[-]
جعبه پيام
» <BATMAN> چه جالب! ولی اشتباه کرد باید زنده میموند و از کسلر انتقام میگرفت
» <سروان رنو> راینهارت به نوعی خودکشی کرد. خسته شده بود. عمدا علیه خودش اعتراف کرد ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=189&page=6
» <BATMAN> سرگرد راینهارت خیلی مظلومانه کشته شد اونم درست تو شرایطی که میتونست نجات پیدا کنه ولی بدشانسی آورد ، از طرفی فرمانده کسلر حسابی ازش کینه به دل داشت و آخر زهرشو ریخت!
» <شارینگهام> من سرگرد برانت و سرگرد راینهارت رو دوست داشتم که هر دو ی آن ها کشته شدند!
» <سروان رنو> ارتش سری رو میشه بارها و بارها دید و خسته نشد. از بس شخصیت هاش عالی هستند.
» <شارینگهام> بتمن عزیز ، تجدید خاطره ی خوبی بود.
» <BATMAN[تصویر: wewee-_cup2.png] / https://uupload.ir/view/secret_aemy_ywx9.mp4/
» <BATMAN> با تشکر از زرد ابری عزیز/ یه لحظه حسابی غافلگیر شدم، چون خیال کردم کارتون یونیکو با دوبله قدیمی قرار گرفته! البته تماشای دوبله جدید هم قطعا لذت بخشه
» <سروان رنو> دیوید لینچ بزرگ هم رفت . زمانی منتقدان درباره اش می گفتند نابغه ای که از فرط نبوغ دیوانه شده است !
» <آلبرت کمپیون> من مطمئنم مسعودخان فراستی به کافه کلاسیک سر میزنه و این کامنتها رو می بینه
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 3.33 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خاطرات سودا زده من
نویسنده پیام
رابرت آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 130
تاریخ ثبت نام: ۱۴۰۰/۶/۲۰
اعتبار: 27


تشکرها : 1636
( 1907 تشکر در 130 ارسال )
شماره ارسال: #3
خارج از نوبت

سلام و ارادت خدمت همه بزرگواران؛

راستش اصلاً فکر نمی کردم در کار نگارش خاطراتم این همه وقفه پیش بیاید و صد البته اصلاً فکرش را نمی کردم با این حجم رعایت پروتکل، به صورت خانوادگی گرفتار کرونا شده و کارمان به بیمارستان هم بکشد!

اول اینکه در بیمارستان، خواب و بیداری و رؤیا و کابوس با هم آمیخته شده و معجونی ناهمگون و تنفربرانگیز به وجود می آمد که ان شاءالله سر دشمن کسی هم نیاید! اما نمی دانم چرا از همان شب اول تزریق رمدیسیور و دگزا، در عالم خواب و بیداری مورد غضب و ترور یک کاربر کافه به نام آواتار یوزف قرار می گرفتم؟! یوزف لحظه ای رحم نمی کرد و مدام به فکر کشتن من بود! حتی وقتی از خواب بیدار شده و دوباره می خوابیدم، دقیقاً ادامه حملات قبلی و دامنه دار یوزف از سر گرفته می شد! کار تا آنجا پیش رفت که از محیط کافه خارج شده و کلاً گوشی را در حالت پرواز قرار دادم.

دوم آنکه در همین مدت سه هنرمند گرانمایه از میان ما رفتند که وجه مشترکی داشتند: هر سه نفر کار بلد، بی ادعا، مردمی و با سواد بودند.

سیامک اطلسی بر اثر کرونا، فتحعلی اویسی به خاطر سکته مغزی و عزت الله مهرآوران بر اثر عوارض کرونا در مدت کوتاهی چشم از جهان بستند؛ در حالیکه هیچ کدام از این سه بزرگوار به اندازه دانش و توانایی خود، ارج نیافتند و در واقع هدف من نیز از نگارش این چند سطر، ادای دین به آنهاست.

خوشبختانه یا متأسفانه هر سه نفر را دورادور می شناختم و البته تأسف من از این بابت است که شخصاً قدر آنها را به اندازه کافی ندانستم.

سیامک اطلسی علاوه بر آنکه بازیگری خوش قریحه بود، آن قدر در کار صداپیشگی شایسته بود که می توانست به فاصله ای کوتاه نقش پیرمردی مست و از کار افتاده را به همان خوبی بگوید که نقش یک فرمانده خودکامه و بی رحم نظامی را.

فتحعلی اویسی که تا سال ها با نقش های منفی در سینما شناخته می شد، به ناگاه آن چنان در مومیایی سه اثر محمد رضا هنرمند، جلوه ای از قدرت بازیگری و بداهه را نشان داد که تا مدت ها در سریال های طنز مهدی مظلومی پای ثابت بازیگری بداهه و طنز بود و البته به نظر من از بهترین نقش آفرینی های او بازی در فصل دوم سریال کاکتوس اثر محمد رضا هنرمند بود.

و اما عزت الله مهرآوران بیش از شصت سال در عرصه نویسندگی، بازیگری و کارگردانی فعال بود؛ در حالیکه شاید بیست سال اخیر به شهرت رسیده بود. او در اوایل دهه شصت در گروه اجتماعی شبکه یک سیما در آیتم های نمایشی جُنگ هفته و بعد از خبر ایفای نقش می کرد. مهرآوران اشعار زیادی را از حفظ می دانست و به جا و درست می خواند. خوش قریحه و خوش مشرب بود و هم نشینی با او بسیار لذت بخش. خلق شخصیت هایی که او در سریال هایی چون وضعیت سفید، دزد و پلیس، لیسانسه ها، فوق لیسانسه ها و پدر پسری آفرید، از عهده هر کس برنمی آمد و برنخواهد آمد.

روح هر سه بزرگوار شاد...

با عرض پوزش مجدد به خاطر این وقفه طولانی، ان شاءالله طی روزهای آینده، خاطرات خود را تقدیم بزرگواران خواهم کرد.


يا رادَّ ما قَدْ فات... (ای برگرداننده آنچه از دست رفته است...)
۱۴۰۰/۷/۱۸ عصر ۱۱:۳۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مارک واتنی, کاپیتان اسکای, سروان رنو, شارینگهام, Classic, اسکارلت اُهارا, آدمیرال گلوبال, مورفیوس, rahgozar_bineshan, باربوسا, EDWIN, کیبوتسوجی موزان, لوک مک گرگور, مموله, پطرکبیر, ریچارد, اکتورز
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
خاطرات سودا زده من - سروان رنو - ۱۴۰۰/۶/۳۰, عصر ۱۰:۰۹
پیش شماره - رابرت - ۱۴۰۰/۶/۳۱, عصر ۰۹:۳۵
خارج از نوبت - رابرت - ۱۴۰۰/۷/۱۸ عصر ۱۱:۳۲
آنا... - رابرت - ۱۴۰۱/۲/۵, عصر ۰۵:۲۷
RE: آنا... - مموله - ۱۴۰۱/۲/۵, عصر ۰۹:۳۵
RE: خاطرات سودا زده من - سروان رنو - ۱۴۰۲/۲/۳۱, صبح ۰۱:۱۸
RE: خاطرات سودا زده من - Classic - ۱۴۰۲/۳/۱, صبح ۱۱:۰۵
RE: خاطرات سودا زده من - سناتور - ۱۴۰۲/۳/۴, عصر ۰۳:۲۳
RE: خاطرات سودا زده من - سروان رنو - ۱۴۰۲/۱۱/۲۵, عصر ۱۰:۳۵