[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> نگاهی به فیلم نشانی از شر ( اورسن ولز ) ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=46&pid=4539
» <رابرت> متأسفانه "علی‌اصغر رضایی‌نیک" صداپیشه مکمل‌گو بر اثر سکته قلبی درگذشت. نمونه مصاحبه و خاطراتش: https://www.aparat.com/v/tTSqn
» <سروان رنو> مانند بهار و نوروز , سالی نو را به امید بهتر شدن و شکوفا شدن آغاز می کنیم [تصویر: do.php?imgf=org-685bcf6ba2581.png]
» <mr.anderson> سال نو همه هم کافه ای های عزیز مبارک! سال خوب و خرمی داشته باشید!
» <rahgozar_bineshan> سالی پر از شادکامی و تن درستی و شادی را برای همه دوستان آرزومندم!
» <BATMAN> به نظرم شرورترین شخصیت انیمیشنی دیزنی اسکاره/ چه پوستر جذابی! https://s8.uupload.ir/files/scar_vrvb.jpg
» <جیمز باند> من هم از طرف خودم و سایر همکاران در MI6 نوروز و سال نو را به همه دوستان خوش ذوق کافه شاد باش میگم.
» <ریچارد> سلا دوستان.گوینده بازیگراورسولاکوربیرودرسریال سرقت پول کیست
» <ترنچ موزر> درود بر دوستان گرامی کافه کلاسیک ، فرا رسیدن بهار و سال جدید را به همه شما سروران شادباش میگم و آرزوی موفقیت را در کار و زندگی برایتان دارم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> در سال گذشته بنده کم‌کار بودم در کافه، ولی از پُست‌های دوستان خصوصاً جناب رابرت و کوئیک و "Dude" بسیار بهره بردم. تشکر و بیش باد!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 4.33 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نجواها و فریادها... صداهایی ماندگار ( تفکیک 1 )
نویسنده پیام
منصور آفلاین
آخرین تلالو شفق
*

ارسال ها: 501
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۸/۱۷
اعتبار: 77


تشکرها : 395
( 8061 تشکر در 307 ارسال )
شماره ارسال: #52
RE: نجواها و فریادها... صداهایی ماندگار ( تفکیک 1 )

(۱۳۹۴/۱/۷ صبح ۱۰:۵۴)بانو نوشته شده:  

در یکی از دیالوگهای پس گردنی، مرحوم ایرج دوستدار عزیز از لفظ (شامورتی) استفاده می کند که به اشتباه (شاقورتی) درج شده است.

دوستان مستحضرند که شامورتی واژه ای ارمنی و به معنی حقه بازی، دغلبازی و حیله گری است. به نوعی همان شعبده بازی و لوده گی یا معرکه گیری در میان جمع را معنا می دهد.

بانوی عزیز

منصور بخوبی میداند که شامّورتی صحیح است. اگر دیدید آنجا بشکل شاقورتی (یا شامقورتی) نوشته ام بدین علت بود که سعی کردم دقیقا همانی نوشته شود که از طرف دوستدار تلفظ میشود. شامورتی (یا شامورتی بازی) شکل صحیح عبارت و شاقورتی شکل عوامانه آنست که در فیلمهای جاهلانه که مقید به ادبیات خاصی نبود ادا میشد

توضیح شما مرا بر آن میدارد که بابی باز کنیم برای توضیح این اصطلاحات که مرحوم دوستدار از آنها استفاده میکرد . در این بخش به چند مورد اشاره میکنیم و اگر حوصله ای بود ادامه خواهیم داد

ناکس

این لغت در مفهوم  بی سروپا ، نااهل ، بدذات و  فرومایه بکار میرود. گاهی در مفهوم، برای کسی است سرش از خواری به زیرباشد. معنای ظاهری کلمه با توجه به نفی کَس به کسی که صرفا بی کس است نیست بلکه کسی است که شبیه حتی انسانهای معمولی که در مفهوم کَس هستند هم نیست و فرومایه تر است. با گذشت زمان تلفظ این عبارت با کسر کاف و به شکل ناکِس صورت میگیرد که البته هردو تلفظ صحیح است. مرحوم ایرج دوستدار از این عبارت به کرات و در اکثر دوبله ها در حق کسانی که با صحبتهای او موافق نبودند یا به نوعی مخالفت میکردند و یا دشمن تلقی می شدند استفاده میکرد. امروزه اصطلاحات زشت تری جایگزین این عبارت شده اند تا بر شدت بار توهین آن بیفزایند که از ذکر آنها خودداری میگردد. این عبارت اگرچه بار معنائی منفی خاصی دارد اما مبتذل نیست و مرحوم دوستدار وقتی تاکید میکرد من هرگز از کلمات زشت و مبتذل استفاده نمیکنم دقیقا میتوان حتی در چنین کلمه ای که در ادبیات ما هم ساری و جاریست ردپای این دقت و حذر را مشاهده کرد

بی پدرمادر

پیشوند "بی" اگر بر سر اسم آید آنرا یا تبدیل به صفت میکند (مانند بیچاره یا بی خرد یا بیکار) و یا تبدیل به قیدمرکب میکند (مانند بی شک یا بی گفتگو) . بطور کلی و در حال حاضر در مفهوم نفی و نداشتن بکار میرود. وقتی میگوئیم بی جنبه یا بی ظرفیت یعنی کسی که فاقد ظرفیت و جنبه است. بی پدر مادر (علیرغم شکل ظاهری آن) در مفهوم کسی که پدرمادر ندارد نیست ، بلکه معرف کسانی است که فاقد تربیت خانوادگی درست هستند و از آنجا که بخش عمده ای از تربیت انسانی را والدین هرکس به او می آموزند بی پدر مادر نماد شخصیتهائی است که فاقد شعور ، احساس ، ادب ، انسانیت و تمام نمادهای مثبت شخصیتی هستند. مرحوم دوستدار از این اصطلاح بازهم به دفعات زیاد در دوبله های خود بهره می جست.

لا اله الا الله  -   الحمدلله  -   استغفرلله

معنی این عبارت بر همه آشکار است. خدائی نیست جز خدای یگانه. در شهادتین ، در نمازهای یومیه روزانه و مستحبی و حتی بهنگام تشییع جنازه یک مسلمان بکار میرود. خدا را به هر تسبیحی که بخوانند ثواب است. و لا اله الا الله که اصالتش به قرآن و حتی انجیل و تورات (کتب عهد قدیم و جدید)  برمیگردد نمادی از وحدانیت باریتعالی است. امروزه مفهوم دقیق این عبارت به فراموشی سپرده شده است چرا که صرفا در مفهوم نفی بت پرستی در ذهن ها معنی میشود. اینکه بت های امروز صرفا سنگ و چوب نیست و میتواند پول و شهوت و امثالهم هم باشد کمتر در یادهاست. اینکه نماز بخوانیم اما در نماز خود بیاد چک و سفته ها و شهوت باشیم در واقع با زبان بی زبانی برای خدا شریکی قائل شده ایم. شریکهائی مانند پول که میتواند کار ما را خیلی سریعتر از خدا راه بیاندازند. چنین ذهنیتی در واقع بتی به اسم پول را جایگزین الله کرده اند (هرچند به زبان بگوئیم لا اله الا الله). در واقع امروزه خود پول خداست ، غافل ازینکه همین پول را هم خود خدا میتواند با طرق و بهانه های مختلف بدست شما برساند یا برکتش را زیاد کند. مرحوم دوستدار بهنگامی که از موضوعی ابراز ناخرسندی میکرد از این عبارت استفاده میکرد. در واقع مفهومی که دوستدار (با تلفظی خاص) از این جمله به شنونده انتقال میداد فرای مفهوم اصلی آنست. وقتی دوستدار به مخاطب خود میگوید لا اله الا الله ، یا زیر لب با خود آنرا نجوا میکند ، منظورش دلخوری از زمین و زمان و مخاطب است. رسم بود که مردم عادی از چنین لحن و عبارتی بهنگامی که طرف مقابل صحبتها را درک نمیکرد و ساز خودش را میزد و یا اینکه به نوعی دلخوری خاصی که شدید هم نبود پیش می آمد ازین اصطلاح استفاده میکردند. لا اله الا الله های مرحوم دوستدار در بخشهای از فیلم استفاده میشد که بسیار بجا و در نوع خود جالب توجه بود. در این گویش ، تاکید روی واژه الله نیست و اتفاقا این کلمه در انتهای گویش بسیار ضعیف تلفظ میشود. تاکید اصلی روی لای ابتداست که همان نفی و دلخوری را نشان میدهد. با چنین لحنی ، مرحوم دوستدار بارها از عبارت استغفرالله هم استفاده میکرد. استغفرالله در معنای غفران و بخشش خواستن از خداست اما دوستدار از این عبارت در مواقعی که دلخوری خاصی از طرف مقابل داشت بهره می گرفت. او از عبارت الحمدلله را به دوشکل اَلحَمدُ لِلّه و اَلحَمدُلا استفاده میکرد که دومی شکل عامیانه آنست. الحمدلله در مفهوم شکرخدا ، سپاس انسان از خدا بابت برآورده شدن آرزوئی یا دستیابی به نعمتی یا آسایشی است. دوستدار دقیقا میدانست در کجاها از این عبارت بهره گیرد.

 اگرچه همه این عبارتها در فیلم وجود خارجی ندارند و همگی ساخته و پرداخته اوست اما یقین بدانید لا اله الا الله از عباراتی ماند "اوه خدای من" غربیها ، بسیار زیباتر و شکلیتر است. واقعا "خدای من" در فرهنگ ما به چه معناست! مترجمین چیره دست ما! حتی بلد نیستند بجای خدای من بنویسند "خدایا" . حتی نمیتوانند حالت ندائی آن که مخاطبش خداست بیشتر به ذهن متبادر نمایند . آه و اوهی که غربیها همیشه در بین جملات خود به راه می اندازند در فارسی ما بشکل "ای" ، "ایا" ، "یا" ، "وای" ، "آی" و با دیگر شکلهای ندائی است. فرهنگ ما هرگز قبول نمیکند که یک مترجم بنویسد "اوه خدای من" . به همین شکل غرولندهائی که غربیها با اوه خالی یا امثال ادا میکنند در فرهنگ ما قابل ترجمه نیست و بی سبب نیست که مرحوم دوستدار برای القای همان مفاهیم دست به دامن اصطلاحات آشنا با فرهنگ خود ما شده بود و کسانی که از وی انتقاد میکنند به جد میگویم افرادی نادان (به سبب درک مفاهیم فرهنگی و ادبی) هستند. کجای دنیا دقیقا یک چیز و یا بهتر است بگوئیم یک جمله را عینا میتوان به زبانی و فرهنگی دیگر ترجمه کرد که دقیقا همان بار معنائی و ظاهری را (یکجا) در خود داشته باشد؟ شما یا باید ظاهر را فداکنید (درست مثل اینکه شعر را نمیتوانید عینا به یک شعر با زبانی دیگر آنهم دقیقا با همان کلمات تبدیل کنید) و یا اینکه باطن و معنی را فدا کنید و ظاهر را حفظ کنید که همین آه و اوه ها و جملات دعائی دینی بخشی از آنهاست. مرحوم دوستدار ترجیح میداد برخلاف همه منتقدین که عقیده دارند ظاهر باید حفظ شود و کلمات کلمه به کلمه ترجمه شوند (اما از بار معنایی که از همین کلمات ترجمه شده و انتقال همان مفهوم غربی به شرقی کاملا غافل بوده و هستند) او ترجیح میداد بار معنائی را حفظ کند هرچند به قیمت از دست رفتن کل ظاهر کلمه و عبارت تمام شود.

نسناس

در لغتنامه های مختلف مفاهیم مختلفی برای این کلمه نوشته شده است اما آنچه مهم است اینکه نسناس براساس اسطوره ها موجودی مهیب بوده است. غلامحسین مصاحب در دایره المعارف فارسی میگوید: نسناس براساس اسطوره ها نوعی جن بوده که نیمی از اعضای انسان را داشته است. مانند یک پا ، یک دست و یک چشم. در لغتنامه اسدی آمده است نسناس جانوری واقعی بوده است با 4 چشم با صورتی سرخ با موهائی سبزرنگ و با قامتی بلند که هندیان آنرا شکار کرده و میخورده اند اما نسلش منقرض شده است. در برهان قاطع آمده است نوعی حیوان بوده که روی پاهای خود می جهد (چیزی شبیه به کانگورو) ، در منتهی الارب آمده است بعد از عذاب قوم عاد قومی بجای آنها یا از بقایای آنها بجای ماند که سه گروه بودند : ناس ، نسناس و نسانس (به املای دوتای آخر دقت شود). اشاره شده است که قوم نسناس از قوم نسانس شعور و قدر بیشتری داشت که بعدها یه قوم یاجوج و ماجوج معروف شد. در مجمل التواریخ آمده است موجودی است که  از اجنه  که نیم تن دارد و روی یک پا چنان میدود که هیچ اسبی به او نمیرسد (یاد خاطره دوست گرامی اکتورز افتادم که از مشاهده چنین موجودی که ناپدید هم شده بود). دکتر معین میگوید موجودی بود از لحاظ فهم و شعور بین انسان و حیوان و....

در منابعی دیگر نسناس را در معنای میمون آدم نما هم بکار برده اند. چیزی شبیه به میمون ، اورانگوتان ، گوریل یا امثالهم.

در مفهوم عمومی ، نسناس برای افراد نافرمان و نافهم و بدذات و بدجنس اطلاق میشود (دوستان آنرا با وسواس اشتباه نگیرند)

وجه اشتراک این منابع آنکه نسناس در مقابل ناس است. ناس ، انسانها را شامل است و نسناس جنیان و موجودات فرامادی یا فرا انسانی. نسناس هرچه هست موجودی رعب انگیز ، غیرقابل احاطه و غیر قابل اعتماد است. مرحوم دوستدار از کلمه نسناس بارها و بارها در فیلمهای دوبله خود استفاده میکرد. در بخشهائی از فیلم که حوصله کسی را نداشت ، کسی را محرم اسرار خود نمیدید ، با نافرمانی کسی مواجه میشد و یا کسی همرنگ جماعتی نبود که وی و دوستانش در آن گروه بودند و صحبتهایش هم جنس دیگران نبود وی را نسناس خطاب میکرد و با توضیحات بالا دوستان متوجه خواهند شد که چه بار معنائی خاصی پشت چنین کلمه ای است وقتی به کسی اطلاق شود.

 (این بحث ادامه دارد)

۱۳۹۴/۱/۸ عصر ۱۲:۱۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : هایدی, زینال بندری, برو بیکر, سناتور, خانم لمپرت, BATMAN, سارا, سروان رنو, rahgozar_bineshan, سرهنگ آلن فاکنر, مگی گربه, پیرمرد
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: نجواها و فریادها... صداهایی ماندگار ( تفکیک 1 ) - منصور - ۱۳۹۴/۱/۸ عصر ۱۲:۱۷