سلام
با تشکر از دوست عزیز scarlett بابت این تاپیک خوب
با سلام خدمت شما سروران عزیز معرفی کتاب رمان یاسمین از مودب پور
چند خط از داستان کتاب
می دونی کاوه خیلی دلم می خواد که یه روزی خاطراتم کتاب بشه و چاپش کنن!!
آخه خاطرات تو جز بدبختی چی داره که به درد مردم بخوره؟ تازه گیرم که چاپش کنن کی میره پول بده چرت و پرت های تو رو بخونه؟
چرا مطمئن باش می خرن خیلی دلم می خواد که قصه و سر گذشت یاسمین و آقای هدایت و دوستی با تو و کلا زندگی خودم و خیلی چیزای دیگه رو همه بفهمن.
خب! حلا این شد یه حرفی! درواقع می شه گفت دوستی با من بزرگترین شانس تو در زندگی بود که تو هم از دستش ندادی!
به عبارتی بگو یه تراژدی بود. خیالت راحت باشه. اگه خاطرات تو چاپ شد! من هر جوری که هس کتابش رو برات می فروشم... آهای مردم! آی دختر خانم ها که دم بخت هستین! آی آقا پسرها که از وقت زن گرفتن تون داره می گذره و کم کم بیات میشن! توجه توجه! کتاب آقای بهزاد فرهنگ به چاپ رسید! بشتابید که غفلت موجب پشیمانی است....
.............................................
مشخصات کتاب
یاسمین
نویسنده:
م. مودب پور
ناشر :
نیریز
سال چاپ :
1387
قیمت:
7500 تومان
شرمند بابت این که فایل PDF این کتاب رو نداشتم برای دانلود روی سایت بزارم ایشلا پیدا کنم روی سایت قرار میدم. بازم شرمند




..............................................................................................................................
زندگی نامه ی م.مودب پور
م.مؤدب پور به قدر كافی خوانندگانش را گیج كرده. هنوز كسی نمی داند او چند سالش است، چه قیافه ای دارد و اصلا زن است یا مرد.
6 رمان به اسم م.مؤدب پور چاپ شده و 3 كتاب دیگر به اسم ماندا معینی كه البته در كنارش یك پرانتز بازشده و نوشته شده : (مؤدب پور).
این ماجرا یك جوری آدم را به شك می اندازد كه م حرف اول مانداست و مؤدب پور یك فامیلی برای رد گم كنی و م.مؤدب پور یك زن خانه دار است.
ولی با وجود این هستند كسانی كه شخص م.مؤدب پور را دیده اند. مردی خوش تیپ با موهی جو گندمی كه همراه همسرش این طرف و آن طرف می رود . نام همسرش ماندا معینی است و نام خودش سیدمرتضی ؛ مرتضی مؤدب پور مشهور به م.مؤدب پور .
مؤدب پور دوست ندارد كسی بداند چند سالش است و با اصرار از ناشرانش می خواهد كه فیپی كتاب را كه سال تولدش در آن ذكر شده در ابتدی كتاب چاپ نكنند . به هر حال، او متولد 1337 است و اولین كتابش پریچهر در سال 1378 چاپ شد.
آن موقع كسی نمی توانست با خواندن پریچهر به ظهور یك نویسنده عامه پسند دیگر امیدوار شود . حتی ناشری كه مؤدب پور كتاب را برای چاپ پیش او برده بود هم روی چاپ كتاب نظر مساعدی نداشت .
لحن محاوره ای كه مؤدب پور در دیالوگ نویسی داشت به نوعی شكستن روش كلاسیك دیالوگ نویسی بری عامه پسندها بود و این ، خودش یك ریسك به حساب می آمد . اما بالاخره ، ناشر قبول كرد كه كتاب را چاپ كند.
او برای این كار 2 دلیل داشت ؛ اینكه مؤدب پور سود چندانی از چاپ اول كتابش نمی خواست و مهم تر اینكه مؤدب پور همسایه دفتر انتشارات شادان بود و مدیر انتشارات نمی خواست روی همسیه را زمین بزند . با این وجود ، مؤدب پور با آن رمان به موفقیت رسید تا همه بر سر اینكه همسایگی با دفتر انتشارات یكی از فاكتورهای نویسنده شدن او بود، توافق كنند!
پس از آن اتفاق كه در سال 1378 در دفتر انتشاراتی افتاد، مؤدب پور 6 رمان نوشت. او برخلاف باقی عامه پسندها كه با بازی با لغات عشق و امید و فرجام به نام كتاب شان می رسند ، نام های دخترانه را برای كتاب هایش انتخاب می كند: یاسمین ، یلدا ، شیرین ، ركسانا ، پریچهر و گندم .
البته در ین بین چند كتاب هم با نام ماندانا معینی چاپ شد كه در كنار آن اسم نوشته شده بود: (مؤدب پور). كژال و دریا از این كتاب ها هستند كه هنوز كسی نمی داند مؤدب پور آنها را به نام همسرش نوشته یا اینكه واقعا خانمش هم نویسنده شده.
او به سبك سنتی عامه پسند نویس ها پی درد دل دختران و پسران شكست خورده می نشیند و داستان زندگی آنها را رمان می كند؛ بماند كه برخلاف دنیای ادبیات، در سینما آثار او موفقیت زیادی ندارند. در سال 1383 فیلم سینمایی انتخاب به كارگردانی تورج منصوری و بازی ماهایا پطروسیان، مهران غفوریان و فتحعلی اویسی روی پرده رفت.
آن فیلم كه با یك شكست مالی محض مواجه شد، روی پوسترهای تبلیغی خود عنوان براساس رمانی از م.مؤدب پور را داشت . پس از آن تجربه تلخ ، دیگر كارگردانی سراغ اقتباس از آثار او نرفت .
او ساكن محله گیشی تهران است و تنها اطلاعاتی كه از او به بیرون درز كرده ، چیزهای پیش پا افتاده ای است؛ مثل ینكه اتومبیل شخصی اش پرشیاست، یك فرزند 19 ساله دارد و منزلش در گیشا 3 خوابه است.
با وجود این او هنوز از گفتن اینكه پیش از سال۱۳۸۰ و نویسندگی چه كاری می كرده ، فرار می كند. انگار او از زندگی گذشته خود فراری است كه به كسی شغل سابق خود را نمی گوید .