واترلو
پیشکسوت
ارسال ها: 365
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۷/۱
اعتبار: 43
تشکرها : 743
( 2602 تشکر در 220 ارسال )
|
RE: آلن دلون
<!-- .style1 { FONT-FAMILY: "Times New Roman", Times, serif; FONT-SIZE: 14px; FONT-WEIGHT: bold } .style3 { FONT-FAMILY: "Times New Roman", Times, serif; COLOR: #000000; FONT-SIZE: 16px; FONT-WEIGHT: bold } -->
آلن دلون؛ مرد تنهای دوست داشتنی
[ صوفیا نصرالهی ]
بازیگر، کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس فرانسوی متولد 8 نوامبر 1935 در منطقهی Sceaux قد: 1 متر و 82 سانتيمتر. پدر : فابیان - سینمای کوچکی به نام"la regine" را اداره میکرد. مادر : ادیت – دستیار یک داروخانه فرزندان : آنتونی (بازیگر- متولد 30 سپتامبر 1964 ) از همسر اولش ناتالی، آنوشکا و فابیان از همسر دومش روزالی همسر: روزالی (از همسر اولش ناتالی کانوواس در سال 1968 جدا شد.)
به اين ويژگيها او را ميشناسند : صورت زيبا و بازي در نقش جوانهاي عاشق.
قوم و خويشهايي كه ميشناسيد : همسر ناتالي دلون ( 1964 – 1968 )، و نامزد رومي اشنايدر ( 1959 – 1964 ).
سالشمار زندگی : آلن هنوز مدرسه نمیرفت که پدر و مادرش از هم جدا شدند و او سالهای کودکی و نوجوانیش را در پانسیونی که متعلق به یک مدرسه کاتولیک بود، گذراند. وقتی 17ساله شد به تولون نقل مکان کرد و در آنجا به ارتش ملحق شد و به هند و چین رفت. هنگام بازگشت از هند و چین با ژان کلود بریالی ملاقات کرد که او را به کن دعوت کرد و در آن جا آلن به سرعت مورد توجه قرار گرفت و این شروع موفقیتهای وی بود. 1957: دلون در اولین فیلمش به نام« وقتی زنی دخالت میکند» ( quand la femme s'en mele) به کارگردانی ایو آلگره بازی کرد. 1958: آلن دلون همزمان با فیلمبرداری «کریستین» با رومی اشنایدر آشنا شد و رابطهای عاطفی بین آنان شکل گرفت. و نامزدی آنان در 22 مارس 1959 به طور رسمی در مطبوعات دنیا منعکس شد. 1960: در اوایل دهه ی 60 آلن دلون رستورانی به نام "la camargue" در نیس خرید. 1964: آلن دلون ناتالی کانوواس را ملاقات و با او ازدواج میکند. و در همین زمان هم استودیوی "delbeau production" را با ژرژ بوم تاسیس می کند. 1968: آلن دلون با میریل دارک در زمان فیلمبرداری «جف» آشنا میشود و 15سال با او زندگی میکند. ناتالی و آلن از هم جدا میشوند. 1978: در ژنو شرکت خودش با نام " Alain Delon diffusion SA" را تاسیس کرد که محصولات آن مانند عطر و شامپاین و کنیاک و ساعت بلافاصله در جهان موفقیت های تجاری بزرگی پیدا کرد. 1981: اولین فیلمش به نام «برای کندن پوست یک پلیس» را کارگردانی کرد. 1983: آلن دلون کارگردانی دومین فیلمش، «ضارب» را نیز با بازی پیر ماندی، آن پریو و فرانسوا پریر انجام داد. 1985: آلن دلون تصمیم به زندگی در ویلایی نزدیک دریاچه لمن در سوییس میگیرد. همچنین دلون جایزهی سزار را برای بازی در فیلم «داستان ما» به کارگردانی برتراند بلیر دریافت کرد. 1987: آلن دلون روزالی ون بریمن را هنگام ساخت کلیپ ترانه «مانند سینما(comme au cinema)» ملاقات و با وی ازدواج میکند. 1999: آلن دلون ملیت سوییسی دریافت میکند. 2001: آلن دلون در نقش پلیسی از مارسی، فابیو مونتلا، ظاهر میشود. 2002: آلن دلون و روزالی ون بریمن بعد از 15سال با دو فرزند از یکدیگر جدا میشوند. 2003: مصاحبهی زنده کانال3 فرانسه با دلون. پخش و انتشار مجموعه فیلمهای او بر روی دیویدی. کلودیا کاردیناله ستاره طلای جشنوارهی مراکش را از دستان آلن دلون میگیرد. آلن دلون و دخترش آنوشکا(در نقش پاتریشا) در لیون به روی صحنه ظاهر میشوند در فیلمی به کارگردانی خوزه پین هیرو و اقتباسی از رمان جوزف کسل. 2005: از رییس جمهور فرانسه، ژاک شیراک، نشان لژیون دونور را به پاس خدماتش در دنیای هنر و سینما دریافت میکند. همچنین در فیلمی برای بازیهای المپیک 2007 در نقش سزار صداپیشگی میکند. 2006: به همراه میریل دارک روی صحنه تئاتر در پاریس ظاهر میشود. در اقتباسی از «در خیابانهای مدیسون" اثری از رابرت جیمز والر 2007: آلن دلون به پیشنهاد پزشکان به مدت 8 روز در بیمارستان قلب بستری شد.
احتمالا نميدانيد : وقتي بچه بود، شش بار از مدرسههاي گوناگون بيروناش انداختند. وقتي هم در نيروي نظامي فرانسه خدمت ميكرد، 11 ماه به خاطر بيانضباطي به زندان افتاد. هم مليت فرانسوي دارد و هم سوئيسي. اين دومي مربوط به 1999 به بعد است. قبل از اين كه به عنوان بازيگر انتخاباش كنند، ميخواست قصاب شود. ناپدريش هم يك قصاب بود. برند عطر خودش را دارد. اسم اين عطر هست: AD. ستاره محبوب دوران كودكياش، جان گارفيلد بود. يكي از مشهورترين ستارههاي غربي، بين ژاپنيهاست. يك بار پايش به پرونده جنايي قتل محافظ صرباش باز شد. اما تبرئهاش كردند.
خودش گفته : دوست دارم همان جوري که خودم را دوست دارم؛ دوست داشته شوم. سه تا کار را خیلی خوب انجام میدهم : شغل خودم را، کارهای احمقانه را و کارهای بچهگانه را. در عشق، اگر واقعا عاشق هستیم باید جرات هر کاری را داشته باشیم. من همه چیز را میفهمم و به همه چيز هم رسيدهام. ولی خوشبختی واقعی در بخشيدن است. حقیقتا از مرگ ترسی ندارم. من به زندگی فکر میکنم. شما به خدا معتقدید و بعد آن به هیچ چیز دیگری اعتقاد ندارید و وقتي به مشکل بزرگی برخورید به هر شكلي به دعا پناه ميبريد...
اين ديالوگها فراموشتان نميشود : جف کاستلو ( نقشاش در سامورايي ): من هیچ وقت نمیبازم. هیچ وقت. (آدمکش وارد اتاق صاحب بار میشود) صاحب بار: تو کی هستی؟ جف کاستلو: اهمیتی نداره. صاحب بار: چی میخوای؟ جف کاستلو: که بکشمت. ( و به سمتاش شليك ميكند. )
مرد مسلح: چیزی نمیخوای بگی؟ جف کاستلو: وقتی که يه تفنگ منو نشونه رفته، نه. مرد مسلح: این یه اصله؟ جف کاستلو: یه عادته.
جف کاستلو: کی تو رو فرستاده؟ اسلحه به دست: اینو نمیتونم بهت بگم. جف کاستلو: هنوزم میتونی سعی کنی که منو بکشی. به من نگاه کن. فقط یه بار دیگه ازت میپرسم. کی؟ اسم و آدرسش. اسلحه به دست: تو اونو نمیشناسی. اون تو تیم ما نیست. جف کاستلو: منو سر کار نذار. اسلحه به دست: الیور ری... بولوار مونتمورنسی، شماره 73. جف کاستلو: خوب این جوری بیکار شدی.
( جف به روی دخترک اسلحه میکشد. دختر او را با ناامیدی نگاه میکند) والری: چرا جف؟ جف کاستلو: چون پولشو گرفتم.
جف کاستلو: چرا گفتی که منو نمیشناسی؟ والری: چرا مارتی رو کشتی؟ جف کاستلو: برا این که پولش رو بگیرم. والری: اون با تو چکار کرده بود؟ جف کاستلو: هیچ کار. من اونو نمیشناختم. 24 ساعت پیش برای اولین و آخرین بار دیدمش. والری: تو ديگه چه جور آدمی هستی؟!
تانکردی فالکونری ( نقشاش در يوزپلنگ ): اگه بخوایم چیزا همونطوری که هستن بمونن، اون چیزا باید تغییر کنن.
جايزهها : نامزد دريافت گلدن گلاب در رشته اميدبخشترين بازيگر مرد تازه وارد براي يوزپلنگ. دو بار نامزد سزار براي آقاي كلاين و ... و برنده همين جايزه براي ... دريافت جايزه خرس طلايي افتخاري از جشنواره برلين.
كساني كه بيشتر باهاشان همكاري كرده : ژان پير ملويل، رنه كلمان، لوكينو ويسكونتي، هانري ورنوي، خوزه جوواني، ژاك دوره.
فیلمشناسی : 1957: وقتی زنی دخالت میکند 1958:کریستین / زن های ضعیف / راه شاگردان مدرسه / زیبا باش و سکوت کن 1959:آفتاب سوزان 1960: روکو و برادرانش 1961: عشقهای مشهور / زندگی چقدر لذتبخش است 1962:کسوف / ده فرمان / یوز پلنگ 1963: نغمه زیرزمینی / الهه سیاه / عشق در رویا / گربههای ماده 1964: عصیانگر / رولزرویس زرد 1965: روزی روزگاری یک دزد / واحد نظامی از دست رفته 1966: تگزاس / آن سوی رودخانه / واحد نظامی از دست رفته 1967: آیا پاریس میسوزد؟ / حادثه جویان /سامورایی 1968: عشقهای شگفت انگیز / دختری سوار بر موتورسیکلت / اردتمند شیطان / خداحافظ رفیق 1969 استخر / جف /دسته سیسیلیها 1970: دایره سرخ / بورسالینو 1971: خیالبافی در میان ابلهان / روزگاری یک پلیس / آفتاب سرخ / بیوه کودر 1972: ترور تروتسکی/ یک پلیس/ نخستین شب آرامش 1973: عقرب / انبارهای سوخته / معالجه با شوک / تونی ارزتا / دو مرد در شهر 1974: نسل اربابان / سینههای یخ کرده / بورسالینو و شرکا 1975: زورو / داستان یک پلیس / کولی 1976: آقای کلاین / مثل یک بومرنگ 1977: مرد عجول / آرماگدون / مرگ یک رذل 1978: مواظب باشید! بچهها نگاهمان میکنند. 1979: کنکورد / پزشک / تهران34 1980: سه مرد 1981: برای کندن پوست یک پلیس 1983: شوک / مبارز 1984: عشق سوان/ داستان ما 1985: قول یک پلیس 1986: گذرگاه 1988: پلیس خفته را بیدار نکن 1990: موج نو / ماشین رقص 1992: بازگشت کازانوا 1993: یک جنایت 1994: خرس بازیچه 1997: هزار و یک شب و روز 1998:شانس برای دو نفر
1999: بازیگران 2002: فابیو مونتاله
2003: فرانک ریوا
2003: شیر
2008: آستریکس در بازیهای المپیک
2010 : شوهر تصادفی
پروژههاي آينده :
در بازسازی دایره سرخ نقش ایو مونتان رو قراره بازی کنه ، البته ظاهراً
|
|
|
من یعنی فرانسه ، فرانسه یعنی من
| |
۱۳۸۹/۸/۲۹ عصر ۰۵:۴۷ | |
تشکر شده توسط : |
بهزاد ستوده, رزا, اسکورپان شیردل, منصور, دلشدگان, Kassandra, الیشا, جو گیلیس, سم اسپید, ژان والژان, هانا اشمیت, نکسوس |