سکانس های به یاد ماندنی: جاده (La strada ) اثر فدریکو فلینی
هرموقع به سکانسهای برتر فیلمها فکر می کنم اول از همه سکانس پایانی فیلم جاده ی
فلینی در ذهنم نقش می بندد.
زامپانو با بازی فوق العاده زیبای آنتونی کویین، بعد از اطلاع پیدا کردن از مرگ جلسومینا
(با بازی جولیتا ماسینا)،اجرای معرکه گیری که دیگر بدون وجود جلسومینا حال و هوای
گذشته را ندارد و کتک کاری در میخانه، مست و لایعقل به لب دریا که همچون درون
خود او در جوش و خروش است میرسد و سپس در ساحل به زمین افتاده، به شکل
تاثر برانگیزی گریه سر میدهد و ما همراه دوربین، با حرکت کرین زیبایی از او دور می شویم
و به سیاهی (فید پایانی) می رسیم.
نکته ی جالب در اینجاست که در این سکانس بدون دیالوگ و حتی مونولوگ، حرکات چهره
کویین که حاکی از فرو رفتن عمیق او در نقشش است، با وجود تعارض زیاد با شخصیتی
که در طول فیلم از او دیده ایم به تمامی احساسات تماشاگر را بر می انگیزد و حالتی از
همذات پنداری و ترحم در او نسبت به زامپانوی تا بدینجا بی احساس و اینک درهم شکسته
بوجود میاورد.
موسیقی زیبای نینو روتا (Nino Rota) هم در این میان، در درگیر کردن هرچه بیشتر بیننده
نقش بسزایی دارد. موسیقی که مدام چهره ی معصوم و رنجهای جلسومینا را در ذهن
می نشاند.
فلینی در این سکانس با کمترین تعداد کات و استفاده از نماهای ممتد، بر حس کند شدن
زمان برای زامپانو و غم عمیق در خود فرو رفتن و تنهایی او تاکید می کند. تنهایی که تا قبل
از این، با میخوارگی و کتک کاری، یا عیاشی و هیجانات بیرونی تخلیه می شد، حالا
مفری جز گریستن پیدا نمی کند.
جاده های خشک و غیر قابل دسترس زندگی زامپانو، به مدد رنجهای زنی ناکام، هرچند دیر
اما سرانجام به دریای تزکیه رسیده است.
در فایل های ضمیمه علاوه بر تصاویری از فیلم، طرحی از فلینی برای شمایل زامپانو می بینید.