[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> تلگرام یا فروم ؟ مساله این است ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45464
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
» <دون دیه‌گو دلاوگا> سلام و سپاس فراوان "Dude" گرامی. آقا ممنون برای "Orions belte". با معرفی شما، خودم هم خاطره محوی از آن سراغ گرفتم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 5 رای - 4.2 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نکات جالب ، خواندنی و دیدنی از سینمای کلاسیک
نویسنده پیام
خانم لمپرت آفلاین
مدیر بازنشسته
*****

ارسال ها: 394
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۵/۳
اعتبار: 61


تشکرها : 7981
( 8500 تشکر در 282 ارسال )
شماره ارسال: #43
RE: نکات جالب ، خواندنی و دیدنی از سینمای کلاسیک

عشقی مدرن که از دل یک فیلم کلاسیک برخاست

"ما همه ی عشق را داشتیم، مثل«بوگی و باکال»"...*

بخشی از ترانه زیبا و بسیار محبوب دهه هشتادی از خواننده و گیتاریست برتی هیگینز است که غیر از پیام عاشقانه خود، عظمت و شکوه عشق زوج اسطوره ای هالیوود همفری بوگارت و لورن باکال را می رساند. عشقی مدرن که باورها،سنتها و حتی فواصل سنی را زیرپا گذاشت و بارور شد. چیزی شبیه شور و هیجانی که از دل قصه های هزار و یک شب برمی خاست، اینبار از درون یک فیلم هالیوودی ظهور کرده بود.

ماجرای آشنایی رومانتیک بوگارت و باکال از وقتی آغاز شد که تهیه کننده و کارگردان شهیر هاوارد هاکس به تکاپو برای یافتن یک هنرپیشه نقش اول مناسب زن در فیلم داشتن و نداشتن 1944 برای بازی درمقابل همفری بوگارت افسانه ای پرداخت. همسر هاکس با دیدن تصویر لورن باکال بر روی جلد یک مجله پر تیراژ مد، شوهرش را ترغیب کرد از این دختر زیبارو و خوش هیکل که آن زمان به عنوان مدل کار میکرد، تست بازیگری بگیرد. انجام تست بازی سرصحنه بلافاصله منجر به بستن قرارداد هفت ساله ای بین هاوارد و باکال گردید. اکنون باید هاکس این مدل جوان نیویورکی را به بوگی کهنه کار معرفی مینمود. بوگارت مشغول اجرای نقشش در صحنه ای از فیلم گذرگاه مارسیل بود که دخترک را پیش او آوردند. " ابتدا هیچ جرقه ای در کار نبود، بوگارت قد کوتاه تر از اونی بود که فکرشو میکردم ! ولی برخوردش با من بسیار دوستانه بود" این را لورن باکال بعدها درباره اولین دیدارشان گفت.

آن هنگام بوگارت چهل و چهار ساله بود و زمزمه های جدایی قریب الوقوع از همسر سومش مایو متوت همه جا شنیده میشد. آن دو از اول هم ازدواج خوبی نداشتند. هردو زیاد مشروب میخوردند و دائم با هم جنگ و دعوا داشتند.

لورن ناشی با چهره جذاب گندمگونش تنها نوزده سال داشت که مجبور به اولین نقش آفرینی اش در مقابل بوگارت حرفه ای شد. او به شدت عصبانی و هیجان زده بود. اما در اثنای فیلمبرداری رفتار مهربان و باحوصله بوگی باعث شد او بسرعت در قالب نقشش جا بیفتد. به نقل از خاطرات لورن باکال، بوگارت در پشت صحنه فیلم داشتن و نداشتن بیشتر کنار او بود و علیرغم فاصله سنی بیست و پنج ساله شان با او راحت بود و با گفتن لطیفه های زیاد جو را از سنگینی خارج مینمود...  ولی بتدریج پس از چند هفته چیزی بین آن دو تغییر کرد...

بوگارت اغلب تلفنی با لورن صحبت میکرد و ملاقاتهای بیرون از استودیوی آنها نیز شروع شد. حالا بیشتر باهم وقت میگذراندند و هردو به احساس عمیقی که داشت بینشان شکل میگرفت، واقف بودند. بوگارت لورن را "بِیبی" صدا میزد و لورن بیشتر او را با نام کاراکتر فیلم داشتن و نداشتن، استیو خطاب مینمود. اما این بوگارت بود که در رابطه شان وقفه ایجاد کرد. او میخواست مردانه بر سر قول و تعهدش به ازدواجش بماند و سعی کند روابط زناشوییش با مایو را بهبود ببخشد.

فیلم داشتن و نداشتن با استقبال و موفقیت زیادی مواجه شد بطوریکه زوج هنری بوگارت و باکال بلافاصله برای فیلم دومشان "خواب بزرگ 1945 " فرا خوانده شدند. بوگی باید ازدواجش را نجات میداد درحالیکه درچنین شرایطی اجتناب از باکال برایش ناممکن و سخت بود. مایو اینک یک دائم الخمر بود و خشونت در رفتارش به اوج رسیده بود. حالا دیگر روشن بود که بوگارت از حفظ ازدواجش عاجز است و پس از پایان فیلمبرداری خواب بزرگ او زندگی خشونت بار با مایو را ترک کرد و از وی درخواست طلاق نمود. برگه های طلاق در فوریه 1945 امضا شد. حال بوگارت و باکال میتوانستند بدون هیچ مانع قانونی و اخلاقی باهم باشند. پس دیگر درنگ بین عشاق جایز نبود. آنها طی مراسم ساده ای در می همان سال ازدواج کردند.

هیچ چیز بیش از این نمیتوانست شادی آفرین باشد. کمپانی هم برای بزرگداشت و صحه گذاشتن بر این پیوند فرخنده فوری بازی در دو فیلم دیگر را برایشان رقم زد: گذرگاه تاریکی 1946 و کی لارگو 1947

لورن و بوگی دیگر بندرت از هم دور بودند. پس از گذران آن وقفه در روابطشان قدر لحظات باهم بودن را بخوبی درک میکردند. بوگارت از ازدواجهای سابقش فرزندی نداشت. اصولا بچه نمیخواست مخصوصا حالا که چهل و چندساله بود اما لورن او را متقاعد نمود برای پدر شدن اصلا پیر نیست. دوسال بعد اولین فرزندشان استفن همفری بوگارت به دنیا آمد. لورن نام استفن را از شخصیت بوگارت در فیلم داشتن و نداشتن انتخاب کرده بود. گرچه تولد پسرشان بسیار مسرت بخش بود اما بوگی به نوزادی که اینک توجه کامل مادرش را به خود معطوف میکرد کمی حسادت می ورزید! او می خواست هنوز برای لورن شماره یک باشد. کمی بعد ناچار شد برای بازی در فیلم "ملکه آفریقا " در مقابل کاترین هپبورن، به سفری دور و دراز برود پس از لورن خواست بچه را به دایه اش سپرده و با او همسفر شود. لورن هم بیدرنگ پذیرفت و شاید همین حمایت بی شائبه لورن از همسر حساسش باعث درخشش بیش از پیش بوگارت در این فیلم گردید و برایش اسکار بهترین هنرپیشه سال را به ارمغان آورد.

تولد دختر آن دو در آگوست 1952 زندگیشان را شیرینتر از پیش نمود. آنها برای تشکر از لسلی هاوارد (بازیگر نقش اشلی در برباد رفته) که به عنوان یک دوست و حامی نقش بزرگی در پیشرفت حرفه ای بوگارت داشت، نام دخترشان را لسلی هاوارد بوگارت نهادند. دیگر تصویر زندگی آنها نمایانگر یک خانواده کامل و به تمام معنا شده بود.

در همان سال آنها برای حمایت از حزب دموکرات برای تصدی ریاست جمهوری ایالات متحده به کمپین نماینده حزب آدلای استیونسون پیوستند. باکال کمی تحت تاثیر منش سیاستمدار معروف قرار گرفته بود و این سبب گردید شایعات پوچی پیرامون آنها گفته شود ولی هیچ یک در این بین گناهی نداشتند. این شایعه بین دوستان بوگارت تبدیل به یک جوک خنده دار شده بود. بوگارت مردی بسیار اجتماعی بود و با اکثر هم دوره ای های مشهورش رفت و آمد خانوادگی داشت. آنها حتی گروهی صمیمی موسوم به Rat Pack تشکیل داده بودند که هنرپیشه های مشهوری نظیر فرانک سیناترا، دیوید نیون و کاترین هپبورن عضو آن بودند.

بوگارت همچنان به بازی در فیلمهای درجه یک مشغول بود اما لورن درخواستهای کمی برای نقشهای تاپ دریافت میکرد وبعلاوه در انتخاب نقش بسیار سخت گیر بود برای همین ترجیح داد بیشتر در خانه بماند و به پرورش فرزندانش بپردازد.

در سال 1956 درحالیکه این زوج خوشبخت بیش از یک دهه از زندگی موفق زناشوییشان را گذرانده بودند قرار شد بار دیگر بصورت زوج هنری جلوی دوربین هنرنمایی کنند اما در مراحل پیش از تولید فیلم بوگارت ناخوش شد و بزودی مشخص گردید که مبتلا به سرطان مری شده است. جراحیهای متعدد و شیمی درمانی بوگی را خانه نشین نمود و همسرش در این مدت لحظه ای او را تنها نگذاشت و همانند پرستاران شبانه روز بر بالین او درخدمت بود. اما متاسفانه غده بدخیم در سراسر بدن بوگارت چنگ انداخته و نهایتا او را در ژانویه 1957 از پا درآورد... لورن همانگونه که در سوگندنامه ازدواجش متعهد شده بود در خوشی و ناخوشی، عاشقانه و وفادارانه کنار همسرش ماند تا مرگ عاقبت زوج خوشبخت را از هم جدا نمود.

منبع:مجله هنری ایران فیلم مقاله از خانم لمپرت (عشقی به سبک کلاسیک)

*بزودی ترانه را دربخش دانلودترانه های قدیم قرار خواهم داد.


در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ... روبه صفتان زشت خو را نکشند
۱۳۹۳/۱۱/۱۴ صبح ۱۲:۴۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : زینال بندری, هانا اشمیت, BATMAN, فرانکنشتاین, پیرمرد, اسکورپان شیردل, rahgozar_bineshan, اسپونز, پرشیا, کارآگاه علوی, مگی گربه, برو بیکر, سروان رنو, کنتس پابرهنه, کاپیتان اسکای, Princess Anne, Classic, هایدی, ژان والژان, حمید هامون, آنا کارنینا, واتسون, مکس دی وینتر, سوفیا, زرد ابری, ایـده آلـیـسـت, ژنرال, باربوسا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: نکات جالب ، خواندنی و دیدنی از سینمای کلاسیک - خانم لمپرت - ۱۳۹۳/۱۱/۱۴ صبح ۱۲:۴۷
[split] نگارخانهء کافه - خانم لمپرت - ۱۳۹۳/۸/۲, صبح ۱۱:۳۲
[split] اینترنت گردی ... - BATMAN - ۱۳۹۳/۱۱/۱۷, صبح ۰۴:۴۶