آنتونی کوئین :
آنتونی کوئین در 21 آوریل 1916 در مکزیک و منطقه ای فقیر نشین از آن به نام چياهوا متولد شده و در سوم ژوئن 2001 در سن 86 سالگی درگذشت ... از مادري سرخپوست و پدري دورگه (ایرلندی) كه سالهابراي (پانچوويلا) جنگيده بود و عاقبت با ناامیدی کامل به کالیفرنیای آمریکا نقل مکان کرد ...
پس از مهاجرت به آمریکا و گذر دوران کودکی دشوار وی موجب خودساختگی و اراده ای مثال زدنی شد که بیش از 60 سال بازیگری را می توان از نتایج آن دانست . ازدواج با با کاترین دومیل، دختر خوانده ی سیسیل ب. دومیل موجب ارتباط بیشتر وی با سینما شد ولی این ازدواج تا سال 1965 بیشتر دوام نداشت ... انجام انواع و اقسام كارها، از واكس زدنگرفته تا كارگري كشتارگاه و قصابي، بوكس در گذشته او قابل مشاهده است . اما چون جوان باهوشي بود، پس كمي كه بزرگتر شدعلاقهاش به درس بيشتر شد، بورس گرفت ودر رشته معماري تحصيل كرد و هر چه كتاب دمدستش بود، مطالعه کرد. دلش ميخواست بازيگر شود،ولي هيچ كس حاضر نبود به جواني كه هنوزانگليسي را با لكنت حرف ميزند نقش بدهد. در1936 به طور اتفاقي نقش چند دقيقهاي يكسرخپوست را بازي كرد و چنان خوب كهتحسينگري (كوپر)، اسطوره سينماي (وسترن)را به همراه داشت. كارگردانهاي ديگر برايدعوت از او مجاب شدند، اما فقط براي نقش سرخپوستها يا تبهکاران . با بازیگری بر روی صحنه برادوی در کنار مارلون براندو در نمایش بسیار موفق اتوبوسی به نام هوس شهرت و افتخار بیشتری به او روی آورد و در نهایت در سال 1952 با بازی در فیلم زنده باد زاپاتا ساخته الیاکازان بود که اسکار بازیگری نقش مکمل مرد را دریافت کرد ، جایزه ای که چهار سال بعد در سال 1956 با بازی در نقش پل گوگن نقاش معروف در کنار بزرگ بازیگر بزرگ دیگر ان دوران یعنی کرک داگلاس در فیلم شور زندگی دومین اسکار نقش مکمل را نیز به خانه برد و این در حالی بود که نقش وی در این فیلم زمانی بیش از 8 دقیقه طول نمی کشد ...
در کارنامه بازیگری آنتونی کویین بازی در نقش سرخپوستها، مكزيكيها، اسكيموها، يونانيها وحتي چينيها هم دیده میشود و کیست که به سینما علاقمند نباشد و با بسیاری از نقش های ماندگار وی خاطره نداشته باشد و بازیهای خوبش را تحسین نکرده باشد ...
کاراکترهایی که با بازی فوق العاده خوب او بر پرده نقره ای سینما درخشیدند بسیارند :
در فيلم (مرثيهاي براييك مشت زن سنگين وزن) كه در سال 1962 تهيه شد، لوییزا مشتزني كه كويين نقش او را بازي ميكرد از(كاسيوس كلي) مشتزن جوان ، شكستميخورد. وي در سال 1997 درباره محمدعليگفت: كاركردن با او دلپذير بود و به انسان زندگيو نشاط ميداد.
در نقش باراباس ... در نقش گوژپشت نتردام ... در نقش حمزه عموی پیامبر (الرساله ) ... در نقش عمر مختار شیر صحرا ... در اسب کهر را بنگر ... در توپهای ناوارون و تویهای سن سباستین ... در اخرین قطار گان هیل ... در کفش های ماهیگیر ... در فیلم پیرمرد و دریا ... در فیلم عیسی ناصری و همچنین لورنس عربستان ... و ...
با مروری بر کارنامه بازیگری این بازیگر بزرگ بالشخصه با در نظر گرفتن آن همه نقش های مهم و به یاد ماندنیش نمیدانم کدام بازی وی برترین بازی اوست :
بازی در نقش الکسیس زوربا با آن صحنه فوق العاده رقصش در پایان فیلم فلسفی و ارزشمند زوربای یونانی ... و یا نقش معروفش (( زامپانو )) در فیلم ارزشمند فلینی بزرگ یعنی جاده و ان بازی غریب و حس و حالش در پایان فیلم در کنار ساحل ...
هر چه که هست یک چیز مسلم است : عالم بازیگری سینما بعید است پس از آنتونی کوئین چنین بازیگری را شاهد باشد که به راستی بتوان هزارچهره اش نامید و با مشاهده گریم ها و نقش های ریز و درشتش باور کرد که باید در طول فیلم از یاد ببریم او انتونی کویین است و او خود خود زوربا و یا خود خود زامپانو و یا خود خود باراباس است ...
در کنار بازیگری دستی بر نقاشي، نوشتن و طراحي نیز داشت ...
کارنامه بازیگری آنتونی کویین :
قول شرف (1936، لیوندرز)، دشت نشین(1936، سسیل ب. دومیل)، دشمن قسم خورده (1936، ادوین مارین)، پارول (1936، لویس فرید لندر)، خدمتکار شب( 1936، لیولاندرز)، راه شیری (1936، لئومک کری)، عروس ویکی کی(1937، فرانک تیوتل)، تکان تند و آرام (1937، مایکل لیسن)، شرکای جنایت (1937، لارف مورفی)، آخرین قطار مادرید (1937، جیمز هوگان)، دختر شانگهای (1937، رابرت فلوری)، دختران انعام گیر (1938، لوئیس کینگ)، سلطان آلکاتراز(1938، رابرت فلوری)، مردان شکار شده (1938، لوئیس کینگ)، شناختن خطرناک است (1938، رابرت فلوری)، بولداگ دراموند در افریقا(1938، لویس کینگ)، The Buccaneer( 1938، سسیل دومیل)، یونیون پاسیفیک(1938، سسیل ب. دومیل)، جاسوس تلویزیونی (1339، ادوارد پاسیفیک)، سلطان محلی چینی ها (1939، نیک گریندی)، جزیره مردان گمشده (1939، کورت نیومن)، رنجرهای تگزاس دوباره می تازد(1940، جیمز هوگان)، راهی به سنگاپور (1940، ویکتور شواتزینگر)، Parole Fixer (1940، رابرت فلوری)، روح شکنان (1940، جرج مارشال)، بخش اورژانس (1940، ادوارد دمیتریک)، شهری برای فتح کردن (1940، آناتول لیتواک)، دزدان سقوط می کنند (1941، ری انرایت)، آنها چکمه به پای مردند(1941، رائول والش)، مغرور کامل (1941، رای مک کری)، ناک اوت(1941، ویلیام ب. کلیمنز)، گلوله ای برای اوهارا (1941، رای مک کری)، گلوله هایی برای اوهارا (1941، ویلیام هاوارد)، خون و شن(1941، روبین مامولیان)، جاده مراکش (1942، دیوید باتلر)، شرکت سرقت (1942، لوید باکان)، قوی سیاه (1942، هنری کینگ)، حادثه آکس بو(1943، ویلیام ولمن)، خاطرات گواداکانال (1943، لویسس سیلر)، راجر توهی گنگستر(1944، روبرت فلوری)، بانوان واشینگتن (1944، لویس کینگ)، چشمان ایرلندی می خندد(1944، گریگوری راتف)، آسمان چینی(1944، رای اینرایت)، بوفالوبیل (1944، ویلیام ویلمن)، از اینجا کجا خواهیم رفت؟ (1945، گریگوری راتف)، بازگشت به ارتش (1945، ادوارد دمیتریک)، کالیفرنیا (1946،جان فارو)، قارون (1947، ریچارد والاس)، سندباد بحری (1947، ریچارد والاس)،بانوی ناقص (1947، لویس آلن)، The Inheritance (1947، چارلز فرانک)، طلای سیاه (1947، فیل کارلسن)، نقاب انتقام جو (1951، فیل کارلسن)، High Treason (1951، روی بولتینگ)، گاوهای وحشی (1951، رابرت راسین)، دنیا در آغوش او (1952، رائول والش)، زنده باد زاپاتا (1952، الیا کازان)، کاوارلیا رستیکانا (1952، کارمین گالونی)، راهزن (1952، فیل کارلسن)، برابر همه ی پرچم ها (1952، جرج شرمن)، سمینول (1953، اسکار باتیکر)، بتاز واکوئرو(1953، جان فارو)، Fatal Desire (1953، کارمین گالونی)، شرق سوماترا (1953، اسکار باتیکر)، شهر زیر دریا (1953، اسکار باتیکر)، جاده (1954، فدریکو فلینی)، انتظار طولانی (1954، ویکتور ساویل)، کشیش مرگبار (1954، هوگو فرگونز)، اولیس (1955، ماریو کامرینی)، هفت شهر طلا (1955، رابرت ویب)، خیابان خلوت (1955، ماکسول شاین) ، ماتادور فوق العاده (1955، اسکار بارتیکر)، مهمانی خشن (1956، هری هارنر)، مردی از دل ریو (1956، هری هانر)،شور زندگی (1956،وینسنت مینه لی)، فرشتگاه تاریکی (1956، جوزپه آماتو)، باد وحشی است (1957، جرج کیوکر)، لبه رودخانه (1957، آلن دان)، The Ride Back ( 1957، آلن مینر)، گوژپشت نتردام (1957، جین دلانوی)، افسون داغ (1958، دانیل مان)، آتیلا (1958، پییترو فرانچیسکی)،بوکانیر (1958، فقط کارگردانی)، وارلاک (1959، ادوارددمیتریک)، آخرین قطار گان هیل (1959، جان استرجس)، ارکیده سیاه (1959، مارتین ریت)، پرتره ای در سیاهی (1960، مایکل گرودون)، Heller In Pink Tights (1960، جرج کیوکر)، توپ های ناواران (1961، ج.لی تامپسون)، مرثیه ای برای یک مشت زن سنگین وزن (1962، رالف نلسون)، لارنس عربستان (1962، دیوید لین)، باراباس (1962، ریچارد فلایشر)، زوربای یونانی (1964، مایکل کاکویانیس)، دیدار (1964، برنهارد ویکی)، اسب کهر را بنگر (1964، فرد زینه مان، در ایران: گروگان)، باد تند در جاماییکا (1965، الکساندر مک کندریک)، سفرهای مارکوپولو (1966، کریستین جاکو)، فرمان گمشده (1966، مارک رابسن)، The Rover (1967، ترنس یانگ)، اتفاق (1967، الیوت سیلورستین)، ساعت 25 (1967، هنری هرنویل)، کفش های ماهیگیر (1968، مایکل اندرسون)، The magus (1968، گای گرین)، توپ های سن سباستیان (1968، هنری هرنویل)،راز سانتاویتوریا (1969، استنلی کرایمر)، رؤیاهای شاهانه (1969، دانیل مان)، گردش در باران بهاری (1970، گای گرین)، R.P.M «انقلاب در هر دقیقه» (1970، فرانک کرایمر، در ایران: هر لحظه التهاب)، آخرین جنگجو (1970)، فلپ (1970، کارول رید)، در طول خیابان 110 (1972، باری شار)، دن مرده است (1973، ریچارد فلایشر)، اسمیت کر و گوش های جانی (1973، پائولو کاوارا)، بوسه مرگبار (1973،ریچارد فلایشر)، خرابکاری (1974، رابرت پریش)، هدف یک قاتل (1976، پیتر کلینسون)، ارثیه (1976، مائورو بولو جینی، عنوان دیگر: ارثیه خانواده فرامونتی)، سوئیچ (1977، روی وارد بیکر، تلویزیونی)، محمد رسول ا... (1977، مصطفی عقاد)، تیردور (1978، پیتر کلینسون)، قارون یونانی (1978، ج لی تامپسون)، کاروان ها (1978، جیمز فارگو)، گذرگاه (1978، ج. لب تامپسون)، بچه های سانچز(1979، هال بارتلت)، ریسک بالا (سام استین، استیوارت رافیل)، آرتیست های کان (1980، سرجیو کوربوسی)، ببرها گریه نمی کنند (1981)، شیر صحرا (1981، مصطفی عقاد، عنوان دیگر: عمر مختار شیر صحرا)، سمندر (1982، پیتر زینر)، والنتینا (1983، آنتونیوج بتانکر)، رجینا (1983، جان یویس پرات)، African Rage (1985، پیتر کلینسون)، اوناسیس (1988، واریس حسین، تلویزیونی)، مرد صبور (1989، جوزآنتونیودلالوما)، انتقام (تونی اسکات)، پیرمرد و دریا (1990، جاد تیلور، تلویزیونی)، ارواح آن را انجام نمی دهند (1990، جان دریک)، فقط به تنهایی (1991، کریس کلمبوس)، Mobsters (1991، مایکل کاربنیکف)، تب جنگل (1991، اسپایک لی)، آخرین قهرمان خیالی (1993، جان مک تیرنان)، کسی برای دوست داشتن (1994، کاس دو نووان، الکسانذر راکول)، گامی روی ابرها (1995، الفونسون آرائو)، هفت پیشخدمت (1996، شکوفنده).