(۱۴۰۰/۶/۲۵ عصر ۰۱:۱۷)مارک واتنی نوشته شده:  

(۱۴۰۰/۶/۲۵ صبح ۰۲:۱۲)شارینگهام نوشته شده:  

نیاز مبرم دارم به نسخه ی انگلیسی کتاب جک هالبورن

 فایل PDF کتابش است:

نوشته ی لئون گارفیلد

Leon Garfield

سلام شارینگهام عزیز

کتاب جک هالبورن رو براتون تو لینک زیر آپلود کردم.

این کتاب اصل چاپ سال 1965 و نایاب هست.

 

سلام و تشکر بیکران از لطف بی دریغ شما

(۱۴۰۰/۶/۲۵ عصر ۰۹:۵۶)شارینگهام نوشته شده:  

سلام و تشکر بیکران از لطف بی دریغ شما

شارینگهام عزیز خواهش می کنم دوست گرامی

خوشحالم که تونستم کمکی کرده باشم. 

امیدوارم در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.

ارادتمندم برادر عزیز 

درود

به دنبال قسمتهایی از سریال کمربندها را ببندیم هستم که در اون بخشها فتحعلی اویسی در نقش آقای ملکی عاشق زنی به نام اِفتخار خانم میشود که همین ماجرا اتفاقات جالب و خنده داری رو رقم میزنه. متاسفانه نام اون بازیگر زن رو نمیدونم و مهمتر اینکه اصلا نمیدونم باید تو کدوم قسمتها دنبالش بگردم ، مسلما پیدا کردنش کار آسونی نیست ، اونهم از بین 117 قسمت .

اگر سرنخی دارید بی زحمت راهنمایی کنید

درود

دوستان نمی دونم این درخواست رو باید در چه تاپیکی مطرح کنم. امیدوارم تاپیک رو درست انتخاب کرده باشم.

یه شعر روحوضی بود که در ایام مدرسه (سالهای دهه هفتاد) یکی از بچه های کلاس میخوند. شعر جالب و خنده داری بود.

من چند بیتش رو یادم هست و می نویسم. اگر دوستان احیاناً نسخه کامل این شعر رو بلدن محبت کنند و ارسال کنند. 

ضمناً سال نوی همگی مبارک 

.

سیب سرخ، سیب سرخ

از دماوند و گلابی از نطنز آید برون

به ز شهر اصفهون، توت از فرنگ آید برون

.

زرد و زرشکی قرقره، سفید و مشکی قرقره

حالا لای لا لای لای

زرد و زرشکی قرقره، سفید و مشکی قرقره

حالا لای لا لای لای

.

عذرا خانوم شیش تا پسر و هفت تا دختری که داره

پسر بزرگش که جنون گرفته

کتش رو داده کیسه توتون گرفته !

دختر بزرگش که جهاز نداره

خاک به سرش یه جانماز نداره !

.

زرد و زرشکی قرقره، سفید و مشکی قرقره

حالا لای لا لای لای

زرد و زرشکی قرقره، سفید و مشکی قرقره

حالا لای لا لای لای

.

دختر ارباب ده یه بوسی به ما کرم کرد

از بس که خوشمزه بود، شیکمش ورم کرد !

.

زرد و زرشکی قرقره، سفید و مشکی قرقره

حالا لای لا لای لای

زرد و زرشکی قرقره، سفید و مشکی قرقره

حالا لای لا لای لای

(۱۴۰۱/۱/۱۷ عصر ۰۵:۵۴)آلبرت کمپیون نوشته شده:  

دختر اربابِ ده یه بوسی به ما کَرم کرد

از بس که خوشمزه بود، شیکمش ورم کرد !

عجب از این شعرهای محلی