Classic
صاحب کافه
ارسال ها: 799
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۷
اعتبار: 47
تشکرها : 6837
( 6072 تشکر در 445 ارسال )
|
RE: اینگرید برگمن - بازیگر بی همتا
اينگريد , اين فقط يه فيلمه !
گويا اين حرف را استاد هيچكاك به اينگريد گفته، وقتي ديد او بازي را زيادي جدي گرفته است. نصيحتي كه بعدها خودش به دخترش ايزابلا روسليني درباره بازيگري گفت: «آن را ساده بگير. صورتت را همينطور معمولي نگهدار، موسيقي و داستان پرش ميكنند!» نميدانم اگر آن آسانسورچي باعث نميشد كه اينگريد با آن تهيهكننده همه فن حريف، ديويد . او. سلزنيك آشنا و كشف شود چه بر سر فيلم «كازابلانكا» و «بدنام» و... ميآمد؟
نميدانم تصور فيلم «كازابلانكا» چقدر بدون اينگريد برگمن عزيز و آن بدتركيب جذاب و تلخ- همفري بوگارت نمردني را ميگويم ! - معني دارد؟ آن صورت ساده و چشمان معصوم و حس تمامنشدني كه از دايره پوست و گوشتش بيرون ميزند و نميشود كه از او چشم برداري، با آنكه به نظر كار عجيبي نميكند. «به عقيده من مهمترين خصوصيت لازم براي يك هنرپيشه اين است كه خيلي خوب بداند چطور هيچ كاري نكند.» اين را هم هيچكاك گفته و اينگريد به واقع چنين كرد. حتي در نقش «آليشا»ي فيلم بدنام. مسير زني الكلي تا عاشقيت و جاافتادگي و تلخشدگي- چون ليمويي قاچ شده كه مانده روي دست عشق و وظيفه را نرم و باوركردني بازي ميكند. علاقه هيچكاك آنقدر به او زياد است كه ميخواست اين مدل افتخار، اين ستاره را بر سينه بزند و به خاطر او فيلم «برج جدي» را ميسازد. «من علاقه خاصي به آن رمان نداشتم و اگر به خاطر اينگريد برگمن نبود، خيال نميكنم دست به ساختن اين فيلم ميزدم.» هرچند بعدا فكر ميكند اين كار بچگانهاي بود!
به قول همين رند انگليسي «هنرپيشگان زني كه شهرتي طولاني داشتند (دارند) هيچ جاذبه تمناگري به مفهومي كه امروز رايج است، ندارند، آنان موفقيت خود را تنها به استعداد و جذابيت طبيعي خود مديون هستند، آنان به طور لايتغير در نقشهايي ظاهر ميشوند كه از جذبه الهام بخشيدن و كمال بازي بهترين جنبههاي انساني را مورد خطاب قرار ميدهد» و ادامه ميدهد كه «از نظر جسمي و روحي، هنرپيشه روي پرده امروزه، نبايد تنها دختري كاملا دلپذير باشد، او بايد در نگاه و صدايش زندگي داشته باشد. دوران هنرپيشهاي كه فقط تصويري نيكو داشته باشد سر آمده...» او هميشه دوست داشت به مو و سر و صورتش دست نزند. يعني دماغ و دهن و گونهاش مال خودش بود. از لنزهاي رنگين هم كمك نگرفت ولي هميشه رنگين ماند با آن همه فيلمهاي سياه و سفيدي كه بازي كرده!
چقدر تهيهكنندگان آمريكا زور زدند تا اسمش را هم عوض كنند و او زير بار نرفت و به نام برگمن بودن افتخار كرد و عاقبت هم در كنار استاد سينماي سوئد قرار گرفت و سونات پاييز را با هم نواختند. اما عشق به غيرمتعارف بودن، اينگريد را به سمت «سفر ايتاليا» كشاند تا در كنار روسليني بزرگ عشق و جنجال را تا پاي طرد شدن در آمريكا به جان بخرد و باز گردد. اين يعني از تجربه نهراسيدن و تكرار نكردن و حتي شكستن چهره معصومش كه در فيلم «جكيل و مسترهايد» تصويري شد. نميدانم از سر تصادف- كه رهبر جهان است گويا- سهبار ازدواج كرد، سه بار جايزه اسكار برد و سه فرزند دارد؟! ميگويند در 1915 متولد شدي و من تاريخ مرگت را به ياد نميآورم. شايد برميگردد به شناسنامه و شايد هم اعداد و ارقام نميتوانند گوياي عمر هنرت باشند از اين رو تو هنوز زندهاي. تولدت مبارك اينگريد عزيز!
منبع : روزنامه شرق - نوشته محمد علی سجادی - 7 شهریور 1390
لینک :http://s h a r g h n e w s p a p e r.ir/News/90/06/07/9735.html
اینهمه کافه توی دنیا هست , اونوقت شما درست اومدین به کافه ی ما
| |
۱۳۹۰/۶/۱۵ عصر ۰۱:۱۴ | |
تشکر شده توسط : |
الیشا, کاپیتان هادوک, بانو, دزیره, میثم, سروان رنو, دن ویتو کورلئونه, ژان والژان, گرتا, بهمن مفید, کاترین جویس, کاپیتان اسکای, مگی گربه, بهزاد ستوده, رزا, خانم لمپرت, گولاگ, ریچارد, مکس دی وینتر |