[-]
جعبه پيام
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
» <دون دیه‌گو دلاوگا> سلام و سپاس فراوان "Dude" گرامی. آقا ممنون برای "Orions belte". با معرفی شما، خودم هم خاطره محوی از آن سراغ گرفتم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
معرفی شخصیت در سینمای کلاسیک
نویسنده پیام
برت گوردون آفلاین
کمیسیون بگیر کافه
***

ارسال ها: 32
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
اعتبار: 11


تشکرها : 529
( 524 تشکر در 17 ارسال )
شماره ارسال: #8
بشکه مینه سوتا در بیلیاردباز

بیلیاردباز (The hustler) محصول 1961 ساخته رابرت راسن از آن فیلم هاییست که باید در روند نرمال ساخت آن شک کرد. انگار روند چرخش ستارگان و خورشید و ماه چیده شده بودند تا این فیلم ساخته شود. همه عوامل، بازیگران، فیلمبردار و کارگردان طوری درست سر جایشان هستند که باید شک کرد دست چپ خدا در این اثر دخیل است. ما ایرانی ها که اصلا نظر کرده خاص خداوند هستیم با آن دوبله و ترجمه. فقط ترجمه Minnesota Fats به بشکه مینه سوتا با باز آفرینش شگفت آور منوچهر اسماعیلی و Fast Eddie به ادی تنددست با هنر نمایی معجزه گون چنگیز جلیلوند برای هر معتقد به مذهب سینمای کلاسیک با گرایش دوبله کافیست تا ایمان خود را تقویت کند هر چند کافران نیز لب به تحسین آن می گشایند و چنان سرگشته می شوند که جهان پس از مرگ هیچکاک در نظرشان پوچ و تهی می نمایاند و از فرط پشیمانی به سال های سکوت تصویر رجعت می کنند. (سفر ندامت کافران از سینمای مدرن از اسفار کتاب مقدس عهد کلاسیک).

بعد از معرفی ادی و شریکش در ابتدای فیلم که مشغول سرکیسه کردن بقیه اند باشگاه بیلیارد ایمز معرفی می شود که سر صبح در حال بازگشایی است. از همین جا رابرت راسن شروع به زمینه چینی برای معرفی بشکه می کند. مسئول باشگاه وارد می شود، نگاهی به ساعتش می کند: صبح به خیر هنری. و ساعت دیواری بالای در ورودی را نگاه می کند. هنری بالای صندلی می رود و ساعت را تنظیم می کند. بعد از یک دیزالو هنرمندانه به همان ساعت که همزمان مثل یک جامپ کات است و گذر زمان را نشان می دهد ادی و چارلی وارد می شوند. ادی به قصد خاصی اینجا آمده است، می خواهد ده هزار تا ببرد و کری می خواند که: بگو ببینم چارلی کیه که منو شکست بده؟ مسئول باشگاه ادی را شناخته و منظورش را می گیرد: اگه اشتباه نکنم اومدی با بشکه مینه سوتا بازی کنی... یه نصیحت مجانی می خوای؟... ببینم پول مولم داری؟... از اینجا برو. رفیقتو بردار برو بشکه پول کسی رو نمی خواد. رفیقتم نمی تونه ببردتش. 15 ساله کسی ازش نبرده. تو این ملک رودست نداره..... خیله خوب هر چی راجب بشکه لازم بود بهت گفتم اگه بازم می خوای برو باهاش بازی کن... پاتوقش هر شب تو همین سالنه. سر ساعت 8 میاد. همینجا باش خودش پیدات می کنه. دوباره دیزالو به ساعت دیواری که 8 را نشان می دهد و مردی که می خواهد از در برود بیرون اما متوجه کسی می شود که از پله ها بالا می آید، به احترامش هر دو لنگه در را باز می کند و پادشاه وارد می شود. راسن بالاخره در دقیقه 12 از قهرمانش رونمایی می کند: یک جنتلمن خوشپوش دقیق و وقت شناس با گل میخکی بر یقه، سیگاری در دست و لبخندی مطمئن. کسی که ادی از کالیفرنیا بدون دعوت او برای مبارزه به جنگش آمده است. بشکه آنقدر بزرگ است که برای بزرگ شدن باید شکستش داد. شخصیتی خدای گونه که حتی برت حقه باز هم به او احترام می گذارد. تنها کسی که سوسیس پالتویش را با احترام می گیرد و در جارختی آویزان می کند. با راه رفتنی چابک که با همان فرزی سیگار از جعبه سیگارش در می آورد و به لب می گذارد انگار واقعا مشغول نواختن ویولن است. به سمت ادی می رود و با فروتنی یک قهرمان از بازی ادی تعریف می کند و در مقابل حرافی های شتابزده ادی از بیگ جان می پرسد: تو می گی این پسره اهل قماره؟. بشکه در همین 3 دقیقه که از معرفی اش می گذرد با آن گل میخک و سیگار و خونسردی خدای گونش واقعا به اندازه یک بشکه در تاریخ سینما جا باز کرده است.

1

۱۳۹۳/۹/۱۷ صبح ۱۲:۲۱
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : فرانکنشتاین, BATMAN, زینال بندری, خانم لمپرت, Classic, برو بیکر, حمید هامون, اسکورپان شیردل, سروان رنو, پایک بیشاپ, گولاگ, علی بابا, پیر چنگی, سناتور, پرشیا, ژان والژان, هایدی, ایـده آلـیـسـت, Papillon, باربوسا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
هنری گوندورف در نیش - برت گوردون - ۱۳۹۳/۸/۱۱, صبح ۱۱:۳۸
بشکه مینه سوتا در بیلیاردباز - برت گوردون - ۱۳۹۳/۹/۱۷ صبح ۱۲:۲۱