به یادبود جرمی برت
با کسب اجازه از محضر هولمز شناس بزرگ بهزاد خان ستوده
جرميبرت با عنوان اصلي پيتر جري ويليامز هاگينز در نوامبر 1933 در وارويكشاير انگلستان به دنيا آمد. برت در مدرسه مرکزی گفتار و نمایش در لندن بازیگری را آموخت. آغاز حرفهای کار او در تئاتر کتابخانه در شهر منچستر در سال ۱۹۵۴ بود، او کار خود را با ایفای نقش های کلاسیک در بسیاری از آثار شکسپیر آغاز کرد ، در ابتدای کارش با اولد ویک و بعداً با تئاتر سلطنتی ادامه داد. اولین حضور او در برابر دوربين در سال۱۹۵۴ میلادی اتفاق افتاد. ولی دو سال بعد از آن يعنی در سال۱۹۵۶ موفق شد كه در فيلم جنگ و صلح ،اقتباس از رمان مشهور لئو تولستوی فرصت بازی بيابد.جرميبرت در دهه 1960 در تلويزيون انگلستان در چندين سريال كلاسيك بازي كرد. سه تفنگدار (1966)، يكي از معروفترين آثار تلويزيوني او در اين دهه است. در سال 1973 نيز در نسخه تلويزيوني تاجر ونيزي در كنار لارنس اليويه به ايفاي نقش پرداخت.
به اعتقاد بسياري از منتقدين در كنار شرلوك هولمز كه شاخصترين دستاورد حرفهاي جرميبرت است، فيلم بانوي زيباي من نيز در كارنامه هنري او اثر قابل توجهي به حساب ميآيد. او در اين فيلم كه در سال 1964 ساخته شد در نقش فردي در كنار آدري هيپورن بازي كرد. در تمام نقش های جرمی برت چیزی که بسیار واضح است طرز تلفظ دقیق کلمات توسط اوست. او در هنگام تولد دارای لکنت زبان بود و نمیتوانست حرف "ر" را درست تلفظ کند. عمل جراحی ترمیمی در نوجوانی و به دنبال آن سالها تمرین به او قدرت تلفظی داد که رشک برانگیز بود. او بعدها گفت که چه هنگام کار و چه هنگام بی کاری هر روز تمرین سخن گفتن خود را انجام میداده.
اگرچه او در طول ۴۰ سال کار خود در شخصیت های بسیاری ایفای نقش کرد، برت هم اکنون به خاطر بازی خود در نقش شرلوک هولمز در طی سالهای ۱۹۹۴ - ۱۹۸۴ در سریالی که شرکت فیلم های تلویزیونی گرانادا تهیه کرد، در ذهن ها مانده است. این سریال که برداشتی از داستانهای آرتور کانن دویل بود توسط جان هاکس ورث و دیگران نوشته شده بود. اگرچه او همیشه از اینکه در یک نقش ثابت بازی کند بیزار بود، در ۴۱ قسمت از این سریال بازی کرد. بعد از قبول این نقش طاقت فرسا او تنها در چند نقش دیگر بازی کرد و اکنون او به عنوان نماد شرلوک هولمز شناخته میشود، همانگونه که بازیل راتبون در دههٔ ۱۹۴۰ این عنوان را داشت. جرمي برت با بازي در نقش شرلوك هولمز با بزرگاني چون كريستوفر پلامر، تام بيكر، يان ريچاردسون، باسيل رابتون، دونالد هاوارد، ادوارد و وودوارد و كريستوفر لي كه پيش از او در نقش هنري در تلويزيون ظاهر شده بودند به رقابت پرداخت، رقابتي كه به اعتقاد بسياري رقيبي جز خود شرلوك هولمز نداشت.
يكی از نكات جالب ميان جرمی برت و نمايش شرلوك هولمز اين است كه او سابقه حضور در اين اثر بر روی صحنه تئاتر را داشته ولی در نقش دكتر واتسن و حتی اذعان داشته كه ارتباط بهتری با اين نقش برقرار نموده است. درآن نمايش چارلتون هستون ايفاگری نقش شرلوك هولمز را بر عهده داشت. نكته جالب ديگر اينكه او چپ دست بود و در نقش شرلوك هولمز راست دست، قرار بر نوشتن در نمای نزديك را يك بدلكار بر عهده می گرفت.
وقتی جرمی برت متوجه شد که شخصیت شرلوک هولمز بین بچهها خیلی محبوب بوده و به او مثل یه فوق قهرمان نگاه میکنند، این حقیقت که شرلوک هولمز مصرفکنندۀ کوکائین بوده او را به شدت آزار می داده است. به همین خاطر تلاش می کند تا شخصیت شرلوک هولمز بر اعتیادش غلبه کرده و آن را کنار بگذارد. این مسئله در قسمت رد پای شیطان با خاک کردن سرنگ توسط هولمز حل می شود.
در سال ۱۹۵۸ ، برت با آنا مسی دختر ریموند مسی ازدواج کرد ولی در سال ۱۹۶۲ به خاطر مردی از او جدا شد. پسر آنها دیوید هاگینز در ۱۹۵۹ متولد شد و هم اکنون هم نقاش کارتون و نوول نویس موفقی در بریتانیا است. چند سال بعد برت و مسی در نمایش ربکا در سال ۱۹۷۸ در شبکه بی بی سی در کنار هم بازی کردند. در سال ۱۹۷۶ برت با جوان ویلسون آمریکایی، تولید کنندهٔ تلویزیون ازدواج کرد ولی جوان در سال ۱۹۸۵ به علت سرطان درگذشت. برت با مرگ ویلسون ویران شد و دیگر هرگز ازدواج نکرد.
جرمي برت قصد نداشت پس از فيلمبرداري داستان پرونده آخر ديگر در اين نقش بازي كند اما سرانجام به اصرار دوستانش و با وجودي كه به شدت متأثر از مرگ همسرش بود در سال 1986 بازي در سريال را از سر گرفت.
در آخرین دههٔ زندگی خود، برت بارها به خاطر بیماری روانی خود به بیمارستان رفت و وضع سلامتی او در زمان فیلم برداری قسمت های پایانی سریال هولمز به طور محسوس رو به وخامت گذاشت.
برنامه ریزی این بود که همهٔ داستانهای شرلوک هولمز فیلم برداری شود، ولی بعد از مرگ برت به علت ایست قلبی در لندن ادامهٔ پروژه نا تمام ماند. قلب برت به علت یک تب رماتیسمی در دوران کودکی آسیب دیده بود و بدلیل استفاده از داروهایی مانند نمک لیتیم که برای بیماری روانی خود استفاده میکرد و همچنین مصرف سیگار ضعیف تر هم شد. ادوارد هاردویک (بازیگر نقش دکتر واتسون) گفته که برت در روز ۶۰ سیگار می خرید و در تمام روز آنها را مصرف میکرد. بعد از اینکه مشکل قلبی او آشکار شد، برت بارها سیگار را کنار گذاشت ولی دوباره آن را ادامه داد تا سرانجام در سن ۶۱ سالگی در ۱۲ سپتامبر ۱۹۹۵ درگذشت. روحش شاد
.
جرمی برت در کنار همسر اولش آنا مسی و فرزندش دیوید هاگینز
جرمی برت و جوان ویلسون
از دوستان دو تا سوال دارم
1- چرا سر آرتور کونان دویل نام قهرمان داستان هایش را شرلوک هولمز گذاشت؟
2 بازگشت شرلوک هولمز درسال 1894 است .چرا سرآرتور این سال را برای بازگشت شرلوک هولمز قرار داد مثلاً می توانست 1899 را انتخاب کند آخرین سال قرن 19
هرکدام از دوستان که به هر دو سوال پاسخ کامل بدهند از طرف من 5حلقه دی وی دی
از مجموعه شرلوک هولمز به انتخاب خودشان هدیه دریافت می کنند
(۱۳۸۸/۹/۱۷ عصر ۰۹:۳۰)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]از دوستان دوتا سوال دارم
1- چرا سر آرتور کونان دویل نام قهرمان داستان هایش زا شرلوک هولمز گذاشت؟
2 بازگشت شرلوک هولمز درسال 1894 است چرا سرآرتور این سال را برای بازگشت شرلوک هولمز قرار داد مثلاً می توانست 1899 را انتخاب کند آخرین سال قرن 19
هرکدام از دوستان که به هر دو سوال پاسخ کامل بدهند از طرف من 5حلقه دی وی دی
از مجموعه شرلوک هولمز بانتخاب خودشان هدیه دریافت می کنند
1: کانن دویل از ابتدا اسم شرینفورد رو برای شرلوک در نظر داشت (اگر اشتباه نکنم) که بعدا این اسم رو بر روی برادر بزرگترش گذاشت. اما فامیل شرلوک یعنی هولمز از کجا اومده؟ فکر می کنم وینست استرت در " زندگی خصوصی شرلوک هولمز " که در سال 1933 به چاپ رسیده اینطور گفته (این کتاب ارتباطی با فیلم بیلی وایلدر نداره) :
نام هولمز بر گرفته از اولیور وندل هولمز معروف است.
پایگاه اینترنتی Sherlock-Holmes.Org هم اعتقاد نام شرلوک از آلفرد شرلوک برگرفته شده. که این موضوع رو در کتاب Criminal Profiling هم میشه دید.
اولین حضور شرلوک در تاریخ به 1887 بر می گرده. آرتور دویل شخصیت هولمز رو بر اساس دکتر جوزف بل در ذهن خودش پرورش داد و این موضوع بارها در مراجع مختلف ذکر شده.
سوال دوم رو هم تا به امروز بهش فکر نکرده بودم ولی میشه فهمید. کمی می گردم و اگر جواب رو پیدا کردم می گم.
سوال اول را کامل جواب دادید ولی اون چیزی را که بیشتر مورد مورد نظر بود را اشاره نکردید
منتظر جواب سوال 2 وپیام خصوصی شما برای ارسال آدرس هستم
sherlock در لغت به معنی کاراگاه و Holmes در معنی اعم جزیره های کوچک ودر معنی اخص بریتانیا آمده است
sherlock Holmes بطور کلی بمعنی کاراگاه انگلیسی است که دوستان اشاره نکردند
مضافاً اینکه شخصیت شرلوک هولمز تاحدود زیادی علاوه بر دکتر جوزف بل به شخصیت
مرحوم میرزا تقی خان امیرکبیر شبیه بوده که یک دوره قبل از سرآرتور می زیسته است
سال 1994 همانطور که دوست عزیز savezva از طریق پیام خصوصی پاسخ داد مصادف است با درگذشت ویلیام وندل هولمز در7 اکتبر 1994 و هم چنین چهل سالگی شرلوک هولمز
همچنین سال ساخت پل بزرگ لندن... و همچنین ...
با توجه به اینکه هدیه به هر دو دوست عزیز تعلق می گیرد وقابل تقسیم نیست
هر کدام 5 DVD انتخاب کنید همراه با آدرس کامل پستی بصورت پیام خصوصی
امیدوارم هدیه ها مقبول بیافتد
(۱۳۸۸/۹/۱۸ عصر ۰۲:۳۸)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]نکه هدیه به هر دو دوست عزیز تعلق می گیرد وقابل تقسیم نیست
هر کدام5 DVD انتخاب کنید همراه با آدرس کامل پستی بصورت پیام خصوصی
امیدوارم هدیه ها مقبول بیافتد
ممنون بهزاد جان
حقیقتش دنبال فیلم خاصی نیستم
بهزاد جان ، این آقای Munchy ( حفظ الله نوآره ) خودش هر چیزی رو که اراده کنه - حتی اگر توی سرور یک دانشگاه در دور افتاده ترین ایالت ایسلند باشه - باز از طریق اینترنت به چنگش میاره. هیچ سایت دانلودی از دستش ایمن نیست . فکر می کنم شرکت اینترنتی که بهش سرویس میده تا حالا 20 بار ورشکست شده. خداوندگار دانلود هست این مونچی . مگه اینکه یه چیزی بهش هدیه بدی که در اینترنت پیدا نکنه.
هلمز، هلمز نازنین
«شرلوک هلمز» فیلم جدید گای ریچی پس از مدتها انتظار از 24 دسامبر امسال در سینماهای جهان به نمایش درمیآید و موفقیت آن دور از انتظار نیست.
جان والش: شرلوک هلمز استاد استدلالهای مبتنی بر قیاس، بیش از یک قرن است کتابخوانها، سینماروها و طرفداران پر و پاقرص خود را حفظ کرده است. اورسن ولز او را «معروفترین مرد دنیا که هیچگاه وجود نداشته» توصیف کرد، هرچند هلمز برای میلیونها نفر در سراسر دنیا شخصیتی واقعی مانند پزشک خانوادگی بود. عجیب اینکه او هنوز هم چنین جایگاهی دارد.
بیش از 120 سال پس از اولین حضور ادبی هلمز تصویر سایهوار او برای شما آشناست؛ ترکیبی از یک کلاه گوشدار، بینی تیز و پیپ حلقهای. تعداد زیادی از ستارههای سینما خود را به شکل او درآوردهاند و میزان موفقیت آنها متفاوت بوده است. تماشاگران سینما در کنار بازیگران قدیمی مانند بازیل راتبون، پیتر کوشینگ و جرمی برت بازیگرانی چون مایکل کین، پیتر کوک، لری هگمن، جان کلیز، تام بیکر و حتی راجر مور را هم در نقش کارآگاه بزرگ دیدهاند.
به نظر میرسد همه بازی در نقش شرلوک هلمز را امتحان کردهاند. از فیلمهای صامت تا فیلمهای امروزی، او بیش از هر شخصیت داستانی دیگر روی پرده سینما ظاهر شده است و اکنون هلمز بار دیگر قرار است به سینما بازگردد. «شرلوک هلمز» فیلم جدید گای ریچی پس از مدتها انتظار از 24 دسامبر امسال در سینماهای جهان به نمایش درمیآید و موفقیت آن دور از انتظار نیست.
تماشاگرانی که ژوئن پیش آنونس فیلم را پیش از نمایش «هری پاتر و شاهزاده دورگه» در سینماها دیدند، از دیدن رابرت داونی جونیر (به نقش هلمز)، جود لاو (در نقش دکتر واتسون) و ریچل مکآدامز (به نقش آیرین آدلر، رقیب زیرک هلمز در داستان «رسوایی در بوهمیا») در رینگ بوکس، صحنههای فرار آنها از انفجارهای مختلف و خیلی صحنههای دیگر شگفتزده شدند، تصاویری که تاکنون میلیونها نفر هم در یوتیوب دیدهاند.
صدای طرفداران درمیآید
سه هفته پیش شایعهای در همه جا پیچید که فیلم ریچی هنوز به نمایش درنیامده، قرار ساخت دنباله آن گذاشته شده و قرار است براد پیت نقش پروفسور موریارتی را بازی کند. حضور بازیگران مد روز در این فیلم ما را از داستانهای اصلی دور میکند.
داونی جونیر برای بازی در نقش هلمز بیش از حد عیاش است، در حالی که هلمز با وجود اعتیاد به کوکائین، همیشه ریاضتکش بود. جود لاو بسیار جوان، خام و زیرکتر از یک پزشک میانسال و دیرفهم به نظر میرسد و مکآدامز قشنگتر از آن است که نقش یک زن ماجراجوی پولادین را بازی کند.
در این بین، حضور براد پیت به نقش ناپلئون جنایت اصلاً قابل تصور نیست. اما اوضاع خیلی خرابتر است. کلمبیا پیکچرز اعلام کرد خود را برای تولید فیلمی کمدی به تهیهکنندگی جاد آپاتو، پسر طلایی فیلمهای کمدی در هالیوود آماده میکند و قرار است ساشا بارون کوهن به نقش هلمز و ویل فرل در نقش واتسن ظاهر شوند.
میتوانید صدای گله و شکایت ارتش جهانی شرلوک را بخاطر این تقلید مسخره توهینآمیز بشنوید، اما البته که خود آنها در تمام این سالها واقعیت ادبی را به بازی گرفتهاند. وقتی این بحث مطرح میشود که آیا هلمز در داستان «برق نقرهای» روی یک اسب شرط بست یا نه، طرفداران او آدمهایی فضلفروش در کلاس جهانی میشوند، اما آنها بنیادگرایانی دانشگاهی نیست.
آنها از محدوده نوشتههای سر آرتور کانن دویل فراتر میروند و فرض را بر این میگذارند که کارآگاه بزرگ و دستیار او آدمهای واقعی بودند که باید زندگی آنها را مانند شخصیتهای تاریخی بررسی کرد. طرفداران هلمز خودشان خواستهاند باور کنند دکتر جان واتسون داستانها را نوشت، اما اجازه داد دوست و کارگزار ادبیاش کانن دویل آن را به اسم خود چاپ کند.
ریشههای هلمز
برای میلیونها نفر، شرلوک هلمز هیچگاه نمیمیرد، اما درباره تولد او کمتر کسی تردید دارد. تمام زندگینامهنویسان به شخصیت دکتر جوزف بل استاد دانشکده پزشکی دانشگاه ادینبورگ اشاره کردهاند که کانن دویل در فاصله 77-1876 و در دوران دانشجویی با او آشنا شد.
این استاد بسیار جوان (او 39 ساله بود)، بلند قد، لاغر، با بینی تیز، دید قوی و قدرت تشخیص بسیار سریع بود. او دوست داشت با مشاهده دقیق بیماران قدرت منطق و نتیجهگیری خود را به رخ دانشجویان پزشکی بکشد.
ترفند خاص بل این بود که در آمفیتئاتر دانشگاه مینشست و متصدی پذیرش بیماران سرپایی، مریضها را پیش او میآورد. بل با استناد به چند نکته محتمل درباره بیمار به یک نتیجه خاص میرسید و با این کار او و دانشجویان را حیرت زده میکرد. او یک بار درباره بیماری که تا پیش از آن هیچوقت ندیده بود، این طور استنباط کرد که او یک نظامی درجهدار است و اخیراً از یک هنگ کوهستانی در باربادوس منتقل شده است.
یک دهه بعد در مارس 1886، کانن دویل پس از آنکه دو ناشر اولین رمانش «مؤسسه گردلستون» را رد کردند، روی یک کتاب جدید کار میکرد. او به فکر معلم قدیمیاش افتاد.
کانن دویل بعدها نوشت: «احساس کردم قابلیت چیزی تازهتر و ماهرانهتر را دارم. گابوریو (امیل گابوریو، جنایینویس فرانسوی و خالق بازرس لکوک) با داستانهای پیچیدهاش من را مجذوب خود کرده بود و ام. دوپن کارآگاه ماهر کتابهای ادگار آلن پو یکی از قهرمانان من بود، اما آیا میتوانستم خودم چیزی اضافه کنم؟ به یاد جو بل، معلم قدیمیام افتادم با آن صورت عقابی، شیوههای شگفتانگیز و توجه ترسناک به جزئیات. اگر او یک کارآگاه بود قطعاً این حرفه جذاب اما سازماننیافته را به چیزی درحد علم درمیآورد.»
اولین رویارویی
البته که بل میتوانست این کار را انجام بدهد. هولمز با کتاب «اتود در قرمز لاکی» وارد دنیای رمان معمای کارآگاهی شد. کانن دویل این کتاب را که ابتدا «کلاف سردرگم» نام داشت، در شش هفته نوشت و یک کارآگاه عصبی به نام شریدان هوپ - بعدها شرینگفورد هلمز - خلق کرد. کانن دویل در دوران مدرسه دوستی به نام پاتریک شرلوک و بل، دستیاری به نام دکتر پاتریک هرون واتسون داشت. . .
اولین برخورد این دو شخصیت داستانی افسانهای در فصل اول کتاب و زمانی روی میدهد که دکتر واتسون در جستوجوی فردی که هم اتاقی اوست در آزمایشگاه شیمی بیمارستان سینت بارتولومیو با یک «دانشجو» قدبلند و لاغر آشنا میشود که یک لوله آزمایش را تکان میدهد.
اولین حرف هلمز به واتسون این است: «حال شما چطور است؟ احساس میکنم در افغانستان بودهاید؟» او در توضیح، واتسون را «آقایی از جنس پزشکی، اما با حال و هوای یک مرد نظامی توصیف میکند»؛ فردی که پوستش به خاطر حضور در مناطق استوایی برنزه شده، به سختی و بیماری عادت دارد و مجروح هم هست. یک پزشک نظامی کجا میتواند چنین مشکلی پیدا کرده باشد؟ «قطعاً در افغانستان».
راسل میلر، تازهترین زندگینامهنویس کانن دویل این استدلال را تحقیرآمیز میداند. او مینویسد: «خب، لزوماً این طور نیست، هلمز عزیز من.» میلر ادامه میدهد: «چرا این اتفاق نباید در آفریقای جنوبی روی داده باشد، جایی که نیروهای بریتانیایی اخیراً درگیر جنگ زولو بودند؟ ضمناً از کی تا حالا افغانستان جزو «مناطق استوایی» شده است؟ و «آقایی از جنس پزشکی» یعنی چی؟»
اما خیل طرفداران هلمز در تمام این سالها یاد گرفتهاند روی بسیاری از این جور استدلالهای بهدردنخور، نکات غیرعلمی (مانند این نظر که سر بزرگ به معنای داشتن هوش بالاتر است)، برداشتهای فرهنگی درهمبرهم (نظیر انتخاب اسامی اسلامی برای شخصیتهای سیک در کتاب «نشانه چهار») و استنتاجهای منطقی که مبنای آنها صرفاً حدس و گمان است، سرپوش بگذارند.
اما مهارت هلمز در تفسیر دنیای جنایتکاری و در نهایت روبهرو شدن و پیروزی بر آن با استفاده از منطق علمی، در 121 سالی که از انتشار «اتود در قرمز لاکی» در جولای 1888 میگذرد، تخیل آدمها را از آن خود کرده است.
از زمان مرگ آرتور کانن دویل در 1930، هلمز و دستیار وفادار او به دفعات در سینما و تلویزیون به تصویر درآمدهاند. پیش از آن نیز داستانهای او مبنای نمایشها و فیلمهای مختلف شدند.
سال 1893 و تنها پنج سال پس از انتشار «اتود در قرمز لاکی» نمایشی به نام «زیر ساعت» به صحنه رفت. تاریخ ساخت اولین فیلم شرلوک هلمز به سال 1900 بازمیگردد، اما آن فیلم تنها 49 ثانیه بود.
اولین شرلوک هلمز درست و حسابی سینما موریس کاستلو بود که سال 1905 در فیلمی بر مبنای «نشانه چهار» بازی کرد. پس از آن دریچه سد باز و در قرن گذشته بیش از 100 فیلم از روی او ساخته شد.
به اعتقاد جان لوکاره نویسنده بریتانیایی رمانهای جاسوسی، «عجیب نیست که زوج هلمز و واتسون بیش از هر چهره ادبی دیگر مقلد داشتند. درامهای پلیسی معاصر به دفعات به آنها استناد میکند. آنها به تنهایی مسئول فیلمهای با مضمون «دوست جون جونی» هستند. تریلر معاصر بدون هلمز و واتسون گم میشود.»
ایندیپندنت / 2 نوامبر / ترجمه: علی افتخاری ( خبر آنلاین)
دکتر واتسون در «شرلوک هلمز» جدید ابله نیست
دیگر توانی برای جود لاو باقی نمانده است. او در پایان سه ماه حضور فرساینده، اما بسیار موفق به نقش هملت در برادوی قرار دارد و پیش از آن هم برای سه ماه این نقش را در وست اند لندن بازی کرده بود.
او اکنون انرژی خود را ذخیره میکند تا بتواند راهش را ادامه بدهد. وقتی اجرای نمایش «هملت» در برادوی به پایان برسد، او در 200 اجرا ظاهر شده، بی آنکه بیش از یک روز در هفته استراحت کرده باشد و هر چهارشنبه و شنبه عصر حدود شش ساعت و نیم را روی صحنه گذرانده است.
خوشبختانه وقتی لاو برای بازی در نقش دکتر واتسون، وردست شرلوک هلمز (با بازی رابرت داونی جونیر) در نسخه سراسر اکشن گای ریچی از ماجراهای کارآگاه سر آرتور کانن دویل انتخاب شد، به لحاظ فیزیکی شرایط مناسبی داشت.
اگر فیلم سینمایی «شرلوک هلمز» - که با بودجهای حدود 100 میلیون پوند ساخته شده - با استقبال تماشاگران روبرو شود، قطعا اولین فیلم از مجموعه سینمایی استودیو برادران وارنر درباره کارآگاه قرن نوزدهمی و وردست او خواهد بود.
البته طرفداران در اینترنت واکنشهای متفاوتی نسبت به روایت ریچی از هلمز و واتسون داشتهاند. این دو در «شرلوک هلمز» قهرمانانی جنجالی و بزن بهادر هستند که در حین مقابله با یک شعبدهباز شیطانی از زد و خورد در میان طبقات تبهکار لندن ابایی ندارند.
با این حال، لاو شخصیت خود در این فیلم را بیشتر به کتابهای کانن دویل نزدیک میبیند تا آنچه نایجل بروس در مجموعه فیلمهای شرلوک هلمز در دهه 40 (با بازی بازیل راتبون) از او ترسیم کرد.
او میگوید: «ارائه روایت صحیحتر از واتسون یکی از جنبههایی است که در اقتباسهای سینمایی اولیه نادیده گرفته شده است.»
لاو با تاکید بر اینکه تا پیش از بازی در این فیلم کتابهای کانن دویل را نخوانده بود، میگوید: «من قبلا یک مجموعه تلویزیونی در انگلستان را میدیدم که در آن جرمی برت نقش هلمز و دیوید برک نقش واتسون را بازی میکردند، اما هیچ وقت کتابها را نخوانده بودم.»
او ادامه میدهد: «وقتی فیلمنامه را خواندم و کتابها را دیدم و بعد با گای ریچی حرف زدم، متوجه شدم اکنون وقتش است شخصیتی را از منظر جدید ترسیم کنیم که تصویر ارائه شده از او اغلب صحیح نبوده است.»
لاو 36 ساله با اشاره به فیلم جدید خود میگوید: «دوست ندارم به سنی برسم که به خودم بگویم، اوه، چرا این کار را نکردم. وقتی اولین بار رابرت داونی جونیر را دیدم، این مسئله در ذهنم بود.»
او ادامه میدهد: «وقتی هم که کنت برانا از من خواست نقش هملت را بازی کنم، این حس را داشتم. اولین واکنش من این بود، خب. این کنت برانا است. او شکسپیر را میشناسد و کارش را بلد است. اگر او فکر میکند من میتوانم این کار را انجام بدهم، پس لابد میتوانم.»
لاو در ادامه میگوید: «اما بعد از آنکه پاسخ مثبت دادم، ناگهان به خودم گفتم، دیوانه شدهای؟ دو سال بسیار سخت پیش روی من است. ولی همین ترسها و چالشهاست که من را به جلو هدایت میکند.»
لاو با اشاره به شخصیت واتسون میگوید: «واتسن در داستانهای کانن دویل تازه از جنگ افغانستان بازگشته است. او در آنجا مدال افتخار گرفته و در داستانهای اصلی هیچ اشارهای به این مسئله نمیشود که او کج و کوله راه میرود یا ابله است.»
بازیگر بریتانیایی ادامه میدهد: «این نکته در فیلمهای بازیل راتبون مطرح شد، برای اینکه راتبون میخواست یک کمدین نقش مقابل او را بازی کند تا او مهمتر به نظر برسد. من این فرصت را داشتم که بعضی از ویژگیهای صحیحتر و ناپایدارتر او را به تصویر بکشم. فکر کنم ما به بازجوییهای این دو شخصیت، جنبهای پرانرژیتر و غریزیتر دادهایم.»
لاو اکنون این موقعیت تحسینبرانگیز را میان بازیگران بریتانیایی دارد که میتواند نقشهای خود را انتخاب کند. او در 12 سالگی به تئاتر ملی جوانان پیوست و کار در عرصه نمایش را آغاز کرد.
لاو کار در سینما را از سال 1994 با فیلم بدیمن «خرید» آغاز کرد و تا پیش از بازی در نقش یک خوشگذران فاسد در فیلم «آقای ریپلی بااستعداد» به کارگردانی آنتونی مینگلا، در مجموعهای از فیلمهای بد ظاهر شد.
او با این فیلم مورد توجه هالیوود قرار گرفت و نامزد اسکار شد. «کلد مانتین» دومین همکاری او با مینگلا هم یک نامزدی اسکار دیگر برایش به همراه داشت.
اکنون سئوالی که به ذهن میرسد این است که لاو بعد از بازی در نقش هملت در برادوی میخواهد چه کار کند؟
او اعتراف میکند: «خیلی به این مسئله فکر کردهام. برای اینکه هملت همه چیزی است که میتوانستم در حد یک نقش آرزو داشته باشم. به خودم میگویم چه نقش دیگری میتواند به پای آن برسد؟»
تلگراف / 10 دسامبر / ترجمه: علی افتخاری (خبر آنلاین)
?How are you
You have been in Afghanestan , I perceive."
ترجمه حسینقـلی انگالـی
- حال شما چطور است
می بینم که در افغانستان بوده اید
ترجمه مژده دقیقی
- حالتان چطور است
تصور می کنم در افغانستان بوده اید؟
ترجمه بهزاد
- اصل حال شما جناب دکتر
می بینم که یک مدت افغانستان تشریف داشته اید
این مربوط به کجاست ستوده ؟!
(۱۳۸۸/۹/۲۴ عصر ۰۸:۰۷)سروان رنو نوشته شده: [ -> ]
اولین رویاروییاولین حرف هلمز به واتسون این است: «حال شما چطور است؟ احساس میکنم در افغانستان بودهاید؟» او در توضیح، واتسون را «آقایی از جنس پزشکی، اما با حال و هوای یک مرد نظامی توصیف میکند»؛ فردی که پوستش به خاطر حضور در مناطق استوایی برنزه شده، به سختی و بیماری عادت دارد و مجروح هم هست. یک پزشک نظامی کجا میتواند چنین مشکلی پیدا کرده باشد؟ «قطعاً در افغانستان».
.
(۱۳۸۸/۹/۲۵ عصر ۰۲:۱۲)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]?How are you
You have been in Afghanestan , I perceive."
ترجمه بهزاد
- اصل حال شما جناب دکتر
می بینم که یک مدت افغانستان تشریف داشته اید
منظور جناب ستوده ترجمه این عبارت در دو کتاب منتشر شده در ایران است و احتمالا خط سوم هم ترجمه خود ستوده جان است . درسته ؟ اما یک سوال : عبارت how are you که رسمی است را چرا اینطور ترجمه کرده اید ؟ اصل حال شما جناب دکتر !! کمی نامناسب به نظر می رسد .
یکی از خصوصیات اخلاقی شرلوک هولمز جلب توجه کردن بوده واز حیرت دیگران لذت می برده
هولمز همیشه برای اینکه این لذت را از دست ندهد آخر داستان معما ها و رازها را بازگو می کرده
و بارها واتسون از او می خواهد به خاطر خدا معما را برایش بازگو کند
هولمز با جملهHow are You درواقع حال واتسون را نمی پرسد بلکه این جمله را کنایه می گوید تا تعجب و حیرت واتسون را ببیند
در زبان فارسی هم وقتی کسی را غافلگیر می کنیم حالش را می پرسیم
نظرتون در مورد این عبارات چیه ؟
در چه حالی ، واتسون ؟ - و یا احوالت چطوره ، واتسون ؟
در مورد افغانستان ، آیا این داستان ها در زمان کنونی اتفاق می افتند یا مربوط به همان 100 سال پیش هستند ؟
برای اولین برخورد عبارت
درچه حالی واتسون ؟ و یا احوالت چطوره واتسون چون خیلی خودمونیه مناسب نیست
داستان های شرلوک هولمز از سال 1878 شروع می شود تا سال 1891 که هولمز از دره به پایین
می افتد وظاهراً کشته می شود
سال 1894هولمز برمی گردد و داستان ادامه دارد تا داستانTHE LOST bOW آخرین بدرود
در این ماحرا هولمز بعد از پیروزی در یک ماجرای جاسوسی با اسم مستعار آلتا مونت، به لندن بر می گردد وبازنشت می شود وبه پرورش زنبور عسل روی می آورد وکتابی می نویسد با عنوان رساله عملی در پرورش زنبور عسل
بهزاد عزیز
با عرض تشکر از شما. هدیه ارزشمندتان رسید. من که کلی با شرلوک هولمز و صدای نازنین بهرام زند کیف کردم.
باز هم ممنونم
هر چند یوتیوب در ایران قیلثر است ولی برای دوستداران جرمی برت
اون مرحوم آواز هم می خوانده
http://www.y o u t u b e . c o m/watch?v=xrMBdQm9P10&feature=related
http://www.y o u t u b e . c o m/watch?v=3_DiCdUwE6E&feature=related
(۱۳۸۸/۹/۲۷ عصر ۰۷:۰۸)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]داستان های شرلوک هولمز از سال 1878 شروع می شود تا سال 1891 که هولمز از دره به پایین
می افتد وظاهراً کشته می شود
اولین ماجرای هلمز را آرتور کانون دویل با نام بررسی طرح سرخ(a Study in Scarlet) در 1886 برای سردبیر مجله کورن هیل فرستاد. متعجبم که چگونه سال 1891 را سال سقوط هلمز نوشته اید چون در سال 1892 قبل از چاپ بازگشت شرلوک هلمز ، 6 داستان دوم : نیم تاج یاقوت،یاقوت آبی،نوار خال خال،انگشت شست مهندس،مجرد اشرافزاده و راشهای مسی رنگ در سال 1892 (بهمراه 6 داستان قبلی) چاپ شد و دویل همه را به استادش یعنی جوزف بل تقدیم کرد. و بعد از آن بود که در سال 1903 دویل با بی میلی،داستان خانه ی خالی را نوشت و اعتراف کرد هلمز در ماجرای موریارتی کشته نشده چراکه به فنون باریتسو آشنائی داشته است....(سری داستانهای بازگشت شرلوک هلمز یا بقول انگلیسیها شرلاک همز از سال 1905 پی گیری شد ...)
(۱۳۸۸/۹/۲۷ عصر ۰۷:۰۸)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]سال 1894هولمز برمی گردد و داستان ادامه دارد تا داستانTHE LOST bOW آخرین بدرود
خود کانون دویل تمایلی به بازگرداندن هلمز نداشت بنابراین طی سالهایی که به اصطلاح از مرگ هلمز میگذشت از گذشته های او داستانهائی نوشت که مشهورترینشان سگ شکاری خانواده باسکرویل بود در سال 1901 . بعد از انتشار این داستان،آرتور این داستان را جزو داستانهای جا افتاده و قدیمی این شخصیت قلمداد کرد. طی سالهای 1900 تا 1902 تصاویری از کارهای پجت در استرند چاپ شد که امید خوانندگان برای بازگشت شرلوک را فراهم کرد و در نهایت در سال 1903 آرتور داستان خانه خالی را نوشت که خود آغاز یک سری از داستانهای جدید هلمز بود که در سال 1905 با عنوان بازگشت شرلوک هلمز انتشار یافت. .
آخرین بدورد آخرین داستان هلمز نیست. آخرین بدرود در سال 1917 منتشر شد (که یک مجموعه بود) اما مجموعه دیگری که پس از آن و در سال 1927 منتشر شد کتاب پرونده های شرلوک هلمز بود(کلمه کتاب، جزو عنوان این کتاب است)
از نظر داستانی حق با شماست چراکه دویل در این داستان ، هلمز را بازنشسته میکند و در ابتدای کتاب آخرین بدرود می نویسد :دوستان شرلوک از اینکه بدانند او هنوز زنده است خوشحال خواهند شد حتی اگر پاهایش از رماتیسم رنج برد.سالهاست که در 5 کیلومتری جنوب ایست برن در مزرعه ای زندگی میکند و اوقاتش را میان فلسفه و کشاورزی تقسیم شده است
(۱۳۸۸/۸/۱۸ صبح ۰۶:۵۳)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]تعجب نکنید من یه موزه کوچولوی شرلوک هولمز دارم وهرسال ششم ژانویه از انجمن شرلوک هولمز لندن ایمیل دریافت می کنم
تا آنجا که من میدانم بهرام زند هم بخاطر دوبله فوق العاده بجای مرحوم برت از انجمن شرلوک هلمز (که بعدها منجر به ایجاد انجمنهای دیگری چون انجمن کانون دویل در کانادا ، انجمن ولگردهای رایشن باخ در سوئیس و انجمن نوار خال خال در آمریکا و ...شد) ، هم ایمیل دریافت میکندو هم طی همان سالها جایزه نقدی از سوی سفارت لندن در تهران گرفت. با توجه به گوینده بودن حضرتعالی بعید میدانم بهرام زند یا یکی از دوستان بسیار نزدیک وی نباشید.
(۱۳۸۸/۹/۱۰ عصر ۰۹:۴۸)بهزاد ستوده نوشته شده: [ -> ]از The Hound of the Baskervilles که برگردان دقیق فارسی آن "سگ شکاری خانواده باسکرویل"
می شود 23 اقتباس سینمایی انجام گرفته... و سر آرتور کونان دویل فقید تنها 5 نسخه اول را رویت کرده
4 نسخه صامت و نسخه 1929 ساخته ریچارد اوسوالد محصول آلمان نازی که ناطق بوده است
الف) فیلم 1929 اسوالد ناطق نیست. ریچارد اسوالدآلمانی که در سال 1917 نسخه سگ شکاری خانواده باسکرویل را ساخته بود مجددا در سال 1929 نسخه آلمانی دیگری از همان فیلم با بازی کارلایل بلک ول (بازیگر آمریکائی که در سال 1955 مرحوم شد) ساخت که این فیلم آخرین فیلم صامت هلمز بود. اولین فیلم ناطق هلمز ، بازگشت شرلوک هلمز ساخته بازیل دین و با بازی دبونیر کلایوبروک در نقش هلمز و ریوز اسمیت در نقش واتسون بود که در این فیلم موریارتی روی یک کشتی بخار با هلمز مواجه میشود.
ب) 23 نسخه سینمائی از روی سگ شکاری خانواده باسکرویل ساخته نشده است. تعداد این فیلمها تا سال 2009 به 18 و بقولی 15 مورد میرسد و با احتساب کارتونهائی همچون نفرین باسکرویل و احتساب سریالهائی که این بخش در آنها گنجانیده شده اند به رقم 23 خواهید رسید.
یاد سری کارتونهای نفرین باسکرویل،بررسی طرح سرخ ،دره وحشت و ... از سری شرلوک هلمز بخیر که از تلویزیون ایران هم پخش شد و اگر اشتباه نکرده باشم پیتر اوتول در نسخ اصلی آن بجای هلمز صحبت کرده است
(۱۳۸۸/۹/۱۷ صبح ۱۰:۰۲)Savezva نوشته شده: [ -> ]جرميبرت در دهه 1960 در تلويزيون انگلستان در چندين سريال كلاسيك بازي كرد. سه تفنگدار (1966)، يكي از معروفترين آثار تلويزيوني او در اين دهه است. در سال 1973 نيز در نسخه تلويزيوني تاجر ونيزي در كنار لارنس اليويه به ايفاي نقش پرداخت.
حافظه ام خیلی یاری نمیکند اما تا آنجا که میدانم جرمی برت در فیلمهائی مثل مکبث(ساخته جورج شافر) ، بانوی زیبای من (ساخته جرج کیوکر در نقش فردی جوانی که عاشق الیزا - هپبورن- میشود) ، تاجر ونیزی ، تماس شیطانی (یا تماس مدوزا ساخته گولد) ،جنگ و صلح (ساخته مشهور کینگ ویدور) ، مکبث ( از کارهای سیدل من) و همینطور تراژدی مکبث (اینهم از سیدل من) ، 2 فیلم از هنری کول(یعنی مردان انگلیسی و سگهای دیوانه که آخرین فیلمهایش بودند و .... و جوان و مشتاق(ساخته تامسن) ، فلورانس نایتینگل (که نام کارگردان را بخاطر ندارم) و یکی دو مستند که زندگی خصوصی نخست وزیران انگلیس از جمله آنهاست.
باید دوستان بدانند که شرلوک هلمز محبوبترین داستان نویسنده ی آن نبود. او داستانهای دیگرش همچون نایجل (سر نایجل) و همراه سفیدپوش را بیشتر دوست میداشت که هردو رمانهائی تاریخی بودند.
و باید بدانند این هوش نویسنده بود که شخصیتی چون هلمز از دل آن بیرون آمد. آرتور کانون دویل در یک اقدام واقعی در گشودن معمای قتلی واقعی که بعدها به معمای اسکار معروف شد توانست پس از 18 سال تفکر ثابت کند متهم به قتل بی گناه بوده است.
دوست عزیز جناب منصور
از نظر داستانی شرلوک هولمز درسال 1891 از دره به پایین سقوط کرد ودرسال 1894 در داستان "خانه خالی" حضوری دوباره یافت. این داستان و 11 داستان دیگر باعنوان
RETURN OF THE SHERLOCK HOLMES
"بازگشت شرلوک هولمز" درسال 1905برای اولین بــار در ماهنامه استرند STRAND هرماه یک داستان به چاپ رسید .
سال 1994 بمناسبت صدمین سال بازگشت شرلوک هولمز مجموعه دوجلدی شرلوک هولمز چاپ مجدد شد و استاد فقید کریم امامی داستانهای شرلوک هولمز را با استفاده از این نسخه ترجمه کرد.
و اما بعد...
بنده در کار صدا فعالیت ندارم شغل آزاد دارم هیچوقت چنین ادعایی نکرده ام
به استاد ابوالفضل بهرام زند هم بعنوان با اخلاق ترین مدیر دوبلاژ ارادت خاصــه دارم