کلمات بار معنایی متفاوت و گاه متضادی دارند. بیشک این چهار جمله -با تنها یک کلمه متفاوت- معناها و فضاهای ذهنی مختلفی را برای شنونده به وجود میآورند:
- رفته بودیم سر گور الف
- رفته بودیم سر قبر الف
- رفته بودیم سر خاک الف
- رفته بودیم سر مزار الف
همچنین ترکیب آوایی این کلمات با پسوند "ستان" حال و هواهای متفاوتی دارند:
گورستان عبارتی سهمگین و خوفناک است و گویی از سیاهی و تاریکی مطلق خبر میدهد و به نوعی پایان همه چیز است!
قبرستان قابل تحملتر است؛ اما باز هم یادآور سیاهی و تلخی است.
اما آرامستان واژهای زیباتر و عینیتر است که بیشتر رحمانیت و مهربانی خدا را در دل زنده میکند. محلی برای آرامش انسانهایی که اکنون پس از سالها زحمت و خستگی، از قید همه سختیها، مرارتها و ناراحتیها خلاص شدهاند...
***
تعداد زیادی از بستگان نسبی و سببی من در آرامستان ابن بابویه دفن شدهاند. به همین خاطر با فضای آن بیگانه نیستم و هر از چند گاه برای فراموشی زندگی روزمره و ادای احترام به رفتگان به آنجا میروم. وجه تسمیه این مکان در شهر ری، کشف اتفاقی پیکر محمد بن بابویه ملقب به شیخ صدوق از فقهای نامدار مسلمان بوده است. پیکر او ۸۰۰ سال پس از مرگ، در یک سرداب کشف شد و به همین خاطر، مردم رِی شروع به خاکسپاری مجدد مردههاشان در این مکان و زمینهای اطراف کردند. با وجودی که هنوز هم کار دفن اموات در این آرامستان در قبال دریافت وجوه کلان انجام میشود؛ اما متأسفانه متولیان امر و صد البته مسئولان شهری هیچ اهتمامی به حفظ و نگهداری این آرامستان و سنگ قبرهایش ندارند. درختان آبیاری نشده و بر اثر جولان و آتشافروزی معتادان سوختهاند. گهگاه به حریم قبرهای بینام و نشان و بیوارث تعرض میشود و ...
با تمام این اوصاف، شخصاً با حضور در این آرامستان و تماشای سنگ قبرهای قدیمی -که حتی خیلی از مدفون شدههای زیر آنها را نمیشناسم- احساس آرامش میکنم. گویی با کسانی روبرو هستم که سالهاست حساب و کتابشان را پس داده و به همین خاطر، دیگر سنگهای خود را با خدایشان باز کرده و زیر سایه رحمت الهی قرار گرفتهاند!
نمونههایی از سنگ قبرهای قدیمی آرامستان ابن بابویه
(تمام عکسهای این نوشتار، توسط نگارنده و به ناچار در هنگام عصر گرفته شدهاند و شاید شرایط نوری چندان مطلوب نباشد.)
در آرامستان ابن بابویه، تعداد پر شماری از مشاهیر دفن شدهاند: از اهل سیاست (همچون محمد علی فروغی، حسین فاطمی، محمد حسن شمشیری و صادق قطب زاده) تا ورزشکارانی چون غلامرضا تختی؛ از شعرا و ادبایی (همچون علیاکبر دهخدا، میرزاده عشقی، نسیم شمال، احمد ناظرزاده کرمانی) تا مردان عارف و اهل سلوک (همچون رجبعلی خیاط و مرشد چلویی)؛ از نقاش و نگارگر چیرهدستی همچون حسین بهزاد تا اذانگویی همچون رحیم مؤذنزاده اردبیلی؛ از خوانندگانی همچون خانم مهوش تا ...
(البته تعداد مشاهیری که در این آرامستان، خفتهاند بسیار بیشتر از این حرفهاست؛ اما در این نوشتار فرصت پرداختن به آنها نیست.)
مزار مرحوم علیاکبر دهخدا در آرامگاه خانوادگی
آرامگاه مرحوم رحیم مؤذنزاده اردبیلی
اما شاید تعداد کمتری از هنرمندان سینما و تلویزیون در این مکان دفن شده باشند، چون به هر حال چند دهه است که کار دفن مردگان در اینجا با سختی و سنگاندازی انجام میشود. من اکنون سه نفر را بیشتر در خاطر ندارم. زندهیادان: عطاءا... زاهد، هادی اسلامی و احمد هاشمی (با مرحوم میراحمد هاشمی دوبلور اشتباه نشود)
و البته یکی از اهداف من از نگارش این جستار، یادی از بزرگانی است که چند دهه از فوتشان گذشته و به واسطه بعد مسافت و نبودن آنها در قطعاتی که بعدتر ساخته شدند، کمتر محل مراجعه دوستدارانشان هستند. (قطعات هنرمندان، نامآوران و ... در بهشت زهرا و یا آرامستانهای سراسر کشور)**
بیگمان مرحوم هادی اسلامی یکی از ستارههای بیچون و چرای هنر این مملکت بود که بسیار زود رخ در نقاب خاک کشید و چه بسا آثار ماندگاری که با حضور او تلألو بیشتری مییافتند.
آرامگاه مرحوم هادی اسلامی در ابن بابویه
از این دست آرامستانها در ایران زیاد است. شاید بزرگترین آنها در پایتخت و نزدیک آن که تعداد زیادی از بزرگان فرهنگ و هنر را در خود جا دادهاند، یکی ظهیرالدوله باشد و دیگری امامزاده طاهر کرج.
در ظهیرالدوله مشاهیری همچون: ملکالشعرای بهار، درویش خان، قمرالملوک وزیری، رهی معیری، ابوالحسن صبا، ایرج میرزا، روحا... خالقی، فروغ فرخزاد، حسین یاحقی، مرتضی محجوبی، حسین تهرانی و ... آرام گرفتهاند. متأسفانه درِ این آرامستان با حساب و کتاب خاصی باز نیست و اصولاً از گرد آمدن جمعیت جلوگیری میشود!
امامزاده طاهر کرج نیز محل دفن بسیاری از خوانندگان، موسیقیدانان، نویسندگان و خلاصه نامدارانی همچون غلامحسین بنان، مرتضی حنانه، حسین قوامی، تقی ظهوری، احمد شاملو، احمد عبادی، حبیب ا... بدیعی، حسن گلنراقی، مازیار، هوشنگ گلشیری، حسن کامکار، پرویز نارنجیها، علیاصغر بهاری، نعمتا... آغاسی، احمد محمود، جلال ذوالفنون و خانمها پوران و دلکش است. متأسفانه در این آرامستان نیز -مطابق سبک و سیاق دو مورد پیشین- کار یافتن قبرها بسیار سخت است؛ زیرا مانند آرامستانهای جدید بر اساس شماره قطعه و ردیف مرتب نشده و قبرها بیشتر بر اساس جستجوی بیوقفه، حافظه و حوصله مراجعهکنندگان قابل پیدا شدن هستند!
اما در اینجا یادی هم بکنم از مرحوم کمالالحق سلامی، مجری قدیمی، مسلط و با سواد تلویزیون که او هم در جوانی درگذشت و با وجودی که قبرش در قطعه ابتدایی ۷۰ بهشت زهرا قرار دارد، چندان توسط علاقمندانش شناخته شده نیست.
آرامگاه مرحوم کمالالحق سلامی در قطعه ۷۰ بهشت زهرا
در پایان پیشنهاد میکنم برای آشنایی با حال و هوای آرامستان ابن بابویه مستند آن به همین نام را از اینجا ببینید.
-------------------------------------------------
* از اقبال لاهوری
** به عنوان نمونه، در سال ۱۳۷۳ قطعه ۸۸ بهشت زهرای تهران به دفن هنرمندان اختصاص یافت و تعداد زیادی از هنرمندان کشور در این مکان آرام گرفتهاند. بدیهی است دوستداران به راحتی به این قطعه مراجعه کرده و در طی چند ساعت قادرند بر سر مزار بسیاری از خاطرهسازان زندگیشان حاضر شوند.