چند سال پیش فیلمی دیدم به اسم "عروس سیاهپوش 1968" از ساخته های فرانسوا تروفو. فیلم فلسفی و قشنگی بود با موضوع انتقام، منتها به شیوه زنانه. اما با زیرنویس فارسی و نه دوبله. فکر می کردم دوبله این فیلم وجود نداره اما چند وقت پیش نسخه باکیفیت و دوبله فارسی این فیلم رو در کانال تلگرام کافه سینما پیدا کردم و دوباره تماشا کردم. این فیلم جزو شاهکارهای تروفو است و ارزش یک بار دیدن که نه، ارزش بارها تماشا کردن رو داره. به فکر افتادم آپلودش کنم تا براحتی در دسترس همگان قرار بگیره.

عروس سیاه پوش (به فرانسوی: La Mariée était en noir) یک فیلم فرانسوی محصول سال ۱۹۶۸ به کارگردانی فرانسوا تروفو و بر اساس رمانی به همین نام از ویلیام آیریش می باشد. ژان مورو، چارلز دنر، الکساندرا استوارت، میشل بوکت، مایکل لونزدیل، کلود ریچ و ژان کلود بریالی در این فیلم به ایفای نقش می پردازند. در این فیلم از لباس های پیر کاردین استفاده شده است. فیلم راجع به انتقام است که در آن یک بیوه دیوانه، مردی را که در روز عروسی به شوهرش به طور تصادفی شلیک کرد و همچنین چهار نفر از دوستانش را میکشد. تمام این مردان در فیلم یک وجه مشترک دارند: هرزگی و زنبارگی. زن بیوه در این فیلم فقط لباس سفید، مشکی یا ترکیبی از این دو را می پوشد.
سناریو :
با شروع فیلم، جولی کوهلر (ژان مورو) را می بینیم که سعی می کند خود را از پنجره طبقه بالا به بیرون پرت کند، اما مادرش مانع او می شود. جولی لباس سیاه پوشیده است و آشکارا غمگین است. در صحنه بعدی، او مصمم تر است و به مادرش میگوید که به یک سفر طولانی میرود و مقدار زیادی پول برمی دارد.

جولی سوار قطار می شود، اما بلافاصله پس از آن در سمت مقابل از قطار پیاده شده و از دید تماشاگران پنهان می گردد.
دفعه بعد که جولی دیده می شود، موهایش متفاوت است، او سفید پوشیده است و به دنبال مردی به نام بلیس می گردد. بلیس مردی زنباره که عروسی خود را جشن گرفته است. وقتی جولی به مهمانی می رسد، گوشه گیر اما جذاب است، و بلیس نمی تواند در برابر نزدیک شدن به او مقاومت کند.

وقتی آنها در بالکن آپارتمان مرتفع بلیس تنها هستند، او نام خود را به وی می گوید و او را از بالکن به پایین پرتاب می کند.

قربانی بعدی او کورال مردی مجرد و تنها است. جولی وی را به یک کنسرت دعوت می کند و آنها موافقت می کنند که شب بعد با هم ملاقات کنند. جولی قبل از قرار ملاقات با وی، یک بطری عرق می خرد و با یک سرنگ سم به آن تزریق می کند.

وقتی او با کورال در آپارتمانش ملاقات می کند، نوشیدنی را برای او سرو می کند. هنگامی که مرد مسموم شده و با مرگ دست و پنجه نرم می کند، او هویت خود را برای او فاش می کند. مرد برای جانش التماس می کند و توضیح می دهد که تمام این اتفاق یک تصادف بوده است.

در یک فلاش بک، یک دستهء عروسی بر روی پله های کلیسا دیده می شود. یک گلوله شلیک می شود و داماد روی زمین می افتد. حالا جولی عروسی بیوه است.
هدف بعدی، موران، مردی است که می خواهد وارد سیاست شود. جولی همسر و پسر خردسال او را تا خانه تعقیب می کند، با پسر دوست می شود و با ارسال یک تلگرام جعلی مبنی بر مریض بودن مادر زن، زن را مجبور به ترک خانه می کند. جولی خود را به عنوان معلم پسربچه یعنی خانم بکر معرفی میکند و پیشنهاد می دهد برای موران و پسرش شام بپزد.

پس از آن، او قبل از خواباندن پسر، در یک کمد کوچک در زیر پلهها پنهان میشود. وقتی از خانه بیرون می رود وانمود می کند که حلقه اش را گم کرده است. موران در جستجو به او کمک می کند و به داخل کمد، جایی که قبلاً پنهان شده بود می خزد.

زن بلافاصله در را می بندد و او را داخل کمد زندانی می کند. جولی هویت واقعی خود را فاش میکند و او برای نجات جانش التماس میکند و میگوید آنچه اتفاق افتاده یک تصادف بوده است.

فلاش بک دیگر نشان می دهد که شوهر جولی با شلیک تفنگ توسط دلوو، عضو یک باشگاه شکار غیررسمی که شامل بلیس، کورال، موران و فرگوس نیز می شد، کشته شد. آن پنج مرد با بی احتیاطی با یک تفنگ پر شده در اتاق بالایی روبروی کلیسا بازی و شوخی می کردند. پس از این حادثه، آنها هرکدام راه خود را در پیش گرفتند و قصد داشتند هرگز نقش خود را در مرگ داماد فاش نکنند. زن که پشیمان نیست از نوار چسب برای مهر و موم کردن درب کمد موران استفاده می کند و او خفه می شود.


جولی در انبار ماشین های قراضه دلوو منتظر می ماند و قصد دارد او را با اسلحه دستی بکشد اما همان لحظه دلوو توسط ماموران پلیس دستگیر می شود.


جولی به دنبال یافتن پنجمین عضو گروه شکار است: فرگوس نقاش. جولی به عنوان مدل دیانای شکارچی خود را به وی معرفی میکند و در نهایت با کمان به پشت او شلیک می کند.




او چهره خود را از روی نقاشی او جدا می کند تا تنها شواهد حضور او را حذف کند. هنگامی که متوجه می شود که فرگوس یک نقاشی دیواری بر روی دیوار خود کشیده است که او را به صورت دراز کشیده و برهنه نشان می دهد، مقداری رنگ برمی دارد تا صورت نقاشی دیواری را بپوشاند، اما می شنود که کسی دارد می آید و سریعاً فرار می کند.

جولی در مراسم تشییع جنازه فرگوس شرکت می کند و اجازه می دهد که دستگیرش کنند. او نزد پلیس اعتراف می کند که چهار مرد را به قتل رسانده است، اما از افشای انگیزه خویش خودداری می کند.
در داخل زندان، چرخ دستی غذا در حال چرخش است. جولی یک زندانی در قسمت زنان است و دلوو در سمت مردان. وقتی جولی در آشپزخانه کار می کند، یک چاقو برداشته و پنهان می کند. وقتی چرخ دستی با جولی به عنوان یکی از خدمه حرکت می کند، لحظه ای از دید ما دور می شود. پس از مکثی کوتاه، فریاد مردی به گوش می رسد. جولی آخرین نفر را نیز کشته است.
لینک دانلود فیلم عروس سیاهپوش دوبله فارسی