[-]
جعبه پيام
» <BATMAN> سلام شارینگهام عزیز، با اجازه شما بله!
» <شارینگهام> سلام بتمن جان، گشت شبانه ات آغاز شده؟
» <BATMAN> شب بخیر https://s8.uupload.ir/files/the_batman_hpv2.jpg
» <اکتورز> مجیدی ، کیا رستمی ، پوراحمد و ... نقش بچەها در فیلمهایشان بسیار پررنگ بودە و این بیشتر بە دلیل دور زدن سانسور بودە
» <اکتورز> همەی وجودم درد گرفت
» <اکتورز> ویدیوای از صحبتهای جیم جارموش در مورد کیارستمی دیدم و نظر ایشان این بود کە کیارستمی برای دور زدن سانسور از کودکان در فیلمهایش بهرە میگرفتە
» <سروان رنو> تلگرام یا فروم ؟ مساله این است ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45464
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
» <دون دیه‌گو دلاوگا> سلام و سپاس فراوان "Dude" گرامی. آقا ممنون برای "Orions belte". با معرفی شما، خودم هم خاطره محوی از آن سراغ گرفتم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 6 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
معرفی کتاب‌های قدیمی (کاغذی یا صوتی/نوار کاست)
نویسنده پیام
Schindler آفلاین
[.....]
***

ارسال ها: 142
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۴/۶
اعتبار: 17


تشکرها : 219
( 1528 تشکر در 79 ارسال )
شماره ارسال: #35
RE: معرفی و نقد کتاب ( کلاسیک - مدرن )

" می توانید جلوی چشمتان مجسم کنید که اگر یک بمب اتمی آلمانی بر واشنگتن افتاده بود چه زنجموره یی راه می انداختید ؟پس چطور بمب اتمی آمریکایی هیروشیما را تا آخرین سلول عصبی اش در هم می شکند نه فقط به [.....] تان نیست بلکه آن را کبوتر سفیدی با بال های صلح و اشتی در نظر مجسم می کنید ؟

تو که این قدر سرت می شود بگو ببینم : ظرفیت کشتاری کدامیک از اردوگاه های متمرکز ما آلمانی ها توانسته بود به یکی از بمب های شما برسد؟

نه داداش. دست کم شما ها دیگر بالای منبر نروید و به ماها اندرز ندهید !

من آوش ویتس را می دهم به تو ، تو هم هیروشیما را می دهی به من. و حساب بی حساب ! چون که خودت هم می دانی تو دنیا دو دسته آدمیزاد، دو تا نژاد بیشتر وجود ندارد : آن هایی که بمب می اندازند و آن هایی که کشتارگاه علم می کنند ،این ور. آنهایی که بمب تو سرشان می افتد و آن هایی که تو کشتارگاه ها ریغ رحمت را سر می کشند آن ور . همین و بس !

قرن بیستم این یک خاصیت را داشت که توانست حقیقت را تو کله ی پوک آدمیزاد جماعت فرو کند و به اش بفهماند که یک "قهرمان لاهوتی " نیست و "جسمی یزدانی و روانی فسادناپذیر" ندارد، بلکه ذره ی ناچیزی است از جسمی مفلوک ، که در فضای بین الکواکب سرگردان است و گرفتار دست و پا بسته ی جنگ ازلی ابدی وقفه ناپذیری است که در آن حق با طرف قوی تر است و تازه ، طرف قوی تر هم همیشه ی خدا قوی تر نمی ماند : و درست به همین دلیل تا زور و قدرت و پول و قانون تو چنگ اش افتاد باید همه ی زورش را یک جا بزند که هر چه بیشتر ازش بهره کشی کند! "

بخشی از مقدمه کتاب

مرگ کسب و کار من است و Death is my trader نام های گوناگون شاهکاری از روبرت مرل با نام La mort est mon métier هستند. شاهکاری که احمد شاملو تمامی توان خود را در به کاربردن همه ظرفیتهای زبان برای خلق ترجمه فراموش نشدنی اش  به کار برده است. این کتاب شرحی مستند گونه دارد از زندگی فرمانده اردوگاه آوش ویتس.


او بر این کتاب در سال 1352 مقدمه ای نگاشته است که به گفته خودش فرصتی طلایی بوده است و البته به سختی میتوان تصور کرد کسی جز او، نویسنده چنین متنی باشد.


آمریکا که از 20 نوامبر 1945 تا اول اکتبر 1946 در نورنبرگ بر مسند قضاوت اعمال و افعال سرکرده گان حکومت نازی می نشیند، چهار ماه پیش از آن به خود اجازه داده است که فاجعه خونین هیروشیما را ، پیش از آن که ژاپن فرصت تسلیم شدن یابد ، در ناگازاکی تکرار کند بی این که برای این جنایت مشهود جز ساده خویی دلیلی داشته باشد .

آنچه محقق است این است که فاجعه غیر قابل توجیه هیروشیما برای تسلیم بی قید و شرط ژاپن کافی بود و تکرار آن در ناگازاکی تنها یک انگیزه داشت ، نیاز زرادخانه ی اتمی آمریکا به یک آزمایش عملی دیگر ! که بمب نخستین از اورانیم بود و دستگاه نظامی آمریکا نیازمند آن بود که نتایج علمی کاربرد بمبی را که از پلوتونیم بود نیز در تجربه ی زنده و عملی به دست آورد !

از آن پس در سراسر جهان تنها و تنها از هیروشیما سخن رفت و از تجلی دوزخ بر خاک در ششم اوت 1945 ، و در باب آن کشتار اهریمنی دیگر چنان سکوت شد که امروز پس از نزدیک به سی سال، شاید بسیاری از شما که این سطور را می خوانید هرگز نشنیده باشید که درست  سه روز بعد از آن، در سپیده دم روز نهم اوت همان سال ، به فرمان آقای ترومن یک بار دیگر نیز درچه ای از دوزخ بر زمینیان گشوده شده است : دربندر ناگازاکی!

چرا که حتی دائره المعارف لاروس نیز که از تعداد موی دم الاغ ملانصرالدین خبر می دهد در این باره به جز همین مختصر که بمبی هم بر ناگازاکی افتاد اشاره یی نمی کند! آخر فاتح که شدید دیگر کسی از شما جساب نمی کشد!

قاضیان حق به جانب دادگاه نورنبرگ که بر مسند قضاوت عادلانه نشستند تا بر توسعه طلبی و جنایات نژاد پرستانه ی نازی های آلمان خط بطلان کشند ، خود نمایندگان کشورها و دولت هایی بودند که هر یک در محاکمه ی عدالت غیرسیاسی ، در محاکمه ی وجدان بشری ، پرونده های آلوده یی، از ننگین ترین جنایات قدرت طلبانه و توسعه طلبانه و نژاد پرستانه دارند



کوه با نخستین سنگها آغاز میشود و انسان با نخستین درد
۱۳۹۲/۶/۳ عصر ۰۸:۲۳
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : اکتورز, ژان والژان, اسکورپان شیردل, پرشیا, اسکارلت اُهارا, مگی گربه, فورست, خانم لمپرت, بانو, oceanic, آماندا, BATMAN, گولاگ, مکس دی وینتر
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: معرفی و نقد کتاب ( کلاسیک - مدرن ) - Schindler - ۱۳۹۲/۶/۳ عصر ۰۸:۲۳
عقاب - جروشا - ۱۳۹۴/۱۰/۱۰, عصر ۰۶:۰۹