[-]
جعبه پيام
» <دکتر بیکر> درود بر همگی،شدیدا بدنبال برنامه فیتیله در سال 86 87 بصورت کامل میگردم در اینترنت نیز موجود نیست اگر موجود دارین لطفا پیام خصوصی بگذارید
» <کنتس پابرهنه> اگر کارگردانان مطرح دنیا معمار بودند...! https://www.arel.ir/fa/News-View-2837.html
» <شارینگهام> درسته جناب Savezva ، جام جهانی وقتی جذاب تر میشه که تیم های صاحب فوتبال با هم سرشاخ شوند. مثل جام جهانی ۲۰۱۴
» <شارینگهام> کنتس عزیز ،بنده هم امیدوارم تا اون کشفیّات به کفشی جات تبدیل نشه!
» <Savezva> ولی جدا از شوخی واقعا دوست دارم همه تیم های مدعی قوی و در حد نامشان باشند، خصوصا مانشافت رقیب کلاسیک و همیشگی فرانسه
» <Savezva> صد البته ما خروس ها همچنان خودمان را مدعی می دانیم و برای سومین فینال اماده می شویم
» <Savezva> درود فراوان بر کافه نشینان عزیز. داشتم از اینجا رد می شدم دیدم بحث داغ جام جهانیه
» <کنتس پابرهنه> جناب شارینگهام من تمام امیدم به این پیش‌بینی شماست‌ها! https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=204&pid=4556
» <کنتس پابرهنه> آفرین جناب سروان، آفرین
» <سروان رنو> آره زوده , اما چون ژرمن ها بالاخره عاقل شدن و برای پیراهن تیم ملی طرح زیبای 1990 را رونمایی کردن , برنده آلمان می باشد !!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 8 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خاطرات فیلم دیدن ... ( از ویدیو تا ... ماهواره )
نویسنده پیام
آرلینگتون آفلاین
در به در کافه
*

ارسال ها: 95
تاریخ ثبت نام: ۱۴۰۱/۳/۲۳
اعتبار: 22


تشکرها : 758
( 711 تشکر در 93 ارسال )
شماره ارسال: #74
RE: خاطرات فیلم دیدن ... ( از ویدیو تا ... ماهواره )

عرض ارادت سروران عزیز. با دیدن سریال شبحی در تاریکی ، معرفی شده توسط جناب BATMAN گرامی ، یاد خاطره ای افتادم . زمستان73 . کلاس دوم ابتدایی بودم  .خدابیامرز پدرم به همراه مادرم رفته بودن کرج . یادم میاد اون شب یه فیلمی میداد که آقای علی طالب لو یکی از بازیگرهاش بود . برادربزرگترم عادت داشت موقع دیدن تلویزیون ، چراغ های حال رو خاموش میکرد .چراغ های حیاط ولی روشن بود .خوب یادمه یه دفعه یه چیزی از جلوی لامپ های حیاط رد شد و سایه ش افتاد رو شیشه و پرده ی خونه . خواهر بزرگم چنان جیغی کشید که هنوز که هنوزه ، یادم میفته استرس میگیرم و می ترسم . برادرم دوید رفت ببینه کی تو حیاط هست . خدابیامرز پدر بزرگم هم با عصاش به زحمت رفت جلوی پنجره  . پدر بزرگم از پنجره به برادرم گفت اون چیه . صدای برادم رو نمیشنیدم که بهش چی میگفت . خواهرم هم رفت تو حیاط . بعد از چند دقیقه اومدن تو خونه . بهش گفتم چیه داداش .گفت نمیدونم مثل شغال و روباه بود رفته بود رو دیوار و از اونجا پریده رو درخت و جست و خیز میکرد .تاریک بود نفهمیدم چیه.  پدربزرگم گفت . میمون بود . با شنیدن این حرف برادرم زد زیر خنده . خواهرم گفت باباجون میمون که تو وسط تهران پیدا نمیشه . من مثل یه یا کریم از ترس و سرما کز کرده بودم  تکون نمیخوردم .آخرش هم معلوم نشد چه جور جونوری بود . هروقت آقای علی طالب لو رو تو تلویزیون میبینم یاد اون شب میفتم. اما الان فکر میکنم شاید پدر بزرگم درست میگفته که میمون بوده . آخه درسال 92 ، مردم تو دشت های سردسیر استان اردبیل یه کانگورو دیده بودن . چطور یه کانگورو از اردبیل سر در آورده ، هنوز نمیدونم .

۱۴۰۱/۱۱/۲۰ عصر ۰۹:۲۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مارک واتنی, BATMAN, شارینگهام, مراد بیگ, کوئیک, رابرت, سروان رنو, پیرمرد, اکتورز, آدمیرال گلوبال, rahgozar_bineshan, باربوسا, آلبرت کمپیون
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: خاطرات فیلم دیدن ... ( از ویدیو تا ... ماهواره ) - آرلینگتون - ۱۴۰۱/۱۱/۲۰ عصر ۰۹:۲۵