[-]
جعبه پيام
» <ترنچ موزر> دونالد ساترلند ، از بازماندگان سینما کلاسیک درگذشت
» <لوک مک گرگور> پت و مت یا جن و جودی؟! https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...9#pid45599
» <شارینگهام> پست بسیار زیبا و سینمایی ورزش 3 در وصف برد پرگل آلمان https://www.varzesh3.com/news/2048718
» <سروان رنو> آقای اسمیت به واشنگتن می رود ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...5#pid45595
» <رابرت> "ناصر"های گوینده-دوبلور در "خاطرات سودا زده من" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...2#pid45592
» <شارینگهام> تقدیم به کنتس عزیز: «نومید مشو ،امید می‌دار ای دل* در غیب عجایب است بسیار، ای دل»
» <کنتس پابرهنه> جناب شارینگهام عزیز مرسی برای این کشفیات... پس من از حالا به خودم وعده ی پنجمین ستاره رو دادم.
» <سروان رنو> بحث تاریخی درباره مهاجران و تیم ملی فوتبال آلمان و فرانسه ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...8#pid45568
» <شارینگهام> سلام و درود ، خوش آمدید
» <master of puppet> سلام به تمامی کاربران کافه کلاسیک
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 4 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
یادش به خیر...
نویسنده پیام
Memento آفلاین
(2000)
***

ارسال ها: 216
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۷/۱۷
اعتبار: 46


تشکرها : 4500
( 3948 تشکر در 154 ارسال )
شماره ارسال: #39
تقدیم به آق بطمن گل...

             فکر کنم علاوه بر مسئولین شبکه پویا، والده بنده نیز نیم نگاهی به پست های کافه دارد!!

دیشب که به آشپزخانه رفتم در کمال تعجب دیدم مادر بعد از سال ها (شاید 10-12 سال) مشغول پختن رب گوجه بود!!!!!

بعد از پست BATMAN عزیز (و حتی قبل از آن) خیلی دلتنگ این پخت و پزهای مقیاس بالای توی حیاط بودم... از رب گرفته تا حلیم و شله زرد صبح تاسوعا (که این مورد همچنان پابرجاست)

که دیشب با این پخت رب (البته روی قابلمه کوچکی روی گاز) کمی تجدید خاطرات کردیم...

.

قبلا که رب رو توی دیگ بزرگ توی حیاط می پختیم، لحظه ای که خیلی دوست داشتم، آخر کار بود که دیگ رو کنار گذاشته بودند و ما شروع می کردیم به خوردن رب های برشته و سوخته لبه های دیگ... واقعا طعم خوبی داشت.

البته هنوز هم مراسم «دیگ لیسی» آخر شله زرد تاسوعا جز لحظات مورد علاقه بنده است...

درباره شله زرد یادم میاد از بچگی عاشق این بودم که دارچین روی شله زرد ها رو بریزم. البته همچنان به علت تمرکز ذهنی بالا(!) قادر به انجام این عمل نیستم و مسئول عملیات خطیر خالی کردن شله زرد از قابلمه به درون ظرف های یک بار مصرفم! البته ایده این کار از خود بنده بود و تا قبل از اون شله زردها رو با ملاقه توی ظرف ها می ریختند ولی از آنجایی که کارهای سخت رو باید به انسان های تنبل سپرد، چند سالی است این مرحله از کار بسیار سریع تر انجام می شود!

از جمله دیگر استفاده های قابلمه بزرگ، رنگ کردن نخ های قالی بود... البته این مراسم توی حیاط برگزار نمیشد. مادر در قابلمه بزرگی آب جوش می آورد و پودر رنگ توی آن حل می کرد و نخ ها و پودهای قالی رو در آن رنگ می کرد. آخر سر هم نوبت لباس های رنگ و رو رفته ما میشد که در همان قابلمه رنگ می شدند! بخصوص شلوارهای لی... یادمه تا مدت ها بعد از پوشیدن این شلوارها بدنمون آبی میشد!!

.

.

شیر هم در مقیاس بالا مصرف میشد. دام های عموی بزرگم تامین کننده شیر ما بودند! همون قابلمه بزرگ پر از شیر رو می جوشوندیم و ماست درست می کردیم. برای کم کردن حجم ماست هم، ماست رو توی کیسه پارچه ای نسبتا بزرگی می ریختیم و از شیر حمام آویزون می کردیم... از آب ماست هم قره قوروت می پختیم که واقعا خوشمزه بود...

یکی از علایق مشترک بچه ها (البته بعدا مشخص شد که همه این کار رو می کردند!!) این بود که به شکل پنهانی به حمام می رفتیم و کیسه پارچه ای رو می مکیدیم... جدای از طعم آب ماست، نفس مکیدن کیسه لذت بخش بود... در این حد که وقتی کل آب ماست رو می خوردیم، کمی شیر آب رو باز می کردیم روی کیسه که کمی آب خورد آن رود تا دوباره بتونیم عمل مکیدن رو ادامه بدیم!

.

.

از جمله خوراکی های دیگه ای که همیشه یواشکی مصرف می کردیم، ترکیبی بود از آرد نخودچی و شکر. عصر که والدین می خوابیدند، این ترکیب ساده رو تهیه می کردیم و اصولا هم به بالای پشت بام منزل می رفتیم و می خوردیم... البته هر از گاهی که می خواستیم دلی از عزا دربیاوریم، کاکائو هم به این مخلوط اضافه می کردیم تا طعم بهتری داشته باشد... دلیل این ابتکارات این بود که خوراکی های منزل طی شدیدترین تدابیر امنیتی حفظ می شدند...

زیر گاز منزل یک کمدی بود که مادر خوراکی ها را در آن نگه می داشت... عملیات یافتن «کلید کمد گاز» نیز بسیار هیجان انگیز بود. همان زمانی که والدین به خواب می رفتند مشغول تفحص برای یافتن این کلید کذایی می شدیم... چندین بار هم موفق شده بودیم که کلید را بیابیم اما هر دفعه مجبور بودیم حجم کمی از خوراکی ها را برداریم و دوباره کلید را سرجایش بگذاریم تا ماجرا لو نرود...

منتهی بعد از چند روز همیشه می دیدیم مادر به این قضیه پی برده است و جای کلید را عوض کرده است...

از قضا یک کمد چوبی هم در منزل داشتیم که بخاطر ظاهر خاصش به آن «کمد پلنگی» می گفتیم.(البته الان می بینم اصطلاح ببری مناسب تر بوده است!)

این کمد دوتا کلید داشت که خیلی شبیه کلید کمد گاز بود. تنها تفاوتی که داشت این بود که کمی سر آن پهن تر بود بعلاوه فاقد یک شیار روی کلید کمد گاز بود...

مدت ها بود که یکی از این کلیدها گم شده بود، بعد از چند سال فهمیدیم که یکی از جویندگان کلید کمد گاز به صرافت این افتاده بوده است که از روی کلید کمد پلنگی یک زاپاس برای کلید کمد گاز بسازد که طی عملیات مربوطه کلید دوم کمد پلنگی شکسته شده بود...

.

.

ظاهر جذاب کلید کمد گاز هم ما رو بیشتر تحریک می کرد که دنبال آن بگردیم... الان که نگاه می کنم ظاهر این کلیدها من رو یاد شاه و وزیر شطرنج می اندازد!  :دی

.

یکی از صحنه های غم انگیزی که این روزها می بینم این است که در کمد گاز باز است و کلید کمد گاز هم روی آن است...

ولی هیچ کس سراغی از آن عشق قدیمی نمی گیرد...

۱۳۹۴/۷/۸ عصر ۰۲:۲۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پیرمرد, خانم لمپرت, زرد ابری, سروان رنو, نکسوس, حمید هامون, سی.سی. باکستر, زینال بندری, اسکورپان شیردل, rahgozar_bineshan, Princess Anne, لو هارپر, جروشا, BATMAN, کنتس پابرهنه, مگی گربه, دهقان فداکار, واتسون, اشپیلمن, ریچارد, باربوسا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
یادش به خیر... - پیرمرد - ۱۳۹۳/۱۱/۵, عصر ۱۱:۰۸
RE: یادش به خیر.... - پیرمرد - ۱۳۹۳/۱۱/۶, عصر ۰۷:۴۳
RE: یادش به خیر.... - بلوندی غریبه - ۱۳۹۳/۱۱/۷, صبح ۰۸:۲۰
RE: یادش به خیر.... - پیرمرد - ۱۳۹۳/۱۱/۷, عصر ۰۵:۴۹
RE: یادش به خیر.... - خانم لمپرت - ۱۳۹۳/۱۱/۱۰, صبح ۱۲:۳۰
RE: یادش به خیر.... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۳/۱۱/۱۱, عصر ۰۱:۱۰
RE: یادش به خیر.... - BATMAN - ۱۳۹۳/۱۱/۱۱, عصر ۱۰:۳۸
RE: یادش به خیر.... - پیرمرد - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲, عصر ۰۸:۳۲
RE: یادش به خیر.... - پیرمرد - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱, عصر ۰۳:۵۲
RE: یادش به خیر... - برو بیکر - ۱۳۹۳/۱۱/۲۲, عصر ۰۶:۰۳
RE: یادش به خیر... - خانم لمپرت - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷, صبح ۱۱:۰۲
RE: یادش به خیر... - منصور - ۱۳۹۳/۱۱/۲۸, صبح ۱۰:۰۹
RE: یادش به خیر... - پیرمرد - ۱۳۹۳/۱۲/۱, عصر ۱۱:۳۳
RE: یادش به خیر... - اکتورز - ۱۳۹۳/۱۲/۲, صبح ۰۵:۲۹
RE: یادش به خیر... - پیرمرد - ۱۳۹۳/۱۲/۲۰, صبح ۰۹:۴۱
RE: یادش به خیر... - جروشا - ۱۳۹۳/۱۲/۲۶, عصر ۰۷:۱۵
یادش به خیر... - پیرمرد - ۱۳۹۴/۳/۱۱, عصر ۰۳:۲۳
RE: یادش به خیر... - BATMAN - ۱۳۹۴/۳/۲۸, صبح ۰۴:۳۷
RE: یادش به خیر... - کارآگاه علوی - ۱۳۹۴/۵/۱۶, صبح ۱۲:۱۶
RE: یادش به خیر... - آلبرت کمپیون - ۱۳۹۴/۶/۹, صبح ۱۱:۵۹
یادش به خیر روپولی - آلبرت کمپیون - ۱۳۹۴/۶/۱۰, صبح ۱۱:۴۰
RE: یادش به خیر روپولی - آلبرت کمپیون - ۱۳۹۴/۶/۱۰, عصر ۰۳:۳۱
RE: یادش به خیر روپولی - بولیت - ۱۳۹۴/۶/۱۰, عصر ۰۷:۵۴
RE: یادش به خیر روپولی - آلبرت کمپیون - ۱۳۹۴/۶/۱۰, عصر ۰۸:۱۲
RE: یادش به خیر... - جروشا - ۱۳۹۴/۷/۳۰, صبح ۰۲:۱۳
RE: یادش به خیر... - حمید هامون - ۱۳۹۴/۸/۲۰, عصر ۰۴:۲۱
RE: یادش به خیر... - آلبرت کمپیون - ۱۳۹۴/۸/۲۱, عصر ۰۹:۰۳
RE: یادش به خیر... - آلبرت کمپیون - ۱۳۹۴/۹/۸, عصر ۰۶:۱۳
RE: - Memento - ۱۳۹۴/۹/۱۵, عصر ۰۴:۰۸
RE: - زبل خان - ۱۳۹۴/۹/۱۶, صبح ۰۷:۰۲
RE: - سروان رنو - ۱۳۹۴/۹/۱۷, صبح ۰۱:۰۰
RE: یادش به خیر... - جیمز باند - ۱۳۹۴/۹/۲۵, عصر ۱۲:۳۴
RE: یادش به خیر... - جیمز باند - ۱۳۹۴/۱۰/۶, عصر ۰۶:۰۹
RE: یادش به خیر... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۴/۱۰/۶, عصر ۰۶:۵۸
RE: یادش به خیر... - خانم لمپرت - ۱۳۹۴/۱۰/۶, عصر ۰۹:۳۴
RE: یادش به خیر... - آلبرت کمپیون - ۱۳۹۴/۱۰/۷, صبح ۱۲:۱۰
RE: یادش به خیر... - Papillon - ۱۳۹۴/۱۰/۷, عصر ۱۰:۱۴
RE: یادش به خیر... - حمید هامون - ۱۳۹۴/۱۰/۱۶, عصر ۰۴:۰۴
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۴/۲, عصر ۰۶:۲۲
RE: یادش به خیر... - سروان رنو - ۱۳۹۵/۸/۵, صبح ۱۲:۲۳
RE: یادش به خیر... - Joe Bradley - ۱۳۹۵/۹/۱۲, عصر ۰۹:۱۴
RE: یادش به خیر... - سروان رنو - ۱۳۹۶/۴/۱۷, عصر ۱۰:۱۶
RE: یادش به خیر... - BATMAN - ۱۳۹۶/۸/۲۸, عصر ۰۶:۰۱
RE: یادش به خیر... - BATMAN - ۱۳۹۶/۹/۱۶, عصر ۰۸:۴۲
RE: یادش به خیر... - سروان رنو - ۱۳۹۷/۱۱/۸, عصر ۰۹:۲۱
RE: یادش به خیر... - Savezva - ۱۳۹۷/۱۱/۱۷, عصر ۰۹:۴۹
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۳/۸, عصر ۰۳:۴۳
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۳/۱۲, عصر ۰۷:۵۵
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۳/۱۵, صبح ۰۹:۵۳
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۳/۱۸, عصر ۰۱:۰۲
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۳/۲۰, عصر ۰۴:۲۴
RE: یادش به خیر... - لوک مک گرگور - ۱۳۹۹/۳/۲۸, عصر ۱۱:۲۴
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۴/۲۰, عصر ۰۴:۴۳
RE: یادش به خیر... - Kathy Day - ۱۳۹۹/۴/۲۴, صبح ۰۳:۲۴
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۵/۶, عصر ۰۶:۴۵
RE: یادش به خیر... - Kathy Day - ۱۳۹۹/۵/۸, عصر ۰۴:۵۰
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۵/۱۰, صبح ۱۱:۴۲
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۵/۱۸, عصر ۱۰:۲۱
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۶/۹, صبح ۱۰:۰۱
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۶/۱۴, صبح ۱۱:۲۳
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۷/۱۶, عصر ۱۰:۴۵
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۸/۱۰, عصر ۱۰:۰۰
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۳۹۹/۸/۲۷, عصر ۰۸:۰۴
RE: یادش به خیر... - آلبرت کمپیون - ۱۳۹۹/۱۲/۳, عصر ۱۱:۰۶
RE: یادش به خیر... - مراد بیگ - ۱۴۰۰/۷/۲, عصر ۰۸:۴۲
RE: یادش به خیر... - سروان رنو - ۱۴۰۰/۹/۴, عصر ۰۹:۰۷
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۴۰۱/۳/۱۵, عصر ۰۱:۴۳
RE: یادش به خیر... - Emiliano - ۱۴۰۱/۳/۱۵, عصر ۰۲:۵۵
RE: یادش به خیر... - سروان رنو - ۱۴۰۱/۳/۱۶, عصر ۰۳:۳۷
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۴۰۱/۳/۱۶, عصر ۰۴:۴۵
RE: یادش به خیر... - Savezva - ۱۴۰۱/۳/۱۷, عصر ۰۶:۰۱
RE: یادش به خیر... - آیوانهو - ۱۴۰۱/۳/۱۸, صبح ۰۲:۰۰
RE: یادش به خیر... - آیوانهو - ۱۴۰۱/۳/۱۸, عصر ۰۳:۰۱
RE: یادش به خیر... - سروان رنو - ۱۴۰۱/۳/۲۵, عصر ۰۱:۱۷
RE: یادش به خیر... - کلانتر چانس - ۱۴۰۱/۴/۳۰, صبح ۰۹:۲۰
RE: یادش به خیر... - سروان رنو - ۱۴۰۱/۵/۷, عصر ۰۸:۲۱
RE: یادش به خیر... - کلانتر چانس - ۱۴۰۱/۵/۸, صبح ۰۷:۴۸
RE: یادش به خیر... - کلانتر چانس - ۱۴۰۱/۵/۱۸, صبح ۱۰:۵۴
RE: یادش به خیر... - rahgozar_bineshan - ۱۴۰۱/۸/۱۶, عصر ۱۲:۴۲
RE: یادش به خیر... - آرلینگتون - ۱۴۰۱/۱۱/۱۳, صبح ۱۲:۲۷
RE: یادش به خیر... - آرلینگتون - ۱۴۰۱/۱۲/۱۸, صبح ۰۵:۵۵
RE: یادش به خیر... - پهلوان جواد - ۱۴۰۲/۱/۶, عصر ۰۵:۰۵
RE: یادش به خیر... - آلبرت کمپیون - ۱۴۰۲/۳/۱۳, صبح ۱۱:۴۸
RE: یادش به خیر - ترینیتی - ۱۳۹۴/۶/۱۸, عصر ۰۵:۰۸
Re: یادش به خیر... - Schindler - ۱۳۹۴/۱۰/۱۶, عصر ۰۵:۴۰
یادش بخیر خان بابا - BATMAN - ۱۳۹۴/۱۱/۲۲, صبح ۰۱:۵۴