[-]
جعبه پيام
» <BATMAN> سلام شارینگهام عزیز، با اجازه شما بله!
» <شارینگهام> سلام بتمن جان، گشت شبانه ات آغاز شده؟
» <BATMAN> شب بخیر https://s8.uupload.ir/files/the_batman_hpv2.jpg
» <اکتورز> مجیدی ، کیا رستمی ، پوراحمد و ... نقش بچەها در فیلمهایشان بسیار پررنگ بودە و این بیشتر بە دلیل دور زدن سانسور بودە
» <اکتورز> همەی وجودم درد گرفت
» <اکتورز> ویدیوای از صحبتهای جیم جارموش در مورد کیارستمی دیدم و نظر ایشان این بود کە کیارستمی برای دور زدن سانسور از کودکان در فیلمهایش بهرە میگرفتە
» <سروان رنو> تلگرام یا فروم ؟ مساله این است ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45464
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
» <دون دیه‌گو دلاوگا> سلام و سپاس فراوان "Dude" گرامی. آقا ممنون برای "Orions belte". با معرفی شما، خودم هم خاطره محوی از آن سراغ گرفتم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 1 رای - 3 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
راجر ایبرت منتقد محبوب سینمای کلاسیک
نویسنده پیام
Savezva آفلاین
جک لمون
***

ارسال ها: 212
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۱۰
اعتبار: 38


تشکرها : 989
( 2183 تشکر در 179 ارسال )
شماره ارسال: #3
RE: راجر ایبرت منتقد محبوب سینمای کلاسیک

رستگاری شاوشنگ

نقدی از راجر ایبرت

 

رستگاري شاوشنك فيلمي است درباره گذر زمان، صبر و وفاداري ـ شايد نه وفاداري جنسي ـ و اين خصوصيات به تدريج كه فيلم پيش مي رود شكل واضح تري به خود مي گيرد و دو مرد را به تصوير مي كشد كه به حبس ابد محكوم شده اند و با هم دوست مي شوند و با نااميدي مبارزه مي كنند.
داستان را رد ردينگ (با بازي مورگان فريمن) روايت مي كند كه سالهاست پشت ديوارهاي شاوشنك گرفتار است و دلال همه فن حريف آنجا محسوب مي شود. او مي تواند هرچه را كه مورد نياز باشد در اختيار متقاضي قرار دهد: سيگار، آبنبات چوبي و حتي يك چكش سنگ شكن كوچك كه يك زمين شناس آماتور مي تواند از آن استفاده كند. يك روز او و دوستانش در حال تماشاي پیاده شدن زندانيان از اتوبوس هستند و روي آنها شرط بندي ميكنند كه كداميك در شب اول زندان گريه خواهد كرد و كداميك نخواهد كرد. رد روي جوانكي لاغر و قدبلند به نام اندي دوفرن (با بازي تيم رابينز) كه شبيه طفل معصوم هاست شرط مي بندد.
ولي اندي گريه نمي كند و رد سيگارهايي را كه شرط بسته بود مي بازد. اندي همه را در شاوشنک شگفت زده مي كند، او اراده و استقامتي دارد كه به نظر مي رسد هيچ چيز نمي تواند آن را بشكند. او بانكدار بوده و به خاطر ارتكاب قتل محكوم شده است. ظاهراً بي گناه است و نكات زيادي در پرونده اش به چشم مي خورد، ولي بعد از مدتي همه آنها رنگ خيال به خود مي گيرند. تنها چيزي كه درون زندان مهم است جامعه درون آن است: كي قويه و كي ضعيف، و زمان كه به گذر خود ادامه مي دهد.
رد هم به حبس ابد محكوم شده است. گاه به گاه در گذر دهه ها او را به پاي ميز هيأت عفو مي كشند تا دهه هاي محكوميتش را بشمارند (بيست سال، سي سال) و از او بپرسند كه فكر مي كنه اصلاح شده يا نه. اوه، البته او با اطمينان جواب مثبت مي دهد، ولي در حالي كه سالها از جلوي چشمانش رژه مي روند، او اعتماد به نفس خود را به تدريج از دست مي دهد و اين طور به نظر مي رسد كه در آنجا ماندگار است و مثل ديگر ابدي اي كه به قيد ضمانت آزاد شده و در نهايت خود را دار مي زند، او هم ديگر نمي تواند با زندگي خارج از زندان ارتباط برقرار كند.
رد كه در درون اندي صداقت و اراده اي را مي بيند كه باعث شده او بتواند سالهاي زندان را سپري كند، داستان را طوري تعريف مي كند كه او را قادر مي سازد به جاي تمام زندانيان ديگر هم حرف بزند. اندي نشيمنگاه كسي را نمي بوسد، عقب نشيني هم نمي كند. ولي او خشن هم نيست، فقط اعتماد به نفسي خارق العاده دارد. براي رئيس زندان ( با بازي باب گانتون)، اندي هم منشأ شر و هم خير است: او خيلي چيزها درباره حسابداري و پرداخت ماليات مي داند و ديري نمي گذرد كه از رختشويي به كتابخانه منتقل مي شود تا به كارهاي رئيس بپردازد و حساب پولهايي را كه رئيس از راه خلاف به جيب زده نگه دارد و راست و ريست كند. شهرت او فراگير مي شود و بزودي انجام عمليات مالياتي و سرمايه گذاري بيشتر افسرها و صاحب منصبان زندان به او واگذار مي شود.

لحظه هاي كليدي هم در فيلم وجود دارد. از جمله هنگامي كه اندي از نفوذش استفاده مي كند تا براي دوستانش كه روي پشت بام كار مي كنند آب جوي خنك بگيرد، يا وقتي كه او با كتابدار سالخورده زندان (با بازي جيمز ويتمور) دوست مي شود، يا وقتي كه پايش را از گليمش درازتر مي كند و در انفرادي حبس مي شود. چيزي كه همه زنداني ها ـ به علاوه خود ما ـ را شگفت زده مي كند اين است كه هر خير و شري را كه بر سرش نازل مي شود به راحتي و بدون شكايت مي پذيرد، گويي او گستره اي را مي بيند كه فراتر از ديد ما و زندانيان قرار دارد.
رفاقت بين اندي و رد يكي از كليدي ترين عناصر فيلم براي پيشبرد داستان است. اين فيلم يك درام زندانی به معناي متعارف نيست: راجع به خشونت، شورش و در نهايت پايان خوش حرفي نمي زند. كلمه رستگاري بدون دليل در عنوان فيلم گنجانده نشده است. فيلم بر اساس داستان ريتا هيورث و رستگاري شاوشنك اثر استيون كينگ ساخته شده كه نسبت به ديگر آثار او داستاني متفاوت دارد. در اين داستان منبع وحشت، جريانهاي مافوق طبيعي نيست، بلكه وحشت از جايي سرچشمه مي گيرد كه ميبينيم كه ده، بيست، سي … سالهاي عمر يك انسان مي گذرند در حالي كه در برنامه روزانه يكنواخت زندگي در زندان هيچ تغييري ايجاد نمي شود. فرانك دارابانت، كارگردان فيلم، در رنگ آميزي زندان از رنگهاي خاكستري و كدر استفاده كرده، بنابراين هرگاه حادثه اي كليدي اتفاق مي افتد، در پس زمينه تيره و يكنواخت زندان، زنده و پرنشاط به نظر ميرسد.
اندي كه نقش او را رابينز بازي مي كند، تفكراتش را بروز نمي دهد. بنابراين رد با بازي فريمن نقش حياتي بر عهده دارد: نظارت لحظه به لحظه و نزديك او بر اعمال اندي در گذر ساليان به ما اين امكان را مي دهد كه از طريق دريچه چشم او تغييراتي را كه در اندي ايجاد مي شود و تأثيري كه او روي اطرافيانش مي گذارد را در گذر زمان مشاهده كنيم. در كنار همه اينها يك اتفاق ديگر هم در حال رخ دادن است، اتفاقي كه تاپايان فيلم مخفي و بي سر و صدا باقي مي ماند.
رستگاري شاوشنك يك داستان نااميد كننده نيست، اگرچه شايد من باعث شدم كه اينطور به نظر برسد. فيلم پر از زندگي و نشاط و حرارتي است كه از دوستي اندي و رد سرچشمه مي گيرد. به علاوه فيلم لحظات هيجان انگيز و تعليقي هم دارد، اگرچه نه در وقتي كه ما انتظار آن را داريم. ولي در مجموع فيلم استعاره اي است بر حفظ ارزشهاي فردي با وجود تمام چيزهاي ديگر. اگر ضرباهنگ فيلم در بخشهاي مياني كمي كند به نظر مي رسد، شايد به اين خاطر است كه قصد كارگردان واقعاً همين بوده كه با نمايش كند گذر زمان، رستگاري نهايي را ملموس تر و شيرين تر جلوه دهد.

ترجمه از: پیمان


سفید پوشیده بودم با موی سیاه/ اکنون سیاه جامه ام با موی سفید
۱۳۹۲/۱/۲۹ عصر ۱۱:۳۳
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : اسکورپان شیردل, پرشیا, اسکارلت اُهارا, بانو, رزا, ژان والژان, دزیره, Classic, حمید هامون, کنتس پابرهنه, مگی گربه, واتسون
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: راجر ایبرت منتقد محبوب سینمای کلاسیک - Savezva - ۱۳۹۲/۱/۲۹ عصر ۱۱:۳۳