تالار   کافه کلاسیک
سایت های سینمایی - نسخه قابل چاپ

+- تالار کافه کلاسیک (https://cafeclassic5.ir)
+-- انجمن: تالارهای عمومی (/forumdisplay.php?fid=21)
+--- انجمن: کافه ریک (/forumdisplay.php?fid=44)
+--- موضوع: سایت های سینمایی (/showthread.php?tid=248)


سایت های سینمایی - مرتضی - ۱۳۸۹/۳/۲۴ عصر ۰۷:۴۳

سلام به همگی

من دنبال سایتهای خبری / تحلیلی سینمایی (فارسی یا انگلیسی) هستم. تا جایی که دیدم محتوای اکثر سایتهای از این دست حول سینمای گیشه و مطالب سطحی هست. از دوستان خواهش می کنم اگر سایتهایی سراغ دارید که روی فیلمهای «ناب» (فکر می کنم اعضای این کافه روی تعریف این کلمه اتفاق نظر دارند) متمرکز هستند، معرفی کنید. البته سینما توی چند سال گذشته بیشتر و بیشتر گرایش به سمت فیلمهای بی محتوا داشته ولی در هر حال آثار خوب جدید ناپیدا هم نیست.

با تشکر.




RE: سایتهای اخبار و تحلیل سینمایی - سروان رنو - ۱۳۸۹/۳/۲۶ صبح ۱۰:۴۳

سایت های زیادی هست و مناسب ترین راه جستجوی کلمات classic movie , classic cinema  و یا همین عبارات به زبان فارسی در گوگل است. وبلاگ ها و سایت های زیادی در این باره هست البته منابع فارسی خیلی کمتر هست. اولین سایتی انگلیسی که من در مورد سینمای کلاسیک بهش برخورد کردم و پسندیدم http://www.reelclassics.com بود ashkکل سایت رو یه دختر به نام الیزابت به عنوان پروژه دانشگاهی و بر حسب علاقه طراحی کرده و یکی از پر بازدید ترین سایت ها در مورد فیلم های کلاسیک هست. :llol




تالارهای سینمایی - 1991 - ۱۳۸۹/۷/۱۱ عصر ۱۰:۴۵

سلام[تصویر: 2chw5mg.gif]

لطفاً تالارهای سینمایی رو معرفی و نقد کنید[تصویر: 128fs318181.gif]. بهتره از پرشین‌تولز شروع بشه(مث اینکه نازی‌آباد همه‌ی سینمایی‌های نت همین پرشین‌تولزه![تصویر: afro.gif]).




RE: تالارهای سینمایی - Classic - ۱۳۸۹/۷/۱۲ صبح ۱۲:۰۸

البته شاید بتوان گفت که پرشین تولز قدیمی ترین تالار سینمایی است که هنوز برجای مانده است. قبل از پرشین تولز ، گفتمان بود که در اینجا مختصری در مورد آن گفته بودم. حتی قبل از گفتمان هم ظاهرا تالاری با نام ایران کلیک ( یا اسمی شبیه به این ) وجود داشت که آنهم به ملکوت اعلی پیوست. دوستانی با سابقه طولانی تر مانند منصور به خاطر می آورند. بهتر است از قدیمی ها شروع کنیم تا به جدیدها برسیم:  مروری بر پیدایش تالارهای سینمایی فارسی در اینترنت ... فکر می کنم بحث جذاب و مفیدی شود.

Fexon LogoPersianTools Forums




RE: تالارهای سینمایی - سروان رنو - ۱۳۸۹/۸/۱۹ عصر ۱۱:۵۸

علی معلم به اتفاق امیر قادری به تازگی یک سایت سینمایی راه اندازی کرده اند با نام کافه سینما  http://www.Caffecinema.com .  شبیه به همان سایت قبلی سینمای ما است اما به نظر مدرن تر و جوان پسندتر میاد. shakkk!




RE: تالارهای سینمایی - سروان رنو - ۱۳۸۹/۹/۱۸ عصر ۱۱:۲۰

شبکه جاسوسی کافه کلاسیک و سربازان گمنام ولایتِ کافه ، امروز توانستند در یک عملیات شناسایی متهورانه ، چند آدرس سایت و وبلاگ جدید را که به ارائه آثار دوبله صداگذاری شده کمیاب می پردازند کشف نمایند:

http://persiandoubleh.blogfa.com/

http://doblenayab.blogfa.com/

دو وبلاگ بالا ظاهرا به یک سبک کار می کنند که شبیه به کار استاد گرانقدر ژیواگو می باشد و احتمالا فروش مستقیم ندارند و فقط به صورت تبادل کار می کنند و چون لینک کافه را هم در وبلاگشان گذاشته اند احتمالا از مشتریان مخفی کافه کلاسیک هستند . :eee43

وبلاگ زیر هم مربوط به یکی از دست اندرکاران دوبله است که در مورد دوبله می نویسد:

http://bijanbagheri.blogfa.com/

اگر اطلاع بیشتری در مورد این 3 آدرس بدست آوردید حتما همین جا قرا دهید تا بقیه دوستان هم ببینند.




RE: تالارهای سینمایی - سروان رنو - ۱۳۸۹/۹/۲۸ عصر ۱۱:۲۶

(۱۳۸۹/۷/۱۲ صبح ۱۲:۰۸)IranClassic نوشته شده:  

البته شاید بتوان گفت که پرشین تولز قدیمی ترین تالار سینمایی است

پرشین تولز بین سالهای 2003 تا 2008 ( سالهای طلایی اون ) محفلی بسیار دوست داشتنی شده بود. شبیه به کافه ریک شده بود ، یعنی همه گذرشون به اونجا می افتاد. حتی هنوز هم هر از چند گاهی اونجا لاگین می کنم ببینم کسی PM داده یا نه ! متاسفانه بخش سینمای اونجا کلا نابود شده  . شاید هم قبلا همه حرف های خوب در مورد سینمای کلاسیک زده شده و دیگه کسی چیزجدیدی نداشته که بگه ، به قول  علی حاتمی : "ساعت زنگ زده دیگه زنگ نمی زنه ، چون قبلا همه زنگ هاشو زده."  متاسفانه امروز دیدم که فکسون هم قیلثر شده و بدتر اینکه اصلا با قیلثرشکن هم بالا نمی آد و یه پیام میاد  که میگه مشکل حقوقی و این جور چیزها دارن. احتمالا حرف علی معلم که "سینمای ایران مرده ، فقط تشییع جنازه اش رو به عقب انداختن "داره از دنیای مجازی شروع میشه ! [تصویر: minzdr.gif]




RE: تالارهای سینمایی - منصور - ۱۳۸۹/۹/۲۹ صبح ۱۰:۵۷

(۱۳۸۹/۷/۱۲ صبح ۱۲:۰۸)IranClassic نوشته شده:  

البته شاید بتوان گفت که پرشین تولز قدیمی ترین تالار سینمایی است که هنوز برجای مانده است. قبل از پرشین تولز ، گفتمان بود . حتی قبل از گفتمان هم ظاهرا تالاری با نام ایران کلیک ( یا اسمی شبیه به این ) وجود داشت که آنهم به ملکوت اعلی پیوست. دوستانی با سابقه طولانی تر مانند منصور به خاطر می آورند. بهتر است از قدیمی ها شروع کنیم تا به جدیدها برسیم:  مروری بر پیدایش تالارهای سینمایی فارسی در اینترنت ... فکر می کنم بحث جذاب و مفیدی شود.

ایرانکلیک طی سالهای 1376 تا 1380 فعال بود. قبل از آن من تالار گفتمانی به زبان فارسی را بیاد نمی آورم ، آنچه بود چند سایت چت بود که ایرانیهای فارسی زبان از آن طریق باهم ارتباط برقرار می کردند. تعداد سایتهای فارسی در اوایل آنقدر کم بود که اگر در سایتی چون آلتاویستا یا یاهو جستجوئی صورت می گرفت تعداد کل سایتهای فارسی زبان از مرز 100 سایت فراتر نمی رفت (آن موقع گوگلی وجود نداشت). ایرانکلیک سایتی بود مشتمل بر تالارهای تاریخی ، سینمائی ، عاشقانه و مذهبی. بخش مذهبی بسیار فعال و در واقع بزرگترین جنگ و جدلهای اولیه بین فرق شیعه و سنی در آنجا نمود می یافت. کاربرانی بسیار آگاه از جماعت سنی در آنجا حضور داشتند که بعضا از مولویهای تحصیلکرده بودند. بیاد دارم که حتی برای مناظره با آنها مجبور به خرید 7 جلد کتاب حجیم تاریخی شدم و در نهایت کتاب حجیم شبهای پیشاور را بخانه آوردم... مناظرات آنچنان بالا می گرفت که بعضا برخیها تهدید به قتل میشدند چنانکه وقتی عبداله نامی که از مولویان فارسی زبان عربستان بود در پاسخ یک سوال از من در خصوص فاطمه زهرا بازماند تمامی طرفدارانش بدنبال آدرس من بودند!... بعدها در تالارهای سینمائی کاربری ظهور کرد با نام لامذهب که اصولا دین و خدا را با استدلالهای بسیار استادانه اما توخالی خود به نقد می کشید و چه دین زدائیهائی که این شخص آنجا نکرد. وی که یکی از متواریان پیش از انقلاب و مقیم خارج از کشور بود با مطالعه کتابهای نویسندگانی چون "د ش ت ی" و " ک س ر و ی" انگشت تردید بر تمامی دانسته ها و اعتقادات مسلمین و حتی مسیحیان و یهودیان می گذاشت.حجم مطالعاتی که او در قرآن داشت حتی روحانیون مذهبی ما ندارند... جدلهای شیعه و سنی کم کم رنگ باخت، سنیها از تالار پرکشیدند و بجای آنکه عمیقترین دعواهای خود را نصیب چنین افرادی کنند که تیشه به ریشه معنویت میزدند را با جماعت شیعه تنها گذاشتند و برای شخص من جالب بود خصومتی که سنیان با شیعیان دارند چرا با کفار نداشته و ندارند!... این شخص حتی در یک مناظره با من ادعا کرد ککش نمی گزد دخترش شب بخانه باز نگردد، اینکه صبح صحیح و سالم به خانه بازگردد اهمیت دارد و لاغیر! 5 آیه در قران را که خداوند آفرینش زمین و آسمان و ... را به تفکیک ذکر کرده بود جمع میزد و استدلال  میکرد ببینید در مجموع روزهائی که خدا گفته است زمین و اسمان را آفریده 8 روز است در حالیکه در یک آیه مستقل اشاره دارد همه آنها را در 6 روز آفریده است!... به آیه ای از قرآن که گفته شده است اگر زنان از شما تبعیت نکردند آنها را بزنید اشاره و اوج خشونت اسلامی را استدلال میکرد! گفتارهای او اگر با استدلالهای من و دوستان رنگ می باخت اما در ذهن عده ای از کودکان آن سایت تاثیر بدی میگذاشت.. این شخص در مناظره بسیار حرفه ای بود چنانکه اگر در جائی کم می آورد سریعا و همچون گربه ای که از چنگ دیگری می گریزد جا خالی داده بحث را به حاشیه می کشاند و به جاهای دیگر می برد... بعدها شخص تحصیلکرده دیگری به او اضافه گردید که از نظر تحصیلات آکادمیک فراتر از او اما هم سو با او بود. کاربری بنام مزدک که روحیات ناسیونالیستی خود را با لاقیدهای منشعب از بی دینی بطرز بسیار هوشمندانه ای جمع میزد... مزدک یکی از علاقمندان سینمای کلاسیک نیز بود و علاقه مفرطی به مونتگمری کلیف داشت.

بخش سینمائی ایرانکلیک عمدتا به رنگ و لعاب بازیگران اختصاص داشت. وقتی من در آنجا تاپیکی با عنوان دوبله ایجاد کردم بسیار کسان حتی نمیدانستند دوبله چیست و دائم می پرسیدند مگر میشود در یک فیلم بجای کس دیگری صحبت کرد! آنها حتی فراموش کرده بودند که این بازیگران خارجی نیستند که فارسی صحبت میکنند... حتی بیاد دارم یک خانم که علاقه عجیبی به ابوالفضل پورعرب داشت بر سرم فریاد کشید که : خسروشاهی کدوم خریه؟ خجالت نمیکشی صدای قشنگ پورعرب رو میگی مال کس دیگه ایه!

مناقشاتی در این سایت درگرفت و جناح بندیهای خاصی پی ریزی شد. فرد تنها در این سایت دیگر جایگاهی نداشت. دارودسته ها و نوچه ها از هر طرف خودی نشان میدادند. منصور که در آنجا با اسم کاربری روزنه فعالیت داشت حال و حوصله نوچه و نوچه گری را نداشت و کم کم فعالیتش کمتر شد... بعدها ظاهرا حسب قرار و مدار دختران و پسران مسائلی بوجود آمد که منجر به فروپاشی ایرانکلیک گردید و حتی خود سایت پس از مدتی بسته شد.

یکی از فراریان ایرانکلیک با نام حقیقی دکترحسین فارومی پی ریزی کرد با عنوان گفتمان. این شخص  که شخصی مقید اما با اطرافیانی سخت درمانده و نادان روزگار میگذراند ابتدای امر و همچون ایرانکلیک بحثها را عمدتا روی مسائل مذهبی و سیاسی منعطف کرد. لامذهب و مزدک را فرا خواند و مرا هم. شخص سومی به جمع اضافه شد که شخصیتی بسیار عجیب داشت. ابرمرد. ابرمرد که مطالعات و تعصب خاصی روی شخصیت نیچه داشت فردی بسیار متکبر بود معتقد به اخلاقیات نبود و به قانون جنگل بها میداد. همفکری مزدک و ابرمرد منجر به تنشهای خاصی شد که حتی صاحب سایت را نیز به چالش کشید. آنها او را متهم به فساد کردند و در نهایت حسین ، آی دی ابرمرد را بست و دریک  پست بسیار صریح و قاطعانه و طولانی نوشت : سیفون توالت را می کشم تا امثال ابرمرد را با خود به لجن ترین جای تاریخ بازگرداند.

بعهدها گفتگوهای گفتمان منعطف به سینما شد. بخش دوبله ای در آنجا شکل گرفت و رامین عزیز فعالتی خاص را در کنار این حقیر پی گرفت و چه بسیار دوستان که اکنون نیز در این تالار هستند از آنجا به ما ملحق شدند... متاسفانه به دلیل اصطکاکهایی فرا سایتی که طی آن سرورهای حاوی سایتهای ایرانی در کانادا از سوی دولت آمریکا روبه خاموشی رفتند منجر به از دست رفتن سایت گفتمان شد. هرچند دکتر حسین به من قول مساعد داد که سایت را از طریق سرور دیگری احیا کند اما خود وی نیز بشکلی عجیب مفقود گردید.

یکی از دوستان گفتمان فارومی مشابه پی ریزی کرده بود با عنوان پرشن تولز. اگرچه او کپی مطالب اولیه گفتمان را در سایت خود میگذاشت اما همین امر موجب بازگشت بسیار از دوستان گفتمان به تولز را فراهم کرد. در بخش سینمائی ، اکثریت دوستان از علاقمندان سریال افسانه شجاعان بودند و این سریال را تا حد پرستش دوست داشتند. در کنار مباحثات سینما و سریال فیلمهای رزمی تاپیک دوبله شکل گرفت که بعدها یکی از بهترین مراجع دوبله در نت شد و اکثریت دوستانی که اینجا هستند و از علاقمندان دوبله ، برای اولین بار از آنجا با ما بودند. اصطکاکهایی با حامد عزیزی و افرادی که خبر کرد (همچون محسن صادقی و دیگران) منجر به تنشهائی بین من و وی شد که البته بعدها ختم به خیر گردید (این تنشها آنچنان بود که در شبکه خبر ازآن به جنگ انجمن گویندگان با انجمن گویندگان جوان تعبیر شد)

یکی از کاربران گفتمان و پرشن تولز خانم ثابتی بود که بعدها به مدد اطلاعاتی که از آنجا آموخت سایت انجمن گویندگان را ایجاد کرد. وی در بخش فارومهای اولیه این سایت اقدام به کپی مطالب گفتمان از زبان کسان دیگری کرد که وقتی با اعتراض مواجه شد بطور کلی بخش فاروم را حذف کرد. سایتی که ساخت با تولد فرزندش رو به قهقرا رفت و آنچه ماند فقط یک نام بود و نه بیش.

تعدادی ازدوستان پرشن تولز اقدام به ایجاد سایتهای مشابه کردند. ارفه، گزاره را ایجاد کرد و دوستانی چون کلاسیک و رنو و ... کافه را. به شخصه و با مراجعه به کافه کلاسیک این محیط را بهترین فاروم حال حاضر نت فارسی زبان که با حضور فرهیختگان هنر فعلا به پیش میرود میدانم و امیدوارم دوستان خوب ما در این سایت با اتخاذ تمهیدات لازم شرایط را طوری فراهم آورند که مطالب و نوشته های دوستان (همچون فارومهای قبل که اشاره شد) از بین نرود و مرجع دوستان جدید و آیندگان باشد




RE: تالارهای سینمایی - سروان رنو - ۱۳۸۹/۱۰/۱۷ صبح ۱۰:۳۶

یک انجمن جدید به نام سینما سنتر دیدم که ظاهرا با بقیه انجمن ها فرق داره و کارهای خوبی توش انجام میشه . تیم ترجمه دارن و نوشته هاش کمتر کپی هست. من دیدم بحث این هفته شون در مورد کازابلانکاس . به نظر فروم خوبی میاد اگر قیلثر نشه:

http://forum.cinemacenter.ir/




RE: تالارهای سینمایی - سروان رنو - ۱۳۸۹/۱۱/۴ عصر ۱۱:۲۷

http://doblenayab.blogfa.com/

ظاهرا وبلاگ فوق طبق بررسی های جناب منصور ، مورد اطمینان نیست و صاحب آن هم  وبلاگش را پاک کرده است و متواری شده است ! با تشکر از منصور عزیز و  ژیواگو گرامی ( که با اینکه در کافه نیست اما مانند خورشید از پشت ابر همچنان از گرمای وجودش استفاده می کنیم ).




RE: سایت های سینمایی - کاپیتان اسکای - ۱۳۹۰/۵/۱ عصر ۰۵:۲۵

با درود به همه ی دوستان!

یکی از معتبرترین منابع فیلم های خیلی قدیمی و سینمای کلاسیک که اجازه ی دانلود هم می دهد و گاهی برای برخی از فیلم ها حتی سایت معتبر IMDB به آن لینک داده است، سایت آرشیو با لینک زیر است:

http://www.archive.org/index.php

جالب است که برخی از فیلم های بسیار قدیمی و جالب را در آرشیو پیدا و دانلود کرده ام.

بد نیست اگر به دنبال فیلم، صدا، متن، یا بسیاری از آثار قدیمی در قالب دیجیتال هستید به سراغ این وب سایت بروید و با کمک موتور جستجوی قدرتمند آن به جستجو بپردازید.

از نکته ها بامزه در این سایت اجازه ی مشاهده ی مستقیم و یا دانلود با چندین فرمت از نظر کیفیت و حجم است.




RE: سایت های سینمایی - Classic - ۱۳۹۰/۵/۲۸ صبح ۱۱:۰۷

(۱۳۹۰/۵/۲۴ عصر ۱۲:۰۲)منصور نوشته شده:  

 سایت گزاره از روز چهارشنبه این هفته شات دان میشود!  بیادم آمد که زمانی عضو فاروم گزاره بودم. دوستی در گفتمان با عنوان کاربری ارفه از بانیان آن سایت بود که ما را هم دعوت کرد اما هرگز در آنجا مطلبی ننوشتم اما میدانم دوستان علاقمند سینما و دوبله در آنجا کم نبودند...

بله متاسفانه سایت گزاره بسته می شود گرچه در چند ماه اخیر تقریبا غیرفعال بود و پست های سینمایی آن به ماه ها پیش بر می گشت. متاسفانه از یکسال پیش امکان هر گونه ارسال PM هم در آن ممنوع بود ( حداقل برای من که اینطور بود ) با اینحال چند بار در تاپیک های آن اشاره به کافه کلاسیک کردم تا شاید برخی از دوستان قدیمی با انجمن جدید ما آشنا شوند. انجمن گزاره اعلام کرده که تا چند روز اطلاعات آن در دسترس است تا علاقمندان بتوانند مطالب آن را برای خود ذخیره کنند. دوستان می توانند در آدرس gozareforum.com بخش هنر سینما مطالب مورد علاقه خود را بردارند.

به تازگی تالار پیشکسوت پرشین تولز اقدام به تغییر شکل و شمایل خود کرده که این کار با مخالف تقریبا همه کاربران مواجه شده است و متاسفانه مدیر انجمن PT  اصرار به حذف استایل جدید دارد. لازم به ذکر نیست که شمایل جدید کلا متضاد با رنگ و بوی فروم سابق پرشین تولز است و کاربر رغبتی به ارسال پست در آن ندارد . مشخص نیست که دلیل مدیران انجمن مورد نظر برای تغییر شکل فروم چه بوده و اصلا شکل و شمایل جدید چه مزیتی دارد ؟  شکل سابق تقریبا یگانه بود اما شکل جدید را امروزه در صدها فروم ریز و درشت که مانند قارچ در اینترنت روییده اند می توان دید. ظاهرا بهانه ادمین محترم ارتقاء ورژنِ فروم ! بوده است. امان از این مُدگرایی های کاذب و غیر ضروری  که حتی به دنیای مجازی هم کشیده شده است.




RE: سایت های سینمایی - هری کثیف - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶ صبح ۰۱:۲۵


sensesofcinema

یک فصل نامه اینترنتی استرالیایی که بی تردید یکی از غنی ترین و ارزشمندترین سایت های اینترنتی است که در حوزه سینما فعالیت می کنند. از سال 1999 آغاز به کار کرده و تا به الان 57 شماره از آن منتشر شده است. این سایت نگاهی تخصصی به فیلم و کارگردان ها و رویداد های مهم سینمایی جهان دارد. بخشی از آن به معرفی کارگردان های بزرگ تاریخ سینما اختصاص دارد که در آن می توان به انبوهی از مقالات درباره کارنامه کاری و فیلم ها ی شان دسترسی پیدا کرد. یکی از مزایای سایت امکان جستجو در آن است که با کثرت مطالب کاربردی منتشر شده در آن ضروری می نماید. نقد فیلم، کتاب و گزارش جشنواره های سینمایی از دیگر بخش های این سایت هستند. لازم به اشاره است که مدیران سایت قسمتی را به بررسی سینمای استرالیا اختصاص داده اند که برای علاقمندان به سینمای این کشور می تواند مفید واقع شود.


فیلم کامنت

کمتر سینما دوست پی گیری را می توان یافت که با نام نشریه فیلم کامنت آشنا نباشد. نشریه ای که از سال 1962 منتشر می شود و تا به امروز پنج سردبیر به خود دیده است. اولین شان گوردن هیچنز بود که از آغاز تاسیس تا 1970 در این مقام بود. بعد از او نوبت به ریچارد کورلیس رسید که تا سال 1982 به صندلی سردبیری این نشریه معتبر تکیه بزند. در دوره سردبیری او بود که نشریه از حالت فصل نامه در آمد و هر دوماه یک بار منتشر شد. هارلن جیکوبسن نفر بعدی بود که تا 1990 این مقام را برعهده داشت. این مسولیت در طول دهه 90 به ریچارد جیمسن سپرده شد و از شروع هزاره سوم تا به امروز گوین اسمیت این مقام را برعهده دارد. فیلم کامنت که توسط انجمن فیلم لینکلن سنتر منتشر می شود در طول دوران انتشار ش منتقدان بزرگی را به خود دیده است. برخی از آن ها همچون مانی فاربر ، ریمون دورگنات و رابین وود دیگر در قید حیات نیستند اما منتقدان نام آوری چون اندروساریس و همسرش مالی هاسکل، دیوید بوردول، دیو کر، جاناتان روزنبام، دیوید تامسون، جی هوبرمن، کنت جونز و راجر ایبرت هنوز با این نشریه همکاری دارند. سایت فیلم کامنت علاوه بر انتشار اینترنتی برخی مقالات و مصاحبه های چاپ شده در مجله، مطالبی اختصاصی هم برای ورژن آنلاینش دارد. دریک کلام، این سایت برای هر سینمادوست پیگیری یک غنیمت محسوب می شود.




RE: سایت های سینمایی - Classic - ۱۳۹۲/۱۰/۲۶ عصر ۰۱:۳۴

سایت وزین و بسیار کاربردی تلویزیون خاطره انگیز ( نوستالژیک ) با ارائه آنلاین فیلم های کلاسیک با دوبله فارسی و امکان دانلود کلیپ ها و کارتون های قدیمی در دسترس هموطنان عزیز است:

nostalgiktv.com

آرشیو سایت دائما به روز می شود و به خصوص برای دوستانی که اینترنت پرسرعت دارند مرجعی عالی برای دسترسی به شاهکارهای قدیمی با کیفیت مناسب  ( آن هم با دوبله فارسی ) می باشد.




RE: سایت های سینمایی - سروان رنو - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷ صبح ۱۲:۰۵

همین الان , در همین سایت نوستالژیک تی وی ,  قسمت اول سریال بسیار زیبای در برابر باد را تماشا کردم. پایان قسمت اول -  آنجایی که خانواده مـری برای وداع با او آمده اند - اشک به چشمان ما آورد..ashk  .. آنجایی که پدرش می گوید : نگران نباش مری. تو داری مهاجرت می کنی , درست مثل غازهای وحشی ...

واقعا عجب شخصیت پردازی و داستان های زیبایی دارند این سریال های قدیمی ... :llerr




RE: سایت های سینمایی - ژیگا ورتوف - ۱۳۹۴/۳/۸ عصر ۰۶:۳۳

سایتی با تعداد زیادی فیلم که اغلب کمیابند  و براحتی قابل دانلود ، با حجم های کم . سال ها پیش در جست و جوی برخی آثار نایاب به این سایت رسیدم . از ایرانی ها هم تعدادی فیلم در این مجموعه می توان پیدا کرد.

http://www.ubu.com/film/index.html




RE: سایت های سینمایی - منصور - ۱۳۹۴/۳/۱۱ صبح ۰۷:۰۲

اخيرا زاپاتای عزیز از کیفیت نازل فیلمهای ایرانی پیش از انقلاب و عدم رسیدگی و بازسازی کیفی این فیلمها صحبت کردند ، بیاد یکی از سایتهای دانلود و فروش فیلمهای ایرانی افتادم که داعیه فروش فیلمهای تله و 35 میلیمتری فارسی را که به دی.وی.دی تبدیل شده اند دارد.

http://tele-film5.ir

به شخصه سایتی را تایید یا تبلیغ نمیکنم چون معمولا ایرانیها چیزی را ادعا دارند که کمتر از آنند. فیلم قیصر را از این سایت با حجم نزدیک به 700 مگابابت دانلود کردم که البته کیفیت نسبتا خوبی به لحاظ تصویری و صدا داشت اما تصویر بشکل عریض عرضه شده است که با وجود ادعای کپی از 35 که معمولا نسبت عرض به طول 3 به 4 است و نه چیز دیگر ، جای ابهام دارد و نمیتواند یک کپی اصیل باشد.

فیلمهای دوبله این سایت با حک آرمی خاص عرضه میشود (چیزی که ما ایرانیها هرگز نتوانسته ایم بر این خصلت بد خود غلبه کنیم که با گذاشتن آرم و صدا و تیزر در ابتدا و طول یک فیلم آنرا به لجن نکشیم . هنر آنست که نشان خود را در جائی از فیلم طوری بجا گذاریم که به چشم نیاید اما بتوان بدان استناد هم کرد. کاری که دوست قدیمی ما - بهنام - میکرد و هنوز که هنوز است کسی نمیداند نشان فیلمهای او کجای آن ثبت شده است اما به لحاظ قانوی میشود بدان استناد کرد)

البته طبق ادعای این سایت فیلمهای قابل دانلود چنین نشانی دارند و در فیلمهای که به فروش میرسد نشان خاصی ثبت نگردیده است.

در این سایت (البته تاکنون) بیش از 450 فیلم ایرانی (از بین 1200 فیلم) پیش از انقلاب ارائه گردیده است. همچنین آنونس فیلمها ، شوها ، کنسرت ها ، مستندها و  پوسترها و عکسها  هم بخش دیگری از داشته های این سایت است که در سایر سایتهای ایرانی مشابه نیز وجود دارد.

http://tele-film5.ir/category/%d9%85%d8%ad%d8%b5%d9%88%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d8%b3%d8%a7%db%8c%d8%aa/

چیزی که مرا آزرد مشاهده رنج زحمات دوست گرانقدر ایرج در این سایت است. معرفی گویندگان بازیگران سینمای ایران که با زحمات ایشان در کافه گردآوری شده است در این سایت (بدون ذکر منبع) درج شده است. حقیقتا نمیدانم ایرج عزیز خود دستی در این سایت دارد یا نه اما اگر ندارد میتواند به نوعی اعتراض خود را به گوش گردانندگانش برساند و برای ایشان و کافه کلاسیک این امر حقی است مسلّم.

http://cafeclassic4.ir/thread-184-post-18056.html#pid18056

http://tele-film5.ir/category/%d9%87%d9%86%d8%b1-%d8%af%d9%88%d8%a8%d9%84%d9%87/

 درهرصورت وجود چنین سایتهایی در این برهوت کیفیت فیلم، حکم لنگه کفشی را دارد وسط بیابان.




RE: سایت های سینمایی - ژیگا ورتوف - ۱۳۹۴/۳/۱۲ عصر ۱۲:۳۶

سه سال پیش بود به یکی از همین وبلاگ های فروش فیلمارسی برخورد کردم با ادعای عرضه فیلم قیصر با کیفیت عالی ، خود من چندان علاقه ای به این قبیل فیلم ها ندارم منتها موضوع را وقتی به اطلاع جواد طوسی رساندم اشتیاق زیادی برای داشتن این فیلم نشان داد به گمانم برای مسعود کیمیایی می خواست . بهر حال این فیلم را وقتی با قیمت ده هزارتومن خریداری کردیم و نگاه کردم با نسخه ای که خود داشتم چندان تفاوتی نداشت بغیر از منویی که بصورتی غیر حرفه ای برای آن طراحی شده بود .نظر جواد هم همین بود و معتقد بود از نطر کیفیت چیز فوق العاده ای ندارد.

این وبلاگ ها و سایت های فروش فیلم های ایرانی اکثرن محلی است برای یک مشت فروشنده کلاه بردار که به علت ناسالم بودن رابطه فروشنده و مشتری ( اکنون و اینجا ) و گل آلود بود آب خود را ماهی گیرانی خبره وانمود می کنند. فیلم های با ارزش به تدریج با کمک تکنولوژی شکلی مطلوب خواهند یافت همچون فیلم " گاو " که نسخه منزه و پاکیزه آن آماده شده و به گمانم بصورت محدود هم نمایش داده شد. یا فیلم " رگبار " که با کمک یکی از موسسات مارتین اسکورسیزی آماده شده است . تعداد این گونه فیلم بسیار اندک است و الباقی فیلم ها هم یک مشت آشغال و تصاویر مستهجن و دل بهم زن هستند که فقط بدرد موزه می خورند . تا آیندگان ببینند چه بنجل هایی را بنام هنر در مقطعی از تاریخ بخورد مردم می دادند و همه می دانیم کسانی که به موزه می روند هرگز با ظرف های سفالی دوهزار ساله آب نمی نوشند . ظرف سفالی دو هزار ساله امروزه برای هدف های دیگری نگهداری می شود .

لزومی ندارد هر کس آثار مبتذل آن دوره را برای دیدن و داشتن تهیه کند.اگر گرایشی برای دیدن این قبیل فیلم ها مشاهده می شود ناشی از هزار مشکل روانی و روحی و تاریخی مردمی است که راه را عوضی می روند.




RE: سایت های سینمایی - ایرج - ۱۳۹۴/۳/۱۲ عصر ۰۳:۵۱

با تشکر فراوان از منصور گرامی . بنده در واقع فقط در کافه کلاسیک مطلب می نویسم و در سایتهای دیگر عضو نیستم. بله متاسفانه این سایت هم نوشته های بنده و دوست عزیز محمد را در رابطه با دوبلورهای بازیگران قدیمی کپی برداری کرده که حتما به مدیر این سایت نظر خواهم داد.

البته سایتهای دیگری هم وجود دارند که مطالب ما را در این چند ساله نوشته اند. چند سال قبل هم در تاپیک دوبله فیلمهای ایرانی به چند سایت کپی بردار اشاره کردم که دوستان عزیز : سروان رنو اسکورپان شیردلبهزاد ستوده و میثم هم با ما همکاری کرده و با دادن نظراتی به آنها اعتراض کردند.

بنده و محمد هر بار که با این نوع سایتها برخورد کردیم با دادن پست و نظر از حقوق خود دفاع کردیم ولی بارها شده که مدیر و کابران آن سایتها با کمال وقاحت گفتند که اینها اطلاعات خودشان است. در این بین فقط مدیر یک سایت بود که وقتی با اعتراض ما مواجه شد نوشته های ما را پاک کرد. متاسفانه در ایران حقوق کپی رایت وجود ندارد و یک مطلب مشابه را در صدها جا میتوان مشاهده کرد.




RE: سایت های سینمایی - زاپاتا - ۱۳۹۴/۳/۱۲ عصر ۰۴:۴۳

(۱۳۹۴/۳/۱۲ عصر ۱۲:۳۶)ژیگا ورتوف نوشته شده:  

لزومی ندارد هر کس آثار مبتذل آن دوره را برای دیدن و داشتن تهیه کند.اگر گرایشی برای دیدن این قبیل فیلم ها مشاهده می شود ناشی از هزار مشکل روانی و روحی و تاریخی مردمی است که راه را عوضی می روند.

دوست گرامی ،تعجب می کنم که با صراحتی بدون تزلزل ، کسانی که این فیلمها را جمع آوری و یا نگاه می کنند روانی خوانده اید؟ این چه حکمی است که صادر کرده اید که لزوم ندارد کسی این فیلمها را داشته باشد. اول تعریف ابتذال از دیدگاه شما چیست؟ شما که علاقه ای به دیدن یکی از مهمترین فیلمهای موج نو نداشته اید چگونه 10000هزارتومان پرداخته اید؟ اگر قیصر را بنجل بنامید بنده دیگر حرفی ندارم . مگر اکنون سینمای ایران تمامی فیلمهایش ناب و ستودنی است ؟ دهها فیلم فرصت طلب و بی محتوا که دقیقا و نعل به نعل از سینمای آن دوران کپی شده اند. اگر در قاموس شما ابتذال یعنی بی پروایی در نشان دادن صحنه های وقیحانه که صحیع است. اما مطمئنا ابتذال واقعی یعنی موضوعات سبک و پیش و پاافتاده و فتورمان هاست.

لطفا اگر میانه ای با سینمای گذشته ندارید ،یک جلد از کتاب تاریخ سینمای ایران تالیف جمال امید را تورق کنید تا ببینید که سینمای ایران همان چند فیلم کاباره ای نیست . بلکه آثار بسیار فاخری وجود دارد که سینمای ایران امروز مرهون آنهاست. بنظر شما آن مردم روانی که به راحتی می توانند با یک کلیک جدیدترین فیلمهای دنیا و شاید انواع و اقسام فیلمهای پورنو و ضد اخلاقی را تماشا کنند چه نیازی دارند تمایلات ! خود را با فیلمهای رنگ و رو رفته گذشته سیراب کنند؟! نه دوست عزیز ،اگر کسی امروز به تماشای فیلمی چون گنج قارون می نشیند حاصل آن قلقلک حس نوستالوژیکی ما ایرانیان است والا رقص معروف کنار استخر ستاره آن فیلم ، امروز نه کسی را به وجد می آورد و نه او را از جاده اخلاق و عفت خارج می سازد . اگر کسی با این نیت فیلم را ببیند در سلامتش باید شک کرد.همه چیز زیر سر همان حس لعنتی است . حس تعلق خاطر به گذشته ها ، یک چیزی مانند خوردن فالوده کرمان در کاسه چینی گل درشت با گلاب دو آتشه کاشان همراه با شیره شکر ناب و با یخ یخدان های تاریخی. امروز همان فالوده را در ظرفهای یکبار مصرف بی نام ونشان می خوریم که تصنعی است مانند برخی از فیلمهای امروزی که جعلی اند.




RE: سایت های سینمایی - ژیگا ورتوف - ۱۳۹۴/۳/۱۲ عصر ۱۰:۲۴

زاپاتای عزیز ، متاسفانه با تحریف بخشی از نوشته من شمشیر را کشیده و به من حمله ور شده اید . شاید هم این حمله ناشی از بد فهمی آن بعلت زبان کج و معوج من باشد. به اعتقاد من بیشتر برخوردها و درگیری ها در تمام دنیا علتش نارسایی زبان و الکن بودن گفته هاست .من هرگز نگفته ام کسانی که این فیلمها را جمع آوری و یا نگاه می کنند روانی اند.مشکل روانی داشتن با روانی بودن دو چیز متفاوت است . در دنیا علی الخصوص در کشور خودمان هیچ کس نمی تواند مدعی داشتن روانی کاملن سالم و بدون مسئله باشد ، یعنی از نظر روح و روان صد در صد سالم باشد. در کنار روانی کلمه تاریخی را هم آورده ام به این علت که بعد از انقلاب و سرخوردگی های وسیع توده های مردم ، گذشته برایشان حسرتی شده است که از کف رفته و چیز بهتری جایگزین در زندگی این روزگارشان نشده .این مسائل نیاز به مطالعاتی گسترده و در سطوح آکادمیک دارد . حتمن در جریان هستید چندی پیش استاد یوسف اباذری بعد از مرگ مرتضی پاشایی در دانشگاه بحث که نه جدلی در حد دشنام و ناسزا داشتند با هواداران پاشایی ، ایشان که استاد جامعه شناسی هستند به بدترین نحوی با مخالفانش برخورد کرد . توقعی که به هیچ نحو منطقی نیست و انتظار داشته باشی مردم همه به موتسارت و بتهون گوش کنند نه صدای فالش پاشایی!!! /جایی که عقاب پر بریزد / از پشه لاغری چه خیزد./ بله هر کس حق دارد هرچرا دوست دارد بشنود یا ببیند . و کسی هم حق ندارد به خاطر این شنیده ها و دیده ها به کسی توهین کند.من با تمام اختلاف سلیقه ای که با بسیاری از مردم دارم این اجازه را بخود نمی دهم که به آن ها توهین کنم . زاپاتا جان ، با این نوشته نمی خواهم بگویم من از سلامت روان برخوردارم . من هم مشکلات خاص خودم را دارم سال هاست بصورت دیوانه واری فیلم وموسیقی جمع می کنم چند ده هزارتا فیلم و ده ها هزار آلبوم موسیقی ، برای چه ؟ برای دیدن و شنیدن آن ها عمر نوح هم کفایت نمی کند.علت برای من روشن است و همه بر می گردد به محرومیت هایی که در دهه شصت بما تحمیل شد. همیشه نگران از دست رفتن فرصت های موجودم . همیشه نگران فردایی هستم که دهه شصتی دیگر شروع شود....مشکلات روانی که نوشتم از این دست درد هاست عزیز جان.
نوشته اید :

شما که علاقه ای به دیدن یکی از مهمترین فیلمهای موج نو نداشته اید چگونه 10000هزارتومان پرداخته اید؟


بصراحت نوشته ام علت خرید آن فیلم چه بوده . اگر روزی روزگاری جناب عالی هم از من چنین در خواستی کنید حتمن آن را اجابت خواهم کرد. هرچند معتقد باشم آن فیلم مبتذل است .
یک بار دیگر باید اظهار تاسف کنم از بدفهمی آن نوشته کوتاه . مبتذل بودن مربوط نمی شود به رقص فلان ستاره مکش مرگ ما و جاده اخلاق و عفت مورد نظر شما جاده ای نیست که من آن را ورود ممنوع کرده باشم . فیلم های A Clockwork Orange-Eyes Wide Shut-Lolita استانلی کوبریک به هیچ وجه مبتذل نیستند . چند سال پیش یکی از دوستان به علت مشکلاتی که داشت پزشک برایش نسخه دیدن فیلم پـــــــــــــــــــــــــــــورنــــــــــــو را نوشته بود.خب حالا من بیایم برای ایشان روضه خوانی کنم که داری از جاده عفت و اخلاق منحرف میشوی و به کج راهه افتاده ای ؟ نه زاپاتا جان ابتذال فقط به رقص و خواندن آواز و...نیست البته هر کدام این عناصر بصورت بی ربط فضای فیلم را اشغال کند به فیلم صدمه می زند . وقتی خوانندگی مهــــــــــوش بی دلیل فقط برای تضمین فروش فیلمی در آن گنجانده می شود وقتی ازصدای ایرج چپ و راست در طول یک فیلم استفاده می شود این ها به فیلم آسیب می زنند .اصلن این جا هدف سینما ، هدف فیلم گم می شود .درواقع فیلم ها به برآورد کردن نیازهای دیگر مردم که هیچ ربطی هم به سینما ندارد پرداخته اند.این قصه هنوز هم ادامه دارد . سینما را هم همه می دانند هنر هفتمش می خوانند . آیا به بالای 90 در صد فیلم های قبل از انقلاب می توان هنر اطلاق کرد. ارضای حس نوستالژی هم ربطی به هنر ندارد . هنر آن گوهر والایی است که در فیلم های عصرجدید و جویندگان طلای چاپلین تلالو دارد هنر آن جواهر درخشانی است که در تعداد زیادی از آثار هیچکاک چشم را خیره می کند. با وجود غنای تاریخ سینما از هزاران فیلم ارزشمند خود را بی نیاز می بینم از دیدن فیلم هایی امثال قیصر. از فیلم های بعد از انقلاب هم بطور مطلق من دفاع نکردم ، اصلن در مورد آن حرفی نزدم . آن کتاب چهار جلدی جمال امید را هم "تورق" کرده ام  باضافه یکی دو تا کتاب دیگر در این زمینه .با دیدن اسامی فیلم ها و اطلاعات مربوط به آن ها چه چیزی را می بایست متوجه شوم؟
هیج کس دوست ندارد در لیوان های کاغذی و پلاستیکی نوشابه و آب بنوشد .این را زندگی مدرن امروزی به مردم تحمیل کرده است . اگر گفتم جام سفالین دوهزار ساله برای نوشیدن آب نیست منظور دیگری داشتم که ظاهرن نگرفتید.در پایان خواهش می کنم شمشیرتان را غلاف کنید و تلاش کنیم اجاق دوستی ها و رفاقت ها را شعله ورتر کنیم .




RE: سایت های سینمایی - زاپاتا - ۱۳۹۴/۳/۱۳ صبح ۰۹:۱۳

(۱۳۹۴/۳/۱۲ عصر ۱۰:۲۴)ژیگا ورتوف نوشته شده:  

زاپاتای عزیز ، متاسفانه با تحریف بخشی از نوشته من شمشیر را کشیده و به من حمله ور شده اید .

ژیگای عزیز، من شمشیر را از غلاف نکشیده بودم که آن را در غلاف کنم ، شما باحکمی قاطع یکی از جریان سازترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران را مبتذل می نامید بدون اینکه با مصداق نظریه خود را بیان کنید. حتی استاد هوشنگ کاووسی که در زمان اکران قیصر با نقدهای منفی به آن تاخته بود ،19 سال بعد در جلسه انجمن منتقدان از مواضع گذشته خود کوتاه آمد.عناد استاد با گوشه ای از سینمای مبتذل موجب این نقدها شده بود. شما وقتی با صراحت آمار می دهید که 90درصد فیلمهای آن دوره بی ارزشند کاملا مشخص می کند که آشنایی شما با سینمای گذشته در حد بسیار ناچیزی است و اطلاعاتتان در حد همان چند فیلمی است که دیده یا در موردشان شنیده اید.

قیاس سینمای فقیر - چه از حیث محتوا و چه فنی - قبل از انقلاب با آثار چاپلین و هیچکاک نامنصفانه است.مگر تمام فیلمهای هیچکاک شاهکار هستند؟ از بین 58 فیلمی که استاد ساخته چندتای آنها شاهکارند؟با کلی گویی نمی توان حکم صادر کرد؟ شما اگر قیصر را کامل دیده اید علاقمندم دلائل مبتذل بودن آن را تشریح کنید .ما هرگز حق نداریم به سلائق متفاوت با خودمان با عباراتی چون روانی برخورد کنیم . بنده بهترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان را دیده ام و در کنار آن هم فیلم به زعم شما مبتذل قیصر و قهرمان قهرمانان و ... کسی که خوره سینماست هم همشهری کین را می بیند و هم چیچو فرانکو و هم کج کلاه خان مرحوم بیک ایمانوردی را . حالا ممکن است چند دقیقه از هرکدام را بیشتر تحمل نکند و دوست نداشته باشد که آن بحث دیگری است.

من الان در سلامت روح و روان هرگز حاضر نیستم فیلم کسالت بار پرتقال کوکی مرحوم کوبریک را ببینم و کاری که متاسفانه روشنفکران بر سر سینما آورده اند ناشی از دیکته همین حرفهاست. ما گونه ای در سینمای ایران و شاید دنیا داریم بعنوان سینمای عامه پسند. بسیاری از فیلمهای ایرانی در زیر مجموعه آن قراردارند . حالا کسی مانند کمال تبریزی پیدا می شود و فیلمی استاندارد در این گونه می سازد و یکی هم مانند قدرت ا... صلح میرزایی ، شاخه گلی برای عروس را که از بدیهیترین اصول ساخت یک فیلم حرفه ای فرسنگها فاصله دارد.این تفاوت ناشی از نگرش دو فیلمساز است. در گنج قارون رقص یک بازیگر را داریم و در قیصر دیگری را . اما باید دید کدام فیلمساز از این سکانس چه بهره ای در روند داستان گرفته است.

چند هفته پیش سفری یک روزه به تهران داشتم که پس از انجام کارم ،یکی از دوستان عزیز کافه با توجه به وقت محدودم تور فشرده ای برایم تدارک دید که از ایشان خواستم من را به قطعه هنرمندان ببرد. بعد از ظهر پنجشنبه بود. از خیل سنگ قبور 4 قبر شسته شده بود و افرادی بر سرآنها فاتحه می خواندند. مرحوم فردین ،خسروشکیبایی ،پوپک گلدره و مرتضی پاشایی .

براستی اگر سینمای آن دوره به زعم شما اینقدر بی ارزش است چرا مزار فردین مملو از فاتحه خوان بود؟بیشتر کسانی که بر سر مزار او بودند متولدان دهه 60 و 70 بودند.جوانانی که اکثرشان عصر وی اچ اس را بیاد نمی آوردند یا خاطره ای مبهم از آن دوره داشتند.درباره مرحوم مرتضی پاشایی مطلبی را نمی گویم که سوء تفاهم نشود.(با بخشهایی از نظریات دکتر اباذری موافقم). پس آن جوان متولد اوایل دهه 70 سال 1344 فیلم گنج قارون را درسینما ندیده و حس نوستالوژیکی نسبت به آن دوران ندارد چرا در آنجا حاضر شده است ؟

ژیگای عزیز بهتر است به علاقه انسانها احترام بگذاریم و به ضرب و زور از آنها نخواهیم مثلا روشنایی های شهر چاپلین را ببینند. شما یک تحقیق کوچک در درب خروجی یک سینما انجام دهید و ببینید چند نفر از تماشاگران بلبت تهیه کرده اند که از هنر هفتم پند و اندرز بگیرند و در زندگی شخصی اشان از آن استفاده کنند؟!قطعا آنها آمده اند لحظاتی را فارغ از دغدغه های زندگی روزمره سپری کنند و فیلم ببینند. والا نیازی به این کار نداشتند و موارد حقیقی را در عالم واقعیت می بینند و برایشان کاملا ملموس است.

قصد من دفاع از سینمای نازل فارسی نیست . اما بر این عقیده استوارم که سینما یعنی سرگرمی و اگر این سرگرمی با ظرافتهای هنری تنیده باشد که دیگر ناب ناب است .اما درباره کتابهای جمال امید احتمالا منظورتان فرهنگ چهارجلدی سینمای ایران است که به مشخصات فیلمهای تولیدی از ابتدا تا کنون پرداخته است . اما کتابی را نام بردم تاریخ سینمای ایران است که به تفصیل به تاریخ سینمای ایران از بدو تولد تا سال 1369 پرداخته و شاید تنها کتابی باشد که برای شناخت سینمای ایران می توان به آن رجوع کرد و با اطمینان خاطر نظریاتش را پذیرفت.




RE: سایت های سینمایی - ژیگا ورتوف - ۱۳۹۴/۳/۱۳ عصر ۰۲:۵۸

زاپاتا جان ! متاسفانه این دیالوگ دارد به مجرای تکرار برخی مفاهیم می افتد.شما می گویید من علاقمندان فیلمفارسی را روانی خطاب کرده ام و من می گویم فرق است بین روانی خطاب کردن و مشکل روانی داشتن . که مورد دوم را عرض کردم کمتر کسی را می توان مبرا از آن دانست . خودم را مثال زدم و بعد گفتم این گونه برخوردها راغیر اصولی می دانم و یوسف اباذری را برایتان مثال زدم و توهین به  دیگران را بخاطر علاقه به مرتضی پاشایی و فلان هنرپیشه بهمان فیلمفارسی غیر اخلاقی و بدور از یک تعامل متمدنانه دانستم .آن سه فیلم کوبریک را هم نه به عنوان شاهکار بل که به عنوان فیلم هایی که علیرغم استفاده از برهنــــــــگی  فاقد عنصر ابتذال و سوء استفاده های بصریند مطرح کرده بودم. ما عمر محدودی داریم که بیشتر آن صرف تلاش برای معاش درمان بیماری ها و حل گره های زندگی می شود.مهلت کمی می ماند تا بهانه های دل را پاسخ گوییم . گفتم ترجیح می دهم این مهلت اندک را به نحو احسن استفاده کنم . به جای دیدن فیلم قیصر و نظایر آن ، از میراث ارزشمند سینمای جهان استفاده کنم اصلن قصدم مقایسه سینمای بی بضاعت  و بقول شما بی محتوا یا کم محتوای ایران با سینمای جهان نبود.سینما هنر است . هنر هم زبان خاص خود را دارد . اکثر کسانی که در تولید فیلمفارسی ها مشارکت داشته اند حتی الفبای این زبان را هم نمی دانستند.کاسب بودند نه هنرمند.فردین هنرمند نبود .ولی روابط اجتماعی خوبی داشت و بمردم احترام می گذاشت آن کس که بالای سر قبر وی می رود برای هنر نمی رود.همین طور مرتضی پاشایی ، عوامل دیگری غیر از هنر ، مردم را به سرخاکش می کشاند. تشییع جنازه مهوش ، فردین و پاشایی  هیچ کدام برای هنر نبوده است. علت این تشییع جنازه های با شکوه را آدم هایی مثل اباذری باید بیابند که ایشان هم با آن برخورد مفتضحشان ، فحش و فحش کاری با مردم ، این تعامل را بگند می کشد. سینما هنر است . فیلم های عامه پسند ربطی به هنر ندارند. این ها از قماش همان چیزی است که پاشایی عرضه کرده است . 20 سال دیگر هیچ نشانی از این ها نخواهد ماند.فیلم های عامه پسند تاریخ مصرف کوتاه مدت دارد خیلی زود فاسد می شود.و بویش غیر قابل تحمل . همان گونه که سری فیلم های چیچو و فرانکو . همان گونه که فیلم های سه نفره گرشا سپهرنیا و متوسلانی . در صورتی که فیلم های د سیکا ، روسلینی و ...بهرام بیضایی و برخی فیلم های کوتاه گلستان و.. هنوز طراوت و تازگی خود را حفظ کرده اند و دارند نفس می کشند.این دسته از فیلم ها علاوه بر این که اوقات فراغت را اعتلا می بخشند به بیننده این امکان را می دهند تا با گام هایی استوارتر و محکم تر بسوی روشنی حرکت کند.
زاپاتای عزیز ، متاسفانه نمی دانم از کجا این تصور برای شما ایجاد شده من به عقاید دیگران احترام نمی گذارم . شاید ما دو تعریف متفاوت از احترام داریم .فقط در نوشته اول یک بار نوشتم "خود من چندان علاقه ای به این قبیل فیلم ها ندارم " آیا این بی احترامی به عقاید دیگران است؟ اگر چنین است حتمن کسی هم که بگوید من فیلم قیصر را دوست دارم ، بی احترامی به عقیده من خواهد بود؟در ضمن گمان نمی کنم وظیفه هنر پند و اندرز دادن باشد.این تنزل منزلت هنر است تحقیر آن و کاهش و حذف وظیفه آن.
" تاریخ سینمای ایران " نوشته جمال امید را نخوانده ام با همین نام کتابی سراغ دارم از مسعود مهرابی صاحب امتیاز مجله فیلم .
روزهایتان پربار و دلنشین




RE: سایت های سینمایی - ایرج - ۱۳۹۴/۳/۱۴ صبح ۱۲:۲۳

(۱۳۹۴/۳/۱۳ عصر ۰۲:۵۸)ژیگا ورتوف نوشته شده:  

اکثر کسانی که در تولید فیلمفارسی ها مشارکت داشته اند حتی الفبای این زبان را هم نمی دانستند.کاسب بودند نه هنرمند.فردین هنرمند نبود .

 بنده نمیخواستم این بحث را که پایان یافته دوباره ادامه دهم ولی با توهینی که به زنده یاد فردین شد وظیفه خود دانستم که از ایشان دفاع کنم .

دوست عزیز به نظر شما فردین هنرمند نبود؟ اگر فردین هنرمند نیست از دید شما کدام بازیگران هنرمند هستند؟ بازیگران حال حاضر ایران بی هنر و کاسب هستند که سینما را رو به نابودی برده اند. نام فردین با این بی احترامی ها  خدشه دار نمی شود چرا که در دل میلیون ها نفر جای دارد و بسیاری از مردم با فیلمهای وی خاطره دارند.

در مورد هنر فردین همین بس که تماشاگران را با سینما آشتی داد و سینمای مرده آن زمان را دوباره زنده کرد. از قرار معلوم شما دو سه تا فیلم مشابه از فردین بیشتر ندیدید که این طور پیش داوری می کنید؟ وی در کارنامه خود بازیهای متفاوتی در فیلمهای غزل – برزخیها – جبار سرجوخه فراری – زمین تلخ – گرگهای گرسنه – دهکده طلایی - زنها فرشته اند - جهنم زیر پای من – ناجورها – مردانه بکش و ... دارد. بهتر است اول کارنامه هنری یک بازیگر را خوب بررسی کنید و بعد مورد انتقاد قرار دهید.

آیا شما تمام کارهای فردین و بازیگران قدیمی دیگر را دیدید که آنها را بی هنر دانستید و این طور به سینمای قدیم ایران تاختید؟ مگر یک بازیگر در کارنامه هنری خود چند نقش متفاوت دارد؟ بزرگترین بازیگران جهان هم نقشهای مشابه زیادی دارند و در تعداد کمی نقش متفاوت ظاهر شدند. فردین در بازیگری هنرمندی شایسته بوده و هست.

فرمودید که فیلمهای عامه پسند تاریخ مصرف کوتاه دارند و زود فاسد میشوند. آیا بعد از گذشت پنجاه سال فیلم گنج قارون از یادها رفته و دیگر کسی نگاهی به این فیلم نمی کند؟

در مورد فردین اینکه مردم با عشق و علاقه ای که به وی داشتند در تشییع پیکرش شرکت کردند و بعد از گذشت سالها همچنان با شور و شوق به مزارش می روند ولی در مورد مرتضی پاشایی آن عده از مردم به دلیل مسائلی و از جمله جوگیر شدن به سر مزار وی رفته و آن ازدحام را ایجاد کردند در صورتی که او را اصلا نمی شناختند. تا قبل از فوت پاشایی خیلی ها نمی دانستند خواننده ای با این نام وجود دارد.

فیلمهای خوب فردین و امثال وی را بعد از گذشت سالهای طولانی بارها می توان دید اما فیلمهای بیضایی و گلستان و بازیگرانی که در فیلمهای اینها بازی کردند و به قول شما تازگی دارند همان یکبار دیدنش تا آخر عمر بس است.

.

 




RE: سایت های سینمایی - پیرمرد - ۱۳۹۴/۳/۱۴ صبح ۰۸:۰۰

آنچه که شخصاً به عنوان یک ناظر غیر حرفه ای و صرفاً  علاقه مند در نقطه نظرات اساتید مشاهده کردم، از نوعی قضاوت دارای پیش فرض بهره مند است که قدری بحث را از حالت حرفه ای خارج می کند.

در ابتدا هم عرض می کنم، چنانچه جناب فرانکنشتاین در جعبۀ پیام فرمودند، بنده هم فیلم های کوبریک را فاقد ارزش انسانی و هنری می دانم.

برای پیشگیری از جریحه دار شدن علایق دوستان، به مثال هایی خارج از سینمای ایران و خارج از سینما اشاره می کنم.

زنده یاد تختی برای ما نماد یک پهلوان و بلکه حقیقتاً جهان پهلوان است. امّا او در 8 بار ورود به رقابت نهایی در جهان، تنها سه بار به نشان طلا دست یافت. در مقابل ما موحّد را داریم که همدورۀ تختی است و 6 بار به نشان طلای جهانی دست یافته است امّا کمتر کسی حتّی نام او را هم به خاطر می آورد. خب آنچه که پرواضح است از لحاظ فنّی در جهان قهرمانانی برتر از تختی بوده اند و او را نمی توان قوی ترین مرد دنیا نامید اما در حیطۀ مردمداری و اخلاق انسانی او توانسته خود را جاودانه کند.

در زمینۀ بازیگری نیز جان وین را مثال می زنم که در بین تودۀ مردم آمریکا، شخصیتی محبوب بوده و هست. امّا همین شخص تنها یک بار از ساختار شناخته شدۀ خود خارج شد و در نقش چنگیزخان بازی کرد که اصلاً مورد توجّه قرار نگرفت.

در مورد اقبال مردم پس از مرگ یک انسان نیز عرض می کنم، اگر به کشورهای آسیای میانه تشریف ببرید ملاحظه می فرمایید ایشان بر سر قبر تیمور لنگ و امیر اسماعیل سامانی و بسیاری پادشاهان آن خطّّه می روند و حتّی به ایشان تبرّک می جویند،  امّا یک مورّخ حرفه ای هیچگاه بر اساس باورهای مردم، در مورد اعمال و افعال این پادشاهان در زمان سلطنتشان قضاوت نمی کند.

اینجا دو مسأله مطرح است یکی بعد هنری اثر و دیگری اقبال عامّه. شاید بتوان برای مقایسۀ آثار هنری این دو جنبه را در واژه برد اثر جای داد که البتّه هم از لحاظ مکانی و هم زمانی قابل بررسی است. بسیاری از آثار هنری در چارچوب همان مملکتی که در آن تولید شده اند، جایگاه مردمی دارند امّا برای بقیۀ مردم دنیا مفهوم چندانی ندارند. عرض بنده این است که در کشور ما حداقل می توان این واقعیت را پذیرفت که برد آثار هنری سینمایی ما به لحاظ مکانی معمولاً کوتاه است و تنها در جامعۀ خودمان مورد توجّه قرا می گیرد. در صورتی که ما زمانی سینما را آغاز کردیم که حدود نیم قرن از پیدایش آن و ربع قرن از پیدایش ماندگارترین آثار سینمایی جهان می گذشت. پس حداقل می توانیم قبول کنیم که امکان شروعی حرفه ای تر و بهتر هم بود.

چاپلین زمانی فیلمسازی را آغاز کرد که عمر سینما و خود او به 30 سال نمی رسید امّا آثار او چنان جاودانه است که بعد از قریب به صدسال هنوز هم تازگی دارد. چاپلین هنر را با فطرت آدمی در آمیخت. او واقعاً در صحنه زندگی می کرد. او دغدغه های تمامی انسانها را در قالب فیلم ارائه می داد و این کاری است که از یک ایرانی هم می توانست برآید.




RE: سایت های سینمایی - ژیگا ورتوف - ۱۳۹۴/۳/۱۴ عصر ۰۱:۱۶

پس حسین را ببردند تا بر دارد کنند. صدهزار آدمی گرد آمدند... درویشی در آن میان  پرسید که عشق چیست؟ گفت: امروز، فردا و پس فردا بینی!
آن روز بکشتند و دیگر روز بسوختند و سوم روزش برباد دادند، یعنی عشق این است.
پس در راه که می‌رفت می‌خرامید، دست اندازان و عیار وار می‌رفت با سیزده بند گران. گفتند: این خرامیدن چیست؟ گفت: زیرا به قربانگاه می‌روم.
چون به زیر دارش بردند بوسه‌ای بر دار زد و پا بر نردبان نهاد. گفتند: حال چیست؟ گفت: معراج مَردان سرِ دار است.
پس جماعت مریدان گفتند: چه گویی در ما که مریدانیم و اینها منکرند و ترا سنگ خواهند زد؟ گفت: ایشان را دو ثواب است و شما را یکی؛ از آن که شما را به من حُسن ظنی بیش نیست و ایشان از قوت توحید، به صلابت شریعت می‌جنبند و توحید در شرع اصل بُود و حُسن ظن فرع.
هر کس سنگی می‌انداخت؛ شبلی را گلی انداخت،  حسین منصور  آهی کرد. گفتند: از این همه سنگ هیچ آه نکردی؛ از گلی آه کردن چه معنی است؟ گفت: از آن که آنها نمی‌دانند، معذورند؛ از او سختیم می‌آید که او می‌داند که نمی‌باید انداخت.
                                                                      تذکره الاولیا

و ما همچنان
        دوره می کنیم
                   شب را و روز را
                                     هنوز را...
                                                         شاملو

با تشکر از پیرمرد عزیز و دوست داشتنی بخاطر مشارکتشان در این بحث و نکته های روشنگرشان.
پدیده های اجتماعی اصولن دارای یک پروسه بلند تولید تا مرحله ایجاد هستند. هیچ یک خلق الساعه نبوده و خود به خودی پدید نمی آیند.این پروسه شامل حرکت های اجتماعی همچون نمونه هایی که در تشیع جنازه های یاد شده بروز پیدا کردند و هم تولید آثاری همانند قیصر و گنج قارون می شود.مثال زیاد است شما در صحنه سیاست هم نمونه های بسیاری را می توانید همچون انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد سال 76 مشاهده کنید.ماهیت ، درستی و نادرستی ، اصالت این پدیده ها محل مطالعه و پژوهش های اهل فن باید باشد و زمان هم قاضی و داوری است که به تدریج پرده از ابهامات برداشته و بر واقعیت نور خواهد تاباند .گرچه روشن شدن واقعیت هم ، همیشه مورد دعوا و مناقشه علمای ذی ربط بوده است .ولی در مجموع این تحرکات در مسیر تاریخ حرکتی رو بجلو بوده است .فی المثل در سینما ما را از سفر به ماه  ژرژ مه لیس به سفر بین سیاره ای کریستف نولان رسانده است .ما پله پله بالا آمده ایم . اکنون از روی پله ای که ایستاده ایم وقتی به پائین نگاه می کنم می بینیم چقدر از گنج قارون فاصله گرفته ایم . خوب برخی خوش دارند همچنان روی آن پله های اولیه اطراق کنند آن ها را زمان به جلو هلشان خواهد داد.نمی توانند روی یک پله در جا بزنند.
ای کاش این فرصت را داشتم این فیلم را لحظه به لحظه اش را بررسی می کردم . از کارگردانی گرفته تا فیلم برداری و سناریو و آن ترانه هایی که اصلن در آنها کوچک ترین نشانه ای از ذوق و هنر نمی توان یافت. بازیگری تقی ظهوری " حسن جغجغه " با محمدعلی فردین با هم فرقی ندارد . حالا اگر فردین همچنان محبوب است و اسمی از ظهوری برده نمی شود این برمی گردد به همان نکته ای که پیر مرد عزیز در مثال تختی و موحد به آن اشاره داشتند.اگر بخواهیم حرکت های توده های مردم را به هر سمت و سویی نشان اصالت هر موضوعی بدانیم به بیراهه رفته ایم . روزگاری اکثر مردم آلمان فریاد هایل هیتلر می کشیدند.الان از آن مقطع تاریخی چه مانده است . جز ننگ و نفرت و هولا کاستی تلخ و سوزان بوسعت تمام اذهان ملتی که به بیراهه رفت.باری ...باری دیگر از حق اظهار نظر دیگران دفاع کنیم.بگذاریم راحت گفته شود بالای چشم ابروست.از شاملو بخوانیم :
نماز گزاردم و قتل عام شدم
که رافضی ام دانستند
نماز گزاردم و قتل عام شدم
که قرمطی ام دانستند.
آن گاه قرار نهادند که ما و برادرانمان یکدیگر را بکشیم و
این
    کوتاهترین طریق وصول به بهشت بود!




RE: سایت های سینمایی - ژیگا ورتوف - ۱۳۹۴/۳/۱۴ عصر ۰۱:۵۹

در این#18پست من اشاره ای داشتم به وبلاگ های فروش فیلم و کلاه برداری های اکثر فروشندگان.یک نکته را باید اضافه کنم در میان فروشندگان اینترنتی فیلم برخی را من همیشه سپاسگزارشان بوده ام . کارهای فوق العاده خوبی را با کمک این عزیزان توانسته ام ببینم . از جمله Reza_D که زیرنویس های خوب و خاطره انگیزی به عاشقان فیلم و سینما عرضه کرده و ظاهرن دیگر فعالیت نمی کنند .دیگری پدیده عزیز هستند که هرگز کارهای پر ارزش ایشان را فراموش نمی کنم و طعم شیرین تمام آن چه ایشان ارائه کرده است پیوسته زیردندان بیننده گان فیلم های با ارزش سینما خواهد ماند . هر کجا هست خدایش بسلامت دارد.




RE: سایت های سینمایی - زاپاتا - ۱۳۹۴/۳/۱۴ عصر ۱۱:۴۳

ژیگای عزیز

شما دائما در توجیه مبتذل بودن قیصر و گنج قارون و... به سیاست هم پهلو می زنید. چه ارتباطی بین آنها می بینید؟ اما حتی یک دلیل برای توجیه نظریات خود نمی آورید . به گفته خودتان وقت دیدن گنج قارون را ندارید پس چگونه محکم بر سر عقیده خود ایستاده اید در حالی که این فیلم را ندیده اید؟! چرا به حرفهای منتقدانی که با پزهای روشنفکرانه خود سالها به سینمای ایران تاختند استناد می کنید؟

ظهوری و فردین را در یک کفه ترازو می نشانید و با دیگران مقایسه می کنید . کجای تاریخ سینمای جهان هنرپیشه نقش دوم بایستی همتراز نقش اول محبوبیت داشته باشد و در یک رده قرار بگیرد؟ اگر اینگونه باشد که نقش اولها در طول تاریخ سینما حق نقش دوم ها را خورده اند و دوم ها از سوم ها و الی آخر ...! جوری می گویید که انگار آدم و عالم جمع شدند که حق مرحوم ظهوری را پایمال کنند. اصلا کاراکتر تقی ظهوری مناسب نقش اول نبوده و تنها در فیلم در فیلم بده در راه خدا نقش اول را داشت که آن هم بخاطر سناریویی بود که زنده یاد مهدی سهیلی برایش نوشته بود. تقی ظهوری یک هنرپیشه نقش مکمل بود که با بازی در کنار فردین و کاراکتر علی بی غم به شهرت زیاد رسید . ظهوری قبل از گنج قارون 14 سال در سینمای ایران فعال بود همانگونه که مرحوم آرمان هم فعال بود.اما این گنج قارون بود که تقی ظهوری را به سینما روها بعنوان یک وردست بامزه شناساند. کسی مدعی نشده گنج قارون یک فیلم هنری است اما از لحاظ استقبال بی حد مردم طی این 5 دهه یک پدیده است . منتقدان بسیاری طی این 50 سال کوشیدند گنج قارون را نادیده بگیرند اما نه تنها موفق نشدند بلکه بالاخره معترف شدند که گنج قارون یک پدیده است . با تمام نقطه ضعفهای ساختاری اش.

شما می خواهید فردین را نفی کنید اما تاریخ سینمای ایران چیز دیگری را گواهی می کند . فیلم غزل مسعود کیمیایی فردین دیگری را به نمایش می گذارد که نشان از یک بازیگر توانا دارد.ما که نمی توانیم پز روشنفکرانه بدهیم و در نفی سینمای او و بازی هایش بکوشیم در حالی که فیلم غزل همین جا کنار دستمان است و به توانائی های او شهادت می دهد. می گویید گنج قارون مبتذل است خب با مصداق بگویید . کلی گویی که دردی را دوا نمی کند و بیشتر بر ابهامات می افزاید. می گویید قیصر بنجل است .اما نمی گویید چرا ؟  اما بنظر من این یک بازی تکراری با رویه روشنفکری است که سالها سینمای ما را آزار داده است . هر چیزی در جای خود باید بررسی شود . هیچکاک در جایگاه خود و فیلمفارسی هم در جای خود.

همان ابراهیم گلستان که مد نظر شماست اخیرا از نمایش فیلمهایش در جشنواره تورنتو خودداری کرد و اعلام کرد که باید فیلمهای کلاسیک ایرانی را در این جشنواره شرکت دهند . فیلمهای خاچیکیان و سیامک یاسمی و قیصر کیمیایی. می بینید ابراهیم گلستان هم معترف به این قضیه است . بنده این دو روز تعطیل با کمال افتخار فیلم خداحافظ تهران خاچیکیان را دیده ام و در کنار آن هم دو فیلم کمدی از لویی دوفونس . امروز هم و اینک آخرالزمان فرانسیس فورد کاپولا را . همان لذتی را که از خداحافظ تهران بردم از فیلم کاپولا هم بردم . اما نمی توانم فیلم خاچیکیان را نفی کنم و بنجل بنامم و به آن بتازم که خدای نکرده جناب کاپولا ناراحت نشوند!حداقل با خودم روراستم!




RE: سایت های سینمایی - ژیگا ورتوف - ۱۳۹۴/۳/۱۵ صبح ۱۰:۲۹

زاپاتا جان ! در این که گنج قارون و قیصر پدیده بوده اند با شما اختلاف نظر ندارم و عرض کردم پدیده های اجتماعی و هنری طی قانونمندی خاصی به منصه ظهور می رسند.عوامل سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی و شرایط تاریخی و گسترش رابطه با جهان و بسیاری دیگر عوامل در خلق این دو اثر تاثیرگذار بوده اند.گفتم ظهور پدیده ها خلق الساعه نبوده و طی یک پروسه بعضن طولانی بوجود می آیند.خود این پدیده ها بی تردید بستر را برای ظهور پدیده یا پدیده های دیگر فراهم می کنند.بررسی و تحقیق این موضوع ، اگر تا کنون نشده باشد ، کار من نیست چرا که توانایی آن را نداشته و احاطه لازم برای موشکافی کلیه عواملی که برشمردم در آن مقطع تاریخی را ندارم.
برای اطلاعتان عرض می کنم این دو فیلم را بیش از یک بار دیده ام و شکاف عمیقی بین این دو برای ارزشگذاری می بینم .گنج قارون را در ژانر فیلم های آبگوشتی ارزیابی می کنم . قیصر با فاصله زیادی از گنج قارون قرار دارد.مسعود کیمیایی کسی است که به کارش مسلط است و ابزار فیلم سازی را بخوبی می شناسد.گوزن های وی فیلم درخشانی است.اگر به غزل هم بخواهم ستاره بدهم از 5 ستاره دو ستاره بیشتر نمی دهم که این دو ستاره هم یک علتش قصه کوتاه مزاحم نوشته بورخس است که مبنای سناریوی فیلم قرار گرفته است.از فیلم های قبل از انقلاب کیمیایی فقط بلوچ را ندیده ام و فیلم های بعد از انقلابش سرب قابل تحمل تر است و متروپل هم که آخرین فیلمش باشد علیرغم شروعی خوب بتدریج تبدیل به فیلمفارسی می شود.کلن ایشان را بخاطر در اختیار گذاشتن استعدادش برای اهداف یکی از نیروهای نطام آدم .... می دانم.
نوشته اید " ظهوری و فردین را در یک کفه ترازو می نشانید و با دیگران مقایسه می کنید ...اصلا کاراکتر تقی ظهوری مناسب نقش اول نبوده..." می گویم خیر این دو را در دو کفه ترازو قرار دادم از نظر بازیگری با هم مقایسه کردم نه هیچ چیز دیگر .کاراکتر را یک بازیگر توانا باید بسازد . هیچ کاراکتری ذاتا در وجود هیچ کس نیست .اغلب نقش هایی که این دو بازی کرده اند شبیه هم است
نوشته اید :"همان ابراهیم گلستان که مد نظر شماست..." من به چند تا فیلم کوتاه ایشان اشاره داشتم . هر عملکرد و هر گفته ایشان را نمی پسندم . در کتاب نوشتن با دوربین که چهار مصاحبه پرویز جاهد با ایشان است . اولا اشک بدبخت جاهد را با اهانت هایش در می آورد و در ثانی به اکثر شاعران و نویسندگان از احمد شاملو گرفته تا نجف دریابندری با تحقیر کردن و اهانت های بی ادبانه برخورد می کند. ایشان بشدت رفیق باز و باند باز است .به گمان ایشان ذکریا هاشمی بهترین نویسنده و کارگردان است و شاعران هم پیاله اش بهترین شاعران عالم .آخرین کتابی که از ایشان خواندم ( بنام نامه به سیمین ) در جای جای آن تحجر و فرقه گرایی وی مشهود است . سن زیاد هم گاهی موجب انحطاط افکار بعضی ها می شود !!!




RE: سایت های سینمایی - منصور - ۱۳۹۴/۳/۱۶ صبح ۰۸:۰۹

(۱۳۹۴/۳/۱۲ عصر ۱۲:۳۶)ژیگا ورتوف نوشته شده:  

الباقی فیلم ها هم یک مشت آشغال و تصاویر مستهجن و دل بهم زن هستند که فقط بدرد موزه می خورند . تا آیندگان ببینند چه بنجل هایی را بنام هنر در مقطعی از تاریخ بخورد مردم می دادند و همه می دانیم کسانی که به موزه می روند هرگز با ظرف های سفالی دوهزار ساله آب نمی نوشند . ظرف سفالی دو هزار ساله امروزه برای هدف های دیگری نگهداری می شود .

لزومی ندارد هر کس آثار مبتذل آن دوره را برای دیدن و داشتن تهیه کند.اگر گرایشی برای دیدن این قبیل فیلم ها مشاهده می شود ناشی از هزار مشکل روانی و روحی و تاریخی مردمی است که راه را عوضی می روند.

دوست گرامی

باید اعتراف کرد شما مغلطه گر قهاری هستید.

ابتدای امر و در لفافه ، بینندگان آثار پیش از انقلاب را "راه عوضی رو" خطاب میکنید و وقتی به لحن شما اعتراضی صورت میگیرد سخن خود را به نوعی تطهیر کرده و آنرا با مشکلات روحی روانی عمومی همه مردم پیوند میزنید!

لحن شما مرا یاد عده ای از متعصبین اوایل انقلاب انداخت که میگفتند باید لودر و بولدوزر به تخت جمشید برد و تمام بقایای شاهان را از بین برد چون شاهان هرچند بودند مبتذل بودند ، راه عوضی رو بودند ، بنجل بودند و دل بهم زن.

به درست به موزه اشاره کرده اید اما مفهوم را به غلط و با لقمه ای خاص از پشت سر به دهان میگذارید. طبیعی است هر هنری حشویات و زوائد نیز داشته باشد. البته تا زوائد را از دید چه کسانی ببینیم. چیزی که در عالم سینما من خوشم نمی آید (یا جامعه روشنفکر و منتقد خوشش نمی آید) نامش زوائد نیست. این خط کش لوده را از هیچوقت و تکرار میکنم هیچوقت بکار نگیرید تا با کم کردن از کسی یا چیزی بر قدر خود بیفزائید. عوامل بیشماری در این تمییزها دخیلند. از اقبال عمومی مردم و مقتضیات زمانی و مکانی بگیرید تا داشته ها و نداشته ها.زوائد هنری پایه های هنر اصیلند. درهر برهه  و زمانی که باشند. اینها ساخته میشوند تا بهتر از اینها ساخته شود. بنابراین هیچوقت تیشه بر ریشه این پایه ها نزنید (حتی در قالب سفسطه و مغلطه). نصرت اله وحدت در یک مصاحبه گفت : پایه های سینمای ایران را را امثال ما گذاشتند اما سالها بعد کسی از ما یاد که نکرد هیچ ، قلم هم برداشت تا روی ما را سیاه هم کند ... و من متاسفم که شخص شما یکی از مصداقهای بارز صحبت ایشانید...

آثاری که در قالب هنر (در مفهوم خاص) تولید میشوند (از نقاشی بگیرید تا سینما) هرچه باشند باید نگهداری و بدقت مراقبت شوند. هرچه که باشند. یک فیلم با یک آشغال فرق دارد. آشغال را باید دور انداخت . چرا؟ چون یک زباله قابلیت خود را در قالب مصرفی که از آن میشود پس داده است و مجددا قابل در همان شکل قابلیت استفاده نیست (بازیابی ها را کنار بگذارید) ، اما یک اثر هنری را نه. هرچه که باشد. هرکدام ازینها بیانگر ذائقه های مردم در دوره ای خاصند. هریک از اینها مبین بخشی از فرهنگ (مرده یا زنده ، ابدی یا مقطعی) یک ملتند ، هریک از اینها حکم آجرهائی را دارند که بنای یک ساختمان به اسم سینما را ساخته و پرداخته کرده اند. شما حق ندارید آجرهائی را از این ساختمان بیرون بکشید که از رنگ و جنس آنها خوشتان نمی آید. حق دارید خود نپسندید  اما حق ندارید به دیگران هم دیکته کنید که نپسندند و آرشیو آنها را جمع آوری نکنند و در مورد آنها صحبت نکنند و از آنها دفاع نکنند.

مردم ما ذائقه های کم و بیش ثابتی دارد. این ذائقه ها زمانی خود را در قالب فردین و ناصر ملک مطیعی نشان میداد. آرزوی رسیدن به آرزوها ، یک شبه پولدار شدن ، داشتن چهره ای زیبا که جنس مخالف در برابرش کرنش کند ، مردانگی و صلابت در برابر ظلم ، وفای به عهد ، خوشبختی و ... مردم ما تمام این خصلتهای ستوده را زمانی در هیبت فردین می دید. مردی که تمام اینها را یکجا داشت. در قالب یک فیلم. آرزوهای مردم روی پرده سینماها بود. مردم از سینما (با تمام نقصها و نداشته هایش) تا عمق جان لذت می بردند. توجهی نمیکردند که کارگردانی و موسیقی و چهره پردازی و فیلمبرداری و دکوپاژ یعنی چه. آنچه بود سینمای دل ها بود. مردم دوست داشتند علی بی غمی را ستایش کنند که واقعا گنج قارون نمیخواست . کسی که برده ثروت باشد در دیدگاه مردم محکوم به فناست. مردم دوست داشتند در پرده سینما ثروتمندان متکبر را کوچک و کوچکهای جامعه را بزرگ ببینند چراکه عامه مردم از جنس همین کوچک ها بودند. شما با تحقیر آنگونه سینما در واقع خط بطلان بر آرزوهای مردمی میکشید که خود بخشی از آنید. درست است که از لحاظ هنر سینما این فیلمها عمدتا ضعیف بودند اما هرچه بودند مبین آمال این ملت بودند. مردم ما با این فیلمها و قهرمانانشان زندگی کرده اند. و شما از این آمال و آرزوهای مردم تعبیر به مشکلات روانی ایشان میکنید و سرخود را بالاتر هم میگیرید تا مبادا بر تک تک جملات شما خدشه ای وارد شود.

چه قدر دور میدان چرخیدن خوبست
چه قدر روی پشت بام خوابیدن خوبست
چه قدر باغ ملی رفتن خوبست
چه قدر مزهٔ پپسی خوبست
چه قدر سینمای فردین خوبست
و من چه قدر از همهٔ چیزهای خوب خوشم می آید
....

از میان پچ و پچ گلهای اطلسی
کسی از آسمان توپخانه در شب آتش بازی می آید
و سفره را می اندازد
و نان را قسمت می کند
و پپسی را قسمت می کند
و باغ ملی را قسمت می کند
و شربت سیاه سرفه را قسمت می کند
و روز اسم نویسی را قسمت می کند
و نمرهٔ مریضخانه را قسمت می کند
و چکمه های لاستیکی را قسمت می کند
و سینمای فردین را قسمت می کند
درخت های دختر سید جواد را قسمت می کند
و هر چه را که باد کرده باشد قسمت می کند
و سهم ما را هم می دهد
من خواب دیده ام ...

(فروغ فرخزاد)

درمورد چشمان باز بسته و کوبریک صحبت زیاد دارم که اینجا جایگاه مناسبی نیست. از کلمه رمز این فیلم (فیدیلیو) بگیرید تا 40 برداشت برای برخی صحنه ها در این فیلم توسط کارگردان و تببین این واقعیت که  همیشه : " نتیجه خیانت ، خیانت نیست" و ما عادت داریم که فکر کنیم همیشه "مرغ همسایه غاز است" ...




RE: سایت های سینمایی - seyed - ۱۳۹۴/۳/۱۶ صبح ۱۰:۵۰

(۱۳۹۴/۳/۱۶ صبح ۰۸:۰۹)منصور نوشته شده:  

(۱۳۹۴/۳/۱۲ عصر ۱۲:۳۶)ژیگا ورتوف نوشته شده:  

الباقی فیلم ها هم یک مشت آشغال و تصاویر مستهجن و دل بهم زن هستند که فقط بدرد موزه می خورند . تا آیندگان ببینند چه بنجل هایی را بنام هنر در مقطعی از تاریخ بخورد مردم می دادند و همه می دانیم کسانی که به موزه می روند هرگز با ظرف های سفالی دوهزار ساله آب نمی نوشند . ظرف سفالی دو هزار ساله امروزه برای هدف های دیگری نگهداری می شود .

لزومی ندارد هر کس آثار مبتذل آن دوره را برای دیدن و داشتن تهیه کند.اگر گرایشی برای دیدن این قبیل فیلم ها مشاهده می شود ناشی از هزار مشکل روانی و روحی و تاریخی مردمی است که راه را عوضی می روند.

دوست گرامی

باید اعتراف کرد شما مغلطه گر قهاری هستید.

ابتدای امر و در لفافه ، بینندگان آثار پیش از انقلاب را "راه عوضی رو" خطاب میکنید و وقتی به لحن شما اعتراضی صورت میگیرد سخن خود را به نوعی تطهیر کرده و آنرا با مشکلات روحی روانی عمومی همه مردم پیوند میزنید!

لحن شما مرا یاد عده ای از متعصبین اوایل انقلاب انداخت که میگفتند باید لودر و بولدوزر به تخت جمشید برد و تمام بقایای شاهان را از بین برد چون شاهان هرچند بودند مبتذل بودند ، راه عوضی رو بودند ، بنجل بودند و دل بهم زن.

.

.

.

درمورد چشمان باز بسته و کوبریک صحبت زیاد دارم که اینجا جایگاه مناسبی نیست. از کلمه رمز این فیلم (فیدیلیو) بگیرید تا 40 برداشت برای برخی صحنه ها در این فیلم توسط کارگردان و تببین این واقعیت که  همیشه : " نتیجه خیانت ، خیانت نیست" و ما عادت داریم که فکر کنیم همیشه "مرغ همسایه غاز است" ...

بسیار عالی و  متین... mmmm:




RE: سایت های سینمایی - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۴/۳/۱۶ عصر ۱۲:۵۳

اگر اشتباه نکنم بهزاد عشقی بود که در مقاله ای با نام "مضحکه جهان پهلوان" که در مجله فیلم منتشر شد ، کل هنر بازیگری فردین را به زیر سوال برد و نادیده گرفت. ایشان دلیل موفقیت و عامه پسندی فردین را در سه چیز خلاصه کرد: ایرج ، جلیلوند و سیامک یاسمی (اگر حافظه ام اشتباه نکند) . او معتقد بود که فردین حتی لب خوان خوبی هم نیست و موقع آواز خواندن حرکات دهانش با آواز ایرج سینک نیست! او شعر فروغ را نه به منزله تاییدیه  بلکه به مثابه هجویه ای بر سینمای فردین و سینمای آبگوشتی آن دوران میدانست.

با این حال اینکه مردم آن دوره عاشق فردین و فیلم های فردینی بودند (و هنوز هم کمابیش هستند) چیز عجیبی نیست. مگر امروز در هالیوود هم سینمای قهرمان پرور همچنان پرطرفدار نیست؟ بتمن ها و سوپرمن ها و آیرون من ها چه فرقی با فردین دارند؟ مگر نه اینست که هر دویشان دنبال گرفتن حق مظلوم از ظالم هستند؟ بنابراین طبیعی است که مردم خسته از ظلم و ستم آن دوران (و باقی دوران ها) به این قهرمان دل ببندند و از او تقلید کنند و عکسش را بالای تختشان بچسبانند. اما واقعیت اینست که از نظر سینمایی و هنری گنج قارون هم فرق چندانی با فیلم های کاباره ای آن دوره ندارد. همان فرمول تکراری و مهوع عشق بین پسر فقیر و دختر پولدار ( و البته گاهی هم دختر فقیر و پسر پولدار) ، همان کاراکترهای کاملا مثبت و کاملا منفی (اصولا در اینجور فیلم ها همه یا سیاه سیاهند یا سفید سفید. خاکستری در این فیلم ها وجود ندارد) همان آوازها و رقص های مکش مرگ ما و همان پایان خوش از پیش معلوم ، این فیلم را شبیه فیلم های دیگر آن دهه میکند ، شاید کمی خوش ساخت تر و خوش آب و رنگ تر.

همه اینها را که گفتم باید این را هم بگویم که من هم این فیلم را دوست دارم (هرچند نه به اندازه قیصر و نه به اندازه گوزنها) و تابحال چند بار دیده ام و همین الان هم داخل رایانه ام دارم. اما بیشتر به این خاطر که خاطرات دوران جوانی را زنده می کند.

و نکته ای دیگر . هرچند در آن دوران فیلم های کاباره ای و چرت و پرت زیادی ساخته شد (که البته باید شرایط اجتماعی و سیاسی آن زمان را هم در نظر گرفت که اجازه ساخت فیلم های هنری و سنگینتر داده نمیشد و همینطور مردم هم استقبال نمی کردند. کدام فیلم هنری بود که میگفتند در زمان پخش آن در سینما مردم شیشه های سینمای نمایش دهنده را شکستند؟) با این حال در همان زمان هم فیلم هایی ساخته میشد که نشان از تولد نسلی جدید بود. خشت و آئینه ، گاو ، شوهر آهو خانم ، آرامش در حضور دیگران ، رگبار ، بیتا ، مغول ها ، خداحافظ رفیق ، تنگنا ، صبح روز چهارم ، پستچی ، دایره مینا ، آقای هالو ، قیصر ، گوزنها ، پنجره ، رضا موتوری ، سفر ، دایره مینا و و و ... تنها نمونه ای از این فیلم ها هستند . ولی واقعیت همان بود که تعداد فیلم های مبتذل و کاباره ای بسیار بیشتر از فیلم های هنری و روشنفکری بود.




RE: سایت های سینمایی - ژیگا ورتوف - ۱۳۹۴/۳/۱۶ عصر ۰۲:۴۶

دوست ارجمند ، منصور عزیز

من هرچه هستم ، هتاک نیستم ، از ابتدا سعی کردم این گفت و گو ها در یک قالب دوستانه و رفیقانه مطرح شود . با توپ و تشر کلامی کسی را مرعوب نکنیم ، که گمان نمی کنم اصلن جایش این جا باشد.به آن چه که نوشته اید وقتی نگاه می کنم می بینم تمام مسائلی که مطرح کرده اید قبلن در موردش صحبت شده است و حرف تازه ای نزده اید . فقط آتشش را بیشتر کرده اید و از سس خوشمزه شعار هم بهره گرفته اید تا دیگران برایتان کف بزنند.من چه چیز بیشتری می توانم برای شما که تاریخ را منجمد و ذهن و ذوق مردم را مردابی راکد که هیچ آب زلال و شیرینی به آن سرریز نمی شود تصور می کنید.دینامیسم و پویایی تاریخ را منکر می شوید و گمان می کنید همه چیز در سال 1344 میخ کوب شده و بی تحرک باقی مانده است.هرچه بگویم تکرار مکررات است . احتمال آن می رود چنانچه جزء به جزء به نوشته تان به پردازم باز فردا کسی دیگر از نو این آواز را در ابوعطا آغاز  کند.دیدگاه من و پاسخ به بدفهمی هایی که از آنها شد در نوشته های قبل داده شده . چه فایده دارد بیایم بگویم منظور من از آن سه فیلم کوبریک نه تایید آن ها بلکه قائل بودن به فرقی که آن ها با فیلم های مستهجن و پـــــــــــــــورنــــــــــــــــــــــو دارند بوده و اگر می خواستم به تحسین کارهای وی به پردازم از اسپارتاکوس و ادیسه فضایی (که سالیان سال انتخاب اول از ده انتخاب منتقدین بود) سخن می گفتم . قسمتی از یک شعر فروغ فرخ زاد را خودشیفته وار برای مصداق نوشته خود آورده اید بدون این که تحلیل درستی از آن شعر داشته باشید.بدون اشاره به سوء استفاده ناجوانمردانه ای که از پستهای من کرده اید . این بحث را در همین جا خاتمه می دهم و ترجیح می دهم اوقاتم را بنحو بهتری هزینه کنم .


با چشم‌ها


            ز حیرتِ این صبحِ نابجای
خشکیده بر دریچه‌ی خورشیدِ چارتاق
بر تارکِ سپیده‌ی این روزِ پابه‌زای،

دستانِ بسته‌ام را
آزاد کردم از
زنجیرهای خواب.


فریاد برکشیدم:
«ــ اینک
    چراغ معجزه
    مَردُم!
    تشخیصِ نیم‌شب را از فجر
    در چشم‌های کوردلی‌تان
    سویی به جای اگر
    مانده‌ست آن‌قدر،
    تا
     از
      کیسه‌تان نرفته تماشا کنید خوب
    در آسمانِ شب
    پروازِ آفتاب را !
 
    با گوش‌های ناشنوایی‌تان
    این طُرفه بشنوید:
    در نیم‌پرده‌ی شب
    آوازِ آفتاب را!»


«ــ دیدیم
           (گفتند خلق، نیمی)
    پروازِ روشنش را. آری!»


نیمی به شادی از دل
فریاد برکشیدند:

 
«ــ با گوشِ جان شنیدیم
    آوازِ روشنش را!»


باری
من با دهانِ حیرت گفتم:


«ــ ای یاوه
              یاوه
                   یاوه،
                         خلایق!
    مستید و منگ؟
                         یا به تظاهر
    تزویر می‌کنید؟
    از شب هنوز مانده دو دانگی.
    ور تایبید و پاک و مسلمان
                                       نماز را
    از چاوشان نیامده بانگی!»



هر گاوگَندچاله دهانی
آتشفشانِ روشنِ خشمی شد:


«ــ این گول بین که روشنیِ آفتاب را
    از ما دلیل می‌طلبد.»


توفانِ خنده‌ها…


«ــ خورشید را گذاشته،
                               می‌خواهد
    با اتکا به ساعتِ شماطه‌دارِ خویش
    بیچاره خلق را متقاعد کند
                                        که شب
    از نیمه نیز برنگذشته‌ست.»

توفانِ خنده‌ها…


من
درد در رگانم
حسرت در استخوانم
چیزی نظیرِ آتش در جانم
                             پیچید.


سرتاسرِ وجودِ مرا
                     گویی
چیزی به هم فشرد
تا قطره‌یی به تفتگیِ خورشید
جوشید از دو چشمم.
از تلخیِ تمامیِ دریاها
در اشکِ ناتوانیِ خود ساغری زدم.

آنان به آفتاب شیفته بودند
زیرا که آفتاب
تنهاترین حقیقتِشان بود
احساسِ واقعیتِشان بود.
با نور و گرمی‌اش
مفهومِ بی‌ریای رفاقت بود
با تابناکی‌اش
مفهومِ بی‌فریبِ صداقت بود.



(ای کاش می‌توانستند
از آفتاب یاد بگیرند
که بی‌دریغ باشند
در دردها و شادی‌هاشان
حتا
   با نانِ خشکِشان. ــ
و کاردهایشان را
جز از برایِ قسمت کردن
بیرون نیاورند.)



افسوس!
           آفتاب
مفهومِ بی‌دریغِ عدالت بود و
آنان به عدل شیفته بودند و
اکنون
      با آفتاب‌گونه‌یی
                        آنان را
اینگونه
      دل
         فریفته بودند!


 
ای کاش می‌توانستم
خونِ رگانِ خود را
من
   قطره
   قطره
   قطره
   بگریم
تا باورم کنند.

ای کاش می‌توانستم
                         ــ یک لحظه می‌توانستم ای کاش ــ
بر شانه‌های خود بنشانم
این خلقِ بی‌شمار را،
گردِ حبابِ خاک بگردانم
تا با دو چشمِ خویش ببینند که خورشیدِشان کجاست
و باورم کنند.

ای کاش
می‌توانستم!

 

۱۳۴۶
احمد شاملو




RE: سایت های سینمایی - زاپاتا - ۱۳۹۴/۳/۱۶ عصر ۰۵:۰۵

ژیگای عزیز،شما مرا زاپاتاجان خطاب کردی و بنده شما را عزیز

برادر عزیز، بحث ما داشت در این وانفسای یکنواختی های کافه به جاهای گرم و گیرا و نفس گیر می رسید . تازه رسیده بودیم سرپیچ اول . بعد از مدتها دوستان بزرگوار کافه نیز وارد بحث شدند ، حالا شاید ناخواسته در این میان رنجشی حاصل شده باشد اما جای دلگیری نیست و مطمئن باشید تعمدی نبوده است. امروز گشتم تا کتاب فیلمفارسی چیست نوشته محسن آزرم را پیدا کنم و با هم ببینیم و بخوانیم که بزرگان عرصه نقد ، درباره فیلمفارسی چه گفته و چه می گویند...

از متانت و ادب شما طی این چند پست تشکر می کنم . علی رغم اینکه می توانستید بحث را به جنجال بکشید اما با متانتی که گفتم سر عقیده خود ایستادید ،شاید من با نظرات شما موافق نباشم ،اما سعه صدر شما در پست هایتان را ارج می نهم . امیدوارم بازهم بنویسید و اگرچه نتوانیم همدیگر را قانع کنیم اما همین فضای بحث و تبادل نظر ، از یکنواختی و رخوتها می کاهد...

پیروز باشید...




RE: سایت های سینمایی - منصور - ۱۳۹۴/۳/۱۷ صبح ۰۹:۰۷

گاهی میتوان تضادها و پارادوکس ها را دید و معانی دیگری از این تعارف ها فهمید

توجه کنید :

(۱۳۹۴/۳/۱۶ عصر ۰۵:۰۵)زاپاتا نوشته شده:  از متانت و ادب شما تشکر می کنم . علی رغم اینکه می توانستید بحث را به جنجال بکشید اما با متانتی که گفتم سر عقیده خود ایستادید..

سعه صدر شما در پست هایتان را ارج می نهم...

ظاهرا منظور زاپاتای عزیز از متانت و ادب! ، چنین نوشته هائی است :

(۱۳۹۴/۳/۱۲ عصر ۱۲:۳۶)ژیگا ورتوف نوشته شده:  الباقی فیلم ها هم یک مشت آشغال و تصاویر مستهجن و دل بهم زن هستند که فقط بدرد موزه می خورند . تا آیندگان ببینند چه بنجل هایی را بنام هنر در مقطعی از تاریخ بخورد مردم می دادند و همه می دانیم کسانی که به موزه می روند هرگز با ظرف های سفالی دوهزار ساله آب نمی نوشند . ظرف سفالی دو هزار ساله امروزه برای هدف های دیگری نگهداری می شود .

لزومی ندارد هر کس آثار مبتذل آن دوره را برای دیدن و داشتن تهیه کند.اگر گرایشی برای دیدن این قبیل فیلم ها مشاهده می شود ناشی از هزار مشکل روانی و روحی و تاریخی مردمی است که راه را عوضی می روند.

و همینطور :

(۱۳۹۴/۳/۱۶ عصر ۰۲:۴۶)ژیگا ورتوف نوشته شده:  

با توپ و تشر (آمده اید) 

 فقط آتشش را بیشتر کرده اید

از سس خوشمزه شعار هم بهره گرفته اید

 تا دیگران برایتان کف بزنند.

شما تاریخ را منجمد و ذهن و ذوق مردم را مردابی راکد که هیچ آب زلال و شیرینی به آن سرریز نمی شود تصور می کنید. دینامیسم و پویایی تاریخ را منکر می شوید و گمان می کنید همه چیز در سال 1344 میخ کوب شده و بی تحرک باقی مانده است.

 احتمال آن می رود چنانچه جزء به جزء به نوشته تان به پردازم باز فردا کسی دیگر از نو این آواز را در ابوعطا آغاز  کند.

 قسمتی از یک شعر فروغ فرخ زاد را خودشیفته وار برای مصداق نوشته خود آورده اید بدون این که تحلیل درستی از آن شعر داشته باشید.بدون اشاره به سوء استفاده ناجوانمردانه ای که از پستهای من کرده اید .

دوستان گرامی کافه بنشینند و نوشته مرا در تقابل با چنین نوشته هائی بخوانند و خود قضاوت کنند که چه کسی حرمت نگه نمیدارد. یک کلام گفتم مخاطبم مغلطه گر قهاری است و دلیل هم داشتم که چنین اصطلاحی را بکار بردم. کسی که از شعر استفاده میکند اما طاقت اشعاری که دیگران ارائه میکنند را برنمی تابد و یا شعری از شاعر محبوبش ارائه میکند (که هماره از زمین و زمان شاکی بود) و آنرا بعنوان شکایت خود از من حقیر بکار میگیرد و جائی دیگر میگوید فقط شما از سس خوشمزه شعار استفاده میکنید و یا اینکه صحبتهای سایر اعضا را با عنوان آواز ابوعطا یاد میکند و به نوعی دیگران را برنمی تابد  به نظر شما اگر مغلطه گر نیست پس چیست؟  اصطلاح مغلطه گر در مفهوم هتاکی نیست که میگویید چون به من گفتید مغلطه گر پس توهین کردید. نمودهای مغلطه و سفسطه چنین رویکردها و چنین صحبتهائی است که دائما در تضاد با یکدیگر است و همچون روشنائی روز در صحبتهای شما جاری و ساریست. تجربه طولانی به من یاد داده است که با هرکس به چه سان باید صحبت کرد. من مثل زاپاتا نیستم که با شنیدن یک کلمه ی "عزیزم" از طرف مقابل، زیر و رو شوم.

ادب نگه دارید تا عزیز باشید.

در مورد زاپاتای گرامی هم ظاهرا ایشان عادت دارد که بشکلی آتشین وارد گود مباحثه با تازه واردین شود و پس از آنکه دیگران به حمایت از ایشان برمی خیزند ، یا میدان را با قهر ترک کند و یا اینکه نوشته ها و خود کسانی که در تایید صحبتهایش سخن رانده اند را بدین شکل سبک نماید ( قصه ورود فرانکنشتاین عزیز را که حتما بیاد دارید)




RE: سایت های سینمایی - ژیگا ورتوف - ۱۳۹۴/۳/۱۷ عصر ۰۲:۴۱

شروه خوانی

1

گرامی در خاک خفتهٌ من
چندی پیش که به مزارت آمدم دیدم یک بار دیگر سنگ قبرت را شکسته اند . میدانیم مشکل از کجا ناشی می شود. همه از بوی عطری است که پراکنده ای .این بوی عطر مانع رسیدن بوی تعفن اندیشه و افکار قرون وسطایی گروهی خاص به مشام آنان که خوب می اندیشند می شود.این تعفن تا هست سنگ قبر تو هر روز و هر روز شکسته خواهد شد.تا بودی برای میوه هایت سنگ می پراندند و از تناور بودن و پر بار بودن درختی چون تو عصبی بودند. دوست نداشتند میوه هایت را کسی ببیند. دوست نداشتند آواز گنجشکان پرگوی آثارت را بر این درخت کسی بشنود.اکنون هم که نیستی هنوز آنان را هراس وانمی نهد.

2

کسی نوشته است:
محبوبیت او
کفرم را درمی‌آورد
با این که مرده است
هم کتاب‌هایش تجدید چاپ می‌شود
هم سنگ قبرش !

3

توی یوتیــــــــــــوب دنبال چیزی می گردی می رسی به آدرس:
https://www.y.o.u.t.ube.com/watch?v=Dau1fKPDSac&list=PLiQfm2YlgU7UdtwcnZdIjO1yz_1rZnstH
مجموعه ای از 161 کلیپ قرکمر و رقص و لاتی خوانی ، مجموعه ای از آن چه برخی برای دیدن آن ها مجبورند یک ساعت و نیم فیلم سینمایی آن را تحمل کنند . کار را ساده کرده اند مستقیم بزن بهدف.

4

«خبـــــرگزاری مهر گزارشی را ارائه داده است که در آن به اختـــــــــلال روانی چهار میلیون نفر از تــــــــهرانی‌ها اشاره شده است.» سئوال پیش می‌آید. اصلا تهران چند میلیون جمعیت دارد. دقیقاً. آیا تهرانی بودن خوب چیزی است. از این پس آن آقای خوشتیپی که تنه بهمان زد و چپ‌چپ هم نگاه کرد و زیر لبی فحشی غرولند کرد را دارای اختلالات روانی فرض کنیم ؟! راننده تاکسی که در مرامش بقیه پول دادن تعریف نشده و در جواب بقیه پول فحش هم می‌دهد که مگر اینم پوله که بقیه اش را طلب می‌کنی گدا، او هم روانی‌ست. آن مسئولی که جرات ندارد بگوید ببخشید که نردبام ماشین اتش نشانی خراب بود آیا او هم اختلالات روانی دارد؟! یا ما روانی هستیم که چنین انتظاراتی داریم ؟!  همسایه‌ای که ساعت سه نیمه شب تووی کریدور سر اولادش داد می‌زند او هم ؟! یا وقتی اشتباها در ساختمان باز می‌ماند و تا ناموس جاکفشی را دزد جارو می‌کشد و کول می‌کند و می‎برد، این‌ برادران دزد که انشاالله خدا از برادری بندازتشان این‌ها هم روانی‌اند. خدایا ترافیک ! خدایا شلوغی مترو. بی آر تی‌ها. گرانی. عدم احترام به هم‌نوع. بدون زدن راهنما تووی فرعی پیچیدن لکسوس جلویی. لایی در لایی رفتن ، پارک دوبل وسط خیابان چهارمتری. یک طرفه آمدن راننده‌های متخلف، گران بودن تسمه تایم و تخم مرغ. لغو نشدن تحریم‌ها. پس گرفتن دعوت ایران از ژنو2. نشان دادن ساز در شبکه یک و عذرخواهی تهیه کننده‌اش.  طعنه گروه پالت با آن ادا اطوارها به این تصمیم نشان ندادن ساز در سیما  در رادیو هفت. فیلتر شدن وی‌چت. زاییدن خاله شادونه. مثل آب، زلال بودن هوا، همان آب بدون نیترات، تیراندازی مداح اهل بیت. دور بودن از احمدی نژاد و مشایی! چطور می‌توان اختلالات روانی نداشت و امید رهایی داشت وقتی همه دیواریم !؟ وقتی :
رخش، گاري‌كشي مي‌كند
رستم، كنار پياده‌رو سيگار مي‌فروشد
سهراب، ته جوب به خود می‌پيچيد
گردآفريد، از خانه زده بيرون
مردان خياباني براي تهمينه بوق مي‌زنند
ابوالقاسم براي شبكه سه، سريال جنگي مي‌سازد
واي ...که بود که می ترسید روزی موریانه ها بیداد کرده باشند
موريانه‌ ها ، موریانه ها
از سوراخ گوش آن که از فاضل فقط فضله اش را دارد
از بینی آن که جز بوی گند هر بویی دیگر حالش را بد می کند.
موریانه ها ، موریانه ها

5


شعر که افتد قبول خاطر عام
خاص داند سست باشد و خام
***
به مقبولي کسي را دسترس نيست
قبول خاطر اندر دست کس نيست
 بســا زيبا رخ نيــکو شــمايل
که سويش طبع مردم نيست مایل




RE: سایت های سینمایی - ژیگا ورتوف - ۱۳۹۴/۳/۱۷ عصر ۰۵:۴۶

6

می خواستم چیزی بنویسم برای شعر " کسی که مثل هیچ کس نیست " فروغ فرخزاد در حدی که فهم خودم اجازه می دهد ، نه به عنوان تحلیلی که دیگران بپذیرندش بل که به عنوان آن چیزی که من از شعر می فهم .گفتم شاید دیگران این کار را کرده باشند با گشتی کوچک به یک مطلب 5 صفحه در فرمت pdf بر خوردم .گرچه برای خودم این تحلیل تازگی داشت ولی دربست هم نمی توان آنرا پذیرفت . یکی از خصوصیات شعر چندوجهی بودن آن است . چنان چه قالبی شعر گونه انتخاب کنیم و گفتاری که بیشتر در حوزه وظایف نثر است در آن بگنجانیم این دیگر شعر نمی شود.بهر حال امیدوارم این نوشته مانع سهل اندیشی و پرت اندیشی برخی  و مانع افتادن آنها با سر درون چاله خودشیفتگی نارتسیس وار شود.
لینک دانلود  - ای کاش مشکلی در دانلود پیش نیاید.




RE: سایت های سینمایی - زاپاتا - ۱۳۹۴/۳/۱۸ عصر ۰۱:۱۷

(۱۳۹۴/۳/۱۷ صبح ۰۹:۰۷)منصور نوشته شده:  

 من مثل زاپاتا نیستم که با شنیدن یک کلمه ی "عزیزم" از طرف مقابل، زیر و رو شوم.

ادب نگه دارید تا عزیز باشید.

جناب منصور،بنده مدتهاست از بحثهای جنجالی دوری می کنم و علاقه ای به وارد شدن در مباحث به زعم شما آتشین ندارم . از توهین شما به خودم می گذرم ،اگرچه حرفهای بسیاری در دل دارم که می گذارم باز هم در نهانخانه دل بماند و قضاوت درباره نوشته شما و خودم را به دوستان گرانمایه کافه می سپارم .

آن کس که ز شهرآشنایی است

                                               داند که متاع او کجایی است...

مستدام باشید.




RE: سایت های سینمایی - خانم لمپرت - ۱۳۹۵/۱/۲۵ صبح ۱۱:۱۵

درود گرامیان

سایت سینمایی CMH یا کاملتر عرض کنم Classic Movie Hub سایتی بسیار شکیل، معتبر و مختص سینمای کلاسیک با مطالب جذاب و خواندنی است که به معرفی فیلمهای کلاسیک، هنرپیشه ها و کتابهای مربوطه پرداخته است. این سایت همچنین یک وبلاگ اختصاصی هم دارد که مطالب جالب آن هم همگی در رابطه با فیلمهای عصر طلایی هالیوود و عوامل دست اندرکار تولید آن هاست. شما بدون لاگین شدن در آنجا می توانید از اکثر مطالب و بخشها به راحتی استفاده بفرمایید.

یکی از جذابیتهای دیگر این سایت نمایش تولد هنرپیشه های سینمای کلاسیک در روز حاضر با ذکر بیوگرافی کامل آنان است.

دوستان فرزانه کافه که دستی در ترجمه دارند و لطفشان همیشه شامل حال کافه کلاسیک بوده است، می توانند در اوقات فراغت خود، مطالب زیبای CMH را برای درج در کافه به فارسی برگردان نموده و همکافه ای ها را مستفیض نمایند.

سپاس




RE: سایت های سینمایی - سروان رنو - ۱۳۹۵/۳/۱۷ عصر ۰۶:۵۲

با سپاس از خانم لمپرت برای معرفی آن سایت مفید ؛

یکی از سایت های خوب و سرراست درباره سینمای کلاسیک سایت دوران طلایی هالیوود است. سایتی ساده و بی پیرایه که برای گرفتن سریع اطلاعات درباره فیلم ها و دست اندرکاران آن دوره هالیوود بسیار  ایده آل است. مطالب این سایت مانند یک فرهنگ نامه فهرست شده اند و توضیحات هم به صورت مختصر و مفید است:

http://www.hollywoodsgoldenage.com/

لورن باکال - بازیگری با صدایی کلفت و زمخت و چهره ای جذاب و فتوژنیک ! (نقل از همین سایت)

..




RE: سایت های سینمایی - روح سوار - ۱۳۹۷/۱۲/۱ صبح ۰۴:۰۴

 classicmoviesez.com

دوستان این سایت توی سینمای کلاسیک خداست فقط مشکلش فیلتره که با یه فیلترشکن حل میشه واقعا سایت کاملیه

عالیه




RE: سایت های سینمایی - سروان رنو - ۱۳۹۹/۹/۲۳ عصر ۰۷:۴۱

هنگام گشت و گذار , به یک کانال در سایت نماشا برخوردم که نسخه های باکیفیتِ خیلی خوب و دوبله  از  همفری بوگارت و سه کله پوک و ... داشت.

اسم کانال اش Hadi هست. دست اش درد نکنه به خاطر جمع آوری این نسخه های باکیفیت HD .

https://www.namasha.com/channel6831702212

بعضی از فیلم هاش :

مکافات - سلطان تبهکاران - خواب بزرگ - دست چپ خدا - سه کله پوک در ماه ...

فیلم مکافات از همفری بوگارت:

https://www.namasha.com/v/NxmhUuN4

فیلم کازابلانکا (نسخه رنگی):

https://www.namasha.com/v/M6nqtabF