کافه سینما-حسن نیازی: آلن دلون، یک شخصیت استثنایی است. دلون، بیتردید از بازیگران محبوب و تاثیرگذار تاریخ سینماست.
.
بازیگری سختکوش که اندیشه، نگاه و حساسیتهایش، قابل درک است. یک نام: آلن دلون، شخصیتی نگران، پرجنب و جوش و انسانگرا. پسری با چهرهای زیبا، نوعی رویای آمریکایی. بازیگری وظیفهشناش، منضبط و منحصربفرد. دلون، چه با ظاهر یک قهرمان و یا ضدقهرمان. چه در نقش یک پلیس و یا یک گنگستر، او همیشه موفق است. دلون، بازیگری است که با وجود اینکه سالهاست از دوران اوجاش فاصله گرفته، اما باز هم در یادها مانده است و هنوز دوستداشتنی است. هنوز هم شخصیت او بر تماشاگر تاثیر شگرف میگذارد. تصویر دلون هیچگاه از بین نمیرود! شاید دلون، اینک یک خاطره باشد. اما خاطرهای است فراموشنشدنی. او را هرگز نمیتوان فراموش کرد. خاطره او در ذهن سینماگران و تماشاگران حک شده است. دلون، بازیگران تمام دوران است.
در کارنامه سینمایی دلون، بیش از 70 فیلم به چشم میخورد که در میان این فیلمها، میتوان حداقل، 10 فیلم ماندگار را دید، که این در نوع خودش منحصربفرد است. زیرا کمتر بازیگری در سینما وجود دارد که در پرونده کاریاش، فیلمهای ماندگار زیادی داشته باشد. آلن دلون، بازیگری است که به قول خودش به طور کاملا اتفاقی وارد سینما شده است. اما مسیری را که او در سینما پیموده، قابل ستایش است و نشان میدهد که او تمام وجودش را وقف سینما نموده و به این مسیری که انتخاب کرده وفادار بوده است. دلون، در سالهای 1959، و اوایل سالهای دهه 60- به عنوان یک بازیگر شناخته شده پا به سینمای فرانسه نهاد. سال 1959، فیلم «آفتاب سوزان» به کارگردانی رنه کلمان، حضور تاثیرگذاری دارد و سپس بعد از آن در سال 1960، در فیلم برجستهای از لوکینو ویسکونتی یعنی «روکو و برادرانش» میدرخشد. هر دو فیلم از بهترینهای کارنامهاش است و این در حالی است که دو سال دیگر مانده تا در فیلم بزرگ دیگری از «ویسکونتی» حضور یابد. دلون، در فیلم «یوزپلنگ» میدرخشد و به زیبایی در برابر بازیگری قدرتمند همچون برت لنکستر ایفای نقش میکند. «یوزپلنگ» نخل طلای جشنواره کن را به دست میآورد که بیشک از بهترین فیلمهای تاریخ سینماست. دلون، دیگر پس از این فیلم به یکی از ستارگان سینمای فرانسه تبدیل میشود. حضور در فیلم «کسوف» شاهکاری از میکل آنجلو آنتونیونی برای دلون بسیار ارزشمند بود. شخصیت غمانگیز دلون، بهترین انتخاب برای ایفای نقشی بود که در دنیای پوچی و تنهایی بسر میبرد.
حضور دلون، در دنیای سینما را نیز به نوعی میتوان آمیزهای از دوستی و رفاقت با تعدادی کارگردان و بازیگر صاحب اعتبار دانست. به طور مثال همکاری دلون با رنه کلمان؛ که همیشه از او به عنوان استاد خود یاد میکند و به عنوان کسی که راه را برایش هموار نموده. فیلمهای «آفتاب سوزان» 1959، «چه لذتی دارد زندگی» 1961، «آدمهای گربه صفت» 1963، «آیا پاریس میسوزد» 1967، از فیلمهای است که دلون با رنه کلمان همکاری داشته است که در پیشرفت کاری برای دلون، تاثیر داشتهاند. حضورش در کنار بازیگر بزرگی همچون ژان گابن در چند فیلم خوب، و همکاری با فیلمسازان مطرح دیگری همچون: ژاک دوره، هانری ورنوی، والریو زورلینی، فولکر شولندروف، ژان لوک گدار، لویی مال، جوزف لوزی و آلن کاوالیه، بخشی از کارنامه پربار او را تشکیل میدهند. اما بازی او در چند فیلم ژان پیر ملویل از او شخصیتی ماندگار و متفاوت به وجود آورد. مهمترین حضور دلون را میتوان در فیلم «سامورایی» نام برد. شخصیت آلن دلون در نقش جف کاستلو در فیلم «سامورایی» با آن سیمای غمانگیز و منزوی، با آن کلاه و بارانی، چنان شکل گرفته است که تجسم این نقش بدون حضور دلون تا ابد غیرممکن است و دلون این را مدیون یک شخصیت بزرگ است و آن کسی نیست جز ژان پیر ملویل. در کنار این نقش ماندگار، دلون، سالها بعد در فیلمی از جوزف لوزی به نام «آقای کلاین» ایفای نقش میکند. دلون در «آقای کلاین» بار دیگر هنر بازیگریاش را به نمایش میگذارد و در نقش شخصیتی که دچار بحران هویت شده، فوقالعاده ظاهر میشود. دلون با این نقش و در کنار جف کاستلوی «سامورایی»، یکی از درخشانترین بازیهای عمرش را ارائه میدهد.
اگر تاریخ سینما را دوره کنیم، ستارگان بیشماری را خواهیم دید که پس از سالها درخشش در دنیای سینما، تلالوشان را از دست دادهاند. اما برخی از این ستارگان، تاثیر خاصی بر هنر سینما گذاشتهاند. آلن دلون یکی از این ستارگان است. سالهاست که او را روی پرده رویایی سینما ندیدهایم. اما چرا با این وجود اینک نیز هنگامی که تصویری از او را میبینیم برایمان شگفتانگیز است؟! چیزی در او نهفته است که همهی ما را به رویا وا میدارد.
«من همیشه آدم تنهایی بودهام. آگاه یا ناخودآگاه. ژان پیرملویل و دیگران متوجه این موضوع بودند، به همین خاطر این موضوع در فیلمهایم حس میشود. در واقع من همان سامورایی هستم، اما کاملا غیرعادی و ناخودآگاه.» - آلن دلون