[-]
جعبه پيام
» <زرد ابری> درود سروان رنو .آدمیرال گلوبال فرمانده دژ فضایی و مموله ی عزیز .حضور در کافه کلاسیک و در جمع شما اساتید و همه دوستان عزیز باعث افتخار است.
» <مموله> زرد ابری یعنی بازگشت امید دوباره به کافه افتخار دادین استاد
» <آدمیرال گلوبال> خانم کنتس پا برهنه و Emiliano عزیز ممنون از لطف شما .... جناب زرد ابری غافلگیر شدیم واقعا عالی بود ممنون
» <سروان رنو> لینک دانلود برنامه های بچه های گرین نو, باغ مخفی, چوبین, رمی, مسافر کوچولو, نگی و قورباغه ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...9#pid45729
» <کنتس پابرهنه> جناب آدمیرال عزیز مرسی برای به اشتراک گذاشتن دفتر خاطره انگیزتون
» <Emiliano> عااالی بود «آدمیرال گلوبال» عزیز. هم خیلی خاطره‌انگیز بود و هم می‌تونه مرجع خوبی برای آینده باشه.
» <آدمیرال گلوبال> دانلود دفتر جدول پخش برنامه های تلوزیونی از سال 76-86 https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...8#pid45708
» <آدمیرال گلوبال> با سلام ممنون از emiliano و مموله عزیز خوشحالم که مورد توجه قرار گرفت. لینک دانلود دفتر جدول پخش برنامه های تلوزیون تصحیح شد
» <مموله> آدمیرال عزیزم ممنون برا ثبت وضبط خاطرات خوش گذشته
» <رابرت> آه از این آشفته حالی... در "خاطرات سودا زده من" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45717
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 3.33 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خاطرات سودا زده من
نویسنده پیام
رابرت آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 123
تاریخ ثبت نام: ۱۴۰۰/۶/۲۰
اعتبار: 26


تشکرها : 1450
( 1725 تشکر در 123 ارسال )
شماره ارسال: #57
ژانر "علمی-تخیلی"

(۱۴۰۲/۷/۲ صبح ۱۱:۱۲)رابرت نوشته شده:  

بیشتر ارائه‌دهندگان طرح و فیلمنامه، حتی به ژانر اثر خود فکر نکرده و معتقد بودند، بعد از نوشتن کامل آن، ژانرش خود به خود معلوم خواهد شد!!!

نکته تأسف‌بارتر اینکه حتی در بسیاری از سایت‌های اینترنتی ژانر، موضوع و قالب را با هم اشتباه گرفته و تقسیم‌بندی‌های غیر استانداردی مثل ژانر بر اساس نوع ساخت دارند! (مثلاً سینمایی، انیمیشن و ...)

ان‌شاءالله در چند پست بعدی بر روی مبحث ژانر متمرکز شده و درمورد چهار ژانری که ذهن من با آنها تعارض جدی دارد، مطالبی را تقدیم خواهم کرد. یکی در سطح جهانی و سه مورد بعدی در ایران...

آشنایی با قواعد ژانر و ساختن آثار سینمایی و تلویزیونی در چهارچوب آن، فواید زیادی برای سازنده و مخاطب دارد. سازنده از فرم و محتوای ژانر عدول نمی‌کند و اثرش دچار اغتشاش و پراکنده‌گویی نمی‌شود. مخاطب نیز هنگام انتخاب اثر، دقیقاً می‌داند که با حال و هوای مورد علاقه‌اش روبروست یا خیر؟ چنانچه مثلاً اگر علاقه‌ای به فیلم‌های گنگستری ندارد، سراغ اثری با ژانر غالب* گنگستری نمی‌رود.

اما در اینجا می‌خواهم از یک ژانر خاص نام ببرم که در همه دنیا مورد بی‌مِهری قرار گرفته و بسیاری از آثار سخیف را در آن دسته جای داده‌اند: "علمی-تخیلی" (Science Fiction)

هر گاه سخن از ژانر "علمی-تخیلی" می‌شود، بی‌درنگ به یاد مرحومان ژول ورن، آیزاک آسیموف، آرتور سی.کلارک و حتی هرژه می‌افتم و به یاد کوبریک و آن شاهکار بی‌بدیلش 2001: a Space Odysseys (محصول سال ۱۹۶۸ میلادی)

۲۰۰۱: اودیسه فضایی، به کارگردانی استنلی کوبریک، محصول ۱۹۶۸

همچنین فیلم‌های ترمیناتور (مخصوصاً روز داوری) و چندگانه‌های جنگ ستارگان از نمونه‌های خوب و مثال‌زدنی این ژانر هستند. بی‌شک اولین داستان‌های ترانسفورمرها و گودزیلا نیز در زمره ژانر "علمی-تخیلی" قرار می‌گیرند.

لئوناردو داوینچی، نابغه بزرگ دوران رنسانس که او را بیشتر به عنوان نقاش می‌شناسیم، دست کم، ۵ قرن پیش‌تر، طرح‌هایی مهم و جالب از پاراگلایدر، هلی‌کوپتر و زیردریایی کشیده بود و ژول ورن نویسنده معروف، داستان‌هایی را به نگارش درآورد که بسیاری بیش از ۱۰۰ سال بعد، عینیت یافتند!

هرژه (خالق بلژیکی تن تن که شخصاً ارادت ویژه‌ای به او دارم) از سال ۱۹۵۰، داستان‌های کمیک هدف کره ماه و روی ماه قدم گذاشتیم را در مجله چاپ کرد و کتاب‌های مجزای آن نیز در سال های ۱۹۵۳ و ۱۹۵۴ به چاپ رسیدند. این در حالی بود که نیل آرمسترانگ در ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹ روی ماه قدم گذاشت!

سمت راست، روی جلد "هدف کره ماه"؛ سمت چپ، روی جلد "روی ماه قدم گذاشتیم" اثر هرژه

معمولاً آثار زیرمجموعه ژانر "علمی-تخیلی" بر اساس سه نوع رویکرد ساخته می‌شوند:

اول: پیش‌بینی اوضاع زندگی آیندگان از هر حیث (ارتباطات، کشف‌ها و اختراعات، نحوه زندگی و ...) بیشتر آثار ژانر "علمی-تخیلی" در این دسته قرار می‌گیرند. از جمله ترمیناتور، جنگ ستارگان و ...

دوم: توجه به مباحث مختلف علمی، به عنوان موضوع اصلی داستان. مثل فیلم لوسی (Lucy) به کارگردانی لوک بسون، محصول ۲۰۱۴ آمریکا

سوم: داستان‌های فرا زمانی و مکانی که احتمالاً هیچ وقت محقق نخواهند شد؛ اما با توجه به مباحث علمی و دانش روز شکل گرفته و مواجهه خیالی قهرمانان با شرایط پیش آمده را نشان می‌دهند. مثل: فیلم‌هایی که درمورد موجودات ناشناخته (گودزیلا و دایناسورها) ساخته می‌شوند و یا داستان‌های سفر در زمان که بر اساس نظریه‌های فیزیک ساخته شده‌اند. 

اما... مدت‌هاست که تحت تأثیر پیشرفت روزافزون علم و فن‌آوری، اکتشافات فضایی، توسعه فضای مجازی، وجود انواع ربات‌ها و داستان‌های پر شمار و تکراری ترانسفورمرها حجم انبوهی از آثار سینمایی و تلویزیونی در نقاط مختلف جهان ساخته و پخش می‌شوند که بیشتر مردم و سازندگان، این آثار را -به شکل اعصاب خرد کنی- در زیرمجموعه ژانر "علمی-تخیلی" جای می‌دهند! آثاری که -در خوشبینانه‌ترین حالت و البته با اِرفاق- فقط می‌توان آنها را "تخیلی" دانست!

کافیست به انبوه فیلم‌ها و سریال‌های تکراری که با شخصیت‌هایی چون دیجیمون، ترانسفورمرها، مارول‌ها و داستان‌های سفر به فضا، سفر در زمان** و ... تولید می‌شوند، دقت کنید:

۱) غالباً تکرار نمونه‌های موفق اولیه هستند؛ با این تفاوت که بر خلاف آثار اصلی، خلاقیت شگرفی در داستان آنها وجود ندارد.

۲) این آثار به صورت دنباله‌دار و پر تعداد ساخته شده و غالباً پایان باز دارند.

۳) در هر قسمت، شخصیت‌های جدیدی وارد داستان شده و حوادث و اتفاقات جدید و بی‌شماری به وجود می‌آورند. به همین خاطر، می‌توان این داستان‌ها را تا ابد ادامه داد!

۴) از همه بدتر هیچ نشانی از علم و دانش در این آثار دیده نشده و گاه، داستان آنها بی‌احترامی به شعور و تفکر است!

هر چند علاقه‌ای به دیدن فیلم‌ها و سریال‌هایی با چهار ویژگی مذکور ندارم؛ اما مخالف تولید آنها نیستم، چون به هر حال مخاطبان خود را دارند. فقط ای کاش برچسب "علمی-تخیلی" را به آنها نچسبانند تا این ژانر ارزشمند لوث نشود!

----------------------------------------

* بیشتر آثار سینمایی و تلویزیونی عصاره‌ای از چند ژانر هستند؛ اما حال و هوای یک ژانر بر سایر ژانرها می‌چربد. مثلاً فیلم "اولین خون" (First Blood) را در نظر بگیرید. این فیلم مؤلفه‌هایی از ژانرهای حادثه‌ای (Action)، ماجراجویانه (Adnenture)، هیجانی (Thriller) و اجتماعی (Social) دارد. اما به عقیده من ژانر غالب آن، هیجانی است.

** بعضی از فیلم‌های امروزی با این موضوعات و شخصیت‌ها، محتوا و فرم ایده‌آلی دارند و در دسته "علمی-تخیلی" جای می‌گیرند؛ اما این موضوع درمورد عناوین بسیار محدود و انگشت‌شماری صادق است و خیل انبوه این آثار، کپی‌هایی فاقد ارزش و ضعیف از روی نسخه‌های اصلی هستند.  


يا رادَّ ما قَدْ فات... (ای برگرداننده آنچه از دست رفته است...)
۱۴۰۲/۷/۵ عصر ۰۱:۰۸
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مارک واتنی, Emiliano, کوئیک, سروان رنو, مموله, شارینگهام, اکتورز, Classic, دون دیه‌گو دلاوگا, مراد بیگ, مورفیوس, لوک مک گرگور, کنتس پابرهنه, آدمیرال گلوبال
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
خاطرات سودا زده من - سروان رنو - ۱۴۰۰/۶/۳۰, عصر ۱۰:۰۹
پیش شماره - رابرت - ۱۴۰۰/۶/۳۱, عصر ۰۹:۳۵
خارج از نوبت - رابرت - ۱۴۰۰/۷/۱۸, عصر ۱۱:۳۲
آنا... - رابرت - ۱۴۰۱/۲/۵, عصر ۰۵:۲۷
RE: آنا... - مموله - ۱۴۰۱/۲/۵, عصر ۰۹:۳۵
RE: خاطرات سودا زده من - سروان رنو - ۱۴۰۲/۲/۳۱, صبح ۰۱:۱۸
RE: خاطرات سودا زده من - Classic - ۱۴۰۲/۳/۱, صبح ۱۱:۰۵
RE: خاطرات سودا زده من - سناتور - ۱۴۰۲/۳/۴, عصر ۰۳:۲۳
RE: خاطرات سودا زده من - سروان رنو - ۱۴۰۲/۱۱/۲۵, عصر ۱۰:۳۵