ده فیلم عمر من
زور که نیست ... خوشم نمیاد ! ... چرا باید ادای روشنفکرا رو دربیارم؟! ... آقایون ! خانمها ! بنده از فیلم های هنری خوشم نمیاد ! ... چرا باید الکی از ژان لوک گدار و ویم وندرس و دیوید لینچ تعریف کنم. همین جا اعتراف میکنم که از فیلم های این آقایون خوشم نمیاد ... اصلا نمی فهمم اینا چی میگن ! فیلمی مورد علاقه منه که ده بار بتونم ببینمش و هر بار هم برای من تازگی داشته باشه و از اون لذت ببرم. آره لذت ببرم! فیلمهای زیر فیلمهای تمام عمر من هستند. اگه قرار باشه تا آخر عمر منو تو یک جزیرۀ غیرمسکونی بیندازند و من فقط حق بردن 10 تا فیلم رو با خودم داشته باشم. من این ده تا فیلم رو با خودم میبرم!
* * *
اینها ده فیلم برتر من هستند. در مورد هرکدام هم چند خطی توضیح داده ام و نظر شخصی خود را گفته ام.
1- کازابلانکا : نمیدونم این فیلم چی داره که تقریبا جزء انتخاب همه دوستانه . شاید بالای 10 بار این فیلم رو دیده باشم و هر بار برای من تازگی داره. این فیلم در خودش همه چیز داره : زندگی ، مرگ ، عشق ، نفرت ، جنگ ، نوستالژی ، موسیقی ، دوستی ، جوانمردی و ... .
2- فهرست شیندلر : فیلمی سیاسی با نگرش غیر سیاسی و انسانی به موضوع جنگ جهانی دوم و هولوکاست. قهرمان و کاراکتر مثبت این فیلم نه یک یهودی که یک آلمانی {اتریشی}طرفدار حزب فاشیست است. واقعگرایی این فیلم معرکه است.
3- پرتقال کوکی : نگاه کوبریک به معضل عصیان و جامعه ستیزی جوانان
4- بچه رزمری : رومن پولانسکی برای ساخت یک فیلم شیطانی ، نیازی به نمایش خشونت و استفاده از صحنه های خون و خونریزی و سکانس های حال بهمزن ندارد. وحشتی که این فیلم توسط صحنه های نمادین و سمبلیک و بازیهای مرموزانه بازیگران به تماشاگر منتقل میکند بسیار فراتر از فیلمهای شیطانی معمول در سینما است.
5- فارست گامپ : هربار دیدن این فیلم در مواقعی که نومیدی بر من غلبه کرده است مفید واقع می شود!
6- سه گانه پارک ژوراسیک : با توجه به علاقه من به زمین شناسی و تکامل ، این فیلم مورد علاقه من است. مخصوصا که کارگردان آن هم اسپیلبرگ نازنین است!
7- افسانه خزان : دوستش دارم . دلیل نمی خواهد !
8- سه گانه ارباب حلقه ها : معجونی با همکاری تالکین و پیتر جکسون . افسانه ای به مثابۀ واقعیت
9- 28 روز بعد : کارهای دنی بویل را دوست دارم . و این یکی از بهترینهای اوست. شهر لندن خالی از سکنه ، تاثیری شگرف روی آدم میگذارد.
10- لارنس عربستان : فیلمی در مورد ارادۀ آهنین یک انسان . مصداق بارز ضرب المثل خواستن توانستن است . با بازی یکی از غول های محبوب من : پیتر اوتول
پ ن (بعد از چند روز): حالا که اصراری نیست که حتماً ده فیلم باشه و میشه فیلمهای دیگه ای هم اضافه کرد ، منهم چند تا فیلم دیگه همراه خودم به جزیرۀ تنهاییم میبرم :
- مرد مرده (جیم جارموش) : حدیث مرگ و زندگی . فیلمی پر از ابهام و استعاره . کشف این استعاره ها چه لذت بخش است.
- داستان وست ساید : از معدود موزیکالهایی که دوستش دارم. زوایایی که دوربین می گیرد بکر و بعد از اینهمه سال همچنان به روز است. دکوپاژ این فیلم میتواند کلاس درسی برای علاقمندان سینما باشد.
- بعضیها داغش رو دوست دارند .وای از دست جک لمون . عاشق صحنه داخل قطار هستم!
- سه گانه پدرخوانده : حدیث "صد سال تنهایی" یک خانواده. خانواده ای که طومارش با فریاد بیصدای مایکل کورلئونه در انتهای قسمت سوم و در هنگام کشته شدن دخترش، درهم پیچیده شد.
- سه گانه ایندیانا جونز : ترکیب هریسون فورد و شون کانری به عنوان پدر و پسر جالب است . چهارمین ایندیانا جونز را دوست ندارم .