بزرگترین مجموعه دار تمبر ایران و ناشر کتابهای " راهنمای تمبرهای ایران" و " راهنمای اسکناسهای ایران" فریدون نوین فرحبخش امروز ساعت 11 صبح درگذشت.
تصاویر زیر مصاحبه ایشان را با مجله دنیای تمبر در مهر ماه سال 1389 نشان می دهند.
http://www.4shared.com/photo/s8LfKZoi/________-_1.html
http://www.4shared.com/photo/5HAUD8yw/________-_2.htm
مصاحبه ایشان با سایت ز م ا ن ه که در آبان سال 1388 انجام شده است را می توان از اینجا دانلود کرد.
http://www.4shared.com/mp3/WfU_mvnI/Fere...http://www.4shared.com/mp3/WfU_mvnI/Fereydun_Novin_Farahbakhs
امید است به اهتمام مجموعه داران و مساعدت مسئولان مانند وزیر ارشاد و مدیر عامل پست ایران شرایطی فراهم گردد تا ایشان در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شوند.
مجموعه دار کافه
10 فیلم برتر سینما که حوادث آنها طی 24 ساعت و یا کمتر شکل می گیرد
High Noon
ادامه مطلب
10 فیلم برتر سینما که حوادث آنها طی 24 ساعت و یا کمتر شکل می گیرد
بعد از انقلاب اولین فیلمی که در آغوش گرفتن زن و مردی رو نمایش داد فیلم (بازمانده) بود البته پخش اول اینطور بود بعدها سانسور شد!
کاملا کاملا کاملا بدون شرح!!!!!
مربوط به دهه1330
بطری تاریخی متعلق به 76 سال قبل!
(فکرش کنید یه بطری شیشه ای؟! که سالها تو دریا سرگردان بوده سالم و صحیح به ساحل رسیده!)
یک بطری حاوی نامه كه 76 سال پيش به دریا انداخته شده بود، در سواحل نیوزیلند پیدا شد. این بطری حاوي نامه اي است كه در تاریخ 17 مارس 1936 امضا شده است. یک نویسنده استرالیایی این نامه را در سفری تفریحی به دریا انداخته بود و در آن نوشته است هر کس که نامه را پیدا کرد، آن را برایش بازگرداند_____
فیلم خبر
http://www.ghatreh.com/news/nn12659771/%...http://www.ghatreh.com/news/nn12659771/%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D8%B7%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D8%B9%D9%84%D9%82-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%D8%AD%D9%84-%D9%81%DB%8C%Dبرند معروف «هرمس» فرانسه در معرفی کلکسیون پاییزه سال ٢٠١٢ خود پارچه ای را معرفی نمود بنام «طرح تبریز». این پارچه از جنس ابریشم و در رنگ های متنوع به بازار عرضه می شود. «هرمس» اعلام کرده که این طرح را از یک فرش آنتیک قدیمی بافت تبریز وام گرفته و از همین رو آنرا «طرح تبریز» نام نهاده است.
(۱۳۹۱/۱۱/۴ عصر ۱۱:۵۸)پرشیا نوشته شده: [ -> ]برند معروف «هرمس» فرانسه در معرفی کلکسیون پاییزه سال ٢٠١٢ خود پارچه ای را معرفی نمود بنام «طرح تبریز». این پارچه از جنس ابریشم و در رنگ های متنوع به بازار عرضه می شود. «هرمس» اعلام کرده که این طرح را از یک فرش آنتیک قدیمی بافت تبریز وام گرفته و از همین رو آنرا «طرح تبریز» نام نهاده است.
متاسفانه در کنار مزایای اینترنت که همه می دانند معایبی هم وجود دارد که از جمله این معایب انواع و اقسام شایعات اینترنتی است که توسط کاربران خوش ذوق! و گاها مریض این رسانه تولید می شود. این امر مختص ایرانیان و ذهن خلاق! آنها نیست و تقریبا در تمام گیتی افرادی وجود دارند که هنر و تخصصشان تولید شایعات است. نسبت دادن انواع و اقسام پندهای حکیمانه به بزرگانی چون کورش و شریعتی و اینشتن و چارلی چاپلین! ، دلسوزی شیر برای بچه آهو! ، اولین ملکه زیبایی ایران ، روز کورش کبیر در تقویم یونیسف و یونسکو و ... از جمله این مواردند.
مورد بالا نیز از جمله این موارد است که چندیست در بستره سایت ها و وبلاگ ها و ایمیل ها مطرح شده است و موجب ایجاد غرور کاذب نژادی در ایرانیان می شود. خوشبختانه چندیست صفحه ای در ف.ی.س.ب.و.ک ایجاد شده به نام ستاد مبارزه با چرندیات که کارش بررسی دقیق این شایعات و اثبات صحت و سقم این موارد است. هرچند ممکن است کارش خالی از اشکال نیز نباشد اما در شرایط حاضر فرصت مغتنمیست برای آگاهی کاربران ایرانی اینترنت. لینک مربوط به خبر بالا هم در زیر می آید تا دوستان متوجه نادرستی این شایعه شوند.
http://www.f a c e b o o k . c o m/photo.php?fbid=611831902163807&set=a.419359904744342.112700.418014398212226&type=1&relevant_count=1
پیج ستاد مبارزه با چرندیات:
http://www.f a c e b o o k . c o m/Setade.Mobarezeh
سایت گمانه که در واقع همان مطالب روی ف.ی.س.ب.و.ک را بازنشر می دهد:
موافقم______
مورد بالا نمونه بسیار جزئی هست
در بحث ها و موضوعات مهم و بین المللی هم بسیار شاهد هستیم ______________________________________________________________________________________________________________
از زیباترین پرندگان جهان مربوط به طوطیهای ماکائو میشه که در قاره آمریکا ساکن هستن و در بسیاری از فیلمها نیز حضور دارن
عکس هجوم مردم برای تماشای یک فیلم ایرانی؛ ۵۴ سال پیش 
سینما - فیلم «طوفان در شهر ما» ساخته ساموئل خاچیکیان 54 سال پیش با استقبال گسترده مردم روی پرده رفت.
به گزارش خبرآنلاین، عکس زیر اولین روز نمایش فیلم «طوفان در شهر ما» ساخته ساموئل خاچیکیان در 24 فروردین 1337 در سینما ایران (لاله زار) را نشان میدهد.
«طوفان در شهر ما» داستان دیوانهای زخمی است که از تیمارستان میگریزد و در خانهای غیرمسکونی پناه میگیرد. در این خانه سیمین که به تازگی شوهرش را از دست داده به همراه فرزندش زندگی میکند. سیمین با جوانی به نام سعید آشنا می شود و با وجود او امیدی تازه به ادامه زندگی پیدا میکند. در همین حال خواهر سعید که با جوان خوشگذرانی دوست است، در یک حالت بیخبری کارش به آن خانه کشیده میشود و پیش از آنکه برادر دختر و پلیس بتوانند دخالت کنند، دیوانه فراری به یاری دختر میشتابد و جوان را از پای درمیآورد و خود گرفتار میشود.
برای دیدن عکس در اندازه بزرگتر اینجا را کلیک کنید.
این فیلم، ششمین کار ساموئل خاچیکیان کارگردان فیلمهای «دختری از شیراز»، «چهارراه حوادث»، «ضربت» و «عقابها» است.
ویدا قهرمانی، محمد متوسلانی، حسین دانشور و سوسن بازیگران این فیلم هستند.


به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از راشاتودی، هرچند کشته شدن بیش از یک میلیون روس و 900 هزار سرباز آلمانی طی 6 ماه نبرد خونین استالینگراد در جنگ دوم جهانی، بالاترین آمار کشته شدگان در نبردهای جهانی طی مدت 6 ماه محسوب می شود، شیرینی پیروزی در این نبرد سنگین سبب شده است روسیه پس از گذشت 70 سال از این واقعه تاریخی هنوز سالگرد آن را برگزار کرده و مقامات روس به قربانیان آن ادای احترام کنند. قرار است پوتین، رئیس جمهور روسیه در مراسم بزرگداشت پیروزی این نبرد حضور داشته باشد.
"واسیلی زایتسف" تک تیرانداز روس که طی کمتر از یک ماه 225 نازی را از پای درآورد
از دوستانی که در مجاورت شهر رشت زندگی می کنند دعوت میشود از این نمایشگاه دیدن نمایند.
مجموعه دار کافه
این تابلو بر عکس اسمش! (خوک چران) زیبایی خاصی داره و بهش علاقه دارم شاید یروز کشیدمش!
بیشتر شبیه پازل هست (خصوصا از نمای دور) تا نقاشی و همین زیباش کرده
( ممکنه هر کسی از این سبک خوشش نیاد)
نقاشی خوک چران، بریتانی اثر: پل گوگن ۱۸۸۸ محل نگهداری: موزه هنر شهر لس آنجلس گوگن یکی از نقاشان پیشرو پست امپرسیونیست به شمار میآید. این نقاشی رنگین نسبت به نقاشیهای دیگر گوگن به سبک پخته خاص خودش فضاهای رئال بیشتری دارد. “خوک چران” با کشاورز و خوکهایش و پس زمینه ای از خانههای کوچک روستایی و آسمان، از پیش زمینه ای متفاوت برخوردار است. رنگهای قوی و تکه تکه یکی از سبکهای خاص و متعلق به گوگن است
مردی که جهان را نجات داد
نه! اشتباه نکنید این فرد نه یک سیاستمدار بود و نه سازمان
بینالمللی.
برای اینکه این پست را شروع کنم باید داستان را از اول مرور
کنیم و به تاریخ اول سپتامبر سال ۱۹۸۳ برگردیم:
اول سپتامبر سال ۱۹۸۳ بود و جنگ سرد بین ابرقدرتهای جهان
-شوروی و آمریکا- با شدت تمام دنبال میشد. یک هواپیمای خطوط هوایی کره از فرودگاه
جان اف کندی نیویورک به مقصد سئول کره جنوبی حرکت میکرد.
در نیمه راه ، هواپیمای مسافری به اشتباه وارد حریم هوایی شوروی
شد. جتهای روسی به این هواپیما نزدیک شدند. خلبانان جتهای روسی نمیدانستند که
هواپیما حاوی مسافرهای عادی است ، آنها به هواپیما اخطار کردند که اگر خودش را
معرفی نکند ، به آن شلیک خواهند کرد ولی در نهایت پاسخی دریافت نکردند.
گفته میشود در واقع پرسنل پرواز هواپیما اخطار جنگندههای روسی
را دریافت نکرده بودند ، البته تا به امروز تئوریهای زیادی در این مورد وجود دارد.
یک ساعت گذشت و جتها همچنان ، هواپیما را همراهی میکردند تا اینکه از مقامات روسی
دستور رسید که هواپیما نابود شود. این کار انجام شد و در نتیجه ۲۶۹ مسافر کشته
شدند.
بعد از اینکه همه متوجه فاجعه شدند ، مقامات روسی سعی کردند عمل
خود را توجیه کنند ولی رونالد ریگان رییس جمهور وقت آمریکا روسها را بربر دانست و
کار آنها را «جنایتی علیه بشر که نباید فراموش شود» تلقی کرد.
تنش بین ابرقدرتهای به حداکثر خود رسیده بود و نظامیان هر دو
جبهه در حالت آمادهباش نظامی قرار گرفته بودند.
در یک شب سرد در ۲۶ سپتامبر سال ۱۹۸۳ ، استانیسلاو یوگرافوویچ
پتروف – یک سرهنگ دوم نیروهای موشکی استراتژیک- سر کارش بود او به جای همکارش که به
علتی نتوانسته بود در محل کار ظاهر شود ، پست میداد و آسمان شوروی را پایش میکرد.
کمی از نیمهشب گذشته بود که پتروف هشداری از یک کامپیوتر گرفت
: یک موشک اتمی از سوی آمریکا شلیک شده و مقصدش مسکو است.
پروتکل نظامی از پیش تعریفشده روسها در چنین شرایطی این بود
که همه سلاحهای اتمی برای انجام یک ضد حمله به صورت سریع و آنی فعال شوند و پس از
آن به مقامات نظامی و سیاسی اطلاع داده شود.
صدای آلارمها در پناهگاهی که پتروف در آن بود به گوش میرسید و
نورهای قرمز به نشانه شناسایی موشک اتمی آمریکاییها به وسیله ماهوارههای روسی همه
جا روشن بودند.
ولی پتروف حس میکرد هشدار کامپیوترها درست نباشد ، او فکر کرد
که اگر آمریکا واقعا قصد حمله به شوروی را داشته باشد از همه موشکهایش استفاده
میکند و با پرتاب صرفا یک موشک ، فرصت ضدحمله را به روسها نمیدهد.
لحظاتی بعد استرس در پناهگاه بیشتر شدو همه افسرها در تشویش
بودند چرا که کامپیوترها ، موشکهای دوم ، سوم ، چهارم و پنجم را هم شناسایی کرده
بودند.
پتروف دو راه پیش رو داشت : به غریزهاش اعتماد کند و همه
اخطارهای کامپیوترها را ناشی از اشتباه آنها بداند و یا طبق پروتکل نظامی ، سیستم
موشکی شوروی را فعال کند و آغازگر جنگی شود که بیشک موجب مرگ میلیونها نفر
میشود.
پتروف کار اول را انجام داد. با گذشت دقایقی معلوم شد که حق با
پتروف بوده است. همه اینها ناشی از خطای کامپوتر و نقص در یک قطعه چند دلاری بود.
پتروف حالا یک قهرمان بود ، او از جنگ اتمی پیشگیری کرده بود ، افسران دور و برش
، تصمیم شجاعانه او را ستودند.
ولی مقامات کرملین اینگونه فکر نمیکردند ، او به هر حال از
پروتکل نظامی تخطی کرده بود ، اگر تصمیم او اشتباه از آب در میآمد ، جان میلیونها
نفر از شهروندان شوروی را به خطر میانداخت. بنابراین تصمیم گرفته شد که پتروف به
بازنشستگی پیش از موعد برود ، با حقوقی حدود ۲۰۰ دلار در ماه!
تا سال ۱۹۸۸ به خاطر حفظ اسرار نظامی کسی از تصمیم قهرمانانه
پتروف آگاه نشد ، در این زمان یکی از افسران حاضر در آن پناهگاه کتابی در مورد
واقعه نوشت و همه چیز را توضیح داد.
.
هیچ کس نمیداند که اگر پتروف ،آن افسر ۴۴ ساله ،آن شب در آن
پناهگاه نبود ، چه اتفاقی میافتاد و باز کسی نمی تواند حدس بزند اگر همکار آقای
پتروف آن روز در شیفت خودش حاضر میشد چه تصمیمی میگرفت ولی مسلم است که پتروف
بیشتر از هر شخص دیگری باعث نجات جان انسانها شده است.
شاید اگر ان تصمیم پتروف نبود ، الان من و شما در پشت
مانیتورهایمان در حال نوشتن و خواندن این پست نبودیم.
HOT TOYS یا مجسمه کلکسیونی
مجسمه های کلکسیونی با ارزشن و معمولا در اندازه های 12 و 18 ابنچی تولید میشه با قیمتی حدود 250 دلار به بالا ( 12 اینج حدود 30 سانتتی متر) که به حالتهای مختلفی انعطاف پذیرن و با داشتن اونها میتونید شخصیت محبوبتون رو در مدل کوچک داشته باشید و از دیدنش لذت ببرید البته در ایران به راحتی گیر نمیاد!
خودم به مجسمه کلکسیونی علاقه زیادی دارم اما فعلا نتونستم پیدا کنم!
http://batman1939.persiangig.com/zxz.jpg http://batman1939.persiangig.com/zz.jpg
______________________________________________________________________________________تشکر جناب کمیسر ناوارو
اونجا بتمن بخصوص مدل batman begins که مد نظرم هست نداشت!
گادفادر هم فکر نمیکنم باشه!
یه سری هم این فروشگاه داره
http://www.chare.ir/index.php?dispatch=c...http://www.chare.ir/index.php?dispatch=categories.view&category_id=3
آره این اسباب بازی(مجسمه) ها فوق العاده اند تنها جایی که تو ایران میشه پیدا کرد پاساژ اسکانه روبروی ساختمان پایتخت تو میرداماد من خودم شخصیت جک اسپارو رو خریدم ازشون قیمت ها هم از ۴۰۰ تا ۱ میلیونه ولی فوق العاده است طبیعیه !!!
شخصیت های زیادی اونجا هستند برو تنها اسباب بازی فروشی لگو مرکزی تو پاساژ اسکان
اینم سایتش تو ایران
دیشب تصادفا در یکی از شبکه های فرانسه (Cine+ Émotion) به مصاحبه گلشیفته فراهانی درباره فیلم سنگ صبور (عتیق رحیمی) برخورد کردم. هر چند که به شخصه هیچگونه آشنایی با زبان فرانسه ندارم ولی به عنوان یک سینمادوست باعث افتخار بود که یک هنرپیشه ایرانی در یکی از شبکه های معتبر اروپا و دنیا در حال مصاحبه بود.
در سمت راست خانم فراهانی، عتیق رحیمی کارگردان و فیلمنامه نویس (افغانی الاصل ساکن فرانسه) این فیلم و در سمت چپ ایشون ژان کلود کریر بازیگر، کارگردان و فیلمنامه نویس مشهور فرانسوی که در نوشتن فیلمنامه این فیلم با آقای رحیمی همکاری داشتند دیده می شوند. همونطور که دوستان استحضار دارند آقای کریر در نوشتن فیلمنامه های فیلم های بزرگی چون جذابیت پنهان بورژوآزی (لوئیس بونوئل) پوچی غیر قابل تحمل هستی (فیلیپ کافمن) طبل حلبی (فولکر شلوندورف) دانتون (آندره وایدا) بورسالینو (ژاک دوره) و ... شرکت داشتند و یکی از مشهورترین فیلمنامه نویسان دنیا محسوب می شوند.
متاسفانه به دلیل حجم بالا امکان آپلود کردن مصاحبه وجود نداشت، اما خوشبختانه امروز تونستم لینک مصاحبه رو پیدا کنم که قابلیت دانلود کردن رو با نرم افزار IDM رو هم داره. البته به دلیل اینکه اینگونه مصاحبه ها بطور متناوب لابلای فیلم های شبکه های +Canal پخش می شوند اگر آرم شبکه Cine+ Premier رو بالای صفحه می بینید تعجب نکنید.
اخلاق در عکاسی از فجایع و صحنههای تأثربرانگیز
در مورد آزمون ورودی به دانشکده عکاسی خبری نیویورک، یک لطیفه قدیمی وجود دارد، گفته میشود که یکی از سؤالها این است:
اگر حق انتخاب داشته باشید که عکسی از یک رن و فرزندانش در حال غرق شدن در یک رود بگیرید و برنده جایزه پولیتزر شوید یا اینکه این قربانیها را نجات بدهید، چه میکنید؟!
به این عکس نگاه کنید:

این عکس برنده جایزه پولتزر شده است و زوج جوانی را نشان میدهد که پسر دو سالهشان را در دریا از دست دادهاند.
عکاس این عکس «جان ال گرانت» است. این عکس در کتاب عکسهای برنده جایزه که توسط خبرگزاری آسوشیتد پرس منتشر شده است، چاپ شده است.
حالا خود را جای پدر و مادری بگذارید که هم غم از دست فرزندشان را دارند و هم روز بعد باید عکسشان را در صفحات روزنامههای معروف و با شمارگان بالا ببینند و به طور ضمنی متهم به اهمال در مورد کودکشان شوند، آنها با این عکس متهم میشوند که نتوانستهاند، نظارت دقیقی بر فرزندشان اعمال کنند.
بنابراین این عکس میتواند زاویه دیگری از دغدغههای اخلاقی کار خبری و عکاسی را به ما بنمایاند:
- آیا روایت رخدادهای پیرامون با عکس، همیشه اخلاقی است.
- آیا باید از انعکاس بعضی چیزها علیرغم جذاب بودنشان برای جامعه خودداری کرد؟
- تا چه حد یک عکاس حق دارد در شرایط سوژههای عکاسیاش مداخله کند؟
- آیا در کار خبر و انتشار عکس باید قوانین محدودکنندهای اعمال کرد؟
- آیا جایز است که حق عموم مردم برای دانستن و دیدن، باعث به خطر افتادن حریم شخصی افراد شود؟
ولیوبای هوپر در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میزیست، او یکی از نخستین کسانی بود که عکسبرداری از فجایع انسانی را سوژه کارها خود قرار داده بود. یکی از کارهای او عکاسی از قحطی بزرگ «مدرس» هند بود.
در آن زمان هوپر، قحطیزدهها را به صورت گروهی به استودیوی خود میآورد و از آنها عکس میگرفت.
بعضی عقیده داشتند که این کار هوپر در حکم بهرهبرداری غیراخلاقی از رنج انسانهاست، اما برخی هم بر این باور بودند که اینگونه عکسها باعث افزایش آگاهی مردم و در نهایت تخفیف مشکلات مردم میشود.
اما زمانی که مشخص شد هوپر، بدون هیچگونه کمکی به این انسانها، شامل دادن غذا یا کمکهای پزشکی، آنها را از استودیو به محل زندگیشان برمیگرداند، میزان یکدلی و همراهی با هوپر کاهش یافت.
در مورد این عکس قبلا در «یک پزشک» خوانده بودید، این عکس را کوین کارتر در سال ۱۹۹۳ گرفته بود.
در این عکس کودک نیمهجانی در نزدیکی یک مرکز امدادرسانی در سودان دیده میشود. در این عکس لاشخوری در نزدیکی کودک به انتظار مرگ او نشسته است. گفته میشود که کارتر حدود ۲۰ دقیقه منتظر ماند تا لاشخور بالهایش را باز کند تا با گرفتن عکس در این لحظه، عکسش نمود بیشتری پیدا کند، اما وقتی که کارتر دید، انتظارش بیثمر است، به گرفتن عکس در همین حالت رضایت داد. لاشخور را دور کرد و محل را ترک کرد. روز بعد هم او از سودان رفت.
این عکس باعث آگاهی جهانیان از آنچه در سودان میگذشت، شد، اما در عین حال باعث در گرفتن بحثهایی در مورد محدودیتهای عکاسی و چرایی عدم یاریرسانی عکاس به کودک شد.
در ان زمان «سن پترسیورگ تایمز» در مورد این عکس نوشت که عکاس با تنظیم دقیق لنز و انتظار بیست دقیقهایاش، در حکم لاشخور دومی در صحنه بود.
کارتر دو ماه بعد از گرفتن جایزه پولیتزر در سال ۱۹۹۴، خودکشی کرد.
حالا به عکس دیگر نگاه کنید که «روهانی رابین» در سودان در سال ۱۹۹۸ گرفته است. در آن زمان دولت سودان، اجازه ورود کمکهای بینالمللی را داده بود. رابین این عکس را در پایین اردوگاه «اجیپ» گرفته بود، جایی که روزانه ۱۰۰ نفر، میمردند.

در عکس مردی غذای کودک قحطیزده را برداشته و در حالی که کودک چهار دست و پا به او مینگرد، در حال دور شدن است. عکاس اینجا باز هم ترجیح داده بود که با گرفتن عکس، حقیقت را روایت کند و نقش یک پلیس یا امدادرسان را برعهده نگیرد.
در سال ۱۹۸۹، در ورزشگاه هیلزبورو در شفلید انگلیس فاجعهای رخ داد. ۹۶ نفر مردند و ۷۶۶ نفر مجروح شدند. خیلیها به خاطر له شدن در اثر فشار جمعیت مردند.
آیا این عکسها ناراحتکننده باید منتشر میشدند؟
این عکس در سال ۲۰۱۰ در هاییتی گرفته شده است، عکاس آن پاول هانسن است و به خاطر این عکس برنده جایزه عکاسی خبری سوئد شد.
در این عکس پیکر نوجوان پانزده سالهای به نام «فابیند کریسما» دیده میشود. پلیس هاییتی سه گلوله به او شلیک کرده بود. جرم کریسما دزدیدن دو صندلی پلاستیکی و یک قاب عکس بود. پلیس در آن زمان برای متوقف کردن غارتگران بعد از زلزله هاییتی وارد عمل شده بود.
جالب است که عکاس دیگری به نام «لوکاس اولنیک» هم به خاطر گرفتن عکس دیگری از پیکر کریسما برنده جایزه عکاسی دیگری در کانادا شده بود.
اما ناتان وبر، عکس مبتکرانهتری گرفته بود، عکس از عکاسانی که خوشحال از پیدا کردن یک سوژه خوب، مشغول گرفتن عکس از پیکر کریسما هستند!

عکس وبر باز هم این سؤال را مطرح کرد که گرفتن چنین عکسهایی تا چه حد می تواند اخلاقی باشد، عکاسی از پیکر کریسما، حتی زمانی که خانوادهاش سر رسیدند و جنازه فرزندشان را بر دوش گرفتند، ادامه داشت.

تصاویر: خاطراتی از مراسم اسکار
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
