[-]
جعبه پيام
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 5 رای - 3.8 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مریلین مونرو ، بانویی برای تمام فصول
نویسنده پیام
اسکورپان شیردل آفلاین
ناظر انجمن
*****

ارسال ها: 512
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۳/۱۱
اعتبار: 50


تشکرها : 5286
( 6629 تشکر در 287 ارسال )
شماره ارسال: #16
RE: مریلین مونرو ، بانویی برای تمام فصول

همسران مریلین

1- جیمزادوارد (جیم) دوگرتی از سال 1942 تا 1946

همانطور که قبلا هم گفته شد مریلین در دوران کودکی و نوجوانی سرپرست های مختلفی را تجربه کرد. یکی از این سرپرست ها گریس مک کی، دوست صمیمی مادر مریلین بود که از سال 1938 قیمومیت کامل نورماجین را برعهده گرفت. او که در ابتدا مجرد بود پس از مدتی با اروین (داک) گودارد ازدواج کرد. در واقع احساس او این بود که با این ازدواج هم دختر خودش بیب و هم نورماجین وضعیت بهتری پیدا میکنند که البته زمان ثابت کرد او اشتباه میکرد. داک و گریس در لس آنجلس به خانه جدیدی نقل مکان کردند و در آنجا گریس با اتل دوگرتی- خانم همسایه دیوار به دیوارشان- آشنا شد و آندو پس از مدتی باهم دوست صمیمی شدند. اما در سال 1941 دوباره به منزل قدیمشان که تقریبا یک مایل با خانه فعلی فاصله داشت برگشتند. بنابراین مدرسه بچه ها دورتر شد .برای اینکه نورماجین و بیب مجبور نباشند که مدرسه شان را در وسط سال عوض کنند گریس از جیم پسر اتل میخواهد که آنها را با اتوموبیل خود به مدرسه ببرد و برگرداند. جیم موافقت کرد و در ضمن آن ، از گریس خواست که نورماجین را به میهمانی کریسمس ببرد. گریس قبول کرد و برای اینکه بتوانند بیب را هم همراه خود ببرند پسری از دوستان جیم را درنظر گرفتند تا 4 نفری بتوانند به میهمانی و مجلس رقص بروند.

جیم دوگرتی که بود؟

جیم دوگرتی در سال 1921 متولد شد . والدینش اهل تگزاس بودند و پس از نقل مکان به لس آنجلس با خانواده گودارد مدتی همسایه بودند. جیم کوچکترین فرزند خانواده در بین 4 فرزند به شمار میرفت. او در دبیرستان به جوانی خوش تیپ و ورزشکار تبدیل شد که هر دختری آرزوی دوستی با او را داشت . اما او ترجیح داده بود تا برای نورماجین دوست خوبی باشد. نورماجین هم همانطور که بعدها گفت او را مانند برادر خود دوست داشت.

در سال 1942 داک مجبور بود به دلایل شغلی به ویرجینیای غربی برود اما گریس تصمیم گرفت نورماجین را همراه خود نبرد. هنوز علت آن به درستی معلوم نشده اما گفته میشود در لس آنجلس شبی از شب ها که گریس در خانه نبود داگ مست لایعقل به منزل می آید و با دیدن نورماجین 15 ساله تحریک شده به او یورش میبرد و شروع به بوسیدن او میکند. از آن به بعد بود که گریس احساس کرد وجود چنین دختر جوان و جذابی در خانه اش دیگر به صلاح نیست و عاقلانه است همینجا جلوی این وسوسه را بگیرد (جالب اینجاست که با وجود این موضوع ، مریلین تا سال قبل از مرگش با داک گودارد دوستی و رابطه نزدیکی داشت). بنابراین تصمیم گرفت او را شوهر دهد! در آن زمان در آمریکا میانگین سن ازدواج برای دختران 21 سال و 5 ماه و برای پسران 24 سال و 3 ماه بود. بنابراین هنوز سن ازدواج برای نورماجین نرسیده بود اما با این وجود گریس تصمیم میگیرد جوانی خوب و شایسته را برای او بیابد و چه کسی بهتر از جیم خوش تیپ و محبوب؟ گریس موضوع را با جیم و خانواده اش در میان میگذارد و معلوم میشود آنها هم راضیند. به نظر میرسید خود جیم هم به نورماجین علاقه زیادی دارد و گریس تلاش چندانی برای قانع کردن او انجام نداد. معلوم نیست که آیا نورماجین هم با این ازدواج موافق بود یا خیر و اصولا آیا نظر او را هم پرسیده بودند یا نه؟

در 19 ژوئن سال 1942 نوعروس 16 ساله در منزل خاله اش به عقد ازدواج جیم درآمد و رسما خانم نورماجین دوگرتی شد. در موقع عروسی مادر واقعی نورماجین در آسایشگاه بود و حضور نداشت. خانواده گودارد هم در ویرجینیای غربی بودند و نتوانستند به عروسی بیایند.اما پدر و مادر رضاعی او آیدا و وین بلوندر در عروسی حضور داشتند. ضمنا خانواده جیم هم برای تدارک عروسی زحمت زیادی کشیدند. چون پدر واقعی نورماجین مشخص نبود خاله اش آنا به عنوان بزرگتر عروس دست او را در دستان داماد گذاشت.

در سال 1943 جیم به نیروی دریایی ایالات متحده پیوست و رهسپار میدان نبرد شد. مریلین نیز در کارخانه ساخت ادوات نظامی مشغول بکار شد. همانطور که قبلا گفته شد دوران زندگی با جیم دورانی بود که نورماجین به تدریج طعم شیرین شهرت و موفقیت را می چشید و کم کم مردان مشهور و متمول زیادی بدور او گرد آمدند. از سوی دیگر مریلین همانطور که بعدها خودش گفت از ازدواج مصلحتی خود با جیم که بدون عشق و تنها بر اساس توافق والدین شکل گرفته بود راضی نبود و هرچه که سنش بالاتر می رفت دلزده تر میشد و دریافت که چه پیشنهادهای بهتری از جیم میتوانست نصیب او شود.

اما جیم اعتقادی به این موضوع نداشت و معتقد بود که ازدواج آنها عاشقانه بوده است و آنها واقعا همدیگر را دوست داشتند. وی در سال 1953 در گفتگویی اظهار کرد :"ازدواج ما ازدواج خوبی بود. کمتر پیش می آید یک مرد عروسی مثل مریلین نصیب او شود. تعجب میکنم او چطور فراموش کرده ما چقدر عاشق هم بودیم." او در کتاب خود در مورد مریلین میگوید که او علاقه زیادی به خانواده جیم داشت و جالب است که همین علاقه را در ازدواج های بعدیش نیز به خانواده شوهران آینده اش نشان داد. او علاقه زیادی داشت که خود را با سلایق و علایق خانواده شوهرانش همگون سازد ؛ به طوریکه در موقع ازدواج با آرتور میلر به دین یهود گروید و در موقع ازدواج با جو دی ماجیو شروع به یادگیری آشپزی ایتالیایی کرد!

در هر صورت ازدواج آنها پس از 4 سال در 13 سپتامبر 1946 پایان یافت. درخواست طلاق را نورماجین داده بود. در زمان دادخواست طلاق جیم در شانگهای چین بود. پس از جدایی جیم دچار افسردگی شد تا حدی که میخواست به زندگیش خاتمه دهد ، اما وقتی تصور کرد که مادرش پس از یافتن جسد او چه حالی پیدا میکند منصرف شد.

 جیمز دوگرتی بعد از مریلین دو بار دیگر ازدواج کرد. ازدواج دومش با پاتریشیا شومان نیز به طلاق انجامید ، اما ازدواج سومش با ریتا لامبرت تا پایان عمرش پایدار بود.

جیم پس از خروج از نیروی دریایی به نیروی پلیس لس آنجلس پیوست تا بازرس پلیس شود و در سال 1974 بازنشسته شد. بعدها او در مصاحبه ای با سی ان ان و مجری مشهور آن لری کینگ گفت که پس از یافتن جسد مریلین یکی از افسران پلیس بنام جک کلمانز به او تلفن زده و خبر مرگ مریلین را به او داده. ضمنا روزنامه نیویورک تایمز هم در آن زمان از او خواسته بود تا یاداشتی به مناسبت مرگ مریلین از او چاپ کند اما او در پاسخ تنها گفت : متاسفم . و به گشت زنی خود در LAPD ادامه داده! جیم در سال 1976 کتاب خود را با نام The Secret Happy Of Marilyn Monroe منتشر کرد.

پس از بازنشستگی او به ایالت مین رفت. در انجا در انتخابات شورای شهر شرکت کرد و رای آورد و همچنین در دانشسرای جرایم جنایی مین شروع به تدریس کرد. جیم دوگرتی در سن 84 بر اثر ذات الریه ناشی از سرطان خون در بخش سن رافائل شهرستان مارین در ایالت کالیفورنیا درگذشت.


طریقت سامورایی استوار بر مرگ است. آن‌گاه که باید بین مرگ و زندگی یکی را انتخاب کنی، بی‌درنگ مرگ را برگزین. دشوار نیست؛ مصمم باش و پیش رو. آن هنگام که تحت فشار انتخاب زندگی یا مرگ قرار گرفته‌ای، لزومی هم ندارد به هدف خود برسی {گوست داگ؛سلوک سامورایی}
۱۳۹۲/۵/۲۹ عصر ۰۶:۰۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ژان والژان, مگی گربه, زاپاتا, سم اسپید, سروان رنو, terme, حمید هامون, بانو, Blanche, سارا, Green, کنتس پابرهنه
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: مریلین مونرو ، بانویی برای تمام فصول - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۲/۵/۲۹ عصر ۰۶:۰۰