جعبه پيام

آلبرت کمپیون

اینگرید برگمن

"تو می ترسی عاشقم بشی"

بدنام - 1946

---------------------------------------------------------

اینگرید برگمن و کری گرانت

عکس تبلیغاتی برای فیلم "بدنام"

---------------------------------------------------------

اینگرید برگمن و گریگوری پک

"من نجاتت میدم"

طلسم شده - 1945

---------------------------------------------------------

اینگرید برگمن و شارل بویه

چراغ گاز - 1944

---------------------------------------------------------

اینگرید برگمن و یول برینر

آناستازیا - 1956

---------------------------------------------------------

اینگرید برگمن و لسلی هاوارد

میان پرده : یک قصه عشقی - 1939

**سروان رنو**

ستارگانِ آسمانِ سینما بسیارند و اینگرید برگمن یکی از درخشان ترین آنهاست. ترکیب زیبایی افسون کننده چهره اش با هنر بازیگری اش معجونی می سازد که کمتر مشابهی برای آن می توان یافت. بازیگری که دل از کف هیچکاک سنگدل ببرد ، هاوارد هیوز معروف را وسوسه کند ، ویکتور فلمینگ سالخورده را عاشق کند ، زنِ بوگارت را بدگمان سازد ، مارلون براندو سه بار پشت سر کازابلانکا را به خاطر او ببیند ، هنرپیشه زن محبوب راجر ایبرت باشد ، رئیس جمهور وقت آمریکا شخصا نشان زن سال را به او بدهد و در کنگره آمریکا به خاطرش سر و صدا به پا شود نباید یک بازیگر عادی باشد.

خودش گفته است : " در کودکی یکبار دعا کردم : خدایا کاری کن زندگی من کسل کننده نباشد... ظاهرا خدا همین یک حرف مرا اجابت کرد ! "

سالروز تولد گوهر جان , الهه سینما , روشنایی پرده , چراغ صحنه , عزیز دل بنده , اینگرید برگمن (س) بر عموم شیفتگان حضرتش مبارک باد. ❤️

و اما بعد ...

به تازگی یک مستند بسیار جالب با عنوان اینگرید : از زبان خودش Ingrid: in her words ساخته شده که نسخه دوبله آن هم چند وقت پیش از Gem Life پخش شد. نسخه زیرنویس آن هم با کیفیت HD به راحتی توسط گوگل قابل پیدا کردن و دانلود است. دیدن این مستند که از فیلم های دیده نشده آرشیو خانوادگی روسلینی و بچه هایشان گرفته شده برای هر طرفدار اینگرید واجب کفایی است.

آنونس معرفی مستند

Savezva

بی شک اینگرید برگمن یکی از اسطوره های تاریخ سینما است که به سبب نقش آفرینی های بی بدیلش توانسته کاراکترهای بیاد ماندنی و ماندگاری را در تاریخ سینما خلق کند. با نگاهی به مهمترین نقش آفرینی های او در فیلمهایش و قرار گرفتنش در کنار بازیگران مشهور دیگر می توان به این موضوع مهم پی برد: الزای دوست داشتنی در کازابلانکا و در کنار بوگارت، ماریای زیبا در کنار گری کوپر در فیلم زنگها برای که به صدا در می آید، پائولای مظلوم در چراغ گاز و همراه با شارل بوایه، دکتر پترسون جذاب فیلم طلسم شده در کنار گریگوری پک، آلیسیای وفادار به کری گرانت در فیلم بدنام، آناستازیای زیبا در کنار یول براینر در آناستازیا و سایر فیلمهایی که برگمن توانسته کاراکتری جذاب و دوست داشتنی را با قدرت و هنر بازیگریش خلق و خاطره ساز کند، اما... با وجود این همه توانایی و خلق این همه کاراکتر، برای بسیاری از دوست دارنش برگمن فقط الزاست، همان الزای دوست داشتنی که ناگهان وارد کافه ریک در کازابلانکا شده و با دیدن سام از او می خواهد تا آهنگ خاطره انگیز همچنان که زمان می گذرد را بنوازد. برای همه برگمن دوستان او همان الزایی است که ریک با دیدنش در یکی از بهترین صحنه های تاریخ سینما به شدت جا می خورد. برگمن هنوز هم همان عاشق زیبا و دوست داشتنی است که باید بین عشق و سرنوشت یکی را انتخاب کند. همان الزایی که بر سر دوراهی احساسات و واقع بینی گیر افتاده است. همان الزایی که همه دوست دارد تا در پاین فیلم متعلق به ریک بشود و البته نمی شود! همان الزایی که در واپسین وداع با چشمانی اشکبار و صورتی بهت زده تسلیم سناریویی می شود که ریک برایش تعیین کرده و او باید با غلبه بر تمام احساسات و عشق درونی اش به سرنوشت واقع بینانه اش بیندیشد و عمل کند. برای همه ما هنوز هم برگمن همان الزاست...

رابین‌هود

عکسهای Gordon Parks عکاس مجله لایف از اینگرید برگمن در پشت صحنه فیلم استرومبولی (1950)

برگرفته از فرادید (شامل عکسهای بیشتر)

pari persona

از کودکی و بعد از دیدن چهره ی اینگرید مجذوب این زیبایی متفاوت و فریبنده شدم.

اغلب اوقات موقع درس خوندن یا اوقات بیکاری سعی میکردم گوشه ی کتاب یا دفترم این چهره رو شبیه سازی کنم
بعد از دنبال کردن نقاشی ( حدود ۶ سال بطور جدی تر) بالاخره به آرزوم رسیدم :)
زیبایی، هوش، استعداد و در عین حال سادگی اینگرید برای علاقه مندانش همیشگی و ماندگار خواهد بود...

http://s9.picofile.com/file/8351982092/I...http://s9.picofile.com/file/8351982092/IMG_20190212_

**کاپیتان اسکای**

SWEDEN - CIRCA 1992

تمبر چاپ شده در سوئد اینگرید برگمن

**کاپیتان اسکای**

«آزادی را که جلوی دوربین احساس می کنم، دوست دارم. امیدوارم اشتباه نکرده باشم و روزی هنرپیشه بزرگی شوم.»

اینگرید برگمن 1935

Kathy Day

اینگرید برگمن 1969

چه پیراهن ساده و زیبایی...

_____________________________

پی نوشت

در سایت آپلود کننده عکس درج شده: گل کاکتوس 1969 آمریکا ، با این وجود در هیچ یک از سکانسهای های فیلم، اینگرید با این مد و لباس ظاهر نمیشود. حدس میزنم این تصویر یک عکس یادگاریست که مربوط میشود به پشت صحنه فیلم .

نورما دزموند

یکی از بهترین فیلم ها و یکی از بهترین نقش افرینی های اینگرید برگمن در کنار انتونی کوئین

بازی اینگرید برگمن در این فیلم که زنی ستم دیده و ترد شده هست به شدت منو تحت تاثیر خودش قرار داد ...

با اینکه شاهد شاهکار های دیگه ای مثل کازابلانکا , خداحافظ برامس , چراغ گاز , ژان دارک و... از این بانو بودم اما کارکتر کارلا برام متفاوت تر بود

ملاقات 1964 - The Visit 1964

"کارلا" در دوران نوجوانی صاحب فرزندی از "سرژ میلر" معشوقه خود می شود.وقتی او از ازدواج با کارلا امتناع می کند و به کارلا تهمت رابطه با دو مرد دیگر را میزند،"کارلا" از شهر خارج می شود.و بعد از چند سال با استفاده از زبان چرب خود،او به عنوان یک میلیونر بازمی گردد.شهر خود را آماده دریافت کمک از طرف او را می کند اما...

تصاویری از فیلم :

**سروان رنو**

خیلی وقته درباره اینگرید پست نذاشتیم و ویتامین I خون به شدت پایین آمده .

دکترها میگن اگه این ویتامین پایین باشه امکان ابتلا به کرونای نوع جدید انگلیسی زیاد میشه پس حتما مراقب خودتون باشین .

و اما بعد ...

آخرین روز سال 2020 میلادی و ایام کریسمس و برف بازی و اسکی ...

از راست به چپ :

کلارک گیبل - گری کوپر - اینگرید برگمن ....

اینگرید برگمن

**سروان رنو**

باز شهریور ماه رسید و آخر آگوست و سالروز اینگرید برگمن . eeiikk

درباره اینگرید چه بگوییم که نگفته باشند ؟! :ccco

هست ! همیشه مطلب هست و خواهد بود !

چند عکس کمتر دیده شده و لینک مستند زیبای اینگرید به زبان خودش با زیرنویس فارسی.

البته دوبله این مستند چندی پیش از شبکه Gem Life هم پخش شد و سایت MNDL هم آن را برای تبلیغ و فروش گذاشته اما من دیدمش و متاسفانه ناقص است . 20 دقیقه اول را ندارد ! :dodgy: ( قابل توجه گردانندگان سایت MNDL برای پیگیری )

پس همان اصل مستند را که کامل تر بود در لینک زیر آپلود کردیم:

دقت کنید موقع تماشا گزینه زیرنویس روشن باشد.

https://www.mediafire.com/file/ul255a8pv...https://www.mediafire.com/file/ul255a8pvam5gnc/Ingrid_Bergman_Bio_CafeClassi

در پایان , مطلب زیبایی از ایزابلا روسلینی درباره مادرش :

ایزابلا روسلینی بازیگر معروف به مناسبت ۲۹ آگوست سالروز تولد و سالگرد درگذشت مادرش اینگرید برگمن مطلبی را نوشته که خواندنی‌ است !

ایزابلا به پنج فیلم پرداخته؛ فیلم‌های کلاسیک تاریخ سینما که حضور اینگرید برگمن به آنها اعتباری خاص بخشیده است.

مادرم خودش را پرنده مهاجر توصیف می‌کرد. او به پنج زبان روان صحبت می‌کرد: سوئدی (زبان مادری‌اش)، انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی و آلمانی.

او در اروپا و ایالات متحده در فیلم‌ها و تئاترها کار می‌کرد. زمانی که مشغول جمع‌آوری این فهرست برای آکادمی (اسکار) بودم بیشتر روی کارنامه مادرم در هالیوود تمرکز کردم اما نتوانستم دو فیلم اروپایی را شامل فهرست انتخابی‌ام نکنم؛ آخرین فیلم او به کارگردانی اینگمار برگمن و دیگری فیلمی به کارگردانی پدرم روبرتو روسلینی.

مادرم برای پیروی از روحیه ماجراجویانه‌اش، هزینه زیادی پرداخت. والدین من هنگام فیلمبرداری «استرومبولی» عاشق یکدیگر شدند. ازدواجش با پدرم باعث ایجاد رسوایی بزرگ شد که در نتیجه آن مادرم نتوانست به مدت ۱۰ سال به ایالات متحده بازگردد. حتی مجلس سنای ایالات متحده علیه او موضع گرفت و در بیانیه‌ای اظهار داشت: «از خاکستر اینگرید برگمن هالیوود بهتری رشد خواهد کرد.» پس از این اوضاع مادرم هرگز به هالیوود برنگشت. او در اروپا ماند و ابتدا در پاریس و سپس در لندن زندگی کرد و در نهایت در ۶۷ سالگی به دلیل ابتلا به بیماری سرطان پستان در لندن درگذشت.
مادرم شخصیتی جذاب و خوشایند داشت. امیدوارم سبک‌بالی روح، مهربانی و پایبندی او را به ارث برده باشم. می‌دانم که اشتیاق او به تمیزکاری را به ارث برده‌ام: خانه من همیشه برق می‌زند!

دلم برای مادرم تنگ شده است. :heart:

بدنام ۱۹۴۶

مادرم و آلفرد هیچکاک دوستان خیلی خوبی بودند.هیچکاک او را می‌خنداند. او درباره اشتیاق مادرم به بازیگری گفته بود: «اینگرید فیلم را از زندگی جدی تر می‌گیرد.»

«هیچ»، همانطور که مادرم او را صدا می زد، روحیه‌اش را خوب می‌کرد. آنها با هم سه فیلم ساختند، اما «بدنام» مورد علاقه من است. ماما در آن بهترین بازی را دارد که فیلم فوق العاده‌ای است.

کازابلانکا ۱۹۴۲

«کازابلانکا» یکی از رمانتیک‌ترین فیلم‌های تاریخ، با جاذبه عمیق بین مادرم و همفری بوگارت است. مادرم در زندگینامه خود درباره بوگارت نوشت: ”او را نمی‌شناختم،” بوگارت مخصوصاً سر صحنه بسیار تودار بود."

این فیلم، یک کلاسیک واقعی‌ست؛ دارای دیالوگ‌های فوق‌العاده هوشمندانه با گفت‌وگوهای به یادماندنی. مادر در مورد این فیلم قدرتمند گفته بود: ”اگر من تنها در فیلم «کازابالانکا» حضور پیدا می‌کردم ، شهرتم به همین شکل می‌بود.”

چراغ گاز ۱۹۴۴

مادرم با ایفای این نقش در «چراغ گاز» موفق به کسب اولین جایزه از سه جایزه اسکارش شد. «چراغ گاز» به موضوعی می‌پردازد که در بحث اجتماعی امروز نیز بسیار وجود دارد: سوءرفتار با زنان، به ویژه سوءاستفاده روانشناختی. چارلز بویر یک متجاوز «دلربا»ست و آنجلا لانسبری بسیار جوان به وضوح حضور قدرتمند خود را روی پرده نمایش می‌دهد.

استرومبولی ۱۹۵۰

مادرم و پدرم عاشق هم شدند و پنج فیلم ساختند و دارای سه بچه شدند (من یکی از این سه نفر هستم!). «استرومبولی» اولین فیلم مشترک آنها بود. این فیلم اجازه می‌دهد که ببینم این دو هنرمند چگونه با هم به ساخت فیلم های اکسپریمنتال با روایت های نوگرانه و ترکیب سبک مستند و سینمایی پرداختند.

صحنه ماهیگیری ماهی تن به طور ویژه فوق‌العاده است زیرا دیگر ماهی تن به وفور وجود ندارد. امروزه، ماهی تن مدیترانه‌ای به عنوان یک گونه بسیار در معرض خطر طبقه‌بندی شده است.

تماشای مادرم بدون آرایش «استرومبولی» در حال کار با ماهیگیران واقعی، جدا بی نظیر است.

سونات پاییزی

این آخرین فیلم مادرم بود. هنگام فیلمبرداری مبتلا به سرطان بود. برای بازی دراین فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار شد. این مادرم بود که برای کار با اینگمار برگمن پیشدستی کرد (نام فامیلی یکسان داشتند اما خویشاوند نبودند) مادرم به او پیشنهاد داد که هر دو هنرمند سوئدی مطرح در سطح جهانی باهم کار کنند.

اینگمار داستان پیانیست موفقی را نوشت که به خاطر حرفه ی خود , از خانواده‌اش غافل می‌شود. مادرم در زندگی واقعی خود به این موضوع متهم شده بود. لیو اولمان به من گفت که اینگرید در این عرصه زیاد جنگید و به نفع زنان شاغل حرف زد تا آنان مادران «بد» شمرده نشوند.

من به عنوان فرزند زنی که بیش از هر چیز عاشق حرفه خود بود، فقط احساس قدردانی می‌کنم. مادرم راه را برای من و بسیاری دیگر از زنانی که عاشق کار هستند باز کرد.

می‌خواهم عنوان دیگری اضافه کنم، در صورتی که کسی به زندگی مادرم علاقه‌مند باشد که بحث‌برانگیز و پرشور بود، مستند اینگرید برگمن: به زبان خودش ساخته خارق‌العاده استیگ بورکمن را ببیند.

منبع: بانی فیلم

**کاپیتان اسکای**

(۱۳۹۰/۶/۶ عصر ۰۹:۵۲)کاپیتان اسکای نوشته شده:

... اینگرید وقتی وارد یک صحنه می شه، احساس می کنم روحش عین شعاع نور، تمام صحنه رو پر می کنه و این برای یک بازیگر به راستی غیر عادیه! در مورد هیچ بازیگری همچین حسی نداشتم!

گمان کردم که تنها من این پرتو نور را بر چهره‌ی بانو اینگرید می بینم تا این که این فرتور را در اینترنت با این نوشته‌ی زیبا درباره‌ی او یافتم:

Remembering the luminous Ingrid Bergman on her birthday. She was just magical in so many movies. Here as Ilsa Lund in the improbable classic Casablanca. As time goes by.

برگردان من به پارسی، شاید گویا نباشد. از دوستان انگلیسی‌دان می‌خواهم ترجمه‌ای درخور ازین نگاشته برای دوستان هم کافه‌ای داشته باشند. با سپاس

زادروزت فرخنده باد اینگرید عزیز! :heart:

Emiliano

(۱۴۰۰/۶/۱۱ عصر ۰۶:۲۷)کاپیتان اسکای نوشته شده:

(۱۳۹۰/۶/۶ عصر ۰۹:۵۲)کاپیتان اسکای نوشته شده:

... اینگرید وقتی وارد یک صحنه می شه، احساس می کنم روحش عین شعاع نور، تمام صحنه رو پر می کنه و این برای یک بازیگر به راستی غیر عادیه! در مورد هیچ بازیگری همچین حسی نداشتم!

گمان کردم که تنها من این پرتو نور را بر چهره‌ی بانو اینگرید می بینم تا این که این فرتور را در اینترنت با این نوشته‌ی زیبا درباره‌ی او یافتم:

Remembering the luminous Ingrid Bergman on her birthday. She was just magical in so many movies. Here as Ilsa Lund in the improbable classic Casablanca. As time goes by.

برگردان من به پارسی، شاید گویا نباشد. از دوستان انگلیسی‌دان می‌خواهم ترجمه‌ای درخور ازین نگاشته برای دوستان هم کافه‌ای داشته باشند. با سپاس

زادروزت فرخنده باد اینگرید عزیز!

با یاد «اینگرید برگمن» درخشان در زادروزش. کسی که به‌معنای واقعی کلمه در بیشتر فیلم‌هایش جادویی بود. این تصویری از «لیزا لوند» در کلاسیک همیشه‌ماندنی کازابلانکا است. چقدر زود دیر می‌شود!

**سروان رنو**

Remembering the luminous Ingrid Bergman on her birthday. She was just magical in so many movies. Here as Ilsa Lund in the improbable classic Casablanca. As time goes by

با سپاس از کاپیتان اسکای خوش سلیقه و امیلیانوی عزیز با آن ترجمه زیبا , :heart:

این هم یک ترجمه آزادِ دیگر از من:

یادِ اینگرید برگمن درخشان را در زادروزش گرامی می داریم . جادوی او در فیلم های بسیاری نقش بسته است به خصوص اینجا در کازابلانکایِ کلاسیکِ تکرارنشدنی ..در نقش الزا لاند ... دنیا می گذرد ...

اینگرید برگمن

**کاپیتان اسکای**

درباره‌ آهنگ "همچنان که زمان می‌گذرد" گپ و گفت زیادی هست. ماجراهایی درباره‌ی این آهنگ، انتخاب خواننده و جایگاه آن در فیلم کازابلانکا هست که شایسته‌ی یک گفتار ویژه در کافه است.

آن‌چه این جا خواهید خواند برداشت من از متن آهنگ فیلم است، باشد تا بماند یادگار!

Emiliano

(۱۴۰۰/۶/۱۲ عصر ۰۸:۳۶)کاپیتان اسکای نوشته شده:

درباره‌ آهنگ "همچنان که زمان می‌گذرد" گپ و گفت زیادی هست. ماجراهایی درباره‌ی این آهنگ، انتخاب خواننده و جایگاه آن در فیلم کازابلانکا هست که شایسته‌ی یک گفتار ویژه در کافه است.

آن‌چه این جا خواهید خواند برداشت من از متن آهنگ فیلم است، باشد تا بماند یادگار!

«کاپیتان اسکای» عزیز! چه کردید واقعاً!

احسنتتت!

بسیار لذّت بردم از ترجمه‌ی زیبای شما از این ترانه و تطبیق اون با متن اصلی.

همه می‌دونیم که ترجمه‌ی شعر به شعر کار سخت و خطرپذیریه و کمتر کسی می‌ره سمتش؛ امّا، شما با شعر زیباتون نشون دادید خیلی خوب از عهده‌ی این کار برمی‌یایید و به هر دو متن کاملاً سوار هستید.

وزن «مثنوی» و تضمین بیت معروفی از اون، با بن‌مایه‌ی شعر‌ یعنی، حکمت و اندرز تناسب تامّ داره و عین بلاغته. در ترجمه، در هیچ‌جا سکته‌ی وزنی ندیدم و نشون می‌ده با شعر و عروض بیگانه نیستید. فقط گاهی از تصویرهای شعری کاسته می‌شد و بیشتر سمت «نظم» می‌رفت، که به‌نسبتِ بیت‌ها کم و قابل اغماض بود.

باز هم بهتون تبریک می‌گم و خییییلی دوست دارم باز هم اگه ترجمه‌ی شعر به شعر دیگه‌ای دارید؛ اگه دوس داشتید، اینجا با ما به اشتراک بذارید. ممنون.

...................

..................

پی‌نوشت خاطره‌انگیز:

بعد از نوشتن این ارساله، کنجکاو شدم آی‌دی «کاپیتان اسکای» عزیز رو بررسی کنم که چه‌کاره‌ان! با خوندن محلّ زندگی ایشون، علائق و رشته‌های موردعلاقه و تدریس، متوجه شدم که بنده و ایشون سااااال‌هاست هم همکار هستیم و هم دوست و همشهری. من افتخار شاگردی در کلاس‌های درس ایشون رو هم داشته‌م.

بلافاصله به ایشون پیامی دادم و دیدم بله! حدسم درست بوده!

واقعاً از داشتن چنین دوستان و همکارانی افتخار می‌کنم.

**کاپیتان اسکای**

این هم از برکات وجود کافه، ... حالا سروان رنو می تواند کلاهش را کج بگذارد و پُز کافه را بدهد که: "ما برای وصل کردن آمدیم!" دوست و همکاری قدیمی که به لطف کافه کلاسیک دوباره همدیگر را پیدا کردیم. حالا بماند که چقدر با هم گفتگو کرده‌ایم و کمک حال هم بوده‌ایم بدون این که بدانیم این دوستی‌مان جلوه‌ی دیگری هم دارد، بسیار قدیمی‌تر از این چهره‌ی مجازی! به هر حال خوشحالم و این را هم می‌گذاریم به حساب اینگرید!

اما این اینگرید برگمن هم حکایتی است بی‌مانند!

یک نکته هم بماند یک هیچ به نفع اینگرید برگمن که مجبور بودند زیر پای شخصیتی همانند همفری بوگارت چهارپایه بگذارند یا کفش‌هایی با پاشنه‌های بسیار بلند بپوشد تا بتواند در برابر اینگرید عرض اندام کند!

Savezva

نقش آفرینی اینگرید برگمن و جرمی برت در کنار هم

دوعکس زیبا و ماندگار از تئاتر یک ماه در روستا نوشته ایوان تورگنیف با حضور اینگرید برگمن و جرمی برت. این تئاتر در سپتامبر 1965 در سالن تئاتر کمبریج روی صحنه رفته است.

**سروان رنو**

این روزها که جشنواره فیلم کن در جریان است یک عکس تازه از حضور اینگرید برگمن در جشنواره 1956 کن بیرون آمده که حتی من هم قبلا ندیده بودم و جالب و زیباست.

یک لحظه ی ناب :heart:

پی نوشت: مرد پشت زمینه روبرتو روسلینیِ نامرد می باشد.

Ingrid Bergman & Roberto Rossellini in Cannes Festival 1956

Ingrid Bergman Cannes

حالت موضوع بندی \| حالت خطی اینگرید برگمن
نویسنده	پیام

جعبه پيام
» <سرگرد راینهارت> خوش به حال لوک من ۱۰ سال نبودم نمیدونم از منم یاد کرده کسی » <کنتس پابرهنه> لوک عزیز حدود هشت ماهه به کافه سر نزدن، جاشون چقدر خالیه، امیدوارم زودتر برگردن. » <سرگرد راینهارت> شارینگهام عزیز درود یه قهوه در کاندید مهمان من.اول ورود گفتم اون اعدام نمایشی بود » <سروان رنو> واقعا حسِ عید با برنامه سینمای کمدی و دیدن جمشید گرگین تکمیل می شد : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=183&pid=4615 » <شارینگهام> به به ، سرگرد راینهارت عزیز ، رسیدن به خیر، نبودی ؛ داشتیم درباره ی اعدامت بحث می کردیم! » <آرلینگتون> سلام گلوبال عزیز . دوستان یه شبکه استانی در تلوبیون پیدا کردم اسمش سربدارانه . مدام سریال سربدران رو نشون میده . اصلا متوقف نمیشه . نمیدونم چرا این جوریه » <آدمیرال گلوبال> سلام و درود و تبریک سال نو به همه دوستان » <رابرت> ممنون از حسن لطف‌تان سرکار خانم "کنتس پابرهنه". جذابیت طرح جلد کتاب‌های قدیمی دلایلی دارد که اگر عمری بود، درمورد آن خواهم نوشت. » <سروان رنو> تو که اهل چایی نبودی راینهارت . هر وقت می رفتی کافه ی کاندید به هوای مونیک بود ! » <سرگرد راینهارت> من چند سالی نبودم الان که اومدم کافه شده مثل کاندید بعد از جنگ یه چایی خوردم که سرد بود

پيام :