۵۰۰سال پیش می باشد؛ولی آیا این قالی در آن زمان اختراع شده است؟
پاسخ روشن است(خیر)چون این قالی در نوع خود به تکامل و تعالی رسیده است و پیش بینی می شود در زمان خود،حداقل۵۰۰سال از ساخت اولین قالی گذشته است.
منبع : tarikhema.ir و ویکی پدیا
تعریف مخاطب هدف برنامههای عروسکی همیشه دشوار است؛ زیرا این برنامهها طیف گستردهای از مخاطبان را شامل میشود. مهم نیست که چند ساله باشی، در کدام دانشگاه تحصیل کرده یا متعلق به کدام طبقه باشید، نمایشهای عروسکی همه را به خود جذب میکند و لبخند را بر لبها مینشاند. غالب برنامههای عروسکی دنیا مضمون سرگرمی و آموزش را توأم با هم دارند.
از سوی دیگر شخصیتهای عروسکی در مقابل دیگر ستارههای تلویزیونی ماندگارتر هستند؛ عروسکها نمیمیرند و پیر نمیشوند در نتیجه تا زمانی که حرفی برای گفتن داشته باشند روی آنتن باقی میمانند؛ عروسکهایی مانند المو همزمان با فراگیر شدن تلویزیونهای رنگی (دهه 1960) تاکنون برنامه اجرا میکنند. 10 برنامه عروسکی مشهور در جهان که در طول سالهای متوالی محبوبیت خود را حفظ کردهاند از این قرار هستند:
کوکلا، فرن و اولی

کوکلا، فرن و اولی برنامه کودکی بود که اولین بار در سال 1947 از تلویزیون پخش شد. این برنامه با سه شخصیت؛ «کوکلا» رهبر گروه که چهره دلقک مانندی دارد اما دلقک نیست، «اولی» یک اژدهای چابک با یک دندان و «فرن» که تلاش داشت این دو عروسک را در مسیر درست هدایت کند، پخش میشد. در طول سالهای پخش این مجموعه چندین عروسک دیگر هم به آن اضافه شد و با وجود اینکه این برنامه برای کودکان ساخته شده بود به سرعت در بین بزرگسالان طرفداران زیادی پیدا کرد.
چارلی مک کارتی

«ادگار برگن» که در دهه 1910 یک نوجوان به شمار میرفت آدمک چوبی را خرید و او را چارلی نام نهاد، از آن زمان تا لحظه مرگ برگن در سال 1978 این دو از هم جدا نشدند. این عروسک چوبی که برگن عروسک پردازیش را بر عهده داشت ابتدا در رادیو محبوب شد و پس از موفقیت این برنامه، ادگار و چارلی از سال 1936 تا 1950 در تلویزیون برنامه اجرا کردند. ادگار در رادیو، تلویزیون و حتی سینما توانست مخاطبان بسیاری را جذب کند و در سال 1938 جایزه اسکار افتخاری که یک تندیس چوبی بود را برای خلق شخصیت چارلی دریافت کرد.
توپو گیگیو

توپو گیگیو یک موش با گوشهای دراز است که توسط ماریا پرگو ساخته شد و در دهه 1960 محبوبترین شخصیت تلویزیونی کودکان ایتالیا بود. علاوه بر محبوبیت فوقالعاده این موش گوش دراز در کشور خودش، با حضور در نمایش «اد سالیوان» در سال 1963 توانست در سراسر جهان معروف شود. توپو گیگیو که یک مخلوطی از فرهنگ روزمره ایتالیایی است هنوز هم به طور منظم در فستیوالهای ایتالیایی حضور دارد.
هودی دودی
برنامه هودی دودی با مجریگری «بوفالو باب اسمیت» به عنوان یکی از پیشگامان برنامههای کودک جهان در تلویزیون شناخته شده است. این برنامه پنج روز در هفته به صورت رنگی با بیش از هزار قسمت دنبالهدار از سال 1947 تا 1960 روی تلویزیون ظاهر شد. هودی یک عروسک چشم آبی با موهای قرمز است که 47 خال روی صورتش دارد. این عروسک اکنون در موزه ملی تاریخ آمریکا نگهداری میشود.
اندی پندی

اندی پندی عروسکی که در سبد پیک نیک زندگی میکند، ستاره برنامههای کودک انگلیس در دهه 1950 بود. شخصیت مقابل اندی یک خرس عروسکی به نام «تدی» بود و عروسک زشت «لوبی لو» تنها زمانی ظاهر میشد که این دو در برنامه نبودند. در سال 2002 این شخصیت به همراه چندین شخصیت دیگر بار دیگر به برنامههای کودک بازگشتند.
چوپ بره
«چوپ» یک بره شیرین است که توسط شاری لوییس کمدین و عروسکپرداز خلق شد، در دهه 1960 در تلویزیون ظاهر شد و در سال 1992 لوییس توانست پنج جایزه امی را برای برنامه کودکش که از شبکه پیبیاس پخش میشد، دریافت کند. در سال 1998 شاری فوت کرد اما دختر او همچنان این عروسک را زنده نگه داشته است.
کرمیت قورباغه
«جیم هنسون» از دو توپ پینگپنگ برای ساختن چشمان قورباغهای و یک کت سبز دور انداخته شده برای لباس کرمیت استفاده کرد.
در سال 1969 کرمیت در تلویزیون ظاهر شد و تاکنون در برنامههای مختلف تلویزیونی از جمله نمایش احمقانه، خیابان سیسمی و همچنین یک فیلم و دو ترانه موسیقی ظاهر شده است.
واقعا دنیای کاریکاتور هم برای خودش هنر جانانه ای ست .
طلاق زن و مرد در ایران
این بازیگران، سر از سیاست درآوردند! / تصاویر
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
به گزارش انتخاب به نقل از فارس، دانستن این مطلب که برخی از چهرههای سیاسی آمریکا از شهردار و فرماندار گرفته تا سناتور و رییس جمهور، روزی کارشان بازیگری بوده، خالی از لطف نیست، در زیر اشاره داریم به زندگی برخی از این افراد:
«رونالد ریگان»، چهلمین رییس جمهور آمریکا:
![]() |
رونالد ریگان 1911 الی 2004 میلادی |
«رونالد ریگان»، مشهورترین سیاستمدار آمریکایی، در سال 1911 در خانوادهای متوسط و مذهبی به دنیا آمد.
![]() |
رونالد ریگان در 5 ماهگی در کنار مادرش |
![]() |
رونالد ریگان در پنج سالگی در کنار خانوادهاش |
![]() |
ریگان در نوجوانی |
* آغاز فعالیت هنری «رونالد ریگان» به عنوان گزارشگر ورزشی در ازای حقوق هر گزارش 10 دلار
«رونالد ریگان»، در سال 1932 در سن 21 سالگی فعالیت هنری خود را با کار در ایستگاههای رادیویی کوچک آغاز کرد و کمی بعد به عنوان گزارشگر ورزشی استخدام شد که در ازای گزارش هر بازی 10 دلار دستمزد میگرفت.
![]() |
استخدام «ریگان» به عنوان گزارشگر ورزشی و پس از ورود به هالیوود |
* ورود ریگان 26 ساله به هالیوود و دوستی عمیق با «جان وین»
«ریگان» در سال 1937، برای ورود به هالیوود تست بازیگری داد و پس از پذیرفته شدن، با کمپانی برادران وارنر قراردادی 7 ساله امضا کرد و تا مدتی تنها در فیلمهای درجه 2 بازی میکرد.
![]() |
فیلم عشق روی هواست، اولین فیلم سینمایی رونالد ریگان |
البته او که در این میان مورد حمایت و پشتیانی «جان وین»، کارگردان آمریکایی بود، اولین فیلم سینمایی خود با نام «عشق روی هواست» را به کارگردانی «نیک گریند» در همان سال ورودش به هالیوود بازی کرد.
«ریگان» طی 27 سال فعالیت در عرصه سینما در بیش از 61 فیلم بازی کرد که آخرین آنها «مرگ یک قاتل» به کارگردانی «دان سیگل» در سال 1964 بود.
* ورود ریگان به دنیای سیاست در سن 55 سالگی
![]() |
رونالد ریگان در کنار همسرش پس از پیروزی در انتخابات |
زندگی سیاسی «ریگان» از سال 1966 با شرکت در انتخابات فرمانداری ایالت کالیفرنیا، آغاز شد، او سی و سومین فرماندار این ایالت بود که تا سال 1975 همچنان در این سمت باقی ماند.
![]() |
ریگان پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری در میان طرفدارانش |
او در سال 1980 «جیمی کارتر» را در انتخابات ریاست جمهوری شکست داد و تا سال 1989 به عنوان چهلمین رییس جمهور آمریکا فعالیت کرد.
ریگان در سال 1981 از حملهای تروریستی جان سالم به در برد. در سال 1985 به خاطر سرطان روده تحت عمل جراحی قرار گرفت. دو سال بعد نیز به خاطر سرطان پوست و پروستات عمل شد و زنده ماند.
![]() |
ریگان در سال 2004 میلادی براثر ابتلا به بیماری سرطان و آلزایمر در سن 97 سالگی درگذشت (وداع همسر ریگان با او) |
ولی سرانجام او که به بیماری آلزایمر نیز مبتلا شده بود در سال 2004 میلادی در سن 93 سالگی بدرود حیات گفت.
در ادامه این مطلب..
این بازیگران، سر از سیاست درآوردند! / تصاویر
حرف های مبصر 5 ساله کلاس و معلمش :
« آقا اجازه هولم نکن، دست و پاهامو گم نکن »
محمد کدخدایی، حسین محب اهری و حمید رضا محمد علیزاده در کافه خبر
(۱۳۹۱/۲/۲۵ عصر ۰۸:۰۴)Classic نوشته شده: [ -> ]حرف های مبصر 5 ساله کلاس و معلمش :
فکر میکنم آن موقعها شروع برنامه کودک با این عکس و آهنگ شروع می شد. چقدر روزها ساعت 5 بعدازظهر منتظر این برنامه می نشستیم، نه ماهواره ای بود و نه اینترنتی و سر ما فقط با همین برنامه ها گرم می شد. چه دوران خوبی بود.
آهنگ بگ بگ بگ بگ را در شروع برنامه کودک یادتون میاد؟ گوش کنید.
http://search.4shared.com/postDownload/i...http://search.4shared.com/postDownload/ix5B6NtP/__
برنامه قدیمی مبصر پنج ساله یکی از برنامه ها ی جذاب برنامه کودک در آن زمان بود.
آقا اجازه هولم نکن، دست و پاهامو گم نکن. آقا اجازه الان می گم، زود تند سریع جواب می دم ......
هر آدمی تو دستاش یازده تا انگشت داره، هر آدمی تو دستاش یازده تا انگشت داره ......
۱۰، ۹ ، ۸ ، ۷ و ۶ با ۵ تا میشه ۱۱ تا - ۱۰، ۹ ، ۸ ، ۷ و ۶ با ۵ تا میشه ۱۱ تا ......
متن بالا را هم گوش کنید.
دیتر هالر وردن هنرپیشه کمدین آلمانی که بسیار برای ایرانی ها چهره شناخته شده ای است. یکی از شادترین روزهای آن زمان موقعی بود که تلویزیون اعلام می کرد قرار است فیلمی از دی دی پخش شود. هنوز مزه طنز اولین فیلمی که از دی دی دیدم زیر زبانم است : دی دی و ارثیه فامیلی . معجونی از طنز و اکشن و تخیل و ... . و عجب آنکه خود دی دی در نقش چندین نفر همزمان بازی می کرد. بعدها فهمیدیم که حسین عرفانی عزیز هم به جای همه این شخصیت ها حرف زده است و کارستانی کرده است.
عکس ها از عصر ایران
اندر احوالات رسانه ها