ممنونم از شما جناب زبل خان عزیز که بطور خلاصه ولی خیلی گویا در مورد دهه هفتاد نکته های زیبائی رو بیان کردید و جناب حمید هامون عزیز، دوست گرامی، چه زیبا و جذاب از این دهه صحبت کردین و تجدید خاطره خوبی بود.
سریالهای خارجی که بیاد دارم
(بخاطر تعداد متعدد عکسها قبلا از دوستان عذرخواهی میکنم.)
قبلا در تالار برنامه های دهه شصت و سریالهای خارجی، راجع به برخی از سریالها و برنامه ها صحبت شده که امیدوارم صحبت در موردشون در این مبحث تکراری و خسته کننده نباشه. از اساتید ارجمند خواهش میکنم اگه در مورد تاریخها یا دوبله ها اشتباهی دیدند گوشزد کنند تا اصلاح بشه. چون اطلاعات بر اساس حافظه، ممکنه خالی از خطا نباشه.
با آمدن آنتهای یو اچ اف به پشت بامها، دیدن برنامه های کانال سه و چهار امکان پذیر بود. مثل همه پدیده های نو در ایران، شور و شوق اولیه استفاده از هر وسیله نوئی در روزهای نخست، با کیفیت بد در نطفه خفه میشد. اما دیدن برنامه های ورزشی (گاهی بصورت زنده) و علمی به روز از این کانالها نعمت بزرگی بود. پخش برنامه های آنچه شما خواسته اید و مهتران ترفند (بدلکاران) از کانال سه و برنامه های علمی و حیات وحش و کوانتوم از کانال چهار در خور توجه بود. در برنامه آنچه شما خواسته اید مردم از سازندگان برنامه های تلویزیونی میخواستند که چی براشون نمایش داده بشه و بنام چه کسی پخش بشه؛ پخش بسکتبال ام بی ای صبح جمعه ها و پخش مستقیم مسابقات تنیس که توسط جمشید گرگین گزارش میشد و نمایش مجله فوتبال کشورهای مختلف برای ما تحول بزرگی بود.
اوایل دهه هفتاد از شبکه دو سریالی پخش میشد از کشور روسیه بنام جنگ سرد که سیاه و سفید نمایش داده میشد و آهنگی بیادماندنی داشت. بیشتر بین بینندگان به نام سرگرد اشترلیتز شهرت داشت. بشخصه حافظه خوبی در مورد این سریال ندارم ولی تنها صحنه ای که به یادم مونده صحنه شکنجه بازیگر زن سریال بود که بچه تازه بدنیا آمده اش رو بدون لباس جلوی کوران باد قرار داده بودند تا به حرف بیاد. صحنه وحشتناکی بود که نشون میداد آزار روحی سخت ترین نوع شکنجه هاست.
این سریال بر اساس داستان واقعی جاسوس روسی بنام کلنل اشترلیتز در آلمان در 17 روز آخر جنگ جهانی دوم ساخته شده است. برای همینم اسم اصلی این سریال Seventeen Moments of Spring هست. این سریال رو با زیرنویس انگلیسی از این لینک دانلود کنید.
http://stagevu.com/video/tcloczrvvdhi
http://www.foreignmoviesddl.org/2008/08/...http://www.foreignmoviesddl.org/2008/08/seventeen-moments-of-spring
فکر میکنم بجای سرگرد اشترلیتز، بهرام زند صحبت میکرد.
سریالهای خارجی زیادی در این دهه از تلویزیون نمایش داده شد. شبکه های یک و دو سراغ کارآگاهان انگلیسی معروفی مثل شرلوک هلمز و پوآرو و خانوم مارپل رفته بودند و در کانال سه سریالهای خارجی ایتالیائی و آلمانی و گاهی انگلیسی نمایش داده میشد. تنها سریال ژاپنی این ایام، سریال هرگز نخواهم گریست بود. سریال ملودرام خوبی بود ولی مرد سریال در مواقع لزوم گریه میکرد و این با نام برنامه اصلا همخوانی نداشت.
لبه تاریکی و حادثه جو (هنی) و کمپیون هم از بهترین سریالهایی بود که در این دوران به نمایش دراومدند.
از سریالهای کانادائی بیادماندنی این دوران سریال قصه های جزیره بود با نام اصلی road to Avonlea. چه زیبا بود ورود دختری که به اجبار به این سرزمین وارد ودرگیر ماجراهای مختلف میشد. وقتی دنبال مطلبی برای این سریال بودم، سایت مخصوص این سریال رو پیدا کردم که یه روز تمام منو با خودش به دنیای زیبای این شخصیتها و ماجراهاشون برده بود و حتی چند صباحی در جزیره زیبای پرنس ادوارد با این شخصیتها زندگی کردم. زیبائی ماجرا اینجاست که فهمیدم تعدادی از شخصیتها از داستان آن شرلی با موهای قرمز به نویسندگی لوسی مود مونتگمری به این داستان راه پیدا کرده اند. از این نویسنده سریالی با نام امیلی در نیومون هم از کانال یک به نمایش دراومده. البته سریال قصه های جزیره که برداشت آزادی بود از داستان آنی گرین گیبلز موفق ترین سریال در ایران بود. در سایت این سریال بحثهای زیادی در مورد مقایسه گیلبرت با گاس پایک شده که خوندنش خالی از لطف نیست.
http://roadtoavonlea.com/world-of-avonle...http://roadtoavonlea.com/world-of-avonlea/welcome-t
کشف هنرپیشه های مشترک و حتی شخصیتهای مشترک بین دو سریال آن شرلی (رویای سبز) و قصه های جزیره برای کسانی که چندین بار به تماشای این سریال مینشستند هیجان انگیز بود. حتی در قسمتهایی که شخصیت ماریلا کاتبرد و رشل لیندی در سریال قصه های جزیره حاضر شدند همه منتظر دیدن دوباره آن شرلی بودن ولی بعد مرگ ماریلا کاتبرد، در چند صحنه موفق به دیدار گیلبرت بلایت شدیم.
دوبله این سریال یکی از بهترینها بود. فکر میکنم مدیر دوبلاژ این کار، خانوم رافعت هاشم پور بود که بعد ناهید شعشعانی بجای هتی کینگ صحبت میکرد. البته در قسمتهای معدودی جای همسر آلک کینگ هم حرف زده بودند که در قسمتهای بعد مریم صفی خانی دوبلور جانت شدند.
این سریال پر از شخصیتهای جذاب و فراموش نشدنی بود. سارا (با صدای خانوم شیرزاد) با دو عمه خودش زندگی میکرد. هتی و الیویا (صداپیشه : مینو غزنوی). هتی که قبل ورود سارا، با الیویا مثل دختربچه ای رفتار میکرد از خدا خواسته شروع به امر ونهی سارا میکنه و مسلما سارا هم این موضوع رو نمیپذیره. بتدریج با ساکنین جزیره پرنس ادوارد آشنا میشیم. خانواده الک کینگ (دائی الک با صدای آقای همت مومیوند) و دختردائی لوس و از خودراضی فیلیسیتی (مهوش افشاری) و پسر دائی شیطون فیلیکس(شوکت حجت) و رشل لیند (صدای پروین ملکوتی) و موریل استیسی (زهرا آقا رضا) و جاسبر دیل با لکنت و عدم اعتماد به نفس (آقای باشکندی) و آقای پتی بون با صلابت (شهروز ملک آرائی) و .... با اینکه منتقدین همیشه ایراد میگرفتند که چرا طرح مشکلات و تنش در هر قسمت مثلا چهل و پنج دقیقه ای تا دقیقه چهل ام ادامه داشت و در پنج دقیقه آخر با فداکاری کسی یا اتفاقی غیرمنتظره یا تغییر نگرش شخصیتی همه چی ختم بخیر میشد ولی تعداد جایزه های متعددی که این سریال برده نشان از ساخت حرفه ای و دقیق این اثر بود. زندگی واقعی هم میتونه بهمین سادگی باشه شاید خودمون پیچیده ترش میکنیم.
کارآگاه خسته و فراری از شاخصه های کلاسیک در عین حال جسور و مطابق الگوهای دهه هفتادی انگلیس، ریگان (با بازی جان تاو و صدا پیشگی پرویز ربیعی) به همکاری دستیارش کارتر (بازی دنیس واترمن و دوبلور عباس نباتی) مهمان چهارشنبه شبهای دهه هفتاد ما در کانال یک بودند. البته بعدها سریال مورس هم با بازی جان تاو هم از کانال دو پخش شد. سریال سوئینی بازسازی شده با بازی ری وینستون ولی هیچوقت به زیبائی و جاودانگی نسخه اصلی نیست.
برای خاطره بازی با سریال سوئینی به اینجا مراجعه شود:
http://johnthaw.topcities.com/thesweeney.html
http://www.thetvlounge.co.uk/sweeney/index.php
آهنگ سریال مورس: http://s3.picofile.com/file/7563234080/T...http://s3.picofile.com/file/7563234080/Tv_Theme_Inspector_Morse_YouTub
تیتراژ ابتدا و انتهائی سریال سوئینی: http://s1.picofile.com/file/7563258381/S...http://s1.picofile.com/file/7563258381/Sweeney_Theme_Tune_Intro_and_Outro_YouTub
سریال در برابر آینده (early edition) از کانال دو و سریال رودخانه برفی (snowy river) از کانال یک رو هم به خاطر دارین؟
سریالهای خبرنگار (urban angel) داستان ویکتور تورس (دوبله امیرهوشنگ زند) و دوستش مارونی و سریال بسوی جنوب (due south) با بازی پل گراس (صداپیشگی : ژرژ پطرسی) و سریال کارآگاه فاربر و بادیگاردز (1996) Bodyguards و رقیبان شرلوک هلمز وQ.E.D همون پروفسور دورل و دوستاش که به جنگ یه آلمانی بنام کیلکیس میرند و سریال I PROMESSI SPOSI -THE BETROTHED با بازی دنی کوئین و برت لنکستر در دوران پیری به نقش کاردینال هم از محبوبترین سریالهای کانال سه بودند.
پل گراس از سریال بسوی جنوب و کایل چندلر از سریال در برابر آینده و گای پیرس و جاشوآ لوکاس از سریال رودخانه برفی و سم وترسون از سریال کیوای دی از بازیگران بنام هالیوودی هستند.
http://mysteryfile.com/blog/?p=616
http://www.dvdtalk.com/reviews/43381/riv...http://www.dvdtalk.com/reviews/43381/rivals-of-sherlock-holmes-
سریال انتقام vendetta محصول سال 1995 از سریالهای اکشن و زیبای این دهه است که بازی الیور توبیاس (جک وینست) جذابیت این برنامه رو صداچندان کرده بود.
بازرس وای کلیف 1994 و بازرس فراست a touch of frost محصول 1995 با بازی سر دیوید جیسون و بازی خطرناک Gefährliche Spiele محصول 1994 و بر زمین خطرناک و Midnight Man به سال 1995 که در واقع دو فیلم بلند سینمائی بودند و داستان ماموری از امریکا (راب لو) رو روایت میکردند که به برای کمک به انگلیس میاد و سریال تپش heartbeat و سریال strathblair که به ماجراهای دهکده های زیبای انگلیس و مردمی که در اون زندگی میکردند میپرداخت ؛ از سریالهای خوش ساخت با دوبله عالی آن زمان بودند.
از سریال بازی خطرناک، بمب کارگذاشته شده در سوپ در یه مهمانی یادم میاد که موقع سرو غذا و برداشتن در قابلمه منفجر شد.
از سریال سرزمین خطرناک، صحنه ترور پسرهای ملکه رو بیادمیارم. اسلحه بر روی مدالهایی قفل شده بود که در لحظه ای که به آنها اهدا میشدند شلیک شده و آنها کشته شوند، وقتی بادی گارد مربوطه نتونست بموقع این عمل رو خنثی کنه بسمت بچه ها حمله ور شد و مدالها رو قاپید و روی سینه خودش قرار داد و به شهادت رسید.
http://www.glendalehouse.co.uk/pages/heartbeat.htm
http://epguides.com/touchoffrost/guide.shtml
نگاهی به تاریخ ساخت این سریالها و مقایسه با زمان پخششون نشون میده برای ما که عادت به دیدن سریالهای قدیمی و تکراری داشتیم این دهه موهبت بزرگی بوده. دوبله ها هم زیبا و بیاد ماندنی هستند.
خانه پوشالی house of cards
You might well think that. I couldn't possibly comment
فرانسیس ارکات، سیاستمدار دوران تاچر، وقتی میخواست حرفی رو به کسی القا کنه اینو میگفت:
شما میتونین اینطور فکر کنین. من نمیتونم در اینباره چیزی بگم.
زیبائی این سریال شیوه روایتگریش بود. شخصیت منفی (با بازی یان ریچاردسن و صداپیشگی ناصر طهماسب) بطرف دوربین با ما صحبت میکرد و در آخر جمله معروفش رو به بیننده هم میگفت. گاهی که فکر میکرد میخوایم ملامتش کنیم با تحکم با بیننده صحبت میکرد و کاملا حق به جانب.
متی استورین، خبرنگار تازه کاری که هنوز به سیاست بزرگان آلوده نشده به فرانسیس ارکات نزدیک میشه. اونو بعنوان فردی باهوش و لایق وزارت و حتی بالاتر ستایش میکنه و خیلی وقتا کمکش هم میکنه. غافل از اینکه در سیستم بیمارگونه سیاست، صداقت هیچ معنائی نداره. حقیقت رو میفهمه ولی محکوم به مرگه و از پشت بام وزارتخونه توسط ارکات به پائین سقوط میکنه.
سری دوم این سریال هم با محوریت شخصیت فرانسیس ساخته میشه و اینبار خبرنگار دیگه ای هست که باید پرده از اسرار پشت پرده ها برداره.
این سریال بهمین اسم با بازی کوین اسپیسی بازسازی شده.
سریال تجارت مرگ traffik محصول 1989
من جک لیتکو وزیر انگلیس در پاکستان برای مبارزه با مواد مخدر هستم و دختر من یک معتاد است.
سریالی با ساختار خاص و زیبائی روایت. اینقدر واقعی ساخته شده بود که بنظر مستند میرسید. داستان موزائیک واری که شخصیتهای قصه رو در چندین گوشه جهان به هم مرتبط میکنه و این راه ارتباط چیزی نیست جز قاچاق مواد مخدر.
نماینده انگلیس جک لیتکو (با صدای آقای تهامی) در پاکستان با طرح عدم کشت مواد مخدر در کشور مبدا غافل از اینکه دختر خودش ، کارولاین (با صدای خانوم شکوفنده) معتاده و فاضل (صدای آقای والی زاده) که به کشت مواد و فروشش میپردازه، بخاطر خانواده اش وارد موسسه قاچاق طارق بوت (با صدای آقای معمارزاده) میشه و کم کم میشه معتمد اون. در این سوی دنیا، کارل که قاچاق مواد رو برعهده داره دستگیر شده و از همسرش (با صدای ژاله کاظمی) هیچ انتظاری نداره مگر صبر تا شخص شاهد این رسوائی که تحت مراقبت پلیسه کشته بشه و از دادگاه آزاد بشه. همسر کارل زن باهوشیه و خودش شروع به جوش دادن معامله میکنه و با زیرکی موفق میشه. حتی شخصی رو اجیر میکنه تا شاهد علیه شوهرشو بکشه و بدین ترتیب شوهرش آزاد میشه. در گوشه دیگه دنیا، همسر فاضل هم برای آزادی شوهرش، کیسه های مواد مخدر رو قورت میده تا با عبور این مواد از مرزها، طارق بوت از روابطش استفاده کنه و فاضل رو آزاد کنه ولی یکی از کیسه ها نشتی داشته و همسر فاضل از بین میره. اما فاضل پیش بچه هاش برمیگرده، قبلش از طارق بوت انتقام سختی میگیره.
این سریال بخوبی حقیقت تلخ جامعه امروزی رو به نمایش میذاره و سعی میکنه با نگاهی بیطرف، کسانی رو که طرف مواد مخدر هستند رو پیروز مبارزه اعلام کنه. صحنه های تکان دهنده این سریال زیاده و اصلا با طرز بیان زیبای سریال هیچ منافاتی نداره. پدری که دخترشو بخاطر اینکه معتاده از خونه بیرون میکنه، کشته شدن اتفاقی پلیسی که مراقب شاهد دادگاهه، کشتن بچه مردی که مواد طارق بوت رو گم کرده جلوی چشم خانواده اش با همون سردی نگاهش و ...... و موسیقی زیبای سریال.
این موسیقی رو از اینجا دانلود کنید:
http://s3.picofile.com/file/7557451498/t...http://s3.picofile.com/file/7557451498/tejarate_mar
بازم این سریال توسط استیون سودربرگ، به سال 2000 بازسازی شده با نام traffic.
پخش سریالهایی مثل هورن بلوئر (با دوبله کیکاووس یاکیده) و بازرس مگرت (دوبله آقای عرفانیان بجای مایکل گمبون) و ماجراهای اسب سیاه و ماجراهای خانواده رابینسون (دوبله آقای مظفری بجای پدر خانواده) و سربازی با عینک یک چشم، از بهترین اتفاقاتی بود که کانال سه در دهه هفتاد برای بینندگانش رقم زد.
موسیقی زیبای ماجراهای اسب سیاه :
http://www.4shared.com/mp3/1YVlac50/The_...http://www.4shared.com/mp3/1YVlac50/The_Adventures_of_the_Bla
در عنوان بندی مرحوم عطالله کاملی، هنرپیشه ها و در آخر اسب سیاه رو معرفی میکرد. میکی رونی باصدای آقای تهامی و یان ریچاردسون با صدای افشین ذی نوری
پخش سریالهایی بر اساس داستانهای نوشته دیکنز هم از خوبیهای این دوران بود. (کانال دو)
مارتین چازلویت، دوست مشترک ما، خانه متروک، آرزوهای بزرگ، مغازه عتیقه فروشی قدیمی، دیوید کاپرفیلد، الیور توئیست