[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> تلگرام یا فروم ؟ مساله این است ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45464
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
» <دون دیه‌گو دلاوگا> سلام و سپاس فراوان "Dude" گرامی. آقا ممنون برای "Orions belte". با معرفی شما، خودم هم خاطره محوی از آن سراغ گرفتم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 5 رای - 4.2 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سکانس آخر ....
نویسنده پیام
BATMAN آفلاین
Nightmare
*

ارسال ها: 790
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۳/۵
اعتبار: 81


تشکرها : 10479
( 12700 تشکر در 564 ارسال )
شماره ارسال: #19
RE: سکانس پایانی + شخصیت منفی

فيلمسازی که سکانس پايانی فيلمش را با الهام از سکانس پايانی «تنگه وحشت» ساخت

(در ابتدا قصدم این بود در تالار برترین شخصیتهای منفی در موردش بنویسم)


میراث من جنون  1358

(این فیلم برای بار اول بود که دیدم، در نتیجه مطالب زیر بصورت خلاصه نوشته شده)

مهدی کرمی (فخیم زاده) مبتلا به اسکیزوفرنی، با گذشته ای نه چندان دلچسب میباشد
پدر و مادرش از یکدیگر جدا شده اند و حال پدر مهدی در آسایشگاهی روانی بستری است
او خاطره خوشی از دوران نوجوانی اش ندارد، از نبود محبت نیز به شدت رنج میبرد، در گذشته مدام تحقیر شده است
حاصل همه اينها عقده های روانی است  که از گذشته و خانواده به ارث برده و نهايتا روزی سر باز ميکند
مهدی در در بخش آبدارخانه يک اداره کار میکند که در همانجا عاشق و شيفته گلی (کارمند) ميشود
او احساس میکند گلی همان نیمه گمشده اوست که اگر به وصالش برسد
تمام بی مهریهایی که در گذشته متحمل شده است جبران میشود و این عشق مرهمیست بر دردهای او
اين اتفاق به ظاهر خوش آغازگر حوادثی ميشود که پايان تلخ و غمباريی را برای گلی و خود او رقم خواهد زد
شاید احساس میکند گلی همان نیمه گمشده زندگی اوست
فکر میکنم ميراث من جنون بهترين و کاملترين شخصيت روان پريشی باشد که جناب فخيم زاده از خود به يادگار گذاشته است
کاراکتری که سالها بعد در ديگر آثار فخيم زاده (مسافران مهتاب، هم نفس، خواب و بيدار) به نوعی ديگر تکرار شدند
اما وجه تمايز اين شخصیت سينمايی با ديگر کاراکترها در  يک مورد خلاصه ميشود و آن هوش بالا و مثال زدنی این نقش سینمایی است

از او متنفر باشم یا برایش دل بسوزانم؟!


مهدي کرمی رفتاری دو گانه دارد، گاه مجنون است و از هيچ عمل زشت و غير انسانی ابايي ندارد
که همين رفتار او سبب خشم و تنفر مخاطب نسبت به او ميشود، البته بسيار هم باهوش است!


او برای خلاص شدن از شر امیر (نامزد گلی) نقشه ای زيرکانه طراحی و اجرا ميکند
وانمود مبکند مجروح و بيمار است و با اين ترفند امير را به سمت اتاقش راهنمايي ميکند (برایش تله میگذارد)
بالافاصله با ضربه ای کاريی حسابش را میرسد، بلافاصله جسد را روی کولش ميگذارد و با عجله به سمت ماشين امير ميرود


لحظاتی بعد و در حین انتقال جسد متوجه حضور ماموران پليس ميشود اما ترفندی هوشمندانه او را نجات داده و از مهلکه میگریزد


 زمانی که در دادگاه محاکمه ميشود وانمود ميکند يک انسان ساده، احمق، بدبخت و بيچاره است
نقش خود را به قدری واقعي اجرا ميکند که همکاران سابقش وحتي گلی مات و مبهوتش ميشوند!

 گاه همانند کودکی بی آزار گوشه ای نشسته و خاطرات تلخ گذشته را مرور ميکند
براستی در این لحظات دل مخاطب را به رحم میاورد!


یا زمانی که به ملاقات پدرش میرود صادقانه با او صحبت کرده و همانند کودکی معصوم به او محبت میکند

دلا مجنون کشی بهرت چه سودی؟
که اين مجنون تو خود مجنون نمودی!

سکانس پايانی فيلم که پيش از اين به آن اشاره شد بسيار حساس و مهم ميباشد


گويا نويسنده اثر بر اين باور است که برای کشتن فردی مجنون بايد خود نيز به سر حد جنون رسيده باشی
شايد اگر غير از اين بود گلی قادر نبود مهدی را به قتل برساند و از خونش ميگذشت (به او رحم میکرد)

در پایان خلاصه ای از مطالبی خواندنی از این فیلمساز قرار میگیرد

فخيم‌زاده هيچگاه مثل شکيبايی، انتظامی و عبدی جذاب و دوست داشتنی نبوده و نيست
فخيم‌زاده هيچگاه مثل فردين،  بهروز و ناصر هيبت يک قهرمان را نداشت
فخيم‌زاده هيچگاه به اندازه فنی زاده و مهدی هاشمی در نقش حل نشد، اما فخيم‌ زاده يکی است
با چشمان گرد و خيره، صدای خش‌دار، نفس‌هايی که گرمای آن را مي‌توان حتي از روی پرده سينما هم حس کرد
بدني که مثل سنگ سفت است و درنهايت جنونی که لازمه بازيگری و يا هر فن و تخصص مشتق از هنر است
فخيم‌زاده در آن دوران تحت تاثير فيلم‌های جنايي بود و اين فيلم را با نگاهي به فيلم «تنگه وحشت» 1962 ساخته جی لی تامپسون ساخته بود
فصل پايانی فيلم «ميراث من جنون» که در مرداب انزلی فيلمبرداری شده تاثيرپذيری فخيم‌زاده از «تنگه وحشت »را بيش از پيش نشان مي‌دهد

درباره گوینده نقش اول فیلم


 منوچهر اسماعیلی در این فیلم خیلی خوب جای شما صحبت می کند
لحن گویش شما را به شکلی استثنایی خوب منتقل کرده است
گویی خود شما صحبت می کنید، چطور به این لحن رسید؟ با هم در این باره صحبت کردید؟
در آن سال ها ما پاتوقی داشتیم به نام استودیو «فیلمکار» که متعلق به روبیک منصوری بود 
تنها استودیوی به اصطلاح روپای آن دوران بود، اسماعیلی جزو نوابغ دوبله ایران است و اگر از کاری خوشش بیاید و بخواهد
می تواند تاثیر  زیادی روی فیلم بگذارد، او از میراث من جنون خوش اش آمده بود به همین دلیل فوق العاده دوبله کرد
این اولین باری بود که جای من حرف می زد، بعد از آن در فیلم اشباح میرلوحی هم جای من حرف زد
دوبلوری را که به جای فرزانه تأییدی انتخاب کرده عالی است
ظاهراً دیگر اثری از این خانم نیست و کار دوبله را خیلی زود رها کرده اند، اسمشان چه بود؟
دقیق خاطرم نیست، من می خواستم خانم ژاله کاظمی در این فیلم صحبت کند
ولی در آن زمان متأسفانه ژاله در ایران نبود، اسماعیلی این خانم رابرای نقش فرزانه انتخاب کرد
 فکر می کنم «شکوه» صدایش می کردند، نام دقیق ایشان رابه خاطر نمی آورم
به هرحال از جهتی بهترین انتخاب برای آن نقش بود

پرده سینما، سینمای واقعی آن دوران


http://www.cinscreen.com/?id=830

مرجع تک بیت بالا  / وبلاگ آرزونامه و عاشقانه ها



! I'M BATMAN I'M VENGEANCE
۱۳۹۳/۱۰/۱۱ عصر ۰۸:۱۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پیرمرد, اسکورپان شیردل, L.B.Jefferies, پرشیا, فیلیپ ژربیه, زرد ابری, خانم لمپرت, سروان رنو, مگی گربه, Joe Bradley, اکتورز, برو بیکر, فرانکنشتاین, ژان والژان, منصور, برت گوردون, سارا, Jacques Clouseau, Kathy Day, میرزا کوچک جنگلی, گروهبان گارسیا, هایدی, پرنسس آنا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
سکانس آخر .... - برو بیکر - ۱۳۹۳/۹/۱۷, عصر ۰۴:۲۰
RE: سکانس های پایانی .... - برو بیکر - ۱۳۹۳/۹/۱۸, عصر ۰۵:۴۰
RE: سکانس آخر .... - BATMAN - ۱۳۹۳/۹/۱۹, عصر ۰۹:۳۵
RE: سکانس آخر .... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۳/۹/۲۱, عصر ۰۸:۳۰
RE: سکانس آخر .... - زینال بندری - ۱۳۹۳/۹/۲۱, عصر ۰۹:۵۴
RE: سکانس آخر .... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۳/۹/۲۱, عصر ۱۰:۱۱
RE: سکانس آخر .... - اکتورز - ۱۳۹۳/۹/۲۲, صبح ۰۵:۰۳
RE: سکانس آخر .... - اکتورز - ۱۳۹۳/۹/۲۳, صبح ۰۳:۱۱
RE: سکانس آخر .... - Joe Bradley - ۱۳۹۳/۹/۲۴, عصر ۰۱:۲۹
RE: سکانس آخر .... - Joe Bradley - ۱۳۹۳/۹/۲۷, عصر ۱۰:۲۴
RE: سکانس آخر .... - Joe Bradley - ۱۳۹۳/۹/۲۸, عصر ۰۷:۴۰
RE: سکانس آخر .... - Joe Bradley - ۱۳۹۳/۹/۳۰, عصر ۰۹:۵۸
RE: سکانس آخر .... - Joe Bradley - ۱۳۹۳/۱۰/۳, عصر ۰۳:۱۲
RE: سکانس آخر .... - اکتورز - ۱۳۹۳/۱۰/۷, صبح ۰۵:۳۵
RE: سکانس آخر .... - Joe Bradley - ۱۳۹۳/۱۰/۸, عصر ۰۴:۴۲
RE: سکانس آخر .... - Joe Bradley - ۱۳۹۳/۱۰/۱۰, عصر ۰۳:۱۹
RE: سکانس آخر .... - Joe Bradley - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱, عصر ۰۲:۰۳
RE: سکانس پایانی + شخصیت منفی - BATMAN - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱ عصر ۰۸:۱۴
RE: سکانس آخر .... - Joe Bradley - ۱۳۹۳/۱۰/۱۷, صبح ۱۲:۴۹
RE: سکانس آخر .... - Joe Bradley - ۱۳۹۳/۱۰/۲۹, عصر ۰۴:۰۰
RE: سکانس آخر .... - برو بیکر - ۱۳۹۳/۱۲/۱۴, عصر ۰۶:۳۸