[-]
جعبه پيام
» <BATMAN> سریال Slasher فصل اولو دیدم و خوشم اومد ، خونریزی الکی نداره ، ببشتر جنایی و معماییه https://s8.uupload.ir/files/slasher_d89c.jpg
» <BATMANhttps://rooziato.com/1402490975/10-best-...-tv-shows/
» <BATMAN> سلام شارینگهام عزیز، با اجازه شما بله!
» <شارینگهام> سلام بتمن جان، گشت شبانه ات آغاز شده؟
» <BATMAN> شب بخیر https://s8.uupload.ir/files/the_batman_hpv2.jpg
» <اکتورز> مجیدی ، کیا رستمی ، پوراحمد و ... نقش بچەها در فیلمهایشان بسیار پررنگ بودە و این بیشتر بە دلیل دور زدن سانسور بودە
» <اکتورز> همەی وجودم درد گرفت
» <اکتورز> ویدیوای از صحبتهای جیم جارموش در مورد کیارستمی دیدم و نظر ایشان این بود کە کیارستمی برای دور زدن سانسور از کودکان در فیلمهایش بهرە میگرفتە
» <سروان رنو> تلگرام یا فروم ؟ مساله این است ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45464
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 13 رای - 4.08 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ارتش سری ( کافه کاندید و ماجراهایش )
نویسنده پیام
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,257
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 84


تشکرها : 11469
( 19006 تشکر در 1593 ارسال )
شماره ارسال: #39
RE: ارتش سری ( کافه کاندید و ماجراهایش )

امروز ظهر دلم تنگ شده بود دست کردم از کمد ، حلقه های دی وی دی  ارتش سری رو بیرون آوردم و اتفاقی یکی رو گذاشتم روی دستگاه. فکر کنم حلقه چهاردهم بود و از نسخه دو زبانه.

همون قسمتی بود که آلمانی ها در حال عقب نشینی از بروکسل هستن و همه شهر منتظر ورود متفقین هستن. از اینکه کسلر اینقدر سعی می کرد که اوضاع رو کنترل کنه اما به علت کمبود نیرو نمی تونست ، حسابی دمق شدم . مخصوصا که مرکز پرتاب موشک V-2 آلمان رو افراد برادلی منفجر کردن و حسابی حالم گرفته شد. اما کمی بعد که  برادلی ، در خیابان به طرز احمقانه ای کشته شد کمی حالم بهتر شد ! مردک خیلی ادعاش می شد. در این قسمت آلبر در زندان بود و مونیک و ناتالی (س)  در حال اداره کافه کاندید بودن . البته در کنار همه اینها سرگرد راینهارت ( محبوب قلب ها ) در حال تکمیل پازل های اطلاعاتی اش در مورد مرکز خط نجات بلژیک بود و حسابی به کافه کاندید مشکوک شده بود. چقدر خوش لباس هستن این آلمانی ها و ایضا ملت بلژیک .


رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
۱۳۸۹/۷/۱۸ عصر ۱۱:۵۷
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : بهزاد ستوده, دشمن مردم, رزا, سم اسپید, Classic, Kassandra, KESSLER, ژان والژان, زرد ابری, ولگرد کوچک, dered, مگی گربه, واتسون, کاپیتان اسکای
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: ارتش سری ( کافه کاندید و ماجراهایش ) - سروان رنو - ۱۳۸۹/۷/۱۸ عصر ۱۱:۵۷
پیانوی مکس - برت گوردون - ۱۳۹۳/۱۰/۳۰, عصر ۰۱:۲۷