با درود

امیدوارم بودم که بگونه ای از سلایق دوستان کافه کلاسیک بنحوی مطلع شوم،ولی خوب تقریبا کار سختی است؛ایده ایجاد این تاپیک از اینجا به ذهنم رسید.

فقط امیدوارم خیلی خز نباشد و فیدبک خوبی داشته باشد و همچنین بسیار و بشدت علاقمندم که بیشتر دوستان به این تاپیک سر بزنن و نظرشون رو هم بگن تا با علایق و سلایق هم بیشتر آشنا بشیم.

عذر خواهی و سپاس پیشاپیش از همه سروران و اساتید گرام

خوب بنظرم اگه تو یه چارچوب خاصی سلایقمون رو بیان کنیم شکیل تر و بهتر خواهد بود.

من چارچوب زیر رو پیشنهاد میدم.دوستان و مدیران در صورت پیشنهاد بهتر می تونن بعدن تاپیک رو ویرایش کنن

ژانر فیلم و سریال مورد علاقه:

کارگردان مورد علاقه:

بازیگر مورد علاقه:

آهنگساز مورد علاقه:

خواننده مورد علاقه:

فیلم سینمایی برتری که تا بحال دیده اید:

بهترین سریال از دید شما:

پی نوشت:

• در مورد بازیگر مورد علاقه می توانید تا 4نفر مرد و 4نفر زن را نام ببرید(فقط نظر شخصی رو میگم و گرنه تا هر چند نفر که میلتون هستش رو میتونید بگید).
• در مورد کارگردان هم بهمین صورت
• لطفا نظر واقعیتون رو اعلام کنید.

                                                                 با سپاس

برای شروع هم خودم اولین نفر هستم

ژانر فیلم و سریال مورد علاقه:فانتزی،ماجراجویی-ماوراءالطبیعه-تخیلی(با تم فضا و کیهان)

کارگردان مورد علاقه:جناب دیوید لینچ-پیتر جکسون-کریستوفر نولان

بازیگر مورد علاقه:بندیکت کمبربچ-جان کری-مورگان فریمن

آهنگساز مورد علاقه:مائورو پیکوتو-اوتمار لیبرت

خواننده مورد علاقه:محسن نامجو

فیلم سینمایی برتری که تا بحال دیده اید:تریلوژی های هابیت و ارباب حلقه ها-interstellar-بزرگراه گمشده-بلوار مالهلند

بهترین سریال از دید شما:بازی تاج و تخت(game of thrones)-شرلوک(sherlock)

سلام گاندولف جان ؛

فکر نمی کنم اینجا از این نوع تاپیک ها استقبال چندانی بشه. همانطور که از تاپیک قبلی سریال های خارجی مورد علاقه هم استقبال نشد. البته تاپیک مشابه همین رو در بخش نظرسنجی ها داشتیم که البته اون هم تار عنکبوت بسته. سلیقه بچه های کافه زیاد با این نوع موضوعات جور نیست و بازیگران و اشخاص مورد علاقه اونا هم معمولا در پروفایل شون نوشته شده.

شاید بهتر باشه به جای نام بردن صرف از اشخاص مورد علاقه , سعی در معرفی اونا در تاپیک های مختلفی که به این منظور ایجاد شده بکنیم. اینطوری عملا بیشتر مفید است تا اینکه فقط چند تا اسم آورده بشه .

خدا دیوید لینچ را نگه دارد .

(۱۳۹۴/۸/۸ صبح ۱۲:۱۵)سروان رنو نوشته شده:  

سلام گاندولف جان ؛

فکر نمی کنم اینجا از این نوع تاپیک ها استقبال چندانی بشه. همانطور که از تاپیک قبلی سریال های خارجی مورد علاقه هم استقبال نشد. البته تاپیک مشابه همین رو در بخش نظرسنجی ها داشتیم که البته اون هم تار عنکبوت بسته. سلیقه بچه های کافه زیاد با این نوع موضوعات جور نیست و بازیگران و اشخاص مورد علاقه اونا هم معمولا در پروفایل شون نوشته شده.

شاید بهتر باشه به جای نام بردن صرف از اشخاص مورد علاقه , سعی در معرفی اونا در تاپیک های مختلفی که به این منظور ایجاد شده بکنیم. اینطوری عملا بیشتر مفید است تا اینکه فقط چند تا اسم آورده بشه .

خدا دیوید لینچ را نگه دارد .

در اینکه حق با شماست شکی نیست

ولی فقط 1درصد امیدوارم از این تاپیک استقبال بشه

در مورد اشخاص و اسامی هم به انداز کافی_به نظر حقیر_ در تاپیکهای مختلف صحبت شده و جنبه هنریشان عرضه شده

اینجا در واقع اگر مورد استقبال قرار بگیرد به نحوی میتوان سلیقه دان تالار قلمداد شود

باز هم نظر حضرت جنابتان است اگر صلاح بر بستن یا حذف این تایپک می بینید به دیده منت پذیرایم

باز هم سپاس

ژانر فیلم و سریال مورد علاقه: معمایی (ژانر آلفرد هیچکاک) ، مهیج ، عاشقانه ، کمدی ، غم انگیز (درام) و جیالو (ژانر ترسناک ایتالیایی دهه 70)

کارگردان مورد علاقه:ایرانی: زنده یاد ساموئل خاچیکیان و زنده یاد خسرو هریتاش

خارجی: رابرت استیونسون ، بیلی وایلدر ، الیا کازان ، آلفرد هیچکاک ، ویلیام وایلر و داریو آرجنتو

بازیگر مورد علاقه: ایرانی: زنده یاد ایرن ، زنده یاد ظهوری ، بهروز وثوقی ،زنده یاد میری ، فروزان ، گوگوش ، لبلا فروهر ، پوری بنایی ، آذر شیوا ، زنده یاد فردین ، زری خوشکام ، ناصر ملک مطیعی و زنده یاد ایرج قادری

خارجی: باربرا استرایسند ، حولی اندروز ، جین فوندا ، ادری هپبورن ، سوفیا لورن و اینگرید برگمن 

گری کوپر ، کلارک گیبل ، چارلتون هستون ، راک هادسون ، جک نیکلسون و همفری بوگارت

آهنگساز مورد علاقه: ایرانی: زنده یاد واروژان

خارجی: مایکل گر ، مایکل جی لوئیس و آلن سیلوستری

خواننده مورد علاقه:ایرانی: گوگوش ، لیلا فروهر ، افشین مقدم ، داریوش ، ابی ، زنده یاد هایده

خارجی: لورن کریستی ، باربرا استرایسند ، لایونل ریچی ، گلوریا گینور و دیوید گیتس

فیلم سینمایی برتری که تا بحال دیده اید: ایرانی: خداحافظ تهران ، سلطان قلبها ،کلبه ای آنسوی رودخانه ، بده در راه خدا ، دزد و پاسبان ، گلپری جون ، قیصر ، اضظراب ، دلهره ، در امتداد شب و شب غریبان

خارجی: بعضی ها داغشو دوست دارن ، اتوبوسی به نام هوس ، سانست بلوار ، کامیل ، تقلید زندگی ، آنطور که ما بودیم ، کلوت ، شکوه علفزار ، صبحانه در تیفانی ، گل آفتابگردان ، کازابلانکا ، بدنام ، روانی ، بر باد رفته ، بن هور ، خانم داتفایر و مادرشوهر هیولا

بهترین سریال از دید شما: ایرانی: مینی سریال ایتالیا ایتالیا و دایی جان ناپلئون

خارجی: 24 ، نام مستعار و شش فوت زیر زمین

سلام.

از آنجا که از بنده در پ.خ درخواست کردین تا سلیقه هام رو بگم و رسم ادب حکم می کنه پاسخ تون رو بدم:

راستش بنده زیاد آشنایی با حوزه سینما و سلیقه های سینمایی ندارم و بیشتر در حوزه موسیقی بی کلام سیر می کنم.

با این حال:

زانر مورد علاقه: درام و تاریخی.

فیلم سینمایی برتر: ابدیت و یک روز و پیانیست.

آهنگساز مورد علاقه: انیو موریکونه، جیمز لست، پل موریه، هانس زیمر، شوپن، النی کارایندرو، کلینت منسل، کیتارو، یانی، ونجلیس، گروه ونچرز، گروه اینتی ایلیمانی، کلاوس شولز، مایک مور کمپانی، رابرت شرودر، و ... (اگه همین طور بنویسم خیلی زیاد می شه) .

اما بیشتر از نام بردن سلیقه هام دوست دارم با فردی که سلیقه اش به من نزدیک هست موزیک گوش کنم و ساعت ها حرف بزنیم با همدیگه... . اما چون عموما تجربه داشتم که طرف مقابلم خیلی زود به دنبال عوض کردن فضا خواهد رفت باعث شده تنهایی موسیقی گوش کنم.

درباره فیلم هم ترجیح می دم تنهایی نگاه کنم. عموما ساعت های 2 تا 4 صبح رو برا فیلم دیدن بهترین زمان می دونم و کم پیش میاد در طول روز فیلم نگاه کنم.

(۱۳۹۴/۸/۸ صبح ۱۲:۱۵)سروان رنو نوشته شده:  

شاید بهتر باشه به جای نام بردن صرف از اشخاص مورد علاقه , سعی در معرفی اونا در تاپیک های مختلفی که به این منظور ایجاد شده بکنیم. اینطوری عملا بیشتر مفید است تا اینکه فقط چند تا اسم آورده بشه .

ضمن خیر مقدم به جناب گاندولف، پیرو دعوت ایشان برای نوشتن در این جستار، عرض می کنم، همان طور که جناب سروان گفتند صرف نام بردن از اشخاص، چندان مفید نیست. از طرفی وجه تمایز این محفل با بسیاری از محافل مشابه که موجب شد افرادی مانند بنده جذب آن شویم،  استفاده از ادبیات و نوشتار فنّی و صحیح و سعی بر داشتن دید انتقادی معقول و غیر احساسی به کارهای هنری است، که البته متأسفانه کم کم انجمن از این اصول فاصله پیدا می کند و انگیزۀ امثال من را کم.

به نظر من نباید به نام کارگردان یا بازیگر نگاه کنیم، بلکه هر اثر هنری و هنرنمایی هر هنرمند را باید فارغ از نام کارگردان یا بازیگر یا خواننده، به طور مستقل مورد بررسی قرار داد.

مثلاً بنده صدای شهرام ناظری و محمّد رضا شجریان و صدیق تعریف و ... می پسندم، امّا خود را ملزم نمی دانم که همۀ کارهای آنها را گوش بدهم و از تمامی آثارشان دفاع کنم، حتّی بعضی از کارهایشان را بیش از یکبار نشنیدم.

پیشنهاد بنده این است که اگر به نظرسنجی علاقه مندید و سبک خاص یا هنرمند خاصی مد نظرتان است، در مورد آن سبک یا آن هنرمند مطالبی جمع آوری بفرمائید و نظر کاربران را در مورد آثار مشهور در آن سبک یا در مورد آثار هنری آن فرد جویا شوید.

با سلام. قبل از معرفی عشق هام(!) بگم که بشخصه برام جذابه شخصیت های مورد علاقه دوستان رو بشناسم و دنبال اشتراکات بینشون بگردم.

به نظرم اگه قراره این تاپیک بسته بشه، بد نیست که توی پروفایل کاربران، خواننده و بخصوص کارگردان مورد علاقه اضافه بشه که اگه کسی دوست داشت، با بقیه به اشتراک بذاره...

.

.

از اون جایی که چهره هاشون رو هم دوست دارم، همه رو با عکس گذاشتم. از هر مورد هم به سختی 3 تا انتخاب کردم...

(البته دو مورد غیرهنری هم خودم اضافه کردم!)

.

1. ژانر:

             رازآلود / فانتزی-موزیکال / علمی غیر تخیلی

.

2. کارگردان:

.

.

3. بازیگر خارجی کلاسیک: البته حضرت ناتالی با اختلاف در صدر است...

.

.

4. بازیگر خارجی غیرکلاسیک:

.

.

5. بازیگر ایرانی:

.

.

6. خواننده ایرانی:

.

.

7. خواننده خارجی: نفر اول رو بخاطر غیرتی که بش دارم نمیگم! البته اگه Cheryl و Alizee انقدر خوشگل نبودند نفرات دوم و سوم بادی هالی و تام جونز بودند...

.

.

8. آهنگساز: چون ممکنه چهره ها ناآشنا باشند، اسم می برم: هنس زیمر/ انیو موریکونه / داریو ماریانلی

.

.

9. بازیکن:

.

.

10. مربی:

.

.

11. فیلم های مورد علاقه:

.

                                          رجوع شود به: http://cafeclassic4.ir/thread-372-post-2...l#pid28905

.

12. سریال های مورد علاقه:

.

                                            هنوز شروع نکردم!

(۱۳۹۴/۸/۸ عصر ۰۵:۵۰)هانیبال نوشته شده:  

...

8. آهنگساز: چون ممکنه چهره ها ناآشنا باشند، اسم می برم: هنس زیمر/ انیو موریکونه / داریو ماریانلی

.

...

وای وای

هنس زیمر

البوم فوق العاده که برای بازی کال اف دیوتی2009 درست کرد دیونه کنندست

لایک و فراوان لایک

خب خدارو شکر که تونستم این تاپیک رو پیدا کنم و هم نظر خودم رو بگم هم با بقیه علایق دوستان آشنا بشم

ژانر فیلم و سریال مورد علاقه: من با اینکه ژانر معمایی جز علایق من نیست ولی سبک فیلم های تعلیقی و معمایی هیچکاک رو که عاشقانه دوست دارم و از دیدن اونها اصلا خسته نمیشم.

طبق سلیقه ی همه ی خانمها ژانر احساساتی و عاشقانه هم جز ژانرهای مورد علاقه ی منه ولی تو این زمینه هر فیلمی رو نگاه نمی کنم کم پیش میاد مثل فیلم های برباد رفته و کازابلانکا یک فیلم عاشقانه جز ده فیلم محبوبم باشه.

ژانر اصلی مورد علاقه ی من درامه ، از نظر خودم درام یعنی بازی با احساسات یعنی همون چیزی که قلبت رو میلرزونه و دست هات رو بی حس میکنه و یه تلنگری به روح و روانت میزنه.

شاید براتون جالب بلشه که ژانر وسترن هم خیلی مورد علاقه ی منه چون تو این ژانر همیشه شاهد زندگی هایی ساده و در عین حال پرخطر و آدم های شجاع بودم که برای رسیدن به هدف خودشون حالا مادی یا معنوی از هیچ خطری نمی ترسن.

کارگردان مورد علاقه: آلفرد هیچکاک ، آکیرا کوروساوا ، اینگمار برگمان ، سرجیو لئونه

بازیگر مورد علاقه:خب تو این بخش جناب گاندولف به ما اجازه دادن که بازیگران زن و مرد رو به دو قسمت تقسیم کنیم ، پس :

بازیگران مرد مورد علاقه : آل پاچینو ، مارلون براندو ، همفری بوگارت، داستین هافمن

آهنگساز مورد علاقه: هانس زیمر، انیو موریکونه ، نینو روتا (پدرخوانده  ) ، جان ویلیامز

خواننده مورد علاقه: ادل ، انریکو ایگلسیاس ، شکیرا ، ویتنی هوستون ، ماریا کری ؛ مدرن تالکینگ

فیلم سینمایی برتری که تا بحال دیده اید: چند تا میتونم بگم؟؟؟

خب بهترین فیلمم اول پدرخوانده 1 و 2 بود

بعد از اونها : فهرست شیندلر، کازابلانکا ، برباد رفته ، چه کسی از ویرجنیا ولف میترسد ، هفت سامورایی ، سینما پارادیزو ، لئون:حرفه ای ، 12 مرد خشمگین ، مظنونین همیشگی ، روانی ، سرگیجه ، روزی روزگاری در غرب ، فارست گامپ ، بعضی ها داغضو دوست دارن ، هزارتوی پن و تعطیلات رمی و ........

بهترین سریال از دید شما: بهترین که نه ولی تنها سریالی که تو تمام این سالها با علاقه چند بار نگاه کردم سریال قصه های جزیره است که چند بار از تی وی دیدم کافی نبود و دی وی دی شو هم گرفتم

اغلب موارد خواسته شده گاندلف عزیز در پروفایل اعضا موجود است ولی به هر حال

ژانر: وسترن- ترسناک- ملودرام

کارگردان:سام پکین پا-رابرت آلدریچ- سرجو لئونه-ماریو باوا

بازیگر مرد: لی ماروین-وینسنت پرایس-کریستوفر لی-فرانکو نرو

بازیگر زن: شرلی مک لین-سیلوا کوشینا- ویرنا لیزی- جنت لی

آهنگساز: انیو موریکونه- المر برنستین- جری گولدسمیت- لوییز انریکه باکالف

خواننده: دیوید بوویی- جیمز هتفیلد- بروس دیکینسن- شارل آزناوور- جانی هالیدی

فیلم: خوب بد زشت- این گروه خشن- بوچ کسیدی و ساندنس کید- پاپیون

سریال:آلفرد هیچکاک تقدیم میکند- ماجراهای شرلوک هلمز- منطقه گرگ و میش(سری اول)- زندانی

(۱۳۹۴/۸/۹ صبح ۱۰:۰۶)بانو الیزا نوشته شده:  

خب خدارو شکر که تونستم این تاپیک رو پیدا کنم و هم نظر خودم رو بگم هم با بقیه علایق دوستان آشنا بشم

ژانر فیلم و سریال مورد علاقه: من با اینکه ژانر معمایی جز علایق من نیست ولی سبک فیلم های تعلیقی و معمایی هیچکاک رو که عاشقانه دوست دارم و از دیدن اونها اصلا خسته نمیشم.

.

چقدر کامل و خوب بیان کردی 

(۱۳۹۴/۸/۹ صبح ۱۰:۰۶)بانو الیزا نوشته شده:  

خب تو این بخش جناب گاندولف به ما اجازه دادن که بازیگران زن و مرد رو به دو قسمت تقسیم کنیم ، پس : بازیگران مرد : .....

؟؟

بازیگران زن را فراموش کردی !

(۱۳۹۴/۸/۹ صبح ۱۰:۰۶)بانو الیزا نوشته شده:  

خب خدارو شکر که تونستم این تاپیک رو پیدا کنم و هم نظر خودم رو بگم هم با بقیه علایق دوستان آشنا بشم

ژانر فیلم و سریال مورد علاقه: من با اینکه ژانر معمایی جز علایق من نیست ولی سبک فیلم های تعلیقی و معمایی هیچکاک رو که عاشقانه دوست دارم و از دیدن اونها اصلا خسته نمیشم.

طبق سلیقه ی همه ی خانمها ژانر احساساتی و عاشقانه هم جز ژانرهای مورد علاقه ی منه ولی تو این زمینه هر فیلمی رو نگاه نمی کنم کم پیش میاد مثل فیلم های برباد رفته و کازابلانکا یک فیلم عاشقانه جز ده فیلم محبوبم باشه.

ژانر اصلی مورد علاقه ی من درامه ، از نظر خودم درام یعنی بازی با احساسات یعنی همون چیزی که قلبت رو میلرزونه و دست هات رو بی حس میکنه و یه تلنگری به روح و روانت میزنه.

شاید براتون جالب بلشه که ژانر وسترن هم خیلی مورد علاقه ی منه چون تو این ژانر همیشه شاهد زندگی هایی ساده و در عین حال پرخطر و آدم های شجاع بودم که برای رسیدن به هدف خودشون حالا مادی یا معنوی از هیچ خطری نمی ترسن.

کارگردان مورد علاقه: آلفرد هیچکاک ، آکیرا کوروساوا ، اینگمار برگمان ، سرجیو لئونه

بازیگر مورد علاقه:خب تو این بخش جناب گاندولف به ما اجازه دادن که بازیگران زن و مرد رو به دو قسمت تقسیم کنیم ، پس :

بازیگران مرد مورد علاقه : آل پاچینو ، مارلون براندو ، همفری بوگارت، داستین هافمن

آهنگساز مورد علاقه: هانس زیمر، انیو موریکونه ، نینو روتا (پدرخوانده  ) ، جان ویلیامز

خواننده مورد علاقه: ادل ، انریکو ایگلسیاس ، شکیرا ، ویتنی هوستون ، ماریا کری ؛ مدرن تالکینگ

فیلم سینمایی برتری که تا بحال دیده اید: چند تا میتونم بگم؟؟؟

خب بهترین فیلمم اول پدرخوانده 1 و 2 بود

بعد از اونها : فهرست شیندلر، کازابلانکا ، برباد رفته ، چه کسی از ویرجنیا ولف میترسد ، هفت سامورایی ، سینما پارادیزو ، لئون:حرفه ای ، 12 مرد خشمگین ، مظنونین همیشگی ، روانی ، سرگیجه ، روزی روزگاری در غرب ، فارست گامپ ، بعضی ها داغضو دوست دارن ، هزارتوی پن و تعطیلات رمی و ........

بهترین سریال از دید شما: بهترین که نه ولی تنها سریالی که تو تمام این سالها با علاقه چند بار نگاه کردم سریال قصه های جزیره است که چند بار از تی وی دیدم کافی نبود و دی وی دی شو هم گرفتم

بازیگر مورد علاقه: بازیگران زن مورد علاقه ام هم الیزابت تیلور، اینگرید برگمن ، سوفیا لورن و آدری هیپبورن (البته بازم هستند ولی اینا دیگه خیلی عالین )

ببخشید من این قسمتو فراموش کرده بودم

سلام

1) من به فیلم های رزمی، اکشن، جنایی، پلیسی و معمایی، کمدی، موزیکال، ترسناک، افسانه ها، وسترن و فیلم های تخیلی و ماورایی علاقه دارم (البته اگر اتفاقات و حوادث سریع رخ بدن؛ و ترجیح میدم که در آخر داستان، قهرمان و شخصیت های خوب زنده بمونن) ،  علاقه ای به فیلم های خانوادگی و عاشقانه و فیلم های با کشتار فراوان ندارم، و از فیلم های جنگی و ورزشی کاملا بدم میاد

2) کارگردان های زیادی رو نمیشناسم و فیلم هامو بر اساس بازیگرها و سبک فیلم ها انتخاب میکنم

3)بروس لی، دانی ین، جت لی، چارلی چاپلین، تونی جا، جانی دپ، کوین اسپیسی، جان تراولتا، بروس وسلیس،جرارد دیپاردیو، پرویز پرستویی، جمشید هاشم پور، اکبر عبدی

ژانگ زی یی، جودی فاستر، پرتی زینتا، مریلا زارعی، فاطمه معتمد آریا

بازیگرهای مورد علاقه ی من هستن

4 و 5) آهنگ سازها و خواننده های فیلم ها رو هم نمیشناسم

ولی یکی از آهنگ های مورد علاقه ام، آهنگ فیلم رسم سلحشوریه (واقعا آهنگ خیلی خیلی قشنگیه) ، یکی دیگه از آهنگ های مورد علاقه ام هم اصلا نمیدونم برا چه فیلمیه، شایدم اصلا برای هیچ فیلمی نباشه

ولی در کل خواننده های مورد علاقه ام، فرهاد مهراد، فرامرز اصلانی، و بهرام پاییز ن و از آهنگ های بهروز صفارین هم خوشم میاد

6) نبرد نهایی،رسم سلحشوری، اراده قوی، ببرغران و اژدهای پنهان،هیرو (a man called hero)، جبران، افسانه مرلین،اشک ها و لبخندها، آخرین سامورایی، رقصنده باگرگ( با گرگ ها میرقصد)، قدرت و ایمان، سلطان قلبها، فوتبال شائولین، رینگ خونین، پسر بچه (the kid،چارلی چاپلین) و ...

7) از سریال اصلا خوشم نمیاد، ترجیح میدم فیلم ها یا سینمایی باشن و یا به صورت مجموعه.

به مجموعه های هشدار برای کبری 11 ( البته دوبله فارسیش، چون توی دوبله فرسیش اتفاقات بد و مرگ و میر کمتره و فیلم با سرعت بیشتری پیش میره و کلا شخصیت ها متفاوتند ) ، شرلوک هولمز (همه ی نسخه هاش ولی بیشتر نسخه ی قدیمیش)، و هرکول پوآرو ؛ علاقه دارم،‌ و بتمن و زورو؛  رو فقط نسخه ی اولیه اش رو دوست دارم، به بقیه ی قسمت های ساخته شده اشون علاقه ی زیادی ندارم.

ژانر فیلم و سریال مورد علاقه:

معمایی،پلیسی

تاریخی

 کمدی

کارگردان مورد علاقه:

اسپیلبرگ،الفرد هیچکاک،سرجیو لئونه..

بازیگر مورد علاقه:

 مل گیبسون،لئوناردو دی کاپریو.متیو مک کاناهی ،همفری بوگارت 

و خیلی از هنرپیشه های بزرگ تاریخ سینما که نقش های به یاد ماندنی به یادگار گذاشتن...

 مثلا زوج هنری بی بدیل سینما لورل هاردی که تا الان هم محبوب هستن ...

در بین خانم ها هم..

 اینگرید برگمن..مریل استریپ.کاترین زتا جونز.نیکول کیدمن.

آهنگساز مورد علاقه:

انیو موریکونه که با ساختن اهنگ های معروف سه گانه وسترنش خیلی دوستش دارم.. اوج کارش هم توی فیلم خوب بد و زشت هست..

و تعدادی از اهنگسازان خوب کشورمون..

خواننده مورد علاقه:

من بیشتر سبک سنتی رو دوست دارم از استاد شجریان گرفته تا دیگر خوانندگان سنتی...

البته چند سالی میشه که همای پرواز که پا به عرصه موسیقی گذاشته اکثر اهنگاش رو گوش می کنم.

فیلم سینمایی برتری که تا بحال دیده اید:

 فیلم های خوب و زیبایی بودن و هستن که همیشه برام بهترین بودن... از فهرست سیندلر گرفته تا پیانیست.. یا این گروه خشن..

بر باد رفته... ده فرمان..

 و یکی از قشنگ ترین  اونها فیلم زیبای"معجزه سیب" هست..

بهترین سریال از دید شما

کارآگاه واقعی.

برکینگ بد.

 فرار از زندان

بازی تاج و تخت پادشاهی

شب دهم هم یه سریال خوش ساختی هست ..

با سلام به دوستان بزرگوار کافه ؛

    جناب گاندولف اسم جستار را تا حدودی عمومی و کلی در نظر گرفتند و وقتی اولین ارسال را میخوانیم میبینیم که فقط هنر هفتم مورد نظر ایشان بوده  و سایر زمینه های " هنر" چنان که از نام جستار برمی آید موردبحث نیست . اما من تم غالب پاسخهای دوستان و توضیحات موسس تاپیک را خوانده و میخواهم به شیوه ای دیگر علایقم را بیان کنم . همانطور که جناب سروان هم فرمودند علاقمندیهای بازیگرها و فیلمها و ازین قبیل موارد را اکثرا در نمایه کاربریمان قید کرده ایم ، پس به موضوعات دیگری که شاید تازگی داشته باشد بپردازیم بنظرم بهتر است و بیشتر با نام تاپیک همراستاست .

      از وقتی که خاطرات برایم قابل یادآوری هستند ، به موسیقی بصورت یک واحد مستقل از سایر " چیزها " علاقه داشته ام . سلایق موسیقایی در گذر زمان دستخوش تغییر شدند ولی مقوله موسیقی همواره مستقل از سایر علایق بر ذهنم حاکم است. در سن 8-10 سالگی دوست داشتم به کلاس موسیقی رفته و سازی یادبگیرم و بتوانم علاقه ام را به صورت جدی پیگیری کنم . که البته بعلت مخالفت پدر در نطفه خفه شد و تا 8 سال بعد از آن هیچ امکانی برایش بوجود نیامد . وقتی که تار خریدم و برای یادگیری به کلاس میرفتم روزانه بالای 5ساعت تمرین دروس پایه نوازندگی تار ( مضراب زدن !) میکردم . بعد از مدتی بدلیل گران بودن هزینه کلاس قادر به حضور در کلاس نشده وسعی کردم خودآموز کار کنم که البته بدلیل اینکه بسیار نوپا بودم و هنوز دوره مقدماتی را به نیمه نرسانده بودم ، چندان کاری از پیش نبردم و بعد از مدتی با نومیدی موقتا تار را کنار گذاشتم وبه امید اینکه بعد از کنکور و در دانشگاه پیگیر خواهم شد و از سر نو با تلاشی مضاعف شروع خواهم کرد دلم را خوش کردم . بعدن که دانشگاه ثبت نام کردم و هزینه زندگی در یک شهر غریبه پیش آمد دیدم که باز هم نمیشود . چون در شهرهای بزرگ هزینه کلاس به مراتب بیشتر بود و حتی اگر هم پولش را جور میکردم نمیتوانستم در خانه ام تمرین کنم و بهمین خاطر بازهم غیرمستقیم سرکوب شدم .

      در اینجا بد نیست پرانتزی باز کرده و به نکته ای اشاره کنم . یکی از دوستانم که در دانشگاه با او آشنا شده بودم و خود مدت زیادی بود گیتار الکتریک کار میکرد به من پیشنهاد کرد که تارم را بفروشم و گیتار کلاسیک بگیرم و او مجانی دوره مقدماتی را بهم آمزش بدهد . البته بدون هیچ شک وتردیدی پیشنهادش را رد کردم و گفتم من با وجود اینکه بشدت به موسیقی متال علاقه دارم ولی هیچگاه حتی در مخیلاتم هم خودم را در مقام یک نوازنده گیتار تصور نکرده و کوچکترین علاقه ای به نوازندگیش ندارم .

       خلاصه دانشگاه هم تمام شد و من بودم و تاری که 5سال بدون استفاده نگاهش کردم و 5سال فقط مضراب زدم و نتوانستم ازش صدایی مانند شهناز و لطفی و علیزاده و ساکت دربیاورم ! و داستان نوازندگی من زمانی کاملا خاتمه پیدا کرد که بعد از یکسال کلنجار رفتن با خودم ، نهایتا آنرا فروختم و تا مدتها در کمای این داستان نوازندگی بودم .

         علاقه به موسیقی فقط محدود شد به گوش دادن به موسیقی که سایرین نوشته و نواخته اند . دیگران ساخته و پرداخته اند ! و هنوز هم که هنوز است در حسرت استعدادی که شاید اگر شرایطی مهیا میشد ، میتوانست بروز کند مانده ام !

-

        یکی دیگر از علاقمندیهای هنری من ، عکاسی بوده و هست . البته نه به اندازه موسیقی ولی تا حدودی زیاد و قابل توجه که البته آنهم بدلیل نداشتن دوربین مناسب برای عکاسی محدود به موبایل شد و بعد از مدتی که موبایل قابلیتهای محدودش در قبال سوژه های مختلف مشخص شد ، از عکاسی بصورت جدی نیز دلسرد شدم !

-

        تنها چیزی که برای من باقی ماند و تا مدتها از آن آگاه نبودم ، هنر نویسندگی بود ! یادم هست که در دوران 3 ساله راهنمایی همیشه به کلاس انشا بیشتر از هر درسی علاقه داشتم و نوشته هایم هم برای مخاطبین بسیار جذاب و خواندنی و شنیدنی بود . در آن سن و سال گاهی اوقات انشاهایی مینوشتم که از نظر حجم به 15 تا 20 صفحه میرسید و از لحاظ محتوا گاهی اوقات نظر بزرگترها را هم جلب میکرد و چندین مرتبه در مسابقات داستان نویسی در سطح شهرستان و استان مقام گرفتم . ولی متاسفانه چون هیچ راهنما و مشوقی نداشتم نتوانستم در زمان مناسب بصورت جدی دنبالش را بگیرم و حرفه ای پیگیر داستان نویسی فنی شوم . همین باعث شد که بعدها که با کلاسها و کارگاههای داستان نویسی آشنا شدم ، حسرت آنهمه زمان و انرژی از دست رفته و یا غلت بکاربرده شده را بخورم . اگر در همان اوان با فنون داستان نویسی آشنا شده و ذهن کم تجربه ام با تکنیکهای بیان آشنا میشد ، احتمال موفقیت به مراتب بیشتر میشد . با این وجود این تنها زمینه ای است که هنوز هم که هنوز است بیخیالش نشده ام و سعی میکنم دست و پا شکسته پیگیرش باشم . شاید تنها عامل موثر در سرکوب نشدن این علاقه این بوده که خانواده ما همواره در زمینه مطالعه و کتابخوانی مشوق ام بوده اند و از این لحاظ هیچ چوبی لای چرخم نگذاشتند . البته بعضی چیزها را باید در یک دوره سنی پیگیر شد و به جد دنبالش را گرفت . چون هر چه سن بالاتر میرود ، بعلت وسعت یافتن دایره دید و عمیقتر شدن مشکلات ،اختصاص دادن زمان مفید قابل صرف کردن بر روی یک امر واحد ، کمی دشوار و پیچیده تر میشود . و همین خود یکی از مهمترین عوامل کند شدن سرعت پیشرفت در زمینه های هنری میشود .

        -

      به گمانم باید کمی هم به سینما بپردازم . در ابتدا بد نیست که پیرو مطالب پیشین به چند نکته کلیدی اشاره کنم . در این نوشتار و علاوه بر این طی زمانی که عضو محفل کافه بوده ام ، احتمال زیاد متوجه شده اید که زاده و ساکن یکی از شهرهای کوچک و نسبتن محروم بوده و در خانواده ای با باور و اعتقادات و فرهنگ سنتی زندگی کرده ام . همه اینها تاثیرات خوب و بد فراوانی دارد که اکثرشان ربطی به بحث ندارد . اما باید به چند عامل که خودم در بوجود آمدنشان هیچ نقشی نداشته ام اشاره کنم .

       اولن باید اعتراف کنم که دهه 70 مزخرفترین دهه برای بدنیا آمدن طی 40 سال گذشته بوده است - صرفن از لحاظ سینمایی ، بقیه جنبه ها را طبعن کاری ندارم! - زیرا در کودکی کارتونهای بسیار پرمحتوای دهه 60 را از دست داده ایم . در نوجوانی به دوره پایین آمدن کیفیت دوبله و به ابتذال کشیده شدن سینمای ملی خورده ایم و همچنین تلویزیون از فیلمهای خوب خالی شد . وقتی که جوان شدیم (یعنی الان) هم که دیگر پایه های بوجود آمده را باید بزور کنده و پایه های جدیدی را دست و پا شکسته بسازیم و با دریل و چکش جایگزین کنیم ! وگرنه باید خود را به دست جریان چرند و پرند گرایی سینمای ایران و هالییوود بسپاریم و بقول معروف " بیخیالی طی کنیم " !

        شاید اینجا محل مناسبی برای گفتن این حرفها ( اعترافها) نیست ، ولی واقعیت این است که هیچ جایی هم برایش وجود ندارد و باید همینجا گفت ! خوشبختانه تنها نقطه مثبتی که میتوانم در کل این ارسال بیان کنم این است که قبل از ورود به کافه کلاسیک ، بسیار کم فیلم میدیدم و ذهنم از همه چیز پر نبود . همین باعث شد که در این مدرسه مانند دانش آموزی کنجکاو غرق در کلاسهای opendoor شوم و از هر شاخه گلی بچینم و کم کم با عظمت سینما آشنا شوم . شاید اگر مانند یکی از دوستان مجازیم که در کلوب با ایشان آشنا شده بودم ، و متاسفانه فوت کردند ، من هم  از بچگی با فیلمهای کلاسیک و سینماهای فرانسه و ژاپن و روسیه و ... آشنا میشدم و یا گوشم پر از نوای شورانگیز موسیقای شوپن و بتهوون و باخ و موزارت و ... میشد ، الان مسیر زندگیم خیلی با الان فرق داشت . اما بی بهره از این نعمات بودیم و این شدیم . هرچند که جای تاسف دارد ولی بازهم نا امید نیستم چون در مورد سینما مخصوصا مطمئنم که هر وقت شروع کنی و با هر سرعتی پیش بروی ، مدام که در مسیر درستی قرار گرفته باشی ، نهایتن پیش از مرگ خاطرات بصری زیادی بدست خواهی آورد که میتوانی با تداعی شدن یکی از آنها با لبخندی شیرین از دنیا بروی ! برای نمونه وقتی که یاد قطره اشک آنتونی هاپکینز در مرد فیلنما میافتی ، یا به یاد جمله بسیار زیبای جان ویک در همان فیلم که گفت " زندگی من کامل است چون میدانم کسی دوستم دارد " ، و یا به یاد صحنه اعدام مل گیبسون در شجاع دل میافتی ، یا وقتی یاد رقصیدن اسکارلت با رت باتلر با لباس عزا میافتی و یا نگاه کردن ریک به دور شدن الزا همراه با مردی دیگر ، یا زمین خوردن دن ویتو کورلئونه در حیاط ، یا صحنه سوختن خانه در ایثار تارکوفسکی و یا رقص زوربا و یا اولین قطره اشک ژولی پس از مرگ دختر و همسرش در سکانس آخر آبی و یا سکانس آخر زندگی سگفت انگیزی است و یا از لرزش افتادن دست کاپتان میلر در نجات سرباز رایان ویا سکانس آخر زندگی زیباست که پسرک به مادرش میگوید " ماما من و پدرم تانک رو بردیم " و یا حتا سکانس آخر زیبای آمریکایی که کوین اسپیسی با لبی خندان کشته میشود و نهایتن آنجا که فوریت به جنی میگوید که آیا فورست کوچولو باهوش است یا نه و همچنین آنجا که فورست نامه فورست کوچولو را نخوانده روی قبر جنی میگذارد و گریه میکند و یا پیانو زدن اشپیلمن برای افسر آلمانی و یا سکانس آخر فیلم از هم گسیخته که شعری از پوشکین در کلاسی بهم ریخته خوانده میشود و و و ..... شاید تداعی شدن یکی از اینها در کسری از ثانیه ، آرامشی غیر قابل وصف در لحظه احتضار به ما بدهد .

         شاید در نهایت یک خاطره از سربازی بد نباشد . میگویند 2سال سربازی میکنیم و تا آخر عمر خاطره تعریف میکنیم ! یک روز بعد از ظهر در آسایشگاه روی تختم خواب بودم . در خواب خواب فیلم آبی کیشلوفسکی را میدیدم ! یکهو ناخوداگاه از خواب پریدم و صدای موسیقی متن آن در گوشم یکدست و بدون هیچ مزاحمی پخش میشد ! انگار هدفون زده باشم . بی اختیار به تلویزیون نگاه کردم و در خواب و بیداری تصویر ژولی را در قاب دیدم !مانند دیوانه خودم را به جلوی تلویزیون رساندم و بدون توجه به هیچ چیز ، جلوی تلویزیون نشستم و انگار که ادامه خوابم را ببینم ، غرق شده بودم . البته بعدن دوستم تعریف کرد وقتی به سمت تلویزیون رفته ام چند نفری که آنجا نشسته بودند را زمین زده و هنگام نگاه کردن به تلویزیون گریه میکرده ام !

.

بابت طولانی شدن نوشتار پوزش میطلبم . سپاس از حسن توجهتان .

___________________________________

پ.ن : این متن بدون ویرایش ارسال میشود و بعلت دیر وقت بودن ویرایشش به فردا موکول میشود . پس پیشاپیش از اشتباهات تایپی و نگارشی پوزش میطلبم و همچنین از اینکه هیچ زیبایی ظاهری در آن نیست از لحاظ رنگ و فونت و عکس و... عذرم را پذیرا باشید ، امیدوارم فردا فرصتی باشد تا ویرایش کنم !