آباد اگر نمی کنی ، ویران مکن مرا ...*
دولتمند خلف(خال اف) در سال ۱۹۵۰ در روستای داغستان ناحیه شورآباد تاجیكستان در خانواده ای كشاورز و اهل فرهنگ به دنیا آمد. نخستین استادان او پدرش خان محمد و برادرش نظرعلی بودند. نخستین كنسرت دولتمند خال اف در سال ۱۹۶۳ در سن ۱۳ سالگی از تلویزیون سراسری شوروی سابق پخش شد. او از سال ۱۹۷۵ تاكنون كنسرت های موفقی را در كشورهای آسیایی و اروپایی اجرا كرده است. دولتمند، پژوهشگر موسیقی مردمی تاجیكستان است و در طول ۱۲ سال فعالیت مستمر، موسیقی مردمی تاجیكستان را جمع آوری كرده است و قصد دارد در آینده ای نزدیك آنها را منتشر كند. دولتمند از دیرباز از شعرهای مولوی در كارهای خود استفاده كرده و به این واسطه؛ مولوی را بیش از پیش به مردم كشور خود شناسانده است.موسیقی تاجیکستان شامل ۶ مقام و فلک سرایی است.
فلک موسیقی مردمی است که سالهاست آوازهای آن که قرنها سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و اجرا میشود.
دولتمند بزرگترین فلک سرای تاجیکستان است که علم موسیقی را نیز در مدرسه موسیقی و دانشگاه هنر تاجیکستان آموخته و به همین دلیل با موسیقی جهان آشنایی دارد. او به واسطه همین آشنایی گاه دست به نوآوریهایی در اجراهایش میزند و با این کار سعی میکند تواناییهای موسیقی تاجیکستان را نشان دهد.
با هم گوش می سپاریم به اجرای معروف و زیبای ایشان با نام (( دور مشو ، دور مشو ...)) که کلام آن بر اساس سروده های حضرات مولانا و صائب تبریزی می باشد و این هنرمند به ذوق خود کمی هم در آنها دست برده ... *
گر قابل ملال نیم، شاد کن مرا ویران اگر نمیکنی آباد کن مرا
حیف است اگر چه کذب رود بر زبان تو از وعدهی دروغ، دلی شاد کن مرا
پیوسته است سلسلهی خاکیان به هم بر هر زمین که سایه کنی، یاد کن مرا
شاید به گرد قافلهی بیخودان رسم ای پیر دیر، همتی امداد کن مرا
گشته است خون مرده جهان ز آرمیدگی دیوانهی قلمرو ایجاد کن مرا
بی حاصلی ز سنگ ملامت بود حصار چون سرو و بید ازثمر آزاد کن مرا
دارد به فکر صائب من گوش عالمی یک ره تو نیز گوش به فریاد کن مرا
و
ای شده غره در جهان دور مشو دور مشو یار و نگار در برت دور مشو دور مشو
خلق منم خانه منم دام منم دانه منم عاقل و دیوانه منم دور مشو دور مشو
كعبه اسرار منم جبه و دستار منم راهب و زنار منم دور مشو دور مشو
میر منم پیر منم بسته به زنجیر منم صاحب تدبیر منم دور مشو دور مشو
شاد منم داد منم بنده و آزاد منم اندوه دل شاد منم دور مشو دور مشو
شام منم روز منم عشق جگر سوز منم شمع دل افروز منم دور مشو دور مشو
روضه منم حور منم ناز منم نور منم جنت معهود منم دور مشو دور مشو
قال منم حال منم دال منم ذال منم مخبر احوال منم دور مشو دور مشو
راح منم روح منم مفلق و مفتوح منم مطلع صبوح منم دور مشو دور مشو
قیر منم شیر منم رونق قنشیر منم مهد تباشیر منم دور مشو دور مشو
نفخ منم صور منم قرب منم دور منم واصل و مهجور منم دور مشو دور مشو
یار منم غار منم دلبر و دلدار منم غنچه منم خار منم دور مشو دور مشو
فصل منم وصل منم فرع منم اصل منم عقل منم نقل منم دور مشو دور مشو
نام منم بام منم صبح منم شام منم حاصل ایام منم دور مشو دور مشو
روز منم روزه منم آب منم كوزه منم صاحب دریوزه منم دور مشو دور مشو
گنج منم رنج منم چار منم پنج منم روز و شب آهنگ منم دور مشو دور مشو
شمس منم ماه منم حاجب و درگاه منم غافل و آگاه منم دور مشو دور مشو
شیخ منم شاب منم ابر منم آب منم بیخود و بیخواب منم دور مشو دور مشو
شمس شكرریز منم مفخر تبریز منم خنجر خونریز منم دور مشو دور مشو