[-]
جعبه پيام
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 5 رای - 4.6 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دو راهی دیروز و فردا... مسعود کیمیایی
نویسنده پیام
منصور آفلاین
آخرین تلالو شفق
*

ارسال ها: 501
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۸/۱۷
اعتبار: 77


تشکرها : 395
( 8061 تشکر در 307 ارسال )
شماره ارسال: #15
RE: دو راهی دیروز و فردا... مسعود کیمیایی

(۱۳۸۹/۱۱/۱۹ عصر ۰۵:۱۳)راتسو ریــزو نوشته شده:  

قیصر فراتر همه آن نقد های مثبت و منفی ایستاد، گذر زمان را تحمل کرد و در همین گذر زمان بود که خود را ثابت کرد. به قول معروف : تاریخ تنها مزرعه ای است که هیچ دانه سالمی در آن گم نمی شود. 

از این قبیل نقدها را منتقدان بسیاری در تاریخ سینما نوشته اند ...

میدانید چرا سینمای ما سینمایی جهانی نیست؟ (سینمای جهانی نه به معنی سینمای جشنواره ای که از لگد کردن گِل ، تندیس حیوان طلائی در کن و ونیز به آن بدهند، سینمای جهانی بمعنای سینمائی تجاری که اصلی ترین عوایدش پول در سطح بین المللی باشد و ارتباط با سطح عامه مردم جهان و نه خواص سینما رو و فقر و فلاکت پسند)... چون... دیدگاه ما محدود به اطراف ماست. میدانید چرا 2 کارگردان سترگ ما (علی حاتمی و مسعود کیمیائی) که فیلمهایشان را می ستائیم و حاضریم برای تک مضرابهای هر فیلمشان غش و ضعف کنیم حتی یک بیننده بین المللی هم ندارند؟ چون زبان بین المللی ندارند. چون زبانشان را جز ایرانی جماعت نمی فهمد... شاید مقصر اصلی اینها و امثال اینها نباشند، مقصر کل جامعه ایرانی است که حتی مثل جماعت چشم بادامی ژاپن و چین (و اخیرا کره) نتوانست فرهنگش را بگوش جهان برساند... وقتی کاووسی از یک فیلم تمجید میکند در سطح جهانی به آن می نگرد نه در سطح کشوری بنام ایران... زمان اکران تایتانیک با آن جو عجیب و غریب استقبال از این فیلم که حتی در استرالیا و ژاپن چند نفر از غش و ضعف فیلم سکته کرده بودند و من و تو بدنبال نسخه وی اچ اس سیاه و سفید پرده ای آن بودیم کاووسی در نقدی بلندبالا تایتانیک را فیلمی ضعیف خواند و نوشت کسانی که فیلم را الان ببینند تا 50 سال بعد هم زحمت دوباره دیدن فیلم بشکل کامل را بخود نحواهند داد ، شب بیاد ماندنی را بسیار فراتر از آن نوشت و تمام این اتفاقات را مقطعی دانست... امروز می بینیم که به واقع چنین است و هیچکدام از ما وقت خود را برای 3 ساعت نشستن و دوباره دیدن تایتانیک بخود نمیدهیم... شاید قیصر را من و شما بیش از 40 بار دیده باشیم اما... برای دل خود دیده ایم. دل ما این فیلم را می پسندد... چون شخصیتهای مشابه فیلم را اطراف خود به عینه دیده ایم و می بینیم. از چادر بسر تا چاقوکش از قهوه خانه تا قصابی... میگوئیم قیصر تحول ایجاد کرد... براستی کدام تحول؟اینکه فیلمهای آبگوشتی مبتنی بر عشق و عاشقی به یکباره تبدیل به انتقام و مردانگی شود؟ که فیلمهای برتر از قیصری مثل طوقی (با همان سبک و سیاق) خلق شود؟ به نظر منتقدین ساده انگار ما اینها تحول است مضافا جایزه گرفتنی که بعد از قیصر از جشنواره های خارجی رواج یافت. از نظر اینها جایزه گرفتن برای فیلم گاو ارزش تلقی میشود. جایزه گرفتن برای فیلمهای کیارستمی و مجیدی و بادکنک سفید و اهدای کفش از طرف جامعه جهانی برای کودکان برهنه پای ما! ارزش است... کدام تحول؟ کارگردانان جشنواره ای ما هنوز این را نفهمیده اند که اگر توانستی در اوج رنگ و لعاب، اثر هنری خلق کنی هنر کرده ای(مثل پدرخوانده)  وگرنه اکثریت میتوانند با پشتوانه فقر ، هنر کنند. زبان بین المللی در هزاران راه ارتباطی شکل میگیرد و ما فقط فقرش را کشف کرده ایم و دائم میخمان را به همان سوراخ میکوبیم و نتیجه آنکه نه تنها تحولی خاص در سینمای 80 ساله ما هرگز شکل نگرفته بلکه عزت مردم ایران و تمدن مردم ایران را از نظر جهانیان در فقر و فاقه و کشوری برهوت به جامعه جهانی نمایانده ایم... اینها تحول است؟ ... قیصر و امثال قیصر برای دیدن و تخمه شکستن و کیف کردن از "من بودم حاجی نصرت علی فرصت..." (مخصوصا اگر کرسی هم کنار تلویزیون باشد) بی نظیر است ... اگر آنرا به یک فرانسوی یا مغول نشان دهید مطئن باشید کرسی شما را تحمل خواهد کرد... اما در پایان فیلم خواهید دید که زیر همان کرسی خوابش برده است.

۱۳۸۹/۱۱/۲۰ صبح ۰۸:۴۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پدرام, رزا, بانو, دن ویتو کورلئونه, سروان رنو, Classic, جیسون بورن, الیشا, ژان والژان, فورست, terme, بانو الیزا, هایدی, آدری لاووا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: دو راهی دیروز و فردا... مسعود کیمیایی - منصور - ۱۳۸۹/۱۱/۲۰ صبح ۰۸:۴۷