[-]
جعبه پيام
» <Emiliano> ممنونم جناب «رابرت» عزیز.
» <رابرت> با تشکر از محبت Emiliano عزیز، مرگ «میتسو» در قسمت ۲۱ سریال «داستان زندگی» اتفاق می‌افتد. https://telewebion.com/episode/0x1b6ed80
» <Emiliano> کسی خاطرش هست در کدوم قسمت از «داستان زندگی» («هانیکو») «میتسو»، خواهر «هانیکو»، فوت می‌کرد؟ قسمت بسیار زیبا و تأثیرگذاری بود.
» <Emiliano> با تشکّر از دوستان عزیز؛ به ویژه، «رابرت» گرامی، من هم یه سؤال داشتم:
» <رابرت> توضیحی کوتاه درمورد سریال سال های دور از خانه و سؤال جناب آدمیرال گلوبال عزیز https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=436&pid=4577
» <سروان رنو> بار اول که هفته ای پخش می کردن حدود 45 دقیقه بود , هر 3 یا 4 قسمت رو یکجا پخش می کردن. فکر کنم شبها حدود 9 یا 10 شب بود و دو سالی طول کشید
» <آدمیرال گلوبال> یه سوال ذهن منو درگیر کرده سریال اوشین سالهای دور از خانه حدود 300 قست 15 دقیقه ای هستش.. هفته ای یکبار پخش میشده...از کدوم شبکه و چه ساعتی و چند سال پخشش طول کشیده؟
» <آرام> کشف دوتا اهنگ ناشناس برنامه نما https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=493&pid=4574
» <BATMAN> نقد و امتیازات فیلم https://www.filimo.com/shot/188109/%D9%8...https://www.filimo.com/shot/188109/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%84%D9%86%DA%AF-%D8%AF%D8%B1%D8
» <BATMANhttps://s8.uupload.ir/files/trtrt_6wy.jpg
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 4 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بیلی وایلدر
نویسنده پیام
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,177
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 85


تشکرها : 11641
( 19311 تشکر در 1617 ارسال )
شماره ارسال: #1
Heart بیلی وایلدر

نوبتی هم باشد نوبت یکی از گل ترین و دوست داشتنی ترین کارگردان های تاریخ سینماست: بیلی وایلدر  :llol

مطلب در اینترنت زیاد است اما به جای کپی برداری بهتر دیدم از احساس خودم نسبت به این هنرمند بزرگ بگم. کارگردان خوب در تاریخ سینما کم نداشته ایم. بعضی از آنها دهها و حتی صدها فیلم می ساختند و از قضا چند فیلمشان شاهکار از کار در می آمد. اما بعضی دیگر به هر فیلمنامه ای که دست می زدند طلا می شد. مثل آشپزی که از ساده ترین مواد ، بهترین و خوشمزه ترین غذاها را درست می کند. تعداد این کارگردان ها در تاریخ سینما زیاد نیست و زیاد هم نخواهد بود. خب هیچکاک یکی از آنها بود که سبک خاص و خلاقانه خاص خودش را داشت و برای همین همیشه بین سینمادوستان محبوب است. اما من کسی را نمی شناسم که سینما را بشناسد اما بیلی وایلدر را نشناسد ( چه  جمله ای شد ! )

هر عاشق سینمایی ، هر عاشق سینمای کلاسیکی را بپرسید ، در فهرست برترین فیلم هایش حتما چند تا از فیلم های وایلدر هست. فیلم هایی شاد و در عین حال بامعنی ، که مناسب هر سلیقه ای است. از غرامت مضاعف گرفته تا سانست بولوار . از بازداشتگاه شماره 17  تا سابرینا . از خارش هفت ساله تا بعضی ها داغشو دوست دارند . از آپارتمان تا ایرما خوشگله. برای اثبات نبوغ وایلدر فقط دو تا سه تا از این فیلمها کافی بود. گرچه او نیز مانند هیچکاک همیشه شکسته نفسی می کرد. وايلدر گفته : اگر تكه‌هايي از بهترين فيلم‌هايم را جمع كنند، فقط مي‌توان از آن‌ها يك فيلم  46 دقيقه‌اي عالي ساخت ... !   ... اِه . اینقدر شکست نفسی نکن استاد :ttt1

     Billy Wilder


رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
۱۳۸۸/۱۱/۶ عصر ۱۰:۴۸
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Ario, MunChy, Savezva, Classic, Negar, بانو, دشمن مردم, دلشدگان, Kassandra, موسيو وردو, sepid12ir, رزا, سم اسپید, ترومن بروینک, الیشا, جو گیلیس
بانو آفلاین
مدیر داخلی
*****

ارسال ها: 197
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۳۱
اعتبار: 63


تشکرها : 7909
( 3541 تشکر در 126 ارسال )
شماره ارسال: #2
بیلی وایلدر

امروز مروری می کردم بر آثاری که به نوعی جای پای بیلی وایلدر فقید در آن به چشم می خورد. گاه تنها نویسنده داستان بود و گاه، هم داستان و هم فیلمنامه و کارگردانی اثر با خود وی... آرشیو سینمایی ام چندان غنی نیست اما، به کلیاتی رسیدم، همانگونه که خود اعتقاد داشت نویسنده بهتری بود تا کارگردان و این عیب نیست، موهبت است! تعطیلی گمشده، سانست بولوار،سابرینا، عشق در بعد از ظهر، بعضی ها داغش رو دوست دارند، ایرما خوشگله، آوانتی و ... یا حتی داستان فیلم پرت و پلایی نظیر کازینو رویال نیز از او بود!

پیش از اینها دو اثر از هاوارد هاکس را دیده بودم؛ گلوله آتش (Ball of fire 1941 ) و بازسازی آن توسط خود هاکس در 1948 با عنوان ترانه ای متولد می شود (a song is born). داستان اصلی هردو فیلم یکیست. "from A to Z" نوشته وایلدر و توماس مونرو. شیرینی داستان چنان به دلم نشسته بود که بازیها و کارگردانی و فیلمبرداری به آسانی تحت الشعاع قرار گرفته و خود قصه بود که ناخودآگاه مرا به دنبال می کشید... و وایلدرهمین است...نویسنده قدرقدرت و کارگردانی خوب.

و صحت این مدعا به آسانی با نگاهی به فهرست جوایز و افتخارات وایلدر مشخص می شود، 11 مورد کاندید بهترین داستان و بهترین فیلمنامه که موفق به کسب 3 عدد اسکار نیز شد و همچنین 8 مورد کاندید بهترین کارگردانی که 2 عدد اسکار را دریافت نمود. بهتر است شرح جوایز را نیز بیاورم :

کاندید بهترین فیلمنامه Ninotchka 1939 / کاندید داستان Ball of fire 1941 / کاندید فیلمنامه Hold back the dawn 1941 / کاندید بهترین کارگردانی Double indemnity 1944 / کاندید فیلمنامه Double indemnity 1944 / اسکار بهترین کارگردانی The lost weekend 1945 / اسکار فیلمنامه The lost weekend 1945 / کاندید فیلمنامه A foreign affair 1948 / کاندید کارگردانی Sunset Blvd. 1950 / اسکار برای فیلمنامه و داستان Sunset Blvd. 1950 / کاندید کارگردانی stalag17 1953 / کاندید کارگردانی Sabrina 1954 / کاندید فیلمنامه Sabrina 1954 / کاندید کارگردانی Witness for the procession 1957 / کاندید کارگردانی Some like it hot 1959 / کاندید فیلمنامه (اقتباس از داستان اصلی نوشته M.Logan , Robert Thoeren ) برای فیلم Some like it hot 1959 / اسکار بهترین فیلم برای The apartment 1960 / اسکار کارگردانی The apartment 1960 / اسکار بهترین داستان و فیلمنامه The apartment 1960 / کاندید فیلمنامه و داستان The fortune cookie 1966 / و اسکاری تحت عنوان یادبود G.Thalberg در 1987.

وایلدر خداوندگار ایجاز است، جملات کوتاه، روان، پربار و زیبا به نوعی امضای شخصی اویند. طنز نهفته در جای جای فیلم و نیز علاقه اش به موسیقی که گاه به شکلی کاملا آشکار در قالب گروه نوازنده ای که همیشه قهرمانانش را دنبال می کنند آشکار می شود (نظیر عشق در بعد از ظهر و یا آوانتی) و یا بنای کار بر موسیقی نهاده می شود (بعضی ها داغش رو دوست دارند...).

روابط زن و مرد، ارزش گذاشتن بر عشق تا آنجا که گاه همه حرمتهای عقلانی و حتی مذهبی را به یکسو می راند و عشق قد علم می کند در برابر همه باید و نبایدها و هنجارهای متعارف اجتماع و طنزی شیرین ماحصل این سنت شکنی رویاگونه است. طنزی که اگر تنها برای ثانیه ای چشم بر هم گذاری و به عقل رجوع کنی نتیجه ای جز رومانتیسیسم بی چون و چرای جاری در آثار او نخواهی گرفت! کجای جهان، به چه مذهب و یا قانونی خیانت و لاابالی گری صحیح است و یا مطلوب؟! پس چرا در آثار وایلدر اینگونه غریب، به دل می نشیند؟! مبنای فیلم به لحاظ محتوایی ضعیفی از وایلدر چون (آوانتی) به راستی شکل گیری چنین عشق یاوه و بی هویتی است! آوانتی ضعیفترین اثری بود که از وایلدر دیده بودم اما، همین عشق مضحک، آنچنان توجیه شده و مطلوب ذهن بشر (باید و نباید گریز) است که تا انتهای فیلم دوست نداری قهرمانان الکی خوش وایلدر گرفتار شوند! و همینطور ایرما خوشگله و امثالهم! هنر وایلدر رویا سازی است... افسانه پردازی است... همچون نوشتن افسانه ای بر نامیرایی بشر فانی و یا وصال فلان جوانک عاشق پیشه با شاهزاده ای مغموم و در انتها خوشبختی آن دو.... وایلدر بر رگ خواب تماشاگران انگشت نهاده بود... تحقق آرزوهای محال آنان و فرار از واقعیت هرچند کوتاه مدت. مگر سابرینا و یا عشق در بعد از ظهر جز این بود؟!

زمانی سعی کردم برای فیلم تمجید شده ای چون (تعطیلی از دست رفته) همسانی از جهان ادبیات بیابم، تنهایی یک ذهن؛ روی آوردن به الکل؛ روشنفکری مرد گرفتار و قهرمان اصلی داستان، آگاهی از اطراف و رویاپردازی درونی مرد...اینها همه مرا به یاد کتاب تنهایی پر هیاهوی بهومیل هرابال نویسنده ارزشمند چک انداخت که چندی قبل با ترجمه پرویز دوایی خوانده بودمش... اصل کتاب؛ تلخ تمام می شود، اما فیلم وایلدر با همان عشق، معجزه پنهان خلقت، به شکلی اصیل با رهایی مرد از الکل و پناه بردن به آغوش زن، منجی... به پایان دیگری ختم می شود. وایلدر برنده است در ارتباط با مخاطب. هرابال نویسنده بزرگی است. شاید مقایسه آن فیلمنامه و این کتاب اشتباه بزرگی بود که مرتکب شدم (و خود را نیز نمی بخشم از این بابت) اما، عالم سینما را (اختراع) کردند تا رویاهای شیرین ببینی وگرنه تلخی اجتماع اطراف؛ ثانیه به ثانیه، هر لحظه و هر ساعت قابل لمس است به سادگی! نه آگاهی خاص می خواهد که عذاب الیم بکشیم و نه با ساده انگاری ، یارای رستن ازآن را خواهیم داشت...

وایلدر برنده است... و سینما... همین است...! نور، عشق، شاید هم حماقتهای کوچک قابل گذشت!!

پشت صحنه فیلم عشق در بعد از ظهر : موریس شوالیر-ادری هپبرن-بیلی وایلدر-گری کوپر


مریم هروی
۱۳۸۹/۴/۱۱ عصر ۱۱:۰۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Classic, دشمن مردم, دلشدگان, سروان رنو, Negar, سم اسپید, Kassandra, موسيو وردو, رزا, ژان والژان, کاپیتان اسکای, ترومن بروینک, الیشا
Classic آفلاین
صاحب کافه
*********

ارسال ها: 793
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۷
اعتبار: 47


تشکرها : 6920
( 6076 تشکر در 445 ارسال )
شماره ارسال: #3
RE: بیلی وایلدر

Ninotchka 1939 .... /  Double indemnity 1944 Sunset  /   stalag17 1953 / /  Sabrina 1954 /  199 /Some like it hot 1959 /The apartment 1960

بیلی وایلدر دوست داشتنی :heart:

سابرینا ، بازداشتگاه شماره 17 ، نینوچکا ، آپارتمان  ، بعضی ها داغشو دوست دارن ، غرامت مضاعف ، ایرما خوشکله، سانست بلوار و ...  فهرست طومار مانند شاهکارهای این کارگردان درصد زیادی از لیست  فیلم های برتر عمر هر سینما دوستی را شامل می شود.

همچنین اضافه کنید خارش هفت ساله The Seven Year Itch با آن داستان جذاب و خوش را . طنز بسیار زیبایی را که در همه فیلم های او جاری است بسیار دوست دارم.


اینهمه کافه توی دنیا هست , اونوقت شما درست اومدین به کافه ی ما
۱۳۸۹/۴/۱۱ عصر ۱۱:۵۵
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : دشمن مردم, دلشدگان, بانو, سروان رنو, Kassandra, موسيو وردو, رزا, کاپیتان اسکای, الیشا, lamarilyn
دشمن مردم آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 78
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۳/۱۰
اعتبار: 13


تشکرها : 1232
( 761 تشکر در 47 ارسال )
شماره ارسال: #4
RE: بیلی وایلدر

با تشکر فراوان  از سروان رنوی عزیز بخاطر  ایجاد چنین تاپیکی  {#smilies.heart}

 واقعا جای استاد وایلدر برای عاشقان و  کلاسیک دوستان خالی بود و این خلا رو شما برطرف کردید.

یکی از کارهای فوق العاده استاد وایلدر کشف جک لمون دوست داشتنی بود  ، آدم هیچوقت اون قیافه رو فراموش نمیکنه ، بعدش کشف والتر ماتئو  بود که این زوج هنری بسیار بهم میامدند

یاد این 3 عزیز از دست رفته گرامی و روحشان شاد


دیگر مردم کشور من گرسنه نیستند
آنها روزی چند وعده گول می خورند
۱۳۸۹/۴/۱۲ صبح ۰۲:۰۳
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Savezva, بانو, Classic, سروان رنو, Kassandra, john doe, موسيو وردو, رامین_جلیلوند, sepid12ir, رزا, سم اسپید, الیشا
1991 آفلاین
Willi
***

ارسال ها: 39
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۵/۲۶
اعتبار: 1


تشکرها : 151
( 201 تشکر در 24 ارسال )
شماره ارسال: #5
RE: بیلی وایلدر

امشب (جمعه‌شب) فیلم بسیار بسیار زیبای صفحه‌ی‌اول از ویلی‌وایلر در سینما4 پخش شد. از اون‌جایی که محبوبیت ملکوت از این فیلم بسیار بسیار بیشتره و قدرت خانواده از ما ایضاً، نتونستیم ببینیم. این شد که منتظریم تا تکرار این فیلم رو ببینیم!

 از دوستان اهل فضل هم می‌خوام که کمی ما رو با این فیلم آشنا‌تر کنن.

۱۳۸۹/۵/۲۹ عصر ۱۰:۳۱
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, موسيو وردو, رزا, الیشا
سم اسپید آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 485
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۱/۸
اعتبار: 52


تشکرها : 2700
( 5531 تشکر در 315 ارسال )
شماره ارسال: #6
RE: بیلی وایلدر

بیست و پنجمین ساخته کارگردان بزرگ و نابغه تاریخ سینما بیلی وایلدر، بر اساس نمایشنامه 2 غول هالیوود بن هکت و چالرز مک آرتور، حاصل همکاری آی. ال. ای. دیاموند (که از سالیان قبل جایگزین چالرز براکت شده بود، از فیلم عشق در بعد از ظهر تا آخرین فیلم او یعنی بادی بادی)دستیار فیلنامه نویس وایلدر با خود او. سومین اقتباس از نمایشنامه مشترک بن هکت و چارلز مک آرتور، چهارمین حضور مشترک زوج دوست داشتنی تاریخ سینما جک لمون و والتر ماتائو (این زوج در 8 فیلم همبازی بوده اند)، دومین حضور آنها در فیلمی از وایلدر پس از شیرینی شانسی. فیلمی کمدی و اصیل درباره دوره ای مشخص و در زمینه حرفه روزنامه نگاری با فیلمبرداری درجه یک جوردن کرونن وت. هر چند فیلم روی هم رفته سرگرم کننده است، ولی قصد آن سرمایه گذاری روی موضوع داغی بود که سال قبل، با فیلم نیش، آغاز شده بود. مقوله غم غربت برای دورانی گذشته. از بسیاری جهات این فیلم صادق تری است. وودی آلن فیلم غرامت مضاعف را درخشان ترین فیلم تاریخ سینما می داند، کسی که بیشترین تاثیر در کارنامه هنری خودش را از بیلی وایلدر گرفته است. تاثیر ارنست لوبیچ کارگردان نامدار آلمانی بر او و فیلمهایش انکار ناپذیر است.

فیلم های اقتباس شده از نمایشنامه بن هکت و چارلز مک آرتور عبارتند از:

1- صفحه اول ساخته لوئیس مایلستون (1931)

http://www.imdb.com/title/tt0021890

2- منشی همه کاره او ساخته هوارد هاکس (1940)

http://www.imdb.com/title/tt0032599

3- صفحه اول ساخته بیلی وایلدر (1974)

http://www.imdb.com/title/tt0071524

4- تعویض کانالها ساخته تد کاچف (1988)

http://www.imdb.com/title/tt0096203


مشکل من با دنیا این است که او همیشه یک گیلاس از من عقب تر است (هامفری بوگارت)
۱۳۸۹/۵/۳۰ صبح ۰۱:۰۳
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : اسکورپان شیردل, بچه رزماری, 1991, دشمن مردم, دلشدگان, بانو, موسيو وردو, سروان رنو, Savezva, Kassandra, Classic, john doe, sepid12ir, رزا, بهروز, الیشا
سم اسپید آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 485
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۱/۸
اعتبار: 52


تشکرها : 2700
( 5531 تشکر در 315 ارسال )
شماره ارسال: #7
RE: بیلی وایلدر

(۱۳۸۹/۴/۱۱ عصر ۱۱:۰۶)بانو نوشته شده:  

همانگونه که خود اعتقاد داشت نویسنده بهتری بود تا کارگردان و این عیب نیست، موهبت است! تعطیلی گمشده، سانست بولوار،سابرینا، عشق در بعد از ظهر، بعضی ها داغش رو دوست دارند، ایرما خوشگله، آوانتی و ... یا حتی داستان فیلم پرت و پلایی نظیر کازینو رویال نیز از او بود!

آوانتی ضعیفترین اثری بود که از وایلدر دیده بودم.

بیلی وایلدر جزء محجوب ترین و محبوب ترین کارگردانهای عالم سینماست، و این شکسته نفسی استاد را نشان می دهد که خود را کارگردان بزرگی نمی داند. من تعریف دوستان از کارگردان خوب را نمی دانم، ولی اینقدر می دانم که فیلمنامه های استاد غوغا می کند، همچنانکه مرید همیشگی و عاشق راستینش وودی آلن اینگونه هست، انتخاب بازیگرانش همیشه بجا بوده و برخلاف بسیاری دیگر این فیلمهای وایلدر هستند که به بازیگران آن فیلم ها اعتبار بیشتر بخشیده اند، طراحی صحنه در فیلم های وایلدر همیشه تحسین برانگیز بوده، و البته موسیقی و تدوین. حال اگر تمامی اینها باعث نمی شود تا او را بزرگ بدانیم، پس به چه کارگردانی باید بزرگ بگوییم؟!!

در مورد فیلم کازینو رویال بگویم که به هیچ وجه باعث زیر سوال رفتن استاد نمی شود زیرا در لیست نویسندگان فیلمنامه اسامی 10 نفر دیده می شود:

1- وولف مانکوویتز

2- جان لاو

3- مایکل سیرز

4- وودی آلن

5- وال گست

6- بن هکت

7- جوزف هلر

8- تری سوترن

9- بیلی وایلدر

10- پیتر سلرز

که از نظر اینجانب بیشتر به آش شله قلمکار شباهت دارد تا فیلمنامه، با فرض آنکه از مطالب تمامی این فیلمنامه نویس ها استفاده شده باشد که بنده شک دارم و حتی اگر اینطور هم باشد چه کسی قادر است از این وانفزا سر در بیاورد.

فیلمی که 6 کارگردان دارد:

1- وال گست

2- کن هیوز

3- جان هیوستون

4- جوزف مگ گراس

5- رابرت پریش

6- ریچارد تالماج

و از تمام اینها مهمتر اصلا قرار نبوده که فیلمی منسجم و قابل هضم باشد زیرا هجویه ای بر جیمز باندهای پیشین هست، آنها چه بوده اند که برایشان هجویه هم ساخته شود!!

تنها نکته قابل ذکر و ارزشمند فیلم موسیقی زیبای برت باکاراک هست که نامزد اسکار هم شده بود و در سایت آپلود کرده ام.

به شخصه اعتقاد دارم همین که فیلم به پایان و اکران عمومی رسیده است جای شکرش باقیست.

آوانتی به هیچ عنوان نمی تواند از فیلم های ضعیف استاد باشد، جک لمون های استاد فراموش نشدنیست. و اگر قرار باشد فیلم های به ظاهر ضعیف تر او را نام ببریم باید از فدورا بازسازی سانست بولوار نام ببریم، صد البته استاد می دانست که رد پایی از آن فیلم هم در فدورا مشاهده نخواهد شد، پس چرا دست به چنین کاری زد؟!!

چون ما همیشه سهم کارگردان از فیلم رو نادیده می گیریم و اصلا به این موضوع فکر نمی کنیم که هیچ کارگردانی در وهله اول برای ما و منتقدان فیلم نمی سازد بلکه برای دل خودش و آرزوهای خویش فیلم می سازد. آیا وایلدر آمده است که سهم ما از دنیا را به ما بدهد یا سهم خود را بگیرد؟

بهترین مثال برای درک این موضوع فیلم مادر ، اثر علی حاتمی کارگردان استثنایی سینمای ایران است. آیا اکبر عبدی همان بهروز وثوقی فیلم سوته دلان نیست؟ آیا محمد علی کشاورز همان شعبان استخوانی سریال هزاردستان نیست؟ اگر اینطور باشد پس حاتمی بدنبال چیست؟ دقیقا بدنبال همان چیزیست که بیلی وایلدر به نوعی دیگر جستجو می کند، آنها با بازیگران و نقشهای فیلمهایشان خو گرفته اند و با آن زندگی می کنند. به دنبال بهانه ای هستند تا آرزوهای خود را تحقق بخشند.

استاد در طول حیات خود 27 فیلم ساخت که آوانتی 24 فیلم او محسوب می شود، آیا استاد چاره ای جزء تکرار خود دارد؟ آیا پس از 24 فیلم و 38 سال کارگردانی هنوز می تواند در اوج باشد؟!

اینکه تصور کنیم همیشه پایان و یا آغاز هر فیلمی در اختیار کارگردان است سخت در اشتباهیم، این تهیه کننده ها و کمپانی های فیلمسازی هستند که تعیین کننده هستند. چرا کلمانتین عزیزم (جان فوردرونین (جان فرانکن هایمرجاذبه مهلک(آدرین لاین) و بسیاری فیلمهای دیگر دو پایان دارند؟ آیا آنها به میل خود پایان فیلم را انتخاب کرده اند؟!! و یا اگر مانند بیلی وایلدر در فیلم تکخال در آستین(کارناوال بزرگ) پایان آنرا خود رقم زده اند، آنچنان شکستی در گیشه خوردند که دیگر به آنها اجازه چنین کاری داده نشده است.

طنز سیاه بیلی وایلدر در آثارش بی نظیر است، چاقویی که کرک داگلاس در فیلم تکخال در آستین(کارناوال بزرگ) در شکم خود فرو می کند، و هنوز هم در تاریخ سینما کم نظیر است، پایان آرزوهای ماست.

با تشکر از بانوی گرامی، باز هم اعلام می کنم قصد تخریب کسی را ندارم و دید من نسبت به سینما دیدی کاملا شخصیست و قضاوت را به دوستان واگذار می کنم.


مشکل من با دنیا این است که او همیشه یک گیلاس از من عقب تر است (هامفری بوگارت)
۱۳۸۹/۶/۱۷ عصر ۰۳:۱۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : john doe, بانو, Kassandra, اسکورپان شیردل, موسيو وردو, سروان رنو, دشمن مردم, sepid12ir, رزا, ژان والژان, بهروز, الیشا, دلشدگان
موسيو وردو آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 70
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۱/۲۲
اعتبار: 7


تشکرها : 1102
( 336 تشکر در 31 ارسال )
شماره ارسال: #8
RE: بیلی وایلدر

سلام

جشنواره فيلم هاي بيلي وايلدر از فردا برگزار ميشود. البته به صورت كاملا خود جوش و به اين صورته كه هر روز 1 فيلم از فيلم هاش رو ميبينم و شب دربارش مينويسم. براي انتخاب هم به فيلم هايي كه دوستان در بالا پيشنهاد كرده اند تكيه ميكنم. هر شب هم فيلم فردا را معرفي ميكنم. اگر دوستان خواستند ميتوانند همراهي كنند.

براي شروع ميخوام فيلم بازداشتگاه شماره 17 رو بازبيني كنم. از اونجا كه زياد باهاش حال نكردم براي شروع قرارش ميدم. ميخوام خوشمزه ترين قسمت غذا رو براي آخر  كنار بزارم.


غيبت صغري
۱۳۸۹/۷/۲ عصر ۱۱:۳۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, john doe, دشمن مردم, بانو, Classic, رزا, الیشا, lamarilyn
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,177
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 85


تشکرها : 11641
( 19311 تشکر در 1617 ارسال )
شماره ارسال: #9
RE: بیلی وایلدر

فکر خیلی خوبیه وردو جان. همینجا بحث می کنی یا توی بخش آپارات خونه آلفردو ؟ دقیقا فیلم هایی که می خوای هر شب بررسی بشه رو گلچین کن و بنویس. بهتره اونایی انتخاب بشه که همه بتونن ببینن. البته هر شب یه فیلم کمی سنگینه. شاید هر 3 روز یک فیلم ( یا هر هفته ) بهتر باشه. بذار یواش یواش لذت ببریم. اگه هر روز باشه که زود تموم میشه .


رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
۱۳۸۹/۷/۳ عصر ۱۱:۰۰
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : john doe, دشمن مردم, موسيو وردو, بانو, Classic, رزا, الیشا
موسيو وردو آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 70
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۱/۲۲
اعتبار: 7


تشکرها : 1102
( 336 تشکر در 31 ارسال )
شماره ارسال: #10
RE: بیلی وایلدر

سلام

چشم هر سه روز

والله بچه ها گفتند از اولين فيلم وايلدر شروع كنيم و از اونجا كه من ندارم بايد تهيه كنم كه چند روزي زمان ميبره سفارش دادنش.

جاش هم فرق نميكنه.


غيبت صغري
۱۳۸۹/۷/۴ عصر ۰۱:۳۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : رزا, الیشا
هری لایم آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 473
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۵/۱۸
اعتبار: 35


تشکرها : 278
( 4293 تشکر در 113 ارسال )
شماره ارسال: #11
RE: بیلی وایلدر

بیلی وایلدر کارگردان محبوب منه . طنز تلخ فیلماش رو دوس دارم . چه تو فیلم نوآر هاش (! ) چه در فیلم های کمدیش .

چند روز پیش فیلم تکخال در حفره یا کارناوال بزرگ محصول 1951 رو دیدم که بلافاصله بعد از سانست بولوار ساخته . محشر بود . نمی دونم چرا به این فیلم کم بها داده شده .

اما میشه حدس زد یکی از دلایلش این باشه که مطبوعات و در یک نگاه کلی تر مجموعه سیستم رسانه ایه آمریکا رو به باد انتقاد میگیره  . کرک داگلاس انگار برای این فیلم زاده شده . با همین یک فیلم می تونست ماندگار شه .

دوبله ی فیلم نسبتا خوب بود اما منوچهر اسماعیلی بجای داگلاس حرف زده نه کاملی .

یک نوآر درجه 1 با پایانی تلخ که کوچکترین باجی به تماشاگر نمیده . و اتفاقا جذابیت پنهان فیلم هم در همینه .  ( برخلاف فیلمی مثل جیب بر خیابان جنوب که من اون فیلم رو خیلی دوس دارم اما به نظرم آخرش به تماشاگر عام باج میده و این یکی از افسوس های منه که فیلمی که با این قدرت پیش میره چرا درنهایت وا میده )

حتی خود وایلدر هم در مصاحبه ی طولانیش با کمرون کرو راجع به این فیلم کم توضیح داده . انگار دچار عذاب وجدان شده از ساختن این اثر ( مثل شخصیت اصلی فیلم ! )

دیدن این فیلم بخصوص این روزها خالی از لطف نیست . چرا که ما به ازای واقعی داره . بیشتر توضیح نمیدم تا اگر کسی به این صرافت افتاد که فیلم رو ببینه ( یا حتی دوباره ببینه ) بیشتر شوک بشه !

۱۳۸۹/۷/۴ عصر ۰۸:۰۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سم اسپید, موسيو وردو, Classic, رزا, کاپیتان اسکای, ترومن بروینک, الیشا
MunChy آفلاین
شوالیه تاریکی
***

ارسال ها: 145
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۸
اعتبار: 14


تشکرها : 157
( 891 تشکر در 98 ارسال )
شماره ارسال: #12
RE: بیلی وایلدر

(۱۳۸۹/۷/۲ عصر ۱۱:۳۴)موسيو وردو نوشته شده:  

سلام

جشنواره فيلم هاي بيلي وايلدر از فردا برگزار ميشود. البته به صورت كاملا خود جوش و به اين صورته كه هر روز 1 فيلم از فيلم هاش رو ميبينم و شب دربارش مينويسم. براي انتخاب هم به فيلم هايي كه دوستان در بالا پيشنهاد كرده اند تكيه ميكنم. هر شب هم فيلم فردا را معرفي ميكنم. اگر دوستان خواستند ميتوانند همراهي كنند.

براي شروع ميخوام فيلم بازداشتگاه شماره 17 رو بازبيني كنم. از اونجا كه زياد باهاش حال نكردم براي شروع قرارش ميدم. ميخوام خوشمزه ترين قسمت غذا رو براي آخر  كنار بزارم.

سلام

موسیو جان به نظرم حالا که میخوای بشینی پای همه فیلمهاش, این کار رو به ترتیب سال ساخت انجام بده. یعنی از بذر بد (Mauvaise Graine) محصول 1934 (که برای من یه جورایی حکم یه کازابلانکای کوچک رو هم داره این فیلم,هرچند سالها قبل از کازابلانکا ساخته شده) شروع کن و برو تا آخر. لینک دانلود همه فیلمهاش هم گیر میاد. یادم میاد مستند کوتاهش به نام death mills تا سالها گیر نمیومد تا اینکه یک روز دیدم در یکی از ترکرهای خصوصی دانلود تورنت یک نفر آپلودش کرده و اون روز بود که از ته دلم گفتم خدایا شکرت!

- البته تا جایی که یادم میاد,وایلدر در کتاب مصاحبه اش (با کامرون کرو) گفته بود که کار ادیتش رو فقط به عهده داشته.

- عجیبه که من توی این تاپیک تا الان پستی ندادم! وایلدر از کارگردان های محبوب من هست و کنار هیچکاک و نولان به نوعی یکی از سه محبوب من هست. دیگه آمار سانست بولور و غرامت مضاعف که بماند که مدت هاست در دیدنشون 2 رقمی شدم ..

- من دو آرزوی وایلدری/سینمایی هم دارم :

1) اینکه بیلی وایلدر اون فیلم-پروژه ای که درباره کشتی گیری که به صورتش نقاب میزد (لرد) رو با حضور چارلز لاتن میساخت.. قطعا یکی از جذاب ترین ساخته های وایلدر می شد.

2) يک آرزوي بيلي وايلدري ديگه.. پيش خودم فکر مي کردم چي ميشد اگر يک ناشر کار درست,يک فرد دلسوز و يا به هر حال يه نفر آدم باحال که تواناييش رو هم داشت پيدا ميشد و تصاوير گرفته ولي استفاده نشده از فيلمهاي وايلدر رو در يک ديويدي زيبا عرضه مي کرد. فيلمهاي زيادي از وايلدر بودن که شروع و يا پايانشون متفاوت بوده,فيلمهايي داشته که از ابتدا با بازيگر ديگه اي استارت کار رو زده و فيلمهايي هم داشته که مدت زمانشون بسيار بيشتر از نسخه فعلي بوده.

مثلا شروع متفاوت سانست بولوار ... پایان اصلی غرامت مضاعف ... صحنه های پیتر سلرز در احمق منو ببوس ... نسخه کامل زندگی خصوصی شرلوک هولمز و به همین ترتیب چند فیلم دیگه اش..

- راجع به فیلم یک,دو,سه اش به نظرم صحبت نشده. حتما روزی یک پست کامل راجع بهش میزنم. فقط به طور خلاصه بگم که یکی از فیلمهای محبوبم از وایلدر هست (البته من اگر بخوام فیلمهای محبوبم از وایلدر رو لیست کنم باید تقریبا 70% از 27 فیلمش رو نام ببرم) که به چند دلیل دوستش دارم که فعلا خلاصه اش می کنم :

1) ارجاعات بی شماری که به سینمای کلاسیک آمریکا و مخصوصا گنگستری/نوآر های معروف دهه 30 و 40 داده.

2) ریتم فیلم که برای من حداقل یکی از سریعترین کمدی هایی بوده که دیدم.

3) حضور جیمی کگنی در یکی از بهترین نقش آفرینی هاش عمرش.

- دیدن مستند بیلی وایلدر سخن می گوید هم به همه وایلدر دوستان توصیه میشه.

- کاش فرصت بشه تک تک فیلمهای وایلدر رو جدای از توضیحات کلی باز کنیم و راجع بهشون صحبت کنیم.البته با یک معرفی اولیه.

۱۳۸۹/۷/۴ عصر ۰۹:۳۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : موسيو وردو, Classic, سم اسپید, بانو, رزا, ژان والژان, الیشا, جو گیلیس, بانو الیزا
هری لایم آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 473
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۵/۱۸
اعتبار: 35


تشکرها : 278
( 4293 تشکر در 113 ارسال )
شماره ارسال: #13
RE: بیلی وایلدر

چون وایلدر فیلم های زیادی ساخته و انصافا بعضه هاشون از بقیه خیلی سر هستن به نظرم برای اینکه این ایده ی جذاب لوث نشه گزینشی عمل کنیم . منظورم اینه که انقدر دورخیز نکنیم که از اون ور بام پرت شیم .

چنتا فیلمو که همه یا اکثریت روی اونها اتفاق نظر دارن برای این کار انتخاب کنیم .

پیشنهاد من ایناس :

1- غرامت مضاعف

2- تکخال در حفره

3- خارش هفت ساله

4- بعضی ها ...

5- آپارتمان

۱۳۸۹/۷/۴ عصر ۰۹:۵۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : موسيو وردو, رزا, الیشا
Classic آفلاین
صاحب کافه
*********

ارسال ها: 793
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۷
اعتبار: 47


تشکرها : 6920
( 6076 تشکر در 445 ارسال )
شماره ارسال: #14
RE: بیلی وایلدر

فکر بسیار خوبی است. می توانیم با توجه به تعدد فیلم ها همینجا بحث کنیم. ::ok:

وایلدر اینقدر فیلم جذاب دارد که انتخاب چند فیلم معدود از بین آنها مشکل است اما بهتر است از فیلم ها معروف تر و بیشتر دیده شده اش شروع کنیم تا امکان بحث برای همه علاقمندان محیا باشد. پیشنهاد من هم اینهاست:

غرامت مضاعف -سانست بولوار- بازداشتگاه شماره 17  - سابرینا -خارش هفت ساله - بعضی ها داغشو دوست دارند -آپارتمان - ایرما خوشگله


اینهمه کافه توی دنیا هست , اونوقت شما درست اومدین به کافه ی ما
۱۳۸۹/۷/۴ عصر ۱۱:۲۵
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : موسيو وردو, سروان رنو, رزا, الیشا
سم اسپید آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 485
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۱/۸
اعتبار: 52


تشکرها : 2700
( 5531 تشکر در 315 ارسال )
شماره ارسال: #15
RE: بیلی وایلدر

((بیلی وایلدر))، زاده 1906، متولد وین، خبرنگار و سناریست در برلین، و سازنده ((آدم ها در روز یکشنبه)) و فیلم های دیگر، به سال 1934 به ایالات متحده آمریکا رفت و سال ها به عنوان سناریست نزد ((ارنست لوبیچ)) - که دلبستگی بسیاری به او داشت - سرگرم کار بود.

صرف نظر از چند کار تجاری و سیاسی، مجموعه آثار ((وایلدر)) به عنوان کارگردان از دو دوره تشکیل یافته است: یک دوره جدی و یک دوره کمدی. ((وایلدر)) در دوران سری سیاه دو فیلم کلاسیک از این نوع را پدید آورد: غرامت مضاعف و تعطیلات از دست رفته آخر هفته. پس از این دو فیلم، فیلم های دیگری نیز به همین سبک ساخت: سانست بلوار - 1950 - و کارناوال بزرگ - 1952. ((وایلدر)) برخلاف ((لانگ)) و ((سیودماک))، آثارش را با سنت آلمانی ملودرام های سمبولیک - تقدیری ادغام نکرد، بلکه بیشتر متوجه رمان های جنایی آمریکایی نویسندگانی چون ((همت))، ((چندلر)) و ((کین)) شد.

((وایلدر)) هرگز به فراتر از رویدادها اشاره ای نمی کند؛ عمل آدم ها نه توجیه می شود و نه ارزشیابی؛ به دنبال علل بدبینی هاست. فقط خودخواهی های بی بند و بار قهرمانان اوست که رویدادها را در تحرک نگه می دارد: زنی برای کشتن شوهرش برنامه ریزی می کند تا بتواند پول هنگفت بیمه را تصاحب کند ( ((غرامت مضاعف)) )؛ مردی بیش از گذشته گرفتار الکل می شود ( ((تعطیلات از دست رفته آخر هفته)) )؛ نویسنده ای جوان از خودپسندی های یک ستاره قدیمی هالیوود که در حال پیر شدن است، استفاده می کند، در حالی که خودش به خاطر جاه طلبی هایش در حال نابود شدن است ( ((سانست بلوار)) )؛ خبرنگاری منتظر می ماند مرد مجروحی بمیرد تا او بتواند داستانی بزرگ بنویسد ( ((کارناوال بزرگ)) ).

هر از گاهی نگاه خشم آلود ((وایلدر)) متوجه پدیده های اجتماعی، نظیر ((کارناوال بزرگ)) و حضور دائمی تبلیغات می شود، اما فقط تاثیرات جزیی از خود برجای می گذارد: تحقیر ((وایلدر)) بیشتر متوجه افراد است تا نهادها.

فیلم های تفریحی ((وایلدر)) در اصل با فیلم های جدی او تفاوت چندانی ندارد. حتی در فیلم های خارش هفت ساله - 1955 - بعضی ها داغشو دوست دارند - 1959 - آپارتمان - 1960 - و یک دو سه - 1961 - نیز بدبینی توام با طنز تلخ نهفته است. گه گاه نیز پرده از مکانیسم غیر انسانی اجتماعی برداشته می شود، مثلا در ((آپارتمان))، تحقیر کارمندی در محل کارش مطرح می شود؛ اما تماشاگر در عین حال از آنچه بر آدم های فیلم می گذرد به شدت به خنده می افتد.

کمدی آثار ((وایلدر)) به فیلم های خنده آور ((هرولد لوید)) و ((دانلد داک)) بسیار نزدیک است: آن ها نیز خنده دار بودنشان را از نگاه به انسان هایی که در تار و پود قوانین حاکم بر جامعه دست و پا می زنند، کسب می کنند.

یکپارچگی سبک آثار ((وایلدر)) مدیون دیدگاه بدبینانه و طنز تلخی است که در آن هاست: همه چیز سطحی است؛ هیچ سمبولی به پس زمینه اشاره نمی کند؛ دیدگاه ها و نتایج آن ها تابع شرایط اقتصادی اند که برای هر چیز بی اهمیتی راه باز می کنند.

استعداد ((وایلدر)) در ایجاد ضربآهنگ سریع، گفت و گوها، ترسیم و تقطیع منظم کنش و واکنش ها خلاصه می شود که به وی امکان می دهد تا مکانیسم زندگی را بازسازی کند. در قطعات خنده دار او، تاثیر کمدی اسلپ استیک (بزن بزن) نمایان است؛ اما این آثار در حالی که در انفجار پایانی شان، با شادمانی مژده ویرانی نظامی غیر انسانی را می دهند، با این حال همه آن ها به صورتی منظم، به پایانی خوش و احساساتی می انجامند.

منبع: تاریخ سینمای هنری


مشکل من با دنیا این است که او همیشه یک گیلاس از من عقب تر است (هامفری بوگارت)
۱۳۸۹/۷/۶ عصر ۱۰:۵۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : موسيو وردو, رائول والش, بانو, john doe, رامین_جلیلوند, رزا, بهروز, ترومن بروینک, الیشا, جو گیلیس
موسيو وردو آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 70
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۱/۲۲
اعتبار: 7


تشکرها : 1102
( 336 تشکر در 31 ارسال )
شماره ارسال: #16
RE: بیلی وایلدر

سلام

با مشورت با دوستان تصميم بر بررسي فيلم ها به صورت گزيده شد.

اولين فيلم با پيشنهاد دوستان خارش هفت ساله  از آثار زيبا و دوست داشتني وايلدر انتخاب شد.

با بازي مريلين مونرو و ريچارد شرمان.

تا يك شنبه دوستان بازبيني كنند تا بحث را شروع كنيم.

بشتابيد بشتابيد ديگر تمديد نخواهد شد.



فایل های ضمیمه بند انگشتی
       

غيبت صغري
۱۳۸۹/۷/۸ عصر ۰۹:۱۱
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : john doe, Classic, رزا, الیشا
موسيو وردو آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 70
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۱/۲۲
اعتبار: 7


تشکرها : 1102
( 336 تشکر در 31 ارسال )
شماره ارسال: #17
RE: بیلی وایلدر

مرسي هري جون::ok:

گويا من اسم شخصيت فيلميش رو گفتم. شرمنده.


غيبت صغري
۱۳۸۹/۷/۸ عصر ۱۰:۲۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : رزا, الیشا
رائول والش آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 68
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱۰/۲۱
اعتبار: 13


تشکرها : 270
( 509 تشکر در 33 ارسال )
شماره ارسال: #18
RE: بیلی وایلدر

با اجازه با چند نکته استارت می زنم:

1. خارش هفت ساله معمولا در فیلمهای بیلی وایلدر جز خوبها حساب می شود (البته به اعتقاد من فیلمهای وایلدر به دو گروه خوب و عالی تقسیم می شوند و من تابحال فیلم متوسط و بد از او ندیدم.)

 2. این اسم The Seven Year Itch اگر خارش در سال هفتم ترجمه می شد بهتر بود. با توجه به بیماری ای که ریچارد در آن کتاب روانشناسی پیدا می کند و دقیقا به خودش هم منطبق می شود که 80 درصد مردها در سال هفتم ازدواج دچار وسوسه می شوند و این مرض در تابستان به 90 و خرده ای درصد افزایش پیدا می کند. با ترجمه فعلی شنونده  فکر می کند این چه خارشی است که هفت سال ادامه دارد!

3. وایلدر زیاد از این فیلم راضی نبوده، چون دوست داشته از والتر ماتائو در نقش ریچارد استفاده کند به هر حال بازی تام ایول هم بد در نیامده هر چند خیلی هم بانمک نیست. ظاهرا آن زمان استاد هنوز جک لمون را پیدا نکرده بود!

4. فیلم بسیاری اوقات به تئاتری فیلمبرداری شده نزدیک شده و کم و تحرک و بسیار حراف است. شوخی های بامزه بسیاری در آن وجود دارد که متاسفانه برخی اوقات به اطناب کشیده می شود.

5. یک امتیاز فیلم فضا سازی عالی آن است. نخ پیوند دهنده کل فیلم گرمای شدید منهتن است. این گرما باعث می شود که خانواده مرد به ییلاق بروند، خودش به قول معروف جوش بیاورد، دخترک از گرما بنالد و به آپارتمان پائینی پناه بیاورد و باقی ماجرا. ما این گرما را  با توجه به اشارات درست به مواردی مثل کولر، پنکه، یخ و ... بخوبی حس می کنیم.

6. مرلین مونرو در این فیلم به بهترین شکل ممکن نقش همیشگی اش را  یعنی یک کودک - زن ایفا می کند. جایگاه این بازیگر با تمام حرفهای بیهوده ای که درباره بی استعدادی اش می زنند در تاریخ سینما تکرار نشدنی است.

7. و دست آخر اینکه خارش هفت ساله فیلم مردانه ای است که گوشه ای از وسوسه ها و وسواس های زیاد و کم این جنس را برای خودشان و البته زنان! بازگویی می کند. البته دراینجا با یک کمدی شیرین طرف هستیم و لاجرم کلیه موقعیت های نامتعادل به حالت اولیه برخواهد گشت اما همین الان فکر می کنم وایلدر با آن استعداد بی نظیرش می توانست همین پلات را به یک فیلم جنایی و تراژدی مصیبت باری تبدیل نماید. برای وایلدر بدبین تراژدی و کمدی دو روی یک سکه بودند!

۱۳۸۹/۷/۹ صبح ۰۲:۳۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : دشمن مردم, موسيو وردو, john doe, MunChy, بانو, سروان رنو, رزا, ژان والژان, ترومن بروینک, الیشا, جو گیلیس
هری لایم آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 473
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۵/۱۸
اعتبار: 35


تشکرها : 278
( 4293 تشکر در 113 ارسال )
شماره ارسال: #19
RE: بیلی وایلدر

خارش هفت ساله را می توان یک کمدی اتاق خواب دانست ( Bedroom comedies )  که در دهه 50 و 60 محبوبیت فراوان داشتند . با سری فیلمهای دوریس دی ,  آن مارگرت و ...

ساخت این نوع فیلم ها را می توان یک پاسخ ( ! ) به پروژه های عظیم سینمایی دانست که با هزینه ی هنگفت ساخته می شدند مانند  فیلم های تاریخی و  وسترن .

خارش هفت ساله در این زمانه ساخته می شود با مریلین مونرو که از 1953 جایگاه خود را تثبیت کرده , اولین کیز بازیگر بی پروای فیلم های نوآر ( جانی اکلاک - قاتل ولگرد نیویورکی - پلیس گشت - خیابان رودخانه ی 99 ) و تام ایوول بازیگر تئاتر .

فیلم به یک رویای شیرین شبیه است که بیننده دوست دارد حالا حالاها تمام نشود . لحظات به ظاهر خشن تر پایانی ( شلیک کلمات فمینیستی کیز که با شلیک پیاپی چند گلوله به همسرش همراه می شود ) آنچنان بی آلایش از آب در آمده که حتی در زمانه ی ما که دیگر هر بقالی از آزادی و حقوق زنان در جامعه سخن می گوید  , باز دیدنی و شنیدنی است .

بر خلاف نظر خود وایلدر و برخی از منتقدان که تام ایوول را مناسب این رل تشخیص نداده اند و در حسرت بازی لمون یا ماتا در این نقش بودند و هستند  , به نظر می رسد جک لمون آن کراهت منظر لازم را برای این منظور نداشته و ماتا هم چغر تر و یوقورتر از آن بوده که ظرافت کار را دربیاورد .

در یک فضای محدود که پر از مبل و میز و بوفه و کمد است  , ماتا با آن دست و پای عریض و طویل مجالی برای طنازی نمی داشت . در واقع ما با ریچارد شیردل مواجه نیستیم . این ریچارد هم زشت و هم زبل است .

دقیقا با همین رویکرد است که صحنه ی باندپیچی پارو به توسط پاکت  , هم لوس و هم ابلهانه از آب در آمده و به دل نمی نشیند .

۱۳۸۹/۷/۹ عصر ۱۲:۰۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : رائول والش, موسيو وردو, سروان رنو, رزا, دشمن مردم, ترومن بروینک, الیشا, جو گیلیس
رائول والش آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 68
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱۰/۲۱
اعتبار: 13


تشکرها : 270
( 509 تشکر در 33 ارسال )
شماره ارسال: #20
RE: بیلی وایلدر

نسخه اي از خارش هفت ساله رو كه من دارم، وضع دوبله ش خيلي خرابه، البته بيشتر از لحاظ كميت و نه كيفيت!!

يعني جاهايي از فيلم كه دوبله هست صداگذاري و كيفيت صدا خيلي خوبه اما متاسفانه خيلي از قسمتهاش اصلا دوبله نيست و آدم بدجوري سركار مي مونه.cccc:

حالا نمي دانم كه آيا دوبله كاملتري هم از اين فيلم در دسترس هست يا نه؟ يا فيلم به مميزي خورده بوده و ناقص دوبله شده است.

۱۳۸۹/۷/۱۰ عصر ۰۵:۱۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پدرام, موسيو وردو, رزا, الیشا, الیزا دولیتل
ارسال پاسخ