[-]
جعبه پيام
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 5 رای - 4.2 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بهترین سکانس یک کارگردان از نظر دوستان
نویسنده پیام
حمید هامون آفلاین
مرد آرام!
***

ارسال ها: 122
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۴/۳
اعتبار: 51


تشکرها : 9428
( 2163 تشکر در 56 ارسال )
شماره ارسال: #8
RE: بهترین سکانس یک کارگردان از نظر دوستان

سلام مجدد به یاران

به نوبه خودم از عزیزانی که در این تاپیک به ما کیمیایی بازها  افتخار دادند و دیدگاه هایشان را مطرح کردند بسیار سپاسگزارم.

غیر از مواردی که دوستان مطرح کرده اند، چند سکانس دیگر که الان به ذهنم می رسد را ذکر می کنم :

-سکانس التماس کردن سید به عباس آقا (همبازی تئاتر فاطی) که اجازه بدهد جلوی فاطی توی گوشش بزند و قمپز در کند.((راتسوی عزیز کل سکانسهای گوزنها را به عنوان سکانس برتر ذکر کرده اند.با اجازه شون فقط این سه مورد را BOLD کرده ام:))

-کل سکانس خواستگاری مرد پولداری که صرع دارد از دختر فقیر که ترانه ی گنجشکک به طور همزمان در حال پخش است و (قدرت) از پشت پنجره مشغول تماشای آن است.

-سکانسهای ((دوا خوری دو تایی تمیز)) سید و قدرت. عاشق آن دیالوگ سیدم که می گه : (وقتی گریه ام میگیره هنوز امیدوار می شم که جون دارم...)

-گریه ی سلطان در اتوبانی که بدون انتها به نظر می آید ......

-این موارد هم با اجازه ی بانوی گرامی از ضیافت: جمع شدن دوباره ی دوستان قدیمی دور هم: ماطاووس خطاب به جواد : نه .ضیافت اون شب بود.الانم معلوم نیست که همه بیان.اون وقتا شما بچه بودین.- آمدن رضا به جمع دوستان:(نیاز به توضیح دارد؟!)- خواستگاری دوستان از خواهر عبد برای جواد –گریه ی عبد روی زانوی رضا :خطاب به دوستان :فقط جلوی شمام که میتونم راحت باشم. گریه می کنم خجالت نکشم.-حرفهای جواد : سویا یه چیزیه عین گوشت. من چیزایی که عینشه رو خوب می شناسم : عین خونه، عین ماشین، عین زن و بچه.....+کل سکانس دستگیری مهیارانها که با جمع شدن دوستان در گورستان مونتاژ موازی شده است.

-آمدن تمثیلی احمد دندان مار از ماه در سکانس آخر فیلم.

- اسب تاختن رضای غریبه در دل تهران پوست انداخته در رد پای گرگ که چقدر زیبا تابلو بودن انسان کیمیایی در دنیای نو را تصویر کرده است.

-فیلم فریاد را فقط در زمان اکرانش دو بار دیدم و دوستش داشتم . در حال حاضر این دو سکانس زیبایش یادم هست : صحنه ای که سهراب و زن (با بازی میترا حجار) همزمان آب به صورتشان می زنند و دلبستگی به یکدیگر را نشان می دهند  و سکانس زایمان زن در انتهای فیلم که در آن، چاقوی کیمیایی که همیشه برای انتقام گیری و درگیری استفاده می شد این بار به طور غیر منتظره و به قول خانم شرکا ((جهت امری مقدس که زایش است)) استفاده می شود به عنوان حسن ختام این نوشته ........

اگه عمر و حافظه ای! بود باز هم در خدمت دوستان خواهم بود.

با احترام.

**************************************

پی نوشت (مورخ 90/08/06) : چون ویتوی عزیز هلال ماه را رویت کردند! نخواستم که در بحث سکانسهای بهرام بیضایی فاصله بیندازم.آخرین سکانسهایی که از سینمای کیمیایی به ذهنم رسید، اینهاست:

-کبریت بازی رضاموتوری در کاباره ی بسیار مدرنی که با تربیت اجتماعی رضا 180 درجه متفاوت است....تا درگیری انتهایی این سکانس که کبریت به طور عمودی در بشقاب رضا قرار گرفته است.

-مسافرکشی رضا با اتومبیل اعیانی در همین فیلم که برای خودش دنیایی است ........

-کل سکانسهایی که در آنها یکی از کاراکترها مشغول نواختن می شود. نمونه اش : پیانو زدن یوسف در اعتراض، به قول مگی عزیز ((گیتار زدن کارینا کیمیایی در حکم))، ساکسیفون نوازی آن جوان آلمانی در تجارت و ....

-قرار گذاشتن فرامرز قریبیان و امین تارخ در سینما رکس در رئیس که عجیب یادآور بازگشت توتو به سینماپارادیزوی تعطیل شده است....

-گریه ی دروغین و چندش آور شبنم درویش در محاکمه در خیابان که صورت واقعی اش (که زشت شده است) را به نمایش می گذارد.....

-فریادهای دردآلود فریماه فرجامی در فصل جدایی اش از امین تارخ در سرب.

-نمای انتهایی کشته شدن نوری در همان فیلم که ادای دین کیمیایی به فیلم کلاه ژان پیر ملویل است.

- و در انتها با سپاس و به یاد سکانسهایی که اسکورپان عزیز و دوستی که زیاد نمیشناسمش سم اسپید گرامی در تاپیک دوراهی دیروز و فردا: مسعود کیمیایی در مورد قیصر و خط قرمز ذکر کرده اند. ((راستی چرا اسکورپان نازنین به تاپیک ما افتخار ندادند؟!!)

و حکایت همچنان باقیست .......

با تجدید احترام!


من غرقِ غرق زاده شدم
دریا به قدر خاطره هایم عمیق بود
۱۳۹۰/۸/۲ عصر ۱۰:۰۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مگی گربه, بانو, ژان والژان, دزیره, دن ویتو کورلئونه, چارلز کین, گرتا, ترومن بروینک, الیشا, راتسو ریــزو, جیسون بورن, میثم, Memento, باربوسا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: بهترین سکانس یک کارگردان از نظر دوستان - حمید هامون - ۱۳۹۰/۸/۲ عصر ۱۰:۰۶