[-]
جعبه پيام
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 5 رای - 4.6 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دو راهی دیروز و فردا... مسعود کیمیایی
نویسنده پیام
اسکورپان شیردل آفلاین
ناظر انجمن
*****

ارسال ها: 512
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۳/۱۱
اعتبار: 50


تشکرها : 5286
( 6629 تشکر در 287 ارسال )
شماره ارسال: #7
RE: دو راهی دیروز و فردا... مسعود کیمیایی

(۱۳۸۹/۱۱/۷ صبح ۰۸:۴۴)jack regan نوشته شده:  

خدمت دوست عزيز  اسكورپان شير دل

شما كارگرداني را سراغ داريد كه همه فيلمهايش شاهكار باشند؟ مطمئنا چنين كارگرداني وجود ندارد اقاي كيميايي هم همينطور قرار نبوده و نيست كه همه كارهايشان در حد قيصر و گوزنها باشد.

اگر قيصر شاهكار از آب درامد براي اين بود كه سر اغاز يك موج نو در سينماي ايران بود. بقيه فيلمهاي كيميايي در راستاي همين موج بودند با اين تفاوت كه كارگردان نگرشهاي فكري و فني متفاوت را در انها تست ميكند تا در سبك خاص خود به كمال برسد.به همين دليل كارهاي بعدي يك مقدار بالا و پايين ميشوند البته قبول دارم كه يكي دو تا از كارهاي اقاي كيميايي بعد از انقلاب در سطح بسيار پاييني هستند كه ان هم با توجه به شرايط سالهاي اول انقلاب و نظرتنگي هاي خاص ان دوران بسيار طبيعيست. و هنوز هم به همين علت فيلمهاي ايشان كيفيت فيلمهاي قبل انقلابشان را ندارد و اين به اقاي كيميايي مربوط نميشود نوع نگرش ايشان در ساختن فيلم و موضوعات و معضلات اجتماعي كه ايشان بر اساس انها فيلم ميسازد طوريست كه در شرايط فعلي ساختن فيلمي تمام عيار در مورد انها مقدور نيست.و اين محدوديت تمام كارگردانهاي خوبمان است.بنده تفاون انچناني در سطح كارهاي ارائه شده توسط ايشان نميبينم(جز يكي دو مورد).

اشاره فرموده بوديد كه سينماي ايشان سينماي داستان گويي  است. به عقيده بنده اينطور نيست.هر فيلم ايشان يك شاخص اجتماعي و بازگو كننده جو جامعه در زمان ساخت فيلم ميباشد. غير از داش اكل و غزل كه بر اساس داستانهايي از صادق هدايت و خورخه لوييس ساخته شده اند و خط قرمز كه ان را نديده ام بقيه فيلمهاي ايشان برگرفته شده از متن جامعه  و جو اجتماعي زمان ساخت فيلم ميباشند.علاوه بر اين كيميايي هيچگاه سعي در بازگويي يك ماجرا ندارد. فيلمهاي ايشان شخصيت محور هستند يعني كل فيلم حول شخصيتها و رفتارهاي خاص انان ميچرخد و شخصيتها هستند كه داستان را لحظه به لحظه ميسازند براي همين نميتوان فيلم را بر اساس يك كليشه از پيش تعيين شده داستاني پيش بيني كرد.

دوست عزیز جک ریگان!

انتقاد از کیمیایی ، نفی ارزشهای او نیست. بلکه چون دوستش داریم به او خرده می گیریم. وجداناً شما از کدامیک از فیلم های اخیر او به اندازۀ قیصر و گوزنها لذت بردید؟ آیا از فیلم حکم او لذت بردید؟ از سربازان جمعه چطور؟ فریاد و اعتراض او به مذاقتان خوش آمد؟ از مرسدس چیزی دستگیرتان شد؟  کیمیایی فیلمسازی غریزی است که متاسفانه در سالهای اخیر ، غریزه اش او را به بیراهه هدایت کرده است. ربطی هم به شرایط روزگار ندارد. فرهادی ، شهر زیبا ، چهارشنبه سوری و به خاطر الی را در همین دوران ساخت.

دوست عزیز!

قصد ندارم بحث چالشی به راه بیاندازم زیرا که عقیدۀ همه دوستان برای من محترم است، اما فرمودید که سینمای کیمیایی داستان گو نیست. اگر داستان گو نیست پس چیست؟ تجربی است؟ معناگرا است؟ جشنواره ای است؟ سینمای واقع گرا و بدون قصه است؟ آیا نابازیگران را در فیلم های او راهی هست؟ آیا مولفه های سینمای داستان گو مثل فضا سازیهای داستانی و تعلیق و قرینه سازی در فیلم هایش وجود ندارد؟ آیا قهرمان و ضد قهرمان در فیلمهایش وجود ندارند؟

کدامیک از فیلم هایش به واقعیت جامعه نزدیکند و خاستگاه اجتماعی دارند؟ فرامرز قریبیان که با اسب در داخل شهر تهران می تازد!؟ آیا قهرمان فیلم های سلطان ، حکم ، غزل و یا مرسدس ما به ازاء بیرونی دارند؟ البته قبول دارم که مسائل اجتماعی هم در دل داستان فیلم هایش ترسیم می شوند ، اما قهرمان های او آنقدر از افراد جامعه ما دورند که نمیتوان با آنها همذات پنداری کرد. اگر قیصر در زمان خود موفق بود بدلیل این بود که فیلم زمانۀ خود بود و مردم میتوانستند با قهرمان های آن همدردی کنند . گوزنها هم همینطور. اما آیا می شود با قهرمان های امروز او هم همذات پنداری کرد؟


طریقت سامورایی استوار بر مرگ است. آن‌گاه که باید بین مرگ و زندگی یکی را انتخاب کنی، بی‌درنگ مرگ را برگزین. دشوار نیست؛ مصمم باش و پیش رو. آن هنگام که تحت فشار انتخاب زندگی یا مرگ قرار گرفته‌ای، لزومی هم ندارد به هدف خود برسی {گوست داگ؛سلوک سامورایی}
۱۳۸۹/۱۱/۸ صبح ۱۲:۰۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : هری لایم, jack regan, رزا, JailaJede, الیشا, لمون
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: دو راهی دیروز و فردا... مسعود کیمیایی - اسکورپان شیردل - ۱۳۸۹/۱۱/۸ صبح ۱۲:۰۴