چگونگی آفرینش جهان و انسان
نخست, جز خائوس هیچ نبود؛
مغاکی بی انتها و پهناور
خشم آگین چونان دریایی: تاریک, بی بر, سرکش
شعر بالا, اثر جان میلتون ادیب شهیر انگلیسی و سراینده ی شعر حماسی "بهشت گمشده" است که در قرن هفدهم میلادی می زیست. با این حال سروده ی او, بیانی دقیق از نقطه نظر یونانیان باستان پیرامون سرآغاز گیتی است. سال های دراز, بسیار پیشتر از پیدایش ایزدان, در گذشته ای مه آلود و تاریک تنها آشوب بی شکلی به نام خائوس یا هاویه (Chaos) وجود داشت که تاریکی ممتدی بر آن سایه افکنده بود.
سرانجام, به شیوه ای که چگونگی آن بر هیچ کس آشکار نیست, دو نوزاد در این نیستیِ بی شکل پا به عرصه ی وجود نهادند: یکی از آن ها نوکس (Nyx) یا شب بود و دیگری, اربوس (Erebus یا Erebos), ژرفنایی بی انتها که مرگ در آن خانه داشت. در سراسر گیتی جز این دو, دیگر هیچ نبود و همه جا در چنگال سیاهی, نیستی و سکوت فرو رفته بود.
Nyx and Erebus
سپس شگفت انگیزترین شگفتی ها رخ داد. به شیوه ای رمزآلود از دل این هراس تهی و بی انتها, بهترین وجود هستی پدیدار شد. اریستوفان, نمایش نامه نویس بزرگ و شاعر طنزپرداز یونانی این رویداد را چنین به تصویر می کشد:
شبِ سیه بال
در آغوش تاریک و ژرفِ اربوس, تخمی باد آورده نهاد
و در پس گذر فصل های بسیار, عشق قد برافراشت
درخشان با بال هایی زرین
که دیربازی بود او را چشم در راه بودند
از تاریکی و از مرگ, عشق (Eros) زاده شد و با زایش او, سامان و زیبایی بر آن هرج و مرج کور چیره شدند. عشق, نور (Aether) را همراه با همنشین او, روز تابان (Hemera) آفرید و سپس نوبت به آفرینش زمین (Gaia) رسید. طبیعی بود که با آفرینش عشق و نور, زمین نیز بوجود آید و در پس آن پردیس یا اورانوس (Uranus) زاده شد. هسیود (Hesiod) شاعر باستانی یونان که تقریبا همدوره هومر است, نخستین یونانی ای بود که کوشید برای سرآغاز هر چیز توضیحی ارائه دهد. او چنین نگاشته است:
زمین, زیبا و آغوش- گشوده, سر برداشت؛
او که شالوده ی پابرجای همه چیز است.
و زمینِ زیبا, نخست پردیسِ پرستاره را زاد,
هم تراز با خویش,
تا زمین را از هر سوی دربرگیرد و کاشانه ای ابدی باشد برای ایزدان خجسته پی
در این دیدگاه پیرامون گذشته ی هستی, هنوز تفاوتی بین مکان ها و افراد وجود نداشت. زمین که گستره ای جمود بود, در عین حال شخصیتی مبهم و شبه زنده داشت. پردیس, تاقِ کبودِ بلند, هم رفتاری زنده وار نشان می داد. برای کسانی که این داستان ها را بازگو کردند, تمامی هستی همانند خودشان زنده و پویا بود. آنان به هرچه تغییر می کرد و نشانی از زندگی داشت, شخصیتی زنده می بخشیدند. این زنده پنداری به نوعی رمزآلود بود: چیزی ژرف و مبهم که با جنبش خویش تغییر را در پی داشت و به همین دلیل, زنده محسوب می شد: زمین با بهار و زمستان اش, آسمان با ستارگان درخشان اش, دریای ناآرام با امواج خروشان اش و .....
داستان سرایان ابتدایی, با به صحنه آوردن عشق و نور, زمینه را برای ظهور انسان فراهم می کردند و این هویت بخشی به تدریج دقیق تر و واضح تر می شد. پس از پردیس و زمین که از این زنده پنداری, تنها سهمی اندک و مبهم داشتند, نوبت به فرزندانی رسید که آن ها (گایا و اورانوس) پدر و مادرشان بودند و بیشتر از والدین شان به موجودات زنده شباهت داشتند. یونیان باستان هم, به سان ما باور داشتند که روزگاری زمین, کاشانه ی موجوداتی عجیب و غول آسا بوده است. اما از دیدگاه آن ها این موجودات, نه دایناسورها و ماموت ها بلکه, موجوداتی با شکل شبه انسانی و درونی غیر انسانی بودند. آن ها قدرت چیره و نابودگر زمین لرزه, تندباد و آتشفشان را در اختیار داشتند. در افسانه ها این موجودات بیش از آن که واقعا زنده باشند, به دنیایی تعلق داشتند که در آن هنوز نشانی از زندگی وجود نداشت و هرچه بود, جنبش های ترسناک نیروهایی ستیزناپذیر بود که کوه ها را از جای می کندند و دریاها را جابجا می کردند.
سه تن از این موجودات, با پیکری غول آسا و قدرتی شگرف, هر یک صد دست و پنجاه سر داشتند. به همین سبب آن ها را هکاتون کایر (Hecatonchire) یا صد دست می نامیدند. به سه تن دیگر نام سیکلوپ (Cyclops) به معنای چشم-چرخی داده بودند, چرا که هریک تنها یک چشم بسیار بزرگ در میانه پیشانی خود داشتند که چون چرخ ارابه, گِرد و بزرگ بود. این موجودات قامتی به بلندای ستیغ کوه ها داشتند و از نیرویی نابودگر برخوردار بودند. از این دو گروه فرزندان گایا و اورانوس بعدها بیشتر خواهیم شنید.
در پست بعدی به زایش تیتان ها خواهیم پرداخت.
ارجاعات در ساخته های سینمایی:
گایا: در سری معروف انیمیشن Final Fantasy از زمین با عنوان گایا نام برده شده است.
اروس: Eros نام فیلمی ایتالیایی (2004) تشکیل یافته از سه بخش کوتاه که هریک توسط یک کارگردان (ونگ کاروای, استیون سودربرگ و میکل آنجلو آنتونیونی) ساخته شده است.
هکاتون کایر: نام یکی از شخصیت های اصلی انیمیشن Apple seed بریاریوس هکاتون کایر است که از اسم یکی از هیولاهای صد دست اساطیر یونان به نام بریاریوس نیرومند گرفته شده است.
سیکلوپ: فیلمی با عنوان سیکلوپ (1957)؛ یک فیلم ترسناک علمی-تخیلی.
البته می توان به شخصیت سیکلوپس در سری فیلم های مردان ایکس هم اشاره کرد که با توجه به توانایی خاصی که دارد, بی شباهت به سیکلوپ اساطیر یونان نیست.