[-]
جعبه پيام
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
زندگی پای - Life of Pi
نویسنده پیام
ایـده آلـیـسـت آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 33
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۴/۱۲
اعتبار: 18


تشکرها : 1018
( 507 تشکر در 26 ارسال )
شماره ارسال: #2
RE: زندگی پای - Life of Pi

درود؛

با سپاس از خانم لمپرت گرامی جهت توضیحات کامل و ارزشمندشان؛

ابتدا باید عرض کنم که از فیلم زندگی پای در نگاه کلی و از نظر ارزش سینمایی لذت بردم، به خصوص از خلق سکانس های فانتزی و چشم نواز در طول این فیلم، شیوه روایت داستان نیز جالب بود و بیننده را از تماشای فیلم خسته نمی کرد ....

اصلی ترین موضوعی که درباره این فیلم قصد صحبت دارم، اشاره داستان فیلم به خدا و به نوعی اثبات وجود خداست؛ آقای پای دو نوع داستان برای ماموران بیمه تعریف می کند ؛داستان اول که در طول فیلم بیان می شود و کمی دور از ذهن است و پر از چالش ها و رویدادهای تا حدودی غیر طبیعی است ولی در عین حال جذاب و عجیب! داستان دوم قابل باورتر و نزدیک تر به زندگی واقعی است، نویسنده از او می پرسد که کدام داستان اصلی است و او از نویسنده می خواهد خودش انتخاب کند و نویسنده داستان اول را انتخاب می کند و سپس پای پاسخ می دهد: در مورد خدا هم همینطور است.

می توان گفت تمام معنا و مفهوم فیلم در این جمله نهفته است، خب برداشت های متفاوتی از این جمله و مقایسه دو داستان و ارتباط آن با خدا می تواند وجود داشته باشد؛

می توان از این دیدگاه به جمله نگاه کرد که داستان اصلی داستان اول است که در آن خدا وجود دارد و با تمام سختی هایی که بر سر راه پای قرار دارد او را به گونه ای که خودش متوجه نیست راهنمایی کرده و در طول مسیر او را با زیبایی هایی باور نکردنی آشنا می سازد و سرانجام به ساحل نجات می رسد و داستان دوم که بیشتر به انسان ها و عوامل رفتاری آنها در شرایط مختلف مربوط است و هیچ پیشامد خارق العاده و زیبایی حیرت انگیزی وجود ندارد بلکه غم انگیز و تاسف بار است؛

خب فرض کنیم مقصود پای از بیان کردن این جمله مقایسه داستان ها با زندگی واقعی و بیرونی است، داستان اول بیان می کند که انسان ها ابتدا به دنیا می آیند (غرق شدن کشتی) سپس در این دنیا زندگی می کنند و در طول این زندگی با سختی ها و فراز و نشیب های گوناگون روبرو می شوند و علاوه بر این سختی ها باید با حس های متضاد درون خود از جمله خشم (ریچارد پارکر) مقابله کنند، با زیبایی های پنهان این دنیا که گاهی ساده از کنارشان رد می شوند، آشنا می شوند و سرانجام به ساحل نجات می رسند (مرگ)؛ به عقیده پای سرنوشت هر کسی معین و مشخص است و او تنها می تواند تصمیم های کوچک در جهت پیمودن مسیر این سرنوشت بگیرد و قادر به تعیین مقصد و جایگاه نهایی خود نیست؛ همانگونه که پای در قایق برای زنده ماندن و نجات خود تلاش می کند ولی نمی تواند مسیر خود را تعیین کند و هر جا که آب دریا او را ببرد، او نیز خواهد رفت، پای بر این اعتقاد داشت که خدا این مسیر را برای انسان انتخاب کرده و جایگاه نهایی او را می داند و سعی در قرار دادن انسانها در مسیر درست و مشخص جهت رسیدن به ساحل نجات است هر چند که در طی این مسیر سختی های فراوان باشد.

تا به اینجا برداشت کلی خود را از فیلم و پیامی که داشت، بیان کردم؛ اما اگر بخواهیم این برداشت را تحلیل کنیم، در وهله ی اول می توان گفت که داستان دوم زندگی واقعی است و داستان اول فانتزی شده این زندگی است، زندگی واقعی پر از علت و معلول هاست و پدیده هایی که در ارتباط با انسان ها، روابط میان انسانی، موجودات زنده و غیر زنده، طبیعت پیرامون و ... است. در این زندگی واقعی هر پیشامدی دلیل علمی خود را دارد (خواه کشف شده و خواه کشف نشده) و انسان با کمک گرفتن از قدرت اندیشیدن خود می تواند این علت ها را جستجو کرده و پیدا کند. اما داستان اول که غیر واقعی تر به نظر می آید و جذاب تر است، به نوعی همان شکل و قالب دنیای واقعی است که آرایش و پیرایش شده و به زیبایی های آن جلوه ای خاص داده شده است، در این داستان پدیده های عجیب نظیر جزیره و میمون های میرکت یا هجوم ماهی های پرنده وجود دارد که شاید به سختی بتوان برایش دلیل علمی پیدا کرد!

اگر این فرض را بپذیریم که داستان دوم همان دنیای واقعی است، با عقل و منطق سازگارتر است، در واقع امکان دارد که دنیای ما همین دنیای عادی و بدون افسانه ها و معجزه ها و پیشامدهای فرا طبیعی باشد و ما برای اینکه به این دنیای سخت و خشن و فاقد زیبایی جلوه های زیبا و فانتزی ببخشیم، شروع به تعریف یک سری اعتقادات کرده ایم و سعی در بال و پر دادن به یک پدیده یا خلق پدیده ی خارق العاده جدیدی نموده ایم و این پدیده ها را به ماوراء و آنچه ذهن در مورد آن آگاهی ندارد، مربوط ساخته ایم! مسلما اکثریت ما اگر به جای آن نویسنده بودیم، داستان اول را انتخاب می کردیم زیرا با احساس ما سازگارتر است.اما دنیای بیرونی ما داستان دوم است و انسان ها جهت ارضای احساس خود و به نوعی لذت بردن از این زندگی و معنی دادن به آن داستان فانتزیک خود را ساخته و پرداخته اند.

اگر فرض کنیم که داستان اول همان دنیای واقعی ماست، یک اصل مهم به نام "اختیار" انسان نقض می شود، اگر انسان مختار است پس چرا سرنوشتی ثابت برای او مشخص شده است که به آن برسد؟ بیایید از این دیدگاه به قضیه نگاه کنیم که وقتی پای در حادثه غرق شدن کشتی همه خانواده اش را از دست داد، آیا واقعا باز قصد داشت برای ادامه زندگی تلاش کند؟ از کجا می توان گفت که بهترین هدف برای آینده ی او زنده ماندن و زندگی کردن است؟ زندگی که همراه با غم بی پایان از دست دادن خانواده باشد .... گرچه داستان اول جذاب تر است ولی اشاره به یک جبر دارد، جبری بی پایان! بهترین پیامی که این داستان دارد اهمیت تلاش است، با وجود اینکه در فیلم هایی نظیر فورست گامپ و این فیلم اهمیت تلاش به زیبایی هرچه تمام تر بیان شده است، در تحلیل این فیلم ها به این موضوع کم لطفی شده است و بیشتر به جنبه های فلسفی فیلم پرداخته شده است. اگر به داستان اول دقیق تر نگاه کنیم، در می یابیم که پای تمام تلاش خود را می کند تا زنده بماند و زندگی کند، تحمل گرسنگی، تشنگی، طوفان های سهمگین و برقراری هم زیستی مسالمت آمیز با یک ببر!

با اینکه تاکنون دلیل علمی واضح و مشخصی در جهت اثبات وجود خدا ارائه نشده است، هم چنان بیشتر انسان ها به وجود خدا معتقدند، خب یکی از دلایل این اعتقاد می تواند همان مسئله ای باشد که به آن اشاره کردم؛ معنی دادن به این زندگی و زیباتر کردن آن! انسان اساسا موجودی است که به پدیده های ماوراء طبیعی و خارق العاده علاقه دارد، صحت این موضوع را می توان به سادگی در مقایسه تعداد کسانی که فیلم Avengers را دیده و پسندیده اند با تعداد کسانی که فیلم "پرسونا"ی برگمان را می پسندند، دریافت. اما این علاقه انسان به عجایب و غرایب می تواند دلیلی بر وجود پدیده های غیر قابل توجیه از نطر علمی باشد؟ آیا پدیده ای که آن را معجزه می نامند، واقعا توجیه علمی ندارد یا انسان دوست دارد که این پدیده توجیه علمی نداشته باشد؟

همانگونه که در این فیلم بیان شد پایه و اساس یک ایمان را شک می سازد؛ با این حال بسیاری از انسانها از شک کردن در اعتقادات و باورهایشان می ترسند و این ترس موجب ریشه دواندن باورهایشان شده در مقابل شنیدن هر گونه نظر مخالف حالت دفاعی به خود گرفته و سعی در توجیه اعتقاد خود دارند، با اینکه شک پایه و اساس ایمان واقعی است ولی خطرناک است! چه بسا افراد با ایمانی که با شک در پنداشته های خود به فردی بدون ایمان و کاملا متفاوت تبدیل شده اند.

با اینکه انسان در یافتن دلایل علمی در توجیه وجود خدا تاکنون ناکام مانده است اما احساس درونی بیشتر انسانها می گوید که خدایی وجود دارد؛ حال اینکه این احساس ناشی از ترس است یا نه، مستلزم بررسی دقیق و روانکاوانه در مورد هر انسان خاص است! در واقع این احساس وجود خدا می تواند ناشی از این ترس باشد که اگر من قبول کنم که خدایی وجود ندارد و بعد از مرگم با خدا ملاقات کنم و درک کنم که وجود داشته است و من اشتباه می کردم، چه جوابی خواهم داشت؟ شاید این ترس به نوعی ترس از تنهایی در این دنیاست، تنهایی که با تولد آغاز و با مرگ خاتمه می یابد، هیچ انسانی نمی تواند به معنای واقعی کلمه تنهایی یک انسان دیگر را از بین ببرد، انسان همیشه موجودی تنهاست حال اینکه این تنهایی ابعاد مختلف داشته و بسته به نوع انسانها می تواند رنج آور و یا لذت بخش باشد.

پاسخ اساسی ترین سوال بشر را به همین راحتی نمی توان پیدا کرد، شاید بهتر است در همان حیطه لااردی بمانیم و تلاش کنیم که انسان به معنای واقعی کلمه باشیم و از قدرت اندیشه خود نهایت سود را برده و بدون تعصب بیندیشیم .....


غم قفس به کنار، آنچه عقاب را پیر می کند، پرواز زاغهای بی سر و پاست!
۱۳۹۴/۹/۲۶ صبح ۰۱:۱۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : جروشا, Memento, اسکورپان شیردل, BATMAN, کاپیتان اسکای, Classic, نکسوس, دزیره, هانا اشمیت, اسپونز, خانم لمپرت, حمید هامون, سروان رنو, لو هارپر, rahgozar_bineshan, واتسون, Princess Anne, کنتس پابرهنه, پیر چنگی, پروفسور, زرد ابری, اکتورز
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
زندگی پای - Life of Pi - خانم لمپرت - ۱۳۹۴/۹/۱۵, صبح ۰۱:۳۲
RE: زندگی پای - Life of Pi - ایـده آلـیـسـت - ۱۳۹۴/۹/۲۶ صبح ۰۱:۱۵