[-]
جعبه پيام
» <رابرت جوردن> من عاشق بازی سعید راد در در فیلم دوةل هستم -ضد قهرمان دوست داشتنی سینما
» <Emiliano> یکی از این عزیزان Dude بزرگوار هستن که بدین‌وسیله در اینجا ازشون ممنون هستم.
» <Emiliano> وجود دوستان فرهیخته با کوله‌باری از دانش و تجربه در این انجمن افتخاریه بزرگ برای بنده و ازشون درس می‌گیرم.
» <سروان رنو> جالب بود ! عجب پوستری از "بر باد رفته" ... https://www.1pezeshk.com/wp-content/uplo....30.05.jpg
» <کنتس پابرهنه> این طراح خوش ذوق چه ساده و زیبا به سکانس های کلیدی فیلم ها اشاره کرده... https://www.1pezeshk.com/archives/2024/0...style.html
» <پیرمرد> متأسفانه سعید راد درگذشت، روحش شاد و یادش گرامی
» <پیرمرد> سپاسگزارم از جناب سروان که بنده را با دورین گری مقایسه نفرمودند
» <پیرمرد> سلام و عرض احترام خدمت دوستان کافه کلاسیک و تشکر از سرکار خانم کنتس گرامی
» <سروان رنو> پیرمرد مانند بنجامین باتن هر روز جوانتر می شود
» <کنتس پابرهنه> به به... بعد از مدت ها درود جناب پیرمرد عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 3.67 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خاطرات غربت
نویسنده پیام
بـاب آفلاین
گمشده در ترجمه
*

ارسال ها: 22
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۹/۳/۳
اعتبار: 8


تشکرها : 0
( 235 تشکر در 21 ارسال )
شماره ارسال: #3
سرد و اجتماعی

قبلا هم شنیده بودم که مردم اینجا به نسبت مردم خودمون خیلی سرد هستند. منتها با توجه به تصوری که توی ایران از واژه سرد تو ذهنم شکل گرفته بود سرد رو معادل غیر اجتماعی می دونستم. ولی اینجا با پدیده ای آشنا شدم به نام سرد و اجتماعی!

آدم های اینجا به شکل عجیبی اجتماعی هستند. انگار مدام باید با هم  در حال حرف زدن باشند. حتی سکوت توی آسانسور هم چیز عجیبی محسوب میشه براشون. عجیب و حتی شاید بی ادبانه

منتها چیزی که توی این صحبت ها دیده نمیشه یک جور صمیمیت و یا شاید واقعیت هست. به چشم من همه مکالمات شون الکی هست و برای پر کردن وقت... یا به قول یکی از آدم های همینجا برای فرار کردن از صحبت راجع به چیزهای واقعی!

بدون شک صحبت راجع به آب و هوا رایج ترین مکالمه اینجاست. بقیه صحبت ها هم چیزهاییه که به کسی اصولا ربطی نداره. کمتر راجع به خودشون-  راجع به مسایلشون - کتاب هایی که خوندن - اتفاق هایی که افتاده صحبت می کنند.

اگه براتون سوال شده که پس راجع به چی صحبت می کنند باید بگم که واقعا نمی دونم. می تونند ساعت ها حرف بزنند بدون این که هیچ چیز خاصی گفته باشند و تو در طول این ساعات مات و مبهوت سعی در پیدا کردن کمی معنا هستی. دقیق ترین تعبیری که می تونم از حرف هاشون بیارم این تصویر هست!

چیزهایی می بینی که آشناست ولی هیچ چیزی نمی تونی توش پیدا کنی... حرف های آدم های اینجا هم همین شکلیه. جملاتی میگن که شاید معنی هر جمله رو بفهمی ولی این که آخرش چی شد رو نمی فهمی!

به علاوه در راستای سرد و اجتماعی بودن باید بگم که همیشه خیلی خوش برخورد و مهربون هستند. منتها این مهربونی خیلی ظاهری و ساختگی به نظر میاد. به عبارتی این خوش برخوردی جزیی از ادب اجتماعی شون هست. شاید معادل ایرانیش قضیه تعارف کردن باشه که هر فروشنده ای اولش میگه قابل شما رو نداره بدون این که واقعا منظورش این باشه. احساسی که از مهربونی این آدم ها به من منتقل میشه دقیقا مشابه هست. به این معنی که مهربونی صرفا از روی ادبه برای داشتن جامعه ای زیباتر.

بارها شده که تحت تاثیر این مهربونی فکر کنم یک دوست خوب پیدا کردم. منتها خیلی زود متوجه ات می کنند که نه حق نداری وارد حریم اون ها بشی. یک جور سوشال دیستنسینگ عاطفی با بقیه دارند. خلاصه اینکه تقریبا همه شون شبیه سیاستمداران هستند. با یک لبخند مصنوعی و یک جور خوش برخوردی و خوش صحبتی. منتها این لبخند صرفا جلوی دوربین هست... نمونه این جور سیاسیون رو زیاد دیدید احتمالا. حالا تصور کنید ۹۵ درصد آدم های اطراف تون همینجوری باشند. روبات های خندان حراف

۱۳۹۹/۳/۶ صبح ۱۰:۳۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مارک واتنی, دون دیه‌گو دلاوگا, ماهی گیر, سروان رنو, پیرمرد, زرد ابری, پرنسس آنا, rahgozar_bineshan, آلبرت کمپیون, EDWIN, کلانتر چانس, Papillon
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
خاطرات غربت - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۴, صبح ۱۱:۳۵
کسل کنندگی - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۵, عصر ۰۱:۰۶
سرد و اجتماعی - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۶ صبح ۱۰:۳۷
بازی همیشگی - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۷, عصر ۰۱:۲۴
احتیاط - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۸, عصر ۰۳:۳۵
کار تیمی - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۹, صبح ۱۰:۱۱
ما خیلی باحالیم! - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۱۱, عصر ۱۲:۲۱
شست و شوی مغزی - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۱۲, عصر ۰۹:۱۲
جیمزباند - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۱۴, صبح ۱۲:۲۶
ارزش ها - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۲۶, صبح ۰۲:۱۵
نژادپرستی - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۲۷, صبح ۰۲:۲۲
بی فرهنگی - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۳۰, صبح ۰۲:۰۵
نگاه کلان - بـاب - ۱۳۹۹/۳/۳۱, عصر ۰۵:۰۱
فرار از خود - بـاب - ۱۳۹۹/۴/۷, عصر ۰۷:۰۵
خاطرات مشترک - بـاب - ۱۳۹۹/۴/۲۸, عصر ۱۱:۳۵
پرواکتیو - بـاب - ۱۳۹۹/۱۰/۱۷, صبح ۰۳:۴۶