در مورد ویژگی های شخصیتی, خودشیفتگی و کمال گرایی ارسن ولز, فیلمی ساخته شده به نام من و ارسن ولز(Me and Orson Welles) محصول 2008 به کارگردانی ریچارد لینک لِیتر که تا حدود زیادی ابهام زدا و گویاست . و در کنار تفرعن, روی کاریزمای شخصیت و خلاقیت بی پایان او نیز تاکید دارد . فیلم دیگری به نام RKO-281 (بنجامین راس - 1999)هم همینطور . عنوان کنایی فیلم به این موضوع اشاره دارد که همشهری کینرا می شود با نگاهی متفاوت, این بار صرفا به عنوان دویست و هشتاد و یکمین محصول کمپانی آر. کی. اُ تماشا کرد. و مسحور شدگی و تابو سازی را در قبال این فیلم مورد تردید قرار می دهد . تاثیر همشهری کین از جنبه های گوناگون و با رویکرد های متفاوت (بینامتنی / خارج از متن) بر فیلم های پس از خود قابل بررسی است . مثلا از نظر شیوه نور پردازی و تاکید بر حذف یا محدود کردن طیف خاکستری در تصاویر سیاه و سفید که این خصوصیت بعدا به عنوان یکی از نشانه های اصلی فیلم نوآر تثبیت شد . البته گرایش به سبک بصری اکسپرسیونیستی در هالیوود را نمی توان تماما منبعث از این فیلم دانست . بیگانه ای در طبقه سوم(بوریس اینگستر-1940) و فریادزنان بیدار می شوم (بروس هامبرستن-1941) فیلم هایی هستند که پیش یا همزمان با همشهری کین ساخته شدند و تاثیر پذیری آنها از این فیلم امکان پذیر نبوده اما گرایش اکسپرسیونیستی در آنها مشهود است. درمورد فلشبک هم همین اشتباه تاریخی تکرار شده; تا سالها تصور بر این بود که این تکنیک برای نخستین بار در همشهری کین به کار گرفته شده, درحالی که چنین نیست . اما احتمالا استفاده از ساختار پازل گونه در شیوه روایت سینمایی را برای نخستین بار می شود به این فیلم نسبت داد.
درخصوص بازیگری شاید بهتر باشد در مواجهه با همه بازیگران در همه فیلم ها شیوه واقع گرا مثلا متد اکترز استودیو را مبنا قرار ندهیم . بازیگری ولز در فیلم های تاریخی و اسطوره ای جلوه ای منحصر به فرد دارد . به عنوان مثال در مکبث (1948), شاهزاده روباهان (1949) و جادوی سیاه (1949). طنین زیبای صدای ولز در پایان خانمی از شانگهای را به یاد بیاوریم . آنجا که ویران و مبهوت انگار با یک ترن مستقیما از قعر جهنم در ایستگاهی در مرکز سانفرانسیسکو پیاده شده و با خود زمزمه می کند: "... شاید با گذر زمان او را فراموش کنم شاید هم با این آرزو بمیرم ... " با این حال بازیگری ولز همواره موافقان و مخالفان زیادی داشته است . خود این نکته (مخاطب خنثی نداشتن) بر مهم بودن ارسن ولز صحه می گذارد ; سوای اینکه او را سینماگر قابلی بدانیم یا ندانیم.
عمدۀ خلاقیت ولز اتفاقا در سینما شکوفا نشد چون نظام استودیویی هالیوود حضورش را تاب نیاورد و این کش مکش فرساینده سال ها ادامه داشت. ابتکار و نوآوری ولز در گروه تئاتر مرکوری به بار نشست و همچنین در رادیو به عنوان گوینده, نویسنده, بازیگر و کارگردان. از جمله برنامه های رادیویی او می توان به زندگی های هری لایم اشاره کرد که در سال های 1951 و 1952 پخش می شد و لینک دانلود 52 اپیزود از این مجموعه به تفکیک, در این سایت موجود است: archive.org/details/TheLivesOfHarryLime