Some Like It Hot
کارگردان، تهیه کننده و سناریست: بیلی وایلدر
بازیگران: مریلین مونرو، تونی کورتیس، جک لمون، جو براون
فیلمبردار: چارلز لنگ
موسیقی: آدولف داتش
مدت: 122 دقیقه
کمپانی توزیع کننده: یونایتد آرتیست
تاریخ تولید: 1959
هزینه ساخت: حدود سه میلیون دلار
فروش: 25 میلیون دلار
مقدمه: متاسفانه به ژانر کمدی هیچگاه در جوامع شرقی چنانکه درغرب برای آن اهمیت وایضا احترام قائلند اعتنایی درخور نشده است. شاید بقولی چون ماخود بزرگترین طنزپردازان تاریخ را داشته ایم وطنزشان چونان نغزوپرمایه بوده که آثار متاخران را بی محتوا وپوچ وبعضا لوده یا تکراری جلوه داده ،یا اینکه ما مشرق زمینی ها اصولا انسانهای شادی نیستیم و درشادی ها کمترحضور داریم (مثل قیاس الزام مدعوین برای شرکت در مراسم عروسی وعزا) و بعلاوه این راهم اضافه کنید که عامه ما هرگاه انسانی شاد را می بینیم درنظرمان واژگان "سرخوش،جلف و لوده و سبک ونیمچه خل "تداعی می شود وبجای گرفتن انرژی مثبت از او انرژی منفی ازخود ساطع می کنیم. همه راعرض کردم تا بگویم بقول ژاله بی غمی عیب بزرگی است اما شاد بودن هنر است، شاد کردن هنری والاتر...
جای یک تاپیک کلی که به سینمای کمدی بپردازد درتالار سینمای کلاسیک جهان خالی است من هم بسیار تمایل داشتم این کمدی بزرگ سرآغاز بحث پرمایه ای درخصوص تمامی کمدی کلاسیک ها شود اما در این تالارپرطرفدار کماکان عده ای کاربران گل خواهان افتتاح تاپیک جدید هستند که البته فعلاجایز ومقدور نیست وبنابر مثل آموزنده "رطب خورده منع رطب کی کند" و احترام شایانی که برای قوانین کافه و همکافه ای های گرام قائلم تاپیک جدیدی در تالار نگشودم. پس یکی ازبزرگترین فیلمهای کمدی جهان را دراینجا به شرح و نقد میگذارم هرچند خوشبختانه این فیلم آنقدر ابعاد وحواشی متفاوت دارد که ازحد یک ارسال فراتر رود لذا ازاساتیدو دوستان ارجمند هم تقاضادارم همراهی بفرمایند ودربحث شرکت نمایند.
***************************
فیلم خیلی شیک و رسمی با یک صحنه هیجان انگیز از ژانر کانگستری شروع می شود آنگونه که بیننده حدس می زند قضیه همان سناریوی آشنای مافیا و قاچاق مشروب در دوران ممنوعیت قانونی الکل در دهه بیست می باشد. فیلمبرداری سیاه وسفید فیلم هم، زمانی که نمایش فیلم رنگی نسبتا رایج و مقبول تماشاچی شده بود بیشتر به گمانه فیلم نوآر دامن می زند و درواقع اگر حضور ستارگان معروفش دربدو فیلم نبود دراین اندیشه بودیم که آیا وایلدر نابغه باز می خواهد یک شاهکار جنایی دیگر بیافریند؟
یک تعقیب وگریز مسلحانه پلیس و تبه کاران درشبانگاه و تشییع جنازه ای که درواقع درون تابوتش پر از بطریهای مشروب است و راپورت باند رقیب به پلیس و پیرو آن حمله پلیس به کلوپ مخفی کانگسترها سکانس ابتدایی فیلم است.
اما این ریخت و پاش پلیسی پیامدی دارد و آن آواره شدن نوازندگان یک لاقبا جو(تونی کورتیس) و جری(جک لمون) است که دست برقضا ناخواسته شاهد یک تصفیه حساب خونین کانگستری نیز شده و مجبور می شوند ازچنگ سردسته باند اسپاتس کلمبو (جرج رَفت) ونوچه هایش بگریزند . آنها ناچار خود را با شمایل زنانه وارد گروهی نوازنده ورقصنده زن می کنند تا به فلوریدا فرارکنند. همینجاست که فوق ستاره پلاتینی جذاب، مریلین مونرو درقالب شوگر کِین خواننده و نوازنده گروه مانند ژله ای که روی فنر باشد(به تعبیر دافنه) ازگرد راه می رسد به آنها که اینک جوزفین و دافنه شده اند معرفی و در ذهن بیننده مثلث عشقی کمیکی شکل می گیرد.
صحنه اجرای تمرین ترانه Runnin' Wild نوازندگی گروه و خواندن شوگر بسیار دیدنی است و ضرباهنگ آن کاملا با ریتم حرکت قطار جور درمی آید. درانتهای این صحنه جاییکه شوگر از دافنه برای اینکه جرم او (حمل بغلی ممنوعه) را گردن گرفته با نگاه ولبخندی شیرین تشکر می کند و دافنه هم متقابلا با میمیک استادانه صورتش پاسخ او را می دهد تماشاچی ازلذتی که استاد لمون آنرا در این تبادل احساسی القا می کند به وجد می آید. (نظیر همین بکارگیری فن زبان چهره را از جک لمون درفیلم دیگر وایلدر "ایرما خوشگله" در پست مربوطه اشاره کرده ام). بازی روان و زیبای لمون در همین فیلم برایش نامزدی اسکار دیگری اینبار بعنوان بازیگر مکمل،به ارمغان آورد. قطار درسیاهی شب مسیرش رابه سمت فلوریدای درخشان درمی نوردد درحالیکه جو از دافنه می خواهد برای هوایی نشدن درمیان این مه رویان خنیاگر دایم به خود بگوید: من یک دخترم...
گروه به مقصد که هتل ساحلی مجلل مملو از پولداران ازکارافتاده است می رسد. اینجا بازیگر توانای دیگری پابه میدان می گذارد:- جو.ای.براون در کاراکترجالب آزگود میلیونر عیاش ساده لوح که دور از چشم مادر پس ازطلاق از هشتمین همسرش آمده تا بختش را دراین مکان رویایی بازکند! وقتی دافنه روی پله آستانه هتل با آنهمه بار و بندیل سکندری می خورد و لنگه کفشش روی پله جا می ماند او سربزنگاه حاضر است. شوخی ها درخشان اند:
- میتونم کمکتون کنم
-خودت بیشتر محتاجشی!
-من آزگود فیلدینگ سوم هستم
-منم سیندرلای دوم هستم!
(آزگود درحالیکه کفش را پای دافنه میکند)- اگه یک چیزباشه که من تحسینش می کنم اون دختری باساق پای خوش تراشه
-منم همینطور!
رابطه خیلی زود تبدیل به یک مربع عشقی می شود. آزگود دلباخته دافنه شده! و شوگر که به جو گفته درپی شکار یکی از همین میلیونرهاست و مشخصات مردمطلوبش را به او داده، شکار جو می شود که خود را به شکل نایب رییس جوان کمپانی نفتی شل به شوگر خوش قلب می نمایاند. عنوان فیلم ازدیالوگ معرفی جونیور به شوگر در ساحل شکل گرفته وقتی شوگر به جونیور درباره سبک تند جاز گروهش می گوید و او که می خواهد خود را همه جوره سرد،خشک و رسمی جلوه دهد می گوید:
اجرای ترانه I Wanna Be Loved by Youدر سالن باشکوه هتل توسط شوگر و گروه بسیارنفس گیر است. مونرو در لباس کاملا منشوری درفضای تاریک سن مثل الماس می درخشد. نور روی او به گونه ای فوکوس شده که چهره و اندام فتوژنیکش را میخکوب کننده وبیش از هرزمان تحریک کننده ساخته است. شکوه ارکستر و فیگورهای تونی کورتیس و جک لمون همه تحت الشعاع جذابیت مریلین مونرو قرارمی گیرند و او ، صحنه و فیلم و قلب تماشاگران را با ترانه"می خواهم به من عشق بورزی" از آن خود می کند. البته دومین اجرای شوگر در هتل درغیاب دونوازنده زن نما هم بسیار زیباست اما به اعتقاد من این یکی چیز دیگری است.
این یکی از اقدامات جسورانه و بی پروای وایلدر بود که از شوگر، یک بمب ساعتی جاذبه جنسی بسازد و همانطور که می بینیم در ادامه فیلم در صحنه معاشقه شوگر با جونیور در کشتی تفریحی آزگود که پر از ایما-اشاره و کنایه های معنی دار وایلدر است، ساعت این بمب محرک به گونه تهدیدآمیزی تیک تاک می کند. شاید تنها عامل مهاری آن گریزهای همزمانی باشد که وایلدراز زوج دیگر دافنه و آزگود در کاباره به نمایش می گذارد. رقص تانگوی بسیار دیدنی این دو با انتخاب هوشمندانه آهنگ La cumparsita واجرای مارش گونه آن توسط گروهی لاتین که ابتدا باچشمان باز ودرانتها باچشمان بسته شده وقتی مشتریان کافه را ترک گفته و تنها دافنه و آزگود رقصان هستند ازدیگر شیطنتهای وایلدری است اما بیننده بخوبی واقف است که این تانگو و این رابطه نامتجانس به جاهای باریک نخواهد کشید. گرچه صبح روز بعد دافنه غرق در رویای ثروت آزگود، اعلام کند که با آزگود نامزد شده و ماه عسل می خواهد به آبشار نیاگارا برود واینبار جو باملامت به او تلقین می کند که مرتب بگوید: من یک پسرم...
با همه اینها دافنه هنوز در اندیشه ازدواج با آزگود هالو و طلاق آنی و گرفتن نفقه است عذاب وجدان دارد که آزگود بدبخت را سرکیسه کرده است و جو هم می داند که با رو شدن دستش نزد شوگر دل او از این فریب می شکند ولی اندرز جالبی به دافنه می دهد که؛ برای درست کردن املت ناچاری تخم مرغ را بشکنی...
با ورود ناگهانی باند تبه کاری اسپاتس کلمبو به هتل معادلات برهم می ریزد. جو و جری(دافنه) ناچار به فرار دوباره می شوند. اما مجددا در گیرودار همایش کانگسترها به تله می افتند و سه باره فرار می کنند واینبار این آزگود است که با قایق موتوریش آنان را باتفاق شوگر از مخمصه می رهاند و سکانس پایانی فیلم که یکی از ماندگارترین دیالوگهای کمدی کلاسیک را درخود دارد شکل می گیرد. جو به شوگر حقیقت را می گوید با اینحال شوگر با یکی از بوسه های آنچنانی اش دهان جو را می بندد. دافنه هم پشیمان از فریب آزگود پله پله دروغهایش را برملا می کند. اما برای مرد عاشق بلوند نبودن،سیگار کشیدن،گذشته شرمبار و حتی نازایی دافنه مسائلی قابل گذشت هستند حتی وقتی دافنه با برداشتن کلاه گیس زنانه اش تیرآخر ترکشش را رها می کند:
- من یک مَردَم
- خوب ... هیچ کس کامل نیست!
بعضی ها داغشو دوست دارن در سال 2000 از جانب بنیاد ملی فیلم آمریکا بزرگترین فیلم کمدی تمامی ادوار لقب گرفت. فیلمی که کارگردان نابغه اش هم آن را علیرغم داشتن فیلمهای شاهکاری چون سانست بولوار و شاهدی برای تعقیب در کارنامه هنریش، برترین اثر خود می دانست. فیلم نامزد شش اسکار وبرنده اسکار طراحی لباس گردید اما جوایز عمده گلدن گلوب را از آن خود نمود. امتیاز فیلم در imdb هشت و سه و در rotten tomatoes نود وشش درصد است.
فیلمنامه بعضی ها داغشو دوست دارن از روی یک فیلم فرانسوی به نام فانفار عشق 1921 اقتباس گردید. اما دیالوگهایی که وایلدر و دایموند نوشتند خط به خط عالی پرمایه وضمن خنده دار بودن انتقادی-اجتماعی نیز بودو به نظر من بزرگترین امتیاز فیلم دیالوگهای غنی و بی نقص ردوبدل شده بین کاراکترهاست . دیالوگهای حقیقی و صمیمی و راست که از دهان انسانهای ساده و روراست درعین روزمرگی می شنویم. اما همیشه برایمان مفهوم و تازگی دارند. به دیالوگ جالب جو ودافنه در اتاق هتل وقتی دافنه(جری) شاکی از رفتارگستاخ آزگود درآسانسور است که او را نیشگون گرفته دقت کنید:
-عجب هاف هافوی کثیفی!
-چي شده ؟!
-تو آسانسور نيشگونم گرفت!
-خُب , حالا دستگيرت شد نصفِ ديگه ي مردم چه جوري زندگي مي کنن...
-ناسلامتي خوشگلم نيستم
-اهميتي نمي دن . فقط کافيه دامن پات باشه
-مثِ تکون دادن پارچه ي قرمز جلوي گاوه
-از پارچه ي قرمز بودن خسته شدم...ميخوام دوباره گاو باشم!
برای بازی در نقش جو وجری ابتدا ستارگانی چون فرانک سیناترا و دنی کی یا بوب هوپ و جری لوییس انتخاب شدند اما قسمت آنها نشد مثلا جری لوییس گفت هرگز حاضر نیست لباس زنانه بپوشد و درهیبت زنانه فرو رود. کورتیس و لمون برای اجرای بهتر مدتی تحت تعلیم یک مربی بودند تا ژستهای زنانه و راه رفتن با کفش پاشنه بلند را فرابگیرند.
تونی کورتیس در کنار مونرو، خوش درخشید او باوجودیکه بعلت خرابکاریهای مریلین مجبور بود بارها و بارها صحنه های مشترکشان را بازی کند هرگز طراوت نقش و گفتارش را از دست نداد بعلاوه از او یک نقل قول جاودان در رابطه با بازی با مریلین مونرو به ثبت رسید" کاربا مونرو، مثل بوسیدن هیتلر می مونه!" که چندی بعدبه نوشته گاردین رسما چنین حدیثی را تکذیب نمود. اما برای نقش شوگر نیز ابتدا میتزی گینور انتخاب شده بود لیکن وایلدر تا امکان گزینش مریلین مونرو را یافت درنگ نکرد. شرط مریلین درپای قراردادهای کمپانی بازی در فیلمهای رنگی بود و این وایلدر بود که او را متقاعد کرد دراین کمدی سیاه وسفید بازی کند. مریلین آنزمان باردار بود و ترک الکل و آرام بخشها خلقیات او را متزلزل نموده بود بعلاوه باسقط جنین در اوایل فیلمبرداری و روآوردن مجددش به الکل ومسکن، عدم تعادل سرصحنه و دیر رسیدنها و فراموشی دیالوگها آفت کار مونرو شده بودند. حتی راجر ایبرت معتقد است حرکات غیرعادی چشمان مریلین درصحنه نسبتا طولانی دیالوگ خداحافظی تلفنی با جو، بخاطر دنبال کردن خطوط نوشته شده روی کاغذهایی بوده که وایلدر جهت یادآوری درپشت صحنه آنها را آویزان کرده بود. اما بهرحال هیچیک از این معضلات باعث نشد جذابیت ومحبوبیتش درفیلم کمرنگ شود و مردم وبسیاری از منتقدان این فیلم را محبوبترین و موفق ترین فیلم مریلین مونرو می دانند.
البته سیاست جسورانه وایلدر در به نمایش گذاشتن جذابیتهای ستاره بلوند باروند اغواگرایانه نیز به این مقبولیت دامن زد. بااینکه لباسهای بدن نمای مریلین درآن زمان بسیار بی پروا طراحی و درواقع از زمان خود خیلی جلوتر بودند وبشدت منشوری ...اما وایلدر مصمم به نمایش آنها برقالب بی بدیل بدن مریلین مونرو بود. این پوشش و روند شهوانی فیلم سرو صدایی برپا کرد وبزودی درچند ایالت آمریکا از جمله کانزاس از اکران کنارگذاشته شد.کلیسای کاتولیک فیلم را بدلیل پوشش بد وصحنه های محرک محکوم کرد و کشیشان رم به شدت از وایلدر انتقاد کردند اما برای وایلدر نه مخالفت کانزاسی های اعتدال گرا مهم بود ونه ممنوعیت اسقفهای سرد مزاج کلیسا،چون به شدت معتقد بود بعضی ها داغشـو دوست دارن...
***
1-مطالب برداشت شخصی وغیرتخصصی اینجانب است جملات اطلاعاتی از نشریه گاردین،وسایت کلاسیک هالیوود سنترال برداشت شده است. تمامی عکسها مختص کافه کلاسیک از بالاترین نسخه بلوری موجود ویرایش شده است.
2-افسوس که به نسخه دوبله شده دسترسی نداشتم امید که هرچه زودتر دوبله فیلم توسط صداگذاران نازنین سینک شده و دردسترس علاقه مندان قرار گیرد. از اساتید دوبله خواهش می کنم اگر نکاتی در زمینه دوبله این شاهکار دارند مرقوم بفرمایند.
سپاس