(۱۴۰۰/۱۱/۲۵ عصر ۰۶:۱۲)مراد بیگ نوشته شده:
(۱۴۰۰/۱۰/۲۶ عصر ۱۰:۵۳)کاپیتان اسکای نوشته شده:
شگفت انگیز و غیر قابل تکرار، بزرگتر از زندگی، آنقدر آشکار و روشن که هیچ نمایی از آن فراموش نمی شود! تکان دهنده، شاعرانه، یک اپرای شتری پر سر و صدا!
نوشتن درباره چنین آثاری کار آسانی نیست ، حرف ندارد اما بسیار سخن باید تا درباره اش نوشت ! جوهر قلمت می خشکد بدون آنکه مجال رقص در کاغذ پیدا کند .
افرادی هستند که خرابه ها را حفاری می کنند تا در مورد تاریخ صحبت کنند، و افرادی هستند که آن را می سازند .
شاهکاری از دیوید لین بر اساس فیلمنامه ای از رابرت بولت و مایکل ویلسون
بازیگران :
پیتر اوتول در نقش توماس لورنس
عمر شریف در نقش شریف علی
الک گینس در نقش پرنس فیصل
آنتونی کوئین در نقش عودة أبو تايه
جک هاوکینز در نقش ژنرال آلنبی
...
و کلود رینز در نقش مِستر دریدن
آهنگساز : موریس ژار
برنده ی هفت جایزه ی اسکار در بخش بهترین فیلم ، بهترین کارگردانی ، بهترین کارگردانی هنری ، بهترین فیلمبرداری ، بهترین تدوین ، بهترین صداگذاری و بهترین موسیقی همچنین کاندید دریافت جایزه اسکار در سه بخش بهترین بازیگر مرد برای پیتر اوتول ، بهترین بازیگر مکمل مرد برای عمر شریف و بهترین فیلمنامه ی اقتباسی
در کوران جنگ جهانی اول توماس لورنس افسر دون پایه ی ارتش بریتانیا که اطلاعات زیادی راجع به سیاست و فرهنگ کشورهای خاورمیانه دارد ماموریت پیدا می کند تا با سازماندهی قبایل پراکنده ی عربی به مقابله با عثمانی از متحدان سرسخت آلمان بپردازد ...
نمایشنامه ی فیلم روایتی است از زندگی توماس ادوارد لورنس در هفت ستون حکمت .
لورنس روحی شاعرانه دارد که در ورطه ی تحیّر از صحرا و توهّم از قدرت در نوسان است ، صحرا از شخصیت نامفهوم او انسانی می سازد که زیر یوغ قدرت رنج میبرد و گاهی ایده اصلی و اراده زندگی را از دست میدهد ، قدرت اما ...
نظیر این حیرت و سوء تفاهمی که لورنس دچارش است را در زمان و مکانی دیگر در شخصیت ژان دارکِ ویکتور فلمینگ سراغ دارم ، دو حالتی که از قهرمان داستان به بیننده نیز انتقال پیدا می کند.
بازی پیتر اوتول در قامت قهرمان داستان چیزی فراتر از نبوغ است ، لورنسِ او مجموعه ای از کلیشه ها نیست ، قهرمان زنده ای است بی نهایت قوی اما آسیب پذیر ، پیچیده ، مبهم و پر از خصایل انسانی ؛
بازیگر نقش قهرمان را بازی نمی کند بلکه بر روی پرده زندگی می کند، شاید اصلا این شخص پیتر اوتول نباشد ، بلکه خود توماس ادوارد لارنس بوده باشد .
در دورانی که امکانات فیلمسازی در سطح بالایی چون حالا نبوده و از تکنیک جلوه های ویژه و ذخیره سازی خبری نیست ، روشن است که به هنگام ساخت فیلم دیوید لین چه فضای دلهره آوری را تجربه می کند ، روایتی که قرار است نه از طریق دیالوگ ها و متن خارج از صفحه ی نمایش ، بلکه از طریق تصاویر و نماهای بصری بیان شود .
این فیلم در زیبایی و پاکی همتایی ندارد اما علی رغم ظاهر ساده و خطی پر از استعاره و نماد است .
لورنس عربستان یک الماس سینمایی است که هر وجه آن با گذشت زمان بیشتر می درخشد.