[-]
جعبه پيام
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 7 رای - 3.86 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بیاد هنرمندان سینمای ایران
نویسنده پیام
برو بیکر آفلاین
مشتری کافه
*

ارسال ها: 355
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۸/۲۲
اعتبار: 37


تشکرها : 3248
( 6973 تشکر در 203 ارسال )
شماره ارسال: #56
RE: بیاد هنرمندان سینمای ایران

درود بر مرغ حق

سلام بر راننده اتوبوس با صفای روستایمان

سلام بر پیر عاشق

زیر گذر کدام لوطی سراغت را بگیرم

کجایی که رباب بعد از رفتنت بی جهیزیه ماند و ماند

تبعیدی کدام دیار شدی که این عشاق ساده لوح را در شوره زار سینمای بحران زاده تنها گذاشتی و دل نمک خود کردی

آقای نوری کجایی که برادرانت در هر گوشه ای از خاک پهناورشان منتظرت هستند تا شاهدی از غیب برایشان بیاوری و دلشان را از حبس خود ساخته خالی از سرب کنی

هادی اسلامی

باید بچه پا منار باشی تا بتوانی زیر گذر لوطی صالح را خلق کنی. هادی اسلامی هم از جمله هنرمندانی بود که خیلی زود رخت سفر بست. او نیز مانند علی نصیریان که با بلبل سرگشته خود سوت شروع حضور  را دمیده بود در زمانی که من و بسیاری از مشتریان این کافه هنوز قدم به این دنیای وانفسا نگذاشته بودیم با زیر گذر لوطی صالح سوت حضور خود را در سال 1346 روی صحنه تاتر بصدا درآورد.

هادی اسلامی معتقد به آرمانهایی بود که این آرمانها باعث گردید که او در طول یک دهه  قبل از انقلاب وارد گرداب فیلمهای سطحی و کاباره ای نشود و فقط دل به صحنه تاتر ببندد.

وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 مصادف بود نقل مکان هادی اسلامی از تاتر به سینما. اما باید اعتراف کنم حضور او در سینما برای نسل من و دهه شصتیها خیلی خوش یمن نبود.

شاید اغلب دهه شصتیها هادی اسلامی را در سال 1362 با فیلم مترسک شناختند. برای هم نسلهای من در دهه شصت و در اوج هیاهوی جنگ و آژیر قرمز پدری با چهره ای نامتقارن که قصد آوردن زن بابا را به خانه داشت از او برایم چهره ای ترسناک ساخت. اما ذهن کودکانه من هرگز قدرت تفکیک پذیری واقعیت و فیلم را نداشت.

تا اینکه او دوباره آمد اما اینبار با اتوبوس در سال 1364. هادی اسلامی حالا چیره تر از گذشته شده.  هادی اسلامی با اتوبوس قابلیتهای خود را به جامعه سینما به نمایش میگذارد. او حالا به یک هنرپیشه پر کار تبدیل شده بود. در فیلمهای زیادی بازی میکرد. برخی از آنها زیاد مطرح نبودند و او نیز گاها بعنوان بازیگر مکمل در برخی از فیلمها ظاهر میشد. او در سال 1366 با فیلم  جهیزیه ای برای رباب دیگر تبدیل به یک هنرپیشه کاملی می شود و جایگاه خود را در جامعه هنری تثبیت میکند.

هادی اسلامی روز به روز و فیلم به فیلم پخته تر میشد و من در باد جوانی خام و خامتر. تا اینکه نوبت به شاه نقش بازیهایش رسید.

هادی اسلامی یکسال بعد یعنی در سال 1367  با سرب همه را ذوق زده نمود. سینمای ایران اکنون دارای یک ستاره دیگر شده بود. دیگر نام هادی اسلامی را میتوانستید در کنار نامهای بزرگی چون عزت الله انتظامی - جمشید مشایخی - محمد علی کشاورز و علی نصیریان قرار دهید. او مانند بسیاری از هنرپیشه ها تظاهر به بازی کردن نمی کرد. در سرب او دیگر هادی اسلامی نبود. بلکه روزنامه نگار آزادیخواهی بود که در حسرت نگاشتن در روزنامه مرد امروز بود.

هادی اسلامی در سرب فراتر از انتظارها بازی کرد. بروبیکر اعتراف میکند که در سرب آنقدر که مجذوب بازی هادی اسلامی شد مجذوب کارگردانی کیمیایی نشد. هرچند این کیمیایی بود که آقای نوری را خلق کرد اما من در سرب غرق در بازی هادی اسلامی بودم. شاید همه چیز دست به دست هم داده بود تا هادی اسلامی یک یادگاری بزرگ را از خود به سینما تقدیم دارد. کارگردانیِ بزرگ - فیلمنامه ای زیبا - بازی زیبای سایر هنرپیشه ها و از همه مهمتر صدای فراتر از زیبای استاد منوچهر اسماعیلی هادی اسلامی را در سرب جاودان نمود. اگر این فیلم مثل فیلمهای امروزی دارای صدای اصلی هنرپیشه های خود بود آیا هادی اسلامی میتوانست به زیبایی استاد در مقابل امین تارخ که از آمدن برای شهادت دادن در دادگاه امتناع میورزید بگوید : تو غلط میکنی نیای

براستی اگر کیمیایی امروز میخواست سرب را بسازد چه کسی را میخواست برای آقای نوری انتخاب کند ؟  محمد رضا گلزار؟ پوریا پور سرخ؟ حامد بهداد؟ .....   میبینید به چه روزی افتادیم؟

همه چیز در سرب سر جایش بود و هادی اسلامی بسیار زیبا بازی کرد. او حتی بسیار زیبا کتک خورد. فیلم که تمام میشود باورم نمیشد که هنرپیشه آقای نوری یک زمانی برای من جزو هنرپیشه های نچسب محسوب میشد. حالا دیگر انتظارها از او بالا رفته بود. آیا او نیز مانند حامد بهدادِ امروزی که بعد از هر فیلمش قاطعانه میگوید که مثلا من با فواد آمدم که بمانم (اشاره به فیلم روز سوم که در آن حامد بهداد در نقش فواد فکر میکند از مارلون براندو هم قشنگتر بازی کرده است )در باد بازی خود میخوابد و مغرور میشود یا متواضعانه در برابر مردمی که حالا او را از صمیم قلب دوست داشتند سر تعظیم فرود می آورد؟

قطعا او راه دوم را برگزید. ساده و بی آلایش و بی حاشیه در هر فیلمی در خدمت نقش خود بود و با شخصیت آن فیلم زندگی میکرد. مهدی فخیم زاده  بلافاصله بعد از سرب نقش پدر بزرگ دوست داشتنی فیلم خواستگاری را که عاشق مادر همسایه خود میشود را به هادی اسلامی واگذار میکند. نقشی متفاوت با آقای نوری و با دستمایه طنز. گاهی اوقات احساس میکنم دهه شصتیها از این بابت بچه های خوشبختی بودند که بجای دیدن فیلمهای طنز مسخره امروزی که همه تکرار مکررات لوده گیهای علی صادقی و پور مخبر و ...... هستند به تماشای خواستگاری نشستند و لبخند فاخری بر لب زدند.

خواستگاری فتح باب آشنایی فخیم زاده با هادی اسلامی شد و فخیم زاده که به قابلیتهای هادی اسلامی اشراف کامل داشت پس از آن دو فیلم شتابزده و ساده لوح را با هادی اسلامی کلید زد  اما بنظر من هیچیک به توفیق خواستگاری نرسیدند.

او سپس در کنار فرامرز قریبیان با تبعیدیها باز نقش متفاوت دیگری می آفریند. قابلیتهای او باعث گردید تا در سال 1366 نقش مدرس در سریال مرغ حق به هادی اسلامی واگذار گردد و الحق که او در این نقش از خود مدرس مدرس تر بود. او هرگز از خودش تعریف و تمجید نمی کرد اما خاطرم هست سالهای دور پس از پخش سریال مرغ حق در یکی از برنامه های صدا و سیما او را جهت مصاحبه در خصوص این سریال دعوت نموده بودند. بازی زیبای او در نقش مدرس زبانزد عام گردیده بود. بطوریکه پدر بزرگها و مادر بزرگها در تمام خانواده های ایرانی حتی کسانیکه با سینما آشنا نبودند از شباهت گریم او به مدرس و صلابت بازیش به وجد آمده بودند.

مجری برنامه از او خواست خاطره ای از سریال بازگو نماید هادی اسلامی پس از کمی مکث گفت در یکی از سکانسها که در صحن قدیمی مجلس در بهارستان فیلمبرداری میشد پس از ارائه نطق مدرس و اتمام آن یکی از پرسنل حراست ساختمان که در پشت صحنه نظاره گر این سکانس بود بعد از پایان سکانس بدون آنکه از شخصیت واقعی من مطلع باشد به نزدیک من آمد و بوسه ای بر پیشانی من زد و گفت آقا من واقعا فکر کردم  این خود آقای مدرس است که پس از سالها دوباره پشت این تریبون آمده است.

هادی اسلامی بعد از نقش آفرینی در فیلم طعمه برای آخرین بار در سال 1372 در فیلم بدل بازی کرد و سرانجام در صبح روز پنج شنبه هفتم مرداد ماه سال 1372 در سن 54 سالگی در اثر سکته قلبی در تهران درگذشت و ما را با نقشهای خود تنها گذاشت. و این در حالی بود که او حالا حالا ها میتوانست با بازی زیبای خود ما را در هر فیلمی غافلگیر نماید.

اکنون سینمای ایران بیست سال است که هادی اسلامی را ندارد. او هرگز مانند بسیاری از تازه به دوران رسیده های امروزی دارای چهره زیبایی نبود. اما اثبات کرد آنچه که از یک هنرمند میماند بازی زیباست نه چهره زیبا. او میماند و خواهد ماند. اما چهره های زیبای امروزی را مردم خیلی زود فراموش خواهند کرد.

هادی اسلامی هم مانند سایر هنرمندانی که در این جستار از آنها یاد کردم رفت و سینمای ایران هرگز نخواهد توانست کسی را جایگزین او نماید.

روحش شاد و یادش گرامی باد

۱۳۹۲/۱۱/۱ عصر ۰۶:۲۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سزارکوچک, اسکورپان شیردل, خانم لمپرت, BATMAN, بولیت, پایک بیشاپ, سناتور, terme, زبل خان, سرهنگ آلن فاکنر, سی.سی. باکستر, مریم, لوسیان, زاپاتا, بانو, پرشیا, حمید هامون, مکس دی وینتر, زرد ابری, ژان والژان, شیخ حسن جوری, سروان رنو, مگی گربه, Classic, کارآگاه علوی, نایب تیمور خان, گروهبان گارسیا, واتسون, هایدی, ژنرال
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
بیاد هنرمندان سینمای ایران - بانو - ۱۳۹۱/۵/۹, عصر ۰۴:۳۹
RE: بیاد هنرمندان سینمای ایران - ایرج - ۱۳۹۱/۱۲/۲۵, صبح ۰۲:۲۶
RE: بیاد هنرمندان سینمای ایران - Blanche - ۱۳۹۲/۱۰/۲۷, عصر ۰۷:۲۴
RE: بیاد هنرمندان سینمای ایران - Blanche - ۱۳۹۲/۱۰/۲۴, صبح ۱۰:۲۶
RE: بیاد هنرمندان سینمای ایران - منصور - ۱۳۹۲/۱۰/۲۴, صبح ۱۱:۰۲
RE: بیاد هنرمندان سینمای ایران - برو بیکر - ۱۳۹۲/۱۱/۱ عصر ۰۶:۲۵
مرتضی احمدی - پیرمرد - ۱۳۹۳/۹/۳۰, عصر ۰۴:۳۵
RE: بیاد هنرمندان سینمای ایران - jack regan - ۱۳۹۳/۱۰/۱۰, صبح ۰۸:۰۹
RE: بیاد هنرمندان سینمای ایران - منصور - ۱۳۹۳/۱۰/۲۲, صبح ۱۱:۴۲
RE: بیاد هنرمندان سینمای ایران - هایدی - ۱۳۹۳/۱۲/۱۶, عصر ۰۴:۱۳
تنها صداست که می ماند - مراد بیگ - ۱۳۹۷/۶/۲۴, صبح ۱۱:۴۹
به زمان ِ زاون - دون دیه‌گو دلاوگا - ۱۳۹۷/۹/۱۷, عصر ۰۱:۳۴
بیاد استاد پرویز بهرام - مراد بیگ - ۱۳۹۸/۳/۸, صبح ۰۴:۵۵
به یاد استاد رضا عبدی - مراد بیگ - ۱۳۹۸/۸/۲۵, صبح ۰۲:۴۲
بیاد فریماه فرجامی عزیز - سروان رنو - ۱۴۰۲/۴/۱۱, صبح ۱۲:۰۴
به مناسبت روز مادر - BATMAN - ۱۳۹۴/۱/۲۳, صبح ۰۳:۳۰
به مناسبت روز پدر - BATMAN - ۱۳۹۴/۲/۱۱, عصر ۰۷:۳۷
RE: بیاد هنرمندان سینمای ایران - BATMAN - ۱۳۹۴/۱۱/۶, عصر ۰۹:۴۶
RE: یک عکس ... یک خاطره - سناتور - ۱۳۹۴/۱۱/۶, عصر ۱۰:۴۵